نام پژوهشگر: لیلا سلیمانی

تحلیلی بر جایگاه تکنیک و نقش آن در تصویرسازیهای شعر نو دهه 80 شمسی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1389
  لیلا سلیمانی   معصومه امیراینانلو

این پژوهش با عنوان تحلیلی بر جایگاه تکنیک و نقش آن در تصویرسازیهای شعر نو دهه 80 شمسی ایران،با هدف هرچه پربارکردن هنر تصویرسازی شعر با استفاده از تکنیک مناسب با موضوع و همچنین نشان دادن جایگاه خاموش شعر و کمک به اشاعه فرهنگ شعرخوانی با استفاده از تصویرسازی و تکنیک خلاق در جذب مخاطب صورت گرفته است.در طول این تحقیق علل کم کاری و مشکلات در زمینه تصویرسازی بررسی شده و تعدادی از تکنیک ها و روشهای تصویرسازی معرفی گردیده،همچنین نمونه هایی از تصویرسازیهای شعر نو انجام شده در دهه 80 شمسی ایران، از نظر تکنیک کاربردی نقد شده است.

فرموله نمودن مسائل برنامه ریزی فازی خطی بصورت یک مساله برنامه ریزی خطی چهار هدفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  لیلا سلیمانی   محسن دربانی

انسان در زندگی روز مره خود تصمیمات بسیاری می گیرد.این تصمیمات از مسائل شخصی تا مسائل بزرگ را شامل می شود. معیار در تصمیم گیر ی ممکن است به دو صورت شاخص و یا هدف ارائه شوند.بر این اساس مدلهای چند معیاره به دو دسته چند شاخصه و چند هدفه تقسیم می شوند. در حالت چند شاخصه با مسائلی سروکار داریم که تصمیم گیرنده می خواهد با توجه به عوامل چند گانه،از بین چندین گزینه یکی را انتخاب و یا گزینه ها را رتبه بندی کند.حالت چند هدفه برای مسائلی بکار گرفته می شود که تصمیم گیرنده می خواهد با توجه به اهداف چند گانه میزان هر فعالیت را مشخص کند. در اکثر مسائل تصمیم سازی عموما اهداف و عوامل متعددی مطرح می-شود.سعی می شود که چندین هدف را همزمان بهینه کند و ممکن است که این اهداف گاها همراستا و بعضا متقابل و متضاد باشند. فرایند بهینه سازی،انتخاب بهترین جواب را امکان پذیر می سازد.در مواردی برای دستیابی به این جوابها با حل برخی مسائل بهینه سازی مواجه می شویم که در بسیاری از این مسائل،ضرایب تابع هدف نا دقیق و مبهم هستند.لذا در این نوع از مسائل مناسب تر آن است که این پارامترها توسط اعداد فازی نمایش داده شوند.پس از معرفی منطق فازی در سال 1965توسط زاده ،مسائل تصمیم گیری در محیط فازی در سال 1970توسط بلمن و زاده ارائه شدند.در این رساله با تبدیل این مسائل که ضرایب تابع هدف فازی می باشند بصورت یک مسئله خطی چهار هدفی معادل به حل این مسائل پرداخته ایم.

بررسی روایات تفسیری امام صادق (علیه السلام) در جزء 22 قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1390
  لیلا سلیمانی   سید رضا مودب

روایات تفسیری بر جا مانده از پیامبر(صلی الله علیه وآله) واوصیای گرانقدرش یکی از منابع معتبر تفسیری ومطمئن ترین راه برای دست یافتن به بخشی از معانی قران می باشد،لذا بی گمان سخنان تفسیری آن بزرگواران میرارثی است گرانقدر ومورد نیازهر مفسری،اما متاسفانه آمیخته شدن این گونه روایات به آفات وآسیب هایی، بایسته بودن مطالعه وتنقیح این گفته های گهر بار را ،آشکار می سازد. پژوهش حاضردر راستای این هدف، روایات تفسیری امام صادق (علیه السلام)رادر جزء بیست ودوم (بخشی از سوره احراب،سوره سبا،سوره فاطرو بخشی از سوره یس) از کتب رواِیی نورالثقلین و البرهان مورد مطالعه وبررسی قرار داده است. در این نوشتار به پرسش هایی چون: روایات تفسیری امام صادق (علیه السلام)چه میزان از آیات را تشکیل می دهد؟روایات تفسیری امام صادق (علیه السلام)از حیث سند دارای چه وضعیتی هستند؟ چند درصد از آن ها دارای سند معتبر وچه درصدی دارای سند غیر معتبر است؟ روایات تفسیری دارای چه کاستی هایی هستند ودچار چه آفت هایی شده اند؟برخی از پرسش هایی بوده است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است. در کوتاه سخن باید گفت که: از186آیه موجوددر جزء بیست ودوم، فقط ذیل50آیه آن از امام صادق «علیه السلام»، روایات تفسیری نقل شده است.از173 روایتی که ذیل این آیات وجود دارد حدود 45 درصد آنها دارای سند معتبر هستند وبقیه روایات از ضعف سند برخوردارند ولی بررسی متن روایات بیانگر این موضوع بوده است که صرف ضعف سند نمی توان حکم به جعل روایات نمودوآنها راکنار گذاشت.جامع نبودن ، ضعف سندو درآمیختگی تاویل وتفسیر، ظاهر وجری وبطن و...ازجمله آفت ها و کاستی های روایات تفسیری به شمار می آید. این پایان نامه که با عنوان « بررسی روایات تفسیری امام صادق (علیه السلام) در جزءبیست و دوم قران کریم» جمع آوری شده، در چهارفصل به شرح زیر تنظیم شده است: الف : بررسی سندی ودلالی احادیث تفسیری بخشی از سوره احزاب آیات (33-73) ب : بررسی سندی ودلالی احادیث تفسیری سوره سبا آیات (1-54) ج : بررسی سندی ودلالی احادیث تفسیری سوره فاطر آیات (1-54) د : بررسی سندی ودلالی احادیث تفسیری بخشی از سوره یس آیات (1-18) کلید واژه ها : تفسیر روایی، تفسیر روائی امام صادق(علیه السلام)، روایات تفسیری، بررسی سندی ودلالی احادیث.

بررسی تأثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان تحریک شده با آگونیست های tlr3 (polyi-c) و (lps) tlr4 در ترمیم زخم حاصل از سوختگی پوست موش و مقایسه آن با درمان استاندارد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1391
  لیلا سلیمانی   نوروز دلیرژ

چکیده فارسی: مقایسه اثرات پماد سیلور سولفادیازین و تزریق زیر جلدی سلولهای مزانشیمی تحریک شده با آگونیست (lps)tlr4 و آگونیست tlr3 (poly i-c) در ترمیم سوختگی در موش اخیرا" سلولهای مزانشیمی به عنوان منبع مهمی از سلولهای تمایز نیافته که می توانند به سلولهای رده مزودرمال تبدیل شوند شناسایی شده اند. در این مطالعه اثرات سلولهای مزانشیمی تحریک شده با لیپو پلی ساکارید (lps) و پلی اینوسینیک پلی سیتیدیلیک اسید (poly i-c) در ترمیم روند سوختگی بیان شد و با گروه شاهد و سیلورسولفادیازین (ssd) مقایسه شد در این مظالعه 54 موش نر در 6 گروه تقسیم بندی شد: 1. گروه شاهد، 2. درمان با پماد سیلورسولفادیازین (گروه ssd) 3. .درمان با سلول مزانشیمی تحریک نشده (گروه مزاتشیم) 4. درمان با سلول مزانشیمی تحریک شده با lps (گروه lps) 5. درمان با سلول مزانشیمی تحریک شده باpoly i-c (گروه poly i-c) و 6. درمان با سلول مزانشیمی تحریک شده با ترکیب lps و poly i-c (گروه lp). سوختگی درجه سه پوست به کمک تماس یک میله ی فلزی داغ شده در آب جوش به مدت 9 ثانیه ایجاد شد. حیوانات در گروه شاهد بدون هیچ گونه مداخله ای درمان شدند. در گروه ssd حیوانات تا روز آخر، هر روز پماد دریافت کردند. در گروههای درمانی سلولی، پس از ایجاد سوختگی یک دز از سلول مزانشیمی بصورت زیر جلدی در ناحیه سوخته تزریق شد. حیوانات در تمام گروهها در روزهای 7، 14 و 21 کشته شدند، نمونه بافتی جمع آوری، فیکس و آماده برای پروتوکل های آزمایشگاهی روتین شد، برشهای 5 میکرو متر تهیه شد و با تکنیک هماتوکسیلین - ائوزین و ماسون تری کروم رنگامیزی شد. نتایج: انقباض بافت جوانه ای در گروه مزانشیم، lps، poly i-c و lp با 50%، 67%، 29% و 7% در مقاییسه با 22.6% و 15% در گروه ssd و شاهد نشان داده شد. نتایج رنگامیزی ماسون تری کروم نشست بیشتر کلاژن در گروه lps را در مقایسه با سایر گروهها نشان داد. از آنجایی که کلاژن یک فاکتور اساسی در جمع شدگی آسیب می باشد، گروه lps جمع شدگی بهتر و در نتیجه ترمیم بهتری را در این مطالعه نشان داد. کلمات کلیدی: سلول بنیادی مزانشیمی، lps، poly i-c، کلاژن.

بررسی سیر تحول نگاه مورخان اهل سنت از آغاز تا قرن دهم درباره سه خلیفه نخست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  لیلا سلیمانی   محسن خندان الویری

پرسش اصلی رساله حاضر این بود که سیر تحول نگاه مورخان سنی قرن یک تا قرن ده درباره شخصیت ،نقش اجتماعی-سیاسی خلفای سه گانه(ابوبکر،عمر،عثمان)چگونه بوده است؟ از میان بررسی های انجام شده از میان کتب مورخان قرن یک تا نیمه قرن هفتم که در فصل دوم این رساله را در بر می گیرد به این نکته می رسیم که ابن اسحاق مورخ اواخر قرن یک و اوایل قرن دوم،نگرش مثبتی به ابوبکر داشته ولی درباره عمر به نکات منفی وی نیز اشاره کرده است.در مجموع ،وی بسیار کم به خلفا پرداخته است شاید یکی از دلایل آن نوع نوشته وی می باشد که همان سیره نگاری است و هدف از آن پرداختن به سیره و زندگانی پیامبر اکرم می باشد و البته جو حاکم در جامعه آن روز در عملکرد ابن اسحاق بی تاثیر نبوده است.ابن اسحاق از مورخان و سیره نویسانی است که هر دو خلافت اموی و عباسی را درک کرده است.در این عصر ناآرامی و جبر و خفقان حاکم بوده است. سیره ابن هشام نیز از جهتی قابل توجه است .وی به راحتی نقطه ضعف ها یا اشتباهاتی که خلفا داشته اند را بیان می کند.مثلا به خشونت و آزار بردگان نومسلمان که توسط عمر انجام گرفته یا مخالفتی که عمر در ماجرای دوات و قلم نسبت به فرمان پیامبر اکرم انجام می دهد را بیان می دارد .البته سیره ابن هشام نیز از زمره سیره نویسی است لذا به طور مفصل به شرح حال خلفا نپرداخته است.ابن هشام راجه به عثمان سکوت کرده است. از مورخین قرن سوم می توان ابن سعد،خلیفه بن خیاط،ابن شبه،ابن قتیبه،ابوحنیفه دینوری،طبری را نام برد که در کتب تاریخی خود رویکرد متفاوتی در بیان مطالب اتخاذ کرده اند. ابن سعد در کتاب طبقات الکبری رویکرد مثبتی نسبت به سه خلیفه داشته و تقریبا می توان گفت با تعصب برخورد کرده است. ابن خیاط به دور از موضع گیری سیاسی و مذهبی به نقل مطالب میپردازدو تقریبا می توان گفت به اختصار به دوران خلافت سه خلیفه پرداخته است.وی شخصیت و نقش اجتماعی خلفا سخنی نرانده و درباره نقش سیاسی ایشان فتوحات را بیان داشته است.درباره ماجرای قتل عثمان بسیار کوتاه سخن گفته و دلایل شورش و قتل عثمان را بیان نکرده است.شاید علت آن مربوط به بصری بودن و تمایلات عثمانی وی باشد. ابن قتیبه در کتاب معارف به اختصار به خلفا پرداخته و اشاره ای به شخصیت یا نقش اجتماعی ابوبکر یا عمر ندارد.درباره نقش سیاسی ایشان تنها از فتوحات مهم دوره ایشان نام می برد. وی نیز به دور از اظهار نظر یا تعصب مطالب را نقل می کند . دینوری مطلبی درباره ابوبکر نیاورده است و درباره عمر و عثمان تنها به نقش سیاسی آنها تحت عنوان فتوحات به طور اختصار پرداخته است. ابن شبه در کتاب تاریخ مدینه منوره به زندگی و خلافت ابوبکر نپرداخته است اما به طور مفصل به زندگی و وقایع دوران عمر و عثمان پرداخته و بدون این که اظهار نظری نماید مطالب جالبی را که در سایر منابع وجود ندارد و یا به ندرت قید شده را بیان می کند.ابن شبه سنی متعصبی است و شاید رویه وی در بیان مطالب خصوصا راجع به ابوبکر و ماجرای سقیفه، به خاطر جو سیاسی حاکم بر اثر نزاع های کلامی مابین معتزلیان و سایر فرق کلامی باشد که وی میخواسته از این اوضاع به دور باشد. طبری در کتاب تاریخ طبری وقایع و حوادث مربوط به دوران خلفا را به تفصیل با روایات مختلف بیان داشته و از اظهار نظر پرهیز می کند.وی قضاوت را به عهده خواننده می گذارد تا خواننده با انتخاب یکی از اقوال، قضاوت کند. مقدسی از مورخان قرن چهارم به شخصیت و نقش اجتماعی خلفا نپرداخته است.وی به فتوحات و مسائل سیاسی که در دوران خلافت ابوبکر و عمر رخ داده به تفصیل پرداخته و درباره عثمان جانب اختصار را پیموده است.وی درباره عثمان در خصوص فتوحات وقعی ننهاده و به محاصره عثمان در خانه اش و اعمال خلافی که موجب شورش بر علیه وی شده است اشاره می کند. خرگوشی نیز از مورخان قرن چهارم است وی هر چند در حد چند عبارت مختصر درباره خلفای سه گانه صحبت می کند اما از عبارات وی روشن می شود که رویکرد مثبت و تعصب آمیزی نسبت به ایشان دارد.همانگونه که از نام کتاب خرگوشی نیز پیداست کتاب وی یک کتاب تاریخی صرف نیست بلکه به خصایص و امور مربوط به پیامبر و فضایل ایشان اشاره دارد. در این میان کتاب المنتظم ابن جوزی بیشتر نمود پیدا می کند.وی از اعقاب ابوبکر است. تعصبات ابن جوزی اولا نسبت به ابوبکر و در وهله بعد نسبت به دو خلیفه دیگر کاملا از مطالبی که بیان می دارد مشهود است.وی حالتی تدافعی نسبت به خلفا داشته و هر حادثه ای را که در مذاق و افکارش ناخوشایند باشد توجیه می کند.به عنوان نمونه راجع به عزل سعید بن عاص از امیری سپاه ،قولی را که دلالت بر نارضایتی ابوبکر از تاخیر سعید بن عاص در امر بیعت با وی است را رد می کند و غضب عمر نسبت به سعید بن عاص واصرار بر عزل وی را از جانب عمر،دلیل قضیه بیان می کند. یا در جایی دیگر خالد را از اتهامی که به وی وارد شده مبرا می داند و دلیل نیز بر آن اقامه می کند تا به این گونه انگشت اتهامی که به سوی ابوبکر نشانه رفته است مبنی بر اینکه ابوبکر از خطاها و اشتباهات عمالش چشم پوشی می کند را از میان بر دارد.در جاهای مختلف ابن جوزی این توجیهات را تکرار می کند. ابن جوزی نیز در بیان مطالب و شرح و بسط آنها جانب تفصیل را پیموده است و به طور مفصل به وقایع خلفای سه گانه می پردازد. روش ابن اثیر نیز در شرح و بسط مطالب همانند طبری و ابن جوزی است با این تفاوت که موضع گیری و تعصبی که در ابن جوزی وجود دارد در اینجا به چشم نمی خورد و از طرفی وقایع را با نقل قولهای مختلف و متعدد بیان نمی کند. روی هم رفته مورخان این دوره زمانی آگاهیهای جالبی را نسبت به خلفا به دست ما می دهند که شامل نقطه ضعف های آنها هم می شود.مثل فرار عثمان از احد یا عدم حضور او در بیعت رضوان و یا در جنگ بدر.خشونت عمر،خطاپوشی های ابوبکر.بر خلاف فصل سوم که تعصب نسبت به خلفا به وضوح دیده می شود. ما در فصل سوم به مورخانی همچون ابن کثیر دمشقی و ذهبی و مقریزی بر می خوریم که تعصب در بیان مطالب از گفتار و زندگینامه آنها پیداست.این سه تن از طرفداران ابن تیمیه بوده و بسیار از وی تاثیر پذیرفته اند.ابن کثیر به عنوان نمونه برای اثبات حقانیت ابوبکر در مسأله ارث و فدک ،پس از ذکر ماجرا یک فصل جداگانه ای را در تالیف خود لحاظ کرده است.در اثبات این مطلب می توان به البدایه و النهایه جلد چهارده ص 285 مراجعه کرد.ذهبی و مقریزی نیز به همان شیوه ابن کثیر عمل کرده اند.ذهبی در کتاب تاریخ اسلام ج3صفحه 274 مطالب تعصب آمیزی را مطرح می کند نظیر «هر کس علی را بر ابوبکر و عمر مقدم دارد خطاکار است.عمر و ابوبکر پدر و مادر اسلام هستند و قس هذا. همچنین از نویسندگان این دوره ابن وردی می باشد که وی نیز از عقاید تعصب آمیز و مغرضانه ابن تیمیه بی نصیب نبوده است.در این میان ابن خلدون تا حدود قابل ملاحظه ای به بیان واقعیات می پردازد هر چند وی نیز به عنوان یک مورخ سنی حنبلی مذهب از این رویکرد مستثنا نیست. سیوطی در کتاب پرمحتوا ولی مختصر تاریخ الخلفا، بیشتر به شخصیت و خصوصیات فردی ابوبکر پرداخته است و درباره دو خلیفه بعدی جانب اختصار را پیموده است. با توجه به نمودارها به این نتیجه می رسیم که هر چه از قرن یک به سمت جلو پیش می رویم پرداختن به شخصیت ابوبکر از لحاظ فراوانی سیر نزولی داشته است و مورخان کمتر به این جنبه توجه داشته اند.البته رویکرد مورخانی که به این امر پرداخته اند رویکرد مثبتی بببوده است. در مورد نقش اجتماعی و سیاسی خلیفه اول سیر صعودی طی شده است به این معنی که مورخان قرون بالاتر نسبت به قرون نخست بیشتر به این امر پرداخته اند.رویکر نیز مثبت بوده است. درباره خلیفه دوم در منابع نخست اطلاعات چندانی نمی یابیم و هر چه به پیش می رویم پرداختن به شخصیت،نقش اجتماعی-سیاسی پررنگ تر می شود. باید یادآوری نمود که در منابع سده های نخست از بیان نقاط منفی خلیفه نیز احتراز نشده است. درباره شخصیت خلیفه سوم می بینیم که به شخصیت وی پرداخته نشده و در موارد نادری بسیار مختصر اشاره شده است. داده های مورخان در مورد نقش اجتماعی خلیفه سوم در حد متوسطی قرار دارد اما به نقش سیاسی وی در حد قابل توجهی پرداخته شده است.هر چه به منابع بالاتر رجوع می کنیم میبینیم که نقش سیاسی عثمان حجم بیشتری را در برگرفته است و مورخان از بیان حقایق ابایی نداشتند. درباره سیره ابن اسحاق که از منابع قرن اول و دوم این پژوهش است و همچنین سیره ابن هشام که قرن سوم نگاشته شده است جای تعجب نیست که به خلفا بسیار موجز و کم پرداخته اند.به دلیل این که این دو کتاب،کتاب سیره نگاری است و بیشتر به سیره و مغازی و زندگانی پیامبر اکرم پرداخته است. منابع قرن سوم و تقریبا اوایل قرن چهارم جانب احتیاط را در بیان مطالب پیموده اند.یا به خلیفه ای نپرداخته اند و یا تنها به جنبه ای از جنبه های مورد بحث پرداخته اند و یا این که روایات مختلفی بیان نموده و از اظهار نظر پرهیز داشته اند.شاید دلیل آن را بتوان به اوضاع سیاسی اجتماعی آن عصر مربوط دانست. دوره دوم حکومت عباسیان (334- 232 ه)، دوره حاکمیت حدیث و قشریگری است. در این دوره اندیشه به بند کشیده شد، زیرا متوکل معتزله و شیعه و هر کسی را که عقایدش مخالف با اهل حدیث بود را راند و تحت پیگرد قرار داد، لذا آزادی اندیشه به ضعف گرایید و مردم از ترس جان به پنهان داشتن اندیشه‏های خود اقدام می‏کردند. علم کلام در زمان متوکل رو به انحطاط گذاشت، عده‏ای از دانشمندان را کشت و با دانش و دانشمندان دشمنی می‏ورزید. دانشمندان و دانشجویان به تدریج از ایرانی و عرب، از بغداد بیرون رفته در شرق و غرب جهان اسلام پراکنده شدند.لذا برخی مورخان مانند ابن شبه از بیان مسائل دغدغه برانگیز خودداری کردند مانند عدم پرداختن به زندگانی و خلافت ابوبکر و علی علیه السلام. یا طبری که از اظهار نظر علنی در کتاب تاریخش خودداری کرد و با آوردن روایات مختلف از حوادث،خواننده را در قضاوت مخیر گردانید.و قس هذا.. . نمودار زمانی حاکی از میزان توجه مورخان در قرون مختلف نسبت به ویژگیهای شخصیتی،اجتماعی،سیاسی خلفای سه گانه می باشد.هر چه به قرون متاخر نزدیکتر می شویم نوع نگاه مورخان و رویکرد آنها نسبت به خلفای سه گانه مثبت است. باید یادآوری بنمایم که آن چه در نمودارها آمده فراوانی مطلق نیست بلکه فراوانی متناسب با تعداد منابع است. دلیل فراز و فرود موجود در نمودارها به این دلیل است که در هر کدام از قرنهای یک و دو ، شش،هفت و نه ،یک منبع مورد بررسی قرار گرفته است .در قرن سوم هفت منبع و قرن چهارم سه منبع و قرن هشتم شش منبع مورد بررسی قرار گرفته است لذا فراوانی در قرن سوم و چهارم و هشتم طبعا بیشتر خواهد بود. لازم به ذکر است که داده های مورخان قرون نخستین با توجه به نزدیکی زمانی نسبت به حوادث و وقایع دوران خلفای سه گانه ،به حقیقت و واقعیت نزدیکتر ترند و متون دوره های نخست همسانی و سازگاری بیشتری با دیدگاههای شیعی دارد.

هندسه فازی و تصاویر دیجیتال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ریاضی 1392
  لیلا سلیمانی   حسین خورشیدی

عوامل اصلی در مسائل مربوط به استدلال فضایی شامل نمایش اطلاعات‏، نمایش و مدیریت ابهام‏، ترکیب اطلاعات ناهمگن و تصمیم گیری است. ‎در این پایان نامه ‎‎به منظور مطالعه ی استدلال فضایی در پردازش تصویر‏، مهم ترین رویکردهای فازی برای تعریف روابط فضایی شامل روابط توپولوژیکی (روابط مجموعه ها و مجاورت) و روابط متریکی (فاصله ها و موقعیت نسبی ‎‎جهتدار) بیان می شوند. فصل اول شامل مقدماتی درباره ی نظریه مجموعه های فازی‏، برخی عملگرهای مجموعه ای برای مجموعه های فازی‏ و ‎مفاهیم اولیه ی هندسه ی مسطحه فازی می باشد. در فصل دوم‏، روش های کلی و معمولی که می توانند برای تعریف یک رابطه ی فازی با استفاده از هم ارز معمولیشان‏ استفاده شود‏، در سه کلاس دسته بندی می شوند.‎‎ ‎سپس‎ روابط نظریه مجموعه ها (اشتراک‏ و شمول ‏فازی) و رابطه ی توپولوژیکی مجاورت معرفی می شوند. کلاس بندی فاصله های فازی نسبت به شرایط لازم برای کاربرد در پردازش تصویر تحت ابهام در فصل سه ارائه می شود. در فصل چهارم روابط فضایی بین نقاط (معمو‎‎لی‏ ‎‎‎و فازی‏) و ناحیه ها (معمولی‏ و فازی) تعریف می شوند. سپس برخی از رویکردهای فازی موجود برای ارزیابی موقعیت نسبی جهتدار بین اشیاء در تصویر ارائه می شود و در نهایت این رویکردها مقایسه می شوند. همچنین‏، مثال هایی از کاربرد این تعاریف در پردازش تصویر بیان شده است.

بهینه سازی مدل مفهومی گرین-آمپت توسط تکنیک های شبکه عصبی مصنوعی و مدل wms جهت برآورد میزان نفوذپذیری خاک (مطالعه موردی حوزه رودخانه کاکاشرف)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده کشاورزی 1392
  لیلا سلیمانی   حسین زینی وند

تعیین مقدار نفوذپذیری در یک حوزه آبخیز، کار چندان ساده ای نبوده و آنچه که از جنبه های نظری و عملی تفهیم می شود این است که، اگر بتوان به یک رقم یا عدد متوسطی از تخمین مقدار نفوذ دست یافت کار مهمی به انجام رسیده است. مدل های نفوذپذیری، نقش مهمی را در مدیریت منابع آب و خاک به عهده دارند، بنابراین، انواع مختلفی از این مدل ها، با درجات مختلفی از پیچیدگی، جهت رسیدن به این هدف، توسعه یافته اند. اکثر روشهای برآورد نفوذپذیری خاک، بسیار پرهزینه و وقت گیر بوده و با فرض صفر بودن شیب، به تخمین نفوذپذیری، می پردازند. یکی از مدل های مفهومی و فیزیکی برآورد نفوذپذیری خاک، مدل گرین-آمپت می باشد که در برآورد میزان نفوذپذیری، اثر عامل شیب را در نظر گرفته که این مسئله از جمله نقاط قوت این مدل، می باشد. در این تحقیق حوزه آبخیز کاکاشرف واقع در استان لرستان و جنوب شرقی شهرستان خرم آباد بین 48 درجه و 39 دقیقه و 8 ثانیه تا 48 درجه و 57 دقیقه و 52 ثانیه طول شرقی، و 33 درجه و 16 دقیقه و 21 ثانیه تا 33 درجه و 23 دقیقه عرض شمالی، به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید، سپس با استفاده از تلفیق مدل شبکه های عصبی مصنوعی (ann)، و مدل مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی wms، به بهینه سازی مدل تجربی گرین-آمپت، جهت برآورد میزان نفوذپذیری در این حوضه پرداخته شد. نتایج حاصل از مقایسه ی مقادیر برآوردی حاصل از این روش، با مقادیر نفوذپذیری واقعی منطقه که توسط استوانه های مضاعف صورت گرفت نشان داد که این روش می تواند با درصد خطای کم و دقت قابل قبولی (ضریب کارایی نش-ساتکلیف 713/0، مجذور مربعات خطا 258/0، ضریب همبستگی 877/0 و خطای مدل 006/0)، نرخ نفوذپذیری را در حوزه ی آبخیز کاکاشرف ، برآورد نماید. همچنین نتایج حاصل از تعیین بهترین فاکتور شیب نشان داد که، مجذور کسینوس زاویه شیب، با بیشترین مقدار ضریب کارایی نش-ساتکلیف (0.966)، و کمترین مقدار مجذور مربعات خطا (0.130)، به عنوان بهترین فاکتور شیب در حوزه آبخیز مورد نظر معرفی گردید.

ارزیابی رابطه ی میان هزینه های پژوهشی طرح های تحقیقاتی انجام شده و اثربخشی آن ها در دانشگاه علوم پزشکی شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم انسانی 1393
  لیلا سلیمانی   عبدالرضا نوروزی چاکلی

مقدمه و هدف پژوهش: یکی از شاخص های مهم پژوهشی و تولید علم در دانشگاه ها، که از جایگاه ویژه ای برخوردار است، انجام طرح های پژوهشی و تحقیقاتی و انتشار نتایج بدست آمده از آن هاست؛ از این رو شناخت ارزیابی فعالیت های علمی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری پژوهشی بسیار ضروری است. از سوی دیگر پژوهش در حوزه پزشکی به سرمایه گذاری کلان نیاز دارد و بسیار اهمیت دارد که به اندازه کافی در پژوهش های پزشکی سرمایه گذاری شود و این سرمایه گذاری برروی پژوهش هایی انجام شود که اثرگذاربوده و نتیجه مطلوبی داشته باشند. درهمین راستا، این پژوهش با هدف رابطه میان هزینه های پژوهشی طرح های تحقیقاتی خاتمه یافته و اثربخشی آن ها در دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی سال های 1388-1390 انجام گردید. روش اجرای پژوهش: این پژوهش از نوع علم سنجی است که با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل محتوا، با استفاده از تکنیک های ارزیابانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد و 212 طرح تحقیقاتی به عنوان نمونه برگزیده شد و ابزار گردآوری این پژوهش از نرم افزار اکسل و اس پی اس اس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش: یافته های این پژوهش نشان داد که از 212طرح تحقیقاتی، دانشکده پزشکی با سهم 22.6 بیشترین تعداد طرح ها را در مراکز تحقیقاتی در برداشته است و بیشترین هزینه پژوهشی متعلق به کمیته علوم نوین است. همچنین یافته ها بیانگر وجود رابطه معنادار میان هزینه پژوهشی طرح های تحقیقاتی و میزان منجر شدن آن ها به مقاله، تعداد همکاران اجرای طرح و عدم وجود رابطه میان هزینه های پژوهشی و ضریب تاثیر مجله های چاپ کننده مقالات مستخرج از طرح های تحقیقاتی، تعداد استناد به مقالات مستخرج از طرح ها و شاخص های بالینی می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هزینه پژوهشی تعلق گرفته به طرح های تحقیقاتی مصوب در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس کیفیت طرح ها صورت نگرفته است. در این راستا ضرورت دارد که سیاست گذاران و برنامه ریزان درصدد هدفمند کردن هزینه های پژوهشی طرح های تحقیقاتی بر اساس کیفیت آن ها برآیند.