نام پژوهشگر: علی یزدخواستی
بدرالملوک شفایی زاده ریزی محمد امینی
در این پژوهش پس از مطالعه نقش و جایگاه و اهمیت ریاضیات و آموزش آن در مدارس، وضعیت برنامه درسی اجراشده ریاضیات در دوره راهنمایی از منظر توجه به استاتنداردهای فرایندی از دیدگاه دبیران ریاضی مقطع راهنمایی و نیز متخصصان و کارشناسان ریاضی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق کلیه دبیران ریاضی مقطع راهنمایی شهر تهران به تعداد 1662 نفر درسال تحصیلی 88-1387 بوده که به روش نمونه گیری متناسب با حجم تعداد 280 نفر آنها انتخاب شدند. همچنین نظرات و دیدگاههای 26 نفر از متخصصان و کارشناسان آموزش ریاضی، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تحلیل نتایج حاصل از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی ( آزمون t و تحلیل واریانس چند متغیره آزمون لوین ) استفاده گردید. نتایج و یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که دبیران ریاضی مقطع راهنمایی دارای بینش و بصیرت کافی نسبت به استانداردهای فرایندی ریاضی می باشند. در عین حال متخصصان و کارشناسان آموزش ریاضی ضمن تاکید بر لزوم و ضرورت توجه دبیران مقطع راهنمایی ریاضی به استانداردهای مذکور، میزان آگاهی و توجه آنان را در سطح پایینی ارزیابی کرده بودند. با توجه به نتایج حاصله از این پژوهش ضروری است که دلایل عملکرد منفی دانش آموزان در درس ریاضی و مشکلات این درس را در جای دیگری غیر از آگاهی دبیران نسبت به استانداردهای فرایندی جستجو کرد.
لیلا گوهری علی یزدخواستی
هدف از این پژوهش بررسی مسائل ناشی از دوزبانگی تحصیلی دانش آموزان دوزبانه از دیدگاه دانشجویان کرد زبان دانشگاه ایلام در سال تحصیلی 88 – 87 می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده و در رده تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار می گیرد. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت است. این پرسشنامه دارای 4 حیطه آموزشی، عاطفی، هویتی و مرگ زبانی و42 سوال بسته پاسخ و 2 سوال باز پاسخ است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان کرد زبان دانشگاه ایلام می باشد که تعداد 4000 نفر دانشجو در سال 1388-1387 می باشند. حجم گروه نمونه تعداد 300 نفر از دانشجویان کرد زبان دانشگاه ایلام است که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس جدول مورگان و جرسی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، در سطح استنباطی از آزمون نا پارامتریک خی 2 یا کا اسکوئر، استفاده شد که فرضیات با سطح اطمینان 95 % تایید شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش به زبان غیر مادری با مسائل تحصیلی دانش آموزان دوزبانه رابطه معنا دار دارد و نیزتایید شد که آموزش به زبان غیر مادری بر ابعاد آموزشی، عاطفی و هویتی دانش آموزان دوزبانه تاثیر سوء دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که آموزش به زبان غیر مادری درپدیده مرگ زبان مادری دانش آموزان دو زبانه تاثیر بسزایی دارد.
علی یزدخواستی عباس کتابی
امروزه استفاده از سیستم های مبتنی بر انرژی باد گسترش چشمگیری پیدا کرده است. در این تحقیق یک سیستم بادی با ژنراتور القایی دو سوتغذیه پیشنهاد شده است که از سیستم کنترلی موسوم به تک سیکلی برای کنترل مبدل پشت به پشت استفاده شده است . ژنراتور از طریق یک مبدل پشت به پشت به شبکه متصل گردیده است. مبدل سمت ژنراتور سرعت ژنراتور را تنظیم کرده و مبدل سمت شبکه توان راکتیو را کنترل می نماید. سیستم شبیه سازی شده شامل یک مزرعه بادی 9 مگاواتی ( متشکل از 6 توربین 1.5 مگاواتی) است که به شبکه توزیع 25 کیلوولت متصل گردیده است. هدف کنترل کننده تک سیکلی ،کنترل توان اکتیو ورودی به ژنراتور و نیز کنترل توان راکتیو باس بار سمت ترمینال ژنراتور تحت حالت های مختلف از جمله تغییربار ، اعمال خطا و همچنین بارهای نامتقارن از قبیل بار غیرخطی است. به منظور دقت بهتر کنترل کننده پارامترهای pi موجود درکنترل کننده را توسط الگوریتم بهینه سازی پرندگان یا اجتماع ذرات(pso) تخمین می زنیم. با انجام شبیه سازی و رویت نتایج بدست آمده دقت و سرعت کنترل روش پیشنهاد شده و همچنین سادگی سیستم کنترل در مقایسه با روش های کنترلی مرسوم بخوبی نمایان است
مرضیه علیزاده زارعی علی یزدخواستی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل آسیب پذیری تربیت دینی از دیدگاه دبیران دینی و دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه شهرستان کاشان بود. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دبیران دینی (82) نفر و دانش آمــــوزان سال سوم مقطع متوسطه شهرستان کاشان (2941) نفر در سال تحصیلی 89- 1388 بوده است که با توجه به محدود بودن جامعه آماری دبیران دینی، تعداد کل دبیران دینی (82) نفر به عنوان نمونه آمــــاری در ایـــــن تحقیق شرکت کردند و (341) نفر از دانش آموزان سال سوم (191 دختر و 150 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای شامل 40 سوال بسته پاسخ براساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید راهنما و مشاور و متخصصان این حوزه، استفاده گردید و پایایی پرسشنامه نیز از طریق روش ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد که ضریب پایایی پرسشنامه برای دبیران دینی 96/0 و برای دانش آموزان 90/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از شاخص های آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین نظرات پاسخ دهندگـــان در مورد تأثیر 4 مولفه شامل ویژگی های شخصیتی دبیران، روش تدریس دبیران، عوامل خـــانوادگی و عــــوامل اجتماعی در آسیب پذیری تربیت دینی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p)، اما بین نظرات پاسخ دهندگان در مورد تأثیر 2 مولفه دیگر شامل محتوای کتاب های دینی و ویژگی های علمی دبیران در آسیب پذیری تربیت دینی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p). نتایج حاصل از بررسی فرضیه های فرعی پژوهش نیز نشان داد که بین نظرات پاسخ دهندگان فقط براساس متغیر جنسیت در بعضی از مولفه ها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p)، اما بین نظرات پاسخ دهندگان براساس سایر متغیرهای مورد بررسی (مدرک تحصیلی و سابقه خدمت) در 6 مولفه پژوهش تفاوت معناداری مشاهده نگردید (05/0<p). کلمات کلیدی: آسیب پذیری تربیت دینی، تربیت، تربیت دینی، دین، دانش آموزان
الهام پیرصنعان علی یزدخواستی
سنجش وارزشیابی،همواره یکی از مهم ترین دغدغه ها واولویت های نظام های آموزشی درکشورهای مختلف جهان بوده وهست.چرا که این کارکرد می تواند به گونه ای مستند، عینی وعلمی درجه موفقیت هر نظام آموزشی را در مسیر ایجاد تغییرات مورد نظر دررفتارهای یادگیرندگان ونیز تحقق اهداف ومقاصد اصلی خود نشان دهد.بنابراین با عنایت به نقش واهمیت ارزشیابی ، این پژوهش به عنوان یک تحقیق توصیفی – پیمایشی تلاش کرده است تا به بررسی ومقایسه معیار های حاکم برارزشیابی درمقطع متوسطه ازدیدگاه دبیران ودانش آموزان مقطع مذکور بپردازد.با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد600دانش آموز (360دانش آموز دختر و240دانش آموز پسر)وبااستنادبه جدول کرجسی ومورگان تعداد250دبیر(110مردو140زن)انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری این پژوهش،یک پرسشنامه محقق ساخته باطیف لیکرت است که 27سوال آن برمبنای پیشینه نظری ومعرفتی حاکم برارزشیابی برنامه های درسی ،تنظیم وتدوین شد.نتایج حاصل از این پژوهش دردوسطح آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون t )مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . مجموعاًیافته های حاصل ازاین پژوهش نشان دادکه اگرچه هردوگروه دبیران و دانش آموزان مقطع متوسطه برروی مولفه های« فرایندمحوربودن ارزشیابی » و«تقویت مشارکت ومهارت های گروهی » ارزشیابی درمقطع متوسطه اتفاق نظردارند،ولی درزمینه مولفه های «ایجادرقابت مثبت وسازنده ازطریق ارزشیابی» و« هماهنگ بودن ارزشیابی با اهداف دروس مختلف» و«تقویت مهارت های فکری دانش آموزان از طریق ارزشیابی »میان دیدگاه های دبیران ودانش آموزان متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل ومقایسه نتایج این تحقیق درزمینه مقایسه دیدگاه های دانش آموزان دخترو پسر نشان داد که میان آنها درزمینه مولفه های«تقویت مشارکت ومهارت های گروهی از طریق ارزشیابی » و« ایجاد رقابت مثبت وسازنده از طریق ارزشیابی» تفاوت معنا داری وجود دارد.
مریم مهدی زاده مقدم آرانی محمد امینی
این پژوهش، رهنمودها و دستورالعمل های لازم را به معلمان جهت ایجاد تغییر در شیوه های سنتی ارزشیابی و سنجش میزان یادگیری دانش آموزان و میزان موفقیت برنامه درسی ارائه می کند و از این طریق تصویری جامع تر و واقع بینانه تر از نقاط ضعف و قوت برنامه درسی ارائه می شود. بهر حال، پژوهشگر معتقد است که بخشی از مسایل و مشکلات مبتلا به نظام آموزشی و برنامه های درسی مدارس ریشه در عدم توجه و استفاده از تمام ظرفیت ها و قابلیت های مغز دارد. قابلیت های متنوع و متکثری که هر یک می تواند دربردارنده ی نتایج مهمی برای افزایش کارآیی و اثربخشی نظامهای آموزشی باشد. این پژوهش درصدد به رسمیت شناختن جایگاه برنامه درسی مبتنی بر مغز به عنوان حوزه ای جدید که نوعاً چندان مورد توجه واقع نشده، می باشد.
محبوبه خدمتکار علی یزدخواستی
هدف این پژوهش بررسی میزان هوش هیجانی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان آران و بیدگل به منظور ارائه ی الگوی برنامه ریزی درسی هوش هیجانی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر آران و بیدگل در سال تحصیلی 91-90 و نمونه آماری شامل 300 نفر (160 دختر و 140 پسر) از کلیه رشته ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان و مصاحبه بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون t و fاستفاده شد. براساس نتایج پژوهش میزان هوش هیجانی دانش آموزان درحد متوسط است. بین هوش هیجانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد ، به طوری که میزان هوش هیجانی پسران بیشتر از دختران است.(55/2دربرابر59/2) میزان هوش هیجانی در بین رشته های مختلف تحصیلی متفاوت بوده ورشته های فنی دارای بالاترین میانگین هستند.(60/2دربرابر50/2) از دیگر یافته های پژوهش تفاوت میزان هوش هیجانی برحسب شرکت و عدم شرکت در کلاس های فوق برنامه می باشد، دانش آموزانی که در کلاس های فوق برنامه شرکت می کنند از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند .(69/2دربرابر55/2) همچنین بین میزان هوش هیجانی دانش آموزان برحسب تحصیلات پدر و مادر تفاوت معنادار وجود نداشت.در پایان پژوهشگر باتوجه به نتایج به دست آمده و مصاحبه های انجام شده با مشاوران مدارس به طراحی الگویی در زمینه آموزش هوش هیجانی پرداخته است.
مژگان مومن بالا گفشه محمد امینی
در این پژوهش با توجه به نوع بیان فرضیه ها و روشهای جمع آوری داده ها و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره متوسطه ( رشته های ریاضی ، علوم تجربی و علوم انسانی) شهرستان رشت (34224 نفر) می باشد. لذا به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 500 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش محقق برای پاسخ به سئوالات تحقیق با راهنمایی اساتید محترم راهنما و مشاور اقدام به طراحی پرسشنامه ای مشتمل بر 40 سئوال در زمینه 4 مهارت فراشناختی (برنامه ریزی ، نظارت ، ارزشیابی و خود نظم دهی )نموده است. ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی پرسشنامه برای مهارتهای چهارگانه به ترتیب 752/. ، 757/. ، 711/. ،781/. و برای کل پرسشنامه برابر 829/. می باشد. نتایج تحقیق به قرار زیر است :1-: دانش آموزان دختر در مهارت نظارت و کنترل دارای بیشترین عملکرد و در مهارت ارزشیابی دارای کمترین عملکرد می باشند. 2- دانش آموزان پسر در مهارت برنامه ریزی دارای بیشترین عملکرد ودر مهارت ارزشیابی دارای کمترین عملکرد می باشند. 3- میان دانش آموزان پسر و دختر در زمینه برنامه درسی تجربه شده مهارتهای فراشناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد .4- بین دانش آموزان پایه اول و دوم دبیرستان با دانش آموزان پایه چهارم (پیش دانشگاهی ) در زمینه برنامه درسی تجربه شده مهارتهای فراشناختی تفاوت معنی داری وجود دارد اما این تفاوت در بین دانش آموزان پایه سوم با سایر پایه های تحصیلی معنی دار نمی باشد.5- بین دانش آموزان رشته تحصیلی تجربی با دانش آموزان رشته های تحصیلی علوم انسانی و عمومی تفاوت معنی دار وجود دارد ولی بین دانش آموزان رشته تحصیلی ریاضی با دانش آموزان سایر رشته های تحصیلی این تفاوت معنی دار نمی باشد.
ساره غفاری ایرانی علی یزدخواستی
موضوع و مسئله تربیت دینی و راه های بهبود نگرش نسل جوان نسبت به مبانی، مفاهیم و دستورات دینی آن چنان دارای اهمیت است که به عنوان یکی از مهم ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت فرهنگ مهدویت دربین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم می باشد. نوع پژوهش توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قم به تعداد 30404 بود که با استفاده از روش نمونه گیری 602 نفر انتخاب گردید. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ مهدویت شامل 40 پرسش بسته پاسخ بر حسب طیف پنج طبقه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی توسط متخصصین و کارشناسان تأیید گردید.پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 83/0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار، درصد و فراوانی)و آمار استنباطی (آزمون t و تحلیل واریانس ) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در خصوص شناخت امام زمان (عج) اکثر دانش آموزان پاسخ های صحیح به پرسش ها داده اند. در خصوص ایمان و باور قلبی به مهدی (عج)، انتظار ظهور،فلسفه غیب و فلسفه ظهور میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط است. در مورد تفاوت دیدگاه دانش آموزان در مورد فرهنگ مهدویت بر حسب ویژگی های دموگرافیک نشان می دهد که دانش آموزان با جنسیت، رشته تحصیلی ، ناحیه تحصیل و شغل پدر ، تحصیلات پدر و تحصیلات مادر مختلف نگرش یکسانی در مورد فرهنگ مهدویت دارند.
احسان زارعی سبهتی عباس شکاری
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار(kab) با مهارت های کارآفرینی کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی- همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای ثابت دولتی و شعب شهری استان اصفهان است که بر اساس جدول کرجسی و دیگران، 285 نفر با روش خوشه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد مهارت های کارآفرینی و پرسش نامه ی محقق ساخته آموزش های kab با ضریب آلفای کرونباخ (برای هر دو پرسشنامه) 92/0 می باشد و برای تعیین روایی آنها از روایی محتوایی(استفاده از نظر اساتید و کارشناسان) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار(kab) و ابعاد مهارت های کارآفرینی(مهارت های شخصی، مدیریتی و فنی) وجود دارد. همچنین بین آموزش های کارآفرینی الگوی گدار کسب و کار(kab) بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، نوع فعالیت، مدرک و رشته تحصیلی)تفاوت معناداری مشاهده نشده است. کلمات کلیدی:آموزش کارآفرینی، مهارت های شخصی، مهارت های مدیریتی و مهارت های فنی، الگوی گدار کسب و کار، سازمان بین المللی کار.
زهرا تقوایی یزدلی علی یزدخواستی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مولفه های برنامه درسی پنهان و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه کاشان بود. روش انجام پژوهش، از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 92-1391 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه شامل پرسشنامه برنامه درسی پنهان با 36 گویه و پرسشنامه هوش هیجانی با 35 گویه، که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 برای پرسشنامه برنامه درسی پنهان و 87/0 برای پرسشنامه هوش هیجانی بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون،t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه بین وضعیت برنامه درسی پنهان و مولفه های وضعیت روش تدریس، روش ارزشیابی، فضای کالبدی و قوانین و مقررات با هوش هیجانی مثبت و معنادار بود. همچنین وضعیت برنامه درسی پنهان در حد نسبتاً مطلوب و میانگین هوش هیجانی دانشجویان بالاتر از حد متوسط بود. بین دیدگاه دانشجویان در مورد وضعیت برنامه درسی پنهان بر حسب رشته تحصیلی و نوع دانشگاه تفاوت معناداری وجود داشت، اما این تفاوت بر حسب جنسیت، مقطع تحصیلی و سال ورود معنادار نبود. همچنین بین هوش هیجانی دانشجویان بر حسب ویژگی های دموگرافیک تفاوت معناداری وجود نداشت.
مریم صادقی طاهری محمدرضا تمنایی فر
هدف پژوهش حاضر، رابطه بین مهارت های فراشناختی و تفکرانتقادی دانشجویان دانشگاه کاشان و ارائه مدل آن می باشد.این پژوهش کاربردی بوده وروش آن از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان است که تعداد 370 نفر با روش نمونه گیری متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده اند؛ ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد آگاهی های فراشناختی با آلفای کرونباخ 0/96 و آزمون مهارت تفکرانتقادی کالیفرنیا فرم ب با پایایی0/67 می باشد و برای تعیین روایی آنها از روایی محتوایی (استفاده از نظر اساتید و کارشناسان ) استفاده شده است. نتایج پژوهش با استفاده از آزمونt مستقل، تحلیل واریانس ، ماتریس همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که رابطه معناداری بین مهارت های فراشناختی و تفکرانتقادی وجود دارد. همچنین مهارت های حل مساله،نظارت و برنامه ریزی نقش چشمگیری در تبیین نمرات تفکرانقادی دارند. نتایج نیز نشان داد که بین میانگین نمره کسب شده در آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا و مهارت های فراشناختی با جنسیت، تفاوت معنی دار وجود ندارد.
خیرالنسا رشنو فریبرز صدیقی ارفعی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی ، سلامت روان و سبک های مقابله با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه کاشان سال تحصیلی)92-91( انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه کاشان بود. نمونه مورد نظر شامل300 نفر از دانشجویان دانشگاه کاشان بود،که به صورت تصادفی انتخاب شدند.در این روش نمونه گیری تعداد 60 نفر به صورت تصادفی از هر دانشکده انتخاب شدند . به منظور انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی سلامت روان گلدبرگ(ghq)(با 28سوال)، پرسشنامه ی پنج عاملی نئو(با60 سوال) و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس(با 48 سوال) بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از آزمون t مستقل ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
زهرا میرمسیب علی یزدخواستی
ارتباط میان اهداف وهیجان ازدیربازازمباحث مهم ومورد توجه رواشناسان بوده است.براین اساس نوع هدفی که دانش آموزان انتخاب می کنند باهیجاناتی که تجربه می کنند مرتبط می باشد. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر: بررسی رابطه بین اهداف پیشرفت وهیجانات تحصیلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است.این پژوهش ازنوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر وپسردر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1391-1392بوده است.نمونه ای به حجم 100 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. حداقل نمونه 45 نفر و 15 نفر برای هر متغیر پیش بین که جمعاشامل90 نفر و 10 نفر هم برای احتیاط و مقابله با مشکل احتمالی در دقت داده ها در نظر گرفته شدند.به منظور جمع آوری اطلاعات،از پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران وهمکاران(2005) وپرسشنامه جهت گیری هدف الیوت مک گریگور (2001)استفاده شده است.جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از فراوانی ومیانگین ودر سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان دادکه در میان زیر مقیاس های اهداف پیشرفت، اهداف تبحری نقش معناداری در تبین لذت از یادگیری داشته است.همچنین رابطه زیر مقیاس اهداف عملکردی واجتنابی با امید معنادار بوده است و اهداف اجتنابی نقش معناداری در تبیین اضطراب داشته است.از بین اهداف پیشرفت هیچکدام رابطه معناداری با خستگی نشان نداده است.نتیجه گیری: نتایج این تحقیق شواهدی فراهم می کند که اهداف تبحری هیجانات مثبت واهداف اجتنابی هیجانات منفی را شکل می دهند .بنابرین اساتید باید دانشجویان را تشویق کنند تا اهداف تبحری را انتخاب واز اهداف اجتنابی پرهیزکنند.
هاجر حسن آقایی علی یزدخواستی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس عادی و استثنایی (کم توان ذهنی) انجام شد. نوع تحقیق توصیفی – همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان مدارس عادی و استثنایی (کم توان ذهنی) شهر کاشان بود در این تحقیق از پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، رگرسیون، t تک متغیره، تحلیل واریانس یک راهه (آنوا) و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار 18spss و amosانجام گرفت. یافته ها نشان داد بین هوش معنوی و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و با افزایش هوش معنوی فرسودگی شغلی کاهش می یابد. میزان هوش معنوی معلمان بالاتر از حد متوسط و میزان فرسودگی شغلی معلمان پایین تر از حد متوسط است. همچنین آزمون t نشان داد تفاوت معناداری در مورد میزان هوش معنوی و فرسودگی شغلی در معلمان مدارس عادی و استثنایی (کم توان ذهنی) وجود ندارد.
محمد نورمحمدی نجف آبادی فریبرز صدیقی ارفعی
رشد همه جانبه صنعت و تکنولوژی، گسترش روابط فرامرزی و ایجاد فضاهای مجازی در قرن حاضر، هرچند مزایای عمده ای در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی زندگی بشر داشته، اما نوعی ناامنی اجتماعی و اضطراب زمینه ای را در تمام جوامع با خود همراه داشته، که بدون شک بر سلامتی روان و میزان تاب آوری انسان ها بی تاثیر نخواهد بود. سبک زندگی، بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی می باشد. مهم ترین نوآوری در مفهوم سبک زندگی اسلامی این است که به آموزه های اسلامی و کلیت اسلام نگاه شده است. سبک زندگی اسلامی با تمام زندگی افراد و ابعاد آن مرتبط است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان بود. از میان جامعه ی آماری دانشجویان، 364 نفر (183 دختر و 181 پسر) به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی(ilst)، پرسشنامه سلامت روان (ghq-28) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (cd-ris) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان رابطه معنی دار وجود دارد. سایر نتایج نشان می دهد که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان دانشجویان پسر رابطه وجود دارد اما بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان دانشجویان دختر رابطه معنی دار وجود ندارد. از سوی دیگر بین سبک زندگی اسلامی و میزان تاب آوری دانشجویان دختر نیز رابطه ی معنادار دیده شد. اما بین سبک زندگی اسلامی و میزان تاب آوری دانشجویان پسر رابطه معنی دار وجود نداشت. همینطور بین سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دختر و پسر رابطه معنی دار مشاهده شد. در ادامه نتایج نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی، سلامت روان و تاب آوری دانشجویان با تاهل و تجرد آنها رابطه وجود دارد. لذا با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک زندگی اسلامی باعث ارتقا سلامت روان و میزن تاب آوری دانشجویان می شود.
فاطمه آذریان علی یزدخواستی
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناسی و همدلی عاطفی دبیران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. روش تحقیقیتوصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری معلمان دوره سوم متوسطه شهرستان زابل، در سال تحصیلی 93-92 به تعداد180نفر بودند که از میان آنها تعداد 118 نفر با استفاده از روش نمونه¬گیری سهمیه¬ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد معرفت شناسی شومر با ضریب پایایی 74/0 و پرسشنامه استاندارد همدلی عاطفی با ضریب پایایی 79/0 استفاده شده است.نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناسی و همدلی عاطفی دبیران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار داشت(p < 0.05).بین همدلی گرم معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود داشت. (p < 0.01).بین همدلی سرد معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود نداشتp > 0.05)).بین مطلق دانستن و ساده دانستن دانش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود داشت(p < 0.05). در پایان بر مبنای یافته های به دست آمده توجه به باورهای معرفت شناختی و همدلی معلمان، انتخاب برنامههای مداخلهای جهت تغییر و اصلاح و همچنین رشد راهبردهای مقابلهای موثر، پیشنهاد می گردد. واژگان کلیدی:باورهای معرفت شناختی، همدلی عاطفی، پیشرفت تحصیلی، راهبردهای مقابله
سارا افشار فریبرز صدیقی ارفعی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی "سلامت معنوی" با "باورهای غیر منطقی "در دانشجویان دانشگاه کاشان می باشد. تحقیق حاضر، از نوع همبستگی بود. آزمودنی های این پژوهش شامل 364 نفر دانشجوی دختر و پسر (182 پسر و 182 دختر) دانشگاه کاشان بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و همچنین تحلیل رگرسیون استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، از دو مقیاس "سلامت معنوی" و همچنین مقیاس "باورهای غیر منطقی جونز" استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، سلامت معنوی و باورهای غیر منطقی رابطه منفی معنادار با یکدیگر دارند. همچنین سلامت مذهبی و سلامت وجودی رابطه مثبت معنادار داشتند از سوی دیگر این دو مولفه با باورهای غیر منطقی رابطه معکوس را نشان دادند. هم چنین با لحاظ عامل جنسیت می توان نتیجه گرفت که در سلامت معنوی تفاوتی بین دختران و پسران وجود ندارد اما در باورهای غیرمنطقی با یکدیگر تفاوت دارند. چنین به نظر می رسد که دانشجویی که دارای سلامت معنوی بالاتری می باشد باورهای غیر منطقی پایین تر و در نتیجه اضطراب و آشفتگی کمتری را تجربه می کند و از سلامت روان بالاتری برخوردار است.
سمیه بیدبرک نیا علی یزدخواستی
پژوهش حاضر، با هدف بررسی برنامه درسی تجربه شده دانشگاهی از نظر هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی و رابطه آن با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر روش، پیمایشی در علوم اجتماعی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی، ادبیات و زبان های خارجه، علوم پایه، فنی -مهندسی و معماری و هنر دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 به تعداد5370 نفر بود که از میان آنها تعداد 360 نفر با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی با ضریب پایایی 0/84 و پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی با ضریب پایایی 0/88 و از تفاضل معدل ترم اول و ترم گذشته دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی و سازه مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت. دادههای آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss ورژن 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که میزان هوش فرهنگی، سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط است و بین هوش¬فرهنگی با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم و معنادار وجود ندارد، ولی بین هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی رابطه مستقیم، مثبت و معنی دار وجود دارد. بدین معنا که با افزایش هوش فرهنگی سرمایه اجتماعی دانشجویان افزایش پیدا می کند. از سوی دیگر بین سرمایه¬اجتماعی با عملکرد¬تحصیلی رابطه¬ی مستقیم، مثبت و معنادار وجود دارد. بدین معنا که، با افزایش سرمایه¬اجتماعی، عملکرد تحصیلی دانشجویان افزایش می یابد. بر این اساس، هوش فرهنگی به صورت غیر مستقیم و از طریق سرمایه اجتماعی به ویژه بعد مشارکت بر افزایش عملکرد تحصیلی دانشجویان موثر بوده است. بر اساس ضرایب رگرسیون چند متغیره، متغیرهای هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی در مجموع 10 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی دانشجویان را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد، هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی دانشجویان از لحاظ جنسیت، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی، وضعیت سکونت و عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز از لحاظ جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت یکسان بوده است ولی از لحاظ مقطع تحصیلی، عملکرد تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد بیشتر از دانشجویان کارشناسی بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی، سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد. بدین معنا که، میانگین هوش فرهنگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده معماری و هنر و میانگین سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشکده ادبیات و زبان های خارجه از همه بالاتر و میانگین هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی و میانگین عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشکده علوم پایه از همه پایین تر بوده است.
زهرا فیضی علی یزدخواستی
چکیده امروزه اغلب متخصصان تعلیم وتربیت تأکید می کنند که زندگی در دنیای کنونی به مهارت ها و قابلیت های ویژه ای همچون مهارت های حل مسائل، تصمیم گیری منطقی، تفکر انتقادی و خلاقیت نیاز دارد تا افراد از این طریق قادر به حل مسائل پیرامون خود باشند، به ارتقای کیفی زندگی خود بپردازند و توانایی شرکت در مسائل اجتماعی را داشته باشند. پیدایش چنین دغدغه هایی در نظام آموزشی از یک سو و وجود چالش ها و تغییرات سریع در زندگی امروزه موجب تغییرات عمده ای در اهداف نظام آموزشی گردیده است و موفقیت آن را منوط به تهیه برنامه هایی کرده است که برونداد های آن ویژگی های متناسب با زندگی عصر حاضر را داشته باشد. لذا تحقیق حاضر، با هدف بررسی وضعیت استانداردهای سواد اطلاعاتی دبیران دبیرستان های عادی وهوشمند مقطع متوسطه دوم شهر کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دببران دبیرستان های عادی و هوشمند مقطع متوسطه شهر کاشان در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 511 نفربود که از میان آنها تعداد 112 نفر در دبیرستان های عادی و 54 نفر در دبیرستان های هوشمند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد که بر اساس استاندارد های انجمن کتابخانه آمریکا تنظیم شده است. برطبق این استانداردها پرسشنامه محقق ساخته ای با 35 سوال بسته پاسخ بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت جهت گردآوری نظرات دبیران در خصوص وضعیت سواد اطلاعاتی آنها تهیه گردید. روایی پرسشنامه مورد تأیید اساتید راهنما و مشاور وکارشناسان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردید. تجزیه تحلیل داده با نرم افزار spss نسخه 18 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی از شاخص های آماری مانند فراوانی، درصد میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها و در سطح استنباطی از آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی صورت گرفت. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از مولفه های سواد اطلاعاتی از میانگین فرضی بیشتر بود. بالاترین میانگین مربوط به مولفه توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات به میزان 23/4 بود. نتایج پژوهش نیز نشان داد میزان سواد اطلاعاتی معلمان مدارس عادی و هوشمند بالاتر از حد متوسط است و لازم است معلمان و دست اندکاران امر آموزش به عوامل موثر در افزایش سواد اطلاعاتی به عنوان یک قابلیت اساسی توجه ویژه نمایند. کلمات کلیدی: استاندارد، سواد اطلاعاتی، فن آوری اطلاعات و ارتباطات، مدارس هوشمند، دبیران
علی یزدخواستی سعید رجایی پور
چکیده ندارد.