نام پژوهشگر: محمد سبزی
محمد سبزی محمد ابراهیمی
این پایان نامه با نظریه ی سیستم های دینامیکی فازی با استفاده از مفهوم اتم ها در یک جبر فازی رو به رو می شود.با معرفی مفهوم m-هم ارزی و m-تظریف ثابت شده که انتروپی یک سیستم دینامیکی نسبت به هر کلاس m-هم ارزی یک m-ایزومورفیسم پایاست.هم چنین مفهوم انتروپی شرطی زیر جبرهای فازی که دارای حداکثر تعداد متناهی اتم هستند نیز بیان شده و چند قضیه با اثبات ارائه شده است.نهایتا سیستم دینامیکی کوانتوم فازی تعریف می شود.هم چنین مفهوم ایزومورفیسم های قوی، ایزومورفیسم های ضعیف و مزدوج در دینامیک فضاهای کوانتوم معرفی شده و مورد مطالعه قرار می گیرد.
محمد سبزی اسماعیل قاسمی
در این تحقیق نانوکامپوزیتهای پلی لاکتیک اسید (pla) برپایه سپیولایت(sep) و نانوکلسیم کربنات (ncc)، توسط مخلوطکن داخلی و قالب گیری تزریقی تهیه شد. نتایج sem، آزمونهای کشش، dmta، رئولوژی، tga و dsc نشان دادند که بهدلیل نسبت منظر، مساحت سطح ویژه و خواص سطح متفاوت این دو نوع نانو پرکننده، اثر افزودن آنها روی مورفولوژی، خواص مکانیکی، مکانیکی پویا، رئولوژی و پایداری حرارتی pla، کاملاَ متفاوت بود. ncc بهدلیل اصلاح سطح آن، پخش یکنواختتر و سازگاری بیشتری با pla نشان داد، بنابراین منجر به افزایش بیشتر در استحکام و کرنش گسیختگی pla شد. از سوی دیگر، sep بهدلیل نسبت منظر و مساحت سطح بالاتر منجر به ویسکوزیته مذاب بیشتر، رقیق شدن برشی بالاتر و اثر پایدارکنندگی حرارتی و هستهزایی قویتری در بستر pla گردید. ولی نکته جالب توجه این بود که هر دو نوع نانوذره در درصدهای وزنی نسبتاَ پائین، منجر به افزایش همزمان در استحکام کششی و کرنش گسیختگی نمونهها شدند. بهطوریکه استحکام کششی نانوکامپوزیتهای حاوی wt% 3 از sep و ncc بهترتیب 2/1 و 7/1 برابر استحکام pla خالص بود و در درصدهای وزنی بالاتر بهدلیل کاهش میزان پخشپذیری ذرات، چنین افزایشی مشاهده نشد. همچنین بهدلیل نرسیدن هردو نوع نانوکامپوزیت به آستانه شبکه هم پوشانی، افزایش تدریجی در مدول نانوکامپوزیتها، مشاهده شد. دادههای تجربی مدول با مقادیر پیش بینی شده توسط مدل میکرومکانیکی هالپین- تسای مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفت. با هدف تولید محصولات هادی الکتریکی pla، برای استفاده در کاربردهای نوین، دو نوع گرافن (xgn و n02) با روش حلالی به pla اضافه شد. نتایج آزمونهای tem و xrd نشان دادند که نانوگرافنهای n02 در بستر pla کاملاَ میان افزوده شدهاند. درحالیکه، نانوگرافنهای xgn پخش خوبی نشان ندادند. میزان پخش و ساختارهای شبکهای نانوصفحات توسط دادههای آزمون روبش فرکانس پویا در ناحیه خطی، مورد ارزیابی قرار گرفت. روشهای تئوری مختلفی نظیر مدل قانون نمائی، مدل دوفازی و مدل مقیاس بندی، برای درک سازوکار تحمل برشی شبکه نانوصفحات گرافنی و ماهیت شبکه هم پوشانی، روی نتایج تجربی اعمال شدند. با استفاده از قانون نمائی، مقادیر توان الاستیسیته، ?، به ترتیب برابر با 5/1 و 5/5 برای نانوکامپوزیتهای برپایه xgn و n02 بدست آمد که بهترتیب بیانگر وجود شبکهای با زنجیرهای پلیمری پل شده در میان آنها و شبکهای حاصل از هم پوشانی مستقیم گرافن-گرافن در این نانوکامپوزیتهاست. همچنین با استفاده از مفهوم تئوری هم پوشانی، مقادیر آستانه حجمی تشکیل شبکه هم پوشانی، ?cg’، برای نانوکامپوزیتهای xgn و n02، بهترتیب vol 037/0 (wt% 4/6) و vol 003/0 (wt% 55/0) محاسبه شد. مقدار بالاتر ? و پائینتر ??cg? شبکه نانوصفحات n02 در مقایسه با شبکه xgn، ناشی از پخش بهتر و نسبت منظر بالاتر n02 بوده و نشانگر وجود شبکهای از نانوصفحات n02 با قابلیت تحمل تنش بیشتر و استحکام و الاستیسیته بالاتر است. نتایج آزمون هدایت الکتریکی نمونهها نشان داد، به محض اینکه کسر حجمی نانوذرات xgn و n02 بهترتیب به 059/0 و 01/0 میرسد، هدایت الکتریکی pla بیش از 1012 مرتبه افزایش مییابد. همچنین، نتایج نشان داد که نانو ذرات گرافنی (بهخصوص n02) نسبت به سپیولایت و نانوذرات کلسیم کربنات، در درصدهای وزنی خیلی پائینتری افزایش قابل توجه مدول و تشکیل شبکه هم پوشانی دارند، که ناشی از نسبت منظر بالاتر و سطح تماس بیشتر آنها با بستر بوده که قابلیت آنها را برای تشکیل شبکه سه بعدی بهطور قابل توجهی افزایش داده است.