عمده مفاهیم مدیریتی و حتی مباحث مربوط به کاربردهای فناوری اطلاعات در بازار مربوط به سازمانهایی می‎شود که ارائه دهنده کالا و محصول به جای خدمات می باشند و از طرف دیگر دارای چارت سازمانی درختی مشخصی هستند که مطابق آن، هر فردی دارای شرح وظایف، تعدادی افراد در رده پایین تر و افرادی در رده های بالاتر می باشد. در طرف دیگر، سازمانهایی وجود دارند که خدمات به مشتریان خود ارائه می‎کنند و با توجه به نوع خدمات، مدیران ارشد عمدتا مجبور می باشند که ساختار سازمان خود را بصورت پروژه-محور تعریف کنند که چارت سازمانی ماتریسی دارند و به ازای هر پروژه، تیم جداگانه ای تعریف می گردد. با وجود اینکه سالهاست شرکتهای زیادی در زمینه راهکارهای مختلف فناوری اطلاعات (از جمله اتوماسیون اداری و صنعتی، مدیریت زنجیره تامین، حسابداری، برنامه ریزی منابع سازمانی و...) برای سازمانهای ارائه دهنده کالا فعالیت می‎کنند، اما تحقیق و پیدا کردن راهکار برای سازمانهای خدماتی پروژه-محور (بخصوص راهکارهای مدیریت پروژه) مفهومی است که به تازگی برای متخصصان فناوری اطلاعات جذابیت پیدا کرده است. تعریف مدیریت پروژه مطابق استاندارد پیکره دانش مدیریت پروژه، عبارتست از کاربرد دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیک های لازم برای فعالیت های پروژه در راستای تامین نیازهای آن؛ در حقیقت پس از طراحی ساز و کارهای مدیریت پروژه در سازمان، به کارگیری ابزار مناسب یکی از مهمترین عوامل محقق کننده اهداف مدیریت پروژه در سازمان است. دانش مدیریت پروژه دارای حوزه های مختلفی است که از جمله می‎توان به مدیریت یکپارچگی، مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت ارتباطات، مدیریت منابع انسانی و مدیریت ریسک اشاره نمود. ابزارهای مورد استفاده در حوزه مدیریت پروژه بایستی به گونه ای باشند که تمامی حوزه های مذکور را پوشش دهند. با توجه به توضیحات و مشکلات گفته شده، در این پایان نامه سعی بر این خواهد بود تا با هدف اصلاح فرآیندهای سازمانهای خدماتی پروژه-محور در کشور عزیزمان، به این سوال پاسخ داده شود که آیا پیاده سازی سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات از بعدهای تکنولوژیکی، اقتصادی و انسانی، جهت مدیریت پروژه در اینگونه سازمان ها قابل پیاده سازی هستند یا خیر ؟