نام پژوهشگر: مهدی اسفندیاری

مورچه های همزیست شته ها در شرایط اهواز و اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  الهه شیران چهارسوقی   محمد سعید مصدق

رابطه همزیستی میان مورچه و شته بدلیل تأثیر مورچه ها بر دشمنان طبیعی شته ها و در نتیجه کاهش اثر شکارگرها و انگل ها و حتی عوامل میکروبی (قارچ ها) روی شته ها، در کنترل بیولوژیک این آفات تأثیر به سزایی دارد. هدف از این تحقیق شناسایی مورچه های همزیست با شته ها در اهواز و اصفهان بود. این امر می تواند منجر به درک بهتری از روند کنترل بیولوژیک شته های آفت گردد. بدین منظور در سال های 1387-1389در بخش هایی از استان خوزستان و شهر اصفهان و حومه آن نمونه برداری انجام شد. برای این منظور مورچه هایی که روی گیاه در حال فعالیت مشاهده شدند به همراه شته و میزبان گیاهی جمع آوری و جهت شناسایی به آزمایشگاه منتقل گردیدند. در مجموع 20 گونه مورچه همزیست متعلق به 12 جنس و 3 زیر خانواده جمع آوری و شناسایی گردید. از این تعداد 4 گونه (*) برای فون ایران و هشت گونه برای فون استان خوزستان جدید بود. همچنین تمام گونه های جمع آوری شده از اصفهان نیز برای اولین بار از این استان گزارش می شوند. تعداد 33 گونه شته متعلق به 3 خانواده و 5 زیر خانواده نیز بعنوان میزبان مورچه های مذکور جمع آوری و شناسایی شد. نمونه ها در کلکسیون حشرات و کنه های گروه گیاهپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز نگهداری می شوند. گونه های شته و مورچه جمع آوری شده به تفکیک خانواده و زیرخانواده به شرح زیر می باشد: الف- مورچه ها: 1- myrmicinae: crematogaster antaris forel; monomorium libanicum tohmé*; monomorium destructor jerdon; monomorium qarahe collingwood & agosti*; monomorium mayri forel*; pheidole pallidula nylander; pheidole teneriffana forel; tetramorium caespitum (l.). 2- dolichoderinae: tapinoma simrothi krausse; tapinoma sp. 3- formicinae: camponotus libanicus andre; camponotus oasium forel ; cataglyphis cinnamomeus karavaiev; cataglyphis lividus andre; cataglyphis nodus brulle; lepisiota bipartite smith; lasius paralienus seifert*; paratrechina longicornis latreille; plagiolepis pallescens forel; polyrhachis lacteipennis smith. ب- شته ها: 1-aphididae: aphis carraccivora koch, aphis davletshinae hrl, aphis fabae scopuli , aphis farinose gmelin, aphis frangulae / gossypii glover, aphis nasturtii kaltenbach , aphis nerii boyer de fonscolombe, aphis parietariae theobald, aphis polygonata nevsky, aphis punicae passerini, aphis rumicis l., aphis umbrella borner, brachycaudus helichrisy kaltenbach, brachyonguis harmalae das, brachyonguis tamaricophilus nevsky, colorado absinthiella ossiannielsson, hyalopterus amygdali blanchard , hyalopterus pruni geoffroy, myzus persicae sulzer, nearctaphis bakeri cowen, pterochloides persicae cholodovsky, rhopalosiphom maidis fitch, rhopalosiphom padi l. 2-drepanosiphidae: capitophorus inulae passerini, chaitophorus euphraticus hodjat , chaitophorus populeti panzer, chaitophorus populialbae boyer de fonscolombe, chaitophorus remaudierei pintera, chaitophorus truncates hous man, tinocallis platani kaltenbach. 3-lachnidae: cinara cedri mimeur, cinara palaestinensis hille ris lambers, eulachnus tuberculostommata theobald. نتایج حاضر اولین یافته ها در خصوص رابطه همزیستی مورچه ها با شته ها در ایران می باشد. در یک برنامه کنترل بیولوژیک بررسی های رفتاری و اکولوژیک در خصوص شته ها و دشمنان طبیعی آنها و عوامل همزیستی همچون مورچه ها امری ضروری است. اولین قدم در این مطالعات شناسایی گونه های مورچه های همزیست می باشد. تحقیق حاضر می تواند بستری مناسب برای شناخت بیشتر چنین روابطی را فراهم آورده و مبنایی برای مطالعات تکمیلی آینده جهت تحقیقات رفتاری و بیولوژیک در این خصوص باشد.

بررسی کارایی مزارع برنج با استفاده از روش های مرزی تصادفی و تحلیل فراگیر داده ها مطالعه موردی؛ شهرستان مرودشت استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1390
  مهدی اسفندیاری   جواد شهرکی

برنج یکی از محصولات مهم زراعی شهرستان مرودشت استان فارس به شمار می آید. سهم این شهرستان از کل تولید برنج استان، حدود 60 درصد است. از آن جا که افزایش بازده عوامل تولید و کاهش هزینه ها از طریق بهبود کارایی، یکی از مهمترین مباحث مطرح در اقتصاد کشاورزی هر کشور می باشد، هدف از انجام این پژوهش بررسی کارایی فنی (با در نظر گرفتن عامل ریسک)، کارایی تخصیصی، کارایی اقتصادی ارقام برنج و تعیین عوامل موثر بر عدم کارایی آن ها است. همچنین در این مطالعه انواع کارایی مدیریتی و مقیاس و میزان بهینه نهاده ها برای دست یابی به بیشینه کارایی در تولید ارقام برنج، ارزیابی گردید. مطالعه حاضر بر مبنای روش های مرزی تصادفی (sfa) و تحلیل پوششی داده ها (dea) بوده و داده های مورد نیاز از راه تکمیل 376 پرسشنامه برای سه رقم برنج شهرستان مرودشت در سال زراعی 89-1388 جمع آوری شد. نتایج نشان داد در روش sfa با در نظر گرفتن سه نوع کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی، شالی کاران برنج دانه متوسط مرغوب و پرمحصول با میزان 86 درصد بیشترین کارایی فنی و شالی کاران برنج دانه کوتاه با مقادیر 80 و 66 درصد به ترتیب بیشترین کارایی تخصیصی و کارایی اقتصادی را داشته اند. همچنین برای مدل عدم کارایی فنی در برنج کاران رقم دانه متوسط مرغوب هیچ متغیر معنادار آماری مشاهده نشد، اما متغیرهای سن کشاورز، سطح تحصیلات، تجربه، تعداد قطعات زمین، اندازه مزرعه و منبع تأمین آب از عوامل تأثیرگذار بر عدم کارایی رقم های دانه کوتاه و دانه متوسط پرمحصول بودند. عدم کارایی اقتصادی برای شالی کاران هر سه رقم برنج، مشاهده شد. همچنین، عوامل سن، تحصیلات، شغل غیر برنج کاری، اندازه مزرعه، مالکیت ماشین آلات و منبع تأمین آب، تأثبر معناداری بر کارایی اقتصادی نشان دادند. از طرف دیگر نتایج برآورد ریسک تولید نهایی نهاده ها نشان داد که نهاده های سطح زیر کشت، نیروی کار، کود نیترات برای برنج کاران رقم دانه کوتاه ریسک-فزاینده، عامل کود نیترات در برنج کاران رقم دانه متوسط مرغوب ریسک-کاهنده و نهاده نیروی کار برای برنج کاران رقم دانه متوسط پرمحصول ریسک-فزاینده می باشد. در روش dea، نتایج حاصل از مدل bcc حاکی از این است که شالی کاران رقم دانه متوسط مرغوب دارای بالاترین میانگین انواع کارایی فنی خالص (مدیریتی)، تخصیصی، اقتصادی و مقیاس به ترتیب با 87، 89، 77 و 96 درصد است. همچنین، بیشترین میزان استفاده ی نابهینه (ناکارا) از نهاده ها مربوط به سطح زیر کشت و سموم مصرفی به ترتیب با 74/39 و 73/34 درصد ناکارایی در استفاده از این نهاده ها بدست آمد. علاوه بر این، مقایسه یافته های دو روش sfa و dea نشان داد که میزان کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی بدست آمده از روش sfa از میزان کارایی برآورد شده به روش dea کمتر است. در پایان با توجه به نتایج و یافته های تحقیق، پیشنهادهایی جهت بهبود انواع کارایی شالی کاران ارقام تولید برنج منطقه، ارائه شد.

: مورچه های همزیست با شپشک آردآلود جنوب (.nipaecoccusviridis(new در باغ های مرکبات استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  شیما محمدی   محمد سعید مصدق

نام خانوادگی: محمدی نام: شیما شماره دانشجویی: 8720906 عنوان پایان نامه: مورچه های همزیست با شپشک آردآلود جنوب nipaecoccusviridis(new.)در باغ های مرکبات استان فارس استادراهنما: دکتر محمد سعید مصدق استاد مشاور: دکتر مهدی اسفندیاری درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: حشره شناسی دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: کشاورزی گروه: گیاه پزشکی تاریخ فارغ التحصیلی: 27/6/1390تعداد صفحه:219 کلید واژه ها: مورچه، همزیستی، شپشک آردآلود جنوبnipaecoccusviridis شپشک آردآلود جنوب nipaecoccusviridis(newstead) یکی از آفات مهم در باغ های مرکبات در استان فارس است. این شپشک روی قسمت های مختلف گیاه میزبان از جمله شاخه، برگ ها، میوه ها و ریشه های درختان مورد حمله تشکیل کلنی می دهد. این آفت با ترشح عسلک سبب جلب برخی از گونه های مورچه و در نتیجه ایجاد رابطه همزیستی میان خود و مورچه ها می گردد. مورچه ها از این عسلک تغذیه کرده و شپشک مذکور را در برابر دشمنان طبیعی حفظ می کنند و این امر تأثیر منفی در مبارزه بیولوژیک علیه این آفت دارد. با توجه به نقش مهم دشمنان طبیعی در کنترل شپشک آردآلود جنوب شناسایی مورچه های همزیست با این شپشک در باغ های مرکبات استان فارس موضوع این تحقیق قرار گرفت. برای این منظور مورچه های همزیست با شپشک مذکور طی سال های 1387 تا 1389 از درختان مرکبات شهر شیراز و شهرستان های جهرم، کازرون، داراب، قیر و کارزین، فیروزآباد و فسا طی بازدیدهای تصادفی از باغ های مرکبات جمع آوری گردید. در مجموع 30 گونه متعلق به 13 جنس و 3 زیرخانواده شناسایی گردید. از این تعداد 1 گونه برای دنیا و 8 گونه (*) برای فون ایران جدید بود. به جزءگونه polyrhachislacteipennis smith همه گونه ها برای اولین بار از استان فارس گزارش می شوند. این نتایج می تواند در مطالعات رفتاری و اکولوژیک روی مورچه ها در راستای بهبود کنترل بیولوژیک شپشک آردآلود جنوب استفاده گردد. با توجه به اینکه این تعداد گونه تنها به عنوان گونه های همزیست با شپشک آردآلود جنوب جمع آوری شده است به نظر می رسد با بررسی های جامع روی فون مورچه ها در استان فارس گونه های بیشتری یافت گردد. گونه های جمع آوری شده به تفکیک زیرخانواده به شرح زیر می باشد: i- myrmicinae: crematogaster antaris forel, aphaenogaster splendida roger*, monomorium destructor jerdon, monomorium abeillei andre, monomorium acutinode collingwood &agosti*, monomorium attenuatum n. sp., tetramorium chefteki forel, pheidole teneriffana forel, pheidole pallidula nylander, pheidole sculpturata mayr*, cardiocondyla emeryi forel*,cardiocondyla stambuloffii forel, cardiocondyla mauretanica forel, ii-formicinae: polyrhachis lacteipennis smith, camponotus lateralis olivier*, camponotus oasium forel, camponotus staryi pisarski, camponotus xerexes forel, lepisiota bipartite smith, lepisiota melas emery*, lepisiota niger dalla torre*, lepisiota sp.,paratrechina longicornis latreille, paratrechina vividula nylander, plagiolepis pallescens forel, plagiolepis barbara forel*, cataglyphis lividus andre, cataglyphis nodus brulle, iii- dolichoderinae: tapinoma erraticum latreilli, tapinoma simrothi krausse. در بخش دیگری از این تحقیق نمونه برداری از مورچه های همزیست با شپشک آردآلود جنوب روی 15 درخت در یک باغ 15 هکتاری هر دو هفته یک بار در طول یک سال و به طور مستمرانجام گرفت. 8 گونه مورچه همزیست با شپشک آردآلود جنوب جمع آوری و شناسایی گردید و مشاهده شد که کارگران مورچه های شناسایی شده در ردیف های منظم و جداگانه از روی زمین، لانه های موجود در شکاف تنه درختان، محل اتصال شاخه های درختان به زمین و یا اتصال علف های هرز روی درختان مرکبات تردد داشته و هم زمان با جمع آوری عسلک، از شپشک ها بشدت مراقبت و اقدام به جابجایی پوره های شپشک می کنند. تردد هم زمان 6 گونه مورچه روی یک درخت و تغذیه از عسلک مترشحه از شپشک مذکور نیز مشاهده شد. به نظر می رسد، میزان جمعیت و تردد مورچه ها در روی درختان بستگی کامل به وجود جمعیت شپشک دارد و به تدریج که جمعیت شپشک های درختی افزایش پیدا می کنند بر تعداد ستون ها و تراکم مورچه های تردد کننده افزوده خواهد شد. این مورچه ها قادرند به صورت همزیست با یکدیگر به طور هم زمان روی یک درخت فعالیت نمایند.

فون سن‏های جنس orius wolff (hem.: anthocoridae) در منطقه‏ ی یزد و بیولوژی سن orius albidipennis reuter با تغذیه از کنه‏‏ ی تارتن توت ‏فرنگی tetranychus turkestani (ugarov & nikolski)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  حسین حسن زاده   مهدی اسفندیاری

کنه‏ی تارتن توت‏فرنگیtetranychus turkestani (ugarov & nikolski) از آفات مهم گیاهان زراعی، جالیزی، سبزیجات و محصولات گلخانه‏ای در ایران می‏باشد. سن‏های جنس orius (hem.: anthocoridae) به عنوان شکارگرهای موثر کنه‏های تارتن شناخته شده‏اند. اولین گام در استفاده از این سن‏ها در کنترل بیولوژیک، شناسایی گونه‏ی مناسب و بررسی خصوصیات زیستی آنها می باشد. در این مطالعه فون سن‏های orius spp. روی محصولات مختلف کشاورزی در بخش‏هایی از استان یزد در سال‏های 1389 و 1390و بیولوژی سن غالب orius albidipennis در دماهای مختلف، همچنین واکنش تابعی تمامی مراحل رشدی سن با تغذیه از کنه‏ی t. turkestani بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد که گونه‏های 1- orius albidipennis (reuter)، 2- orius niger (wolff)، 3- orius pallidicornis (reuter)، 4- orius laevigatus (fiber) و 5- orius vicinus (ribaut) در مناطق بررسی شده فعالیت دارند. مطالعه‏ی بیولوژی سن o. albidipennis نشان داد که طول دوره‏ی رشد پیش از بلوغ این شکارگر در سه دمای 20، 25 و 30 درجه‏ی سانتی‏گراد با تغذیه از کنه‏ی t. turkestani به ترتیب برابر با 54/34، 82/16 و 68/11 روز برای سن ماده و 83/31 ، 1/16 و 89/11 روز برای سن نر بود. میزان مرگ و میر این حشره در سه دمای مذکور به ترتیب برابر با 30، 12/28 و 25/17 درصد بود. طول عمر حشرات ماده و نر در دو دمای 25 و 30 درجه سانتی‏گراد به ترتیب برابر با 22/26، 6/17 و 43/22، 22/13 روز بود. میزان تخم کل حشره ماده در دو دمای مذکور به ترتیب برابر 50 و 39 عدد تخم بود. نرخ ذاتی رشد (rm) این شکارگر در دو دمای مذکور به ترتیب برابر با 124/0 و 165/0 بود. همچنین طول دوره یک نسل o. albidipennis در دو دمای ذکر شده برابر با 59/23 و 375/16 روز بود. واکنش تابعی مراحل مختلف رشدی این سن روی مراحل بالغ کنه‏ی t. turkestani بررسی گردید. متوسط حداکثر میزان تغذیه‏ی مراحل سنین اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم پورگی و حشرات بالغ ماده و نر به ترتیب برابر با 6/9، 23، 8/34، 2/39، 1/48، 4/56 و 1/49 عدد کنه‏ی بالغ ماده بود. واکنش تابعی کلیه‏ی مراحل رشدی مطالعه شده (به جز مرحله‏ی پوره‏ی سن چهارم) از نوع دوم هولینگ بود. مرحله‏ی پوره‏ی سن چهارم واکنش تابعی از نوع سوم هولینگ را نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که سن شکارگر o. albidipennis دارای سازگاری بیشتری با شرایط منطقه می‏باشد و با توجه به غالبیت آن در استان یزد، به نظر می‏رسد که این گونه نامزد مناسبی جهت استفاده در ‏ پرورش انبوه و رهاسازی برای کنترل بسیاری از آفات در شرایط گلخانه‏ای و غیر گلخانه‏ای باشد. همچنین این سن شکارگر به عنوان یک عامل کنترل بیولوژیک توانایی لازم برای کنترل بیولوژیکی کنه‏ی تارتن t. turkestani را دارد.

زیست شناسی شپشک آردآلود صورتی maconellicoccus hirsutus (green) (hem.: pseudococcidae) روی ختمی چینی و شناسایی دشمنان طبیعی آن در استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  مریم السادات علیزاده   محمدسعید مصدق

شپشک آردآلود صورتی maconellicoccus hirsutus (green) یک تهدید اقتصادی جدی برای محصولات کشاورزی و غیرکشاورزی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری است که از استان های فارس، هرمزگان و سیستان و بلوچستان گزارش شده است. این آفت در بهمن 1388 روی درختچه های زینتی ختمی چینی hibiscus rosa-sinensis l. برای اولین بار در اهواز با جمعیت زیاد جمع آوری گردید.در این مطالعه زیست شناسی شپشک آردآلود صورتی در شرایط آزمایشگاهی در دماهای مختلف و در شرایط طبیعی روی ختمی چینی در اهواز بررسی شد. همچنین دشمنان طبیعی آفت شناسایی و تغییرات جمعیت آن ها و شپشک مذکور در دو منطقه در اهواز در سال های 91-1390 مطالعه شد. طول دوره های رشدی شپشک از تخم تا بلوغ در آزمایشگاه در رطوبت 5± 65% و دوره نوری 10:14، روشنایی: تاریکی و دماهای 2±20، 2±25، 2±30 و 2± 35 درجه ی سانتی گراد برای شپشک-های ماده به ترتیب 26/57، 95/30، 43/23 و 34/21، و برای شپشک های نر به ترتیب 94/56، 26/29 ، 46/21 و 9/19 روز محاسبه گردید. طول دوره ی بلوغ پیش از تخمگذاری در دماهای مذکور به ترتیب 52/15، 63/6، 7/5 و 2/7 روز تعیین شد. در دمای 15 درجه ی سانتی گراد هیچ تخمی تفریخ نگردید و مطالعه ی زیست شناسی در این دما مقدور نگردید. تعداد نسل های شپشک آردآلود صورتی در اهواز هفت نسل در سال تعیین شد. زمستان گذرانی آفت به صورت حالات مختلف رشدی در شکاف ها و زیر پوسته ی تنه و شاخه ی درختچه ها و در لابلای مواد مومی کیسه ی تخم، سپری گردید. در این مطالعه جمعاً پنج گونه کفشدوزک شکارگرscymnus syriacus marseul ، exochomus nigripennis (erichson)، nephus arcuatus kapour، hyperaspis polita weise ،h. vinciquerrae capra ، یک گونه بالتوریchrysoperla carnea steph.، زنبور پارازیتوئید anagyrus sp. به عنوان دشمنان طبیعی این شپشک، همچنین یک گونه پارازیتوئید لارو کفشدوزک homalotylus quaylei timberlake و سه گونه هایپرپارازیتوئید prochiloneurus aegyptiacus mercet،p. bolivari mercet و chartocerus sp. near kurdjumovi nikol’skaya جمع آوری شد. از بین نمونه های شناسایی شده، کفشدوزکh. vinciquerrae برای اولین بار از ایران و هایپرپارازیتوئیدهای p. aegyptiacus و p. bolivari برای اولین بار از خوزستان گزارش می شوند. بررسی تغییرات جمعیت شپشک نشان داد که شروع فعالیت شپشک آردآلود صورتی در سال های 91-1390 در محل های مورد نمونه برداری، از نیمه ی دوم فروردین ماه آغاز شد. کمی بعد از ظهور شپشک، دشمنان طبیعی نیز فعالیت خود را آغاز کردند. در این بررسی 10 گونه مورچه ی همزیست نیز متعلق به هفت جنس و سه زیرخانواده شناسایی شد. در بین دشمنان طبیعی شپشک، کفشدوزک n. arcuatus و زنبور anagyrus sp.دارای بیشترین فراوانی جمعیت بوده و احتمالا نقش مهمی در کنترل این آفت در منطقه بررسی شده دارند که پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری روی آن ها انجام گردد.

تنوع ژنتیکی جمعیت های کرم ساقه خوار sesamia nonagrioides (lef.) (noctuidae) در جنوب و جنوب غرب ایران توسط نشانگر rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا چراغعلی   محمد سعید مصدق

کرم ساقه خوار نیشکر sesamia nonagroides (lef.)یکی از آفات کلیدی مزارع نیشکر در استان خوزستان است که علاوه بر آن به ذرت و برنج نیز در استان های خوزستان و فارس خسارت می زند. این حشره همچنین آفت ذرت در جنوب اروپا بوده و از اسپانیا تا ترکیه پراکنده است. جهت پی بردن به میزان تنوع ژنتیکی در جمعیت های این حشره به منظور استفاده در برنامه های مدیریت آفت تحقیق حاضر انجام شد. به این منظور 4 جمعیت (لارو یا بالغ) به ترتیب از مزارع ذرت در شهرستان نورآباد و مزارع برنج در شهرستان فیروزآباد در استان فارس، همچنین مزارع نیشکر کشت و صنعت های امیرکبیر و هفت تپه در استان خوزستان و نیز یک جمعیت از مزارع ذرت شهر pontevedra در شمال غرب اسپانیا جمع آوری گردید. پس از استخراج دی ان ای از نمونه ها، تعداد 14 فرد از هر جمعیت توسط 8 آغازگر تصادفی 10 نوکلئوتیدی با نشانگر rapd بررسی شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای genalex 6.5 و ntsys 2.02 استفاده گردید. آغازگرهای مورد مطالعه جمعا 64 قطعه تولید کردند که همگی چند شکل بودند. شاخص فاصله ژنتیکی nei برای هر جفت از جمعیت ها محاسبه شد. کمترین مقدار این شاخص مربوط به دو جمعیت امیرکبیر و فیروزآباد (069/0) و بیشترین آن مربوط جمعیت های نورآباد و کشت و صنعت امیرکبیر (169/0) بود. فاصله ژنتیکی جمعیت اسپانیا تقریبا با همه جمعیت ها قابل ملاحظه و به طور میانگین 129/0 بود. تحلیل به مولفه های اصلی روی ماتریس فاصله ژنتیکی نی برای هر 5 جمعیت ساقه خوار s. nonagrioides و نیز تحلیل به مولفه های اصلی روی افراد جمعیت ها براساس ماتریس تشابه جاکارد انجام شد. با توجه به نتایج به طور کلی جمعیت های مختلف با یکدیگر فاصله ژنتیکی قابل ملاحظه ای داشتند و فقط جمعیت های امیرکبیر و فیروزآباد نسبت به دیگر جمعیت ها به یکدیگر بسیار نزدیک بودند. ضریب تشابه جاکارد به عنوان مناسب ترین ضریب برای ترسیم دندروگرام جمعیت های مورد بررسی به روشupgma انتخاب گردید. جهت تعیین میزان برازش دندروگرام حاصل از ماتریس تشابه جاکارد با داده ها، ضریب کوفنتیک محاسبه گردید که مقدار آن (86/0=r) بود و نشان از همبستگی بالا بین ماتریس تشابه جاکارد و دندوگرام حاصله داشت. بررسی وجود تنوع ژنتیکی در جمعیت های این حشره توسط تحلیل واریانس داده های مولکولی (amova) نشان داد که تفاوت ژنتیکی بین جمعیت ها معنی دار است به طوریکه 39 درصد از کل تنوع ژنتیکی موجود مربوط به تنوع بین جمعیت هاست و 61 درصد باقی مانده مربوط به تنوع درون جمعیت هاست. همچنین شاخص pt? برابر 393/0 (001/0 p-value<) بود که بیانگر تنوع قابل توجه و معنی دار بین جمعیت ها می باشد. به جز جمعیت های فیروزآباد و امیرکبیر که نسبت به دیگر جمعیت ها بسیار به هم نزدیک بودند، نتایج نشانگر فاصله ژنتیکی قابل توجه و میزان کم جریان ژنی بین جمعیت های مطالعه شده بود. به احتمال زیاد این مساله چنانکه توسط سایر محققین نیز اشاره شده است، به دلیل توانایی و تمایل کم این حشره به پراکنده شدن و پروازهای طولانی و مهاجرت حتی در فقدان موانع جغرافیایی می باشد. همچنین می تواند شاهدی بر بومی بودن این حشره در جنوب غربی ایران باشد. مدیریت صحیح این آفت نیاز به درک جریان ژنی بین جمعیت های هم بوم آن روی میزبان های گیاهی مختلف دارد که این امر در تحقیقات آینده می تواند مد نظر قرار گیرد.

فون سه زیر خانواده از شب پره های خانواده noctuidae در استان خراسان رضوی و مطالعه روابط آلومتری در گونه helicoverpa armigera (hübner, 1808)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد مهدی ربیعه   علی اصغر سراج

شب پره های خانواده noctuidae با بیش از 25000 گونه شناسایی شده، بزرگترین خانواده بالپولکداران را تشکیل می دهند. خانواده نوکتوئیده از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت زیادی دارد و لاروهای تعدادی از گونه های این خانواده جزء آفات مهم بسیاری از محصولات کشاورزی می باشند. مطالعه روی تنوع ساختمان دستگاه تناسلی حشرات مختلف منجر به شکل گیری فرضیاتی در خصوص روابط آلومتری در حشرات شد. آلومتری به معنی مقایسه رابطه بین اندازه یک قسمت از بدن با اندازه کل بدن در یک مرحله رشدی معین یک موجود زنده می باشد. به منظور بررسی فون شب پره های نوکتوئیده در استان خراسان رضوی نمونه برداری هایی طی 3 سال (1389-1391) و در تمام ماه های سال در مناطق با ارتفاع و پوشش های گیاهی مختلف انجام گرفت. به این منظور از روش های مختلف جمع آوری شامل انواع تله های نوری با طیف های مختلف، تله طعمه ای و همچنین جمع آوری و پرورش لاروها استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روابط آلومتری در گونه helicoverpa armigera (hübner, 1808) که از آفات مهم کشاورزی منطقه می باشد، تعداد 31 عدد نر از این گونه جمع آوری شده و طول اندام های بال جلو، ران پای جلو، ران پای عقب، ساق پای جلو، ساق پای عقب و نیز قسمتهایی از اندام جنسی شامل والو، اونکوس، تگومن، ادیاگوس و قطر ادیاگوس اندازه گیری شد. به منظور دستیابی به شاخصی برای اندازه بدن در گونه h. armigera از روش تحلیل مولفه اصلی استفاده شد. در مجموع 70 گونه و زیرگونه متعلق به 27 جنس از سه زیرخانواده noctuinae، hadeninae و plusiinae جمع آوری گردید که شامل 43 گونه و 6 زیرگونه از زیرخانواده noctuinae، 13 گونه و 2 زیرگونه از زیرخانواده hadeninae و 6 گونه از زیرخانواده plusiinae می باشد. از این تعداد یک گونه از جنسanagnorisma برای فون دنیا جدید می باشد. پنج گونه و دو زیرگونه برای اولین بار از ایران و 21 گونه برای اولین بار از استان خراسان رضوی گزارش می شوند. گونه های جدید برای ایران با دو ستاره و جدید برای استان با یک ستاره مشخص هستند. dichagyris flammatra ([denis & schiffermüller], 1775), *d. (dichagyris) tyrannus (bang-haas, 1912), *d. psammochroa (boursin, 1940), *d. amoena (staudinger 1891), d. (dichagyris) multicuspis (eversmann, 1852), *d. (dichagyris) candelisequa ([denis & schiffermuller), 1775], d. (dichagyris) humilis (boursin, 1940), d. (dichagyris) leucomelas brandt, 1941, d. (dichagyris) grisescens staudinger, 1879, *d. (dichagyris) celebrata (alpheraky, 1896), d. (dichagyris) forficula (eversmann, 1851), d. (dichagyris) truculenta khorassana brandt, 1941, *yigoga orientis (alpheraky, 1882), *euxoa (euxoa) conspicua (hübner, [1824]), *e. (euxoa) cos (hübner, [1824]), e. aneucta binaloudica brandt, 1941, *e. (euxoa) aquilina ([denis & schiffermüller], 1775), e. homicida (staudinger, 1900), e. difficillima draudt, 1937, e. (euxoa) basigramma hyrcana (corti, 1932), **e. sayvana varga & ronkay, 1998, e. sigmata kozhanchikov, 1928, e. clauda püngeler, 1906, *agrotis crassa (hübner, [1803]), a. exclamationis (linneaus, 1758), a. segetum ([denis & schiffermüller], 1775), a. ipsilon (hufnagel, 1766), rhyacia arenacea (hampson, 1907), chersotis firdussi (schwingenschuss, 1937), ch. alpestris ponticola (draudt, 1936), ch. ?juvenis staudinger, 1901, ch. larixia (guenée, 1852), ch. fimbriola raddei (christoph, 1877), **ch. curvispina boursin, 1961, **noctua fimbriata (schreber, 1795), *n. orbona (hufnagel, 1766), *spaelotis ravida ([denis & schiffermüller], 1775), s. demavendi (wagner, 1937), *s. deplorata (staudinger, 1896), *s. senna (freyer, 1829), xestia (megasema) c-nigrum (linnaeus, 1758), *xenophysa junctimacula (christoph, 1887), **eicomorpha firyuza ronkay, varga & hreblay, 1998, **eugnorisma cuneiferum varga and ronkay, 1994, e. eminens (lederer, 1855), e. insignata (lederer, 1853), *e. spodia (püngeler, 1900), **e. pontica deserta ronkay, varga and hreblay, 1998, tholera hylaris (staudinger, 1901), anarta (calocestra) dianthi (tauscher, 1809), a. (calocestra) trifolii (hufnagel, 1766), lacanobia (diataraxia) oleracea (linnaeus, 1758), *conisania (luteohadena) literata (fischer de waldheim, 1840), hecatera dysodea ([denis & schiffermuller], 1775), **hadena (hadena) compta armeriae (guenée, 1852), *h. (hadena) gueneei hostilis (püngeler, 1806), h. (anepia) perplexa ([denis & schiffermuller], 1775), mythimna (mythimna) vitellina (hübner, 1808), m. (pseudaletia) unipuncta (haworth, 1809), *m. (hyphilare) ferrago argyristis (fabricius, 1787), m. (hyphilare) l-album (linneaus, 1767), *leucania (leucania) punctosa (treitschke, 1825), *l. (acantholeucania) loreyi (duponchel, 1827), abrostola clarissa (staudinger, 1900), trichoplusia ni (hübner, 1803), *chrysodeixis chalcites (esper, 1789), macdunnoghia confusa (stephens, 1850), autographa gamma (linnaeus, 1758), cornutiplusia circumflexa (linneaus, 1767). نتایج این پژوهش نشان می دهد که گونه های متعلق به فون سه زیرخانواده مورد بررسی در استان خراسان رضوی عمدتا در ترکمنستان و افغانستان و به طور کلی در آسیای میانه انتشار دارند. به نظر می رسد استان خراسان رضوی به طور کلی غنای گونه ای بیشتری نسبت به بسیاری از مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران دارد. نسبت تعداد گونه های جمع آوری شده این زیرخانواده ها تقریبا مشابه با نسبت تعداد گونه های آن ها در اروپا و در تحقیقات مشابه در ایران می باشد. بررسی روابط آلومتری در گونهh. armigera نشان داد که مولفه اصلی اول در روش تحلیل مولفه اصلی بهترین شاخص برای اندازه بدن در این گونه است. تمام اندام های جنسی نسبت به شاخص اندازه بدن در گونه h. armigera دارای آلومتری منفی هستند و تمام اندام های غیرجنسی به جز ساق پای عقب نسبت به اندازه بدن دارای ایزومتری می باشند. ساق پای عقب در این گونه دارای آلومتری مثبت می باشد. این نتایج فرضیه "یک اندازه برای همه" را تایید می نماید. بر اساس این فرضیه در یک گونه، انتخاب جنسی منجر به برتری نرهای با اندازه استاندارد در اندام تناسلی (و نه بزرگتر یا کوچکتر) می شود. بنابراین در گونه h. armigera نیز نرهای با اندازه استاندارد در اندام تناسلی موفقیت تولید مثلی بیشتری نسبت به نرهای دیگر در افراد این گونه دارند. براساس فرضیه "آلومتری مثبت"، آلومتری مثبت ساق پای عقب در نرهای h. armigera ممکن است نتیجه عملکرد آن در این حشره به عنوان یک اندام ثانویه جنسی باشد. تایید این مساله نیاز به بررسی رفتارهای جنسی این حشره دارد.

بررسی اثرات مادری در شایستگی نتاج زنبور hym.:aphidiidae) lysiphlebus fabarum)، پارازیتوئید شته سیاه باقلا (hem.: aphididae) aphis fabae
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  پگاه نجف پور   مهدی اسفندیاری

تأثیر پارازیتوئید روی رشد جمعیت شته بستگی به الگوی انتخاب سن میزبان دارد، در نتیجه ترجیح سن میزبان در موفقیت کنترل بیولوژیکی شته¬ها از اهمیت زیادی برخوردار است. الگوهای ترجیح اغلب با توجه به وضعیت فیزیولوژیکی پارازیتوئید ماده شامل بارتخم، موفقیت تولیدمثلی قبلی و سن او متفاوتند. همچنین تصمیم¬های پارازیتوئید در انتخاب میزبان، ممکن است تحت تأثیر اندازه ماده کاوشگر قرار گیرد. اثرات مادری در پارازیتوئیدها از نظر تأثیر بر تصمیم¬های انتخاب میزبان و همچنین تأثیر بر شایستگی نتاج می¬توانند نقش مهمی را در روابط پارازیتوئید-میزبان و به‏کارگیری روش¬های کنترل انبوه ایفا کنند. فنوتیپ مادری یا محیط زندگی او میتواند روی فنوتیپ نتاج تاثیر گذار باشد، موضوعی که از آن به عنوان اثرات مادری نام برده میشود. در این مطالعه اثرات مادری (سن و اندازه) جمعیت ماده¬زای زنبور پارازیتوئید (hym.: aphidiidae) lysiphlebus fabarum روی شایستگی نتاج پرورش یافته در سنین مختلف پورگی شته سیاه باقلا (aphis fabae scopoli) و همچنین اثر سن و اندازه زنبور ماده روی ترجیح سن پورگی میزبان مورد ارزیابی قرار گرفت. تمامی آزمایش ها در دمای 1±21 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 70-60%، دوره نوری روشنایی به تاریکی 8:16 انجام شد. بر اساس نتایج به¬دست آمده از تأثیر اندازه و سن مادر بر ترجیح سن پورگی مشخص گردید که مادرهای جوان در مقایسه با افراد مسن توانایی بالاتری در پارازیته کردن پوره سن چهارم میزبان داشتند. زمانی¬که اثر سن و اندازه مادر روی نتاج حاصل از سنین اول، دوم و چهارم میزبان به طور جداگانه آنالیز گردید، در ارتباط با سنین مختلف، نتایج متفاوتی به¬دست آمد. مادرهای بزرگ جوان توانایی بالاتری در پارازیته کردن پوره سن دوم در مقایسه با زنبورهای مسن داشتند و مادرهای کوچک جوان، پوره سن چهارم را بیشتر از مادرهای مسن پارازیته کردند. بررسی اثر اندازه و سن مادر روی سن اول پورگی نشان داد که از مادرهای جوان کوچک، نتاجی با اندازه بدن و تخم¬های بزرگ¬تر، در مقایسه با مادرهای مسن، ظاهر شد. نتاج ظاهر شده از مادرهای جوان و کوچک، در مقایسه با مادرهای بزرگ، بزرگ¬تر و دارای تخم¬هایی با مساحت بیشتر بود، اما نتاج مادرهای مسن و بزرگ نسبت به نتاج مادرهای کوچک به بالغین بزرگ¬تر با تخم¬های بزرگ¬تر تبدیل شدند. مطالعات اثرات مادری در سن دوم پورگی میزبان نشان داد که نتاج مادرهای بزرگ جوان نسبت به مادرهای مسن، بزرگ¬تر و مساحت تخم آن¬ها نیز بیشتر بود. در خصوص اثرات سن و اندازه مادری روی نتاج حاصل از سن چهارم پورگی مشخص شد که مساحت تخم نتاج مادرهای جوان بیشتر از مادرهای مسن بود. در مادرهای جوان، مساحت تخم نتاج افراد کوچک بیشتر از افراد بزرگ بود. مطابق با نتایج این مطالعه مشخص گردید که زنبورهای جوان l. fabarum در مقایسه با افراد مسن توانایی بالاتری در پارازیته کردن سنین بالاتر میزبان داشتند ولی بدون در نظر گرفتن اثر اندازه و سن مادر، پوره¬های جوان ترجیح داده شدند. همچنین به طور کلی از این تحقیق می¬توان نتیجه گرفت که مادرهای جوان قادر به تولید نتاجی با شایستگی بالاتری بودند، اما اندازه مادر در شایستگی نتاج در مادرهای جوان و مسن متفاوت بود.

بررسی بیولوژی و واکنش تابعی کفشدوزک nephus arcuatus kapurروی شپشک آرد آلود پنبه phenacoccus solenopsis tinsley.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  اعظم فروزان   پرویز شیشه بر

شپشک آردآلود پنبه phenacoccus solenopsis tinsley (hemiptera: pseudococcidae) یکی از آفات مهم گیاهان خانواده malvaceae است که اخیرا روی ختمی¬چینی در استان خوزستان خسارت شدیدی ایجاد نموده است. میانگین طول دوره رشد پیش از بلوغ شپشک ماده در سه دمای 25، 30 و 35 درجه سلسیوس (رطوبت نسبی 5±65 و طول دوره روشنایی: تاریکی 14:10) به¬ترتیب 02/19، 6/16 و54/13روز بود. میانگین میزان مرگ و میر پیش از بلوغ در سه دمای مذکور بهترتیب 94/26، 72/32 و 12/39 درصد بود. در سه دمای فوق میانگین طول عمر شپشک ماده به ترتیب 94/41، 8/33 و 6/26 روز، میانگین تعداد پوره روزانه 9/13، 06/12 و 12/15 عدد، میانگین تعداد پوره کل 68/389، 23/318 و 45/214 عدد، میانگین نسبت جنسی 71، 70 و 89 درصد و نرخ ذاتی رشد 157/0، 181/0 و 207/0 تعیین شد. بهترین دما برای تولید مثل شپشک 35 درجه سلسیوس بود. هم¬چنین زیست شناسی کفشدوزک nephusarcuatus kapur روی این شپشک در سه دمای 25، 30 و 35 درجه سلسیوس مطالعه گردید. میانگین طول دوره رشد پیش از بلوغ و هم¬جنین میانگین میزان مرگ و میر پیش از بلوغ کفشدوزک با تغذیه از شپشک آردآلود پنبه در سه دمای فوق به ترتیب 75/28، 85/18 و 68/14روز و 33/36، 41/33 و 33/49 درصد بود. در سه دمای مذکور میانگین طول عمر کفشدوزک ماده ، میانگین تعداد تخم روزانه، میانگین تعداد تخم کل و نرخ ذاتی رشد کفشدوزک به ترتیب 76/84، 3/99 و 46/61 روز،79/7، 71/6 و 72/3 عدد تخم، 5/384، 3/585 و 00/126 عدد تخم،09923/0، 13519/0و 15064/0 بود. بهترین دما برای رشد و تولید مثل این کفشدوزک 35 درجه سلسیوس بود. واکنش تابعی کفشدوزک ماده n. arcuatus روی پوره سن اول و سن سوم پورگی شپشک از نوع سوم هولینگ بود و واکنش تابعی روی پوره سن دوم و شپشک ماده از نوع دوم هولینگ بود. در کل نتیجه گیری می¬شود که این کفشدوزک پتانسیل کافی برای کنترل شپشک آردآلود پنبه را دارد و می-تواند در یک پرژه کنترل بیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرد.

فون سخت بالپوشان خانواده carabidae در شهرستان جیرفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  لیلا عادلی   محمدسعید مصدق

سخت بالپوشان خانواده carabidae یا سوسک های زمینی یکی از شناخته شده ترین خانواده های سخت بالپوشان هستند. بسیاری ازآنهاشکارگران قابل توجهی برای آفات عمومی انواع محصولات هستند. باتوجه به وسعت و تنوع طبیعی شهرستان جیرفت به خصوص مناطق کشاورزی، در این تحقیق فون سخت بالپوشان carabidae در مناطق مختلف کشاورزی شهرستان جیرفت بررسی شد. به این منظور از روش های مختلفی از قبیل جمع آوری با دست، تله گودالی و تله نوری استفاده شد. در مجموع 30 گونه و زیرگونه از 21 جنس و 10 زیرخانواده از سخت بالپوشان carabidae در این شهرستان جمع آوری گردید. اکثر گونه ها توسط تله گودالی جمع آوری شدند. در این بین یک گونه از جنس acinopus برای دنیا جدید بود. گونه های شناسایی شده به شرح زیر بوده و گونه های جدید برای استان کرمان با یک ستاره مشخص هستند. subfamily carabinae: calosoma (caminara) olivieri dejean, 1831, calosoma (campalita) maderae fabricius, 1775*; subfamily cicindelinae: lophyra (lophyra) histrio tschitscherine, 1903, myriochila (myriochila) melancholica fabricius, 1798*; subfamily scaritinae: scarites (distichus) planus bonelli, 1813, scarites (scarites) proceruseurytus fischer von waldheim, 1828, scarites (parallelomorphus) terricola bonelli, 1813*; subfamily trechinae: trechus (trechus) quadristriatus schrank, 1781*, bembidion (ocydromus) atlanticum megaspilum walker, 1871*, bembidion (synechostictus) moschatum peyron, 1858*, bembidion (bembidionetolitzkya) peliopterum chaudoir, 1850*, tachyura frischi coulon & felix, 2009*; subfamily brachininae: brachinus (cnecostolus) bagdatensis pic, 1902*, pheropsophus (stenaptinus) arabicus arrow, 1901; subfamily pterostichinae: poecilus (ancholeus) wollastoni wollaston, 1854*, amara (bradytus) apricaria paykull, 1790*; subfamily callistinae: chlaenius (amblygenius) dimidiatus chaudoir, 1842*; subfamily harpalinae: harpalus (pseudoophonus) rufipes degeer, 1774, harpalus (cryptophonus) tenebrosus dejean, 1829*, harpalus (harpalus) metallinus menetries, 1836*, acinopus sp.*, ophonus sp.*; subfamily platyninae: calathus (neocalathus) cinctus motschulsky, 1850, calathus (calathus) syriacus chaudoir, 1863*; subfamily lebiinae: lebia (lamprias) festiva faldermann, 1836*, platytarus faminii dejean, 1826*, apristus reticulatus schaum, 1857*, syntomus fuscomaculatus motschulsky, 1844*, syntomus lateralis motschulsky, 1855*, tetragonoderus (tetragonoderus) intermedius solsky, 1874*. نمونه برداری در دو منطقه دشت گرمسیر جیرفت و کوهستان سردسیر ساردوئیه در شهرستان جیرفت انجام شد و در کل تنوع گونه ای این دو منطقه با فاصله 75 کلیومتر با هم متفاوت بود. از بین همه گونه-هاpheropsophus (stenaptinus) arabicus دارای بالاترین تراکم در جمع آوری ها بود. در باغ خرماو پرتقال در جیرفت بیشترین تعداد گونه جمع آوری شد.درساردوییه نیز بیشترین تعداد گونه درباغ گیلاس و زردالو جمع آوری شد. گونه های s.planus،c.olivieri و h. rufipes جمع آوری شده در این تحقیق، در بیشتر تحقیقات فونستیک که درایران روی خانواده carabidae انجام شده نیز گزارش شده است. از آنجا که مدیریت زیستگاه نقش مهمی را در حفاظت سوسک های زمینی ایفا می کند، ایجاد پناهگاه مناسب در مزرعه برای این گونه حشرات و سم پاشی نکردن این پناهگاهها جهت افزایش تنوع زیستی و حفاظت گونه ها در برابر شرایط محیطی پیشنهاد می شود.

بخشی از فون شب پره های خانواده noctuidae در مناطق کوهستانی استان های خوزستان و فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1394
  بهناز روان   مهدی اسفندیاری

شب پره های خانواده noctuidae s.l. با بیش از 25 هزار گونه شناسایی شده، بزرگترین خانواده بال پولکداران را تشکیل می دهد. نوکتوئیده ها شامل شماری از آفات محصولات اقتصادی می باشند. به منظور شناسایی گونه های سه زیرخانواده xyleninae، noctuinae و hadeninae در استان خوزستان و فارس نمونه های جمع آوری شده در طی سال های (1390-1392) که متعلق به ماه های مختلف سال و مناطق با ارتفاع و پوشش گیاهی متفاوت بود مطالعه شد. ابزار جمع آوری شب پره ها تله نوری بود. در این تحقیق در مجموع 44 گونه و زیر گونه متعلق به 16 جنس شناسایی گردید که شامل 20 گونه از xyleninae، 15 گونه و یک زیر گونه از noctuinae و 9 گونه از hadeninae می باشد. گونه ی apamea damascene zilli, varga & ronkay, 2009 از زیرخانواده xyleninae برای اولین بار از ایران گزارش می شود. همچنین در بین نمونه های شناسایی شده 25 گونه برای اولین بار از استان خوزستان و 7 گونه برای اولین بار از استان فارس گزارش می شوند. گونه های جدید برای استان خوزستان با علامت (*) و گونه های جدید برای استان فارس با علامت (x) و گونه هایی که برای هر دو استان جدید می باشند با علامت (x*) مشخص شده اند. xyleninae: *caradrina (boursinidrina) wiltshirei (boursin, 1936), *caradrina (bousinidrina) stenoptera (boursin, 1939), *caradrina (paradrina) atriluna guenée, 1852, caradrina (paradrina) clavipalpis (scopoli, 1763), *caradrina (eremodrina) zernyi (boursin, 1936), *caradrina (eremodrina) eremocosma (boursin, 1937), *caradrina (levantrina) bodenheimeri (draudt, 1934(, spodoptera littoralis (boisduval, 1833), spodoptera exigua (hübner, 1808), *apamea maraschi (draudt, 1934), **apamea damascena zilli, varga & ronkay, 2009, xsesamia cretica (lederer, 1857), sesamia nongrioides (lefèbvre, 1827), *maraschia grisescens osthelder, 1933,* agrochola lychnidis (denis & schiffermüller, 1775), *dicycla oo (linnaeus, 1758), *xaporophyla (phylapora) nigra (haworth, 1809), *aporophyla (phylapora) canescens (duponchel, 1826), pseudenargia deleta (osthelder, 1933), *polymixis colluta (draudt, 1934), noctuinae: *dichagyris leucomelas brandt, 1941, dichagyris squalorum (eversmann, 1856(, *dichagyris forficula (eversmann, 1851), *dichagyris flammatra (denis &schiffermüller, 1775), x*dichagyris singularis (staudinger, 1877), *dichagyris forcipula (denis & schiffermüller, 1775), *dichagyris signifera farsistana )brandt, 1938), agrotis segetum (denis & schiffermüller, 1775), agrotis trux (hübner, 1824), agrotis puta (hübner, 1803), agrotis ipsilon (hufnagel, 1766), agrotis spinifera (hübner, 1808), agrotis (powellinia) lasserrei (oberthür, 1881), noctua pronuba (linnaeus, 1758), *xestia cohaesa (herrich-sch?ffer, 1849), hadeninae: *mythimna vitellina (hübner, 1808), mythimna (pseudaletia) unipuncta (howrth, 1809),x *mythimna (hyphilare) ferrago (fabricius, 1787), mythimna (hyphilare) l-album (linnaeus, 1767), xmythimna (hyphilare) congrua (hübner, 1817), *x leucania herrichii herrich-sch?ffer, 1849, leucania zeae (duponchel, 1827), x*leucania putrescens (hübner, 1824), leucania (acantholeucania) loreyi (doponchel, 1827). نتایج این پژوهش نشان می دهد که فون خوزستان بدلیل بررسی کمتر، ناشناخته های بسیار بیشتری نسبت به فارس دارد. همچنین ترکیب کلی گونه ها مشابه فون سایر مناطق زاگرس می باشد. پیشنهاد می شود بررسی های بیشتر در این مناطق از جمله توسط تله طعمه ای و نیز بررسی مراحل نابالغ انجام گردد.

تحلیل نشست ناشی از حفر تونل مترو و تأثیر آن بر روی سازه های زیر سطحی (مطالعه موردی : زیرگذر خیابان زند شیراز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1387
  مهدی اسفندیاری   اسحاق نمازی

چکیده ندارد.

فون شب پره های خانواده noctuidae در مزارع نیشکر استان خوزستان و مطالعه مرفومتریک جمعیت های جغرافیایی و میزبانی sesamia nonagrioides (lefèbvre) (lep.: noctuidae) در جنوب و جنوب غربی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1388
  مهدی اسفندیاری   محمد سعید مصدق

خانواده noctuidae با حدود 25 هزار گونه بزرگترین خانواده راسته بالپولکداران می باشد. این خانواده شامل تعداد بسیار زیادی از آفات محصولات کشاورزی است. یکی از این آفات ساقه خوار sesamia nonagrioides (lef.) است که از آفات مهم نیشکر، ذرت و برنج در استان خوزستان و فارس می باشد. با وجود اهمیت زیاد خانواده نوکتوئیده، تاکنون مطالعه جامعی روی فون این خانواده در استان خوزستان صورت نگرفته است. به منظور بررسی فون نوکتوئیده در مزارع نیشکر خوزستان، نمونه برداریهایی بمدت 2 سال (1386-1387) و بطور شبانه، با استفاده از تله نوری در چهار کشت و صنعت امیرکبیر، فارابی، کارون و امام خمینی (شعیبیه)، انجام پذیرفت. همچنین به منظور مطالعه مرفومتریک تنوع ژنیتالیای نر جمعیتهای مختلف جغرافیایی و میزبانی ساقه خوار s. nonagrioides نمونه برداری هایی در سال 1386 در استان خوزستان از کشت و صنعت امیرکبیر و کشت و صنعت کارون روی نیشکر، کشت و صنعت کارون روی ذرت، بهبهان روی ذرت و در استان فارس از فیروزآباد روی برنج و نورآباد روی ذرت انجام شد. نمونه برداری بصورت جمع آوری لاروهای سنین بالا از گیاهان آلوده و پرورش آنها تا بلوغ بود. والو سمت راست از ژنیتالیای داخلی و دیورتیکولوم پشتی وسیکا از ژنیتالیای خارجی جهت مطالعه از نظر شکل و اندازه به روش مرفومتریک هندسی لندمارک گذاری شد (والو 20 لندمارک و دیورتیکولوم وسیکا 7 لندمارک). پس از انجام تحلیل relative warp، داده های ژنیتالیای داخلی و خارجی بطور جداگانه توسط تحلیلهای یک و چند متغیره آماری بررسی شد. در نتیجه بررسی فون نوکتوئیده در مزارع نیشکر خوزستان، تعداد 50 گونه نوکتوئیده متعلق به 10 زیرخانواده جمع آوری و شناسایی گردید. از این تعداد یک زیرگونه و 5 گونه برای فون ایران جدید می باشد که به ترتیب عبارتند از: drasteria kabylaria kabylaria (bang-haas, 1906), grammodes boisdeffrii (oberthür, 1876), dysmilichia flavonigra (swinhoe, 1884), mythimna congrua (hübner, [1817]), archanara ?polita (walker, 1865), hadula vassilinini o. bang haas, 1927 همچنین ماده گونه اخیر برای اولین بار در دنیا توصیف می شود. تعداد گونه های جمع آوری شده به تفکیک زیرخانواده عبارتند از: catocalinae 14 گونه، hadeninae 9 گونه، xyleninae 8 گونه، noctuinae 6 گونه، heliothinae 3 گونه، acontiinae 3 گونه، plusiinae 3 گونه، amphipyrinae 2 گونه، hypeninae و rivulinae هر کدام یک گونه. فهرست گونه ها به شرح زیر می باشد: rivula tanitalis rebel, 1912 (rivulinae), zekelita ravalis (herrich-sch?ffer, 1851) (hypeninae), lygephila (tathorhynchus) exsiccata (lederer, 1855), acantholipes regularis (hübner, [1813]), drasteria flexuosa (ménétriés, 1848), d. kabylaria kabylaria (bang-haas, 1906), pericyma squalens lederer, 1855, rhabdophera arefacta (swinhoe, 1884), heteropalpia vetusta (walker, 1865), pandesma robusta (walker, 1858), clytie delunaris (staudinger, 1889), c. terrulenta terrulenta (christoph, 1893), c. sancta (staudinger, 1898), dysgonia torrid (guenée, 1852), grammodes bifasciata (petagna, 1787), g. boisdeffrii (oberthür, 1876) (catocalinae), trichoplusia ni (hübner, [1803]), thysanoplusia daubei (boisduval, 1840), cornutiplusia circumflexa (linnaeus, 1767) (plusiinae), acontia lucida (hufnagel, 1766), a. (emmelia) trabealis (scopoli, 1763), dysmilichia flavonigra (swinhoe, 1884) (acontiinae), boursinia deceptrix (staudinger, 1900), catamecia minima jordana staudinger (amphipyrinae), 1898, heliothis peltigera ([denis & schiffermüller], 1775), h. nubigera herrich-sch?ffer, 1851, helicoverpa armigera (hübner, [1808]) (heliothinae), spodoptera exigua (hübner, [1808]), s. littoralis (boisduval, 1833), caradrina clavipalpis (scopoli, 1763), eremohadena (=pseudohadena) coluteae (bienert, 1869), sesamia cretica lederer, 1857, s. nonagrioides (lefèbvre, 1827), nonagria puengeleri pringlei (wiltshire, 1958), archanara ?polita (walker, 1865) (xyleninae), hadula vassilinini o. bang haas, 1927, h. trifolii (hufnagel, 1766), cardepia sociabilis socialis hacker, 1998, lacanobia praedita (hübner, [1809-1813]), mythimna unipuncta (haworth, 1809), m. congrua (hübner, [1817]), leucania zeae (duponchel, 1827), l. palaestinae staudinger, 1897, l. loreyi (duponchel, 1827) (hadeninae), agrotis lasserei (oberthür, 1881), a. segetum ([denis & schiffermüller], 1775), a. puta (hübner, [1803]), a. ipsilon (hufnagel, 1766), a. spinifera (hübner, [1808]), noctua pronuba (linnaeus, 1758) (noctuinae). نتایج تحلیل مرفومتریک هندسی وجود اختلاف معنی دار در شکل و نیز اندازه ژنیتالیای خارجی و داخلی جمعیت های مورد بررسی را نشان داد. تفاوتهای بین جمعیت ها در ژنیتالیای خارجی و داخلی تقریباً مشابه بود و بصورت گرافیکی به تصویر کشیده شد. اندازه ژنیتالیای خارجی و داخلی بطور معنی داری در جمعیت جمع آوری شده از روی برنج کوچکتر از سایر جمعیت ها بود که احتمالاً بیانگر تاثیر ساقه باریک برنج به عنوان یک فشار محیطی نسبت به ساقه های بزرگتر ذرت و نیشکر می باشد. لذا ذرت و نیشکر به دلیل اجازه رشد بیشتر به حشره و بزرگتر شدن اندازه آن می توانند میزبان های مرجح برای رشد و نمو s. nonagrioides باشند. این نتایج بیانگر تاثیر احتمالی میزبان و شرایط آب و هوایی در تنوع مرفولوژی ژنیتالیای ساقه خوار s. nonagrioidesاست. تنوع مرفولوژیک موجود احتمالاً نشانه ای از تفاوت های بیولوژیک در جمعیت های مختلف این آفت نیز می باشد.

بررسی علایق، انتظارات و میزان رضایت دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های دولتی بزرگسالان نواحی ششگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد در زمینه اوقات فراغت در سال تحصیلی 1376-1377
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 1377
  رضا مرید سادات   ملیحه آشتیانی

در جوامع کنونی به موازات رشد تکنیک و پیشرفت صنعت ، به تدریج نقش انسان کاهش می یابد و ماشین جایگزین آن می شود، در نتیجه میزان ساعات اشتغال به کار انسان کاهش می یابد، این تقلیل منجر به پیدایش فرصت های اضافی جدیدی میگردد که اصطلاحا اوقات فراغت نامیده می شود، بدیهی است این اوقات از دلپذیرترین امور برای آدمی است که غالبا صرف تجدید قوا و به دست آوردن تجربیات جدید و نیز موجب کاهش خستگی، دلتنگی و افسردگی و سبب رشد و توسعه ظرفیتهای جسمی و روحی فرد شده و لذا یکی از ضروریات نیاز جسمی و روانی انسان یه شمار می رود. با توجه به اینکه بشر امروزه بیش از هر زمان دیگری دارای اوقات فراغت است و این اوقات نیز پیوسته رو به افزایش است و از آنجائیکه بسیاری از تبه کاریها، ستیزه جوییها و انحرافات در ایام فراغت و بیکاری روی میدهد، لذا سهل انگاری و عدم توجه به این امر ممکن است باعث به تباه کشاندن جامعه گردد، همچنین در کشور ما که بیش از نیمی از جمعیت را نوجوانان بزرگسالان جوان و تشکیل میدهند، لازم است جهت این قشر عظیم با توجه به تعداد و تاثیرشان در سازندگی جامعه سرمایه گذاری شود در این سرمایه گذاری، اولویت دادن به اوقات فراغت و برنامه ریزی صحیح برای آن حائز اهمیت است .

احیا مجدد قلب و ریه
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی 1365
  مهدی اسفندیاری

چکیده ندارد.