نام پژوهشگر: حسین بوذری
زینب ثقفی حسین بوذری
تشبیه به عنوان یکی از اصلی ترین ابزار صور خیال در شعر مطرح است . به گونه ای که شاعران تمامی ادوار ادبی هر یک در حد توان خویش و تحت تأثیر محیط فرهنگی،طبیعی و تاریخی زمان خود در آفریدن تصاویر شعری از این آرایه بهره جسته اند. خاقانی شاعر قرن ششم به عنوان پرآوازه ترین شاعر سبک آذربایجانی و بزرگ ترین قصیده سرای ادب پارسی در استفاده از این آرایه و وارد کردن تشبیهات و استعارات بکر و بدیع آن هم از گونه ی دور و شگفت سرآمد شعرای تمامی ادوار ادبی است.به گونه ای که کمتر شاعری را میتوان یافت که همچون او در زمینه ی سیر تحول تشبیه نقش موثر و قابل ذکری داشته باشد. در این پایان نامه تشبیهات دیوان خاقانی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و تمامی تشبیهات و استعارات دیوان او به صورت فرهنگی تنظیم گردیده و با ذکر شواهد شعری آورده شده است.
رویا فرح روز حسین بوذری
پس از قرائت دقیق دیوان فرخی سیستانی ابیاتی که دارای تشبیه و استعاره بودند را تفکیک نموده و سپس مشبه هایی که به مشبه به های مختلف تشبیه شده اند را در کنار هم آورده و از تکرار آنها پرهیز کرده ام ابیاتی که به عنوان شاهد مثال آورده شده به همراه آدرس دقیق آنها یعنی شماره ی بیت و قصیده یا قطعه و ... ذکر شده است. عنوان تشبیه مضمر و تفضیل در ابیاتی که دارای چنین تشبیهاتی هستند نوشته شده و در استعاره نوع آن از قبیل مصرحه و مکنیه مشخص شده و مشبه ها با یک فلش از مشبه به ها جدا شده اند. ترتیب حروف الفبایی در کلیه مشبه ها و مستعارها رعایت شده است. هم چنین در مورد سرگذشت فرخی و اسلوب و ممدوحان وی مطالعه نموده و بخش های مهم آن را عینا آورده و مطالبی جامع در زمینه ی کلیات و مفاهیم تشبیه و استعاره و انواع آن در بخشی جداگانه اشاره کرده است. پایان نامه ی حاضر در سه فصل ، یک مقدمه و فهرست لغات و مبانی و مآخذ تدوین شده است
حمید محمودی حسین بوذری
فصل اول این رساله نگاهی کوتاه است به زندگی و آثار خواجو؛ نیز از ویژگیهای شعری و تأثیر و تأثرات وی به صورت گذرا مطالبی ذکر شده است. در فصل دوم تعاریف و کلیاتی در خصوص تشبیه و استعاره و انواع آنها به همراه نمونههایی از اشعار خواجو و دیگر شاعران آمده است. فصل سوم به ذکر تشبیهات دیوان خواجو به ترتیب الفبایی اختصاص دارد. نگارنده در این فصل پس از استخراج تشبیهات دیوان خواجو و حذف موارد تکراری هر مشبه را با یک پیکان به مشبهبه مربوطه، ربط داده است و در ذیل آن بیت مورد نظر ذکر شده است. در فصل چهارم استعارات دیوان خواجو به ترتیب الفبایی به همراه بیت شاهد مثال ذکر شده است و نوع استعارهی (مکنیه یا مصرّحه) مشخص شده است. در پایان خواهشمندم قبل از مطالعهی این پایان نامه به نکات ذیل توجه فرمایید: الف. این تحقیق بر اساس تنها نسخهی چاپی از دیوان خواجو به کوشش احمد سهیلی خوانساری، چاپ سوم، سال 1374، نوشته شده است. ب. با توجه به عدم شمارهگذاری ابیات در دیوان خواجو، برای نشان دادن آدرس هر بیت به ذکر شمارهی صفحه بسنده شده است. ج. برای پرهیز از تکرار بیمورد در ارجاعات، جز در مورد اول، تا پایان فصل به نوشتن (همان، شمارهی صفحه) بسنده شده است. د. در چند مورد که وزن بیت یا مصراع مشکل دارد به اصل دیوان مربوط میشود و به همین علت بدون تغییر ذکر شده است. ه. در ابیاتی که برای یک مشبه، مشبهبههای متعدد ذکر شده است برای جدا کردن مشبهبهها از هم از «؛» استفاده شده است. پایان نامهی حاضر در چهار فصل و یک مقدمه و لغتنامه و فهرست منابع و مآخذ تدوین شده است.
مهدی جاویدخواه مجتبی بشردوست
چکیده روایت شناسی علمی است ، که به ادراک شگرف از ادبیات داستانی-روایی مددها می رساند. هر داستان، روایتی است؛ از رویدادها که در بُرهه ای از زمان طلوع می کند. بهرام صادقی،داستان نویس سمبول گرا و طنزپرداز، توانسته است متغیّرهای اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،تاریخی،فلسفی و روان شناسانه ی معاصر را با عنصرخیال و آبنوشی از شگردهای روایی و ترفندهای داستانی بر روی نمودار روایتگری ببرد. پژوهشگر در این رساله می کوشد با احراز مقوله های زبانی و فکری(ساختار و محتوا) به بررسی و تحلیل روایت و روایت گری در رمان"ملکوت"و مجموعه ی داستانی"سنگر و قمقمه های خالیِ"بهرام صادقی بر اساس روایت خطّی و غیرخطّی بپردازد. بدین ترتیب، پیوند این دو مقوله را با شگردهای سمبولیستی و واقع گرایانه تبیین کرده و اُفُقِشان را در تحلیل آثار مذکور روشن می سازد. در فصل نخست، پس از ارائه ی "پیشینه ای کوتاه از پیدایی رمان و داستان کوتاه"،درفصل دوم به "کلیّات، و نظریه های مهمّ و اهمِّ علم روایت و روایت گری"؛در فصل سوم، به "بهرام صادقی که بود؟"،درفصل چهارم به "تحلیل روایت گری غیرخطّی در ملکوت" ، درفصل پنجم اجمالا به شخصیت پردازی و روایت گری در"ملکوت" و "سنگر و قمقمه های خالی":عناصر،ارکان و اهداف؛ درفصل ششم به ساخت گشایی دو نوع روایت در داستان های "سنگر و قمقمه های خالی" سپس در فصل هفتم، به "گروتسک"، و آنگاه در فصل هشتم به نتیجه گیری،ذکرکتاب شناسی و منابع قلم فرسایی می کند.