نام پژوهشگر: مهران ابراهیمی
مهران ابراهیمی حمید شاهبندرزاده
در طول دو دهه گذشته، ادبیات پژوهش در زمینه کیفیت خدمت به میزان قابل توجهی افزایش یافته و مدلهای بسیاری در این زمینه ارائه شده است. اگر چه ابزار سروکوال مبنای بیشتر این پژوهشها را شکل میدهد، اما مفهومسازی، اندازهگیری، و کاربردهای سروکوال در زمینههای صنعتی مختلف خالی از چالش نیست. بررسی دقیق ابزار نشان میدهد که ابعاد و گویههای متناظر در این ابزار جامع نبوده و حتی به نظر میرسد این ابزار دربرگیرنده برخی از عوامل مهم تشکیلدهنده کیفیت خدمت نیست. با چنین پیش زمینهای، پژوهش حاضر در پی آن است تا برخی از عوامل مهم تشکیلدهنده خدمت را که در مدلهای مختلف ارائه شده توسط پژوهشگران نادیده گرفته شدهاند، آشکار نموده و ابزار و چارچوبی جامع جهت سنجش کیفیت خدمت ارائه نماید. این ابزار با توجه خاص به بخش بهداشت و درمان ارائه گردیده است. دادهها نیز از بیماران سه بیمارستان در شهر شیراز جمعآوری گردیدهاند. ابزار طراحی شده بهگونه تجربی به منظور تک بعدی بودن، پایایی و روایی ساخت با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که ابزار ارائه شده از روایی و پایایی مناسبی جهت سنجش کیفیت خدمت در بخش بهداشت و درمان برخوردار است. به منظور تعیین اهمیت هر یک از این ابعاد، و همچنین اولویتبندی برخی از بیمارستانهای منتخب، از رویکرد فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شده است. مطالعه حاضر یک رویه سیستماتیک ارائه میدهد که مبنایی را برای بینشهای بیشتر در زمینه سنجش کیفیت خدمت و عوامل شکل دهنده آن فراهم میآورد.
مهران ابراهیمی علی اسماعیلی
یکی از کاربردهای سنجش از دور در مطالعات زمین شناسی، شناسایی کانسارهای پنهان می¬باشد. با توجه به اینکه این کانسارها، از لحاظ ژنز و ساختار در تشکیلات خاصی تشکیل می¬شوند، می¬توان با شناسایی این تشکیلات ساختاری با استفاده از روش¬های مختلف پردازش تصویر، الگویی مناسب جهت اکتشاف این کانسارها ارائه کنیم. کانسارهای مس رسوبی از جمله منابع ارزشمند برای مس و عناصر همراه می¬باشند لذا شناسایی این کانسارها حائز اهمیت می¬باشد. واحدهای تبخیری و ماسه¬ سنگ¬ها از جمله تشکیلاتی هستند که معمولا به همراه برخی از انواع کانسارهای مس رسوبی یافت می¬شوند. جهت شناسایی کانسارهای مس رسوبی با استفاده از سنجش از دور، در مرحله اول باید به شناسایی این واحدهای سنگی پرداخت. منطقه مورد مطالعه، شهرستان راور در شمال استان کرمان می¬باشد که شامل مناطق کوه مارکشه، کوه خورمو، اندیس معدنی شرق کوه نجف آباد، اندیس معدنی شرق نقشه راور و اندیس معدنی شمال غرب نقشه راور است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از داده¬های سنجش از دور و پردازش تصویر شامل روش¬های نسبت باندی، ترکیب رنگی کاذب(rgb)، آنالیز مولفه اصلی(pca) و آنالیز طیفی(sam و mtmf) با استفاده از طیف نمونه زمینی ماسه سنگ¬ها و واحدهای تبخیری تهیه شده از منطقه مورد مطالعه، روی تصاویر aster و8 landsat به شناسایی کانسارهای مس رسوبی بپردازیم. تعداد 29 نمونه از مناطق مختلف کانسارهای هدف و سنگ¬های دربرگیرنده نمونه¬برداری شده است. ضمن تهیه طیف با استفاده از دستگاه طیف سنج، آنالیز شیمیایی,icp xrd و تهیه مقاطع نازک به منظور کنترل و ارزیابی روش¬های مورد استفاده و شناسایی نوع دقیق عناصر و کانی¬ها انجام شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که نتایج بدست آمده از روش¬های پردازش تصویر با استفاده از طیف نمونه زمینی واحدهای تبخیری و ماسه¬ سنگی، می¬تواند با صحت و دقت خوبی این واحدهای سنگی را شناسایی کند، نتایج حاصل از آنالیز ژئوشیمیایی و مطالعات صحرایی مطابقت بالایی با نتایج بدست آمده از پردازش تصویر دارد. می¬توان گفت که شناسایی این واحدهای سنگی، یک الگوی مناسب جهت اکتشاف کانسارهای مس رسوبی می¬تواند باشد.