نام پژوهشگر: امیر فضلعلی
امیر فضلعلی فرناز برزین پور
سیستم های تولید سلولی یکی از مهمترین کاربردهای تکنولوژی گروهی است و از سیستم های کارآمد برای محیط های تولیدی با حجم و تنوع بالای محصولات است که شامل سه تصمیم اصلی، تشکیل سلول های تولیدی، زمان بندی و جانمایی ماشین آلات می باشند. در اکثر تحقیقات پیشین یکی از این سه بخش به صورت مستقل درنظر گرفته شده اند در حالی که این تصمیمات بر هم اثرگذارند. در ارتباط با زمان بندی سیستم تولید سلولی، زمان راه اندازی به عنوان یکی از عوامل مهم تولیدی است در حالی که در اکثر تحقیقات مدنظر قرار نگرفته است. همچنین در ارتباط با جانمایی ماشین آلات اغلب مسایل به صورت ساده و بدون درنظر گرفتن ابعاد ماشین آلات مورد بررسی قرار گرفته اند در صورتی که از شرایط واقعی به دور می باشند. در این پایان نامه، هدف تشکیل مدل ریاضی یکپارچه جهت مساله تولید سلولی با درنظر گرفتن تشکیل سلول تولیدی، زمان بندی و جانمایی است. هدف اصلی کمینه نمودن بیشترین زمان تکمیل قطعات است که در راستای این هدف، اهداف غیر مستقیمی از جمله کمینه نمودن جابجایی های بین سلولی و درون سلولی و طراحی جانمایی ماشین آلات مدنظر است. جهت حل آن از روش فراابتکاری ترکیبی بهینه سازی گروهی ذرات همراه با الگوریتم جستجوی ممنوع نخبه گرا توسعه داده شده است. به منظور نشان دادن کارایی الگوریتم پیشنهادی در مسایل با اندازه کوچک با روش بهینه سازی دقیق و در سایزهای متوسط و بزرگ با الگوریتم ژنتیک موجود در ادبیات موضوع و الگوریتم جستجوی ممنوع نخبه گرا مقایسه شده است که نشان دهنده کارایی الگوریتم پیشنهادی در مقابل سایر الگوریتم ها است.
امیر فضلعلی احمدرضا کسرایی
شگفتگوی ساده آغاز می شود ، آرام آرام در زوایای اندیشه ، باور و رفتار کارکنان جای می گیرد و سرانجام به شیوه جدیدی از زندگی تبدیل می شود.گام های نخست این فرایند در کشور ما سالهاست که برداشته شده اما چون بسیاری دیگر از عرصه های تفکر و عمل در آغاز راه ، رها مانده است.اکنون در سالهای نخستین قرن بیست و یکم شمار کم نظیری از سازمانهای دولتی و خصوصی کشور با وجود همه نارسایی ها؛ به این فرایند بی پایان چشم دوخته اند تا بعنوان یک استراتژی تحول ، آنان را در بازآفرینی توان سازمان در شناخت و استفاده کارآمدتر از مزیت رقابتی خویش ، یاری دهد. با توجه به مدل های مدیریت دانش موجود به صورت عمومی و نیازمندی بخش خدمات به مطالعه پیاده سازی مدیریت دانش و همچنین نبود چارچوبی ثابت و مشخص جهت استقرار مدیریت دانش ، هدف اصلی این پژوهش مطالعه و بررسی زمینه های موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در بانک ملی می باشد تا شرکت بتواند ، گام های اولیه را در نیل به هدف تبدیل به سازمانی دانش محور بردارد و همچنین اهداف فرعی ذیل برای این پژوهش ارائه شده است . روابط بین جمع آوری و خلق دانش ، ذخیره و نگهداری دانش ، انتقال دانش ، توزیع دانش ،استفاده از دانش و غنی سازی دانش(متغیر های وابسته) این پژوهش در بانک ملی در نظر گرفته شده است . متدولوژی این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گرد آوری اطلاعات تحقیق ، توصیفی از شاخه همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش شامل 31 نفر اعم از اعضای هیئت مدیره ، مدیران ، معاونین و برخی از کارشناسان خبره دفتر مرکزی بانک ملی می باشد. نمونه گیری به روش ترکیبی ( نمونه گیری تصادفی طبقه ای و نمونه گیری خوشه ای ) انجام شده که زیر مجموعه ای از نمونه گیری احتمالی می باشد. با توجه به جدول مورگان بین 28نفر پرسشنامه توزیع گردید .