نام پژوهشگر: مریم السادات دانشپور

کاربرد روش های cl_lr در تحلیل پیوستگی ژنتیکی
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  پریسا ناصری   سهیلا خداکریم

مقدمه بیماری های چند عاملی یکی از مهمترین مباحث علوم زیستی می باشند که بدلیل تداخل عوامل محیطی و ژنتیکی به سختی از هم قابل تفکیک می باشند. سندرم متابولیک یکی از این بیماری ها است که ساز و کارهای دخیل در آن پیچیده هستند و عوامل ژنتیکی و محیطی جزء عوامل مهم در بیماریزایی این سندرم می باشند، بنابراین تعیین مدل برای بررسی این نوع بیماری ها ممکن نیست. یکی از راهکار ها جهت حل این معضل؛ استفاده از روش های ناپارامتری برای تحلیل این صفات است که مدل لجستیک شرطی در زمره ی مدل های ناپارامتری برای تحلیل affected relative pair (arp) ها می باشد و جهت تحلیل صفات دو دویی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از نگارش این پایان نامه، بررسی کاربرد روش های (cl-lr) conditional logistic_ likelihood ratio در تحلیل پیوستگی ژنتیکی در مطالعه ی آینده نگر قند و لیپید تهران می باشد. در این پایان نامه ابتدا تجمع خانوادگی سندرم متابولیک در مطالعه ی قند و لیپید تهران بررسی می گردد و سپس ضمن آشنایی مختصری با روش های متفاوت و اساسی تحلیل پیوستگی ناپارامتری، روش ناپارامتری لجستیک شرطی در تحلیل صفات کیفی مورد بحث و تحلیل قرار داده می شود سپس نواحی ژنی موثر در کاهش میزان high density lipoprotein-cholesterol (hdl_c) به کمک single nucleotide polymorphism (snp) ها در جمعیت ایرانی تعیین گردیده و در نهایت نتایج حاصل از روش های مختلف لجستیک شرطی با یکدیگر مقایسه خواهد شد.

بررسی ارتباط کاهش میزان hdl-c با مناطق کروموزومی 8(q22.1-q24.3), 11(q23.3-q25), 12(q13.12-q15), 16(q23.3-q24.3) در خانواده بیماران مبتلا به سندرم متابولیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری - دانشکده پزشکی 1388
  مریم السادات دانشپور   فریدون عزیزی

مقدمه: سندرم متابولیک یک فنوتیپ مرکب است که 32 درصد از افراد ایرانی به آن مبتلا می باشند. این بیماری با افزایش ریسک ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی همراه می باشد. فراوانترین فنوتیپ این بیماری کاهش میزان hdl-c می باشد. برای شناسایی دلیل کاهشhdl-c نیاز به شناسایی ژنهای اثر گذار بر متابولیسم آن می باشد . مواد و روش ها: در مطالعه حاضر 107 خانواده با الگوی سندرم متابولیک و کاهش میزان hdl-c جهت بررسی نواحی کروموزومی 8(q22.1-q24.3), 11(q23.3-q25), 12(q13.12-q15), 16(q23.3-q24.3) انتخاب گردیده اند. 12 میکروستلایت جهت بررسی این مناطق با روش fragment analysis بررسی شدند. یافته ها: مقایسه فراوانی اللی این مارکر ها با بانک اطلاعاتی فراوانی اللی نشان داد که الل های جدیدی در جمعیت ایرانی وجود دارد. در مارکر d8s1132 در این جمعیت برای اولین بار مشاهده گردیدند. همین عامل باعث شد که این مارکر بیشترین هتروزیگوسیتی را نشان دهد. نتایج آزمون fbat و لینکاژ نشان داد که در ناحیه 8q23 6 خانواده با این ناحیه ارتباط دارند که 4تای آن با مدل dominant و دوتای آن با مدل recessive ، این ارتباط را نشان داده اند. بیشترین میزان نمره لود در این خانواده ها در خانواده 11004 با مدل dominant است، که یک خانواده 8 نفری هستند و 5 نفر آنها الگوی کاهش hdl را دارند. مادر بزرگ خانواده الگوی سندرم متابولیک را نیز دارد و در مارکر d8s1132 الل 1 در هر پنج فرد مبتلا وجود دارد. نمره لود محاسبه شده برای این خانواده 08/1 می باشد که در ناحیه 119.22 مارشفیلد کروموزومی قرار دارد. این مارکر در محاسبه نمره لود تجمعی میزان نمره لود بیشتری از 5/1 نشان می دهد. همین مارکر در خانواده 33218 که اعضای آنها 6 نفر هستند و دو نفر دچار کاهش hdl و مادر خانواده دچار الگوی سندرم متابولیک است، با نمره لود 64/0 ارتباط نشان می دهد. مارکر d8s1779 در دو خانواده با مدل dominant و مارکر d8s514 در یک خانواده با مدل recessive و مارکر دیگر در ناحیه 9/161 با نمره لود 85/0 و مدل recessive ارتباط نشان می دهد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شواهدی از ارتباط بعضی از نواحی کروموزومی با کاهش میزان hdl-c را نشان داد. ارتباط حضور بیشتر الل کوتاه در مارکر d8s1779 و همچنین حضور کمتر الل متوسط در مارکر d8s514 در افراد دچار سندرم متابولیک میتواند نشانگر ارتباط تغییراتی در این ناحیه کروموزوم 8 باشد. از میان 12 میکروستلایت بررسی شده، 10 تای آن در 16 خانواده ارتباط نشان دادند. محاسبه نمره لود تجمعی نتایج حاصل از آزمون fbat و لینکاژ را تایید نمود. بررسی عمیق تر این نواحی بر روی خانواده های انتخاب شده نتایج روشنی از ناحیه دقیق تر ارتباط بدست خواهد داد.