نام پژوهشگر: معصومه ملایی
معصومه ملایی محمود نصیری انصاری
چکیده کودکان آینده ی جوامع اند و نحوه ی سپری شدن کودکی شان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیتی شان دارد و از آنجا که بستر بالندگی تأثیر انکار ناپذیری بر شکل گیری ساختار شخصیتی انسان دارد، معماری تأثیری غیر مستقیم بر آینده ی جوامع دارد و می تواند عامل مهمی در راه سعادت آن به شمار آید. کودکان خیابانی جزئی از جامعه و آینده ی آنند توجه به ایشان و رفع مشکلات و معضلاتشان ضروری است. آنان قربانیان معصوم شرایطی اند، که ناخواسته بر ایشان تحمیل شده است و کودکی شان و در پی آن آینده شان و در نهایت آینده ی جوامع تحت تأثیر قرار گرفته است؛ از این رو توجه به ایشان بر عهده ی جامعه است تا با در بر گرفتن کودکانش به طریق ایجاد تعاملات اجتماعی و بالاتر بردن ارتباطات کودکان با سایر اعضای جامعه، کودکی را به آنان بازگرداند و این به واسطه ی معماری و بسترسازی برای ایجاد تعاملات اجتماعی در راستای رشد و شکوفائی کودک میسر است. هدف این پایان نامه بهره گیری از معماری به مثابه راهکاری در برابر معضلات اجتماعی، شبیه سازی یک زندگی ایده آل برای کودک خیابانی برای شکوفایی روانی و طراحی با کمترین میزان آسیب رسانی به محیط زیست و استفاده از پتانسیل های طبیعی است. در روش تحقیق بدواً لازم است تا به بررسی نیاز ها و امکانات قابل ارائه به کودکان پرداخته شده و سپس جنبه های مختلف بهره گیری از تکنولوژی های جدید و پایداری در پروژه های ساختمانی تحلیل شود، با توجه به بخش های مختلف طراحی یک مجتمع برای کودکان و ضرورت ارتباط تمامی این دستاوردها از روش تحقیق کیفی برای این قسمت از پروژه استفاده می شود. علاوه بر اینکه در تحلیل موارد بررسی شده مختلف و بررسی نقاط ضعف و قوت آن مصادیق روش تحقیق مورد پژوهشی با استفاده از راه کارهای ترکیبی مورد استفاده قرار می گیرد. در این پایان نامه بعد از بررسی مسائل و مشکلات و نیازهای کودک خیابانی در تهران به بررسی فضاهای دوستدار کودک و کودک پسند پرداخته شده است تا طرح معماری هم راستا با سلایق کودک و مورد علاقه ی وی باشد، سپس بر اساس نیازهای کودکان خیابانی راهبردهای معمارانه تعریف شده است که سعی در ارائه ی راه حل مشکلات کودکان از طریق اجتماعی شدن و قرار دادن آنان در متن جامعه دارد در ادامه با بررسی رویکرد دولت ها در مسأله ی اسکان کودکان خیابانی، بهترین رویکرد در حل بحران انتخاب شده و در نهایت تکنولوژی متعامل با طبیعت برای این مجموعه که همان تکنولوژی پایدار و دوستدار محیط زیست است و هم راستاست با نیازها و خواسته های کودک که شگفتی بصری برای او ایجاد نکرده و باعث هیجان وی نمی شود مورد استفاده قرار می گیرد، نتیجه ی این مباحث طرح معماری به مثابه فضاهای جمعی و گرد هم آیی ایجاد است، که این بستر معمارانه تکنولوژیک عامل جذب مخاطبان به مجموعه ی کودکان خیابانی باشد و تعاملات و ارتباطات اجتماعی کودکان خیابانی را که نیازمند توجه هستند از پوسته های خود بیرون کشیده و در بر گیرد.