نام پژوهشگر: نرگس کریمی
نرگس کریمی حسین عبدی اسکویی
واکنش های چند جزئی، دسته مهمی از واکنش های پشت سرهم و تک ظرفی هستند که در آن سه یا تعداد بیشتری از ترکیب های اولیه برای تشکیل یک فراورده که شامل تمامی یا اکثر اتم های مواد اولیه است با یکدیگر واکنش می دهند. سیستم های هتروسیکل، عناصرساختمانی مشترک در بسیاری از فراورده های طبیعی و مواد دارویی هستند. به دلیل وسعت روش های سودمند برای سنتز ترکیب های هتروسیکل، یک رقابت واقعی برای شیمیدان های آلی با بیش از یک قرن اتفاق افتاده است. در این دوره ثابت شده است که واکنش های چند جزئی وسیله مناسب برای ساختار بسیاری از ترکیب های هتروسیکل می باشند. در این پژوهش سنتز ترکیب های هتروسیکل با استفاده از واکنش های تک ظرف در حضور کاتالیزورهای متفاوت گزارش می شود شکل 1: سنتز آریل- بیس-(1h-ایندول-3-ایل) متان آمین شکل 2: سنتز 7-آریل-4،5-دی هیدرو-5-اگزو -]1،2،4[تری آزولو(5،1-a)پیریمیدین-6-کربونیل شکل 3: سنتز 5-آریل- 8،8-دی متیل-8،9-دی هیدرو- h1-کرومنو] 2،3- [dپیریمیدین-2،4،6 (h 3،h5،h7)-تری اون شکل 4: سنتز 9-آریل-(e5)-5-بنزیلیدن-5،6،7،8-تتراهیدرو -]1،2،4[ تری آزولو] 5،1-[bکینازولین شکل 5: سنتز12-آریل-8،9،10،12-تترا هیدرو بنزو[?]زانتن-11-اون
نرگس کریمی مرتضی حیدری
«نقاشی لاکی» هنری است که ردپای آن را می توان از اواخر سده نهم بر روی جلدها پیدا کرد، از دوره صفوی این هنر گرانقدر را علاوه بر جلدها، می توان بر روی اشیاء دیگری چون قلمدان ها، قاب آیینه ها و جعبه های لاکی نیز پیدا کرد. اوج هنر لاکی یا روغنی را می توان در دوره زند و قاجار دانست. با شروع حکومت کریم خان زند آرامش نسبی در ایران بر قرار شد. هنرمندانی چون محمد صادق و محمد باقر، سبک زندیه را پایه ریزی کردند و مضامینی چون گل و مرغ، تک چهره ها، داستان های عاشقانه، تذهیب و ... را بر روی اشیاء لاکی ترسیم نمودند. با گذشت زمان و روی کار آمدن سلسله ی قاجاریه، دریچه ای جدید در هنر لاکی آغاز می شود. در سبک قاجار تنوع و نوع آوری در مضامین نقاشی لاکی به علت ارتباط با اروپا به نحو چشمگیری پدیدار و سبک های گوناگون به وسیله هنرمندان این دوره چون محمد اسماعیل، نجفعلی و پسرانش، خانواده امامی و آقا لطفعلی شیرازی و دیگر هنرمندان این عصر پدیدار می شود. در این دوره سبک معمول به سه گونه تقسیم می شود: ایرانی سازی، فرنگی سازی و سبک میانه. ساخت و تکنیک های به کار رفته در این دو دوره با توجه به مهارت و توانایی و سلیقه هنرمند تغییر می پذیرد. اگر بخواهیم ما بین این دو دوره تفاوت فاحشی را در نظر بگیریم، در دوره زند از رنگ های زرد و سبز و رنگ های هماهنگ با آن استفاده شده است و در دوره قاجار از رنگ های گرم، خصوصاً قرمزهای مختلف به کار گرفته شده است. در این پایان نامه سعی بر این شده است که پس از اشاره اجمالی به پیشینه و ارزش های این هنر، با معرفی فنون، مواد و اسلوب های مورد استفاده در آن در دو دوره یاد شده، گامی در جهت معرفی این میراث ملّی برداشته و پنجره ای جدید فراروی هنرمندان مستعد در جهت رشد و تعالی مجدد این هنر گرانقدر کشورمان، گشوده شود.
نرگس کریمی مصطفی عباس زادگان
نشانه ها نقاط عطف درشهر هستند و عوامل تشخیص قسمت های مختلف در شهر که ناظر به درون آنها راه پیدا نمی کند.مهمترین خصوصیت آن بی نظیر بودن ،منحصربه فردبودن، فرمی واضح و روشن داشتن است . نشانه هادارای چهارنقش عمده درشهرهستند: ازتوده اطراف قابل تمیز هستند و به نظام شهری ثبات می بخشند به طورنمادین عمل می کنند و به حافظه یاری می دهند و به فواصل موجود در اطراف خود نوعی پیوستگی می دهند و خوانایی شهر را افزایش داده به آن هویت می بخشند. هویت یعنی حدی که یک شخص می تواند یک مکان را به عنوان مکانی متمایز از سایر مکانها مورد شناسایی قراردهد به گونه ای که شخصیتی منحصربه فرد داشته باشد و هویت به همراه ویژگی های دیگری نظیر ساختار، شفافیت، سازگاری و خوانایی عاملی است که معنی مکان را در نظر ناظر شکل می دهند.می توان دوکارکرد برای "هویت" قائل شد 1- به انسان قدرت تشخیص میدهد که بتواند شهررا بخواند و پیش بینی کند و به همین دلیل " هویت " از مهم ترین کارکردهای " خوانایی " است 2- عملکردعاطفی" هویت مکانی" است که حس ایمنی به فرد میدهد. هویت یا حس مکان می تواند احساس تعلق به همراه داشته باشد و میان مردم و مکانها ارتباط برقرارکند و وحدت بوجود آورد. شهرها باید برای مردم و درباره آنها باشد و فعالیت مردم را درخود جای دهد، بنابراین هر اندازه که تنوع و کارآیی بیشتری داشته باشند وجود کیفیت حس تعلق به مکان در آنها محتمل تر خواهد بود. مهمترین هدفی که این رساله در جهت نیل به آن می باشد،هدفمند کردن طراحی نشانه ها به منظور ارتقای کیفیت خوانایی در راستای ایجاد هویت مکانی و رسیدن به حس تعلق مکانی است ومهمترین سوال تحقیق این که: نشانه ها ی شهری چه تاثیری در شکل گیری هویت مکانی و وابستگی مکانی و رسیدن به حس تعلق به مکان دارند؟ تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی، کاربردی و پژوهش موردی است که تدابیر مورد استفاده در مطالعه نمونه پژوهشی با توجه به عنوان آن " تبیینی" به صورت ساخت زنجیره ای منطقی از مدارک و ایجاد انسجام مفهومی/نظری در تولید معنای خاص تحقیق، خواهد بود و از روشهای اسنادی و کتابخانه ای، به همراه پرسشنامه و مصاحبه ومشاهده ، و تکنیک تصویر ذهنی و نقشه ذهنی در آن بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده به این صورت قابل وصفند : - مکان زمانی معنا پیدا میکند که درکی حسی از آن صورت گرفته و تصویری ذهنی از خود به جای گذاشته باشد. - در تصاویر ذهنی نشانه ها با مواردی همچون بو، صدا، بنا، احساس غم و شادی و لذت و... وجود دارد و انسان با یادآوری آنها ، بخشی از وجود خود را به یاد می آورد. - مکان توسط ساختار و فعالیت هایی که درآن صورت می پذیرد شناخته می شود. بالطبع هرچه قدر کیفیت مکان بالاتر باشد حس تعلق به آن بیشتر خواهد بود. زیرا میزان مراجعه به آن و میل به بازگشت بیشتر صورت می گیرد. در مجموع نشانه های واقع درمکان(کالبد و فعالیت) و تصویر ذهنی که از آن باقی می ماند در شکل گیری تعلق مکانی از موثرترین عوامل هستند.