نام پژوهشگر: مهدی اخوان

عقلانیت و نوع دوستی در فلسفه اخلاق با تأکید بر آراء نِیگل و گِنسلر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1399
  مهدی اخوان   عبدالله نصری

با فرض آنکه عقلانیت ممیزه آدمی و مولفه مطلوب اوست، و همچنین رفتارهای به ظاهر دیگرنگرانه و نوع دوستانه از او سر می زند، آیا نوعدوستی عقلانی است؟ آیا اخلاقی زیستن با اقتضای عقلانیت سازگار است؟ آیا بنا کردن اخلاق و نوع دوستی بر مبنایی عقلی ممکن است؟ اساساً آیا آدمی می تواند به معنایی حقیقی نوع دوست باشد؟ (آیا اخلاقی عمل کردن فارغ از منافع شخصی ممکن است؟) با چه مدلی از عقلانیت و عمل و عقل و استدلال عملی می توان از نوع دوستی دفاع کرد؟ این مسایل نه فقط در ذهنی فلسفی بلکه در زندگی عملی و ذهن و ضمیر تمامی انسان ها حضور دارد (هر چند به آن توجه نداشته باشند). غرض و غایت رساله آن است تا با کاری نظری، گرهی از این مشکل عملی تمامی آدمیان باز کند. پس از شرح و بسط و ایضاح برخی مبادی و مبانی این مسایل(در فصل کلیات)، مدعیات و ادلّه مخالفانِ امکان و عقلانیت نوع دوستی ( خودگرایان) و مشکلات و ایرادات آنها به دقت و تفصیل تقریر می شود تا زمینه ای برای آرا و نظرات تامس نیگل و هَری گنسلر در این زمینه باشد.به نظر آنان نوع دوستی علی الاصول عقلانی و ممکن است. نیگل بنابر تصویر خاصی که از عقل عملی و تصوری که هر شخص در آن از خود باید داشته باشد، از امکان و عقلانیت نوع دوستی دفاع می کند. وی در تبیین فعل به نحو عام و فعل اخلاقی به نحو خاص دلیل (و نه میل) را دخیل می کند و دلیل و ملاحظه عینی ناظر به نوع دوستی را با تناظر با دلیل غیرزمانمند در مآل اندیشی و ملاحظه منافع دراز مدت در قالب استدلالی صورت بندی می کند. (مانند اینکه انجام فعل آلام کسی را تسکین می بخشد). اگر در مآل اندیشی با ملاحظه منافع دراز مدت امکان انگیزش عقلانی وجود دارد، عامل می تواند در هنگام ملاحظات نوع دوستانه خود را از منظری غیرشخصی ، بیرونی ، بدون منظر ، فارغ از فاعل ، صرفاً شخصی ببیند که در میان دیگرانی است که به یک اندازه واقعی هستند. از این موقعیت و منظر هیچ ممیزه ویژه ای که او را در نقطه ای برتر بنشاند نمی یابد. گنسلر نیز با طرح و تصویری منطقی- اصل موضوعی این چنین از عقلانیت اخلاقی زیستن دفاع می کند: قاعده ی طلایی (= با دیگران تنها به گونه ای رفتارکن که می خواهی در همان موقعیت با تو آن گونه رفتار شود) لبّ لباب اخلاقیات و مهمترین اصل اخلاقی (صوری) و شاید مهمترین قاعده ی زندگی است و گونه ای از اقسام اصل سازگاری است. سازگاری (به معنای موسع آن) (که از تناقض میان باورها، میان اهداف و وسایل، میان داوری های اخلاقی و نحوه ی زندگی مان، و میان ارزشگذاری درباره کارهای مشابه منع می کند) مهمترین رکن و جوهره ی عقلانیت است (البته عقلانیت تام و تمام ارکان و اجزای دیگری هم دارد، مانند آگاهی از واقعیتها، بکارگیری قوه ی تخیل، برخی خصلت های شخصی). عقلانیت مسلتزم رعایت قاعده ی طلایی (و اخلاقی زیستن) است. یا به صورت قضیه ی شرطی: اگر کسی بخواهد عقلانی باشد، بالضروره باید اخلاقی باشد. گنسلر ضابط? قانون همه نگر یا جهانشمول (که تعمیم قاعده طلایی است) را به نظام خود می افزاید که علاوه بر ضوابط موجود در قاعد? طلایی دو الزام و ضابط? مربوط به سازگاری (یعنی دغدغ? خود و دغدغ? آینده) را در بردارد و بدین ترتیب به نحوی بین نوع دوستی و حبّ ذات (یا به تعبیری اخلاقی زیستن و عقلانی بودن) جمع می کند.

نسبت ذات حق با تجلیاتش از دیدگاه ابن عربی و جان هیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حسین دوابی   مهدی اخوان

تجلی نقطه محوری ابن عربی است،تجلی حق دارای مراتبی است. فیض اقدس که مرتبه عدم تعیّن است و تحدد است مرحله اول تجلی حق است (تجلی حق تعالی بر خود) این تجلی کاملاً یک امر غیبی، فرامادّی، فرا زمانی و فراتاریخی است. به عبارت دیگر اولین مرتبه تجلی حق تعالی، ظهور اعیان ثابته است. فیض مقدس، مرتبه دوم تجلی حق تعالی است که تجلی شهودی نیز نامیده شده ،در این مرحله حق در صورت های بی نهایت متکثر در عالم شهادت ظهور پیدا می کند و تجلی می کند. ارتباط بین تجلی اول با سایر مراتب آن بصورت مبسوط در متن نوشتار تبیین شده است.آنچه حائز اهمیت است در هستی شناسی ابن عربی حق تعالی محور نظام هستی است و بقیه موجودات مظهر وآیینه محل ظهور کمالات حق در مراتب مختلف هستند و مظاهر در همه مراتب شانیتی جز ظهور کمالات حق تعالی را ندارند و هیچ استقلالی برای موجودات به غیر حق تعالی در نظام فکری ابن عربی متصوّر نمی شود. درک شهودی، روحی و قلبی بیان ابن عربی جز با تمرکز در بالاترین سطح به حق تعالی در نظام تربیتی خاصی برای سالک و عارف حاصل نمی شود. و با اندکاک انانیت در ذیل عبودیت مطلق در چهار چوب قرآن و سنت برای عارف شهود می شود. در دیدگاه ابن عربی، هستی جز حق و ظهورات و تجلیات حق در مراتب مختلف چیز دیگری نیست. و اگر سالک و عارف در اوج تمرکز مستمر به حق تعالی از(خودیت خود) بعنوان مظهر غافل شود و توجه نکند در هستی جز حق تعالی و ظهورات او چیز دیگری را شهود نخواهد کرد . هیک نظریه پرداز انگلیسی در حوزه دین است.کاملاً وفادار به سنت الهیات سلبی در تاریخ الهیات مسیحی است.حق فی نفسه در نظریه او کاملاً مفروض تلقی می شود،یادآور اصول موضوعه کانت می باشد. از مدل معرفت شناسی کانت به عنوان وسیله ای برای بیان و توضیح نظریه خویش استفاده می کند.در باب تجربه دینی وی معتقد است که حق فی نفسه متناسب با تصورات و فهم های پیشین و ماتقدم فرد برای تجربه کننده جلوه گری می کند. اینکه ذهن بطور فعال در نحوه درک و تجربه دینی از حق فی نفسه دخالت اساسی دارد. وجوه شخصی یعنی تجربه از حق فی نفسه کاملاً متمایز از وجوه غیر شخصی تجربه نشده می باشد.خلاصه هیک همه تلاشها در الهیات مسیحی (بطور مثال تلاشهای توماس آکوئیناس) حتی فلاسفه و متفکرین سایر مکاتب را برای رهایی از الهیات تنزیهی بی نتیجه و غیر قابل اقناع تلقی می کند. سه نوع تعطیل در سنت غربی و اسلامی لحاظ شده است ، اولی : تعطیل عن المعرفة . دومی: تعطیل عن البیان . سومی : تعطیل ذات عن الصفات. در تفکر هیک تعطیل عن المعرفة موضوعیت محوری دارد چه از لحاظ ادراکات عقلی و چه از لحاظ تجربه دینی انسان نمی تواند به حق فی نفسه آنگونه که هست معرفت پیدا کند. درمقابل در سنت ابن عربی و نظریه تجلی او هر سه نوع تعطیل منتفی و مردود است لذا حق در ذات خود هم قابل شناخت و هم قابل توصیف است و ادراکات عقلی به عنوان مقدمه ای برای شهود حق از اهمیت خاصی برخوردار است.

ارزیابی اخلاقی نظریه رفتار درمانی عقلانی-هیجانی آلبرت الیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  مجید عبودی   مهدی اخوان

با به وجود آمدن دنیای مدرن مشکلات عاطفی انسان ها روز به روز افزایش پیدا کرد از همین رو روانشناسان سعی بر برطرف کردن این اختلالات کرده اند به گونه¬ای که در حال حاضر 400 نوع نظام روان¬درمانی ابداع شده که در میان این تعداد کثیر، اندکی محدود نظر افراد را به خود جلب کرده است. در بین این چند نظریه، نظری? رفتار درمانی عقلانی- هیجانی در بین اشخاص ازمحبوبیت خاصی بر خوردار شده که توسط آلبرت الیس ابداع شد. او با در هم آمیختن روانشناسی و فلسفه نظامی را ابداع کرد تا انسان ها بتوانند با به چالش کشیدن باورهای نامعقول خود بر اختلالات هیجانی ورفتاری خود فایق آیند و در راه شادکامی که هدف اصلی انسان ها است قدم بردارند. برخی ها معتقدند- از جمله خود الیس- که این نظریه یک نظام اخلاقی بوده و حتی ایدهای الیس را با اخلاق فضیلت ارسطو یکی دانسته اند که البته با زبانی متفاوت بیان شده است. این نظام معتقد است که افکار و باورها بر رفتار و احساس تأثیر می گذارد و دلیل اصلی اینکه فردی رفتاری اخلاقی و غیر اخلاقی انجام می دهد افکار و باوری است که در مورد چیزی یا وقایعی که روی می دهد دارند چون خوبی و بدی خارج از ذهن انسان وجود ندارد. به اعتقاد الیس این رویدادها نیستند که باعث رفتار می شوند بلکه طریق? فکر کردن انسانها به آن رویدادها است که باعث رفتار خوب یا بد می شود. انسان با جایگزین کردن افکار منطقی به جای افکار غیرمنطقی در خود می تواند احساسات سالم تولید کند که به دنبال آن رفتارهای معقول و اخلاقی از او سر بزند؛ بنابراین می¬توانیم یکی از کارهای اصلی این نظریه را تعدیل هیجانها توسط عقل بدانیم. الیس برای اینکه به این هدف برسد روش هایی اخلاقی را معرفی می کند که از جمله می توان، به خودپذیری و دیگرپذیری نامشروط اشاره کرد.

معرفی و تحلیل انتقادی آرای جان هیک در باب چالش های علم و دین . براساس کتاب " مرز نوین علم و دین : تجربه دینی ، علم عصب شناسی و امر متعالی "
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  کریم کرمی   مهدی اخوان

معرفی و تحلیل انتقادی آرای جان هیک (2012-1922)، فیلسوف دین شهیر بریتانیایی ، در کتاب "مرز نوین دین و علم : تجربه دینی ، علم عصب شناسی و امر متعالی (2006 و چاپ مجدد 2010) " موضوع رساله حاضر است. در نخستین بخش رساله ، شرح کامل فصول و همچنین ترجمه پنج فصل از کتاب انجام شده است. جان هیک در این کتاب در صدد است به جدیدترین حوزه چالشی تفکر طبیعت انگار و اصالت تجربه دینی ورود یابد. او با نگاهی نقادانه به سراغ این پرسش می رود که آیا پیش فرض طبیعت انگارانه ، توان ابطال امکان موجودیت هویات غیر مادی را دارد. از این رو او معتقد است که مسئله رابطه مغز/ذهن مثال نقضی برای مدافعان دیدگاه طبیعت انگار است. سرانجام او اشاره می کند که طبیعت انگاری یک فرضیه ناب علمی نیست بلکه یک تلقی مبتنی بر پیش فرض صرف است. در دومین بخش رساله ، شاهدیم که چگونه هیک به طور نسبی در ارایه دلایل خود بر علیه طبیعت انگاری کامیاب می شود. در مجموع ، هیک مدعی است که مرزبندی بین پیش فرض های علم و دین ، راه حل این مناقشه معاصر است.

تحلیل و بررسی آراء پیتر ون اینوگن در باب مسئله شر بر اساس فصلهای 1تا4 کتاب مسئل? شر (2006)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  فروغ رضایی فولادی   مهدی اخوان

تحلیل و بررسی آراء پیتر ون اینوگن در باب مسأله شر بر اساس کتاب مسأله شر(2006)

مطالعه کروماتوگرافیک اسیدهای آمینه ادرار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1346
  پوران صادقی شبستری   مهدی اخوان

چکیده ندارد.