نام پژوهشگر: فرید قادری
فرید قادری ابوالقاسم طاهری
اجرای سیاست خصوصی سازی، در هر کشوری بسته به راهبردهای کلی، اهداف سیاسی دولت، برنامه های اقتصادی، اهداف خصوصی سازی، امکانات، محدودیت ها و تنگناها با نتایج متفاوتی همراه بوده است. در ایران، همزمان با پایان گرفتن جنگ تحمیلی، اجرای سیاست خصوصی سازی به صورت عملی به اجرا درآمد که یکی از اهداف اصلی آن، کاستن از میزان اندازه دولت و دخالت آن در اقتصاد بود. اما در عمل دستیابی به این هدف به دلیل ماهیت رانتی دولت و فراهم نبودن بستر های لازم برای اجرای سیاست با موانع متعددی روبرو شده است. در این پژوهش، عملکرد دولت در اجرای سیاست خصوصی سازی از طریق ارزیابی میزان سرمایه گذاری سالانه دولت در شرکت های دولتی و تاثیر آنها بر اقتصاد ایران برای ارزیابی خصوصی سازی واقعی در ایران بررسی شده است. همچنین میزان وابستگی دولت ها به درآمد های نفتی و فراهم نبودن بستر های لازم برای اجرای سیاست نیز به عنوان عوامل کلیدی دیگر بررسی شده است.
مرتضی پورصالحی یحیی زارع مهرجردی
امروزه محوری شدن بازار تقاضا باعث افزایش اهمیت مدیریت زنجیره تامین شده به طوری که به یکی از ابزارهای حیاتی در رقابت های تجاری تبدیل شده و از طرفی محیط گرایی به یکی از موضوعات مهم تجاری - اجتماعی مبدل شده است. با توجه به اهمیت این دو موضوع مفهوم زنجیره تامین سبز شکل گرفت. امروزه مدیران شرکت های پیشرو از طریق ایجاد مطلوبیت و رضایت مندی از نظر زیست محیطی در سراسر زنجیره تامین می کوشند تا از بهبود عملکرد محیطی خود در کل زنجیره تامین به عنوان یک سلاح استراتژیک جهت کسب مزیت رقابتی پایدار سود ببرند. این پژوهش، یک مدل برنامه ریزی ریاضی چند هدفه با در نظر گرفتن میزان انتشار گاز کربن به عنوان یکی از مهم ترین آلاینده های زیست محیطی را برای طراحی شبکه زنجیره تامین چند محصولی، چند دوره ای و با چندین تکنولوژی تولید ارایه می کند. اهداف مدل شامل کمینه کردن مجموع؛ هزینه ها، میزان انتشار کربن و زمان حمل و نقل می باشند. تقاضای بازار به عنوان متغیر در نظر گرفته می شود و به صورت سناریوهایی با احتمال مشخص مدل سازی می گردد. اعتبار مدل با استفاده از مثال های عددی مورد بررسی قرار گرفت، مدل ارایه شده می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای مدیریت زنجیره تامین سبز مورد استفاده قرار گیرد.
ناصر رستم نیا علی ناظمی
یکی از مهمترین اهداف مورد توجه در فرآیند مقررات¬زدایی در صنعت برق ایجاد رقابت و افزایش کارایی از این ره¬گذر می باشد. بازارهای مختلف بر اساس معماری و ساختار خود از نظر درجه انحصار و میزان رقابت¬پذیری در وضعیت متفاوتی قرار دارند. شرکت های تولیدکننده به منظور فروش انرژی خود موظفند در یک بازار رقابتی شرکت کنند و شرکت در این بازار محدودیت ها و قوانینی را به تولید¬کننده و بازیگران تحمیل می کند. بر این اساس پیش بینی قیمت و مقدار در این شرایط یکی از ابزارهای مهم تصمیم گیری برای بازیگران به شمار می رود. در این پایان¬نامه به پیش¬بینی قیمت متوسط موزون بازار برق ایران در دو بازه اوج مصرف و کم باری و ارزیابی تاثیر درجه رقابت بر آن پرداخته می¬شود. در اینجا متغیرهایی که بر قیمت در بازار برق اثر دارند تا حد امکان استخراج گردیده و تلاش شده است که علاوه بر تفکیک الگوهای مختلف مصرف، ویژگی های متفاوت بازار ایران نیز مدل¬سازی شود. بر این اساس از روش فازی، برای مدل¬سازی نااطمینانی¬های سمت تقاضا در برآورد قیمت، استفاده شده است. برای این منظور درجه انحصار در ساعت های مشخص سال محاسبه و با استفاده از آن قیمت متوسط موزون در بازار برق برآورد خواهد شد. در این تحقیق از داده-های واقعی بازار برق در طول سال 91 استفاده شده است و منبع اصلی داده ها و اطلاعات شرکت مدیریت شبکه برق کشور می-باشد. در تحقیق حاضر به منظورآماده¬سازی و تحلیل داده¬ها از نرم¬افزار excel 2010 و برای برآورد قیمت از دو ابزار شبکه¬های عصبی و شبکه¬های عصبی-فازی تطبیقی در محیط نرم¬افزار matlab بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که درجه رقابت در بازار و استفاده از الگوی¬های مصرف متفاوت، بر قیمت ها اثرگذار بوده و مد نظر قرار دادن آن¬ها به افزایش قدرت مدل می انجامد. همچنین با توجه به ماهیت قیمت برق نتیجه می شود که شبکه¬¬های هوشمند قادرند قیمت برق را ردیابی کرده و آن را با یک دقت خوب پیش¬بینی نمایند.
آناهینا فرسائی علی ناظمی
صنعت برق از جمله صنایع تأثیرگذار در وضعیّت اقتصادی- اجتماعی جامعه است. این صنعت سالها به عنوان یک خدمت عمومی تلقّی می¬شد و در نتیجه انحصاری بود؛ امّا همگام با گرایش جهانی به سوی تجدید ساختار و نیز جوابگو نبودن سیستم انحصار سنّتی برای تأمین تقاضای برق، بازار برق با هدف شفّافیت هزینه¬ها و افزایش بهره¬وری اقتصادی راه¬اندازی شد. یکی از مهمترین چالشها در محیط تجدیدساختار شده، طرّاحی یک مکانیسم برای ایجاد بازار در بخش برق و صنایع مشابه می¬باشد. این مکانیسم بایستی بتواند در عین حال که محدودیّتهای فنّی و ذاتی این کالا¬ها را در نظر می¬گیرد، بر ویژگی انحصار طبیعی در این صنایع نیز غلبه کرده و یک بازار رقابتی ایجاد نماید. یکی از مهمترین ابزاری که به طور وسیع در این شکل از بازارها مورد استفاده طرّاحان قرار می¬گیرد، مکانیسم حراج است. بر این اساس دو نوع حراج یکنواخت و حراج پرداخت بر اساس پیشنهاد در این بازارها متداول بوده و همه بازارهای ایجاد شده از این دو مدل استفاده می کنند. هدف از این مطالعه، مقایسه حراج یکنواخت به عنوان حراج رایج در اکثر بازارها و حراج تبعیض آمیز به عنوان جایگزین آن در شرایط رقابت کامل است. با توجّه به تفاوت ساختاری دو نوع حراج، هدف مطالعه حاضر مقایسه تعادل رقابتی در این دو ساختار و برآورد تجربی آن در هر دو حراج با استفاده از داده های بازار برق ایران می باشد. بدین منظور بر مبنای نظریه های اقتصاد خرد از یک مدل ریاضی برای استخراج تعادل رقابتی تحت دو مکانیسم استفاده می شود و آنگاه با استفاده از داده های بازار برق ایران، تعادل رقابتی برای تمامی بازه های اجرای بازار (بازار ساعتی شامل 24 ساعت در 365 روز سال) در سال 1391 برآورد می شود. با اجرای این مدل، قیمت رقابتی تحت مکانیسم های مختلف استخراج می شود و با قیمت واقعی بازار مقایسه و تحلیل شده است. بعلاوه با توجّه به نتایج تحقیق، شاخص لرنر نیز برای بازار ایران در شرایط مختلف برآورد می شود. مقایسه کارایی تولید در دو حراج نشان می دهد هر دو حراج به این کارایی می¬رسند. لیکن اصولاً حراج پرداخت بر اساس پیشنهاد پتانسل انحراف بازیگران از هزینه نهایی را بواسطه ساختار تسویه و قوانین موجود افزایش می دهد. واژگان کلیدی: حراج پرداخت بر اساس پیشنهاد، حراج یکنواخت، بازار برق عمده فروشی، تعادل رقابتی، کارایی تولید.
حسین موسوی علی ناظمی
با گسترش استفاده از انواع مختلف حراج در طراحی بازارها، شبیه سازی رفتار بازیگران بمنظور ارزیابی ساختار بازار، به یکی از مباحث عمده در مطالعات مرتبط به طراحی بازار تبدیل شده است. اهمیت این موضوع از چند منظر قابل بررسی است. بخش اول مربوط به استراتژی بازیگران در بازار است. بازیگران بمنظور تدقیق و افزایش سودآوری خود در بازار، نیازمند ابزار نظری و محاسباتی مناسب هستند؛ تا از طریق آن پیشنهاد مناسبی برای فروش انرژی تولیدی به بازار ارائه نمایند. بخش دوم اهمیت به مقایسه نتایج عملی یک بازار با نتایج بهینه از منظر کارایی اقتصادی باز می گردد. در این رهگذر طراحان بازارها بطور مداوم در تلاش برای مقایسه سیستم و ساختار موجود با معیار کارایی هستند. استخراج انحرافات موجود و تفاوت های مشاهده شده، ابزار مناسبی برای بهبود عملکرد بازار محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه یک رویکرد جدید بمنظور شبیه-سازی رفتار بازیگران در ارائه پیشنهاد فروش در یک بازار برق لحظه ای؛ با استفاده از نظریه بازی¬ها و مقایسه تعادل نش حاصل با تعادل رقابتی بازار و بازار واقعی است. مدل پیشنهادی با استفاده از داده های واقعی برای بازار برق عمده¬فروشی ایران در سال 1391 اجرا شده است. از الگوریتم ژنتیک بمنظور اجرای مدل پیشنهادی استفاده می شود. هزینه نهایی کوتاه¬مدت تمامی نیروگاه¬ها بدست آمده و مدل بر اساس داده های واقعی در محدوده بازار برق ایران اجرا می شود. مقایسه نتایج تعادل نش حاصل با تعادل رقابتی نشان دهنده تفاوت موجود در استراتژی بازیگران در بازار برق ایران با شرایط کارای تعادل رقابتی است. همچنین تفاوت تعادل نش با نمودار عرضه بار در بازار واقعی ایران، نشان¬دهنده کارایی تولید بالاتر تعادل نش نسبت به وضعیت واقعی بازار است. در ضمن نتایج پژوهش گویای این است که در زمان پیک تقاضا که کلیه واحدهای تولیدی موظف به تولید حداکثر توان تولیدی خود هستند، علاوه بر کارایی بیشتر تعادل نش نسبت به بازار واقعی، سود نیروگاه¬ها هم در این حالت نسبت به سود آنها در واقعیت بیشتر می¬باشد.
فرید قادری محمد هادی مرادی
پایان نامه ی حاضر تحقیقی است درباره ی سازوکارهایی که امام بیضاوی در راستای درک معانی متون قرآن در تفسیرش به کار گرفته است. در لابلای این تحقیق ثابت شده که بیضاوی در تفسیرش نگاه وسیعی به معنا در راستای فهم متون قرآنی داشته، به گونه ای که از کلیه ی علوم، اعم از علوم لغوی و غیر لغوی، در تبیین معانی گنجانده شده در زوایای متن قرآن بهره گرفته است. در علم آوا شناسی به نقش جانشین سازی واجی در معنای متن پرداخته و از واج زنجیری و زبر زنجیری بهره گرفته است. کما این که در علم صرف نقش تکواژها و ساختارهای صرفی اسم، اعم از ساختارهای مصدر و مشتقات، و نیز تکواژها و ساختارهای فعل مزید را در تولید معانی جدید در متن قرآن مورد ارزیابی قرار داده است. همچنین بیضاوی با بذل تلاش در حوزه ی نحو و ترکیب، کارکرد حروف معانی، پدیده ی تعریف و تنکیر، علامت های اعرابی، از نظر تعدد موقعیت آن ها، انواع جمله و عوارض آن و سبکهای نحوی، اعم از سبک خبر و سبک انشاء طلبی، را در درک معنای متن قرآن مورد مطالعه و تحلیل قرار داده، کما این که از نقش سطح واژگانی با محوریت چند معنایی و تحول معنایی در بارور ساختن بار معنایی متون قرآنی غافل نمانده، و با این سازوکار به معانی ارزنده ای در لابلای این متون پی برده است. همان گونه که بیضاوی به علوم دیگری که به عوامل تأثیر گذار در ابعاد معنایی متن پرداخته اند، توجه و عنایت داشته و در تفسیرش از آن ها استفاده کرده است. این علوم عبارتند از: علم اصول فقه، علوم قرآن، علوم عقلی و علم تصوف و عرفان. بیضاوی در علم اصول از تقسیماتی که اصولیان برای لفظ، از نظر وضع آن برای معنا و از نظر نوع دلالت آن، در نظر گرفته اند، و در حوزه ی علوم قرآن از اسباب نزول، مکی و مدنی بودن آیات، فرایند نسخ، علم قراءات و تفسیر به مأثور و در حوزه ی علوم عقلی از پاره ای از مسائل و اصطلاحات فلسفی و کلامی و در حوزه ی تصوف از تفسیر اشاری و اصطلاحات صوفیان در درک معانی متون قرآن استفاده کرده است. پژوهشگر در این تحقیق دانشگاهی کوشیده تا آرا و نظریات بیضاوی را در این سازوکارها با آرای مهمترین مفسران گذشته مقایسه کند که از این رهگذر این نتیجه به دست آمده که بیضاوی در زمینه ی درک متون قرآن، با مفسران برجسته ی گذشته نقاط مشترک بسیاری داشته، کما این که با آن ها نقاط افتراقی هم به شرح زیر داشته است: _ عنایت خاص او به گسترش دادن دامنه ی بعد معنایی واژه های قرآنی، از خلال اشاره به معانی ای که ناشی از جانشین سازی واجی یا صرفی در این واژه هاست که او نسبت به مفسران برجسته ی گذشته به این فرایند بیشتر توجه نموده است. _ توجه او به افزایش دادن حجم معنا در بافت و عناصر متون قرآنی، با لحاظ کردن وجوه متعدد برای معنا یا ذکر نکته ای معنایی که ذکری از آن در تفاسیر مهمترین مفسرین گذشته نیامده، و گاه ترجیح دیدگاهی که از ظرفیت معنایی بیشتری برخوردار است. همچنین با عنایت پژوهشگر به اصطلاحات و روش معاصرین در انتخاب عناوین اکثر باب ها و فصل ها جلوه گر می افتد که بیضاوی و دیگر مفسران گذشته به کلیه ی اصول و ریشه های معناشناسی آشنایی داشته اند و تفاوتی که در میراث کهن معناشناسی با معناشناسی عصر حاضر دیده می شود، تنها در شکل، قالب و روش است.
شادی خلیل مقدم علی ناظمی
در سال های اخیر افزایش نگرانی ها در زمینه محیط زیست باعث توجه بیش از پیش به این بخش گردیده است. بر این اساس مدل های توزیع اقتصادی بار که پیش از آن صرفاً حداقل سازی هزینه تولید و تعیین آرایش بهینه تولید کنندگان بر اساس حداقل شدن هزینه کل را مد نظر قرار می داد، امروز با تغییر بنیادی در نحوه اجرا و مدل سازی مواجه شده اند. بر این اساس در این مدل ها آرایش بهینه تولید کنندگان بر اساس دو هدف حداقل هزینه تولید و حداقل آلودگی محیط زیست تعیین خواهد شد و بدیهی است در این شرایط مسئله پیش رو از یک مسئله تک هدفه به یک مسئله چند هدفه تغییر می کند. تحقیق حاضر نیز مسئله توزیع بهینه اقتصادی و زیست محیطی را مد نظر قرار می دهد؛ و هدف آن تعیین آرایش بهینه تولیدکنندگان در حالتی است که هر دو هدف اقتصادی و زیست محیطی تحقق یافته است. لیکن پژوهش حاضر نسبت به مطالعات گذشته دو تمایز اساسی دارد. تفاوت اول به مدل سازی توابع زیست محیطی بازمی گردد؛ در این بخش با استفاده از داده های انتشار، توابع زیست محیطی حاصل از سه نوع آلاینده به تفکیک مدل شده است. نوآوری دوم به روش حل مسئله و استخراج شاخص هایی مانند منحنی های بی تفاوتی، کشش هزینه تولید نسبت به انتشار گازهای آلاینده و نرخ نهایی جانشینی بازمی گردد. از منظر اقتصادی این ابزار اطلاعات مفیدی برای تحلیل و ارائه راهبرد ایجاد می کنند. مهمترین مزیت این شاخص ها ایجاد انعطاف پذیری بالا در تصمیم گیری است. بعلاوه آنکه استفاده از روش اپسیلون محدودیت امکان ایجاد مجموعه جواب بهینه پارتو را بوجود خواهد آورد. این مجموعه جواب یکی از مهمترین ویژگی های حاصل به شمار می رود. مدل سازی انجام شده در این مطالعه نیز به منظور توسعه کاربردی، برای بازار برق منطقه ای اصفهان در سال 1391 اجرا شده است. نتایج اجرای مدل نیز نشان می دهد که عملکرد واقعی بازار با بهینه اقتصادی و زیست محیطی متفاوت است. نتایج بیانگر این واقعیت است که به دلیل عدم توجه به هزینه های زیست محیطی، عملا انحراف عملکرد واقعی نسبت به وضعیت بهینه در بخش زیست محیطی بسیار جدی تر و بیشتر است. استخراج شاخص نرخ نهایی جانشینی و کشش نیز نشان می دهد که با یک مبادله منطقی می توان با روشی کم هزینه به منافع اقتصادی و زیست محیطی به صورت همزمان دست یافت.
ندا صادقی فرید قادری
چکیده ندارد.
حمیدرضا صادقی فرید قادری
چکیده ندارد.
محمدرضا نصراللهی محمدعلی آزاده
چکیده ندارد.
رضا تنها امینلویی فرید قادری
چکیده ندارد.