نام پژوهشگر: مسعود فلاحی خشکناب

تأثیر آموزش هوش هیجانی بر تعارض و سبک مدیریت تعارض پرستاران شاغل در مرکز روانپزشکی رازی تهران در سال 1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  پریناز آخوندلطفعلی   محمدعلی حسینی

یکی از محیط های پیچیده و پر تعارض نظام سلامت بیمارستان ها هستند. پرستاری جزء مهم مراقبت درمانی کیفی است و پرستاران نقش حیاتی در سیستم مراقبت درمانی یک کشور ایفا می کنند. پرستاران به طور کلی در محیطی آکنده از تعارض که حل کردن آن ها بسیار دشوار به نظر می آید کار می کنند. جهت مدیریت موثر تعارض پرستاران بایستی با مهارت هوش هیجانی آشنا باشند. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی بر سبک مدیریت تعارض پرستاران بیمارستان روانپزشکی رازی تهران است. تعداد 60 نفر پرستار در یک مطالعه تجربی به صورت تصادفی به دو گروه آزمون (27 نفر) و شاهد (29 نفر) تقسیم شدند. ( 4 نفر از افراد گروه آزمون حاضر به ادامه همکاری نشدند). داده های توسط پرسشنامه های دموگرافیک، تعارض "دوبرین"، سبک مدیریت تعارض "ساسمن" و هوش هیجانی "بار ـ آن" جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با نظر خواهی از متخصصین و خبرگان ارزیابی گردید. همسانی درونی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ برای سبک مدیریت تعارض 85%، تعارض 80% و هوش هیجانی 95% تأیید گردید. ابتدا سه پرسشنامه توسط پرستاران گروه آزمون و شاهد تکمیل گردید. سپس کلیاتی برای آشنایی با مفهوم هوش هیجانی و سه مهارت از پانزده مهارت هوش هیجانی درکارگاه آموزشی به گروه آزمون آموزش داده شد. دوازده مهارت دیگر در پمفلت هایی که در طول مدت 6 هفته پیگیری آموزشی به صورت هفته ای دو پمفلت آموزش داده شد. در نهایت در یک جلسه کارگاه آموزشی، دو هفته پس از آخرین پمفلت ارائه شده برگزار و دوره آموزش تکمیل گردید. هر سه پرسشنامه مجددا توسط هر دو گروه تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر، دقیق فیشر، تی مستقل، تی زوجی، مک نمار، هاپکر و کولموگراف ـ اسمیرنوف، استفاده گردید. بررسی یافته ها: طبق آزموده های آماری بین دو گروه آزمون و شاهد از نظر متغیرهای دموگرافیک به جز وضعیت تأهل تفاوت معناداری مشاهده نشد. (0/05 < p) هوش هیجانی کل در دو گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معناداری را نشان نداد(0/05 < p)، لیکن در گروه آزمون میانگین نمره هوش هیجانی ارتقاء پیدا کرده، که از نظر آموزشی قابل توجه است. هوش هیجانی کل در گروه آزمون پس از مداخله معنادار شد. (049/0 = p) همچنین مقیاس خلق عمومی(0/014 = p) و خرده مقیاس های خوشبختی (0/031 = p) و انعطاف پذیری (0/024 = p) در گروه آزمون بعد از مداخله معنی دار بود. شدت تعارض (0/0001 = p) و نمره تعارض (0/000= p) در گروه آزمون بعد از مداخله معنادار شد. پس از آنالیزهای آماری سبک مدیریت تعارض پرستاران از سبک های منفی (اجتناب، اجبار، سازش) به سبک های مثبت (مذاکره، حل مسئله) تغییر کردند. (0/002 = p ). پرستاران در گروه آزمون قبل از مداخله چهار سبک؛ اجتناب، سازش، اجبار و حل مسئله را برای حل تعارضات خود استفاده می کردند که این سبک ها بعد از مداخله به سبک های؛ سازش، مذاکره و حل مسئله تغییر کرد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش هوش هیجانی تأثیر مثبت و معناداری در سبک مدیریت تعارض و تعارض پرستاران داشته است. بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هوش هیجانی در برنامه های آموزش ضمن خدمت پرستاران قرار گیرد.

تعیین تاثیر آموزش روانی خانواده بر کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک و خانواده آنان در شیراز 1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1388
  نورمحمد رحیمی   مسعود فلاحی خشکناب

مقدمه: بیماری اسکیزوفرنیا میتواند بر روی تمام جنبه های زندگی فرد و خانواده او تاثیر گذارد ضروری است که به مسائل و مشکلات بیماران و خانواده آنان توجه ویژه ای صورت میگیرد.کیفیت زندگی از جمله شاخص هایی است که در بیمارای اسکیزوفرنیک و خانواده های آنان تحت تاثیر قرار میگیرد. اهداف و روش ها:هدف از این مطالعه تجربی تعیین تاثیر برنامه آموزش روانی خانواده برمیزان کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک و خانواده آنان در شیراز بود تعداد 65 بیمار و خانواده هایشان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل:پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک خانواده و بیماران، پرسشنامه ایوانزکوپ جهت بررسی کیفیت زندگی خانواده و پرسشنامه هاینریچ جهت بررسی کیفیت زندگی بیماران. در ابتدا هر دو گروه آزمون و شاهد پرسشنامه ها را تکمیل کردند. سپس برای گروه آزمون ،آموزش روانی خانواده در طول دو ماه در درمانگاه شهد بهشتی شیراز ارائه شد. پس از پایان آموزش روانی و مجددا سه ماه بعد پرسشنامه ها توسط بیماران و خانواده ها تکمیل شد. یافته ها: نتایج آزمون در مورد بیماران نشان میدهد: در بعد شبکه اجتماعی و روابط بین فردی و نمره کل کیفیت زندگی بیماران در گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری داشت . نتایج آزمون در مورد خانواده ها نیز نشان داد که نمره خرده مقیاسهای روابط با فرزندان، روابط فامیلی، روابط با دوستان و فعالیت ورزشی و نمره کلی کیفیت زندگی گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری دارد. بحث ونتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش روانی خانواده باعث افزایش کیفیت زندگی بیماران و خانواده بیماران شده است.

بررسی تاثیرتکنیک عمومی تصویر سازی ذهنی هدایت شده بر میزان افسردگی سالمندان مقیم مراکز تحت پوشش بهزیستی شهر اردبیل در سال 1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  محمد بهزاد وکیل آباد   مسعود فلاحی خشکناب

مقدمه و زمینه: اختلال افسردگی یکی از اختلالات بسیار شایع روانپزشکی قرن بیستم، بخصوص در خانه سالمندان با شیوع 43 تا 86% است. این بیماری کیفیت زندگی سالمندان را مختل می کند و خطر خود کشی و هزینه مراقبت های بهداشتی را افزایش می دهد. این مطالعه باهدف بررسی تاثیر تکنیک عمومی تصویر سازی ذهنی هدایت شده بر میزان افسردگی سالمندان انجام شده است. مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده که در آن 39 نفر از سالمندان مقیم سرای سالمندان که دارای خصوصیات نمونه پژوهش بودند، به طور تصادفی در دوگروه مداخله(20نفر) و شاهد(19نفر) جای گرفتند. برای گروه مداخله، برنامه تصویر سازی ذهنی هدایت شده در زمینه کاهش میزان افسردگی طراحی شد و طی 8 جلسه 30 الی 45 دقیقه ای به مدت 8 هفته اجرا گردید. گروه شاهد برنامه مراقبتی معمول را دریافت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و تست افسردگی سالمندان بود. برای تجزیه تحلیل داده ها ازآماره ی کای اسکوئر و تی مستقل و همچنین برای بررسی روابط بین متغیرها از آزمونهای تی مستقل و تی زوج استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین افسردگی سالمندان گروه مداخله از 9.65 قبل از مداخله به 5.40 بعد از مداخله کاهش یافت و نتایج اختلاف معنی داری را در این گروه نشان داد (0.000> p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد(262/0<p). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که تصویرسازی ذهنی هدایت شده برکاهش افسردگی سالمندان موثر است. لذا پیشنهاد می شود که پرستاران بالینی، مدیران و دانشجویان پرستاری از این مهارت بهره گیرند.

بررسی وضعیت مدیریت دانش و ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء آن در سیستم پرستاری بیمارستانهای شهر بوشهر 1389
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  معصومه بهسرشت   محمد علی حسینی

چکیده زمینه: این پژوهش با هدف تعیین وضعیت مدیریت دانش و ارائه راهکارهای مناسب جهت ارتقاء آن در سیستم پرستاری بیمارستانهای شهر بوشهر انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی؛ کلیه پرستاران بیمارستانهای سلمان فارسی و فاطمه الزهراء شهر بوشهر جامعه آماری پژوهش بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه محقق ساخته"بررسی وضعیت مدیریت دانش در سیستم پرستاری" بود. بمنظور بررسی وضعیت مدیریت دانش در سیستم پرستاری، پرسشنامه ها بین 210 نفر از پرستاران توزیع و در نهایت 173 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس و آزمونهای آماری استفاده گردید. بمنظور ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقاء وضعیت موجود مدیریت دانش در سیستم پرستاری بیمارستانهای شهر بوشهر از روش گروه کانونی استفاده شد. با برگزاری جلسه ای با حضور 13 نفر از پرستاران باتجربه بیش از 5 سال، راهکارهای مناسب، از دیدگاه پرستاران حاضر در جلسه جمع آوری، بررسی و ارائه گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، وضعیت مدیریت دانش در بیمارستانهای شهر بوشهر با میانگین 53/2 بطور معناداری زیر حد متوسط می باشد(001/0p=). مهمترین راهکارها بمنظور ارتقاء وضعیت موجود مدیریت دانش از دیدگاه پرستاران بیمارستانهای شهر بوشهرعبارتند از: نیاز سنجی از کارکنان پرستاری در مورد خلاء دانشی موجود، برگزاری دوره های آموزشی مدون بر اساس نیاز سنجی های انجام شده بمنظور کسب دانش، دادن امتیازات لازم برای افراد خلاق و معرفی آنها به مدیریت بیمارستان، دخیل کردن کارکنان پرستاری با تجربه جهت آموزش به پرسنل جدیدالورود بمنظور انتقال دانش، بررسی و نظارت دقیق بر بکارگیری دانش کسب شده از سوی پرسنل پرستاری، ایجاد یک بانک دانشی از دانش کارکنان پرستاری بصورت مکتوب. بحث و نتیجه گیری: مدیریت دانش در هر شش حوزه، در بیمارستانهای شهر بوشهر در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. مشارکت کنندگان جهت پیاده سازی مدیریت دانش در بیمارستان بر ایجاد یک بانک دانشی فردی و سازمانی تاکید داشتند. کلید واژه ها: مدیریت دانش، مولفه های مدیریت دانش، راهکار، سیستم پرستاری.

تاثیر برنامه خودمدیریتی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران سکته قلبی the effect of self management program on depression anxiety and stress of patients with myocardial infraction
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  یحیی خرمی   سادات سید باقر مداح

چکیده : هدف :.این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه خودمدیریتی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران سکته قلبی ا نجام شد. روش مطالعه : این پژوهش یک مطالعه تجربی دو گروهه ، قبل و بعد است که در سال 1389 در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه بر روی 60 مددجوی مبتلا به بیماری سکته قلبی ا نجام شد . نمونه ها به روش در دسترس جمع آوری و به روش بلوکهای تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون تخصیص داده شدند . به مدت یک ماه نیز پیگیری انجام شد .ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه( dass-21) با ابعاد سنجش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران سکته قلبی می باشد. مداخله شامل آموزش برنامه خودمدیریتی در بیماری سکته قلبی مشتمل بر: تکنیکهای آرامسازی عضلانی وتنفس عمیق، آموزش نظری ریسک فاکتورهای سکته قلبی شامل: چربی خون، سیگار، استرس، فشار خون بالا و چاقی که به صورت بحث گروهی وپیاده روی روزانه با مشارکت واحدها برگزار شد. افسردگی، اضطراب و استرس در دو مرحله قبل،بعد ازیک ماه پس از مداخله اندازه گیری شد و از طریق نرم افزارspss و با استفاده از روشهای آماری کای دو و تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازه گیریهای تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : در تجزیه وتحلیل داده ها ، تفاوت معنی داری بین میانگین امتیاز کل افسردگی ، اضطراب و استرس قبل از مداخله، بین دو گروه مداخله و شاهد مشاهده نشد در حالی است که بعد ازمداخله در گروه مداخله افسردگی(001/0 = p)، اضطراب(001/0 = p)، استرس (001/0 = p) با اندازه گیریهای مکرر نیز تفاوت معنی داری را بین میانگین امتیاز بین دو گروه نشان می دهد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد اجرای برنامه خودمدیریتی در کاهش افسردگی، اضطراب ، استرس بیماران سکته قلبی موثر می باشد، لذا به کار گیری این روش غیر دارویی و حمایتی می تواند مفید بوده و به عنوان یک روش موثر، جهت مدیریت مسائل و مشکلات ناشی از بیماری سکته قلبی و توانمندسازی آنان بکار گرفته شود. کلید واژه ها: سکته قلبی/ افسردگی/ اضطراب / استرس / خودمدیریتی

بررسی دانش،نگرش و مهارت بالینی کارکنان فوریتهای پزشکی مرکز اورژانس شهر تهران در مواجهه با تروما در سال 1390.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1390
  خسرو شاکری   مسعود فلاحی خشکناب

چکیده مقد مه و هدف: تروما یکی از معضلات مهم مورد توجه اکثر کشورها است. مراقبتهای پیش بیمارستانی اولین جزء سیستم مراقبت درمانی بیماران ترومایی را تشکیل می دهد. دانش و مهارت افراد دخیل در امر مراقبت در پیش آگهی بیماران ترومایی نقش اساسی دارد. لذا این پژوهش با هدف تعیین دانش، نگرش و مهارت بالینی کارکنان فوریتهای پزشکی مرکز اورژانس شهر تهران در مواجهه با تروما انجام گرفت. روش کار: در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی 213 نفر از تکنسین های مرکز اورژانس تهران به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده ها توسط پرسشنامه های دموگرافیک، سنجش دانش، نگرش و چک لیست مهارت بالینی جمع آوری و روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با نظرخواهی از متخصصین ارزیابی گردید. همسانی درونی پرسشنامه ها با کودر ریچارسون 20 و آزمون – پس آزمون تأیید شد. مشارکت کنندگان ابتدا پرسشنامه ها را تکمیل نمودند سپس مهارت بالینی آنان به روش (osce) روی مانکن اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، تعقیبی بن فرونی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. بررسی یافته ها: دانش اکثر شرکت کنندگان در حد متوسط بود و با متغیرهای دموگرافیک ارتباط معناداری نداشت(05/0p>). مشارکت کنندگان درخصوص ارائه خدمات نسبت به بیماران ترومایی نگرش خوب و مثبتی داشتند. بین نگرش و متغیرهای آموزش ضمن خدمت، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی ارتباط آماری وجود داشت(05/0p<). مهارت بالینی مشارکت کنندگان در اکثر مهارتها به جز دو مهارت در سطح خوبی بود و بین مهارت بالینی و متغیرهای دموگرافیک ارتباط آماری وجود داشت(05/0p<). بحث و نتیجه گیری: تکنسینهای فوریت های پزشکی نیازمند اطلاعات تخصصی و بیشتر در زمینه تروما هستند بنابراین پیشنهاد می شود در آموزش ضمن خدمت آنها توجه بیشتری صورت گیرد و نسبت به آموزش مهارتهایی که اکثرتکنسینها نقص دارند توجه ویژه شود.

بررسی تأثیر توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  صغری افکند   کیان نوروزی تبریزی

چکیده مقدمه: نارسایی مزمن کلیوی و همودیالیز، ابعاد وجودی بیماران را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افسردگی و اضطراب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی طراحی و اجرا گردید. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای شبه تجربی، دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری در دسترس بر روی 35 بیمار همودیالیزی در بیمارستانهای رازی رشت (مداخله) و 35 بیمار همودیالیزی در شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال 1390 انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های دموگرافیک، افسردگی «بک» " bdi-ii " و خودسنجی اضطراب «زونگ» " sas"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. بر اساس مدل توانبخشی روانی چند بعدی اعضای تیم شامل مددجو و خانواده، پزشک، پرستار، روانشناس و تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی توسط تیم ارزیابی شدند. سپس درجلسات تیمی نیازهای هر مددجو، پیشرفت و عدم پیشرفت درمان تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضا برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 16spss و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل، آنالیز کوواریانس، کای دو و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین امتیاز افسردگی و اضطراب نمونه های پژوهش، قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 > p). نتیجه گیری: با اجرای مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی ایجاد شد، یعنی اجرای این مدل با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است. واژگان کلیدی: مدل توانبخشی روانی چند بعدی، افسردگی، اضطراب، همودیالیز.

بررسی تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  صغری افکند   کیان نوروزی تبریزی

چکیده مقدمه: نارسایی مزمن کلیوی و همودیالیز، ابعاد وجودی بیماران را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افسردگی و اضطراب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی طراحی و اجرا گردید. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای شبه تجربی، دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری در دسترس بر روی 35 بیمار همودیالیزی در بیمارستانهای رازی رشت (مداخله) و 35 بیمار همودیالیزی در شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال 1390 انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های دموگرافیک، افسردگی «بک» " bdi-ii " و خودسنجی اضطراب «زونگ» " sas"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. بر اساس مدل توانبخشی روانی چند بعدی اعضای تیم شامل مددجو و خانواده، پزشک، پرستار، روانشناس و تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی توسط تیم ارزیابی شدند. سپس درجلسات تیمی نیازهای هر مددجو، پیشرفت و عدم پیشرفت درمان تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضا برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 16spss و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل، آنالیز کوواریانس، کای دو و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین امتیاز افسردگی و اضطراب نمونه های پژوهش، قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 > p). نتیجه گیری: با اجرای مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی ایجاد شد، یعنی اجرای این مدل با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است. واژگان کلیدی: مدل توانبخشی روانی چند بعدی، افسردگی، اضطراب، همودیالیز.

بررسی تاثیر نگهداری از حیوانات خانگی بر افسردگی و رضایت از زندگی سالمندان ساکن در آسایشگاه های سالمندان توحیدو ابن سینای شهر تهران در سال 1390
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  شیما دلیریان   مسعود فلاحی خشکناب

چکیده مقدمه و زمینه: سالمندی مرحله ای از زندگی است که سبب پس رفت جسمانی و روانی در فرد می شود. در این میان افسردگی شایع ترین مشکل روانی است که در سالمندان به ویژه سالمندان مقیم خانه های سالمندان دیده می شود. بر اساس مطالعات شیوع افسردگی در خانه های سالمندان50-30% می باشد. از پیامدهای ناخوشانید افسردگی کاهش رضایت از زندگی است که می تواند تأثیرات عمده ای در زندگی سالمندان داشته باشد، زیرا رضایت از زندگی لازمه یک زندگی مفید و موثر می باشد و از جمله عوامل مطرح در رفاه فرد است. لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر نگهداری و مراقبت از حیوانات خانگی بر میزان افسردگی و رضایت از زندگی سالمندان انجام شده است. مواد و روشها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده که در آن 60 نفر از سالمندان مقیم سراهای سالمندان توحید و ابن سینا که دارای خصوصیات مورد نظر بودند، به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. با توجه به تشابه و قابل مقایسه بودن سالمندان در دو آسایشگاه، به طور تصادفی سالمندان آسایشگاه ابن سینا به عنوان گروه مداخله(29نفر) و سالمندان آسایشگاه توحید به عنوان گروه شاهد(31نفر) انتخاب شدند. برنامه نگهداری از حیوانات طراحی شد و طی یک دوره شش هفته ای با برنامه زمان بندی مشخص، هر یک از افراد گروه مداخله، در روزهای معین شده از یک جفت مرغ عشق نگهداری می کردند در حالی که گروه شاهد برنامه مراقبتی معمول را دریافت می کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، تست افسردگی سالمندان و تست رضایت از زندگی سالمندان بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و تی مستقل و همچنین برای بررسی متغیرها در بین دو گروه از آزمون های تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین افسردگی سالمندان گروه مداخله از 55/8 قبل از مداخله به 79/4 بعد از مداخله کاهش یافت( 001/0 p< ). این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین رضایت از زندگی سالمندان گروه مداخله از 58/9 قبل از مداخله به 65/14 بعد از مداخله افزایش یافت (001/0p< ) در حالی که تفاوت معنی داری از این نظر در گروه شاهد قبل و بعد از مدت زمان مداخله مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که نگهداری از حیوانات، بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت از زندگی سالمندان مقم آسایشگاه موثر است. لذا به کارگیری گسترده تر و روتین این نوع مداخله در آسایشگاه های سالمندان توصیه می شود. کلید واژه ها: افسردگی، رضایت از زندگی، سالمندی، درمان به کمک حیوانات.

بررسی تأثیر مراقبت معنوی گروهی بر سازگاری زناشویی معتادان مراجعه کننده به انجمن معتادان گمنام اصفهان و همسران آنها در سال 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و مامایی 1391
  رضوان رحیم پور   حمیدرضا خانکه

چکیده زمینه و هدف: در جامعه ی ما در خصوص خانواده های آسیب زای معتادان پژوهش های اندکی صورت گرفته است و لازم است راه کارهایی در جهت کنترل شرایط آسیب زای این خانواده ها ارائه گردد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مراقبت معنوی گروهی بر سازگاری زناشویی معتادان مراجعه کننده به انجمن معتادان گمنام اصفهان و همسران آنها در سال 1391 انجام شده است. روش کار: این مطالعه نیمه تجربی با دو گروه شاهد و مداخله با اجرای پیش آزمون، پس آزمون در جامعه معتادان مراجعه کننده به انجمن معتادان گمنام اصفهان و همسران آنها انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با توجه به معیارهای ورود 140 نفر (70 زوج) در مطالعه شرکت نمودند در پایان پس از ریزش 124 نفر (62 زوج) باقی ماندند.ابزار مورد استفاده فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس سازگاری زناشویی das ( اسپانیر،1976) بوده است. برای اختصاصی کردن ابزار در جامعه معتادان وهمسرانشان، روایی صوری و محتوایی ابزار به روش لاوشه با نظر یازده تن از اساتید دانشگاه و همبستگی درونی سوالات با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ابزار با استفاده از روش آزمون-بازآزمون بدست آمد. مداخله این پژوهش به صورت طرح مداخله ی مراقبت معنوی گروهی با نظر متخصصین این حوزه و با اقتباس از منابع پرستاری تهیه شده و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. از نرم افزار اس پی اس اس 16 و آزمون های آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس دو متغیری با اندازه گیری های مکرر روی یک متغیر و در صورت معنی داری f آزمون توکی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید. نتایج: نتایج نشان می دهد که سازگاری زناشویی زناشویی و همه حیطه های آن ( رضایت زناشویی، همبستگی زناشویی، توافق زناشویی و ابراز محبت) در هر دو گروه معتادان و همسرانشان، پس از دریافت مراقبت معنوی افزایش نشان داده است که این افزایش در گروه مداخله در حیطه رضایت زناشویی در مقایسه با همبستگی زناشویی، توافق زناشویی و ابراز محبت، در همین گروه و همه حیطه های فوق در گروه شاهد قابل ملاحظه تر می باشد. علاوه بر این نتایج نشان می دهد که تأثیر مراقبت معنوی بر افزایش ابراز محبت همسران معتادان بیش از معتادان بوده است اما تأثیر آن در سایر حیطه ها بین دو گروه معتادان و همسرانشان یکسان بوده است. بحث: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مراقبت معنوی گروهی، سازگاری زناشویی و همه حیطه های آن را در معتادان و همسران آنها در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش داده است، بنابراین می توان انجام مراقبت معنوی گروهی توسط پرستاران که علاوه بر دانش تخصصی، دردسترس ترین و فراوان ترین نیروی نظام سلامت هستند را از جمله راه کارهای کنترل شرایط آسیب زای خانواده معتادان و افزایش سازگاری زناشویی معرفی نمود. پیشنهاد می گردد نتایج این تحقیق به سایر مراکز معتادان گمنام جهت ارائه مراقبت معنوی به مراجعین ارائه شود. کلید واژه ها: مراقبت معنوی/سازگاری زناشویی / معتاد/ انجمن معتادان گمنام

تبیین فرآیند و طراحی مدل مراقبت معنوی در توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1391
  مژگان رهنما   مسعود فلاحی خشکناب

چکیده زمینه: انسان دارای ابعاد وجودی مختلفی است. بدنبال ابتلا به بیماریهای تهدید کننده زندگی مانند سرطان، بیماران علاوه بر مراقبت جسمی نیازمند مراقبت معنوی بعنوان بخشی از مراقبت کل نگر مطرح بود و توجه پرستاران به بعد معنوی طی مراقبت یک ضرورت محسوب می گردد. هدف از این مطالعه، تبیین فرایند و طراحی مدل مراقبت معنوی در توانبخشی بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش پژوهش: این پژوهش کیفی به روش گراندد تئوری انجام گردید. در ابتدا از روش نمونه گیری هدفمند و در ادامه از نمونه گیری تئوریکی بر اساس کدها و طبقات بدست امده استفاده گردید. سرانجام اشباع نظری بر اساس منطق حاکم بر تحلیل نظریه ی گراندد تئوری حاصل گردید. مشارکت کنندگان 28 نفر شامل 18 بیمار مبتلا به سرطان و خانواده هایشان، 6 پرستار انکولوژی، 1 پزشک، 2 روانشناس و 1 روحانی بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه، مشاهده، ثبت یادداشت های در عرصه و استفاده از مستندات انجام گرفت. داده ها بر اساس رویکرد اشتراوس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منتهی به ظهور چهار طبقه/ درون مایه اصلی شد: احساس درماندگی (پیش زمینه نیاز معنوی)، بیداری معنوی ( ظهور نیازهای معنوی- اتکا به منابع حمایتی معنوی )، رسیدن به حس نسبی رفاه معنوی و عوامل موثر بر سیر معنوی گردید. "نیاز به حمایت" بعنوان مفهوم مرکزی پژوهش شناسایی شد. "بیداری معنوی" و "واکنشهای رفتاری مراقبین" ( پرستاران و اعضاء خانواده ) نیز به عنوان فرایندهای اساسی روانی- اجتماعی این مطالعه در نظر گرفته شدند. بعد از ظهور نظریه "تلاش برای کسب حمایت"، مدل مراقبت معنوی با استفاده از روش ساخت نظریه اونت و واکر طراحی گردید. نتیجه گیری: عوامل مختلفی بر چگونگی و نحوه ارائه مراقبت معنوی از بیماران مبتلا به سرطان توسط مراقبین توانبخشی تاثیر گذارند که محوریت آن با مفهوم مرکزی "نیاز به حمایت" می باشد.

تبیین فرایند سازگاری در خانواده بیماران افسرده و ارائه مدل مراقبتی برای خانواده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  مولود رادفر   فضل الله احمدی

چکیده مقدمه: زندگی با بیمار افسرده بسیار استرس زا بوده و منبعی از سوتفاهم و کشمکش است. در این شرایط خانواده برای سازگاری نیاز به حمایت پرسنل بهداشتی دارد. از آنجایی که سازگاری در بستر اجتماعی-فرهنگی رخ می دهد لذا لازم است که روان پرستار از فرآیند سازگاری در خانواده آگاهی داشته و بر مبنای مدل های زمینه ای، مداخلات خود را انجام دهند. مطالعه حاضر با هدف تبیین فرآیند سازگاری در خانواده بیماران افسرده و ارائه مدل مراقبتی انجام می شود. روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با تمرکز بر نظریه زمینه ای انجام شده است. جمع آوری داده ها ابتدا به صورت هدفمند از آبان ماه 1389 در درمانگاه مرکز آموزشی درمانی روان پزشکی رازی تهران آغاز شد و سپس به صورت نظری از طریق 39 مصاحبه بدون ساختار و عمیق با 30 مشارکت کننده از اعضای مختلف خانواده بیماران افسرده تا اسفند1390 و رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل به روش مقایسه همزمان با رویکرد اشتراس و کوربین (کدگذاری باز، محوری، و انتخابی) انجام شد. بعد از ظهور متغیر مرکزی و نظریه مرتبط با مطالعه، مدل مراقبتی سازگاری برای خانواده بیماران افسرده با استفاده از روش ساخت نظریه واکر و اوانت طراحی گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مهم ترین دغدغه مشارکت کنندگان «تهدید آرامش خاطر بیمار و خانواده» می باشد. راهبرد اصلی مشارکت کنندگان برای حل این دغدغه «تاب آوری صبورانه» بود که به عنوان متغیر مرکزی مطالعه ظاهر شد. «زندگی ملتهب» باعث اتخاذ تاب آوری صبورانه می گردید. «تکیه گاه های متزلزل» سبب بغرنج و پیچیده شدن موقعیت می شود در حالیکه بهره مندی از پشتوانه های اثر بخش می تواند تسهیل کننده باشد و چگونگی تاب آوری صبورانه را تحت تأثیر قرار دهد. تعامل بین این متغیرها منجر به «عادی سازی ناپایدار زندگی» می شود. بعد از ظهور نظریه زمینه ای، بر اساس مفهوم مرکزی و با استفاده از مدل های «سازگاری با استرس استوارت»، «فرآیند استرس» و «چارچوب نحوه مدیریت خانواده» مدل «پایداری تطابقی» طراحی گردید. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد عوامل تعاملی مختلفی وجود دارد که بر سازگاری خانواده بیماران افسرده تأثیر می گذارد که محوریت آن با مفهوم مرکزی « تاب آوری صبورانه» می باشد. کاربرد مدل پیشنهاد شده در این مطالعه می تواند به روان پرستاران در بکارگیری یک رویکرد خانواده محور به منظور مراقبت سازگارانه ازخانواده در این موقعیت کمک نماید. علاوه بر آن کاربرد این مدل به خانواده ها کمک می کند تا به حداکثر سازگاری ممکن برسند.

"بررسی تاثیر شعردرمانی گروهی برافسردگی سالمندان مقیم در سرای سالمندان شهر اراک در سال 1391"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1392
  جمشید فرجی   مسعود فلاحی خشکناب

با توجه به رشد جامعه سالمندی و شیوع افسردگی در این گروه سنی، به ویژه در خانه های سالمندان، توجه به راهکارهای روان درمانی، به خصوص از لحاظ سهولت و فقدان عوارض دارویی، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر شعردرمانی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان است.این مطالعه از نوع نیمه تجربی بوده، که در آن 72 نفر از سالمندان مقیم سرای سالمندان که دارای خصوصیات نمونه پژوهش بودند، به طورتصادفی در دو گروه مداخله (39نفر) و شاهد ( 33 نفر) جای گرفتند. برای گروه مداخله، برنامه شعردرمانی گروهی طراحی و طی 12 جلسه- 90 60 دقیقه ای به مدت 6 هفته اجرا گردید .گروه شاهد بدون مداخله خاصی، در جلسات گروهی روزانه شرکت کردند. ابزاراصلی گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و آزمون افسردگی سالمندان بود . برای تجزیه تحلیل داده ها از آماره کای اسکوئر و تی مستقل و همچنین برای بررسی روابط بین متغیرها از آزمونهای تی مستقل و زوجی و آنالیز واریانس با معنی داری 05/0 استفاده شد.نتایج نشان داد که میانگین نمره افسردگی سالمندان گروه مداخله از 6/7 قبل از مداخله به 5/6 بعد از مداخله کاهش یافت و نتایج اختلاف معناداری را در گروه مداخله نشان داد(004/0p<)، بدین معنا که با استفاده از تکنیک شعر درمانی افسردگی کاهش می یابد، این درحالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد(87/0p> ).

بررسی تأثیر مراقبت معنوی بر سلامت معنوی وابستگان به سوء مصرف آمفتامین بستری در مرکز روان پزشکی رازی تهران 92-1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1392
  مریم بامداد   مسعود فلاحی خشکناب

عنوان: بررسی تأثیر مراقبت معنوی بر سلامت معنوی وابستگان به مصرف آمفتامین بستری در مرکز روان پزشکی رازی تهران،92-1391 هدف: مختل بودن سلامت معنوی در افراد وابسته به مواد و توجه به سلامت معنوی به عنوان سازه اصلی در درمان سوء مصرف مواد منجر گردیده تا به خدمات و مداخلات معنویت محور در این حیطه توجه بیشتری شود. با در نظر گرفتن مصرف رو به افزایش مواد محرک صنعتی در مقایسه با مواد مخدر سنتی، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر مراقبت معنوی بر سلامت معنوی وابستگان به مصرف آمفتامین طراحی و اجرا گردیده است. روش: پژوهش، از نوع نیمه تجربی، با داده های پیش آزمون و پس آزمون، از میان 160 نمونه پژوهش 81 نفر واجدین شرایط ورود به تحقیق شناسایی شده و از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شده اند. پس از گروه بندی، دو پرسش نامه دموگرافیک تحقیق و پرسش نامه سنجش سلامت معنوی جارل توسط آنان تکمیل گردید،سپس مداخله مراقبت معنوی بر روی گروه مداخله اجرا شد و بعد از 40 روز و در زمان ترخیص، مددجویان مجدد پرسش نامه سلامت معنوی جارل را پر کردند و نتایج حاصل دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از جداول توزیع فراوانی، آزمون t وابسته و برای بررسی تجانس میان دو گروه از آزمون های کولموگروف-اسمیرینوف و آزمون لوین و برای برررسی ارتباط بین متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: در مقایسه نتایج دو گروه مداخله و شاهد نشان داده شد که تفاوت امتیاز بین دو گروه قبل و بعد از مداخله از نظر آماری معنی دار بوده و سلامت معنوی پس از اجرای مداخله مراقبت معنوی در گروه مداخله ارتقا یافته است. هم چنین رابطه جنسیت افراد با میزان برخورداری از سلامت معنوی و پاسخ به مداخله مراقبت معنوی از نظر آماری معنی دار بوده است. نتیجه گیری:.مداخله مراقبت معنوی منجر به ارتقا سلامت معنوی در وابستگان به مصرف آمفتامین بستری در مرکز روان پزشکی رازی گردید. هم چنین نشان داده شد که جنسیت بر میزان سلامت معنوی موثر است و زنان نسبت به مردان، پاسخ بهتری به مداخله مراقبت معنوی داده اند.

بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1392
  تیام کیانی   مسعود فلاحی خشکناب

در سالیان اخیر استفاده از اینترنت به بخش مهمی از زندگی ایرانیان به ویژه نسل جوان کشور تبدیل شده است.اینترنت یکی از منابع مهم جهت دسترسی به متون علمی در دانشگاه های علوم پزشکی محسوب می شود، و دانشجویان پرستاری، جهت برآوردن اهداف حرفه ای و شخصی خود از آن استفاده می کنند. با ورود این فناوری جدید و تغییرات ناشی از آن، این پرسش مطرح است که وضعیت اعتیاد به اینترنت در دانشجویان پرستاری چگونه است، مطالعه حاضر با هدف تعیـین وضعـیت اعتیـاد به ایـنترنـت و عوامـل مرتـبط با آن در دانشجویان پرستاری در سال 1392 طراحی و اجرا شده است. دراین مطالعه مقطعی، 330 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند.به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی ویژگی های جمعیت شناسی و "آزمون اعتیاد به اینترنت" (internet addiction test) یانگ استفاده شد.پس از جمع آوری داده ها، داده ها با نرم افزار spss v. 21 و با استفاده از آزمون های آمای توصیفی(فراوانی) و تحلیلی(اسپیرمن، کروسکال والیس و یومان ویتنی ) تجزیه و تحلیل شد. سطح معناداری برای سنجش ارتباط اطلاعات دموگرافیک و وضعیت اعتیاد به اینترنت(05/0p<) در نظر گرفته شد. در این مطالعه 03/82 درصد دانشجویان پرستاری اعتیاد به اینترنت نداشته و 7/17 درصد آن اعتیاد به اینترنت داشتند. بین اعتیاد به اینترنت با متغیرهای جمعیت شناختی از جمله: جنسیت، وضعیت کامپیوتر شخصی، سایتهای علمی، وبلاگ شخصی، وب سایت شخصی، گفتگوی اینترنتی(چت)، گوش دادن به موسیقی، وب گردی، دوست یابی، بازیهای اینترنتی، کار با وبلاگ، مدت زمان استفاده از اینترنت در روز به ساعت، مدت زمان استفاده از اینترنت در هفته به ساعت رابطه ی آماری معنی داری مشاهده شد (001/0p<). یافته های مطالعه نشان داد حدود یک پنجم دانشجویان پرستاری در این مطالعه به اینترنت اعتیاد داشته اند. با توجه به تأثیراعتیاد به اینترنت بر دانشجویان پرستاری، نظارت و کنترل بر استفاده از اینترنت در دانشجویان پرستاری دانشگاه و همچنین آگاه سازی آنان از اثرات مخرب استفاده ناصحیح از اینترنت ضروری به نظر می رسد.

بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان پرستاری دانشگاههای علوم پزشکی تهران در سال 1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  تیام کیانی   مسعود فلاحی خشکناب

مقدمه: در سالیان اخیر استفاده از اینترنت به بخش مهمی از زندگی ایرانیان به ویژه نسل جوان کشور تبدیل شده است.اینترنت یکی از منابع مهم جهت دسترسی به متون علمی در دانشگاه های علوم پزشکی محسوب می شود، و دانشجویان پرستاری، جهت برآوردن اهداف حرفه ای و شخصی خود از آن استفاده می کنند. با ورود این فناوری جدید و تغییرات ناشی از آن، این پرسش مطرح است که وضعیت اعتیاد به اینترنت در دانشجویان پرستاری چگونه است، مطالعه حاضر با هدف تعیـین وضعـیت اعتیـاد به ایـنترنـت و عوامـل مرتـبط با آن در دانشجویان پرستاری طراحی و اجرا شده است. مواد و روشها: دراین مطالعه مقطعی، 330 نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند.به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی ویژگی های جمعیت شناسی و "آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ" (internet addiction test) استفاده شد.پس از جمع آوری داده ها، داده ها با نرم افزار spss v. 21 و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی(فراوانی) و تحلیلی(کروسکال والیس و یومان ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن ) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 03/82 درصد دانشجویان پرستاری اعتیاد به اینترنت نداشته و 7/17 درصد از آنها اعتیاد به اینترنت داشتند. بین اعتیاد به اینترنت با متغیرهای جمعیت شناختی از جمله: جنسیت، وضعیت کامپیوتر شخصی، سایتهای علمی، وبلاگ شخصی، وب سایت شخصی، گفتگوی اینترنتی(چت)، گوش دادن به موسیقی، وب گردی، دوست یابی، بازیهای اینترنتی، کار با وبلاگ، مدت زمان استفاده از اینترنت در روز به ساعت، مدت زمان استفاده از اینترنت در هفته به ساعت رابطه ی آماری معنی داری مشاهده شد (001/0p<). نتیجه گیری:یافته های مطالعه نشان داد حدود یک پنجم دانشجویان پرستاری در این مطالعه به اینترنت اعتیاد داشته اند. با توجه به تأثیراعتیاد به اینترنت بر دانشجویان پرستاری، نظارت و کنترل بر استفاده از اینترنت در دانشجویان پرستاری دانشگاه و همچنین آگاه سازی آنان از اثرات مخرب استفاده ناصحیح از اینترنت ضروری به نظر می رسد.

طراحی مدل مراقبتی توانبخشی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پزشکی 1392
  سمیه غفاری   مسعود فلاحی خشکناب

مقدمه: مشکلات متعدد جسمی، روحی روانی، خانوادگی و اجتماعی بیماران بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) و آسیب اقتصادی خانواده ها و جامعه به علت در گیری جوانان در سن بالندگی و تولید کنندگی، نقش مراقبت توانبخشی در کمرنگ شدن این علائم و عوارض را با اهمیت می سازد. طراحی الگوی مراقبتی توانبخشی به بیماران و تیم مراقبت توانبخشی کمک می کند که در مسیر مطلوب توانبخشی حرکت نمایند. لذااین مطالعه با هدف طراحی مدل مراقبتی توانبخشی برای بیماران مبتلا به ام اس انجام گردیده است. روش: در مرحله اول بر اساس روش تحقیق کیفی گراندد تئوری، فرایند مراقبت توانبخشی بر اساس تجارب و تعاملات مشارکت کنندگان مورد بررسی قرار گرفت. روش اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه بدون ساختار بود. نمونه گیری بصورت هدفمند شروع گردید و بتدریج بصورت نمونه گیری تئوریک براساس کدها و طبقات بدست آمده تا اشباع نظریه ادامه یافت. در این مطالعه با 40 مشارکت کننده که بیماران مبتلا به ام اس، خانواده های آنهاو سایر اعضاء درگیر در ارائه مراقبت توانبخشی بودند، اشباع حاصل گردید. تحلیل داده ها بر اساس تحلیل مقایسه ای مداوم اشتراس و کوربین (1998) انجام شد. در مرحله دوم طراحی مدل تجویزی با استفاده از روش ساخت نظریه واکر و اوانت (2008) صورت گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که نگرانی اصلی بیماران و خانواده ها از دست دادن قدرت استقلال و تولید کنندگی بود و مشارکت کنندگان در مواجه با این نگرانی مراحل «درک تهدید بیماری» «سیر نزولی هستی فرد» «تلاش جهت سازگاری با بیماری» و «به فعل رساندن تواناییها با حداکثر استقلال» در جهت « بازگشت به زندگی مولد و مستقل» را طی می نمودند. در این مسیر وجود عوامل مهار کننده متعدد، اغلب منجر به ناکامی این فرایند در بازگشت بیماران به زندگی مولد ومستقل می گردید. در نهایت «مدل مراقبتی توانبخشی پیشبرد بالفعل سازی تواناییها در بیماران ام اس» بر اساس یافته های مطالعه گراندد تئوری و با استفاده از الگوهای مناسب و مرتبط، با روش سه مرحله ای واکر و اوانت طراحی گردید. نتیجه گیری: یافته ها نشان دادکه تلاش تمام افراد درگیر در فرایند مراقبت توانبخشی بیماران ام اس در جهت بالفعل سازی تواناییها می باشد ولی وجود عوامل بازدارنده متعدد در این مسیر اغلب با عث شکست در دستیابی به بر آیند مطلوب نهایی یعنی بازگشت به زندگی مولد و مستقل می گردد. در مدل مراقبتی توانبخشی پیشبرد بالفعل سازی تواناییها به راهبردهایی برای رفع موانع اشاره شده است، بنابراین بکارگیری این مدل می تواند به بهبود روند بالفعل سازی تواناییها و پیامد مطلوب مراقبت توانبخشی یعنی بازگشت به زندگی مولد و مستقل بیانجامد.

بررسی تاثیر توانبخشی چند بعدی بر میزان تبعیت از رژیم بازتوانی و بارمراقبتی مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به سکته مغزی شهرستان کاشمر سال 1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  حجت پسنده   اصغر دالوندی

چکیده : مقدمه : سکته ی مغزی اولین اختلال از میان اختلالات گوناگونی است که به مراقبت های طولانی مدت نیاز دارد. در این حالت خانواده به عنوان حامیان اصلی روحی، جسمی و اطلاعاتی این بیماران، اجرا کننده برنامه های مراقبتی آنان بوده و بیماران باید برای انجام فعالیت روزانه و مراقبت به آن ها تکیه و اعتماد کنند. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر توانبخشی چند بعدی بر میزان تبعیت از رژیم بازتوانی و بار مراقبتی مراقببن خانوادگی بیماران مبتلا به سکته ی مغزی طراحی و اجرا گردید. روش ها : پژوهش حاضر مطالعه ای شبه تجربی، دارای دو گروه آزمایش و کنترل به روش نمونه گیری در دسترس بر روی مراقبین و بیماران مبتلا به سکته ی مغزی که بیماران آن ها در بخش های اعصاب دو بیمارستان شهید مدرس شهرستان کاشمر(آزمایشی) و بیمارستان واسعی شهرستان سبزوار(کنترل) خراسان رضوی در طی تابستان سال 1392 بستری شده و بعد از بهبودی نسبی مرخص شدند، صورت گرفت. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه دموگرافیک بیماران و مراقبین، تبعیت از رژیم بازتوانی و فشار بار مراقبتی مراقبین بیماران سکته مغزی، شدت سکته مغزی، ابزار فلستین، ابزار بارتل بود. بر اساس مدل توانبخشی چند بعدی اعضای تیم شامل بیمار و مراقب خانوادگی، پزشک متخصص مغز و اعصاب، عالم دینی (روحانی)، روانشناس، فیزیوتراپ، پرستار و گفتاردرمان بودند. در طی جلسات با حضور اعضاء تیم مشکلات و نیازهای بیماران و مراقبین مورد بررسی قرار گرفت و طرح مراقبتی هر بیمار مشخص می شد و پرستار در بین برگزاری هفته ای جلسات با حضور در منزل بیماران مهارتها و آموزش های داده شده و همچنین مشکلات مراقبین و بیماران را پی گیری نمود. داده ها با استفاده از نرم افزار 16spss و آزمون-های آماری توصیفی، تی تفاضل، آزمون های تحلیل کوواریانس و یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : تفاوت میانگین تبعیت از رژیم بازتوانی کل و هرکدام از گویه های مربوط به آن(رژیم بازتوانی، رژیم غذایی و رژیم دارویی) بین دو گروه آزمایشی و کنترل از نظر آماری معنا دار بود(0.001p<) و همچنین تفاوت میانگین بار مراقبتی مراقبین بین دو گروه از نظر آماری معنادار بود(p<0.001). نتیجه گیری : اجرای مدل مراقبتی توانبخشی چند بعدی تفاوت معنی داری بر تبعیت از بازتوانی بیماران سکته مغزی توسط مراقبین و کاهش فشار بار مراقبتی، مراقبین گذاشت.

فرآیند جستجوی اطلاعات سلامت در بیماران قلبی عروقی: طراحی مدل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  محمد غلامی   مسعود فلاحی خشکناب

: تحلیل داده ها نشان داد که مهم ترین دغدغه بیماران قلبی عروقی « تردید و ابهام در صحت اطلاعات» می باشد. راهبرد اصلی مشارکت کنندگان برای حل این دغدغه «تلاش برای کسب اطمینان از اطلاعات» بود که به عنوان متغیر مرکزی مطالعه شناسایی شد. «تردید در حفظ تمامیت زندگی» باعث اتخاذ راهبرد اطمینان یابی از اطلاعات می گردید. بستر یعنی «سنت انفعال در اطلاع رسانی و اطلاع یابی» سبب کسب ناکافی اطلاعات و اطمینان می گردید اما «عوامل حامی-خودهدایتی»، بیماران قلبی عروقی را در مسیر خود-یادگیری و رسیدن به اطمینان و آرامش، یاری می کردند. تعامل بین این متغیرها نهایتاً منجر به «تسلیم/پذیرش نسبی یافته های مکتسبه» می گردید. بعد از ظهور نظریه زمینه ای، بر اساس مفهوم مرکزی و با استفاده از مدل های«ارتباط بین فردی» ، «تصمیم گیری تحت استرس و تضاد» و «مراقبت پیگیر »، مدل حمایتی «شفاف سازی اطلاعات سلامت» طراحی گردید.

تبیین فرایند بهبودی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و مامایی 1393
  عباس شمسعلی نیا   کیان نوروزی

مقدمه: مصرف موادمخدربه عنوان یکی از جدی ترین معضلات بشری و یکی از پیچیده ترین پدیده های انسانی در سال های اخیرمطرح بوده است. ازآنجاکه سوء مصرف موادماهیتی مزمن داردمی بایست برای برنامه ریزی درمانی آن نیزهماننددیگرشرایط مزمن رفتارنمود. در درمان این پدیده بربهره گیری ازراهکارهای مختلف وهمچنین رویکردی کل نگروچندبعدی تاکیدمی شود . همانند سایر بیماری¬های مزمن، عود مهم ترین مانع درمسیر بهبودی ماندگار می باشد. همچنین ماهیت چند بعدی این پدیده، نگاهی چند رشته ای به آن رامی طلبد. این مطالعه باهدف تبیین فرایند بهبودی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر صورت گرفت. مواد و روش مطالعه: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از رویکرد تئوری زمینه در سال 92-1391انجام شد. مشارکت کنندگان شامل 46 نفر(بیمار، خانواده بیمار ، اعضای تیم بهداشت ودرمان، مددیار وپلیس )بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند و نظری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه¬انفرادی نیمه ساختار یافته استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کد گذاری سه مرحله ای( باز، محوری و انتخابی) اشتراوس و کوربین 1998 انجام شد. جهت افزایش استحکام یافته ها، از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده گردید. نتایج: یافته های این مطالعه در قالب سه طبقه درک نیاز به رهایی از اعتیاد، قدم نهادن در مسیر بهبودی و بازسازی زندگی دسته بندی شدند. در این مطالعه بازسازی زندگی به عنوان متغیرمرکزی مشخص شدکه خود مشتمل بر زیر طبقات بهبودی جسمی، بهبودی روحی- روانی، بهبودی معنوی و بهبودی اجتماعی بود. نتیجه¬گیری: یافته¬ها نشان داد که بهبودی، فرایندی چند بعدی، تعاملی و متاثر از عوامل مختلف است. در این پژوهش، طیفی از عوامل تاثیر گذار بر فرایند بهبودی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر شناسایی شدند.عوامل بازدارنده شامل بیکاری، داشتن خانواده معتاد، انگ اعتیاد، وسوسه، لغزش و عودبودند. حمایت¬های خانواده، مشاوره درمانی، مددکاری اجتماعی و مددیاری عوامل تسهیل کننده راشامل می شدند. همچنین نتایج نشان داد که به منظور مقابله با عوامل بازدارنده وتسهیل در پیشرفت بیمار در بازسازی زندگی، ازراهکارهایی مانند تدابیر رفتاری و توسل به معنویت استفاده شده است. درک این عوامل به توسعه بدنه دانش وهمچنین درک پرستاران و سایر ارائه کنندگان خدمات سلامت ،خانواده¬ها و سیاست گزاران در راستای بکارگیری راهکارهای اثر بخش، عوامل تسهیل کننده، رفع موانع و ارتقاء کیفیت زندگی مصرف کنندگان مواد مخدر در دوران بهبودی کمک کننده خواهدبود.∃

بررسی تاثیر مراقبت معنوی-مذهبی (الگوی ریچادز و برگین) بر اضطراب و افسردگی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر قلب بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله تهران در سال 1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  فرشته تاج بخش   محمدعلی حسینی

هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر مراقبت معنوی-مذهبی بر میزان اضطراب و افسردگی بیماران پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر قلب در بیمارستان بقیه الله الاعظم تهران در سال 1392 انجام شد. روش مطالعه: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهه، قبل و بعد است که بر روی 68 مددجوی پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه مداخله(34) و کنترل(34) قرار داده شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس(dass-21) بود. مداخله شامل برگزاری جلسات گروهی مراقبت معنوی مذهبی برای نمونه های گروه مداخله طی 5 جلسه ی 45 تا 60 دقیقه ای بر اساس استراتژی های معنوی-مذهبی ریچاردز و برگین(2005) بود. اضطراب و افسردگی در دو مرحله قبل از مداخله و بعد از مداخله اندازه گیری شد و از طریق نرم افزار اس پی اس اس و با استفاده از روش های آماری تی زوجی و تی مستقل و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در تجزیه و تحلیل داده ها، بین میانگین نمره اضطراب(098/p= ) و افسردگی(051/p= ) قبل از انجام مداخله، تفاوت معنی داری بین دو گروه مداخله و کنترل مشاهده نشد. در حالی که بعد از انجام مداخله، بین دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری بین میانگین نمره اضطراب(000/0p=) و افسردگی(000/0p=) مشاهده گردید و اضطراب و افسردگی بیماران در گروه مداخله کاهش چشمگیری پیدا کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد بکارگیری مراقبت معنوی-مذهبی، میزان اضطراب و افسردگی واحد های پژوهش در گروه مداخله را کاهش داده است. با توجه به نتایج حاصله، توصیه می شود پرستاران می توانند از این روش مراقبتی به عنوان روشی بی خطر و ایمن در امر مراقبت از بیماران استفاده نمایند.

بررسی تاثیر تفریح درمانی بر میزان افسردگی در سالمندان مراجعه کننده به مرکز مراقبت روزانه ی یاس واقع در شهر تهران،1392
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  زینب کربلایی   فرحناز محمدی شاهبلاغی

امروزه با افزایش سالمندان توجه به مشکلات سالمندان در جامعه ابعاد تازه و گسترده ای پیدا کرده است، بنا به آمار یکی از مهمترین مشکلات روانشناختی این قشر افسردگی می باشد که نیازمند توجه می باشد. در این راستا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تفریح درمانی بر میزان افسردگی در سالمندان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی است. جامعه شامل کلیه ی سالمندان بالای 60 سال مراجعه کننده به مرکز مراقبت روزانه ی یاس شهر تهران بود(200n=) که واجد شرایط معیار ورود بودند. 64 نفر بر اساس حجم نمونه ی محاسبه شده به صورت تصادفی (به کمک جدول اعداد تصادفی) انتخاب و اعضای نمونه با استفاده از گزینش تصادفی(شیر-خط) در دو گروه آزمون(32 نفر) و شاهد(32 نفر) قرار گرفتندکه البته دو نفر از گروه شاهد از مطالعه به علت عدم مراجعه حذف شدند. مداخله شامل10جلسه تفریح درمانی در طول10هفته بود که برای گروه آزمون انجام شد. افسردگی قبل و بعد از مداخله و همچنین دو هفته بعد از مداخله در هر دو گروه اندازه گیری شد. ابزار پژوهش،شامل پرسشنامه های gds(الفا:9/0)، amt (الفا:99/.) و barthel (الفا:93/.) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 18استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری کای اسکوئر، آزمون تی مستقل، من ویتنی، مدل معادله ی برآورد تعمیم یافته و آزمون شاپیرو-ویلک صورت پذیرفت. یافته های مطالعه نشان داد که در گروه آزمون میانگین نمرات افسردگی قبل از مداخله، بعد از انجام مداخله و در پیگیری دو هفته بعد از انجام مداخله به ترتیب2/4 ±78/5، 12/2±59/2، 2/2±03/3 و در گروه شاهد به ترتیب 01/3±20/5، 9/2 ±16/5 و 8/2±5 بود. علاوه بر این یافته های مطالعه نشان داد که قبل از انجام مداخله، میانگین افسردگی در دو گروه آزمون و شاهد اختلاف معنی دار ندارند(932/0p=)، اما بعد از انجام مداخله و در پیگیری دو هفته بعد از انجام مداخله، اختلاف معنی داری دارند( به ترتیب 001/0=p و 007/0p=). از طرف دیگر معادله ی برآورد تعمیم یافته در گروه آزمون نشان داد که اختلاف نمرات افسردگی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در گروه آزمون معنی دار است(0001/0p<)، در حالی که در گروه شاهد تفاوت معنی دار نیست(298/0 p=). یافته ها نشان داد که تفریح درمانی، موجب کاهش معنادار افسردگی سالمندان شده است.

بررسی تأثیر مشاوره پرستاری بر اضطراب و رضایت مندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی قلب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1394
  مهدی فرزادمهر   مسعود فلاحی خشکناب

اضطراب از شایع ترین پاسخ های روان شناختی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی قلب است. مشاوره پرستاری یکی از رویکردهای مفید برای کنترل اضطراب و تنش آنان است.. هدف این مطالعه تعیین تأثیر مشاوره پرستاری بر اضطراب و رضایت مندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی قلب بود. مواد و روش ها: در این پژوهش کاربردی نیمه تجربی 47 عضو خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی قلب به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت مستمر در دو گروه مداخله (24 نفر) و شاهد (23 نفر) قرار گرفتند. در گروه مداخله مشاوره پرستاری طراحی شده طی جلسات متعدد بنا به نیاز خانواده از زمان پذیرش تا زمان ترخیص بیمار انجام گرفت؛ و در گروه شاهد بدون مداخله خاصی، طبق روتین بیمارستان اقدام گردید.داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه اضطراب آشکار اشپیل برگر، پرسشنامه رضایت مندی از اطلاعات دریافتی جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار spss نسخه 16 و از آماره های توصیفی و آزمون تحلیلی (تی زوجی، تی مستقل)، استفاده گردیده است. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب گروه مداخله از 51/5± 92/59 قبل از مداخله به 58/5 ±79/50 بعد از مداخله کاهش یافت نتایج اختلاف معناداری را در گروه مداخله نشان داد (05/0 p <). درحالی که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشده است (05/0 p>). هم چنین نتایج نشان داد که میانگین رضایت¬مندی گروه مداخله از اطلاعات دریافتی به طور معناداری بیشتر از گروه شاهد بوده است (p<0/01). نتیجه گیری: با توجه به این مطالعه می توان گفت مشاوره پرستاری بر کاهش اضطراب و افزایش رضایت مندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه جراحی قلب موثر بوده است.

تبیین فرایند توانمندسازی در سالمندان مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1394
  زهرا فتوکیان   فرحناز محمدی شاهبلاغی

سالمندی به کاهش پیشرونده عملکرد هموستاز بدن اطلاق می شود که از سن 60 سالگی شروع شده و منجر به افزایش خطر بروز بسیاری از بیماری های جسمی یا روحی و مرگ در انسان می شود (1). یکی از بیماری های شایع در سالمندان که در سه دهه گذشته، میزان شیوع، بیماریزایی و مرگ و میر ناشی از آن افزایش یافته است، بیماری مزمن انسدادی ریه (copd) است. این بیماری که با انسداد ناکامل و برگشت پذیر راه هوایی، سرفه، تنگی نفس، ضعف و ناتوانی بیمار مشخص می شود، قابل پیشگیری و درمان است و اغلب به علت مصرف سیگار، استنشاق دود تنباکو، آلوده کننده های محیط و هوا ایجاد می شود. نقص ارثی آلفا-آنتی تریپسین و یا عوامل ناشناخته نیز در بروز بیماری نقش دارند (3،2) و شواهد بسیاری مبنی بر ارتباط نزدیک بین افزایش سن و بیماری های التهابی مزمن ریه وجود دارد. این عوامل خطر در کنار بالا رفتن سن جمعیت، مسئول رشد سریع copd هستند (5،4). براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در حال حاضر این بیماری چهارمین عامل مرگ محسوب می شود و تخمین زده می شود که تا سال 2030، سومین علت اصلی مرگ و چهارمین عامل مسبب عوارض در جهان باشد(8-6). شیوع بیماری در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است. در حال حاضر، حدود شش درصد از جمعیت بزرگسال جهان به آن مبتلا هستند (9). برآورد می شود حدود 14 درصد مردان و هشت درصد زنان بالغ در جهان به این بیماری مبتلا باشند (11،10). شیوع این بیماری در جنوب شرقی آسیا، 5/12درصد است و میزان ابتلاء به آن بخصوص در کشورهای در حال توسعه از روند رشد صعودی برخوردار است (11). در ایران، براساس آمار سال1380 در گروه سنی 15 تا 49 سال در هیجده استان کشور، تعداد مبتلایان به copd به ازای هر 100000 نفر 105 نفر و در گروه سنی 50 سال به بالا به ازای هر 100000 نفر، 1057 نفر تخمین زده شده است (12). در بیشتر افراد، علائم بیماری در سنین میانسالی بروز می کند و شیوع بیماری با افزایش سن بیشتر می شود. آمارها در مورد میزان ابتلاء به copd در رده های سنی مختلف نشان می دهد که بیشترین توزیع فراوانیcopd در گروه سنی74-65 سال(34/41 درصد) و افراد بالای 65 سال (69 درصد) می باشد (11،15-13). مدارک نشان می دهد که ماهیت پاتوفیزیولوژی بیماری به گونه ای است که از زمان شروع فرایند التهابی تا زمان ظهور علائم، نیاز به زمان طولانی است. لذا ظهور علائم و تشخیص بیماری معمولا در سنین بالای 50 سال اتفاق می افتد (5). از آنجائی که سیر پیشرفت این بیماری به آرامی صورت می گیرد، لذا در افراد دارای عوامل خطر بیماری، از زمان بروز التهاب ریه تا زمان بروز علائم بیماری و تشخیص، سالها طول می کشد. به همین علت اکثر بیماران درگروه سنی 50 سال به بالا قرار دارند. بعلاوه با افزایش سن، میزان اتساع آلوئولها و راههای هوایی افزایش و سطح تبادل گازها کاهش می یابد. کاهش خاصیت ارتجاع پذیری ، افزایش حجم باقیمانده ریه، کاهش ظرفیت حیاتی و کاهش قدرت عضلات تنفسی از علائم دیگر اختلال عملکرد ریه ناشی از سالمندی می باشد (16). این علائم پاتوفیزیولوژیکی، باعث ایجاد ناتوانی می شود و لذا سالمند را محتاج استفاده از رژیم درمانی و استفاده از دستگاههای کمک تنفسی می کند (17). عوارض ریوی و خارج ریوی در بیماران مبتلا به copd بطور چشمگیری بالا است که منجر به سختی مدیریت بیماری در مبتلایان می شود (18). از سویی دیگر وقوع همزمان بیماری های شایع در سالمندان باعث تشدید علائم و ناتوانی ناشی از بیماری می شود (19). بیماری هایی مانند نارسایی احتقانی قلب، افزایش فشار خون، بیماری عروق کرونر قلب و آتروفی عضلات اسکلتی منجر به تشدید علائم copd و ناتوانی عملکردی سالمندان می شوند (21-20). اگرچه copd درمان قطعی ندارد، اما درمان مناسب همراه با خودمدیریتی و توانمندسازی سالمندان مبتلا در کاهش شدت بیماری، پیشگیری از بستری شدن و بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت آنان موثر است. بسیاری از اقدامات خودمدیریتی و توانمندسازی نیاز به تلاش و مشارکت بیمار دارند. این اقدامات شامل منع استعمال سیگار، تکنیک های تنفس و سرفه موثر، انجام تمرینات ورزشی، استفاده منظم از داروهای استنشاقی، استفاده از آنتی بیوتیک و کورتیکوستروئید درصورت نیاز، بکارگیری مهارت های رفتاری موثر و حضور در اجتماع می باشد (16)، در کنار اقدامات فوق، تکنیک های نحوه مدیریت و کنترل بیماری برای توانمندسازی سالمندان مبتلا موثر هستند و به توسعه دانش و مهارت های فردی، کاهش نگرانی، ترس، افسردگی، ناامیدی و انزوای اجتماعی ناشی از بیماری، کاهش هزینه های ناشی از درمان و بستری شدن در بیمارستان، افزایش رفاه و کیفیت زندگی سالمند مبتلا به copd کمک می کنند

بررسی تاثیر مداخله شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر میزان استرس پرستاران تازه کار در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و پیراپزشکی 1394
  نجمه علی یاری   مسعود فلاحی خشکناب

زمینه و هدف: پرستاران تازه کار استرس زیادی را متحمل می شوند و گذار ناموفق از این دوره به سمت حرفه ای شدن، پیامد هایی از قبیل بهره وری کاری کمتر، کاهش رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، ترک حرفه پرستاری و در نهایت کمبود بحرانی نیروی پرستاری و بدنبال آن کاهش کیفیت مراقبت از بیمار را در پی دارد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی از نوع پیش آزمون پس آزمون می باشد که با انتخاب هدفمند، 80 نفر از پرستاران تازه کار به دو گروه، مداخله و شاهد انجام شد. برای گروه مداخله، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری به شیوه گروهی 2 بار در هفته اجرا شد. یافته ها نشان داد مداخله شناختی رفتاری به شیوه گروهی می تواند باعث کاهش میزان استرس پرستاران تازه کار شود.

بررسی تاثیر طب فشاری بر روی خستگی ، درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی مراجعه کننده به بیمارستان دکتر شریعتی در سال 1393
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1394
  سیده مریم شفیعی دارابی   حمیدرضا خانکه

چکیده: هدف :این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طب فشاری بر شدت درد ، خستگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی انجام شد. زمینه:بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی سطح بالایی از درد و خستگی را تجربه می کنند و دنبال آن کیفیت زندگی پایینی دارند . طب فشاری یک روش آسان ، ارزان و غیر تهاجمی است که می تواند موجب کاهش درد ، خستگی و بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی شود. روش کار:این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سو کور بود و به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند . ابتدا ضمن گردآوری اطلاعات فردی ، درد ، خستگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با مقیاس آنالوگ دیداری ( vas ) ، مقیاس شدت خستگی ( fss ) و پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو در هر دو گروه اندازه گیری شد . سپس در گروه آزمون ، طب فشاری در نقطه ی ki3 ، cv6 و gv20 به مدت سه دقیقه در هر دو طرف بدن نمونه ها، آموزش و توسط پژوهشگر انجام می شد. در مرحل? بعد این مداخله توسط خود بیماران به مدت چهار هفته انجام میگرفت. در گروه شاهد هم ،همین روند ادامه می یافت با این تفاوت که به جای فشار، لمس نقاط مورد نظر مطرح بود. درد ، خستگی و کیفیت زندگی چهار هفته پس از آخرین مداخله در هر دو گروه سنجیده شد .تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام شد . یافته ها: بیماران از نظر اطلاعات دموگرافیک همگن بودند . قبل از مداخله ، تفاوت معنا داری در درد، خستگی، بعد عاطفی کیفیت زندگی ، بعد فیزیکی کیفیت زندگی و بعد اجتماعی کیفیت زندگی بین دو گروه آزمون و شاهد وجود نداشته است . اما پس از اجرای مداخله ، درد در گروه آزمون ، خستگی در گروه آزمون ، بعد عاطفی کیفیت زندگی ، بعد فیزیکی کیفیت زندگی و بعد اجتماعی کیفیت زندگی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافته است . نتیجه گیری: مطالع? حاضر نشان داد که طب فشاری می تواند در بهبود درد ، خستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی موثر واقع شود و با توجه به اهمیت کاهش درد، خستگی و بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی پیشنهاد می شود در مراقبت از این بیماران از مداخله طب فشاری استفاده شود . کلیدواژه ها: نارسایی مزمن قلبی ، درد ، خستگی ، کیفیت زندگی، طب فشاری

بررسی تاثیر گروه درمانی آموزشی بر میزان اعتماد به نفس و مهارتهای مراقبت از خود در بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی رازی تهران.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1380
  مرضیه رضوی کیا   ابوالفضل رهگوی

در بین بیماریهای روانی ، اسکیزوفرنیا یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی می باشد که موجب تخریب در عملکرد فردی ، شغلی و اجتماعی بیمار می شود. یکی از مهمترین مشکلات این بیماران کاهش اعتماد به نفس و ناتوانی در امر مراقبت از خود می باشد . با توجه به حمله های مکرر این بیماری و اضمحلال شخصیت این بیماران و ناکافی بودن درمانهای دارویی توجه بیشتر به درمانهای غیردارویی امروزه مورد توجه بوده است. از جمله درمانهای غیردارویی گروه درمانی آموزشی می باشد که در آن بیماران همراه با خانواده یا بدون خانواده در جلسات گروه درمانی شرکت می کنند. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که هدف از آن بررسی تاثیر گروه درمانی آموزشی بر میزان اعتماد به نفس و مهارتهای مراقبت از خود در بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی رازی تهران در سال 1380 - 1381 می باشد.

بررسی عوامل مرتبط با پذیرش بیماران اسکیزوفرنیک مزمن توسط خانواده در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال 1380
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1381
  ابوالفضل رهگوی   مسعود فلاحی خشکناب

این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که هدف آن تعیین عوامل مرتبط با پذیرش بیماران اسکیزوفرنیک مزمن توسط خانواده در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال 1380 بوده است.

بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر میزان اعتماد به نفس و قاطعیت دانشجویان دختر پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی بوشهر-1375
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1376
  مسعود بحرینی   مسعود فلاحی خشکناب

این تحقیق یک پژوهش نیمه تجربی است که به منظور بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر میزان اعتماد بنفس و قاطعیت دانشجویان دختر پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی بوهشر-1375 انجام گرفته است. در این پژوهش از بین 80 دانشجوی پرستاری، 22 دانشجوی دختر که دارای اعتمادبنفس و قاطعیت ضعیفی بودند انتخاب و بطریق تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و گروه آزمایش تحت یک دوره آموزش ابراز وجود قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این زمینه آموزش خاصی ندیدند. پرسشنامه اعتماد بنفس کوپراسمیت و قاطعیت راتوس علاوه بر پرسشنامه مربوط به اطلاعات دموگرافیک بصورت پیش آزمون-پس آزمون جهت جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها و نتایج این بررسی نشانگر افزایش میزان اعماد به نفس و قاطعیت بعد از آموزش ابراز وجود در گروه آزمایش است اما در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد.