نام پژوهشگر: سمیرا مدنی
سمیرا مدنی محمد مهدی سپهری
دنیای اطراف ما همواره در حال تغییر است. برای بنگاههای کسب و کار، دانستن این تغییرات و علت آنها بسیارحیاتی است. در محیط پویای امروزی، یک بنگاه کسب و کار برای بقاء خود نیاز به شناخت و انطباق یافتن با تغییرات رفتار مشتریان دارد. این مساله در شرکتهای پخش و توزیع کالاهای مصرفی اهمیت بیشتری پیدا می کند. در این گونه شرکتها به دلیل وجود انواع کالاها، رقبای مختلف و استراتژی های بازاریابی متفاوت آنها، رفتار خرید مشتریان در یک بازه زمانی دستخوش تغییرات زیادی می شود. هدف این تحقیق شناخت و شناسایی تغییرات رفتار مشتریان شرکت کاله به عنوان یک تولید کننده و توزیع کننده مواد غذایی در بازار ایران است.کشف تغییرات دارای مراحل مختلفی است که شامل جمع آوری داده، پیش پردازش داده ها، بخش بندی مشتریان، کشف الگوهای رفتار مشتریان و کشف تغییرات می باشد. در این تحقیق برای بخش بندی مشتریان از ماتریس ارزش مشتری و برای کشف الگوهای رفتار مشتریان از maximal frequent itemsetsو الگوریتم aprioriاستفاده شده. بر اساس ادبیات ، چهار نوع تغییر در الگوهای رفتاری تعریف شده: قوانین اضافه شده، قوانین از بین رفته، الگوهای در حال ظهور و تغییرات غیر منتظره. برای کشف و اندازه گیری تغییرات، دو معیار تشابه (similarity) و unexpectedness در ادبیات تعریف شده است. در این تحقیق یکبار با استفاده از معیارهای موجود در ادبیات و بار دیگر با استفاده از معیارهای اصلاح شده که با محاسبه اختلاف بین متغیرهای ترتیبی اطلاعات بیشتری از تغییرات به همراه می آورد، تغییرات محاسبه شده است و نتایج با یکدیگر مقایسه گردیده. نوآوری ما در این تحقیق اصلاح معیارهای شناسایی تغییرات برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر و دقت بالاتر بوده. در این تحقیق تغییرات بدست آمده 6.5% دقت بالاتری نسبت به تغییرات بدست آمده از روش موجود در ادبیات دارد. مدیران بازاریابی می توانند تغییرات شناخته شده را جهت پاسخگویی به موقع و درست اعمال کنند. . علاوه بر این ، آنها می توانند از این روش برای ارزیابی فعالیتهای مختلف بازریابی از قبیل کمپین های بازاریابی برای ساخت روابط محکم تر با مشتریان و شناخت بازار استفاده کنند.
سمیرا مدنی محمد طباطبایی نسب
طی چند دهه گذشته به دلیل ظهور رسانه های جدید، تحولات تکنولوژیکی و بی¬توجهی بینندگان به تلویزیون، سهم تلویزیون در بازار تبلیغات رسانه¬ای کاهش یافته است. از این رو بازاریابان به جای استفاده از روش سنتی، روش "جایگذاری نام تجاری" را به کار می¬برند. هدف از اجرای این تحقیق، شناسایی و رتبه¬بندی عواملی است که موجب موفقیت جایگذاری نام تجاری می¬شود و واکنش مخاطبان به این نوع تبلیغات نسبت به تبلیغات سنتی را نیز نشان می¬دهد. جامعه¬ی آماری، دانشجویان دانشگاه یزد، موسسه آموزش عالی امام جواد (ع) و کانون¬های تبلیغاتی استان اصفهان هستند. همچنین در این فرایند 18 مقاله لاتین جستجو شده در سایت¬های معتبر علمی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل کمی از نرم¬افزار spss و برای تحلیل کیفی از نرم¬افزار maxqda استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که واکنش مخاطبان به جایگذاری نام تجاری در ایران به خوبی دیگر کشورها نمی¬باشد و در مورد عوامل اثربخش بر این روش راهبردهای نگرش مخاطب و موقعیت عاطفی و شناختی او عواملی هستند که می¬توانند روند اثربخشی آن را بهبود بخشند. پیامدهای این فرایند برای شرکت¬های عرضه¬کننده محصول، تسخیر مخاطب و افزایش درآمد می¬باشد.