نام پژوهشگر: پریسا صمدی
پریسا صمدی محمدرضا کهنسال
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در تقویت و افزایش انگیزه تولیدکنندگان، افزایش سودآوری فرآیند تولید محصول است که این امر تنها با وجود یک نظام بازاریابی کارا میسر خواهد بود. با توجه به توانمندی تولید و کشت گیاهان دارویی در استان خراسان رضوی و وجود اختلاف فاحش بین قیمت تولید کننده و مصرف کننده آلوئه ورا و با علم به اینکه تاکنون هیچ مطالعه اقتصادی بر روی این محصول انجام نشده، در مطالعه حاضر بازاریابی این محصول در شهرستان مشهد مورد بررسی قرار گرفت و عوامل موثر بر مصرف آن شناسایی شد. به منظور بررسی عوامل موثر بر حاشیه بازاریابی، تعداد 35 پرسشنامه از تولیدکنند گان، 3 پرسشنامه از عمده فروشان و 90 پرسشنامه از خرده فروشان به روش نمونه گیری تصادفی تکمیل و به منظور بررسی عوامل موثر برمصرف آلوئه ورا نیز تعداد 360 پرسشنامه از شهروندان مشهد، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و بر اساس پنج سطح درآمدی (گروه های پایدار ایده آل، پایدار قوی، نیمه پایدار، پایدار ضعیف، ناپایدار) جمع آوری گردید. نتایج تخمین مدل مارک آپ و حاشیه نسبی لگاریتمی نشان داد که قیمت خرده فروشی و هزینه بازاریابی تاثیر مثبت و معنی داری بر حاشیه بازاریابی دارند و با کاهش هر یک از این متغیرها، حاشیه بازاریابی کاهش می یابد. ارزش کالاهای فروخته شده اثر منفی و معنی داری بر حاشیه بازاریابی نشان داد که بدین معناست هر چه ارزش کالای فروخته شده افزایش یابد حاشیه بازاریابی کاهش می یابد. با توجه به قرارگرفتن مصرف در چهارگروه، ابتدا از مدل لاجیت ترتیبی استفاده گردید اما با نقض فرض رگرسیون های موازی، از مدل لاجیت ترتیبی تعمیم یافته برای بررسی عوامل موثر بر مصرف آلوئه ورا استفاده شد. نتایج برآورد مدل لاجیت ترتیبی تعمیم یافته نشان داد که ضریب سه متغیر رضایتمندی، تبلیغات و درآمد در هر سه سطح صفر (مقایسه عدم مصرف با مصرف کم، متوسط و زیاد) و یک (مقایسه عدم مصرف و مصرف کم با مصرف متوسط و زیاد) و دو (مقایسه عدم مصرف، مصرف کم و متوسط با مصرف زیاد) معنی دار و مثبت است. در واقع با افزایش تبلیغات، رضایتمندی و یا درآمد سطح مصرف آلوئه ورا افزایش می یابد. ضریب متغیر آگاهی در دو سطح صفر و یک معنی دار نبود، اما در سطح دوم معنی دار و مثبت بود که نشان می دهد اگر فرد در سطح عدم مصرف باشد، افزایش آگاهی باعث انتقال وی به سطوح مصرف کم یا متوسط نمی شود بلکه احتمال انتقال وی به سطح مصرف زیاد افزایش می یابد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود اولاً با نظارت بر قیمت خرده فروشی قیمت پرداختی مصرف کننده را در بازار کاهش داد، ثانیاً با افزایش رضایتمندی و آگاهی افراد از طریق تبلیغات به افزایش تقاضای این محصول کمک کرد.
پریسا صمدی می نور لمیعیان
برخلاف تصور قدیمی که بروز درد در طول زایمان اجتناب ناپذیر است و باید تحمل شود، امروزه تسکین درد زایمان به عنوان تفکری جدید مطرح شده است. یکی از دلایل اصلی آمار بالای سزارین و روی آوردن به آن، ترس از درد زایمان می باشد لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر طب فشاری در نقطه sp6 بر شدت درد، طول مدت لیبر و سرانجام زایمان زنان می باشد. پژوهش حاضر، یک کارآزمایی بالینی یک سو کور جهت بررسی تأثیر طب فشاری در نقطه sp6 بر شدت درد، طول مدت لیبر و سرانجام زایمان زنان در حال لیبر است که در بیمارستان مریم شهر تهران در سال 1387 انجام شد. واحدهای پژوهش 131 زن باردار با حاملگی ترم و در حال لیبر بودند که با روش تخصیص تصادفی به گروه آزمون، فشار روی sp6: 41 نفر و دوگروه کنترل لمس sp6: 41 نفر و مراقبت معمول: 49 نفر گمارده شدند. در مدت 30 دقیقه مداخله،گروه آزمون فشار و گروه کنترل اول لمس را همراه با تنفس عمیق و ریلکسیشن دریافت کردند. گروه کنترل دوم (مراقبت معمول) فقط تشویق شدند که نفس عمیق بکشند و ریلکس باشند. به منظور تأیید نقطه صحیح از ابزار 900 acuhealth tens pro و برای اندازه گیری میزان فشار مورد نیاز از دستگاه force gauge ,5000 gr کمک گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، مقیاس شبیه سازی بصری استاندارد درد (visual analog scale) و faces anxiety scale (مقیاس اضطراب چهره)با استفاده از نرم افزار16 spss، آمار توصیفی و آزمون های anova، kruskal-wallis، mann-whitney، friedman، wilcoxon، exact test و chi-square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: مقایسه میانگین تفاضل تعدیل شده شدت درد زایمان درمقطع پس از 2 دقیقه مداخله بین سه گروه مورد مطالعه کاهش آماری معناداری را نشان داد ولیکن در مقاطع پس از 30 دقیقه مداخله و نیز 30 دقیقه بعد از اتمام مداخله اختلاف آماری معناداری نداشتند(0/000= p و0/4= pو0/1= p). بررسی میانگین شدت درد زایمان بعد از 2 دقیقه مداخله بین دو گروه آزمون (فشار) و کنترل اول (لمس) و گروه آزمون (فشار) و کنترل دوم (مراقبت معمول) مشخص کرد که اختلاف از نظر آماری معنادار است (0/009= p و 0/001> p) و مقایسه میانگین شدت درد بین دو گروه کنترل اول و کنترل دوم اختلاف آماری معناداری را نشان نداد (0/15= p). میانگین طول مدت مرحله اول و دوم زایمان بین سه گروه اختلاف آماری معناداری نشان نداد اما در مقایسه میانگین کل طول مدت لیبر بین سه گروه تفاوت آماری معناداری مشاهده شد(0/1= p و0/5 =pو p=0/05). اختلاف میانگین کل طول مدت زایمان بین دو گروه آزمون(فشار) و کنترل اول (لمس) از نظر آماری معنادار بود(0/01= p) اما اختلاف میانگین کل طول مدت زایمان بین دو گروه آزمون (فشار) و کنترل دوم (مراقبت معمول) و دوگروه کنترل اول و دوم از نظر آماری معنادار نبود(0/2= p و0/26= p). مقایسه میانگین اضطراب پس از 30 دقیقه مداخله و 30 دقیقه پس از اتمام مداخله بین سه گروه مورد مطالعه نشان داد که در هر دو مقطع زمانی بین سه گروه اختلاف آماری معناداری وجود دارد(0/03= p و0/034= p). بررسی میانگین اضطراب بعد از 30 دقیقه مداخله بین دو گروه آزمون و کنترل اول(لمس) مشخص کرد که اختلاف از نظر آماری معنادار نیست (0/4= p) ولی این میزان بین دو گروه آزمون وکنترل دوم (مراقبت معمول) و دو گروه کنترل اول و دوم به لحاظ آماری معنادار بود (02/0= p و 0/04= p ) با 30 دقیقه پس از اتمام مداخله بین دو گروه آزمون و کنترل اول (لمس) از نظر میزان اضطراب اختلاف آماری معناداری وجود نداشت(0/4= p) ولی این میزان بین دو گروه آزمون و کنترل دوم (مراقبت معمول) و دو گروه کنترل اول و دوم به لحاظ آماری معنادار بود (0/02= p و0/05= p). مقایسه توزیع فراوانی مصرف و یا عدم مصرف دارو بین سه گروه مورد مطالعه نشان داد که کمترین میزان مصرف دارو در گروه آزمون بوده است و سه گروه اختلاف آماری معناداری داشتند(0/006= p). مقایسه توزیع فراوانی مصرف داروهای پرومتازین، هیوسین و پتدین بین سه گروه مورد مطالعه نشان داد که توزیع فراوانی مصرف پرومتازین و هیوسین بین سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معناداری ندارد (0/44= p و 0/76= p) ولی کمترین میزان مصرف پتدین در گروه آزمون بوده است و سه گروه از این نظر اختلاف آماری معناداری داشتند (0/025= p). در مقایسه نوع زایمان بین سه گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده نشد(0/5= p). یافته های پژوهش حاضر نشان میدهد که اعمال فشار روی sp6 در مقطع زمانی بعد از 2 دقیقه مداخله در کاهش درد موثر بوده است و نیز یک روش تکمیلی احتمالاً موثر برای کاهش طول مدت زایمان، اضطراب مادر و مصرف داروهای رایج در لیبر به ویژه پتدین می باشد.