نام پژوهشگر: سید صادق سیدلو هریس
سید صادق سیدلو هریس ناصر همدمی
میزان افت محصولات کشاورزی در مرحله پس از برداشت، می تواند با استفاده از تکنیک های مناسب خشک کردن کاهش داده شود. کیفیت محصول خشک شده به وسیله معیارهایی مانند مقدار چروکیدگی، قابلیت جذب مجدد آب و رنگ نهایی ارزیابی می شود. هدف از این پژوهش توسعه یک مدل ریاضی بود که بتواند انتقال همزمان گرما و رطوبت طی خشک کردن همرفتی سیب بصورت لایه نازک را توصیف نماید. بطوریکه تاثیر چروکیدگی محصول را نیز در داخل مدل اعمال کند. چروکیدگی نمونه ها بصورت غیر خطی در نظر گرفته شده و در مدل اعمال شد. معادلات انتقال همزمان جرم و گرما به همراه معادلات چروکیدگی، به روش اجزای محدود حل شدند. از روش لاگرانژ-اولرین (ale) برای حل مسئله در حالت مرز متحرک استفاده شد. تغییرات پیش بینی شده در محتوی رطوبت و دمای نمونه های سیب طی خشک کردن همرفتی آنها بیانگر آن بود که مدل توسعه داده شده می تواند با دقت بالایی توزیع دما، رطوبت و تغییر شکل در داخل محصولات خشک شده را توصیف نماید. هم چنین نتایج نشان داد که گستره مقادیر ضریب نفوذ موثر رطوبت، بدون در نظر گرفتن چروکیدگی، در محدوده دماها و سرعتهای مورد مطالعه هوا، بین تا متغیر است. چروکیدگی سیب در حین خشک شدن و کاهش ضخامت آن، تاثیر معنی داری روی ضریب نفوذ موثر رطوبت داشت. بنابراین، در شبیه سازی انتقال گرما و رطوبت، از ضریب نفوذ اصلاح شده و با لحاظ کردن چروکیدگی استفاده شد. مدل توصیفی جدید پیشنهاد شده در این پژوهش برای توصیف سینتیک خشک شدن لایه نازک ورقه های سیب، به عنوان مناسبترین مدل انتخاب شد. نتایج بیانگر آن بود که چروکیدگی محصول به شرایط خشک کردن از نظر دما و سرعت هوا وابسته نمی باشد و درصد چروکیدگی عمدتا تابعی از محتوی رطوبت آنها است. اثر دما و سرعت هوا در فرآیند خشک شدن، روی مشخصه های قابلیت جذب مجدد آب و نیز شاخصهای رنگ نمونه های سیب، معنی دار نبود. ولی تاثیر رطوبت نمونه های سیب روی همه مشخصه های کیفی مذکور، در سطح احتمال 1% معنی دار شد. با کاهش رطوبت نمونه ها در حین خشک شدن، مقدار قابلیت جذب مجدد آب و نیز روشنایی نمونه ها کاهش یافت و شاخص زردی و قرمزی افزایش پیدا کرد. کاربرد دماهای بالاتر موجب تیرگی محصول نهایی گردید.
ابوالفضل شیدایی ژور دیزجی سید صادق سیدلو هریس
خشککردن محصولات کشاورزی یکی از قدیمیترین راههای نگهداری آن هاست که برای جلوگیری از خرابی و تلفات محصول در مرحله پس از برداشت آن صورت میگیرد. سالانه بیش از 325 میلیون تن سیب زمینی در جهان تولید می شود و پس از گندم، برنج و ذرت چهارمین محصول استراتژیک جهان محسوب می شود.فرآورده خشک این محصول با کیفیت بالا، میتواند نقش مثبت در معادلات تجارت جهانی ایفا کند.میزان مصرف انرژی در طول فرآیند سهم بسزایی در اقتصادی بودن عملیات خشککردن محصول دارد. تعیین میزان انتشار رطوبت و ضریب آن، نقش تعیینکننده در محاسبات و مدلسازی فرآیند خشککردن ایفا میکند. در این تحقیقیک خشککن سیکلونی به انضمام قطعات دیگر آن طراحی و ساخته شد. در این تحقیق، آزمایشات تحت شرایط مختلف دمای هوای گرم ورودی (سه سطح50، 60 و70 درجه سیلسیوس) و مدت زمان مختلف ماندگاری محصول در حمام اولتراسوند (سه سطح 15، 25 و35 دقیقه) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار جمعاَ با 27 تیمار اصلی به همراه چند تیمار شاهد صورت گرفت. خصوصیات اندازهگیری شده شامل چروکیدگی و تغییرات شاخصهای رنگ نمونهها و نیز تغییرات رطوبت محصول بهصورت تابعی از زمان خشکشدن به همراه تغییرات دما و رطوبت هوا در موقعیتهای مختلف خشککن ثبت گردید. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که استفاده از پیشتیمار امواج اولتراسونیک تأثیر معنیداری روی سینتیک خشککردن و پارامترهای کیفی آن از قبیل رنگ نداشت. همچنین ضریب نفوذ موثر رطوبت، بین10-10×05/6 و10-10×16/10 مترمربع بر ثانیه متغیر بود که بالاترین ضریب در بالاترین سطوح شرایط دما و مدت زمان ماندگاری در حمام اولتراسوند بهدستآمد و کمترین مقادیر ضریب نفوذ متعلق به سطوح پایین این دو مشخصه بود. زمان خشکشدن نمونهها در استفاده از بالاترین و پایینترین سطوح دما و مدت ماندگاری در حمام اولتراسوند بهترتیب برابر ?/??? و?7/???دقیقهبهدست آمد. از بین متغیرهای مستقل مورد مطالعه، دما تأثیر معنیداری روی مقدار چروکیدگی نهایی نمونهها داشته است. اما تأثیر مدت زمان ماندگاری در حمام اولتراسوند غیر معنیدار بود. همچنینتأثیر متغیرهای مورد مطالعه روی شاخصهای رنگ به همین صورت بهدست آمد. در مورد میزان انرژی و اگزرژی مصرفی، ورودی و همچنینخروجی نیز میتوان گفت که با افزایش میزان ماندگاری در حمام اولترا، تأثیری در میزان تغییرات مصرف انرژی و اگزرژی نداشته است.بهطوری که بیشترین مقدار مصرف انرژی و نسبتمصرفانرژیبهترتیب 388/7 کیلوژول بر ثانیه و 0124/0 در دمای 70 درجه سیلسیوس بهدست آمد. کمترین مقدار مصرف انرژی و نسبتمصرف انرژیبهترتیب 766/1 کیلوژول بر ثانیه و 0064/0 در دمای 50 درجه سیلسیوس حاصل شد بیشترین مقدار تلفات اگزرژی و بازدهاگزرژیبهترتیب 72/1 کیلوژول بر ثانیه و 89/0 در دمای 70 درجه سیلسیوس بهدست آمد. کمترین مقدار تلفات اگزرژی و بازدهاگزرژی نیزبهترتیب 219/0 کیلوژول بر ثانیه و 44/0 در دمای 50 درجه سیلسیوس حاصل شد. زمان بهینه قرارگیری نمونهها در حمام اولتراسوند، برای استحصال ضریب انتشار بالا و بموازات آن کاهش میزان مصرف انرژی، لزوماً بالاترین زمان بکارگیری اولتراسوند(35 دقیقه در این تحقیق)نیست. دلیل آن تخریب کانالهای میکروسکوپی در زمانهای بالای ماندگاری در حمام اولتراسوند بود.
سیده سمیرا اصل نژادی جواد حصاری
قارچ خوراکی محصولی با ارزش غذایی بالا و غنی از پروتئینها میباشد، اما به دلیل فساد پذیری بالا بایستی فرآوری شود. خشککردن محصولات کشاورزی از جمله رایجترین روشهای نگهداری مواد غذایی است، اما به دلیل زمان طولانی خشککردن و افت کیفیت محصول نهایی، سعی شده است که از پیشتیمارهای مختلف مانند آبگیری اسمزی استفاده شود. هدف از این پژوهش، استفاده از پیشتیمار آبگیری اسمزی به منظور کاهش زمان خشککردن و بهبود خواص کیفی محصول خشکشده با هوای گرم میباشد. در این تحقیق، ابتدا آزمایشهای آبگیری اسمزی تحت شرایط مختلف دمای فرآیند (?30 و? 40)، غلظت های مختلف کلرید سدیم در محلول اسمزی (5 و 10 درصد) و زمان های گوناگون فرایند اسمزی (60، 120، 180 و 240 دقیقه) انجام شد. سپس شرایط بهینه فرآیند اسمز بر اساس بالاترین میزان نسبت wl/sg تعیین گردید. مرحله خشککردن نهایی تحت شرایط مختلف دمای هوای گرم ورودی (?50 و? 60) در نمونههای پیشتیمارشده با شرایط بهینه آبگیری اسمزی و نمونههای شاهد (بدون پیشتیمار) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار صورت گرفت. خصوصیات اندازهگیری شده شامل چروکیدگی، میزان آبگیری مجدد و تغییرات شاخصهای رنگ نمونهها و نیز تغییرات رطوبت محصول به صورت تابعی از زمان خشکشدن به همراه تغییرات دما ثبت گردید. نتایج به دست آمده در مرحله آبگیری اسمزی حاکی از آن بود که با افزایش دما، میزان آبگیری نمونهها افزایش یافت اما دما تأثیر معنیداری بر میزان ماده جامد جذب شده توسط نمونهها نداشت. همچنین با افزایش غلظت محلول اسمزی و زمان فرآیند، میزان آبگیری و جذب ماده جامد نمونهها افزایش یافت. شرایط بهینه آبگیری اسمزی شامل دمای ? 40 ، غلظت 5 درصد محلول اسمزی و زمان غوطهوری 120 دقیقه تعیین شد. نتایج به دست آمده از مرحله خشککردن با هوای گرم حاکی از آن بود که دما در محدوده مورد مطالعه تاثیر معنیداری بر میزان چروکیدگی و آبگیری مجدد نداشت، اما با افزایش دما، تغییر رنگ کلی و شاخص a در رنگسنجی افزایش یافته و شاخص l کاهش یافت. با انجام پیشتیمار اسمزی میزان چروکیدگی و آبگیری مجدد در همه تیمارها کاهش یافت، اما این پیشتیمار تأثیر معنیداری بر تغییرات رنگ نمونهها نداشت. ضریب انتشار موثر رطوبت بین 10-10 × 65/14و 9-10 × 13/2 متر مربع بر ثانیه متغیر بود. پیشتیمار اسمزی تأثیر معنیداری بر ضریب انتشار موثر رطوبت نداشت. زمان خشکشدن نمونهها در بالاترین و پایینترین سطح دمای خشککنی به ترتیب 5/203 و 5/256 دقیقه به دست آمد. همچنین زمان خشکشدن نمونههای پیشتیمار شده برای کاهش رطوبت از 17/5 تا 2/0 (گرم آب در هر گرم ماده خشک) 190 دقیقه بود و زمان خشکشدن نمونههای شاهد برای کاهش رطوبت از 2/8 تا 2/0 (گرم آب در هر گرم ماده خشک) 277 دقیقه به دست آمد. خشککردن نمونههای پیشتیمار شده به انرژی فعالسازی کمتری در مقایسه با نمونههای شاهد نیاز داشت. مقدار متوسط انرژی فعالسازی 74/27 کیلوژول بر مول برای نمونههای پیشتیمار شده و 10/51 کیلوژول بر مول برای خشکشدن نمونههای شاهد به دست آمد.
منور طهماسبی پور دیزگاه سید صادق سیدلو هریس
در این تحقیق، خشک شدن لایه نازک انگور پیش تیمار شده با اولتراسوند و پوشش خوراکی کربوکسی متیل سلولز (cmc) در دمای 65 درجه سانتیگراد و سرعت هوای 5/1 متر بر ثانیه در یک خشک کن تونلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش زمان پیش تیمار اولتراسوند از 10 به 30 دقیقه، زمان خشک شدن کاهش و ضریب انتشار موثر رطوبت افزایش می یابد. همچنین، افزایش غلظت کربوکسی متیل سلولز در غلظتهای مختلف از 1/0 تا 3/0 درصد نیز باعث افزایش یا کاهش زمان خشک شدن شد. علاوه بر این، داده های حاصل از آزمایش به منظور پیش بینی روند صحیح خشک شدن، توسط مدلهای نیوتن، پیج، هندرسون و پابیس، لگاریتمی، میدیلی، ونگ و سینگ، سیدلو و آغباشلو و چند مدل پیشنهادی جدید در این تحقیق، برازش شدند. پس از انجام آنالیز رگرسیون غیرخطی برای پیدا نمودن روابط بین ضرایب مدلها با متغیرهای بکار رفته در این تحقیق، یکی از مدلهای پیشنهادی به عنوان بهترین مدل توصیف کننده فرایند خشک شدن انگور تحت شرایط مورد آزمایش انتخاب شد. از سوی دیگر، حرارت بالا در هنگام خشک کردن، همراه با از دست دادن آب در این حین، باعث ایجاد تنش در ماده غذایی، تغییر ریز ساختارها و کاهش حجم یا چروکیدگی آن می شود. نتایج نشان داد که تمامی پیش تیمارها در مقایسه با نمونه کنترل، چروکیدگی بالاتری دارند ولی این اختلاف از لحاظ آماری، معنی داری نبود. همچنین، افزایش زمان اولتراسوند، چروکیدگی نمونه ها را در مقایسه با تیمار کنترل افزایش داد. بنابراین، تیمار کنترل و تیمار با زمان 30 دقیقه اولتراسوند، بترتیب کمترین و بیشترین میزان چروکیدگی را در بین تیمارهای مختلف به خود اختصاص داده اند. در حالت تلفیقی دو پیش تیمار اولتراسوند و cmc نیز، ملاحظه گردید که با افزایش غلظت cmc، چروکیدگی نمونه ها در مقایسه با غلظت های کمتر آن، کاهش می یابد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که دانسیته ظاهری نمونه های انگور، با افزایش زمان اولتراسوند و کاهش غلظت کربوکسی متیل سلولز، افزایش می یابد. در ادامه نیز، مدلسازی دانسیته ظاهری، توسط مدلهای موجود در منابع و مدل های پیشنهادی در این تحقیق، صورت گرفت و یکی از مدلهای پیشنهادی، به عنوان مناسب ترین مدل پیش بینی کننده تغییرات دانسیته ظاهری در انگور هنگام خشک کردن انتخاب شد. تغییر پارامتر های رنگی شامل میزان روشنایی (l)، قرمزی (a) و زردی (b) حین فرایند خشک شدن انگور پیش تیمار شده با اولتراسوند در سه زمان 10، 20 و 30 دقیقه و کربوکسی متیل سلولز در سه غلظت 1/0، 2/0 و 3/0 درصد، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله، نشان داد که با کاهش محتوای رطوبتی در طول خشک شدن، میزان l و b نمونه های انگور کاهش و میزان a افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که استفاده از دو پیش تیمار اولتراسوند و cmc، باعث بهبود شاخص های رنگی (تغییر رنگ کلی، شاخص کروما، زاویه هیو و اندیس قهوه ای شدن) نمونه های انگور در مقایسه با تیمار کنترل می شود. مدلسازی تغییرات پارامتر های رنگی نمونه های انگور در طول خشک شدن نیز، توسط مدلهای موجود در منابع و مدلهای پیشنهادی در این تحقیق صورت گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی حسی نمونه های کشمش نیز، نشان دهنده بهبود شکل ظاهری، رنگ و حالت کلی نمونه های پیش تیمار شده با اولتراسوند و cmc بود.
بهنام قریبه قریبه حسین نوید
ماشین علوفه خردکن از جمله ماشین های پس از برداشت می باشد که به منظور آماده سازی و خردکردن علوفه در روستاها و واحدهای کوچک دامپروری مورد استفاده قرار می گیرد. این ماشین با قرار گرفتن در یک مکان مسطح و تراز، علوفه را خرد کرده و در طول های مختلف بر حسب نوع دام آماده می کند. این تحقیق به منظور رفع نیاز کشاورزان و واحدهای دامپروری متوسط و کوچک به علوفه خردکن های متوسط تدوین شده است و با بررسی های انجام شده روی چندین مدل مختلف علوفه خردکن موجود در بازار و همچنین با استفاده از نتایج مطالعات قبلی، مدل مناسب انتخاب شده است. کلیه قطعات ماشین و سیستم انتقال قدرت طراحی شد و سپس مدل کامپیوتری آن توسط نرم افزار catia تهیه گردید. با مطالعه انواع فرآیندهای برش مواد گیاهی، نوع برش رفت و برگشتی گیوتینی برای علوفه خردکن مورد نظر در نظر گرفته شد. با توجه به خواص فیزیکی مکانیکی ساقه های یونجه، مقدار قدرت مورد نیاز ماشین 5/5 اسب بخار محاسبه گردید. مزیت این دستگاه نسبت به مدل های مختلف عرضه شده در بازار، ساده گی ساختمان و به کارگیری قطعات کمتر در آن و عدم تولید گرد و غبار و نیز داشتن واحد تغذیه کننده مجزا می باشد که باعث افزایش ایمنی کاربران می شود. در این ماشین از الکتروگیربکس rpm 1450ی با نسبت کاهش 1:20 استفاده شد و سیستم انتقال توان از الکتروگیربکس به واحد خردکننده از نوع مکانیزم خود برگشت سریع به همراه مکانیزم اسکاچ – یوک بود و ظرفیت تئوری ماشین kg/s 5/0 بدست آمد.
رسول قربانی سید صادق سیدلو هریس
با توجه به کیفیت پایین محصولات خشک شده در خشک کردن با جریان هوای داغ، از پیش-تیمارهای مختلفی مثل اولتراسوند و آبگیری اسمزی قبل از این فرآیند، جهت بهبود خصوصیات کمی و کیفی آن ها استفاده می شود. در این تحقیق، تاثیر بکارگیری همزمان پیش تیمارهای اولتراسوند و آبگیری اسمزی روی سینتیک خشک شدن، ضریب انتشار موثر رطوبت، چروکیدگی، دانسیته ظاهری، رنگ و خصوصیات حسی هنگام خشک کردن آلو مورد مطالعه قرار گرفت. پیش تیمارهای اولتراسوند در 2 سطح زمانی 10 و 30 دقیقه، غلظت محلول اسمزی در 2 سطح با بریکس های 50 و 70 و زمان غوطه-وری در محلول اسمزی در 4 سطح 60، 120، 180 و 240 دقیقه روی نمونه های آلو اعمال شد و سپس این نمونه ها در دمای 80 درجه سانتیگراد و سرعت هوای 4/1 متر بر ثانیه در داخل یک خشک کن قفسه ای خشک شدند. نتایج نشان داد که افزایش زمان اولتراسوند، غلظت محلول اسمزی و زمان فرایند اسمز، باعث کاهش زمان خشک شدن و افزایش ضریب انتشار موثر رطوبت در مقایسه با تیمار شاهد می شود. علاوه بر این، به منظور توصیف روند صحیح خشک شدن، داده های آزمایشی نسبت رطوبت توسط چند مدل تجربی به همراه مدلهای پیشنهادی جدید در این تحقیق برازش شدند. سپس، یکی از مدلهای پیشنهادی به عنوان بهترین مدل پیش بینی کننده فرآیند خشک شدن آلو تحت شرایط مورد آزمایش انتخاب و پس از انجام آنالیز رگرسیون مدل انتخابی، رابطه بین ضرایب مدل با متغیرهای بکار رفته در این تحقیق بدست آمد. در ارتباط با میزان چروکیدگی نمونه ها نیز نتایج نشان داد که این خصوصیت با استفاده همزمان از اولتراسوند و آبگیری اسمزی نسبت به تیمار شاهد، به شکل معنی داری کاهش می یابد. همچنین، افزایش زمان اولتراسوند، غلظت محلول اسمزی و زمان غوطه وری در محلول اسمزی، باعث کاهش چروکیدگی در مقایسه با تیمار شاهد شدند. در ادامه، مدلسازی چروکیدگی توسط مدلهای موجود در منابع و همچنین مدلهای پیشنهادی در این تحقیق انجام گرفت. سپس، یکی از مدلهای پیشنهادی، به عنوان بهترین مدل پیش بینی کننده چروکیدگی آلو تحت شرایط مورد آزمایش انتخاب شد. ازسوی دیگر، نتایج نشان داد که استفاده از اولتراسوند و آبگیری اسمزی، میزان دانسیته ظاهری را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش می دهد. همچنین، افزایش زمان اولتراسوند، غلظت محلول اسمزی و زمان فرایند اسمز باعث افزایش دانسیته ظاهری شد. در ادامه، مدلسازی دانسیته ظاهری توسط مدلهای موجود در منابع و همچنین مدلهای پیشنهادی در این تحقیق انجام گرفت و یکی از مدلها به عنوان مناسب ترین مدل پیش بینی کننده تغییرات دانسیته ظاهری آلو به هنگام خشک کردن انتخاب شد. علاوه بر این، در ارتباط با پارامترهای رنگی، با کاهش محتوای رطوبت در طول خشک شدن، میزان روشنایی (l) و زردی (b) نمونه ها کاهش ولی میزان قرمزی (a) افزایش یافت. استفاده همزمان از دو پیش تیمار اولتراسوند و آبگیری اسمزی باعث افزایش معنی دار میزان l و b و کاهش معنی دار میزان a در مقایسه با تیمار شاهد شد. همچنین، استفاده از دو پیش تیمار مذکور باعث بهبود دیگر پارامترهای رنگی (تغییر رنگ کلی، شاخص کروما، زاویه هیو و شاخص قهوه ای شدن) شد. نتایج بدست آمده از ارزیابی حسی نمونه های آلو، بیانگر بهبود شکل ظاهری، رنگ، عطر و طعم و حالت کلی نمونه های پیش تیمار شده با اولتراسوند و آبگیری اسمزی بود. همچنین، مدلسازی تغییرات پارامترهای رنگی نمونه های آلو در طول خشک شدن، توسط مدلهای موجود در منابع و مدلهای پیشنهادی در این تحقیق صورت گرفت و سپس، یکی از مدلهای پیشنهادی به عنوان بهترین مدل پیش بینی کننده تغییرات پارامترهای رنگی آلو تحت شرایط مورد آزمایش انتخاب شد.
یاور کیومرثی متعلق سید صادق سیدلو هریس
میوه ها و سبزی ها از جمله مهم ترین محصولات باغی هستند که نقش مهمی در تأمین نیاز غذایی و سلامت انسان دارند که در دوره پس از برداشت، بخش قابل توجهی از آن ها، بین 5 تا 50 درصد، از بین می روند. در این تحقیق سیستم پیش سرمایش به روش هوادهی اجباری مورد نیاز مطابق با الگوهای تجاری موجود، طراحی و در کارگاه نمونه سازی ساخته شد. سپس اثر مشخصه های عملکردی فرآیند پیش سرمایش و نوع بسته بندی، روی عملیات پیش سرمایش هلو، رقم اسپرینگ کرست، تولید شده در مجتمع باغات کشت و صنعت و دامپروری مغان به روش هوادهی اجباری مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی شامل تیمارهای نوع جعبه در سه سطح، جعبه با محصول تک ردیفه، دو ردیفه و سه ردیفه، و دبی هوا نیز در سه سطح، 0/5، 1 و 1/5 لیتر در ثانیه به ازای هر کیلوگرم از محصول، با سه تکرار انجام شدند. مقایسه میانگین تیمارها با آزمون دانکن انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر نوع جعبه و دبی هوا بر روی زمان 7/8ام سرمایش و انحراف استاندارد معنی دار می باشد. ولی اثر متقابل دبی هوا × نوع جعبه معنی دار نمی باشد. در تمامی آزمایش ها دمای زیر پوست، دمای مرکزی هلو و نیز میزان افت رطوبت میوه ها در طول فرآیند سرمایش مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج همچنین نشان داد که جعبه دو ردیفه با 101/4 دقیقه دارای کمترین و جعبه تک ردیفه با 114/3 دقیقه دارای بیشترین زمان 7/8ام سرمایش بودند. ولی انحراف استاندارد محاسبه شده حاصل از تفاوت دمایی در نقاط مختلف هر جعبه، برعکس زمان 7/8ام سرمایش بوده و کمترین و بیشترین مقدار به ترتیب در جعبه تک ردیفه با 12/25 و جعبه دو ردیفه با 23/50 بدست آمد. کمترین زمان 7/8ام سرمایش و انحراف استاندارد به ترتیب با 83/31 دقیقه و 11/56 در دبی هوای 1/5 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول و بیشترین زمان 7/8ام سرمایش با 143/2 دقیقه و انحراف استاندارد با 28/42 دقیقه در دبی هوای 0/5 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول بدست آمد؛ بنابراین کمترین زمان لازم برای رسیدن به 7/8ام سرمایش در جعبه دو ردیفه و دبی هوای 1/5 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول حادث شد. همچنین حداقل اختلاف دما بین میوه های هلوی موجود در جعبه با محصول تک ردیفه و دبی هوای 1/5 بدست آمد؛ به عبارت دیگر یکنواختی سرمایش محصول در این حالت بیشترین مقدار خود را داشت. درصد افت رطوبت در جعبه سه ردیفه در دبی های 0/5، 1 و 1/5 کمتر از جعبه های تک ردیفه و دو ردیفه بود. تفاوت بین دمای 7/8ام سرمایش سطح و مرکز هلو در دبی های پایین معنی دار نبود. ولی با افزایش دبی هوا تفاوت بین دمای سطح و مرکز هلو افزایش یافت.
فهیمه پیری زنگ آباد سید صادق سیدلو هریس
زعفران به عنوان یک محصول صادراتی و مهم در ایران همواره مورد توجه بوده است. در سال های اخیر به دلیل دشواری های برداشت این محصول، تلاش هایی برای دست یابی به برداشت مکانیکی این محصول صورت گرفته است. این تلاش ها در برش محصول تا اندازه ای موفق بوده اند. ماشین ساخته شده توسط حسن-پور(1392) نمونه ای از آن هاست. اما برای برداشت این محصول در مزرعه تشخیص زعفران قبل از انجام برش می باشد. در این تحقیق روش های موجود برای تشخیص گل زعفران مورد بررسی قرار گرفته و بر روی ماشین حسن پور نصب گردید و عملکرد آن مورد ارزیابی قرار گرفت. دو نوع سیستم تشخیص یکی بر اساس حسگر-های رنگ و دیگری براساس دوربین و سامانه بینایی رایانه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت استفاده از سامانه بینایی رایانه ای به عنوان روش تشخیص مناسب انتخاب شد. الگوریتم تشخیص گل و تمایز دادن آن از سایر اجزای یک تصویر توسعه داده شد. بعد از بدست آمدن الگوریتم تفکیک گل، این سامانه در حالت بلادرنگ و داخل مزرعه زعفران در شهر مرند مورد ارزیابی قرار گرفت. این سامانه بینایی قادر بود گل های زعفران را در داخل مزرعه در حین حرکت ماشین تشخیص دهد. سپس مدار کنترل شامل الگوریتم مکان یابی گل و سپس صدور فرمان به میکروکنترلر به عنوان یک پالس و در نهایت به کار افتادن تیغه ها توسط دستور میکروکنترلر توسعه داده شد. سیستم فرمان نیز مورد تست قرار گرفت. کل سامانه در مزرعه شبیه سازی شده و با استفاده از گل های زعفران مصنوعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این شبیه سازی زمان گرفتن عکس تا عمل کردن تیغه ها 2 ثانیه به طول انجامید. با توجه به زمان بدست آمده محل دقیق قرار گیری دوربین محاسبه شد
سولماز جلالی رومی سید صادق سیدلو هریس
پیش سرمایش یک فرآیند سرمایشی است که در کوتاه ترین زمان ممکن پس از برداشت محصول و پیش از ذخیره یا حمل و نقل آن، دمای میوه ها و سبزیجات تا دمای معین کاهش می یابد. هدف اصلی این فرآیند، کاهش سرعت واکنش های بیوشیمیایی، میکروبیولوژیکی، فعالیت آنزیمی و تنفسی و تغییرات دیگر به منظور پیشگیری از فساد محصول، حفظ کیفیت و افزایش عمر نگهداری آن است. سیب دارای سطح زیر کشت بالایی در استان آذربایجان شرقی و غربی است و متاسفانه عملیات پیش سرمایش روی محصول مذکور صورت نمی گیرد. در این تحقیق تاثیر مشخصه های مختلف از قبیل دبی هوا، نوع جعبه، نحوه توزیع منافذ جعبه و نیز درصد فضای باز آن ها روی زمان 7/8 ام سرمایش بررسی شد تا بهینه ترین طرح جعبه شناسایی و معرفی شود. مشخصه های مورد مطالعه شامل نوع جعبه در سه سطح جعبه های پلاستیکی، کارتن پلاست و کارتن پلاست طرح جدید، دبی هوا در دو سطح 5/0 و 5/1 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول بود. نتایج مطالعات نشان داد از بین سه جعبه مورد مطالعه، جعبه پلاستیکی دارای زمان پیش سرمایش کمتری می باشد ولی به دلیل افت رطوبت در حین فرآیند پیش سرمایش و عرضه به بازارهای جهانی نمی توان از آن استفاده کرد. جعبه کارتن پلاست نیز به دلیل طراحی نامناسب منفذ دارای زمان سرمایش طولانی تری بوده و در آن عملیات سرمایش محصول به صورت یکنواخت صورت نمی گیرد. بنابراین طرح منفذ جدیدی برای آن ارایه شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد جعبه کارتن پلاست طرح جدید، با دبی 5/1 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول، دارای زمان سرمایش کمتر و توزیع هوای یکنواخت تری در داخل جعبه می باشد. هم چنین افزایش دبی هوا از 5/0 به 5/1 لیتر بر ثانیه به ازای هر کیلوگرم محصول منجر به کاهش زمان سرمایش در همه جعبه ها می شد. در تمامی آزمایش ها دمای سطح میوه ها همواره کمتر از دمای مرکز آن ها بود ولی بین دمای این دو نقطه تفاوت زیادی وجود نداشت.