نام پژوهشگر: سارا موسوی
سارا موسوی رهبر رحیمی
خطرات ناشی از کار با توسعه سریع صنعت در دهه 1960 به بعد، به شدت افزایش یافت و حوادث ناگواری در دنیا به وقوع پیوست. از این رو صاحبان صنایع بزرگ بر آن شدند راه هایی جهت کاهش حوادث احتمالی ارائه نمایند. به این ترتیب روش hazop ارائه شد. این روش علاوه بر کشف مخاطره، عملکرد نامطلوب و احتمال رخداد یک فاجعه را نیز مشخص می کند. این روش به دلیل سادگی یادگیری و داشتن خطای کم مورد توجه قرار گرفته و از پر کاربردترین روشها در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی می باشد. هدف این مطالعه شناساندن این روش و اجرای آن روی واحد تقطیر پالایشگاه سرخس می باشد. در این مطالعه نرم افزار کمکی pha-pro 6 جهت کاهش زمان و پیچیدگی های سیستم استفاده شده است. مطالعه نکته ای تمامی نقاط واحد منجر به کشف مناطق حادثه خیزی شد که پیشنهاداتی جهت کاهش آنها ارائه گردید و واحدی ایمن تر ایجاد شد. مهمترین پیشنهادات بیان شده افزایش تعداد مخازن ذخیره خوراک، جابجایی مکان مکش پمپ های خوراک جهت کاهش میزان ناخالصی ورودی به خط، نصب نمک گیر جهت کاهش میزان نمک ورودی به برج، اتصال خط هوا گیری پمپ های دیزل به خطوط زیرزمینی، جدا سازی زباله های واحد تقطیر از دیگر واحدها، نصب مبدل خوراک- محصول جهت کاهش بار حرارتی کوره، جداسازی مشعل فشار پایین از مشعل های فشار بالای پالایشگاه، جایگزینی کاستیک با ماده ای مناسب تر و استفاده از سیستم ضد آتش جدیدی که علاوه بر خاموش نمودن آتش با خنک کردن دستگاه های دیگر از افزایش دامنه آن جلوگیری نماید هستند. در پایان با استفاده از شبیه سازی استاتیکی واحد صحت پیش بینی های انجام شده در این روش به عنوان مرحله ای تکمیلی در این مطالعه بررسی و تایید گردید.
سارا موسوی سید احمد حسینی
رشد تقاضا برای مصرف فلزات و به دنبال آن افزایش استخراج از معادن موجب شده تا علاوه بر کانسارهای فلزات با عیار بالا، استحصال این عناصر از منابع کم عیار نیز مدنظر قرار گیرد. یکی از این منابع باطله های کارخانه های زغال شویی می باشند که حاوی مقادیر زیادی از عناصر فلزی نادر و کمیاب و البته پر اهمیت می باشد. با توجه به مشکلات به کار گیری روش های سنتی و هزینه سرمایه گذاری زیاد و هم چنین مصرف بالای انرژی و نیز مشکلات زیست محیطی موجود، استفاده از روش های کم هزینه و کارا جهت بازیابی و یا حذف فلزات از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از روش های پیشنهادی برای افزایش قابلیت انحلال فلزات استفاده از روش های بیولوژیکی می باشد. در اولین مرحله انجام آزمایشات، برای دستیابی به خلوص مطلوب نمونه های باطله پس از خرد شدن با سنگ شکن غلتکی و پس از گذراندن از سرند 500 میکرون جهت افزایش عیار به وسیله میز لرزان تغلیظ شده اند که این امر موجب بهبود بهره وری عملیات انحلال نهایی خواهد شد. نمونه های جداسازی شده مورد آزمون xrf قرار گرفته و میزان عناصر موجود در آن به تفکیک مشخص گردید. در مرحله لیچینگ میکروبی از باکتری تیوباسیلوس فرواکسیدان (ptcc 1647 ) استفاده گردیدکه پس از تهیه محیط کشت اختصاصی باکتری مورد عملیات سازگارسازی با نمونه زغال سنگ قرار گرفته و نمودار رشد آن رسم گردید. آزمایشات در دمای 30 درجه سانتیگراد در چند دانسیته های پالپ انجام گردید که انجام تست icp بر روی نمونه های برداشته شده در هر 72 ساعت، حاکی از آن است که با افزایش دانسیته پالپ میزان انحلال کاهش یافته است. تأثیر میزان همزنی بر میزان انحلال فلزات در دورهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفت همچنین برای بررسی تأثیر یون آهن دوظرفیتی آزمایشات برای مقادیر مختلف از محلول سولفات آهن انجام شد و نتایج نشان داد که با افزایش میزان این محلول، میزان انحلال فلزات موردنظر افزایش یافته است. به عبارت دیگر حداکثر میزان انحلال زیرکونیوم و وانادیوم در نسبت جامد به مایع 10% ، با دور همزنی 120 دور در دقیقه و افزودن 50 درصدی محلول سولفات آهن به محیط کشت به عنوان منبع انرژی باکتری به میزان 42/29 % و 37/45 % به دست آمده است.