نام پژوهشگر: محمد حاجیان شهری
محمد جواد حبیب زاده محمد حاجیان شهری
با توجه به نقش پایه در میزان رشد رویشی، زودرسی، میزان عملکرد و مقاومت در برابر بیماری ها و ...، انتخاب پایه مناسب نقش به سزایی در برنامه مدیریت باغ خواهد داشت. در این آزمایش، از نشانگر rapd برای بررسی 30 ژنوتیپ پاکوتاه گزینش شده محلب که از کلکسیون محلب واقع در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انتخاب شده بودند، استفاده شد. جهت تکثیر dna نمونه ها در واکنش pcr از 21 آغازگر ده نوکلئوتیدی انتخاب شده از سایر مطالعات، استفاده شد که در نهایت 17 آغازگر تولید باندهای چند شکل نموده و برای تجزیه و تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند. در مجموع ?? باند در محدوده 2?0 تا 1000 bp بدست آمد. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها بر اساس ضریب تشابه جاکارد و با استفاده از روش upgma انجام شد و ضریب تشابه ژنتیکی بین ژنوتیپ ها در محدوده 00?/0 تا 8?/0 با متوسط ?8/0 بدست آمد. دندروگرام بدست آمده بر اساس ضریب تشابه، سه گروه اصلی را نشان داد که این گروه های بدست آمده همبستگی مناسبی را با رده بندی تاکسونومی محلب داشتند. در نهایت نتایج به دست آمده نشان داد که از تکنیک rapd-pcr می توان به عنوان یک نشانگر ژنتیکی مناسب جهت تمایز ژنتیکی ژنوتیپ های محلب استفاده کرد.
سمانه تیموری محمد حاجیان شهری
بیماری پژمردگی و بوته میری یکی از مهمترین بیماری های طالبی در دنیا بوده که هر ساله خسارت قابل توجهی را به این محصول وارد می نماید. به منظور شناسایی عوامل قارچی مولد این بیماری در دو سال زراعی 88- 89 از مزارع طالبی مناطق مختلف استان خراسان رضوی از جمله شهرستان های کاشمر، مه ولات، خواف، تربت جام، نیشابور، فریمان و مشهد بازدید به عمل آمد. نمونه برداری از خاک، ریشه ها و بوته های دارای علائم بیماری انجام شد. نمونه های آلوده به آزمایشگاه منتقل و قطعاتی از حد فاصل بافت آلوده و سالم تهیه گردید و پس از ضدعفونی سطحی با هیپوکلریت سدیم یک درصد به مدت 5-3 دقیقه روی محیط کشت pda و یا بدون ضدعفونی سطحی در محیط کشت های نیمه انتخابی cma-parp و cma-parph کشت داده شدند. نمونه های خاک نیز توسط روش طعمه گذاری با برگ لیمو شیرین مورد بررسی قرار گرفتند. پس از خالص سازی، ویژگی های ریخت شناسی، خصوصیات ماکروسکوپی و میکروسکوپی و بیماری زایی آن ها مورد بررسی قرار گرفت که جدایه های بیماری زای به دست آمده شامل: fusarium solani، f.oxysporum، f.equiseti، f. acuminatum، pythium aphanidermatum، p.ultimum var. ultimum، p.deliense، pythium sp. و phytophthora nicotianae بودند. از بین فوزاریوم های جدا شده درصد جداسازی f.solani بیشتر از سـایرین بود به نظر می رسـد که این گونـه نـقش مهمی در کاهش محصول داشتـه باشـد. شایان ذکر است که این اولین گزارش مبنی بر آلودگی گونه pythium deliense بر روی طالبی در ایران می باشد.
فرزاد مندنی علیرضا کوچکی
در شرایط تغییر اقلیم برهمکنش میان گیاهان زراعی و آفات دچار تغییر خواهد شد. بنابراین پیش بینی خسارت آفات در این شرایط نقش مهمی در تعیین میزان تولیدات کشاورزی ایفا می کند. از جمله رهیافت های مورد استفاده برای مطالعه اثرات تغییر اقلیم مدل های شبیه سازی رشد می باشد. اگرچه تاکنون مدل های رشد متنوعی ساخته شده اند، با این وجود در بیشتر آنها ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر برهمکنش بین آفات و محصولات زراعی لحاظ نشده است. بنابراین به منظور دستیابی به این اهداف یک مدل بوم شناختی فیزیولوژیک رشد و نمو تحت عنوان clipest ساخته شد. ساختار اصلی clipest برگرفته از مدل لینتول یک می باشد. در این شبیه سازی ابتدا مراحل فنولوژی به مدل لینتول اضافه شد، سپس فرمان بهاره شدن برای شبیه سازی رشد و نمو گندم پاییزه وارد مدل گردید و برای شبیه سازی تولید در شرایط پتانسیل، تکمیل و واسنجی شد. در نهایت مدل با وارد کردن خسارت یولاف وحشی و سن گندم بر رشد و عملکرد گندم پاییزه برای شرایط اقلیم رایج و آینده اصلاح گردید. پارامترهای لازم برای ساخت و واسنجی مدل از نتایج تحقیقات پیشین استخراج شد. این مدل در محیط fst برنامه نویسی شد و سپس با داده های مشاهده شده مراحل فنولوژی، شاخص سطح برگ، شاخص برداشت، وزن خشک کل، عملکرد دانه گندم پاییزه و یولاف وحشی و همچنین داده های درصد کاهش عملکرد گندم به علت خسارت یولاف وحشی، سن گندم و خسارت توام آنها در 3 آزمایش مزرعه ای ارزیابی شد. نتایج ارزیابی ها نشان داد که مدل clipest توانست با دقتی قابل قبول تغییرات مشاهده شده در صفات مورد ارزیابی را پیش بینی کند. نتایج شبیه سازی ها نشان داد که در شرایط تغییر اقلیم طول دوره رشدگندم پاییزه (از 240 به 217 روز) و یولاف وحشی (از 230 به 207 روز) به علت تسریع مراحل نموی آنها کوتاهتر شد. در شرایط تغییر اقلیم عملکرد گندم پاییزه تغییر کرد، بطوری که افزایش متوسط درجه حرارت منجر به کاهش آن و افزایش غلظت دی اکسید کربن منجر به افزایش آن شد. همچنین برهمکنش افزایش غلظت دی اکسید کربن و درجه حرارت نیز باعث کاهش عملکرد شد. افزایش درجه حرارت و برهمکنش افزایش درجه حرارت و غلظت دی اکسید کربن همچنین منجر به کاهش رشد و نمو یولاف وحشی شد، درحالی که افزایش غلظت دی اکسید کربن منجر به افزایش آن شد. افزایش درجه حرارت و برهمکنش افزایش درجه حرارت و غلظت دی اکسید کربن بر خلاف افزایش غلظت دی اکسید کربن منجر به شروع زودتر ریزش سن گندم به مزارع و افزایش طول دوره همپوشانی این حشره با طول دوره رشد گندم پاییزه شد. بنابراین به نظر می رسد که در شرایط تغییر اقلیم آینده در مقایسه با شرایط اقلیم فعلی، میزان خسارت سن گندم بر رشد و عملکرد گندم پاییزه افزیش یابد، در حالی که میزان خسارت یولاف وحشی و خسارت توام یولاف وحشی و سن گندم کاهش یابد.
رضا برازنده آق کاریز محمد حاجیان شهری
wilsonomyces carpophilus عامل لکه غربالی درختان میوه هسته دار از مهمترین و خسارتزاترین بیماریهای درختان میوه هسته دار در اغلب مناطق جهان است. این بیماری باعث ضعف درختان و کاهش کمیت و کیفیت محصول می شود. این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی قارچ w. carpophilus در استان خراسان رضوی با استفاده از نشانگرهای مولکولی rep-pcr و rapd-pcr انجام شد. در سالهای 91 و 92 از باغات هلو، شلیل، آلو، زردآلو و گیلاس شهرستانهای قوچان، طرقبه-شاندیز، چناران، نیشابور، کلات، تربت حیدریه و مشهد نمونه برداری شد. نمونههای آلوده شامل برگ، سرشاخه و میوه به آزمایشگاه منتقل و در آنجا قطعاتی از حد فاصل بافت آلوده و سالم تهیه شد. نمونه ها پس از ضد عفونی سطحی روی محیط کشت های pda، mea و wa کشت داده شدند و در انکوباتور با دماهای 18، 20 و 25 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. قارچهای مشکوک پس از تک اسپور با استفاده از منابع معتبر شناسایی شدند. تنوع ژنتیکی روی 20 جدایه قارچی جداسازی شده از هسته داران شهرستانهای مختلف استان صورت گرفت. پس از استخراج dna ژنومی، تکثیر dna با استفاده از 13 آغازگر تصادفی rapd و آغازگرهای box a1r، eric2، eric1r، rep2-i و rep1r-i انجام شد. واکنش pcr با نشانگر rep-pcr منتج به تکثیر قطعات متعددی از dna ژنوم قارچ شد. در مجموع تعداد 39 باند تکثیر شد که از این تعداد 38 باند (97/5%)، چند شکلی را نشان دادند. وزن مولکولی قطعاتdna تکثیر شده در محدوده 100 تا 5000 جفت باز بود. از 13 آغازگر نشانگر rapd فقط چهار آغازگر توانستند dna ژنوم قارچ را تکثیر نمایند. در مجموع تعداد 39 باند تکثیر شد که از این تعداد 38 باند (97/5%)، چند شکلی را نشان دادند. وزن مولکولی قطعاتdna تکثیر شده در محدوده 250 تا 5000 جفت باز بود. ماتریکس تشابه بین جدایهها بر اساس ضریب جاکارد محاسبه و تجزیه کلاستر و رسم دندروگرام بر اساس upgma با استفاده از نرم افزار ntsys.pc 2.0 انجام شد. نتایج حاصل از آنالیز نشانگر rep-pcr نشان داد جدایهها در سطح تشابه 69 درصد به 12 گروه یا دودمان کلونی تقسیم شدند. این نشانگر توانسته جدایههای شهرستان کلات و چناران را از نظر جغرافیایی و تا حدودی جدایههای آلو را از نظر میزبانی از سایر جدایهها جدا کند. همچنین این نشانگر توانست اکثر جدایههای زردآلو را از سایر گروهها جدا کند. نتایج حاصل از آنالیز نشانگر rapd نشان داد جدایهها در سطح تشابه 51 درصد به 12 گروه یا دودمان کلونی تقسیم شدند. این نشانگر نیز تا حدودی توانست جدایههای آلو و زردآلو را از نظر جغرافیایی و میزبانی از سایر جدایهها جدا کند. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان تنوع ژنتیکی این قارچ در استان خراسان رضوی بالاست و با وجود خصوصیات مشترکی نظیر غالبیت، سادگی و سرعت عمل بالا در هر دو سیستم نشانگرهای rep-pcr و rapd، نشانگر rep-pcr قدرت بیشتری و نتایج دقیق تری در آشکارسازی تنوع ژنتیکی جمعیتهای w. carpophilus دارد.
فریبرز فرخی فرخانی محمد حاجیان شهری
چکیده ندارد.
حسین آیین فر محمد حاجیان شهری
چکیده ندارد.
لیدا فکرت پرویز شیشه بر
تریپس پیاز، thrips tabaci lindeman یکی از آفات مهم محصولات کشاورزی بوده و به طور گسترده در تمام نقاط دنیا انتشار دارد. با توجه به تنوع میزبانی، پراکنش وسیع جغرافیایی و مقاومت رو به رشد نسبت به سموم این آفت این امکان وجود دارد که در مناطق مختلف ایران زیرگونهها یا بیوتیپهای مختلفی از این حشره وجود داشته باشد. جهت بررسی این امکان مطالعات مورفومتریکی و مولکولی روی جمعیتهای مختلف این آفت انجام شد. برای انجام این مطالعات 22 جمعیت تریپس پیاز از روی توتون و پیاز در 17 استان کشور جمعآوری شد. برای انجام بررسیهای مورفومتریکی در مجموع 631 اسلاید میکروسکوپی از افراد ماده تهیه گردید. سپس با اندازهگیری 24 کاراکتر پیوسته برای هر فرد، بررسی تفاوت بین جمعیتهای مختلف با انجام آنالیزهای تجزیه به مولفههای اصلی و آنالیز تابع تشخیصی انجام شد. با انجام آنالیز روی دادههای خام، میزان واریانس محاسبه شده برای مولفههای اول و دوم 98/73 درصد مجموع واریانسها بود. مقادیر ویژه برای این دو مولفه به ترتیب برابر 814/15 و 203/1 بود. کاراکتر طول بند چهارم شاخک به طول بند هفتم با ضریب 930/0 بیشترین نقش را در تفکیک افراد حول محور مولفه اول داشت. در آنالیز تابع تشخیصی، میزان واریانس محاسبه شده برای دو تابع تشخیصی اول و دوم، 100 درصد مجموع واریانسها بود. به طور کلی، افراد جمعیتها علیرغم وجود مقداری همپوشانی، به دو گروه مجزا تقسیم شدند و جمعیتهای جمعآوری شده از روی توتون از جمعیتهای جمعآوری شده از روی پیاز تفکیک گردیدند. قسمت اعظم همپوشانی مشاهده شده مربوط به تریپسهای جمعآوری شده از روی توتون در استان گلستان بود. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درونگونهای این آفت، dna ژنومی از هر فرد ماده با استفاده از کیت استخراج dneasy tissue and blood kit (quiagene) و با خراش دادن و قرار دادن نمونه در طول شب در دمای 56 درجه سانتیگراد در داخل proteinase k، در 30 میکرولیتر آب دو بار تقطیر و استریلیزه استخراج گردید. واکنش زنجیره پلیمراز در حجم 25 میکرولیتر انجام و ژن میتوکندریایی سیتوکروم اکسیداز، زیر واحد یک با استفاده از پرایمرهای c1-j-1751 و c1-n-2191 تکثیر شد و توالیهای به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آنالیز حداکثر پارسیمونی با استفاده از نرمافزار کامپیوتری paup*4.b10 انجام شد.مشخصات تبارنمای حاصل به این شرح بود: طول= 164، شاخص پایداری= 8598/0 و شاخص نگهداری= 9129/0. کلیه تبارنماهای حاصل از سه روش بیشینه پارسیمونی، بیشینه احتمال و nj نشانگر دو گروه بودند: یک گروه تریپسهای جمعآوری شده از روی توتون (گروه تک نیا) و گروه دیگر تریپسهای جمعآوری شده از روی پیاز؛ با این استثنا که یکی از جمعیتهای جمعآوری شده از روی توتون (جمعیت گلستان) با جمعیتهای مربوط به پیاز همگروه بود. به عبارت دیگر، جمعیت تریپس جمعآوری شده از روی توتون استان گلستان هم از لحاظ مولکولی و هم از لحاظ مورفومتریکی خصوصیاتی شبیه به تریپسهای جمعآوری شده از روی پیاز را نشان داد. برای تأئید نتایج به دست آمده از مطالعات مولکولی و مورفومتریکی، آزمایش دیگری طراحی شد تا رشد و نمو، تولیدمثل و پارامترهای جدول زندگی سه جمعیت از تریپهای پیاز (یک جمعیت جمعآوری شده از روی پیاز مربوط به استان خراسان، دو جمعیت جمعآوری شده از روی توتون مربوط به استانهای مازندران و گلستان) روی پیاز و توتون مطالعه گردید. کلیه آزمایشات در دمای 25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 50 درصد و طول دوره روشنایی به تاریکی 16 به 8 ساعت انجام شد. طول دوره رشدی از تخم تا بلوغ در جمعیتهای خراسان رضوی، گلستان و مازندران به ترتیب برابر با 22/15، 66/14 و82/17 روز بود. مرگ و میر پیش از بلوغ در این سه جمعیت به ترتیب برابر با 30، 38 و 58 درصد بود. افراد ماده جمعیتهای خراسان رضوی، گلستان و مازندران به ترتیب میانگین تخمی برابر با 5/29، 7/27 و 3/26 عدد تخم و میانگین طول عمری برابر با 18، 17/78 و 19/07 روز داشتند. نرخ خالص تولیدمثل (r0) در جمعیتهای فوقالذکر بهترتیب برابر با 19/75، 18/48 و 10/84 و نرخ ذاتی رشد (rm) به ترتیب برابر با 0/143، 0/141، 0/096 بود. جمعیتهای خراسان رضوی و گلستان (هر دو روی پیاز) دوره رشدی، مرگ و میر و پارامترهای جدول زندگی مشابهی داشتند، در حالیکه جمعیت مازندران (روی توتون) از نظر ویژگیهای فوق اختلافات معنیداری با دو جمعیت قبلی داشت. نتایج حاصل از بررسیهای بیولوژیکی تأئیدی بر نتایج حاصل از مطالعات مولکولی و مورفومتریکی بود. بطور کلی، نتایج حاصل از هر سه مطالعه بیانگر هتروژن بودن تریپس پیاز و وجود حداقل دو بیوتیپ از این گونه روی میزبانهای مذکور بود.
ریحانه مشیری رضوانی مهدی صدروی
به منظور شناسایی قارچ های همزیست ریشه گیاهان زینتی، از ریشه و خاک 7 گیاه زینتی اسپاتیفیلوم، برگ انجیری، سینگونیوم، پوتوس، سنسوریا، مارچوبه و یوکا از 3 گلخانه استان گلستان نمونه برداری صورت گرفت. برای استخراج و جداسازی هاگ قارچ های میکوریز آربوسکولار از روش الک تراستفاده شد و سپس هاگهای جداسازی شده شناسایی شدند.پس از رنگ آمیزی ریشه ها، درصد ریشه های میکوریزایی، جمعیت هاگ ها و تنوع (تعداد)آنها اندازه گیری شد. همچنین درصد ریشه های میکوریزای در مراحل رشدی 3 گیاه سنسوریا، پوتوس و سینگونیوم مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده 10 قارچ میکوریز آربوسکولارمتعلق به 4 جنس برای اولین بار از ریزوسفر این 7 گیاه شناسایی و معرفی شد: acaulospora denticulate(9.52%), appendicispora gerdemannii(33.3%), entrophospora infrequens(9.52%), glomus constrictum(14.28%), g.geosporum(9.52%), g.deserticola(14.28%), g. macrocarpum(23.8%), g.microaggregatum(19.05%), g.sinousa(19.05%), g.tortuosum(23.8%) درصد ریشه های میکوریزایی، جمعیت هاگ قارچ ها و تنوع (تعداد ) گونه ها در گیاهان یوکا وسنسوریا کمتر از سایرین مشاهده شد و در بررسی مراحل رشدی، درصد ریشه های میکوریزایی به طور قابل ملاحظه ای با رشد رویشی ریشه وابستگی مثبت داشت.