نام پژوهشگر: یوسف محمدزاده موسی کندی

بررسی فرضیه بلای منابع و عوامل موثر بر آن(مطالعه موردی کشورهای صادرکننده نفت با تاکید بر کشور ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1388
  یوسف محمدزاده موسی کندی   تیمور محمدی

مطالعات اخیر نشان می دهد که عامل وفور منابع در کشورهای صاحب منابع غنی باعث کندی رشد اقتصادی در این کشورها شده است؛ همچنین مروری بر ادبیات رشد اقتصادی نشان می دهد که توسعه انسانی، دانش و پیشرفت تکنولوژ‍ی و همچنین کیفیت نهادها و زیر ساختهای اجتماعی، ازعوامل مهم تاثیرگذار بر روی رشد و توسعه اقتصادی محسوب می شود. در این مطالعه سعی شده است که با استفاده از داده های تابلویی، اولا پدیده بلای منابع آزمون شود و سپس عوامل موثر بر آن و نحوه تاثیرگذاری آنها مورد بررسی قرار گیرد. از عوامل متعدد موثر که در مطالعات موجود گزارش شده است، در این تحقیق تمرکز اصلی بر روی توسعه انسانی و کیفیت نهادها خواهد بود. نمونه انتخابی برای این مطالعه دو گروه کشورهای صادرکننده عمده نفت خام (اقتصادهای نفتی) و دیگر کشورهای صادرکننده نفت خام (اقتصادهای غیر نفتی) طی دوره 1996-2006 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که پدیده بلای منابع در کشورهای نفتی که بخشی از درآمدشان را صادرات نفت خام تشکیل می دهد، مشاهده می شود. با توجه به مدل برآورد شده برای هردو گروه و مقایسه آنها، می توان علت وقوع این پدیده را به ضعف در نهاده ها و زیرساختهای اجتماعی و سطح توسعه انسانی، مربوط دانست. بنابراین می توان استدلال کرد که وفور منابع بطور غیرمستقیم از طریق کانالهایی همچون: استفاده نامناسب از منابع، فساد و ضعف قوانین و همچنین سطح پایین آموزش به دلیل اتکای بیش از حد به صادرات نفت، باعث می شود که در کشورهای وابسته به نفت برغم دارا بودن منابع طبیعی بالا، رشد اقتصادی پایدار و بالایی تجربه نکنند. همچنین در جهت تمرکز و بررسی وضعیت ایران از مدل خود توضیح بردار(var) و توابع واکنش متغیرها نسبت به هم استفاده شده است.

ماهیت و اهمیت نابرابری های اجتماعی-اقتصادی در بخش سلامت ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1392
  یوسف محمدزاده موسی کندی   علی محمد احمدی

سلامت، ارزشمندترین دارایی مادی بشر است و از این رو بخش سلامت، یکی از بخش های محوری اقتصاد می باشد. سلامتی افراد، ارتباط مستقیم با تأمین مالی بخش سلامت دارد. یکی از مباحث بسیار مهم در تأمین مالی این بخش، عدالت و نابرابری است. عدالت و نابرابری، همواره از مهم ترین چالش های علم اقتصاد بوده است، اما با توجه به خصوصیت های منحصر به فرد بخش سلامت، این موضوع، اهمیتی ویژه در این بخش پیدا می کند. برای سنجش عدالت و نابرابری در بخش سلامت روش های ویژه ای وجود دارد که در مطالعه حاضر، با به کارگیری برخی از مهم ترین آن ها، به بررسی وضعیت بخش سلامت ایران، با دو رویکرد مطالعه توصیفی و تحلیل کمی، پرداخته شده است. در مطالعه توصیفی، با استفاده از حساب های ملی سلامت، وضعیت هزینه کردها و تأمین مالی بخش سلامت بررسی شده است که در این راستا سهم اندک بخش سلامت از تولید ناخالص ملی (بین 5-6 درصد) و در عین حال سهم زیاد پرداخت مستقیم از جیب خانوارها (بین 50 تا 60 درصد) از مهم ترین دغدغه های این بخش بوده است. با استخراج منحنی های لورنز و شاخص های جینی و تایل برای بخش سلامت، و ارزیابی نتایج، مشخص گردید که نابرابری در بخش سلامت بیشتر از کل اقتصاد است. برای بررسی عدالت، از شاخص کاکوانی، استفاده شد. شاخص کاکوانی برای کل هزینه های سلامت، تصاعدی و برای پرداخت های بیمه ای تنازلی بوده است که نشان دهنده عدم کارایی بیمه ها است. در بخش تحلیل کمی، تأثیر موقعیت های اجتماعی-اقتصادی خانوارها بر احتمال مواجهه آن ها با هزینه های کمرشکن و فقرزای سلامتی بررسی شد. این احتمال، در صورت شاغل بودن سرپرست خانوارها، صاحب خانه بودن، وجود افراد باسواد بیشتر در خانواده و دهک های بالای درآمدی کمتر و در سکونت روستایی، افزایش بعد خانوار، افزایش تعداد افراد بالای 60 سال در خانواده و سکونت در استان های توسعه یافته بیشتر می شود. عدم تأثیرگذاری پوشش بیمه ها بر احتمال مواجهه خانوارها با هزینه های کمرشکن سلامتی، حاکی از عدم کار آیی آن است. احتمال مواجهه خانوارها با هزینه های کمرشکن و فقرزا، از سال 1386 تا 1389 هر سال بیشتر شده است، ولی در سال 1390 این احتمال کاهش یافته که به احتمال زیاد، به دلیل تأثیر آنی و کوتاه مدت اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بوده و بررسی اثرات میان مدت و بلندمدت اجرای این طرح، نیازمند مطالعات بیشتر در دوره های آتی است.