نام پژوهشگر: محمد جواد شریف زاده

نظریه اقتصاد خانواده بر مبنای آموزه های اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد 1392
  علی استاجی   عادل پیغامی

یکی از مهم ترین نهادهای موجود در جامعه، که دین مبین اسلام جزء ارکان اساسی اجتماع دانسته، و تشکیل و تقویت آن را از مهم ترین موضوعات می داند، خانواده است. ازآنجاکه اسلام برای خانواده همچون فرد و جامعه اصالت قائل است، بایستی بررسی آموزه های اسلامی و اقتصاد متعارف از این منظر نیز مورد توجه و پژوهش قرار گیرد. در این پژوهش مدل مطلوب اقتصاد خانواده در اقتصاد اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و گستره ادبیات اقتصاد خانواده در نظریه های مدرن و مکاتب اقتصادی معاصر و دلالت های آن برای استخراج مدل مفهومی مطلوب تبیین می گردد؛ همچنین ضمن معرفی یک طبقه بندی جامع از نظام مسائل اقتصاد خانواده، برخی از مسائل مهم این عرصه در منابع اقتصاد اسلامی مورد تحلیل واقع می شود. ازاین رو، پس از بیان گستره و شناسایی دقیق ابعاد موضوع در ادبیات موجود اقتصاد خانواده به عنوان مهم ترین دست آورد این پژوهش، به بررسی یکی از شاخه های مهم آن با عنوان «تخصیص های درون خانواری منابع» پرداخته و نگاه اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی را در این حوزه بیان و مقایسه می کنیم. بدین منظور ابتدا این نهاد را به عنوان واحد مصرفی در زیر بخش هایی چون تخصیص درآمد بین افراد و کالاهای مختلف، مورد مطالعه قرار داده ایم و سپس سازمان دهی اقتصادی خانواده در عناوینی چون تقسیم قدرت و وظایف مدیریتی این نهاد و همچنین مقوله های هزینه-فرصت و تعادل در خانواده تحلیل شده است. نهایتاً با نگاه به خانواده به مثابه یک واحد تولیدی، به بررسی مسئولیت کسب درآمد و تقسیم کار میان اعضا، تخصیص زمان به اشتغال و اوقات فراغت، حسابداری زمان، ارزش گذاری کار و تولیدات یک خانواده اشاره می کنیم؛ و در نتیجه تخصیص منابع در اقتصاد خانواده را از دو منظر الف) نظام اسلام و ب) اقتصاد غرب مقایسه نموده و به تفاوت ها و تشابه های آن اشاره کرده ایم. نهایتاً دریافتیم که ادبیات اقتصاد خانواده در پاره ای از مسائل با اقتصاد اسلامی تشابه دارد و در برخی موارد نیز تفاوت های قابل توجهی در آن دیده می شود. به عنوان نمونه، ادبیات اقتصادی در حوزه های تخصیص درآمد بین افراد و تقسیم قدرت و وظایف مدیریتی در خانواده با اقتصاد اسلامی تفاوت های فراوانی دارد و حال آنکه در حوزه تبیین مسئولیت کسب درآمد، تخصیص زمان به اشتغال و اوقات فراغت، ارزش گذاری کار و تولیدات در خانواده، با گذر زمان تشابه بیشتری میان اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی دیده می شود. علاوه بر این در پاره ای از مسائل، ادبیات اقتصاد اسلامی نظر مشخصی را مطرح نکرده که از آن موارد می توان به نمونه هایی مانند تخصیص درآمد بین کالاهای مختلف و هزینه فرصت در اقتصاد خانواده اشاره نمود. کلیدواژه ها: خانواده، اقتصاد خانواده، خانوار، تخصیص درون خانواری، اقتصاد اسلامی

امکان سنجی شرعی و اجرایی وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای مالی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد 1392
  علی مصطفوی ثانی   محمد جواد شریف زاده

با توجه به ویژگی های اقتصاد ایران و لزوم حرکت به سمت سیستم مالیاتی توانمند به عنوان ابزاری مناسب برای سیاست گذاری ، کنترل انگیزه های مخرب و کاهش وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی ، در این پژوهش مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای مالی به عنوان مالیاتی که قابلیت دستیابی به اهداف مورد نظر را دارد مورد بررسی و تاثیرات آن بر بازارهای مالی به عنوان بخش هدف مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفت. اگرچه برخی ناکارایی ها در اجرای مالیات بر عایدی سرمایه در بعضی کشورهای جهان گزارش شده است اما عدم تأثیر منفی این نوع مالیات بر سرمایه گذاری کل و رشد اقتصادی و همچنین تأیید آن به عنوان ابزار مناسب سیاست گذاری دولت برای مقابله با سفته بازی در اقتصاد و کاهش نابرابری ها توجیه این مالیات را بسیار تسهیل نموده است. همچنین از لحاظ شرعی نیز این مالیات شباهت ها و هم پوشانی های قابل توجه با خمس دارد و به صورت کلی، در چارچوب مالیات های حکومتی و در راستای تحقق مقاصد شرع و اهداف نظام اسلامی قابل توجیه شرعی است. درآمد ناخالص حاصل از مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای مالی ایران نیز برای سال های 1370 الی 1392 محاسبه گردید، که درآمد این مالیات در طول این سالها به طور متوسط با احتساب تورم قابلیت افزایش 5 درصدی و با حذف تورم از عایدی سرمایه قابلیت افزایش 2 درصدی درآمدهای مالیاتی دولت از محل مالیات های مستقیم را دارا می باشد، که نقش موثری در کاهش کسری بودجه دولت و تامین منابع مالی خواهد داشت.

معیارهای بودجه بندی منطقه ای در نظریه اقتصاد اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد 1393
  بهنام شاهسوند   حجت الله عبدالملکی

چکیده: برقراری عدالت از بزرگ ترین اهدافی است که انسان در پی تحقق آن در جامعه بشری بوده است، این امر خود بیان گر اهمیت ذاتی پرداختن به این موضوع در جوامع انسانی است؛ اما تحقق این خواست فطری نیاز به نگرشی در بستر جامعه و محیط طبیعی دارد تا بتوان آن را به درستی شناخت و در نتیجه به اجرا درآورد. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سئوال است که براساس مباحث مربوط به عدالت اقتصادی جغرافیایی از منظر اسلام چه معیارهایی برای بودجه ریزی منطقه ای در کشور وجود دارد. در نتیجه و با توجه به معیارهای بدست آمده نظام بودجه ریزی منطقه ای(استانی) در حال حاضر با چه چالش هایی روبرو هست. برای پاسخ به این سوال ابتدا سعی شد از طریق مطالعات کتابخانه ای، ادبیات مربوط به عدالت، عدالت اقتصادی و عدات جغرافیایی از منظر اسلام و ادبیات مربوط به بودجه و بودجه بندی منطقه ای گردآوری شود، تا براساس آن عوامل موثر بر عدالت اقتصادی- جغرافیایی استخراج شوند. در گام بعد با بهره گیری از معیارهای عدالت اقتصادی اسلامی و در نظر گرفتن الزامات جغرافیایی، 17 معیار اصلی بودجه بندی منطقه ای استخراج شد. در ادامه و با توجه به معیارهای حاصل شده، به استخراج چالش های موجود در نظام بودجه بندی منطقه ای متناظر با هر کدام از معیارها پرداخته شد و با توجه به این معیارها و تحلیل چالش های موجود در نظام بودجه بندی منطقه ای کنونی در کشور به ارائه پیشنهاداتی در زمینه اصلاح این چالش ها پرداخته شده است.