نام پژوهشگر: حمید فرمانی باروق
حمید فرمانی باروق رضا کاظم زاده
مدلهای تعالی که امروزه در بیشتر نقاط جهان، اعم از کشورهای صنعتی پیشرفته – یا در حال رشد، تحت عنوانهای مختلفی همچون جوایز ملی بهره وری، کیفیت، سرآمدی، تعالی سازمانی و ... به واحدهای برتر اعطا می شود را می توان یکی از ابزارهای مهم و موثر برای رشد و تعالی سازمان ها بر شمرد که همچون یک نیروی محرک بسیار قوی، ضمن فراهم آوردن امکان خود ارزیابی و مقایسه با رقبای داخلی و خارجی، سازمانها را در یک چارچوب مدیریتی براساس معیارهای تعیین شده هدایت نموده و آنها را در رسیدن به اهداف و برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت از قبل برنامه ریزی شده، تشویق و یاری می نماید. با این وجود یک نقطه ضعف اساسی در تکمیل فرآیند عارضه یابی در سازمانها توسط این مدلها وجود دارد ، که عبارتست از اتصال دادن نقاط قوت و ضعف بدست آمده به اولویت دهی معیارها و فقدان دید جامع سیستمی به معیارها به عنوان یک چهارچوب مدیریتی و تعالی سازمانی. بر این اساس این تحقیق به مطالعه و بررسی دقیق مدل efqm با دید سیستمی و کل نگر با محوریت روابط علی بین معیارهای مدل تعالی مذکور می پردازد. محقق با اعتبار سنجی و تایید خبرگان به ارایه مدلی بر اساس متدولوژی پویایی سیستمها پرداخته است که امکان اولویت بندی اقدامات بر اساس ارزیابی انجام شده (نقاط قوت و ضعف بدست آمده) و نیز امکان پیش بینی نتایج این اقدامات را برای استفاده کنندگان بر اساس آگاهی سازمان از تاثیر متغیرهای مد نظر بر معیارهای مدل فراهم می آورد. این امر به کمک بررسی و تعیین روابط علت و معلولی بین معیارها جهت نمایش تاثیر متقابل معیارها و اقدامات حاصل شده است.به بیان دیگر پس از انجام فرایند ارزیابی و یا خودارزیابی در سازمانها مطابق با مدل های تعالی سازمانی و خاصه مدل efqm و نتایج حاصل از آن که در قالب گزارش نقاط قوت و فرصتهای بهبود متجلی می گردد ،مدیران و دست اندکاران سازمانها با توجه به محدودیتها و منابع سازمانی می بایستی حداکثر چند پروژه بهبود بر اساس گزارش مذکور و از طریق یک مکانیزم اولویت بندی اقدامات بهبود را انتخاب نموده و بهبود های سازمانی را هدایت نمایند . این تحقیق به مدیران و کارشناسان کمک می نماید تا با شناخت و آگاهی از روابط علی میان معیارها ی مدل اقدامات و پروژه های بهبودی را در دستور کار خود قرار دهند که بیشترین تاثیرات را در سازمان به ارمغان آورد.