نام پژوهشگر: داریوش یوسفی کبریا

حذف مواد نفتی از خاک به روش الکتروکینتیک با استفاده از شوینده زیستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده مهندسی عمران 1391
  مسلم بور   داریوش یوسفی کبریا

امروزه مکان های آلوده زیادی وجود دارد که محصول عدم آگاهی در زمینه اثرات زیست محیطی از فعالیت های صنعتی گذشته می باشد. از آنجا که اثرات زیانبار آلودگی در زمین بر سلامتی انسان آشکار شده ، در سال های اخیر تلاش جهت احیای آنها افزایش یافته است. با توجه به اینکه خاک یکی از منابع مهم و ارزشمند طبیعت است آلودگی آن به دلیل دارا بودن مواد شیمیایی و خطرناک از دغدغه هایی است که محیط زیست انسان و سایر موجودات زنده را با مشکل مواجه کرده است. یکی از مهمترین روش های پاکسازی خاک های آلوده، فرایند الکتروکینتیک می باشد که به اعمال میدان الکتریکی ضعیف با قرار دادن دو رشته الکترود (آند و کاتد) در خاک و عبور جریان مستقیم گفته می شود و تحت مکانیسم های مختلف (الکترولیز، مهاجرت الکتروشیمیایی یون ها، الکتروفورز و الکترواسمز) آلاینده ها در محیط خاک حرکت کرده و از آنجا خارج می گردند. حلالیت کم و طبیعت غیر یونی مواد آلی در آب موجب شده فرایند الکتروکینتیک در خاک با محدودیت مواجه شود. استفاده از شوینده ها (مواد فعال سطحی) با افزایش انحلال پذیری ترکیبات نفتی مایع نامحلول در آب و بالا بردن دسترس پذیری زیستی آنها راندمان پاکسازی را افزایش می دهد. بیوسورفکتنت ها (شوینده های زیستی) توسط میکروارگانیزم ها تولید شده و دارای گروه های آب دوست و آب گریز هستند و به وسیله امولسیونه کردن و واجذبی هیدروکربن های جذب شده به مواد آلی خاک، سبب افزایش غلظت آبی ترکیبات هیدروفوبیک و افزایش سرعت انتقال جرم می شوند و به این وسیله به تسریع تجزیه زیستی کمک می کنند. در این پژوهش با تلفیق فرایند الکتروکینتیک (با شدت میدان الکتریکی 1 ولت برسانتی متر) و شستشوی خاک توسط بیوسورفکتنت رامنولیپید، عوامل محدود کننده پالایش خاک های آلوده به گازوئیل کاهش یافت. آزمایشات بر روی خاک رس از نوع cl که با غلظت ppm 10000 گازوئیل (10 گرم گازوئیل در هر کیلوگرم خاک خشک) به طور مصنوعی آلوده شده بود، با استفاده از محلول الکترولیت آب مقطر دارای بیوسورفکتنت رامنولیپید به مدت 7 و 14 روز مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حداکثر حذف در فرایند الکتروکینتیک با محلول الکترولیت دارای gr/lit 5 بیوسورفکتنت رامنولیپید حدود 69 درصد و در فرایند الکتروکینتیک با محلول الکترولیت دارای gr/lit 2 بیوسورفکتنت رامنولیپید حدود 58 درصد مشاهده گردید. همچنین در آزمایشی که تحت فرایند الکتروکینتیک با محلول الکترولیت آب مقطر و افزودن gr/kg 5 بیوسورفکتنت رامنولیپید به طور مستقیم به خاک انجام شد حدود 68 درصد مواد نفتی گازوئیل حذف گردید.

تعیین ظرفیت زیست محیطی راهها با مدلسازی کمی و کیفی آلودگی هوا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران 1391
  غلامرضا درویشی   داریوش یوسفی کبریا

امروزه، درمناطق شهری، افزایش رشد شهرنشینی، گسترش استفاده از وسایل نقلیه و توسعه فعالیت های اقتصادی، سبب شده تا آلودگی هوای ناشی از ترافیک و حمل و نقل، به شدت افزایش یابد. رشد روز افزون ترافیک و انتشار انواع آلاینده ها، بشر را با خطرات جدی زیست محیطی مواجه نموده که اثرات آن در عرصه های سلامت جسمانی، روانی و ضررهای اقتصادی مشهود می باشد. بنابراین، برای رسیدن به توسعه پایدار و داشتن هوا و حمل و نقلی سالم، نیاز به ابزاری برای ارزیابی دقیق و مناسب و بصورت عددی پروژه های مرتبط با حمل و نقل می باشد. در این تحقیق، بر اساس روش تحلیل رگرسیونی، تحلیل و مدلسازی غلظت آلاینده ها در دو بخش درون شهری و برون شهری مورد بررسی قرار گرفت، که در بخش درون شهری، کلان شهر تهران، ودر بخش برون شهری، بزرگراه ساری- قائمشهر واقع در استان مازندران انتخاب شد. نحوه نمونه گیری در خیابانهای درون شهری و برون شهری،برای کلیه دادهای مورد نیاز، اینگونه بوده است که، نمونه گیری بطور جامع و 20 روز در هر فصل صورت گرفت، تا بتوان با در دست داشتن داده های زیاد، مدل مناسبی برازش داد. در این مدلسازی، عوامل تاثیرگذار بر غلظت آلاینده هایo3، so2، no، no2،co و10pm، بر پایه آمار ترافیکی و جوی مشخص شد و رابطه بین متغیرهای تردد، سرعت متوسط، میزان بارش، دما، سرعت باد و نیز رابطه میزان رطوبت نسبی با آلودگی هوا بررسی گردید. سپس، مدل های مربوط به هر آلاینده، در بخش درون شهری و برون شهری، بصورت کلی و به تفکیک شرایط جوی، ارائه شد و با اثبات فرض های رگرسیون و اعتبار سنجی، میزان موفق بودن و اعتبار مدل مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین میزان همبستگی متغیرها نسبت به آلاینده ها، بالای 90% بوده است که این موضوع از نظر آماری مناسب بودن مدل و همبستگی بالای بین متغیر ها را نشان می دهد. نتایج بدست آمده از مدل و نمونه برداری های انجام شده نشان می دهدکه مدل ارائه شده قادر است غلظت آلاینده های هوا را با دقت مناسب در خیابان های درون شهری و جاده ها، برای سالهای آتی تخمین زده و با بررسی عوامل تولید آلاینده ها و پیش بینی میزان آلودگی آنها، ابزار و کمک مناسبی برای مدیریت و کنترل آلودگی هوا استفاده گردد.

استفاده از ذرات آهن صفرظرفیتی و فن آوری الکتروکینیتیک در پاکسازی خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران و محیط زیست 1391
  مریم تقی زاده خلیلی   داریوش یوسفی کبریا

تاکنون تلاش های زیادی برای یافتن بهترین و موثرترین روش پالایش آلاینده های نفتی در خاک انجام شده است. روش های پاکسازی متداول اغلب پرهزینه و کم تاثیر است، بخصوص در مکان هایی که خاک آلوده دارای نفوذپذیری کمی باشد. با توجه به محدودیت روش های قدیمی در مکان هایی با نفوذ پذیری پایین، در چند دهه اخیر استفاده از روش نوین الکتروکینیتیک مورد توجه قرار گرفته است. در این روش آلاینده ها تحت میدان الکتریکی در طول نمونه خاک به سمت قطب های مخالف حرکت می کنند و همچنین این فرآیند می تواند جهت حرکت آلاینده ها را کنترل و آلاینده های گوناگونی را تصفیه کند. بعلاوه، الکتروکینیتیک می تواند در ترکیب با روش های پالایش دیگر مثل پالایش بیولوژیکی و دیواره واکنش زا آهن برای تصفیه آلاینده های خاصی استفاده شود. در روش پاکسازی خاک با استفاده از دیواره واکنش زا نفوذپذیر از این دیواره ها برای برخورد آلاینده ها با مواد واکنش زا و تبدیل آن ها به موادی با سمیت کمتر استفاده می شود. در این تحقیق امکان پذیری ترکیب فنآوری الکتروکینیتیک و دیواره واکنش زای حاوی ذرات آهن صفر ظرفیتی برای تبدیل آلودگی سمی به مواد غیرسمی مورد بررسی قرار گرفته است، به همین منظور در این تحقیق 7 آزمایش با هدف حذف آلاینده نفتی تتراکلرواتیلن از خاک آلوده انجام شد. تمام آزمایشات نمونه خاک تحت جریان مستقیم با ولتاژ 10 ولت درمدت زمان 5 و10 روز قرار گرفته است. به منظور افزایش حلالیت تتراکلرواتیلن که ماده ای غیر قطبی با حلالیت پایینی در آب است، از شوینده غیر یونی triton x-100 استفاده شده است. در طی مدت زمان انجام آزمایشات، روزانه میزان جریان الکتریکی، ph محفظه کاتد و آند و جریان الکترواسمز اندازه گیری شد. قبل از انجام آزمایشات الکتروکینیتیک ظرفیت جذب تتراکلرواتیلن توسط ذرات آهن در فاز محلول مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داده که ذرات آهن توانایی جذب 80 درصد تتراکلرواتیلن را در فاز محلول دارند و همچنین روش هیبریدی الکتروکینیتیک و دیواره واکنش زا آهن در پاکسازی آلاینده نفتی تتراکلرواتیلن از خاک تاثیر چشمگیری دارد. در این روش می توان راندمان پاکسازی خاکهای آلوده را حدودا 40 درصد نسبت به فرآیند الکتروکینیتیک به تنهایی افزایش داد. در این روش بیشترین راندمان حذف در روز دهم حدود 80 و 55 درصد به ترتیب در خاک بخش آند و کاتد در شرایط ترکیب شوینده غیر یونی با خاک آلوده بدست آمد.

حذف مواد نفتی از خاک با استفاده از ترکیب دو روش گیاه پالایی و الکتروکینتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران و محیط زیست 1391
  مایده غلامی سیدمحله   داریوش یوسفی کبریا

پرکلرواتیلن یا تتراکلرواتیلن (tce) به طور وسیع به عنوان حلال از جمله آلایند های خطرناک خاک محسوب می گردد. گیاه پالایی به عنوان یکی از فنآوری های نسبتاً نوین در پالایش خاک های آلوده است که در آن از ریشه گیاهان مقاوم و مناسب با مشارکت میکروارگانیزم ها و آنزیم ها سبب حذف یا کاهش غلظت آلاینده های معدنی، رادیواکتیو و آلی به ویژه ترکیبات نفتی از محیط زیست استفاده می شود. یکی از معایب کاربرد این روش، محدودیت دسترسی ریشه گیاهان به آلاینده ها در سطح وسیع می باشد. در این تحقیق عملکرد فرآیند هیبریدی گیاه پالایی و الکتروکیننتیک غیرهمگن با تعوض قطبیت 3 ساعته و با کمک شوینده غیر یونی، در پاکسازی خاک آلوده به تتراکلرواتیلن (tce) در مقیاس آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. خاک مورد نظر از عمق 30 سانتی متری زمین های کشاورزی اطراف دانشگاه تهیه شد و در دو سطح متوسط و بالا بترتیب 10000 و 30000 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک خشک آلوده گردید. خاک آلوده را همراه با شوینده غیر یونی و کود معدنی در داخل پایلوت های آزمایشگاهی قرار داده و بذرهای گیاه یونجه در سطح فوقانی خاک کشت داده شدند. سپس اختلاف پتانسیل ثابت 1 ولت در هر سانتیمتر با تعویض پلاریته 3 ساعته در دو سر الکترود اعمال گردید. برای اندازه گیری غلظت آلاینده تتراکلرواتیلن، نمونه گیری از خاک در زمان های 0، 8 و 16 روز و نمونه گیری از گیاه در پایان روز 16 صورت گرفت. با توجه به نتایج حاصله از آزمایشات ومقایسه آن با نمونه های شاهد، بیشترین درصد حذف آلاینده نفتی در خاک آلوده تحت فرآیند هیبریدی گیاه پالایی و الکتروکینتیک همراه با شوینده غیر یونی با سطح آلودگی 10000 و 30000 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک خشک به ترتیب حدود 94 و 81 درصد بدست آمده و نشان می دهد روش ترکیبی گیاه پالایی و الکتروکینتیک با استفاده از شوینده غیر یونی، به عنوان روشی هیبریدی برای پاکسازی خاک های آلوده با غلظت آلودگی کم تا متوسط با راندمان بالاتری قابل اجرا می باشد.

بررسی تاثیرضایعات لاستیکی در بهبود خواص بتن اسفالتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده مهندسی عمران 1391
  یاسر گلی   داریوش یوسفی کبریا

بررسی تأثیر ضایعات لاستیکی در بهبود خواص بتن آسفالتی چکیده معضل وجود لاستیک های مستعمل در جهان امروزه یکی از دغدغه های مدیریت کلان محسوب می شود. از طرفی گسترش سریع شبکه راه ها- افزایش ترافیک و بارمحوری ناشی از آن مهندسان را ملزم به چاره اندیشی جهت بالا بردن کیفیت راه ها می نماید. بدین ترتیب با تبدیل لاستیک به پودر پلاستیک و استفاده از آن به عنوان یک افزودنی و اصلاح کننده رفتار عملکردی قیر بخشی از نگرانیها از بابت مسائل زیست محیطی و در پی آن عدم کارایی لازم مخلوط های آسفالتی مرتفع گردید. هدف اصلی این پژوهش مطالعه اثر مواد زائد موجود در طبیعت یعنی لاستیک های فرسوده به شکل پودر لاستیک بر روی مشخصات و رفتار رئولوژیکی و شکل پذیری قیر و عملکرد شیار افتادگی و ترک خوردگی و دوام رطوبتی مخلوط آسفالتی و همچنین مقایسه آنها با پلیمر تجاری رایج موسوم sbs است که با توجه به وارداتی بودن و بهای گران این محصول نیاز به توجه بیشتر به زباله ای به نام لاستیک مستعمل می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد. افزایش پودر لاستیک در قیر اصلاح شده نقطه نرمی را افزایش و درجه نفوذ را کاهش می دهد و مقدار برجهندگی با افزایش استفاده از پودر لاستیک در قیر افزایش می یابد که در دمای بالای روسازی ارزشمند است. درصد استفاده بیشتر از پودر لاستیک رفتار الاستیک قیر را افزایش داد که باعث دوام بیشتر در مقابل تغییر شکل دائمی و شیار افتادگی مخلوط آسفالتی است. همچنین با افزایش درصد استفاده از پودر لاستیک در قیر اصلاح شده، شاخص مکانیزم ترک خوردگی خستگی در دماهای میانی کاهش می یابد. افزودنی sbs نسبت به پودر لاستیک قابلیت بیشتری در بهبود چسبندگی قیر به مصالح سنگ و دوام مخلوط آسفالتی در برابر زیان های رطوبتی به میزان حدوداً دو برابر دارد و اصلاح قیر خالص توسط sbs و پودر لاستیک شاخص tsr را بالا می برد. ( مقاومت کشتی غیرمستقیم).

استفاده از پسماند کارخانه مقواسازی در تولید بتن سبک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده مهندسی عمران 1392
  سیده فاطمه سید علی پور   داریوش یوسفی کبریا

چکیده: رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضا برای موسسه های صنعتی مانند صنعت خمیرسازی و تولید محصولات کاغذی جهت رفع نیازهای انسان، موجب ایجاد مشکلاتی از قبیل بهره برداری بیش از حد از منابع موجود و هدایت آلودگی به محیط زیست خاکی، هوایی و آبی شده است. به همین دلیل باید به نحو مطلوب اقدامات کنترل کننده آلودگی به کار گرفته شده و نظارت جدی تری در حفظ منابع طبیعی صورت گیرد. بنابراین با توجه به اهمیت کاهش اثرات منفی سوزاندن و دفن پسماندها برای حفظ محیط زیست، دو نوع از پسماند تولیدی کارخانه بازیافتی مقوا سازی (پسماند نوع 1: حاوی مقوا و ماسه و پسماند نوع 2: حاوی نایلون، یونولیت و مقوا) به عنوان جایگزین درصدی از بخش ماسه (درصد حجمی) جهت تولید بتن سبک غیر باربر مورد استفاده قرار گرفت. هدف از این پژوهش رسیدن به مقاومت فشاری قابل قبول و چگالی حداقل با استفاده حداکثر از این پسماندها مطابق با استاندارد astm-c 129 برای ساخت بتن غیر باربر سبک در مقیاس آزمایشگاهی می باشد. در این تحقیق، 3 نمونه بتن شامل بتن حاوی پسماند نوع1 (با جایگزینی 60، 70 و 80 درصد حجمی پسماند به جای ماسه)، بتن حاوی پسماند نوع2 (با جایگزینی 55، 75 و 95 درصد حجمی پسماند به جای ماسه) و بتن حاوی ترکیب دو نوع پسماند، ساخته شد و مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش های لازم در دو گروه مختلف بر روی بتن تازه (شامل آزمایش اسلامپ و ph) و بتن سخت شده شامل: چگالی خشک، مقاومت فشاری، مقاومت کششی غیر مستقیم، مدول الاستیسیته استاتیکی، مقاومت خمشی، چقرمگی خمشی، تاثیر دما بر مقاومت فشاری، جذب آب و آزمایش پالس فراصوتی (امواج اولتراسونیک) انجام گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که استفاده از پسماند نوع 1 نسبت به پسماند نوع 2 هم از لحاظ مشخصات بتن تولیدی و رعایت استاندارهای لازم و هم به لحاظ اقتصادی و زیست محیطی بهتر است و همچنین استفاده از این پسماندها سبب کاهش هزینه های دفع کارخانه های مقواسازی شده و به این ترتیب بتن سبز سازگار با محیط زیست تولید می گردد. واژگان کلیدی: بتن غیرباربر سبک، پسماند، مقاومت فشاری، کارخانه بازیافتی مقوا سازی

تصفیه شیرابه جدید به روش ترکیبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده صنعتی 1392
  راضیه اسدی   داریوش یوسفی کبریا

چکیده از تخریب مواد زائد در خاکچال ها موجب پدیدار شدن مشکلات زیست محیطی که منجربه خروج گازهای گلخانه ای وهمچنین تولید سیالی به نام شیرابه که دارای مقادیر بالایی از یون آمونیم وترکیبات آلی می گردد میباشد.چنانچه شیرابه کنترل ویا تصیفه نگردد موجب انتشار آلاینده در سطح آبهای زیرزمینی می گردد.روش های بکارگرفته در تصفیه متنوع وبا عملکرد های خاص می باشند، باتوجه به اینکه هرروزه عناصر مختلفی در شیرابه ها دیده می شوند روش های موجودجهت حذف عناصر ناکارآمد می باشد.در این تحقیق از روش ترکیبی mbr ثقلی وباپس تصفیه اکسیداسیون شیمیایی جهت کاهش میزان cod، bod، رنگ و کدورت و غیره استفاده گردید.در این مطالعه از یک واحد mbr از جنس پلی اتیلن به حجم مفید 22 لیتر که در داخل آن یک مدول غشایی hollow fiber با مساحت سطح m2 2 و از جنس پروپیلن و در بالاتر از یک دیفیوزر دستی به قطر 20 سانتی متر قرار دارد، استفاده شده است. این غشاها از گروه نانوفیلترها بوده و دارای منافذ nm 100هستند طراحی و ساخته شده است. در این برسی عملکرد mbr ثقلی توسط اندازه گیری شاخص های کیفی مانند cod، bod، رنگ، کدورت و فلزات سنگین مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده میزان حذف cod، bod، رنگ، کدورت و فلزات سنگین به ترتیب حاصل شد.آنالیز نتایج رنگ در mbr نشان دهنده آن است که درصد حذف رنگ بالاتر از حد مجاز جهت استفاده در کشاورزی و آبیاری می باشد. با توجه به نتایج فنتون و mbr ثقلی از سیستم ترکیبی mbr+fenton جهت حذف رنگ استفاده گردید، میزان حذف رنگ در این سیستم ترکیبی %97 رنگ خروجی از mbr حاصل شده است. کلمات کلیدی: mbr، fenton ، شیرابه، اکسیداسیون شیمیایی ، bod، cod

تصفیه و استفاده مجدد از فاضلاب مقوا سازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران 1392
  صابر یونسی ملردی   داریوش یوسفی کبریا

تصفیه و استفاده مجدد فاضلاب کارخانه مقوا سازی بوسیله روش الکترو کوگلیشن و فنتون و ترکیب این دو روش

امکان سنجی تصفیه ی فاضلاب در شبکه های جمع آوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران 1394
  علی رضا ابراهیمی راویز   داریوش یوسفی کبریا

در این تحقیق تاثیر واکنش های بیولوژیکی در حذف مواد آلی فاضلاب هنگام انتقال از منابع تولید به تصفیه خانه در شبکه های متعارف و شبکه های قطر کوچک نوین بررسی شد. برای این منظور یک قسمت از این شبکه های جمع آوری فاضلاب طراحی و ساخته شد.جهت ایجاد سطحی مناسب برای الحاق میکروارگانیسم ها، توری پلاستیکی به عنوان واسطه به سطوح داخلی لوله چسبانده شد. جهت انجام آزمایشات مربوط به میزان حذف مواد آلی از فاضلاب مصنوعی با شدت آلودگی مشابه با فاضلاب شهری استفاده شد.پس ازگذشت سه هفته از زمان شروع راه اندازی، آزمایشات مربوط به میزان حذف مواد آلی شامل bod، cod، tn و nh3-n و no3-n انجام شد.نتایج حاکی از آن است که در صورت مهیا بودن شرایط، نرخ واکنش های بیولوژیکی در شبکه های جمع آوری نسبتا بالا بوده و با برنامه ریزی صحیح می توان از این پتانسیل استفاده بهینه کرد. در مناطق دوردست و کوهستانی که به دلیل مشکلات اجرایی، ساخت تصفیه خانه با مشکلاتی مواجه است و همچنین در مناطقی که به دلیل کمبود سرمایه، امکان احداث تصفیه خانه وجود ندارد، می توان با این رویکرد تا حدی زیادی از ورود آلودگی به محیط زیست جلوگیری کرد.

تصفیه فاضلاب لبنی با روش ترکیبی daf و کربن فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی (نوشیروانی) بابل - دانشکده عمران 1393
  معصومه اخلاقی   حسن امینی راد

امروزه با گسترش نگرانی های زیست محیطی و لزوم تصفیه فاضلاب ها، راهکارهای جدید برای تصفیه آن ها همواره مورد توجه قرار می گیرند. فاضلاب لبنی یکی از فاضلاب های صنعتی با بار آلودگی بالا می باشد که در صورت عدم تصفیه مشکلات زیادی برای محیط زیست ایجاد می کند. در این تحقیق برای تصفیه فاضلاب لبنی کارایی دو روش فیزیکی شیمیایی شناورسازی با هوای محلول (daf) و گرانول کربن فعال (gac) بصورت جداگانه و ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. کارایی روش daf با اندازه گیری کدورت و cod مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا برای تعیین دوز بهینه دو ماده منعقدکننده آلوم و کلرید فریک، از آزمایش جارتست استفاده شد. سپس آزمایش daf با دوز بهینه بدست آمده به همراه عوامل موثر مختلف شامل مقادیر مختلف فشار، درجه حرارت، میزان بازچرخش و نوع ماده منعقدکننده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برای منعقدکننده آلوم و کلریدفریک به ترتیب بهترین راندمان حذف آلاینده در فشار 4 و 6 اتمسفر بدست آمد و با افزایش دما و درصد بازچرخش افزایش محسوسی در راندمان سیستم مشاهده گردید. در روش gac از گرانول کربن فعال تجاری به عنوان جاذب برای حذف مواد آلی و دیگر آلاینده ها از فاضلاب لبنی بصورت سیستم ناپیوسته استفاده گردید.

زیست سالم سازی خاک آلوده به مواد نفتی به روش الکتروکینتیک ناهمگن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  داریوش یوسفی کبریا   احمد خدادادی

ایران نخستین کشوری است که تولید نفت خام را در خاورمیانه شروع کرده است. بخشی از نفت تولیدی جهان در اثر حوادث مختلف وارد محیط می گردد و موجبات آلودگی شدید زیست محیطی را فراهم می نماید. فناوری های مختلف پالایش خاک های آلوده به دو دسته کلی پالایش "درجا" و "خارج از محل" تقسیم می گردند. فرایند زیست پالایی به سوخت و ساز باکتری ها در تجزیه ترکیبات شیمیایی نامطلوب و فرآیند الکتروکینتیک به اعمال میدان الکتریکی ضعیف با قراردادن دو رشته الکترود (آند و کاتد) در خاک و عبور جریان مستقیم گفته می شود. مهمترین عوامل محدود کننده در فرایند زیست پالایی؛ در دسترس نبودن آلاینده ها، محدودیت حرکت باکتری، مواد نفتی و نفوذ اکسیژن در خاک و نیز در فرایند الکتروکینتیک؛ تغییرات شدید ph در اطراف الکترودها و غیرقطبی بودن مواد نفتی می باشند که به شدت از کارایی فرایندها می کاهند. در این پژوهش با تلفیق فرایند زیستی و الکتروکینتیک (با شدت میدان الکتریکی 1 ولت بر سانتیمتر) عوامل محدودکننده پالایش خاکهای آلوده به گازوئیل به حداقل کاهش یافت. نتایج حاصل در سه بخش متفاوت میکروبی، الکتریکی و تلفیقی ارائه شده است. سویه بومی جدا سازی شده از خاک های آلوده پالایشگاه تهران بر اساس تعیین ترادف ژنی s rrna16، با شباهت بیش از 98% به bacillus cereus شناسایی و به نام سویه جدید 2-bacillus sp. strain tmy نامگذاری شد. توانایی حذف آلودگی این سویه در آب 85/6 درصد (15 روزه) و در خاک متراکم به تنهایی30 درصد (28 روزه) مشاهده گردید. در فرایند الکتریکی، در فرایند تلفیقی، در حالت جریان یکطرفه حداکثر حذف 48 درصد و در حالت دوطرفه (هیبریدی) با تغییر قطبیت در هر60 دقیقه تغییرات ph در طول نمونه خاک به طور قابل توجهی کاهش یافته و 71 درصد مواد نفتی گازوئیل حذف گردید. در فرایند الکتروکینتیک زیستی ناهمگن که برای اولین بار در این پژوهش برای حذف گازوئیل توسعه یافت، سویه باکتری جدید با توانایی بالای مصرف گازوئیل با سرعت تقریبی cm2v-1h-1 0/18 در سرتاسر خاک توزیع و سبب تسریع تجزیه این ماده نفتی شد.