نام پژوهشگر: محمدرضا اسدی
فرشته ذاکر عنبرانی محمدرضا اسدی
چکیده پراگماتیسم جیمز که تلاشی است برای دفاع از رویکرد تجربه گرایانه در مقابله با نظام های مطلق گرای ایده آلیستی و ماتریالیستی، ارزش حقیقی دین را از روی آثار و نتایجی که دین در زندگی شخصی افراد به بار می آورد، ارزیابی می کند. «تجربه دینی» در دیدگاه دینی جیمز از اهمیتی ویژه برخوردار است. این پژوهش رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین را مورد بررسی قرار می دهد. کل مباحث این تحقیق حول دو محور شکل گرفته است؛ یکی معرفی ابعاد پراگماتیسمِ مورد نظر جیمز و دیگری، معرفی دین از دیدگاه جیمز. فصل اول به عنوان کلیات؛ به تعریف پراگماتیسم، مبانی فکری و نظری ویلیام جیمز، روش شناسی او، و معضل روشی تعریف دین اختصاص دارد. فصل دوم، آرای منطقی جیمز را در خصوص رد نظریه مطابقت و قبول نظریه پراگماتیستی صدق و همچنین انتقاداتی را که بر او وارد شده است مورد بررسی قرار می دهد. در فصل سوم، طی دو بخش مختصات رویکرد پراگماتیستی جیمز به دین معرفی شده است. بخش اول نظرات جیمز درباره تبیین های تاریخی، عقلانی و مادی گرایانه، ضمیر نیمه هشیار، احساسات و عواطف انسانی، دوبارزادگی، و شخصی بودن دین شرح داده شده است. در بخش دوم، دیدگاه جیمز راجع به امر متعالی آمده است. فصل چهارم، عقاید و کردار دینیِ از نظر جیمز را بررسی می نماید. در پایان این فصل سازگاری یا ناسازگاری آرای جیمز با اخلاق باور و همچنین سازگاری درونی آرای جیمز مورد بررسی قرار گرفته است. بخش پایانی به جمع بندی و نتیجه گیری از بحث های ارائه شده اختصاص دارد. در ضمیمه، بحث کوتاهی درباره قابلیت یا عدم قابلیت اطلاق رأی جیمز بر خصوص دین اسلام شده است.
عبدالعباس جلالی مطلق محمدرضا اسدی
رویکرد رورتی به متافیزیک،رویکردی انتقادی است.نقد وی از متافیزیک نقدی منطقی و فلسفی نیست بلکه نقدی تاریخی و توصیفی است. فلسفه ای که وی پیشنهاد می کند بر مبنای کل نگری و پراگماتیسم قرار دارد.وی تاریخ متافیزیک را بر اساس رویکردی عملی و کاربرد پذیر مورد نقد قرار می دهد. معیار و ملاک گزینش ایده ها توسط وی کارآمدی اندیشه هاست.رورتی فلسفه ی آیرونی را بجای فلسفه ی متافیزیکی معرفی می کند.وی تلاش می کند تا حوزه ی خصوصی را از خوزه ی عمومی تفکیک کند.
سیده راضیه یوسف زاده محمدرضا اسدی
فلسفه اسلامی و تاریخ آن از دیرباز مورد توجه و از زمره علائق شرق شناسان، مورخان و اندیشمندان غربی و نویسندگان مسلمان بودهاست. در مقدمه رساله حاضر مختصات عام تلقی این مورخان و اندیشمندان از فلسفه اسلامی مورد بررسی قرار گرفتهاست. بر این اساس به دو خطای پدیدآمده در این تلقیها اشاره شدهاست. خطای نخست اینکه، تصور میشود حیات فلسفه اسلامی با ابنرشد پایان پذیرفته است. دومین خطا که آگاهانه یا ناآگاهانه رخ داده و میدهد، تغییر عنوان فلسفه اسلامی به عربی است. متأسفانه در کتاب راهنمای کمبریج بر فلسفه اسلامی ـ که این رساله ترجمه بخشی از آن است ـ نیز این تغییر نامِ نادرست، صورت گرفتهاست. از آنجا که ویراستاران اثر، دلایل خود برای این تغییر نام را ذکر کردهاند، ابتدا ادله ایشان مورد نقد قرار گرفته و سپس به تفصیل توضیح دادهشده که فلسفه اسلامی به چه معنا اسلامی است. قید اسلامی در عنوان « فلسفهی اسلامی » قیدی وصفی است به این معنا که فلسفهی اسلامی فلسفهای است که در جهان اسلامی یعنی در منطقهای جغرافیایی تحت حکومت مسلمانان و در طول هزار سال دورهی اسلامی پدید آمدهاست. فلسفهی اسلامی در مقام داوری دارای هویتی مستقل است و تأثیر آموزههای اسلام در این مقام مستلزم تناقض و مردود است. بنبراین در ادامه به بررسی گونههایی از تأثیر آموزههای وحیانی بر فلسفه که خدشهای به ماهیت فلسفی آن وارد نمیسازند پرداختهشدهاست. تأثیرات مستقیم عبارتنداز تأثیر در جهتدهی، تأثیر در طرح مسأله، تأثیر در ابداع استدلال و تأثیر در رفع اشتباه که همگی مرتبط با مقام گردآوری هستند. گذشته از تأثیرات چهارگانهی فوق ( که ممکن است با تفحص بیشتر بر تعداد آنها افزودهشود )، عوامل دیگری نیز در تحقق وصف اسلامی برای این بنای فلسفی نقش دارند که شاید بتوان آنها را تأثیرات غیرمستقیم نامید وتوضیح آنها در مقدمه رساله آمدهاست. اثری که ترجمه بخشی از آن ارائه شده، مجموعه مقالاتی در باب فلسفه اسلامی است که توسط انتشارات کمبریج به چاپ رسیدهاست. علاوه بر درآمد، 6 مقاله از 18مقاله کتاب برای ترجمه انتخاب شدهاست. این مقالات عبارتند از: 1ـ یونانی به عربی: سنت نوافلاطونی در ترجمه ( مشتمل بر این مطالب: چهرههای برجسته دوره متأخر باستان- انتقال فلسفه نوافلاطونی به جهان اسلام- سنت نوافلاطونی اسلامی) 2- کندی و دریافت فلسفه یونانی (مشتمل بر آراء او در باب: مابعدالطبیعه، علمالنفس، علم طبیعی و اسلام) 3- سهروردی و سنّت اشراق (مشتمل بر زندگانی سهروردی- تألیفات سهروردی و گذار از فلسفه مشاء به فلسفه اشراق- شهود نامگرا و نقد بر ابنسینا- مابعدالطبیعه مکتب نوافلاطونی اشراق- سیاست اشراق- مکتب اشراق) 4- عرفان و فلسفه: ابن عربی و ملاصدرا (شامل ارتباط فلسفه و عرفان- هستیشناسی- معرفتشناسی- نجاتشناسی) 5ـ عربی به لاتینی: استقبال از فلسفه اسلامی در اروپای غربی (مشتمل بر این مطالب: فلسفه اسلامی به مثابه معبر فلسفه ارسطویی- سنتهای اسلامی، مستقل از مجموعه آثار ارسطویی- قرن سیزدهم میلادی- آثار فرافلسفی- ترجمه آثار فرافلسفی عربی- در اواخر قرون وسطی و دوره رنسانس) 6- گرایشهای اخیر در فلسفه عربی و ایرانی (مشتمل بر این عناوین: فلسفه نظاممند- صائنالدین و سازگاری دین و فلسفه- مسائل فلسفی در گرایشهای عربی و ایرانی متأخر)
زینب فتحعلی زاده نجیب عبدالله نصری
یکی از مباحث بسیار مهم، جذاب، و دشوار کلام جدید و نیز فلسف? دین، مسأل? ارتباط علم و دین است. این مسأله ماهیتی میان رشته ای دارد و برای حل آن باید داده ها و اطلاعاتی از بسیاری از دانش-ها را در نظر گرفت. شاید بتوان شروع برخورد علم و دین را از داستان گالیله و نظری? خورشید مرکزی که در مقابل نظری? زمین مرکزی قرار گرفت، دانست. اما می توان بسیاری از منازعاتی را که در طول قرون بعد میان دین و علم درگرفت نزاع بر سر حد و مرز؛ یعنی اختلاف نظر دربار? قلمرو واقعی علم و دین تلقی کرد. به عنوان مثال، بحث دربار? خلقت و تکامل بیش از صد سال، یکی از داغترین منازعات در این عرصه بوده است. و یا نظری? روانکاوی فرویدی مدعی است که زندگی دینی در آرزو اندیشی و سرکوب امیال ریشه دارد و با طرح این ادعا مشروعیت و حقانیت این نحوه از زندگی را در معرض تردید قرار می دهد. نظری? نسبیت انیشتین تلقی ما را از فضا، زمان و علیت اساساً تغییر می دهد و به این ترتیب ما را وا می دارد که در خصوص نحو? ارتباط خداوند با جهان مجدداً تأمل کنیم. به نظر می رسد که پیشرفتهای تکنولوژیک در عرص? کامپیوتر و هوش مصنوعی شأن و منزلت منحصر به فرد انسان هوشمند را به مخاطره می افکند. و اکتشافی که در مورد مولکولهای dna صورت گرفته عنقریب است که راز حیات را در اختیار دانشمندان قرار دهد بنابراین حل شایست? این قبیل منازعات منوط به آن است که از رابط? میان کار و بار علم و دین درکی درست و جامع حاصل کنیم. ارائه تفاسیر گوناگون از علم جدید و پیدایش برداشت های جدید از دین و متون دینی یکی از دستاوردهای مهم این بحث بوده است. این پرسش مهم در این زمینه مطرح شد که علم را تا کجا می-توان پذیرفت و دین را تا کجا می توان تأویل کرد؟ آیا علم محدودیتهای مرزی دارد ویا بستر آن به-گونه ای وسیع است که توانسته پاسخگوی تمام سوالات اساسی بشر بوده باشد؟ در تحقیق حاضر به دیدگاه محمد تقی جعفری یکی از اندیشمندان معاصر در رابط? میان علم و دین خواهیم پرداخت و این مسئله را بررسی خواهیم کرد که علامه از بین نظرات مختلف در باب رابط? علم و دین کدام نظر را برمی گزیند؟ آیا دقیقاً به همان دیدگاه برگزیده قائل است یا تنها شباهتهایی با آن دیدگاه خواهد داشت؟ آیا علامه می تواند پاسخ گوی هم? چالش های نظر برگزیده باشد؟ بدین جهت بهتر دانستیم تا ابتدا نگاهی به پیشین? مسئل? علم و دین داشته و سپس دیدگاههای متفاوت را با عنوان انواع رویارویی ها مطرح کنیم. سپس در بخشی مجزا به رابط? علم و دین از نگاه جعفری خواهیم پرداخت در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که علامه به رابط? همگرایی بین علم و دین قائل هستند که البته در ابتدا با تعریف صحیح از علم و دین بشر را به شناخت صحیح این دو تشویق می کند سپس با اشاره به محدودیت های علم به اثبات تعاون بین علم و دین می پردازد. دروهل? دوم با اشاره به حیات معقول؛ به عنوان حیات حقیقی انسان، اذعان دارد که علم و دین و فلسفه (به معنای حکمت) از ارکان اساسی حیات معقول بوده و یک انسان برای رسیدن به حیات معقول باید این سه رکن را در خود داشته و با همگرایی و تعاون آنها در خود به حیات معقول که همان حیات طیب? ذکر شده در قرآن است نائل شود.
محمد رعایت جهرمی محمدرضا اسدی
نزد ویتگنشتاین، خصوصاً ویتگنشتاین دوم، فهم و معنا با زبان و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و تاریخی آن ارتباط دارد. بازیهای زبانی، صورتها یا سبکهای زندگی و حیثیتهای همگانی، قاعده مند و کاربرانه یِ زبان، با فهم و سوء فهم، ارتباط دارد. همچنین حیثیت بازنمودی نبودنِ تفکر، تلقی از تفکر به عنوان حالت یا سبکی از عمل کردن، جایگاه تفسیر و ارتباط آن با تردید و عرف، همگی از امور مورد توجه در ویتگنشتاین دوم است. اما از طرفی دیگر، برای گادامر نیز هستیِ قابلِ فهم، زبان است و فهم که همان امتزاج زبان ها است حیثیت تاریخی و فرهنگی دارد. برای گادامر نیز فهم به عنوان یک رخداد(event) و به عنوان یک تجربه ی هرمنوتیکی، نتیجه آمیزش زبانها و تشکیل زبان مشترک است. نزد او فهم، چونان بازی است. عمل فهم یک عمل پایان ناپذیر است که در اثر پرسش و پاسخ و گفتگو میان مفسر و متن، صورت می پذیرد
محمدرضا اسدی امید طبیب زاده
در این پژوهش در فصل دوم مباحث اصلی که مبنای تحقیق هستند، معرفی شده اند و در هر زبان مفاهیمی مانند: تکیه و رسایی به طور جداگانه بحث شده اند، به عنوان مثال در بخش تکیه ابتدا به تعریف کلی آن پرداخته ایم و سپس در زبان های مورد بررسی، شیوه ای حضور تکیه را بیان نموده ایم. در فصل سوم (تحلیل داده ها) ابتدا داده های هر زبان را به طور جداگانه و به صورت بسامدی نشان داده-ایم و در پایان فصل نیز به مقایسه بسامد واکه های رسا در هجای تکیه بر پرداخته ایم. در فصل چهارم (نتیجه گیری) برمبنای اطلاعات بدست آمده از بسامد واکه های رسا در هجای تکیه بر و بدون تکیه به این نتیجه رسیدیم که زبان فارسی و ترکی رفتاری یکسان دارند، یعنی واکه های رسا گرایش به حضور پربسامد در هجای بدون تکیه دارند ولی در زبان انگلیسی برخلاف این دو زبان واکه-های رسا گرایش به حضور پربسامد در هجای تکیه بر دارند،در نهایت در زبان عبری هیچ گرایش و تمایزی بین حضور واکه های رسا در هجای تکیه بر و بدون تکیه مشاهده نشده است.
مریم ابراهیمی قاسم پورحسن
نلسون پایک، فیلسوف معاصر، علم مطلق الهی و اختیار انسان را ناسازگار می داند. وی با بیان این ادعا که اگر خدا دارای علم پیشین باشد، انسان دیگر در اعمال خود اختیار نخواهد داشت، استدلالی نوین عرضه می دارد. پایک در نهایت به این نتیجه می رسد از آنجا که خداوند دارای علم پیشین و مطلق است، انسان توانایی انتخاب انجام یا ترک فعل را ندارد و آنچه از انسان سر میزند، توسط از پیش داننده ای که دارای علم ضرورتاَ صادق است ضرورت بخشیده شده است. تقریرهای متعددی از برهان ناسازگاری صورت گرفته است، اما مهمترین آنها برهان پایک است که البته مورد انتقاد فلاسفه ای همچون آلوین پلنتینگا قرار گرفته است. علامه طباطبایی، این مساله را از دو منظر مدنظر قرار داده است. از یک سو، وی مساله صفات خدا را مطرح می کند و اینکه علم خداوند، مطلق، ازلی و فراگیر است و حتی افعال اختیاری انسان را نیز دربرمی گیرد. ولی علم خداوند، به تحق فعل به اراده انسان، تعلق می گیرد نه صرفا به تحقق فعل. از سوی دیگر، وی با بیان اینکه جهان و همه وقایع و افعال، از ضرورت علّی تبعیت می کنند؛ این شبهه را که آیا افعال اختیاری انسان نیز تابع قانون علیت است و لذا از ضرورت برخوردار است و اختیار انسان در آن نقشی ندارد، پاسخ می گوید. علامه افعال اختیاری انسان را مستثنی از قانون علیت نمی داند، اما اراده و خواست انسان را جزئی از علت تامه وقوع فعل می داند.
مریم ملک محمدی محمدرضا اسدی
حق، آزادی، عدالت و تساوی واژگانی است که طی سال های اخیر همواره افکار ما را تحت تأثیر قرار داده است. پرسش این است که آیا دانشی جز فلسفه و کسی جز فیلسوف توانایی تحلیل این مبانی را دارد؟ اکنون زمان آن رسیده که فلسفه و فیلسوف اسلامی نیز با هوشیاری کامل قدم در مسیر پرتلاطم ارزیابی حقوق بشر گذارد و پرسش های بی جواب را پاسخی دهد. کاری که اندیشمند بزرگوار علامه جعفری انجام داد، گامی ارجمند در همین مسیر است. از سوی دیگر جان لاک از زمره ی فیلسوفانی است که میباید بخشی از بنیادهای فلسفی بحث از حقوق بشر را در آراء و افکار او جستجو نمود. لذا به مقایسه آراء این دو فیلسوف پرداخته ایم.
محمدرضا اسدی مجید میرخانی
این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه مقطعی انجام پذیرفت. جامعه آماری در این پژوهش معلولین اشتغال یافته روستاهای تحت پوشش cbr استان هرمزگان بوده که از طریق برنامه آموزش به شیوه استاد شاگردی مشغول به کار گردیدند. نمونه آماری 150 نفر بوده و نمونه گیری به روش تمام شماری انجام گرفت. ابزار پژوهش در این تحقیق از فرم جمع آوری اطلاعات محقق ساخته استفاده گردید که روایی محتوای آن مورد تایید 10نفر از افراد صاحب نظر داده شده و مورد تایید قرار گرفت. از بین 5 متغیر زمینه ای(جنسیت، تاهل، سن، علولیت و میزان تحصیلات) فقط تحصیلات با میزان درآمد افراد معلول اشتغال یافته به شیوه استاد شاگردی رابطه معنی داری دارد. از بین 5 متغیر زمینه ای جنسیت، تاهل، سن، تحصیلات و نوع معلولیت، متغیر های جنسیت و تاهل با وضعیت نیاز آنان به حمایت های اجتماعی رابطه معنی داری داشته و سه متغیر زمینه ای سن، نوع معلولیت و تحصیلات اثری با وضعیت نیاز آنان رابطه ندارد. همچنین از بین 5 متغیر زمینه ای،جنسیت، تاهل، سن، با مدت زمان اشتغال رابطه معنی داری دارد ، و میزان تحصیلات و نوع معلولیت با مدت زمان اشتغال رابطه ندارد.
فاطمه السادات شریف زاده خاوری قاسم پورحسن
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم. سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟! پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست. علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است. بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
علیرضا شاه محمدی هدایت علوی تبار
در این رساله در قسمت سارتر، تمرکز بیشتر بر هستی و نیستی قرار دارد که زمینه ی اصلی پدیدارشناسی سارتر است. در این قسمت مباحثی نظیر صبغه ی دکارتی سارتر، تاثیرپذیری اش از هوسرل و هیدگر، و نظریات خودش درباره ی هستی، روابط انسانی، مسئله ی آزادی و مسئولیت پذیری ارائه شده است.و در قسمتی که به مرلوپونتی می پردازد،بخش اعظم مباحث حول پدیدارشناسی ادراک میگردد، که در آن به نقد آراء تجربه گرایان و عقلانیت گرایان پرداخته، و نظرات خودش درباره ی هستی، آگاهی، روابط انسانی، و آزادی را بیان کرده است.
بهنام خداپناه هدایت علوی تبار
رساله حاضر ترجمه ایست از پنج فصل نخست کتاب «فلسفه ی دین هایدگر» نوشته ی بن وِدر که در سال 2006 به نگارش درآمده است. هدف نویسنده از نگارش این کتاب برملا ساختن تفکر ضمنی هایدگر درباره ی دین از طریق فلسفه ی اوست. و او این کار را به دو شکل انجام میدهد: اول بوسیله ی بررسی سرتاسر نوشته های هایدگر به منظور آشکار ساختن تفکر او درباره ی دین، و دوم بوسیله ی پرسش از اینکه چه نتایجی بر چنین گونه ای از تفکر برای بنیان نهادن یک فلسفه ی دین مترتب خواهد بود. نویسنده در استخراج دیدگاههای فلسفی مرتبط با دین در آثار هایدگر، در سپهری از یک فلسفه ی دین بکار می پردازد. از اینرو، نویسنده در انجام این پروژه ی خود، خود را تنها به نوشته های فلسفی هایدگر محدود می کند. او در این راه، نسبت به رابطه ی هایدگر با دین از چشم انداز سرسپردگی مفروض خود او با دینی خاص، توجهی ندارد و همچنین به بحث درباره ی موضع شخصی او درباره ی آیین کاتولیک یا آیین پروتستان نیز نمی پردازد.
سعید طرزمی محمدرضا اسدی
این پایان نامه پس از معرفی کوتاه انواع ادبی،نگاهی بع ویژگیهای ادبیات نمایشی داشته و سیر تحولی آن را در ایران مورد بررسی قرار می دهد.تعریف فیلم نامه و انواع آن و نیز کتابشناسی سینما بخش بعدی پژوهش است.قسمت بعدی شامل تاریخ سینمای ایران و سینمای معناگرا و دفاع مقدس است.فصل نهایی پایان نامه معرفی کامل ده چهره شاخص این حوزه است.
سیمین یوسفی عبدالله نصری
هدف از این تحقیق بررسی دیدگاه های دو متفکر و فیلسوف نامدار، علامه محمدتقی جعفری و برتراند راسل، در زمینه ی دین است، بدون شک بررسی دین بدون توجه به انسان امری ناممکن می باشد. و علاوه بر دین، مباحث مربوط به دین پژوهی نیز در این رساله بررسی می شود. پژوهش در زمینه ی انسان و دین در آثار این دو فیلسوف غرب و شرق جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص داده است. با این تفاوت که پژوهش های برتراند راسل در اینباره مبتنی بر فلسفه ی شکاکیت و الحاد است، ولی تحقیقات علامه جعفری از فلسفه ی الهی الهام گرفته، و این امر سبب تفاوت دیدگاه آن دو در اینگونه مسائل گردیده است، تفاوتی که استاد جعفری را در جایگاه منتقد افکار و اندیشه های راسل نشانده است. مسائلی که درزمینه ی دین و دین پژوهی مورد توجه این دو فیلسوف قرار گرفته عبارت است از: براهین اثبات وجود خدا، ریشه های گرایش به دین، آثار و فواید دین، رابطه ی اخلاق و دین، رابطه ی علم و دین، جاودانگی روح و اختیار و جبر در افعال انسانی است. توجه برتراند راسل به عنوان یک ریاضیدان، فیلسوف و منطقدان برجسته ی قرن 20 به مسائل مربوط به دین جای بحث و بررسی دارد. • آیا او توانسته نظرات خود را با استدلال در مورد مسائل اساسی دین اثبات نماید؟ • آیا برتراند راسل در جایگاه یک شکاک است یا ملحد؟ • تصور راسل از خداوند و دین چگونه است؟ • آیا او در مسئله ی جبر و اختیار یک طرف را بر دیگری ترجیح داده است؟ • آیا برتراند راسل حقیقتی به عنوان روح را که جدا از جسم وجود داشته باشد، می-پذیرد؟ • آیا علامه جعفری به عنوان فردی که در جایگاه منتقد افکار او می باشد توانسته است این مسائل را به گونه ای پاسخ دهد که طرف مقابل با بررسی آن قانع شود؟ • آیا گفتگو میان مومن وملحد در باره ی مفاهیم دینی امکان پذیرمی باشد؟ مسئله ی مهمی که در این تحقیق باید به آن توجه کرد این است که شاید نتوان برای تمام مسائلی که در دین مطرح است و مورد توجه این دو متفکر بوده دلایل فلسفی وعقلی بیان نمود. همچنین، بررسی و بیان دیدگاه های این دو متفکر به صورت منسجم، جامع و کامل در مورد دین و دین پژوهی سابقه نداشته و این شاید اولین رساله ای است که به این امر پرداخته و به همین دلیل خالی از اشکال نخواهد بود. در فصل اول که مهمترین فصل رساله نیز می باشد، براهین اثبات وجود خداوند از دیدگاه این دو فیلسوف بیان شده و دلایل آنها در جهت رد و قبول این براهین ذکر شده است. زیرا مهمترین اصل در دین و حقانیت دین، بویژه ادیان الهی، در اثبات وجود خداوند می باشد. فصل دوم رساله به تعریف دین و ریشه های گرایش به آن از دیدگاه دو متفکر و همچنین آثار و نتایج آن در زندگی بشر پرداخته است. بررسی دین در طول تاریخ، بویژه سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام و بیان نقش آنها در زندگی پیروان مذاهب. فصل سوم، اخلاق و رابطه و جایگاه آن در دین را از دیدگاه علامه جعفری و برتراند راسل مورد بررسی قرار می دهد. زیرا اخلاق در زندگی بشر جایگاه ویژه ای داشته و همواره از عناصر اصلی در ادیان می باشد و رابطه ی اخلاق و دین به گونه ای است که برخی دین را به اخلاق تقلیل می دهند. فصل چهارم، علم و ویژگی ها و محدودیتهای آن را به صورت مشروح بیان می کند. تعریف علم و بیان رابطه ی آن با دین، تفکیک قلمرو دین و علم و تأثیر هریک بردیگری. فصل پنجم رابطه ی جسم و روح و تفاوت آنها، همچنین جاودانگی روح و امکان حیات پس از مرگ را با توجه به آراء این دو متفکر مورد بررسی قرار می دهد. در فصل ششم، نقش جبر و اختیار در افعال انسانی و رد و قبول آن در افکار این دو فیلسوف بیان شده است. عوامل موثر در یک فعل اختیاری و دلایل لزوم اختیار در افعال و اعمال انسان مورد توجه است. زیرا اختیار به جزاء و پاداش در آخرت و مسئولیت پذیری در قبال اعمال اختیاری منجر می شود.
مرضیه شهرابی فراهانی محمدرضا اسدی
الف) موضوع و طرح مسئله: این رساله ناظر به آراء « محمدرضا حکیمی» _یکی از متفکران معاصر _ در خصوص مباحث و اصول اعتقادی تشیع است. وی بر اساس اصول فکری خویش هرگونه برداشت انتزاعی از دین را مورد انتقاد شدید قرار داده و سعی دارد با اصل قرار دادن ظاهر و دوری از هرگونه تأویل و با رویکردی انضمامی به شناخت دین بپردازد. ب) مبانی نظری، پرسش ها و فرضیه ها: نگارنده بر اساس مبانی فکری وی که جدا انگاری سه روش فکری، فلسفی و قرآنی است به بررسی نظرات ایشان و تأثیر این مبنای فکری در تبیین اصول اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت) پرداخته است. پ) روش تحقیق: برای این منظور بر اساس روش کتابخانه ای به مطالعه دقیق آثار آقای حکیمی پرداخته و نظرات و مبنای فکری ایشان استخراج گردید. ت) یافته های تحقیق: طبق این هدف، رساله در سه بخش اصلی تنظیم و تدوین گشته است. در بخش اول اصول فکری اندیشه ی حکیمی، روش دین شناسی و جایگاه عقل در دین شناسی را بیان نمودیم. در بخش دوم به گزارش نظرات ایشان در مورد پنج اصل اساسی دین پرداخته و در بخش سوم نظرات و دیدگاه های ایشان پیرامون روش تفکیکی در برخورد با آموزه های دینی و پیامدهای این روش را بررسی و نقد نمودیم. لازم به ذکر است در بخش سوم ملاحظاتی درباره ی آراء آقای حکیمی ارائه شده است، لذا نقدها کامل و جامع نبوده و از تکرار صرف نقدهای موجود پرهیز شده است. نتیجه گیری و پیشنهادات: بعد از تأمل ودقت در اصول فکری و مبنای اندیشه حکیمی و شرح تفصیلی آرای ایشان روشن شد که این دیدگاه دارای نقاط ضعفی است و نمی تواند در برخی مسائل به بحث ونظر بپردازد. چراکه در تفکر دینی لازم است هم از طریق ظاهر و هم از طریق برهان و منطق و هم از طریق کشف و عرفان استفاده کرد وگرنه تفسیر از دین ناقص خواهد بود. کلید واژه: دین شناسی، مکتب تفکیک، ظاهرگرایی، تأویل، عقل، توحید، عدل، نبوت،معاد و امامت
سرور مهماندار احمداباد محمدرضا اسدی
چکیده: با دقت در تاریخ سفرنامه ها متوجه می شویم که سفرنامه نویسی از دیرباز مورد توجه بوده و سفرنامه های زیادی در دوران اسلامی و بعد از آن به وجود آمده اند، اما دوران صفویه و دوره ی بعد از آن یعنی قاجاریه از دوره های درخشان سفرنامه نویسی به شمار می رود. در این دوران اروپاییان با انگیزه های سیاسی، اقتصادی، دینی و ... به ایران سفر می کردند و در مقابل آنان؛ ایرانیان نیز با انگیزه هایی تقریباَ مشابه اروپاییان به کشورهای اروپایی مسافرت می کردند و هرکدام حاصل سفرهای خود را در سفرنامه هایی به رشته ی تحریر درآورده اند. با دقت در این سفرنامه ها دریافته می شود که ایرانیان بیشتر به وضعیت اجتماعی و دینی در در کشورهای غربی توجه کرده اند و اروپاییان نیز در ایران به امور سیاسی، اقتصادی، آداب ورسوم و هم چنین امور دینی و اجتماعی توجه بیشتری کرده اند. سفرنامه های بررسی شده ی اروپایی در این در این نوشته بیشتر توسط افراد تحصیل کرده و دارای معلومات بالا نوشته شده است در حالی که سطح سواد و دانش سفرنامه نویسان ایرانی در مقایسه با اروپاییان در حد پایین تری قرار دارد. از نظر سبک شناسی، سفرنامه های ایرانی با نثری ساده و روان نوشته شده اند و جز برخی کلمات عربی و مهجور؛ نکات مبهمی ندارند و سفرنامه های اروپایی هم که ترجمه شده اند، بر اساس ترجمه ی آن ها دارای نثری ساده هستند و خواننده در مطالعه ی آن ها با مشکل خاصی روبه رو نخواهد شد.
فاطمه نورنژاد محمدرضا اسدی
چکیده تمام نما ادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) مبتنی بر وحی و کلام الهی اند و این امر باعث می شود که فرهنگ دینی چنین جوامعی به شدت تحت تاثیر متون دینی و تفسیر و فهم آن ها باشد، این پیوند عمیق میان فرهنگ دینی و مقوله تفسیر متون دینی موجب می شود که ارائه نظریات نو در زمینه تفسیر و فهم متون، بر معرفت دینی و تفسیر متون دینی تاثیر گذار باشد و عالمان دینی را با پرسش های جدید روبه رو سازد. علاوه بر این پاره ای از مباحث هرمنوتیک معاصر به تفکر فلسفی درباره ماهیت فهم می پردازد، که در آن فهم خاصی مثل فهم دینی یا علمی یا اجتماعی مورد نظر نیست، بلکه مطلق عمل فهمیدن و شرایط حصول آن مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. قضاوت ها و احکام عامی که در این بررسی صادر می شود، شامل معرفت دینی و فهم و تفسیر متون دینی نیز می شود، و در نتیجه میان مباحث هرمنوتیک و معرفت دینی پیوند برقرار می شود. از آن جا که همواره در بحث از تفسیر کتب مقدس دغدغه و اختلاف نظر اساسی مفسرین مسئله دست یابی و یا عدم امکان دست یابی به قصد مولف و به تبع آ ن دست یابی به فهم عینی از سویی و پایان ناپذیر بودن فرآیند عمل فهم و تفسیر از سوی دیگر بوده است رساله حاضر به بررسی این مسئله بر اساس تطبیق آراء شلایرماخر و گادامر و بازتاب آراء هرمنوتیکی آین دو در حوزه فهم و تفسیر دینی می پردازد. واژگان کلیدی: فهم دینی، تفسیر، عینیت، نسبیت.
مریم سپهری هدایت الله علوی تبار
در میانه دو جنگ جهانی بیش از همه، پنج جریان فلسفی نئورئالیسم، فنومنولوژی، پرسونالیسم، پراکماتیسم آمریکایی و فلسفه تاریخ در صحنه فلسفه دین غربی حضور موثری داشته اند. از این رو، تحقیق حاضر بیشتر به این جریان های فلسفی پرداخته است. بخش اصلی این تحقیق مبتنی بر بخش دوم کتاب تاریخ فلسفه دین اثر دکتر یوگن توماس لانگ درباره تاریخ فلسفه دین قرن بیستم است. در این تحقیق علاوه بر ترجمه بخش دوم کتا تاریخ فلسفه دین قرن بیستم، مباحث مطرح شده در آن کتاب از کتاب های دیگر نیز نقل و تایید شده است. لذا روش تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بوده است. به طوری که در ابتدا آثار مرتبط با مباحث آن کتاب جمع آوری و مطالعه و یادداشت برداری شده اند و سپس یادداشت های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل و تنظیم گردیده است. یافته های تحقیق عبارتند از: در این پژوهش جریانهای تاثیرگذر فلسفی و الهیاتی در میانه جنگ های جهانی در اروپا و آمریکا مطرح و شعاع تاثیرگذاری آن تبیین می شود. ریشه و زمینه های تاریخی پنج گرایش عمده فلسفه دین در ابتدای فلسفه قرن بیستم بررسی می گردد. مفاهیم مهم فلسفه دین در هریک از جریان های فلسفی نئورئالیسم، فنومنولوژی، پرسونالیسم، پراگماتیسم آمریکایی و فلسفه تاریخ تبیین می گردد. مشترکات فکری و همچنین منازعات و اختلافات اصلی فیلسوفان در درون این جریان های فلسفی بررسی می شود.
رقیه شفق محمدرضا اسدی
پیامبر گرامی اسلام با عنوان منادی "من عرف نقسه فقد عرف ربه" در طول تاریخ یک هزار و چهارصد ساله، مورد توجه عرفا و اندیشمندان اسلامی وغیر اسلامی قرار گرفته است و هر کس در حد وسع خویش از این منبع عظیم فیض و کمال، استفاده نموده است و این اندیشه و عرفان همواره در آثار ادبی انعکاس یافته است. تصویری که در آثار منظوم و منثور فارسی از سیمای پیامبر (ص) عرضه می شود نه فقط متضمن تعظیم و تقدیس فوق العاده ای در حق این مهتر کاینات است بلکه در عین حال نهایت عشق و ارادت در حق این مربی و مرشد کونین نیز در سراسر این تصاویر جلوه ی بارز دارد. این طرز تلقی در اشعار صوفیه و اقوال متشرعه از عطار و سعدی تا ابن فارض و ابن عربی و ... همه جا در تجلی و نمود است و مشایخ صوفیه و زهاد متشرعه حقیقت محمدی را موضوع عشق و تقدیس فوق العاده تلقی کرده اند. در ادب و عرفان اسلامی نشان این مایه محبت و تکریم فوق العاده همه جا جلوه دارد. به عنوان مثال در کتاب کشف الاسرار میبدی در مورد ایشان چنین آمده است : محمد مصطفی، در تواضع چنان بود که یک قرص از درویش قبول کردی و دنیا جمله به یک درویش دادی، و منت بر ننهادی، بایتیمی راز کردی و بر جبرییل ناز کردی با غریب بنشستی و با شبهت ننگرستی ! به میهمانی عجوز رفتی و از عرش و مادون آن همت برگذاشتی . زن بیوه را رداء بیفکندی و بساط در سدره المنتهی نیفکندی! با مسکین هم زانو بنشستی ! رحیم دلی، خوش سخنی، نیک مردی، نیک عهدی، عزیز قدری، محمد نامی، ابوالقاسم کنیتی. مصطفی لقبی، صد هزاران هزار صلوات و سلام خدای بر روح پاک و روان مقدس او باد! آمین". تصاویری که در سه کتاب عرفانی کشف الاسرار، مرصاد العباد و کشف المحبوب از سیمای پیامبر اعظم (ص) عرضه شده است در بحث حاضر جمع آوری گردیده است تا به صورت منسجم تحت عنوان، بررسی سیمای رسول اعظم (ص) در متون عرفانی منثور فارسی تا قرن هشتم" مورد پژوهش قرار گیرد.
علی عزیزیان احمدعلی حیدری
نیچه در عبارت معروفی در کتاب فراسوی خیر و شر روانشناسی را ملکه علوم می داند و به دنبال نشاندن روانشناسی به جایگاه اصلی خود در میان علوم است. همچنین می دانیم که نیچه پیوسته خود را روانشناس نامیده است. این روانشناس بودن نیچه به چه معناست؟ روانشناسی نیچه نوعی روانشناسی فیزولوژیک است که بر اساس تحلیل نیروها و تفسیر آنهاست. این نیروها با اینکه تمام نیروهای عالم را در بر می گیرند اما تفسیر علم فیزیک از آنها ناقص است و نمی تواند بیانگر آنها باشد. همچنین این نیروها بدون منشأ و اتم هستند ولی در عین حال به طرزی مکانیکی بر هم عمل می کنند. این را نیچه جمع دید افلاطونی و مکانیکی نامیده است. شناخت "من" و تفاوت آن با "خود" و سیر "من" به سوی "خود" و ایجاد رابطه ای مستحکم میان "من" و "خود" هدف کلی روانشناسی نیچه می باشد به این ترتیب که "من" تا آنجا که خود را تن نمی داند و از بدن جدا و بیگانه گشته است، ارتباط خویش را با "خود" که همان خرد بدن می باشد از دست داده است. لیکن این "من" و عالم خیال که توهم اراده آزاد دارد، به کلی نفی نمی شود. در اینجاست که نیچه با آرمان زاهدانه فاصله می گیرد. اما هر اراده آزادی نیز تأیید نمی شود. تنها آن اراده آزادی به راستی اراده آزاد است که "خواست قدرت" و "خواست بازگشت جاودان" همان را دارد.
محمدرضا اسدی علی خاکساری
تردد خودروهای تک سرنشین در منطقه ی کلان شهری تهران، سال هاست که به عنوان یکی از عوامل اصلی در بروز مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، سنگینی ترافیک و افزایش مصرف سوخت شناخته شده است. هم پیمایی یکی از شیوه های مدیریت تقاضای سفر است که سابقه ای طولانی در کشورهای توسعه یافته دارد. هم پیمایی به معنای استفاده ی اشتراکی از خودروی شخصی و پرکردن صندلی های خالی وسیله نقلیه ی شخصی است. از آن جا که هم پیمایی به صورت رسمی تا کنون در ایران سابقه نداشته است و به جهت تفاوت های فرهنگی و مدیریتی ایران با کشورهای غربی، روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه مبنایی برای این پژوهش در نظر گرفته شد. در این پژوهش با 30 نفر از کسانی که قبلاً تجربه هم پیمایی را به اشکال مختلف داشته اند یا اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص هم پیمایی دارند، انجام شد. سپس مشاهدات و تجارب زیسته محقق نیز در خصوص هم پیمایی به رشته تحریر درآمد. از مجموع مصاحبه های انجام شده و مشاهدات و تجربیات محقق، 351 مفهوم استخراج شد. مفاهیم استخراج شده در 14 دسته، مقوله بندی شدند که از بین آن ها، «تحقق هم پیمایی» به عنوان پدیده اصلی پژوهش انتخاب گردید. بر اساس نتایج به دست آمده هم پیمایی نه تنها در منطقه کلان شهری تهران امکان پذیر است، بل که همین که در ده ها سازمان و موسسه ی خصوصی و دولتی در جریان است. هم پیمایی مبتنی بر چهار عامل انگیزه، سرمایه اجتماعی، خودروی شخصی و اطلاع رسانی است. افراد با انگیزه های مختلف صرفه جویی اقتصادی، کسب درآمد، مسئولیت پذیری اجتماعی، یافتن دوستان جدید، ارتقای امنیت سفر و ... در هم پیمایی مشارکت می کنند و سطح سرمایه اجتماعی نیز در همه جا یکسان نیست. لذا بهترین حالت برای تحقق هم پیمایی، شروع آن از مکان هایی نظیر سازمان ها و ادارات دولتی و دانشگاه هاست که سرمایه اجتماعی قابل توجهی در آن جا وجود دارد. همچنین آموزش، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی در تحقق هم پیمایی نقش اساسی ایفا می کند زیرا شهروندان بدون اطلاع از وجود افراد هم مسیر خود، امکان انجام هم پیمایی را نخواهند داشت. اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و واقعی شدن قیمت سوخت و سایر هزینه های جانبی خودرو رابطه ی مستقیم با تحقق هم پیمایی دارد. نگاه مهندسی به پدیده ترافیک، ارزان بودن استفاده از خودروی شخصی، از دست دادن حریم خصوصی، تشابه هم پیمایی با مسافرکشی، هم پیمایی با جنس مخالف، عدم پوشش بیمه شخص ثالث، ضعف اخلاق شهروندی و برخی موارد دیگر به عنوان مهم ترین موانع تحقق هم پیمایی شناخته شده است. در پایان راهکارها و پیشنهادهایی نظیر اجرای پایلوت هم پیمایی از برخی سازمان ها و محلات پایدار، تدوین آیین نامه و آداب هم پیمایی، ارائه تسهیلات به افراد هم پیما، احراز هویت و بررسی عدم سوء پیشینه مشارکت کنندگان در هم پیمایی، افزایش پوشش بیمه افراد هم پیما، راه اندازی سامانه محلی هم پیمایی و ... ارائه شده است.
مجید صفرپور سعید انواری
بر این اساس که هر مکتب فکری نوظهوری تحت تأثیر مکاتب فکری پیش از خود و شرایط فکری و اجتماعی موجود در عصر خود قرار گرفته است و به تأثیر از آن ها ظهور کرده است. ازاین رو در این پژوهش تلاش شده تا به بررسی علل و عواملی پرداخته شود که در ظهور حکمت اشراق سهروردی نقش به سزایی داشته اند. این علل و عوامل شامل علل فکری و اجتماعی می شود. در بحث علل فکری، با بررسی آثار سهروردی می توان به سرچشمه های حکمت اشراق راه برد. این سرچشمه ها شامل حکمت یونان، ایران باستان یا حکمت خسروانی و اسلام می شود. هر کدام از این سرچشمه ها جداگانه بر ذهن و فکر سهروردی تأثیرگذار بوده است و روی هم براساس شرایط اجتماعی و محیطی سهروردی باعث ظهور حکمت اشراق شده اند. در بحث علل اجتماعی هم به تأثیر حکومت ها و رخدادهای مهم اجتماعی در ظهور حکمت اشراق پرداخته شده است. اهمیت این پژوهش در این است که کوشیده است تا با بررسی دقیق علل ظهور حکمت اشراق، در راستای شناخت حکمت اشراق و علل شکلگیری و ظهور آن گام بردارد.این رساله به طور کلی در پنج فصل گنجانده شده است. در فصل نخست به وقایع و رخدادهای زندگی سهروردی پرداخته شده است و به بررسی تأثیر آن ها ـ در صورت تأثیرگذاری ـ بر سهروردی و ظهور حکمت اشراق پرداخته است. در فصل دوم، به بررسی منابع فکری تأثیرگذار در ظهور حکمت اشراق پیش از سهروردی تا زمان وی پرداخته شده است. این منابع فکری شامل حکمت یونان، فلسفه ی مشاء اسلامی( ابن سینا)، حکمت ایران باستان، عرفان و تصوف، آموزه های دینی، شاهنامه و متکلمین( غزالی) می شود. این فصل دربرگیرنده ی سرچشمه های اساسی حکمت اشراق است. در فصل سوم که در ادامه ی بررسی منابع فکری است، به منابع فکری تأثیرگذار در ظهور حکمت اشراق همزمان با سهروردی پرداخته شده است. در این فصل به چهار مکتب فکری اسماعیلیه، اشاعره، عرفان و تصوف و شعوبیه پرداخته شده است. در فصل چهارم علل اجتماعی تأثیرگذار در ظهور حکمت اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که سهروردی در سده ی ششم هجری قمری می زیسته است و این سده پر از رخدادها و اتفاق های مهم است، در این فصل به اوضاع اجتماعی در زمان سلجوقیان، فاطمیان، اسماعیلیان نزاری و جنگ های صلیبی پرداخته شده است. در فصل پنجم یک جمع بندی از مطالب فصل های یک تا چهار انجام داده ایم و در پایان یک نتیجه گیری نهایی به دست داده ایم.
حسن احمدی زاده محمدرضا اسدی
بحث از ارتباط میان وجود و ماهیت در ممکنات، از جمله مباحث جدی و بحث برانگیز در تاریخ فلسفه است و کمتر فیلسوفی را در قرون وسطی و عالم اسلام می توان یافت که از آن سخن نگفته باشد. سابقه این بحث را حتی تا پیش از قرون وسطی، در مابعدالطبیعه یونان باستان بویژه ارسطو و افلوطین نیز می توان ملاحظه نمود. البته در ارسطو به طور جدی این بحث مطرح نیست چرا که او موجود را همان جوهر می داند که امری یکپارچه است. اما در قرون وسطی بحث انواع تمایز وجود و ماهیت به طور جدی مطرح می شود. در عالم اسلام نیز این بحث با فارابی و ابن سینا در وجودشناسی به میان می آید بویژه آنجا که تقسیم موجود به واجب و ممکن مطرح می شود. فارابی ممکنات را متشکل از دو مولفه مابعدالطبیعی وجود و ماهیت تلقی می کند و این دوگانگی متافیزیکی در ابن سینا نیز با تفصیل بیشتری مطرح می شود. سهروردی و ابن رشد بارزترین منتقدان ابن سینا در بحث تمایز وجود از ماهیت و عروض وجود بر ماهیت هستند که در این رساله انتقادات آنان بیان گردیده و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. توماس آکوئینی رساله ای جداگانه درباره وجود و ماهیت دارد و هم در این اثر و هم در دیگر آثارش از ارتباط میان وجود و ماهیت به تفصیل سخن می گوید. در تفسیر وجودشناسی توماس، سعی کرده ایم به دیدگاه های دو اندیشمند قرن بیستمی با دو رویکرد متفاوت توجه کنیم. از یک سو تفسیر ژیلسون از توماس و ازریابی آن را مطرح نموده ایم و از سوی دیگر تفسیر آنتونی کِنی، برجسته ترین اندیشمند در مکتب تومیسم تحلیلی، را مورد نقد و ارزیابی قرار داده ایم. ژیلسون و کِنی در تحلیل و تفسیر وجودشناسی توماس، در دو جبهه مقابل یکدیگر قرار دارند چرا که ژیلسون وجودشناسی توماس را بیان کننده آموزه هایی عمیق و سودمند برای دنیای مدرن معرفی می کند اما کِنی آن را مشتمل بر تناقضات منطقی و فلسفی مختلفی می داند. وجودشناسی توماس با تأکید بر "فعل وجودی"، بسیار نزدیک می شود به اصالت وجود صدرایی، چرا که هم در توماس و هم در ملاصدرا، بر این امر تأکید می شود که وجود بذاته موجود است و به واسطه فعل وجود، ماهیت از موجودیت برخوردار می گردد. البته ملاصدرا در دیدگاه نهایی خود مبنی بر اتحاد وجود و ماهیت، از توماس و مشائیان فاصله می گیرد.
محمدرضا اسدی شهرام منتصرکوهساری
رله های دیجیتالی بواسطه ی قابلیت های بسیار زیاد، در سطح وسیعی از شبکه های قدرت استفاده می شوند رله های دیجیتالی شامل چندین رله در یک پکیج تعداد پارامترهایی که در رله های دیجیتال باید تنظیم شود نسبتا زیاد است. از طرف دیگر در یک سیستم قدرت تعداد زیادی از رله های دیجیتالی بکار می رود. لذا افرادی که این نوع رله ها را تنظیم می کنند باید به دانش عمومی تنظیم رله آشنا گردند. موارد فوق این نکته را خاطر نشان می کند که برای افزایش سرعت و جلوگیری از خطای انسانی باید عملیات تنظیم رله توسط یک برنامه ی واسط انجام شود. برنامه که در این پروژه برای اولین بار طراحی شده پارامترهایی که در یک نرم افزار شبیه سازی مانند نرم افزار پاشا محاسبه می شود را تبدیل به پارامترهای آماده برای نرم افزارهای پشتیبان رله های دیجیتال می سازد و برعکس. حفاظت سریع و مطمئن شبکه های قدرت حین بروز خطاها و نیز سایر اغتشاشات شبکه، به منظور حفظ پایداری و محدود کردن خسارات وارده به سیستم یکی از مهم ترین موضوعاتی است که مهندسین برق در بهره برداری از سیستم های قدرت با آن مواجه هستند؛ از این رو مطالعه سیستم های حفاظتی در شبیه سازی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است . از طرف دیگر اثر نوسان کمیت های مختلف شبکه حین بروز اغتشاشات مختلف را نیز بایستی در تنظیم صحیح رله های حفاظتی در نظر گرفت. نتیجه اینکه لازم است تنظیمات رله های حفاظتی در شبیه سازی های گذرا مورد آزمایش قرار گیرند تا از درستی آنها اطمینان حاصل شود. لذا در قسمتی دیگری از 1روژه به پیاده سازی رله توالی منفی در آنالیز پایداری گذرا سه فازه پرداخته است.
حسین حمداللهی حسین کلباسی اشتری
موضوع این رساله مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه با رویکرد عقلی و برهانی است و در جای جای تحقیق به نصوص روایی استشهاد شده است؛ عمده تمرکز این پایان نامه بر رساله وسائط است و رساله اسماء علامه طباطبایی در اولویت بعدی قرار دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم کلیدی اندیشه ایشان تبیین و سپس اصول روش شناختی ایشان تحلیل و پس از آن در دو محور کلی به تقریر نظرات ایشان که به اعتقاد نگارنده خالی از نوآوری نبوده، پرداخته شده است. علامه طباطبایی به دلیل انس با کتاب و سنت و به جهت احاطه بر فلسفه و حکمت اسلامی به مواردی خِلاف مشهور حکما و یا مورد غفلت از آنان دست یافته اند که قمستی از این موارد، مراتب وجود بر مبنای رساله وسائط، مورد تمرکز این پژوهش است. در این پژوهش، محور نخست که از مسائل فرعی رساله محسوب می شود، توجه ویژه ایشان به عالم اسماء است؛ اولاً علامه قائل به مراتب چهارگانه وجود است و مرتبه اسماء را به مراتب عقل، مثال و ماده افزوده است و ثانیاً به تبیین فلسفی – قرآنی این مرتبه وجودی پرداخته است و برای وجود این مرتبه دلایلی فلسفی و قرآنی ذکر نموده است. محور دوم که مسئله اصلی رساله است، توجه به برخی وسائط یا به تعبیری مراتب وجودی است که در قرآن ذکر شده است. این وسائط عبارتند از: عالم ذر، حجب، عرش و کرسی، لوح و قلم، سماوات و أرض، مرتبه وجودی فرشتگان، مرتبه وجودی شیطان و مرتبه وجودی انسان کامل. علامه با روش شناسی خاص خویش که روش کتاب و سنت را لااقل در مراتبی، مغایر با روش فلسفه و حکمت نمی داند، به تحلیل این مراتب وجودی پرداخته اند و به همین جهت علاوه بر استدلال های محض فلسفی از استدلال و استشهاد به کتاب و سنت نیز غفلت نکرده است، به عنوان نمونه ایشان، عالم ذر را بر عالم مثال منفصل، عرش را بر وجود منبسط، سماوات و ارض را بر ماده و مثال، مرتبه وجودی فرشتگان را بر مثال و عقل، مرتبه وجودی شیطان را بر مثال و … تطبیق نموده اند و برای هرکدام از دعاوی فوق استدلال هایی را ارائه نموده اند. نگارنده نیز با روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای به تبیین مباحث فوق پرداخته است.
اعظم عزیزی محمدرضا اسدی
سید کریم امیری فیروزکوهی از شاعران خوش ذوق معاصر به شمار می رود. او از شاعران سبک هندی است. امیری در اشعار خود از مسایل مختلف فرهنگی نظیر وضعیت هنر ،تجمل گرایی ، موسیقی ، مجالس بزم وعزا ، پوشش مردم جامعه، ضرب المثل ها ، طب سنتی ، باورها واعتقادات ، بازی ها وسرگرمی ها سخن گفته است.او هم چنین در اشعار خود به مسایل مختلف اجتماعی از قبیل وقایع واتفاقات اثرگذار بر جامعه ،مفاسد اجتماعی ، اخلاق اجتماعی، مشاغل ومناصب رایج در جامعه ، فقر مردم وبه سایر موارد اشاره نموده است. می توان گفت امیری در مورد عناصر فرهنگی ، مسایل اجتماعی ، مضامین اخلاقی ، بینش های فلسفی وهم چنین در مورد تزکیه ی نفس ولزوم مراعات شوون دینی واخلاقی سخن گفته است. در این پژوهش ، در حد وسع خود، آرای فرهنگی واجتماعی این شاعر فیلسوف را جسته، با نظمی منطقی در چهار فصل تدوین ودسته بندی کرده ایم ودر این راه ، تصریح ها وتعریض های وی را ملاک تبیین آرای او قرار داده ایم . در فصل اول کلیات تحقیق را آورده ایم، در فصل دوم انعکاس مسایل فرهنگی را در شعر امیری مورد پژوهش قرار داده ودر فصل سوم به بررسی مسایل اجتماعی پرداخته ایم ودر فصل چهارم جمع بندی و نتیجه گیری کرده ایم که امیدواریم گام کوچکی در معرفی این شاعر بزرگ برداشته باشیم.
خدیجه پورزینی باقر صدری نیا
چکیده ندارد.
محمدرضا اسدی منصور راسخ
چکیده ندارد.
سعید لطیمی امیرسعید شیرانی
چکیده ندارد.
زهرا ظرف فروش محمدرضا اسدی
چکیده ندارد.