نام پژوهشگر: یحیی اسماعیل پور

مکان یابی مناطق مستعد احیاء بیولوژیک رویشگاه مانگرو (مطالعه موردی: سیریک استان هرمزگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  حامد خیراندیش   یحیی اسماعیل پور

جنگل های حرا در مناطق ساحلی جنوب کشور ایران قرار دارند و به دلیل کارکردهای بی شمار و ارزش های زیست محیطی حفاظت، احیاء و توسعه آن ها ضروریست. تصمیم گیری طریقه عمل در مسیری خاص، به صورت آگاها‏‏‏‏نه جهت نیل به اهداف می باشد تا بدین طریق گزینه ای مناسب در میان انواع گزینه ها انتخاب شود. یک مسئله مبتنی بر تصمیم گیری مکانی زمانی مطرح می شود که بین وضعیت مطلوب و موجود از دیدگاه تصمیم گیر اختلاف وجود داشته باشد. با توجه به مسئل? تصمیم گیری مکانی، ارزیابی صحیح روش ها و انتخاب مناسب ترین مکان جهت اجرای پروژه با توجه به شرایط حال حاضر یکی از مسائل مهمی است که پیش روی تصمیم گیران قرار دارد. ماهیت چند معیاره بودن تصمیم گیری، انتخاب فن آوری مناسب، فقدان اطلاعات کامل و به روز و کم تجربه بودن تصمیم گیران موجب پیچیدگی موضوع و ایجاد چالش درانتخاب روش تصمیم گیری و نهایتأ انتخاب مکان مناسب جهت اجرای پروژه می گردد. جنگل های حرا از جمله منابع پایدار می باشد که امروزه توجه زیادی را به خود معطوف کرده است. توانایی های سامانه اطلاعات جغرافیایی در زمین? مکان یابی سبب شده است تا در مکان یابی مناطق مستعد احیاء بیولوژیک مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این بررسی مشخص کردن مناسب ترین مناطق جهت احیاء بیولوژیک جنگل های حرا با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره مکانی در رویشگاه سیریک است. در این پژوهش موثرترین معیارها جهت مناطق مستعد احیاء بیولوژیک شامل عمق آب، پراکنش گونه های حرا و چندل، نقاط حضور گونه گل خورک، طبقات شیب، بافت خاک، هدایت الکتریکی، خط جزر و مد، ژئومورفولوژی ساحلی، کاربری اراضی (ساحلی) و خورها بودند. سپس با استفاده از نظر کارشناسان و با روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) معیارها پهنه بندی و وزن دهی شدند. قاعده های تصمیم گیری همپوشانی شاخص، تحلیل سلسله مراتبی، fuzzy ahp، جهت شناسایی مکان های بهینه مورد استفاده قرار گرفت. تفسیر خروجی ها بیانگر تفاوت در نتایج روش هاست. در نهایت جهت حصول اطمینان از صحت نتایج با کنترل زمینی بررسی شد. روش همپوشانی به عنوان بهترین قاعده تصمیم گیری جهت شناسایی مناطق مناسب جهت احیاء بیولوژیک جنگل های مانگرو در رویشگاه سیریک استان هرمزگان معرفی گردید.

ارزیابی پنانسیل اکوتوریسم و مدیریت آن با استفاده از منطق فازی و روش تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی:پارک ملی خبر کرمان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1393
  فاضل حسینی فرد   اسدالله خورانی

جهت مکان یابی مناطق مناسب تفرج مهمترین عوامل موثر بر تناسب یک منطقه برای تفرج گسترده و متمرکز مشخص شدند، وزن هر عامل از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و منطق فازی محاسبه گردید، سپس این عوامل با استفاده از مدل های اکولوژیک و توانمندی سامانه اطلاعات جغرافیایی تلفیق و ترکیب شدند. نتایج نشان داد در تفرج گسترده با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معیار اقلیم و آب و هوا با 311/0 و پوشش گیاهی با202/0 مهمترین معیارها می باشند و بعد از آنها معیار شیب با 129/0 قرار دارد که 08/16% از سطح منطقه دارای توان تفرج گسترده خوب می باشد و در منطق فازی برای این کاربری درصد پوشش گیاهی با 305/0 و شیب با 199/0 و دمای متوسط سالانه بیشترین وزن ها را بخود اختصاص داده اند و 1/20% از وسعت منطقه را طبقه تفرج گسترده خوب بخود اختصاص داده است. همچنین برای کاربری تفرج متمرکز با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، معیار اقلیم و آب و هوا با 325/0 و تسهیلات سکونتگاه ها با180/0 مهمترین معیارها می باشند و بعد از آنها معیار شیب با 171/0 قرار دارد که 34/3% از سطح منطقه دارای توان تفرج متمرکز خوب می باشد و در منطق فازی برای این کاربری متغیرهای ورودی اقلیم و آب و هوا با 315/0 و تسهیلات سکونتگاه ها با 191/0 و شیب با 170/0 به ترتیب بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند که 28/1% از وسعت منطقه را تفرج متمرکز خوب بخود اختصاص داده اند بیشتر مناطق دارای توان خوب جهت تفرج گسترده در قسمت های جنوب شرقی و برای تفرج متمرکز در قسمت های شمال شرقی منطقه قرار داشتند. در این مطالعه منطق فازی به عنوان یک روش مناسب و با دقت قابل قبول نسبت به تکنیک تحلیل سلسله مراتبی برای مکانیابی مناطق تفرج پیشنهاد می گردد.

مدل سازی مطلوبیت زیستگاه آهوی ایرانی (gazella subgutturosa subgutturosa) در منطقه شکارممنوع قراویز با استفاده از تجزیه وتحلیل آشیان اکولوژیک (enfa)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  پیمان کرمی   یحیی اسماعیل پور

ویژگی بوم شناختی گونه ها و تعیین مطلوبیت زیستگاه آن ها، یکی از ارکان اصلی مدیریت و حفاظت گونه های حیات وحش محسوب می گردد. در این مطالعه مطلوبیت زیستگاه آهوی ایرانی (gazella subgutturosa subgutturosa) طی دو فصل پاییز و زمستان در منطقه شکارممنوع قراویز موردبررسی قرار گرفت. این منطقه ازجمله زیستگاه های مناسب آهوی ایرانی در غرب کشور و در استان کرمانشاه است. مرز محدوده مطالعاتی برابر حد پراکنش گونه در نظر گرفته شد و سپس با مرز اصلی منطقه مقایسه شد. به منظور مد ل سازی مطلوبیت زیستگاه این گونه از روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و نرم افزار بایومپر استفاده شد. لایه های اطلاعاتی به کاربرده شده به عنوان متغیرهای موثر بر حضور گونه شامل ارتفاع، شیب، جهت، شاخص پوشش گیاهی (ndvi)، تیپ پوشش گیاهی، فاصله از جاده ها، پاسگاه های مرزی، روستاها، چشمه ها، فاصله از آبراهه، عشایر، دام، مراکز توسعه انسانی و رودخانه ها بوده است. نتایج نشان داد زیستگاه مطلوب گونه را در فصل پاییز به طور میانگین فاصله 328 متری از آبراهه، فاصله 5769 متری از عشایر، فاصله 1101 متری از دام، فاصله 2090 متری از جاده، فاصله 5536 متری از پاسگاه های مرزی، فاصله 2326 متری از رودخانه، فاصله 1669 متری از روستا، 1775 متری از آبشخور، 3458 متری از مراکز توسعه انسانی، ارتفاع 591 متری و شیب 16/13 درصد و در فصل زمستان فاصله 390 متری از آبراهه، فاصله 3000 متری از عشایر، فاصله 485 متری از دام، فاصله 1680 متری از جاده، فاصله 4189 متری از پاسگاه های مرزی، فاصله 2173 متری از رودخانه، فاصله 1900 متری از روستا، فاصله 1288 متری از چشمه، فاصله 2448 متری از مراکز توسعه انسانی، ارتفاع 588 متری و شیب 66/13 به عنوان زیستگاه مطلوب بیان می کنند. در هر دو فصل نیز آهوان به تراکم کم پوشش گیاهی، جهت جنوبی و تیپ پوشش گیاهی po.bu-an.gr گرایش داشتند. به علاوه، نتایج این مطالعه نشان می دهد که آشیان بوم شناختی آهو از فصل پاییز به زمستان باریک می شود و به زیستگاه های حاشیه ای تمایل بیشتری پیدا می کند.