نام پژوهشگر: سید عباس احمدی

ژئوپلیتیک نفت در ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده علوم انسانی 1389
  پرویز غلامی   عبداارضا فرجی راد

از اولین حفر چاه نفت و کشف آن در مسجد سلیمان بیش از یک قرن می گذرد . به عبارتی این طلای سیاه در این مدت چه تحولاتی رادر تاریخ ایران به وجود آورده است . کشور انگلستان با ترفندهایی قراردادهایی را با دولتمردان ناآگاه ایران منعقد ساخته بود و بر این ثروت خدادادی نفت چنگ انداخته بود . تا اینکه ایرانیان به خود آمده و به رهبری دکتر مصدق نفت ایران ملی اعلام گردید . با خلع ید نمودن دولت انگلستان از منابع نفت ایران ، انگلیسی ها نیز با امریکایی ها معامله کردند . و قسمتی از منافع خود را به آن ها واگذار کردند امریکایی ها آنچنان بر ایران خیمه زدند که تا 25 سال ، این کشور مطمئن ترین پایگاه سیاسی و نظامی آنان در جهان محسوب می شد . جنگ اعراب و اسرائیل و کاهش صادرات نفت کشور های عربی اولین شوک نفتی بوجود آمد که قیمت نفت بالا رفت و پول های هنگفت از فروش نفت باعث شد که رژیم شاه آن را صرف خرید تسلیحات نظامی ، و واردات کالا های لوکس مصرفی کند. رژیم شاه به یک دیکتاتوری تمام عیار تبدیل شده بود. با پایین آمدن قیمت نفت در اواخر سال های عمر رژیم شاه ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی را بوجود آورد و زمینه را برای یک انقلاب مهیا نمود . با اعتصابات کارکنان شرکت ملی نفت ایران و قطع صادرات نفت شوک دوم نفتی باعث سقوط رژیم شاه شد . حدود یک سال و نیم از پیروزی انقلاب گذشته بود که عراق جنگی را بر ایران به مدت 8 سال تحمیل نمود . و چون بیشتر صنایع نفت در نواحی مرزی قرار گرفته بود مورد حملات خود قرار داد و صنایع نفت آسیب دید و باعث کمبود صادرات و پایین آمدن درآمد های نفتی برای ایران گردید . و پس از پایان جنگ هم امریکاو متحدانش با عناوین مختلف صنایع نفت ایران را تحریم کردند و و چون اقتصاد ایران متکی به نفت است به دلیل نا معلوم بودن آینده قیمت نفت نمی توان دست به یک برنامه ریزی دراز مدت زده ، ایران باید به توسعه مراکز تحقیقات و پژوهش و ممانعت از فرار مغز ها و دستیابی به راحل منطقی یعنی تنوع تولیدات اقدام نماید .

ژئوپلیتیک جدید عراق بعد از سقوط صدام و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده علوم انسانی 1391
  علی کاظمینی زاده   عبدالرضا فرجی راد

عراق به صورت سنتی یکی از کشورهای تأثیرگذار در زمینه ایجاد امنیت یا بی ثباتی در منطقه خلیج فارس بوده است . عراق جدید با نظام سیاسی دموکراتیک و سیاست خارجی متفاوت نسبت به گذشته خود ، واقعیت نوینی در سطح خلیج فارس ایجاد کرده است . عراق جدید واجد تحولاتی است که تغییر در ساختار قدرت و هویت آن باعث دگرگونی هایی در ژئوپلیتیک و رویکردهای بازیگران خاورمیانه ای شده است . حضور شیعیان و اکراد در ساخت قدرت بغداد ، حذف رژیم بعثی ، تغییر رویکرد « عربی – سنی » به « عربی – شیعی – کردی» در فضای سیاسی عراق ، فرصت های بوجود آمده در عراق جدید در جهت منافع ملی ایران است . حضور بازیگر فرامنطقه ای امریکا و بازیگران منطقه ای دیگر در آمایش و روند تحولات عراق نوین باعث اتخاذ استراتژیهای سیاسی امنیتی ویژه ایران در قبال این واقعیات شده است . حضور شیعیان در راس هرم سیاسی عراق ، عنصر کردی ، مسائل مرزی ، منافع بازیگران منطقه ای و... از جمله دغدغه هایی است که رویکرد های استراتژیک ایران در عراق را توجیه و تبیین می نماید . پایان نامه پیش رو در پی تحلیل رویکردهای سیاسی – امنیتی ایران در قبال عراق نوین می باشد و با بررسی فرصت ها و چالش های امنیتی ایران در این کشور، سعی در ارایه رویکردهای بهینه استراتژیک در قبال تحولات عراق نوین در جهت افزایش و کارایی امنیت ملی ایران دارد .

نگاه اروپا به تحولات ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1392
  مهدی عابدی   سید عباس احمدی

خاورمیانه به دلیل اهمیت استراتژیکی، ژئوپلیتیکی و ژئو اکونومیکی آن، از دیرباز در کانون توجه دولتهای بیگانه و قدرت های استعماری در جهان قرار داشته است. این منطقه، در مقام حوزه پیرامونی اروپا، واجد جایگاه مهمی در سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و قدرت های بزرگ آن، به لحاظ امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. اتحادیه اروپایی از نخستین روزهای شکل گیری، سیاست های ثابتی را نسبت به این حوزه در قالب های مختلف تعریف و به اجرا گذاشته است. اروپائی ها در تبین سیاست همسایگی نسبت به حوزه پیرامونی جنوب به این رهیافت رسیده بودند که در پرتو تهدیدات ناشی از گسترش افراط گرایی اسلامی، تروریسم، جرایم سازمان یافته، کنترل سیل مهاجرت، سیاست "حفظ وضعیت موجود" و تعامل با حکومت های اقتدارگرا بهتر می تواند منافع امنیتی، سیاسی و اقتصادی اروپا را در خاورمیانه تضمین و تامین نمایند. قیام های اخیر مردمی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که از ابتدای سال 2011 بر علیه دیکتاتورهای متحد غرب آغاز شد، کشورهای اروپایی را برای مدتی دچارغافلگیری و بی تصمیمی ساخت؛ اما بزودی این کشورها همگام با آمریکا و اتحاذ مواضعی دوگانه در قبال این قیامها، تلاش کردند در راستای منافع خود، تحولات را بگونه ای هدایت و مهندسی نمایند تا از قدرت گرفتن اسلامگرایان جلوگیری بعمل آمده و یا در صورت روی کارآمدن، دوره گذار در این کشورها به سوی اصلاحات دموکراتیک مورد نظر خود را هرچه کوتاهتر نمایند. این مقاله درتلاش است تا ضمن بررسی واکنش های مختلف اتحادیه اروپایی و کشورهای قدرتمند آن نسبت به قیام های مردمی در کشورهای عربی خاورمیانه که از آنها تحت عنوان بهار عربی و یا بیداری اسلامی یاد می شود؛ نوع نگاه اروپا نسبت به این تحولات را بررسی و ارزیابی نماید.