نام پژوهشگر: صدیقه محمدی
صدیقه محمدی عباس عابدی
در تحقیق حاضر سیستم های دوتایی گرفتی 66 0 1eros و 54 0 1eros مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. داده های نورسنجی در چهار صافی b، v، i و r از بین اطلاعات نورسنجی پروژه های اروس، اوگل و ماچو انتخاب گردیده است. برای تحلیل منحنی های نوری، به دلیل فقدان منحنی های سرعت شعاعی ، ابتدا برخی از پارامترهای این سیستم ها با روشهای خاص محاسبه شده است و سپس به کمک این پارامترها برنامه های lc و dc از کد برنامه ی ویلسون- دوینی اجرا شده است و در نهایت نتایج حاصل از اجرای این برنامه ها اعلام و با نتایج کار سایر محققین مقایسه گردیده است. جهت تأیید روشهای ارائه شده در این طرح، سیستم دوتایی 66 0 1eros که قبلاً پارامترهای آن با روشهای دیگر محاسبه شده بعنوان شاهد در نظر گرفته شده است و سیستم 54 0 1eros برای اولین بار، و با دو روش مجزا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
صدیقه محمدی امیرحمزه سالارزایی
با توجه به اهمیت نهاد وقف در اسلام، ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وقف و نیز نظر به این که رتبه استان سیستان و بلوچستان در کشور از نظر رشد موقوفات، مطلوب نیست، بررسی چالشها و موانع وقف با نگاهی به آسیبهای اجتماعی آن در زاهدان، میتواند مورد ملاحظه و اهتمام قرار گیرد. این پژوهش با هدف شناخت عوامل بازدارنده رشد کارآمد نهاد وقف و بررسی آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در زاهدان و با دنبال کردن این سوال که آیا در زاهدان بین متغیرهای فقرمالی، آشنایی با وقف و اداره اوقاف و خوش بینی نسبت به اداره اوقاف با وقف کردن تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر، انجام شد. نمونه آماری این پژوهش، 803 نفر است که با روش تصادفی ساده از بین 5 طبقه ای که به نحوی در گسترش فرهنگ وقف موثر هستند، انتخاب شد و ابزار گردآوری اطلاعات نیز علاوه بر اسناد و مدارک موجود، پرسشنامه¬ای محقق ساخته و با آلفای کرونباخ 0/89بوده و مشتمل بر 35 سوال میباشد. فرضیه ما بر این بود که بین متغیرهای مذکور و وقف کردن در زاهدان، رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که، بین آشنایی با وقف و خوش بینی نسبت به اداره اوقاف و امور خیریه با وقف کردن تفاوت معناداری وجود دارد، که از بین این دو متغیر، خوش بینی نسبت به اداره اوقاف تأثیر بیشتری در وقف کردن دارد. اما بین فقر مالی، آشنایی با اداره اوقاف و امور خیریه و وقف کردن تفاوت معناداری مشاهده نشد.
ندا گلمیرزایی محمدرضا موسوی
نماتد سیستی چغندرقند (heterodera schachtii) یکی از نماتدهای مهم انگل گیاهی و خسارتزا در نقاط مختلف دنیا میباشد. این نماتد در اثر کشت متوالی این گیاه در مزارع آلوده خسارت های شدیدی ایجاد می کند. روش های مختلفی برای مدیریت این نماتد پیشنهاد شده است. در حال حاضر عمده روش کنترل این نماتد مبارزه شیمیایی است که به دلیل اثرات زیان بار مواد سمی نماتدکش بر روی انسان و جانوران، گران بودن، آلوده نمودن آب های زیرزمینی، ماندگاری طولانی مدت در خاک و ایجاد خطر برای محیط زیست استفاده از آن محدود شده است. به طور یقین تأثیر آنتاگونیستی میکروارگانیسم ها یک ظرفیت بسیار خوب در راهبرد مدیریت تلفیقی نماتدها به حساب می آید. در این تحقیق، اثر دو قارچ pochonia chlamydosporia و purpureocillium lilacinus به تنهایی و یا توام با کمپوست در کنترل بیولوژیک نماتد سیستی چغندرقند در شرایط آزمایشگاه و گلخانه بررسی شد. این پژوهش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت اجرا گردید. در آزمایشگاه قارچ ها روی محیط آب-آگار کشت شده و بعد از 2 هفته سه عدد سیست در حاشیه قارچ در حال رشد قرار گرفت. این آزمایش با سه تکرار انجام شد. قارچ ها روی محیط سبوس جو-ماسه استریل به مدت 6 هفته رشد داده شده و سپس به نسبت 1% وزنی با خاک گلدان مخلوط گردیدند. در تیمارهایی که نیاز به کود ورمی کمپوست است، کود با سه دوز 1، 5/2 و 5 درصد وزنی به خاک اضافه شده است. بذر گیاه چغندر قند در گلدان ها کاشته شده و در مرحله 3 برگی با تعداد 5 عدد تخم و لارو سن دوم نماتد به ازای هر گرم خاک تلقیح گردید. پس از 8 هفته نگهداری در گلخانه گیاهان برداشت شده و وزن تر اندام های هوایی و ریشه، تعداد سیست روی ریشه و درون خاک، تعداد کل تخم ها، جمعیت نماتد در خاک، درصد تخم های آلوده، میزان تولید مثل، درصد کنترل و میزان کلونیزه کردن ریشه ها توسط قارچ اندازه گیری شد. آزمایش گلخانه ای در قالب طرح کاملاً تصادفی با 16 تیمار اجرا شد. جدایه های مورد بررسی در آزمایشگاه باعث شدند که به طور متوسط 97/56 درصد تخم ها نسبت به شاهد پارازیته شده و از بین بروند. مقایسه میانگین تیمارها با استفاده از آزمون دانکن نشان داد کاربرد جدایه 543 قارچ p. chlamydosporia همراه با کمپوست 5/2 درصد باعث افزایش رشد معنی دار قسمت هوایی گیاه چغندر قند شده است. کاربرد کمپوست 5 درصد همراه با تلقیح توسط جدایه 810 قارچ p. lilacinus باعث افزایش وزن ریشه چغندرقند شد. چغندرقندهایی که در بستر کمپوست 5/2 درصد کشت شدند بیشترین طول ریشه را دارا بودند. میزان کلونیزاسیون خاک با کاربرد قارچ p. lilacinus به تنهایی و یا توام با کمپوست افزایش یافت. بیشترین میزان کلونیزاسیون ریشه در تیمار قارچ p. chlamydosporia به تنهایی و یا توام با کمپوست مشاهده گردید. جمعیت سیست ها با کاربرد قارچ های p. chlamydosporia و p. lilacinus توام با کمپوست به طور قابل توجهی کاهش یافت. در چغندرقندهایی که در بستر کمپوست کشت شدند بیشترین شاخص تولید مثل نماتد دیده شد. تعداد لاروهای سن دوم با کاربرد توام قارچ و کمپوست به طور چشمگیری کاهش یافت. با توجه به مطالعات انجام شده در این پژوهش، تیمار قارچ p. lilacinus همراه با کمپوست 5% بهترین عملکرد در کاهش جمعیت نهایی سیست و بیماری بعد از تیمار شیمیایی در روی چغندر قند را داشته و می توان از آن در مبارزه غیر شیمیایی استفاده کرد.
صدیقه محمدی علی اصغر کیا
پژوهش پیشرو به بررسی عوامل موثر بر میزان اعتماد به دو بخش خبری 20:30 و بخش خبری 21 شبکه های دو و یک سیما، به روش پیمایشی[1] پرداخته است. در این تحقیق از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعیین نمونه و با استفاده از آماره ی کوکران به تعیین حجم نمونه به تعداد 384 نفر از میان شهروندان سنقر کلیایی پرداخته شده است که با توجه به ریزش های احتمالی، 400 پاسخگو در نظر گرفته شد و نهایتاً با حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 388 پاسخگو مورد سنجش قرار گرفتند. با اجرای پرسشنامه در میان نمونه آماری و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نتایج نشان داد که بین نگرش سیاسی به نظام جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، محتوای خبر، کاربرد زبان و جذابیت خبر با میزان اعتماد به بخش خبری 20:30 رابطه ی معناداری وجود دارد، اما بین متغیر سطح تحصیلات با میزان اعتماد به این بخش خبری رابطه ی معناداری مشاهده نشد. اما در ارتباط با بخش خبری 21، نتایج نشان داد هیچکدام از متغیرهای مستقل مذکور با میزان اعتماد به بخش خبری 21، رابطه ی معناداری وجود ندارد. از اینرو نتایج نشان می دهد بخش خبری 20:30 در عرصه ی ارتباطات خبری، با ایجاد دامنه ای از تغییرات سبک ارتباطی با مخاطبان، رویه ای متفاوت در جذب مخاطبان داشته است.
فروزان خدری صدیقه محمدی
بیماری لکه قهوه ای برنج یکی از مهمترین عوامل خسارت زا در کشت این گیاه در مناطق مختلف دنیا محسوب می شود. با توجه به اهمیت این بیماری و نظر به مشکلات زیست محیطی، سموم شیمیایی قارچ کش، در تحقیق حاضر کنترل بیمارگر در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از اسانس و عصاره گیاهان لعل کوهستان، مریم گلی و غازیاقی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی فعالیت ضد میکروبی به روش انتشار از دیسک و اختلاط در محیط جامد و روش توالی رقت انجام شد. اسانس ها به روش تقطیر آبی با دستگاه کلونجر تهیه شدند و شناسایی ترکیبات آن ها توسط روش کروماتوگرافی گازی با طیف سنج جرمی (gc-ms) انجام گرفت. عصاره ها با روش خیساندن تهیه شدند و تعیین ترکیبات آن ها با کروماتوگرافی مایع با فشار بالا (hplc) انجام گرفت. اسانس گیاه لعل کوهستان دارای 27 ترکیب قابل شناسایی بود که ترکیبات اصلی آن شامل تیمول (50/25?)، کارواکرول (56/21?)، گاما ترپینن (82/20) و پاراسیمن (71/17) بود. از 26 ترکیب اسانس مریم گلی کارواندری ترکیبات اصلی آن عبارت بودند از 1و8 سینئول (52/15?)، آلفا ترپینیل استات (56/11?) و 5نئوسدرانول (12/9?). اسانس غازیاقی نیز دارای 63 ترکیب قابل شناسایی بود که بیشترین آن ها جرماکرین دی (04/14?)، اسپاتولنول (89/9?) و لیمونن (15/7?) بیان شد. ترکیبات عمده عصاره های لعل کوهستان، مریم گلی کارواندری و غازیاقی به ترتیب کارواکرول (6/1203 میلی گرم بر لیتر)، اسیدرزمارینیک (2/696 میلی گرم بر لیتر) و کلروژنیک اسید (2/625 میلی گرم بر لیتر) گزارش شد. به طور کلی فعالیت ضدمیکروبی اسانس ها بیشتر از عصاره ها بود به طوری که اسانس لعل کوهستان بیشترین اثر ضد میکروبی را داشت و کمترین فعالیت ضد میکروبی مربوط به عصاره گیاع غازیاقی بود. به عنوان نتیجه کلی می توان گفت که از اسانس و عصاره گیاهان مورد تحقیق به ویژه گیاه لعل کوهستان می توان به عنوان مواد ضد آفات طبیعی قابلیت جایگزینی مواد ضد آفات شیمیایی را دارند.