نام پژوهشگر: رقیه کشاورز
رقیه کشاورز علیرضا فضلعلی
یک خشک کن بستر سیالی حاوی ذرات خنثی با منبع حرارتی مادون قرمز جهت انجام آزمایشات استفاده شده است .گلوله های شیشه ای به عنوان ذرات خنثی جهت مطالعه سنتیک خشک شدن مکعبهای کدو مورد استفاده قرار گرفت .اثر سرعت هوای ورودی، دمای هوا، میزان جرم ماده خنثی و توان مادون قرمز اعمالی بر سنتیک خشک شدن مطالعه شد .مدلی ریاضی جهت توصیف فرآیند و همچنین روابطی تجربی جهت پیش بینی خواص فیزیکی توده کدو در هنگام خشک شدن ارائه گردید . نتایج حاصل بیانگر آنست که حضور ذرات خنثی سبب افزایش میزان شدت خشک شدن ، افزایش دمای هوای ورودی سبب افزایش میزان شدت خشک شدن ، افزایش سرعت هوای ورودی به دلیل اثر سرمایش آن در سطح جسم سبب کاهش شدت خشک شدن و افزایش توان مادون قرمز اعمالی سبب افزایش میزان خشک شدن می گردد . با استفاده از ذرات خنثی در هنگام خشک شدن می توان فرآیند خشک شدن را در دمای پایین تری انجام داد و به ذخیره انرژی کمک نمود .
رقیه کشاورز شهرزاد شاوردی
این پژوهش با هدف بررسی سوره انعام و استخراج اصول و شیوه های تربیتی آن و ارائه راهکارهای عملی در عرصه تعلیم و تربیت با نظر به اصول و روشها بوده است . در این تحقیق که از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است، شیوه تحلیل داده ها به صورت کیفی است و بر پایه آن ، با جستجو در آیات سوره انعام با تکیه بر تفاسیر قرآن از جمله : تفسیر المیزان ، نمونه ، مجمع البیان ،تفسیر بیان و تفسیر مشکوه و دیگر کتب مربوطه مراجعه به پایان نامه ها و مقالات مرتبط با موضوع تحقیق ، ابتدا در زمینه محتوای این سوره شناخت لازم حاصل شده و در گام بعدی با نگاهی تحلیلی استلزامات تربیتی این سوره در راستای اصول و شیوه های تربیتی استخراج گردیده است و سپس پاسخ سئوالات ، از آیات به همراه تحلیل مقتضی ارائه گردیده است . از آنجا که اصول به مبانی تکیه دارند ، روشها نیز بر اصول مبتنی هستند . یافته های این تحقیق شامل : 6 مبنای تربیتی ، 7 اصل تربیتی و 14 روش تربیتی می باشد . ما در بخش اصول تربیتی متناظر با آیات سوره انعام به اصل تحول درونی مطابق مبنای تغییر ظاهر و تحول باطن ، اصل تذکر مطابق مبنای آشنایی و بیگانگی با خدا ، اصل عدل منطبق با مبنای تطور وسع آدمی ، اصل آراستگی و فضل با مبنای جذبه حسن و احسان ، اصل مسئولیت مطابق مبنای مقاومت و تأثیر گذاری شرایط بر انسان و اصل اصلاح شرایط متناظر با مبنای تأثیر شرایط بر انسان با تکیه بر آیات سوره اشاره داشته ایم . در بخش روشها ، از روش های اعطای بینش و دعوت به ایمان منشعب از اصل تحول درونی؛ روش عبرت آموزی و یادآوری نعمتها طبق اصل تذکر ؛ روشهای انذار ، مجازات به قدر خطا و تکلیف به قدر وسع مطابق اصل عدل ؛ روش تزیین کلام طبق اصل آراستگی ؛ روشهای مبالغه در پاداش و، تبشیر و توبه منشعب از اصل فضل؛ روشهای مواجهه با نتایج اعمال و ابتلا مطابق اصل مسئولیت و روش اسوه سازی طبق اصل اصلاح شرایط با نظر به آیات سوره مبارکه انعام سخن گفته ایم و در پایان مطابق با مبانی ، اصول و شیوه ها ، راهکارهای تربیتی برای پیشبرد نظام تعلیم و تربیت ارائه نموده ایم .
رقیه کشاورز صدراله خسروی
چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه خودادراکی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و معلول جسمی- حرکتی با دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش، علی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان عادی، دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان معلول جسمی حرکتی شهرستان مرودشت که در مقطع راهنمایی در سال تحصیلی91-1390 مشغول به تحصیل بودند. نمونه های مورد بررسی شامل : 60 نفر دانش آموز معلول جسمی – حرکتی دختر و پسر، 60 نفر دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر و 60 نفر دانش آموز عادی پسر و دختر بودند که به صورت روش نمونه گیری در دسترس، از بین مدارس عادی و استثنایی و همچنین از بین تحت پوششیان اداره بهزیستی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، ازپرسشنامه خودادراکی نوجوانان هارتر(1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری t مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل واریانس دو راهه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که بین خود ادراکی دانش آموزان معلول جسمی- حرکتی با دانش آموزان عادی تفاوت معنی دار وجود دارد .همچنین تفاوت معنی داری بین خودادراکی دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی بدست آمد ولی این تفاوت بین دانش آموزان معلول جسمی و عقب مانده ذهنی آموزش پذیر معنی دار نبود. تعامل بین جنسیت و گروه به سطح معنی داری نرسیده است. بدین معنی که میزان خود ادراکی هر سه گروه ، هر دو جنس را به یک میزان تحت تأثیر قرار می دهد. بین ابعاد خودادراکی (شایستگی اجتماعی، شایستگی تحصیلی، خود ارزشمندی کلی)، تفاوت معنی داری در سه گروه وجود داشت. کلید واژگان: خودادراکی،عقب مانده ذهنی آموزش پذیر،معلول جسمی-حرکتی
رقیه کشاورز نفیسی شادی
اگر چه برخی از تفاسیر قدیمی، مهجور مانده است و تفاسیر جدیدی با رویکردهای مختلف بر سر کار آمده اند، اما بسیاری از این تفاسیر بر پای? تفاسیر قدیمی شکل گرفته است. تفاسیر قدیم از این جهت که می تواند سیر تحول و تکامل تفاسیر را نشان دهد دارای ارزش است. از برجسته ترین تفاسیر قدیمی، تفسیر شیخ طوسی و فخر رازی است. یکی از مهم ترین مباحثی که در تفاسیر از گذشته تا کنون به آن پرداخته شده است مبحث داستان ها است، از مهم ترین داستان ها، قص? حضرت یوسف (ع) است. در گذشته مبحث داستان به صورت مستقل مطرح نبوده است اما مفسران قدیمی به صورت بسیار مفصل ذیل تفسیر آیات آن را به بحث و بررسی گذاشته اند. مبحث داستان ها در دور? معاصر نمودی جدید به خود گرفته است، و به لحاظ ادبی هنری و عناصر داستانی بسیاری مطرح شده است، سور? یوسف نمونه ای مطلوب برای بررسی عناصر داستانی است. مروری بر مهم ترین عناصر داستان از جمله شخصیت، زمان، مکان، در تفسیر تبیان و تفسیر کبیر با توجه به داستان حضرت یوسف نشان می دهد که هر چند شیخ طوسی و فخر رازی، چنین عناوینی را به کار نبرده اند، اما شیوه های مختلف این مفسران در تبیین عناصر داستانی می تواند حاوی این نکته باشد که این مفسران نیز در تبیین این عناصر همت فراوان نشان داده اند. رویکرد فخر رازی و شیخ طوسی در تحلیل این عناصر یک دست نیست؛ به حسب ظاهر فخر رازی بیشتر به بررسی عناصر داستانی توجه دارد. شیخ طوسی سیاق و گفتگوهای رد و بدل شده میان افراد داستان را، در فهم خصوصیات ظاهری از جمله سن افراد موثر می داند، بلکه از نظر فخر رازی گفتگو و تقدم و تأخر گفتگو، راه را در تحلیل شخصیت و افکار و احساس و واکنش افراد در برابر حوادث فراهم می کند. همچنان که در بررسی عنصر مکان و زمان، نیز به اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان بسیار توجه دارد، این رویکردهای فخر رازی با آن چه نزد معاصران دربار? عناصر داستانی مرسوم است کاملاً منطبق است. اما شیخ طوسی بسیاری از این مباحث را حول بحث های لغوی پرورانده است. اما یادداشت هایی اتفاقی که در مورد اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان در آن مندرج است نیز روش کار شیخ طوسی را جالب توجه نشان می دهد. با این همه، روشی که شیخ طوسی و فخر رازی نیز در تحلیل داستان در تفاسیر خود به کار گرفته اند با توجه به ظاهر و باطن آیه است، که این تلاش آن ها در چند روش عقلی، استنادات قرآنی و روایی خلاصه می شود. مباحث عقلی این دو تفسیر بسیار گسترده است، که خود به چند روش ادبی، توجه به گفتگوها و توجه به رابط? علی و معلولی قابل تقسیم است. در قسمت روایات بیش از همه بحث اسرائیلیات است. در تفسیر تبیان بسیاری از اسرائیلیات وجود ندارد و مواردی هم که وجود دارد مفسر در برابر اسرائیلیات سکوت اختیار کرده است. به طور قطع، این سکوت را نمی توان حمل بر پذیرفتن او در برابر اسرائیلیات کرد، در صورتی که در تفسیر فخر رازی اسرائیلیات به وفور یافت می شود. که فخر رازی برخی از این اسرائیلیات را مقبول می داند. شیخ طوسی و فخر رازی هر دو به نقد روایات اسرائیلی نیز پرداخته اند. در نقادی داستان های اسرائیلی، شیخ طوسی و فخر رازی بیش از همه به عصمت انبیاء و سیاق و ظاهر آیات توجه دارند. هر چند، در کنار این موارد شیخ طوسی توجه به روایات ائمه معصومین را نیز در نقد اسرائیلیات فراموش نمی کند. اهداف قصه نیز از مهم ترین مباحثی است که مفسران در تحلیل قصه به آن توجه داشته اند، و به نقش هدایتی قصه نیز در زندگی بشر توجه نشان داده اند، اهداف قصه با شرایط زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) پیوندی ناگسستنی دارد. بعضاً مفسران از جمله شیخ طوسی به ویژه فخر رازی نیز به این رابطه توجه داشته اند. فضای نزول، سبب نزول می تواند ما را به این اهداف قصه رهنمون سازد. بیان قدرت خداوند، عبرت گیری، تسلی خاطر پیامبر، اثبات حقایق دینی و ... با تأسّی از شرایط نزول می توان جزء مهم ترین اهداف قصه به شمار آورد. بسیاری از این اهداف در داستان حضرت یوسف به عنوان بهترین قصه وجود دارد. واژگان کلیدی: داستان های قرآن، داستان حضرت یوسف، عناصر داستانی، اهداف قصه، روش شیخ طوسی، روش فخر رازی.