نام پژوهشگر: مصطفی تبریزی
معصومه موسوی مصطفی تبریزی
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزشهای مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر بهبود رابطه والد- فرزندی دختران نوجوان پرداخته است. فرضیه های پژوهش عبارتند از : 1- آموزش مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر بهبود رابطه والد- فرزندی دختران موثر است.2- آموزش مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر برافزایش توانایی مهارت استدلال دختران نوجوان موثر است.3- آموزش مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر کاهش پرخاشگری فیزیکی دختران نوجوان موثر است.4- آموزش مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر کاهش پرخاشگری کلامی دختران نوجوان موثر است. جامعه آماری پژوشه حاضر کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران را شامل میشود که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30نفر از دانش آموزان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در جلسات آموزش رویکرد ستیر که به مدت 8 جلسه دوساعته و دو بار در هفته در مدرسه برگزار شد شرکت کردند و یک هفته پس از اتمام جلسات پس آزمون برای هردوگروه اجرا شد. ابزار سنجش در این پژوهش آزمون تاکتیک های تعارض بود که توسط اشتراس تهیه شده است.روش تحقیق در این پژوهش آزمایشی بود و نتایج داده ها با استفاده از آزمون fمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون دو گروه نشان داد که اجرای جلسات توانسته است پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی را به طور معنی داری کاهش داد و همچنینی توانایی استفاده از مهارت استدلال را در آنها به طور معنی داری افزایش دهد.
مریم جعفردخت مصطفی تبریزی
تحقیق حاضر با هدف «بررسی رابطه بین محیط خانواده و مؤلفه¬های آن با سلامت عمومی زنان باردار» صورت گرفته است. همچنین محقق به بررسی رابطه مؤلفه¬های محیط خانواده با مؤلفه های سلامت عمومی پرداخته است. این تحقیق از نظر موضوعی و مکانی پیرامون وضعیت سلامت عمومی زنان باردار متأثر از محیط خانواده در شهر تهران انجام شد. جامعه تحقیق را کلیه زنان بارداری که در سال 1387 به بیمارستان مهر مراجعه کرده اند تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده بوده و 60 نفر از زنان بارداری که به بیمارستان مهر مراجعه کرده اند به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از نظر روش، نیز تحقیق از نوع تحقیق همبستگی- رگرسیونی بوده است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محیط خانواده 60 سؤالی (موس و موس) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (فرم 28 سؤالی) استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که همبستگی نمره کل مقیاس محیط خانواده با نمره کل سلامت عمومی منفی می باشد (0/24= r). با این حال در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری بین مؤلفه های محیط خانواده و سلامت عمومی در زنان باردار مشاهده نشد. نتایج آزمون فرضیه های فرعی نیز نشان داد که رابطه معکوسی بین خرده مقیاس های به هم پیوستگی، بیان، جهت یابی پیشرفت، جهت یابی فکری- فرهنگی، جهت یابی فعالیت های تفریحی و سازمان با سلامت عمومی زنان باردار وجود دارد. و بین خرده مقیاس¬های درگیری، استقلال، تأکیدات اخلاقی- مذهبی و کنترل با سلامت عمومی زنان باردار رابطه مثبتی وجود دارد. نتایج آزمون معناداری این ضرایب نشان داد که ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های به هم پیوستگی، درگیری، جهت یابی فکری- فرهنگی، جهت یابی فعالیت های تفریحی، سازمان و کنترل با سلامت عمومی در سطح اطمینان 95 در صد معنادار و بقیه ضرایب همبستگی معنادار نمی باشند. نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام رو به جلو نشان داد که 42/03 درصد سلامت عمومی متأثر از این چهار مؤلفه درگیری، کنترل، بیان و جهت یابی فکری- فرهنگی می¬باشد. در پایان نیز محقق به بررسی معناداری رابطه مؤلفه های محیط خانواده با هر یک از مؤلفه های سلامت عمومی به تفکیک پرداخته است.
طاهره السادات موسوی زاده خدیجه آرین
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی معنادرمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی زنان است. از آنجا که نرخ طلاق در حال افزایش است. تحقیقات به بررسی عوامل فروپاشی رابطه می پردازند. دلزدگی که از پاافتادن از نظر جسمی، روانی و عاطفی است، در شدیدترین نوع خود برابر است با فروپاشی رابطه. علل زیادی برای فروپاشی رابطه ذکر شده است که یکی از این عوامل ملالت و یکنواختی است که وقتی زوجین افسرده اند، امید به تغییر و تحول ندارند و حس می کنند در دام افتاده اند و معنایی در زندگی ندارند، ظاهر می شود. در این صورت زوجین در خلأوجودی به سر می برند. در این صورت فرد معنایی در زندگی ندارد. معنی درمانی با دادن معنا به فرد این خلأ را پر می کند و فرد با معنا زندگی می کند و در این صورت از مشکلات رابطه نیز کاسته می شود.روش تحقیق نیمه تجربی بود. طرح تحقیق، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه شامل زنان نیشابوری است که از ازدواج آنان سه سال می گذرد و تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند. نمونه شامل 24 نفر از جامعه است که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری: ابزار، پرسشنامه دلزدگی زناشویی است که در1996 توسط پاینز ابداع گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها : در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی به ارائه میانگین وانحراف استاندارد و نمودارهای مقایسه ای پرداخته شده است. همچنین در بخش آمار استنباطی با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس ، داده ها تحلیل شده و فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. یافته های تحقیق: نتایج نشان داد آموزش های معناداری تأثیری بر میزان دلزدگی زوجی زنان ندارد. اگرچه این آموزش ها بر جنبه جسمانی دلزدگی زوجی ( 35/5 f= و p <0/05 ) موثر است. اما در جنبه های عاطفی و روانی دلزدگی زوجی تأثیر معناداری ندارد.
فرزانه ماجدی مصطفی تبریزی
این تحقیق به بررسی دیدگاه گلاسر و مکارم شیرازی در رابطه با مفهوم مسئولیت پذیری می پردازد. نوع تحقیق بنیادی و روش تحقیق تحلیلی-تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و برای پاسخگویی به سئوالات از شیوه تجزیه و تحلیل کیفی استفاده شده است. از دیدگاه گلاسر و تفسیر نمونه ی مکارم شیرازی، فرد مسئولیت پذیر فردی است که نیازهای خود را که شامل زنده ماندن، عشق و تعلق خاطر، قدرت، آزادی و تفریح و سرگرمی می شود ارضا می کند بدون اینکه دیگران را از برآورده کردن این نیازها محروم کند. قرآن کریم همه جانبه نگری بیشتری در رابطه با این موضوع دارد و با تمام جزئیات و درنظر گرفتن خصائل انسانی به این موضوع نگریسته است.
سمیه قاصری مصطفی تبریزی
اهمیت کلی در صورت اثربخشی این رویکردمی توان به آموزش آن برای بهبود عملکرد زوج ها به محیط ارتباطی خانواده کمک کرد هدف اصلی: تعیین اثربخشی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی زوج های دانشگاه فردوسی مشهد هدف کاربردی: بهره گیری از راهبردهای درمانی رویکرد تحلیل رفتار به منظور اصلاح باورها و شناخت ویژگی شخصیتی هر فرد و کمک به بهبود ارتباط زوج ها در زندگی زناشویی می باشد. فرضیه: گروه درمانی با رویکرد تحلیل رفتار باعث افزایش معنی داری رضایت زناشویی می شود. تعاریف نظری: گروه درمانی به روش ta: درآن مددجویان با یک طرح زمان بندی شده با درمانگر ملاقات دارند و تمرکز بر روی خودآگاهی درک از خود و پیشرفت و بهبود روابط بین فردی و ایجاد تغییرات رفتاری وحل مشکلات عاطفی می باشد.(بک ،به نقل از عامری،1384) رضایتمندی زناشویی: وضعیت روانی که فرد از ارتباط با همسر خویش کمال لذت را ببرد (بروان،2000) تحلیل رفتارمتقابل : روش منظمی برای روان درمانی به منظور رشد تغییرات شخصی، مجموعه نظریه ها، راهکارهای عملی که فلسفه زیربنایی آن درک رفتار انسانی، ارتقاء خودپیروی و مشارکت اجتماعی.(جونزواستوارت،ترجمه دادگستر،1384) جامعه آماری: زوج های متأهلی است که حداقل یکی از دو نفرشان دانشجو و یا تازه فارغ التحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد بودند. روش نمونه گیری: نمونه گیری در دسترس روش گردآوری داده ها در ابتدا آزمون داس و انریچ برای زوج های هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد(پیش آزمون). بعد از پایان جلسات آموزشی برای گروه ازمایش (پس از چهار هفته)، مجدداً از هر دو آزمون برای زوج های دو گروه برگزار گردید(پس آزمون). روش اجرای پژوهش با تکثیر اطلاعیه هایی از داوطلبان شرکت در برنامه های آموزشی ،هفته ای 2 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای و جمعاً هشت جلسه(به عنوان گروه آزمایش) در برنامه آموزش تحلیل رفتار متقابل برای ارتقاء رضایتمندی زناشویی شرکت نمایند. در نتیجه،آشنایی افراد با جایگاه احساسات در زندگی و تشخیص صحیح اینکه در هر زمانی در کدام بعد از شخصیت خود به سر می بریم، این است که از هیجاناتی که در حال تجربه آنها هستیم آگاهی داشته باشیم. که این موضوع خود بر بحث های ارتباطی و این نتایج درافزایش رضایتمندی زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه موثر بوده است. در جمع بندی مطالبی که گذشت می توان گفت، رویکرد تحلیل رفتار در راستای ارتقای رضایتمندی زناشویی زوج ها، همچون دیگر روش های درمانی و نظری، آموزشی موفق می باشد. شرکت در این گروه ها، صرف نظر از سبک ارتباطی اولیه ی زوج ها و میزان ناسازگاری آنها در شروع دوره، تأثیر قابل توجهی بر بهبود زندگی زناشویی آنها داشته است. محدودیت های تحقیق 1- عامل فرهنگ شرکت کنندگان پیشنهادات به آیندگان بررسی نقش متغیر جنسیت مقایسه کارایی درمان گروهی با درمان فردی طبقه بندی براساس نوع مشکلات مطالعات مشابه درخصوص زوج های چندفرزند و در مرحله آشیانه ی خالی پیشنهاد برخاسته از یافته های پژوهش استفاده از این روش در مراکز مشاوره ای و کلینیک های روانشناسی همچنین به دلیل مفید بودن روش تحلیل تبادلی استفاده این روش در مراکز پژوهشی وآموزش به دانشجویان جهت کاربرد در ارتباط با دیگران توصیه می گردد.
قاسم زارعی منش مصطفی تبریزی
چکیده: الف: موضوع و طرح مسئله( اهمیت موضوع و هدف): عقب ماندگی کودک، خانواده را در محاصره مسایل متنوع در همه اشکال و اندازه ها قرار می دهد. این مسایل با میزان عقب ماندگی کودک، معلولیت جسمی و هیجانی همراه آن، ارزشها، علایق و شرایط محیطی دیگر اعضای خانواده فرق می کنند. داشتن کودکی با عقب ماندگی باعث بحران و کمتر ظاهر شدن در فامیل می شود و اغلب باعث جدایی والدین می گردد. مطالعات متعددی در مورد اثرات حضور کودک معلول در خانواده و فشار روانی والدین آنها انجام شده است . اغلب این تحقیقات نشان از این دارند که والدین کودکان عقب مانده ، دارای فشار و بحرانهای روانی بوده و وجود کودک معلول ذهنی، سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی آنها راتهدید می کند و غالبا تاثیر منفی بر آنها دارد. با در نظر گرفتن آنچه که گفته شد در این پزوهش به بررسی رابطه بین فشار روانی و تعارضات زناشویی در والدین این کودکان خواهیم پرداخت که آگاهی از آن ، اطلاعات مفیدی را برای پیشبرد بهتر جلسات مشاوره با والدین کودکان عقب مانده ذهنی ارائه خواهد کرد . ، درک صحیح از مشکلات خانواده های کودکان کم توان ذهنی نه تنها به والدین این کودکان بلکه به افراد متخصصی که در رابطه با این گونه افراد کار می کنند می آموزد تا نگرش خود را در جهت برنامه ریزی آموزشی و پرورشی تغییر دهند ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها: فرضیه های اصلی پژوهش : 1- بین فشار روانی و تعارض زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد. 2- بین فشار روانی و تعارض زناشویی والدین کودکان مرزی رابطه وجود دارد. فرضیه های فرعی پژوهش : 1- بین فشار روانی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با فشار روانی والدین کودکان مرزی تفاوت وجود دارد . 2- بین تعارضات زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با تعارضات زناشویی والدین کودکان مرزی تفاوت وجود دارد . 3- بین فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با فشار روانی پدران این کودکان تفاوت وجود دارد . 4- بین تعارضات زناشویی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با تعارضات زناشویی پدران این کودکان تفاوت وجود دارد . 5- بین فشار روانی مادران کودکان مرزی با فشار روانی پدران این کودکان تفاوت وجود دارد . پ: روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه ی مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ایزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه ی گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها:: 1- تعارضات زناشویی : تعارض زناشویی ترکیبی از عواطف، افکار و رفتارهایی است که بازتابنده خشم، ناکامی، عدم توافق، تنفر، رنجش و تلخی می باشد (براتی و ثنایی1374). 2- فشار روانی : اصطلاحی است که در طب و زیست شناسی به صور گوناگون به کار گرفته شده است . گاهی به عنوان یک رویداد یا موقعیتی که تاثیر مضر برای ارگانیسم دارد و گاهی به معنی تنش روانشناختی ناشی از این این رویدادهه و موقعیت هاست . به معنی دقیق ، هر چیزی که در تمامیت زیست شناختی ارگانیسم اختلال به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتا از آن پرهیز کند ، فشار روانی شمرده می شود . فشار روانی ممکن است به صورت محرک های فیزیکی ، عفونت ها و واکنش های آلرژیک و نظایر آنها ، یا به صورت تغییر کلی در جو اجتماعی روانی پدیدار شود ( پورافکاری ، 1373 ) . 3- عقب ماندگی ذهنی : بنابر تعریف انجمن آمریکایی بررسی نقایص ذهنی ( ا . اِ . ام . دی ) ؛ " عقب ماندگی ذهنی ، عملکرد پایین تر از متوسط در کلیه امور ذهنی است که همزمان با مشکلات و کاستی ها در رفتارهای سازشی آشکار می شود و در دوران رشد جسمی ، ذهنی و روانی فرد پدیدار می شود ( سیف نراقی ، 1374 ) ابزارهای پژوهش : پرسشنامه تعارضات زناشویی( براتی و ثنایی)_ پرسشنامه منبع استرس (qrs-f): برای تجزیه وتحلیل داد ه ها از دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است که در بخش توصیفی از میانگین ،انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگنهای گروه آزمایش و گروه کنترل استفاده شد و از همبستگی پیرسون برای آزمون رابطه فشار روانی و تعارضات زناشویی استفاده شد ت: یافته های تحقیق: در بررسی رابطه بین فشار روانی و تعارض زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیردر سطح معناداری 1 درصد رابطه آماری تایید شده، ولی شدت رابطه نسبتاٌ متوسط است.بر این اساس با اطمینان 99 درصد می توانیم بگوییم که بین فشار روانی و تعارض زناشویی رابطه نسبتاٌ متوسط مثبتی وجود دارد. به این معنی که با افزایش فشار روانی، تعارضات زناشویی در بین والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نیز افزایش نشان می دهد(جدول 4-4). ث: نتیجه گیری و پیشنهادات: 1- ایجادبخش هایی در مراکز مشاوره که درآنها خدمات ویژه والدین کودکان عقب مانده با تاکید برمدیریت استرس وتعارض های زناشویی ناشی از وجود کودک کم توان ذهنی ارائه شود. 2- از آنجا که در این پژوهش، فشار روانی وتعارضات زناشویی در والدین کودکان مرزی نیز مشاهده شده، پیشنهاد می شود که برای والدین این کودکان هم دوره های آموزشی ودر مانی برگزار شود. 3- ایجاد دوره های آموزشی برای والدین کودکان عقب مانده ذهنی به منظور آشنایی با مشکلات این کودکان .
طاهره ریحانی عباس آریا
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مولفه های هوش هیجانی بر سلامت روان دختران فراری شهر تهران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دختران فراری شهر تهران که در مراکز سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1387 مراکز مداخله در بحران شهرری، مداخله در بحران هاجر، مداخله در بحران آهنگ، مراکز ارشاد و آصف نگهداری می شوند. برای نمونه-گیری از جامعه مذکور از آزمون هوش هیجانی بار- ان صورت گرفت و در نهایت 32 نفر در دو گروه 16 نفره تقسیم شدند که روش پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شده است. در این پژوهش از طریق مشاوره گروهی و آموزش مولفه های هوش هیجانی در 8 جلسه پرداخته شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش-نامه سلامت روان scl-90-r و پرسش نامه هوش هیجانی بار-آن بود. برای تجزیه تحلیل یافته ها از روش های آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی و نمودارها) و در بخش آمار استنباطی از آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. تحلیل یافته های این پژوهش نشان داد بین مولفه های هوش هیجانی آزمودنی ها و ابعاد سلامت روان آنها، بین مولفه های درون فردی آزمودنی ها و ابعاد سلامت روان آنها، بین مولفه های بین فردی آزمودنی ها و ابعاد سلامت روان آنها، بین مولفه های سازگاری آزمودنی ها و ابعاد سلامت روان، بین مولفه های خلق و خوی عمومی و ابعاد سلامت روان آنها رابطه ی معناداری وجود ندارد، و در نهایت بین مولفه های هوش هیجانی و سلامت روان آزمودنی ها رابطه ی معناداری وجود ندارد.
دریتا معلمی علیرضا آقایوسفی
چکیده مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر برآورد اثر اصلاح باورهای جنسی بر میزان رضایت جنسی زنان خانه دار بود. چرا که باورهای غیر منطقی و ناکارآمد جنسی می تواند بر روی احساسات و رفتارهای جنسی تأثیر گذارد. اصلاح این باورها می تواند موجب شود تا زنان رضایت بیشتری از رابطه جنسی شان بدست آورند. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به خانه سلامت گفتگو واقع در منطقه 2 تهران طی خرداد ماه 1389 به تعداد 65 نفر بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. یعنی در خانه سلامت گفتگو اطلاعیه ای داده شد مبنی بر اینکه زنان متأهل ناراضی از روابط جنسی می توانند در کلاسهایی در این زمینه شرکت نمایند. به 35 زنی که اعلام آمادگی کردند فهرست باورهای ناکارآمد جنسی نوبر داده شد. سپس به30 زنی که حداقل به 5 مورد باور داشتند ، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون داده شد. گروه طی 8 جلسه 2 ساعته هفتگی تحت دوره اصلاح باورهای جنسی قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات در مرحله پس آزمون مجددا فهرست باورهای ناکارآمد نوبر و پرسشنامه رضایت جنسی لارسون به آزمودنی ها ارایه شد.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با بکار گیری نرم افزار spss از آزمون t همبسته استفاده شد. نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که اصلاح باورهای جنسی موجب افزایش رضایت جنسی در زنان خانه دار می شود. کلمات کلیدی: باورهای جنسی، رضایت جنسی.
هاجر سیفی مصطفی تبریزی
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های شناختی رفتاری بر تغییر سبک های دلبستگی و افزایش سلامت روان و افزایش خوشبینی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، یک تحقیق نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد مشهد در سال تحصیلی 90- 1389بود. برای انتخاب نمونه پس از نمره گذاری، غربالگری صورت گرفت و پس از آن 30 نفر از افرادی که دارای سبک دلبستگی نا ایمن بودند به عنوان حجم نمونه تعیین شد که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی(aai)، آزمون سلامت عمومی (ghq-28) و آزمون جهت گیری زندگی (lot-r) بود. ابتدا برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش تکنیک های شناختی- رفتاری) به گروه آزمایش ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss آماری تحلیل شد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تکنیک های شناختی- رفتاری باعث تغییر سبک های دلبستگی، افزایش سلامت روان و افزایش خوشبینی دانشجویان می شود.
محبوبه حاجی هاشمی مصطفی تبریزی
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تفاوت انواع کارکردهای اجرایی در دانش آموزان به سندرم داون و عادی است. روش: این پژوهش ، پژوهشی عِلّی- مقایسه ای (پس رویدادی) بود.تعداد 50 نفر دانش آموز(20 نفر سندرم داون و 30 نفر عادی) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و برای ارزیابی مولفه های کارکردهای اجرایی (توجه، برنامه ریزی، حافظه کاری، انعطاف پذیری ذهنی) به ترتیب از آزمون مربع دنباله دار و آزمون ویسکانسین، استفاده شدو به این منظور داده های جمع آوری شده با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمینه کارکردهای اجرایی از جمله توجه، برنامه ریزی، حافظه کاری بین دانش آموزان سندرم داون در مقایسه با دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین نتایج نشان می دهد که در زمینه انعطاف پذیری ذهنی بین دانش آموزان سندرم داون و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: انواع کارکردهای اجرایی از جمله توجه، برنامه ریزی و حافظه کاری دانش آموزان سندرم داون در مقایسه با دانش آموزان عادی ضعیف بوده و کارکرد میزان توجه دانش آموزان سندرم داون پایین تر از دانش آموزان عادی بوده و تقویت مهارت های انعطاف پذیری ذهنی به عنوان پایه ای برای شناخت دانش آموزان سندرم داون پیشنهاد می گردد..
اکرم ندایی مصطفی تبریزی
چکیده: این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین روش های تدریس توضیحی و مشارکتی و میزان اضطراب ریاضی در دانش آموزان حساب نارسا و عادی، 36 دانش آموز حساب نارسا در دو گروه (18 دانش آموز حساب نارسا که با روش توضیحی آموزش می دیدند و 18 دانش آموز حساب نارسا که با روش مشارکتی آموزش می دیددند) و 36 دانش آموز عادی در دو گروه (18 دانش آموز عادی که با روش توضیحی آموزش می دیددند و 18 دانش آموز عادی که با روش مشارکتی آموزش می دیدند) در پایه های سوم، چهارم و پنجم مقطع ابتدایی پسرانه شهر تهران را مورد مطالعه قرار داد. به منظور جمع آوری اطلاعات در زمینه روش های تدریس از روش مشاهده و مصاحبه، برای تشخیص حساب نارسایی از آزمون تشخیصی کی مت و برای تشخیص اضطراب ریاضی از پرسشنامه تشخیصی اضطراب ریاضی لانگ استفاده شده. تجزیه و تحلیلی اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس و آزمون شفه نشان داد. بین میانگین نمرات اضطراب ریاضی در 4 گروه تفاوت وجود دارد. اما بین اضطراب ریاضی دانش آموزان حساب نارسا با روش مشارکتی با سایر گروه ها تفاوت معنادار وجود دارد و بین اضطراب ریاضی دانش آموزان حساب نارسا با روش توضیحی، دانش آموزان عادی با روش توضیحی و دانش آموزان عادی با روش مشارکتی تفاوت معنادار وجود ندارد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد روش تدریس مشارکتی می تواند یکی از دلایل به وجود آورنده اضطراب ریاضی در دانش آموزان حساب نارسا باشد.
سمانه ملاعلی حسینی مصطفی تبریزی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع اختلالات رفتاری دانش آموزان سایبربولینگ با دانش آموزان عادی انجام شد. روش پژوهش پس رویدادی از نوع علَی – مقایسه ای بود.جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دبیرستان های منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل دادند. جهت انجام پژوهش ، تعداد 180 نفر از دانش آموزان به روش تصادفی انتخاب شدند . ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های s.c.l (90)-r وسایبر بولینگ مربوط به گروه تحقیقاتی دانشگاه گلداسمیت لندن بود . تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که بین اختلالات رفتاری دردوگروه دانش آموزان سایبربولینگ وعادی تفاوت معناداروجودداردبه این معنا که میزان اختلالات رفتاری درگروه دانش آموزان سایبربولینگ بالاترازدانش آموزان عادی است.همچنین یافته ها نشان دادکه اختلالات رفتاری از نوع پرخاشگری ، اضطراب و پارانوئید در گروه دانش آموزان سایبر بولینگ بالاتر از دانش آموزان عادی است. واژه های کلیدی: سایبر بولینگ ، اختلالات رفتاری ، دانش آموزان.
زهره اهلی عراقی مهناز استکی
این پژوهش با هدف مقایسه انواع مهارتهای حرکتی در پسران دانش آموزان حساب نارسا، نارساخوان و عادی پایه های سوم تاپنجم ابتدایی انجام شد. آزمودنیهای پژوهش شامل تعداد 60 دانش آموز پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی (20حساب نارسا، 20 نارساخوان و 20 عادی) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از بین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران انتخاب و از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی سن ، جنسیت و تحصیلات همتاسازی شدند و سپس بر روی همه آنها مقیاس مهارتهای حرکتی لینکلن- اوزرتسکی اجرا شد. در نهایت داده های بدست آمده بوسیله آزمون تحلیل واریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که : 1) میان مهارتهای حرکتی کلی دانش آموزان حساب نارسا، نارساخوان و عادی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0/01). 2) میان مهارتهای حرکتی درشت دانش آموزان حساب نارسا، نارساخوان و عادی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0/01). 3) میان مهارتهای حرکتی ظریف دانش آموزان حساب نارسا، نارساخوان و عادی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0/01). 4) میان هماهنگی حرکتی دانش آموزان حساب نارسا، نارساخوان و عادی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0/01). همچنین نیاز به توضیح دارد که در بررسی دو به دو افراد نارساخوان و حساب نارسا که بوسیله آزمون توکی انجام شد نیز مشاهده شد که اگرچه در مهارتهای کلی، درشت و هماهنگی حرکتی افراد نارساخوان و حساب نارسا تفاوت معنی داری وجود نداشت اما تفاوت نمرات مهارتهای حرکتی ظریف در دو گروه معنی دار بود.
ریحانه کمانه سعید بهشتی
چکیده ندارد.
فاطمه اباذری مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.
آزاده فضایلی فرشته مجیب
چکیده ندارد.
سمیه کاظمیان مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.
کبیر ویسی مصطفی تبریزی
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی بر تغییر نگرش دانشجویان پسر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی نسب ه نحوه انتخاب همسر می باشد. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان پسر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی در دسترس بوده است. به این صورت که از طریق فراخوان از کلیه دانشجویان پسری که علاقمند به شرکت در کارگاه آموزشی بودند دعوت به عمل آمد. در مرحله اول 50 نفر برای شرکت در این کارگاه آموزشی ثبت نام کردند، که با توجه به محدودیت گروههای آزمایشی و کنترل تعداد افراد مورد نیاز انتخاب شدند. لذا افراد برای شرکت در کارگاه آموزشی در دو گروه آمایش جایگزین شدند. (n=15) و کنترل (n=15) ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته پرسشنامه نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر می باشد که در ایران توسط فرحبخش و مصری پور در سال 1384 هنجاریابی شده است. گروه آزمایش در جلسات آموزشی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. در پایان جلسات آموزشی پس ازمون برای هر دو گروه اجرا شد. پژوهش از نوع طرحهای آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون کوواریانس استفاده شد.پس از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نتایج به دست آمده نشان داد که فرضیه پژوهشی با 99 درصد اطمینان مورد تأیید قرار گرفت. بدین معنی که آزمودنیها پس از آموزش خود متمایز سازی تفاوت معناداری را در مقیاس کلی نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر به صوت تغییر از نگرش غیر منطقی به نگرش منطقی را از خود نشان دادند.
معصومه علی میرزایی مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.
سونیا رشید نورعلی فرخی
چکیده ندارد.
عبدالصالح ارازی تیمور عباس آریا
چکیده ندارد.
مریم یامی مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.
مرضیه صدارت مرنی احمد اعتمادی
این تحقیق تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی را در کاهش اعتیاد پذیری دانش آموزان بخش ملارد، با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل وآزمایش مورد بررسی قرار داد.به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ابتدا از بین دو منطقه آموزشی بخش ملارد ، یک منطقه به طورتصادفی انتخاب وسپس از بین دبیرستان های منطقه دو دبیرستان انتخاب گردید.در ادامه از هر دبیرستان چهار کلاس در پایه اول (120نفر از هر دبیرستان)انتخاب وپرسشنامه اعتیاد پذیری در مورد آنها اجرا گردید.در نهایت ازبین کسانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه کسب کرده بودند،30نفر انتخاب که 15نفر آنها در گروه آزمایش و15نفر در گروه کنترل ،به طورتصادفی جایگزین شدند.پس از تشکیل گروهها ، متغیر مستقل (دوره آموزشی )، در طی 10جلسه 1ساعته ، برای گروه آزمایش اجرا گردید ؛ اما برای گروه کنترل آموزشی ارائه نگردید.در پایان دوره آموزشی ، پرسشنامه اعتیادپذیری مجددا برای هر دو گروه آزمایش وکنترل اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون tو با نرم افزار spssمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق در مورد هر یک از فرضیه های تحقیق یعنی 1 فرضیه اصلی و3 فرضیه فرعی به شرح زیرهستند: فرضیه اصلی: آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اعتیادپذیری نوجوانان دختر موثر است. بر اساس نتایج تحقیق tمحاسبه شده 3/517- از t جدول2/048 ،با درجه آزادی 28بزرگترمی باشد.بنابراین،نتایج تحقیق این فرضیه را تایید نمود. ومیتوان با 95درصد اطمینان بیان کرد که: آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اعتیادپذیری نوجوانان دختر موثر بوده است. فرضیه های فرعی1: آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش آمادگی اعتیاد نوجوانان دختر موثر است. براساس نتایج تحقیق t محاسبه شده 3/504- از t جدول 2/048،با درجه آزادی 28بزرگترمی باشد.بنابراین،نتایج تحقیق این فرضیه را نیز تایید نمود. فرضیه 2: آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش اعتراف به اعتیاد نوجوانان دختر موثر است. بر اساس یافته های تحقیق این فرضیه تایید نشد . بنابراین میتوان بیان کرد که : این آموزش ها تاثیری در کاهش اعتراف به اعتیاد نوجوانان نداشته است. فرضیه 3: آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش وابستگی به الکل ودارودر نوجوانان دختر موثر است. این فرضیه نیز با 95درصد اطمینان تایید شد. بر اساس نتایج تحقیق tمحاسبه شده 3/778- از t جدول بزرگ ترمی باشد. بنابراین می توان بیان کرد که :آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر کاهش وابستگی به الکل ودارودر نوجوانان دختر موثربوده است. بنابر این باتوجه به نتایج به دست آمده می توان با آموزش مهارت های مثبت اندیشی به دانش آموزان در کاهش اعتیاد پذیری آنها نقشی موثر ایفا نمود.
فرحناز جلویاری مصطفی تبریزی
هدف پژوهش عبارت است از بررسی اثر بخشی درمان بر اساس رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر کاهش باورهای غیر منطقی زنان متاهل. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از زنان متاهل دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 88-87 که مشغول به تحصیل هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. فرضیه های اصلی بر اساس هدف پژوهش تعیین شد و از 10فرضیه اصلی دو فرضیه توجه مضطربانه و کمال گرایی بر باورهای غیر منطقی موثر بوده و 8 فرضیه فرعی دیگر اثر بخش نبوده است .
محبوبه خواجه رسولی مصطفی تبریزی
چکیده ندارد.