نام پژوهشگر: آزیتا پروانه تفرشی

مطالعه تغییرات ژنوم ویروس هپاتیت b در ناحیه core و الگوی پروتئین های پلاسما در بیماری هپاتیت مزمن b
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1389
  اشرف محمدخانی   حسین پوستچی

چکیده بیماری هپاتیت b شایع ترین عفونت ویروسی مزمن شناخته شده انسان و شایع ترین علت سیروز کبدی و اصلی ترین عامل کارسینوم کبد در ایران به شمار می رود. اگرچه فاکتورهای تعیین کننده پیامد عفونت با ویروس هپاتیت b (hbv) به خوبی شناخته نشده اند اما پاسخ میزبان و عوامل محیطی نقش تعیین کننده ای در روند بیماری دارند. همچنین بررسی های انجام شده در تقابل پاسخ میزبان و ویروس، نقش موتاسیون های ویروسی در پاتوژنز بیماری هپاتیت b و در ارتباط با کارسینوم هپاتوسلولار (hcc) بیش از پیش مشخص شده است. امروزه توصیف پروتئین های پلاسما از آنجایکه دارای پتانسیلی برای فراهم کردن بیومارکرها در تشخیص کلینیکی و درمان و همچنین برای فهم بهتر بیماری های انسانی است، به طورویژه مورد توجه قرار گرفته است. همچنین برخی حالتهای بالینی بر اساس افزایش یک پروتئین ویژه در پلاسما تعریف میشود و بسیار مشگل میتوان متقاعد کرد که بیماریی وجود دارد که الگوی تغیرات پروتئینی ویژه ای را در مایعات بدن ایجاد نمی کند. مطالعه بر روی 29 بیمار مزمن هپاتیت b نشان داد موتاسیون های ویروس در ناحیه core ضمن تغییر در اپی توپ های b cell و cytotoxic t cell و اپی توپ های t helper وامکان فرار از سیستم ایمنی و افزایش تکثیر ویروس، از طرفی سبب تداخل در فرایندهای بیولوژیک سلول و تقابل با پروتئین های سلول به عنوان عامل اپی ژنتیک پیشرفت بیماری کبدی از طریق موتاسیون های انتهای کربوکسیلی پروتئین core می شوند. بررسی پروتئین های پلاسما نشان داد پلاسما به عنوان یکی از پیچیده ترین نمونه های پروتئینی به لحاظ مقادیر بالای آلبومین (55 %) و طیف بالقوه گسترده در فراوانی سایر پروتئین ها و شدت نا متجانس بودن گلیکوپروتئین های آن ویژه گردیده است. از سولفات آمونیم جهت خارج نمودن آلبومین و ایجاد تصویری از پروتئین های پلاسما بوسیله الکتروفورز دو بعدی در ژل اکریل آمید و طیف سنجی جرمی استفاده نمودیم. غلظت پروتئین های کلاسیک که اغلب در بافت کبد سنتز میشوند به طور معنی دار در بیماران با درجه بالایی از فیبروز کاهش نشان دادند اما یافته مهم افزایش فراگمنت ها ی اپولیپوپروتئین a-i به عنوان یک ترکیب آنتی اکسیدان در بیماری پیشرفته کبدی میتواند دلیلی بر افزایش استرس اکسیداتیو در سیر بیماری باشد.

مدل حیوانی مولتیپل اسکلروزیس با استفاده از بیش تحریکی آنزیم نیتریک اکساید سینتاز در ناحیه ی جسم پینه ای موش ویستار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم انسانی 1390
  سمانه شیخی کوهسار   آزیتا پروانه تفرشی

چکیده برای ایجاد مولتیپل اسکلروز (ms) عموما مدل هایی نظیر مدل آلرژی آنسفالومیلیتی تجربی (eae) استفاده می شود. اما از اشکالات عمده این مدل ها، بروز حالات التهابی عمومی و بعلاوه پر هزینه بودن آن ها است. در این تحقیق، برای اولین بار از تزریق مستقیم ال-آرژینین به عنوان پیش ساز نیتریک اکساید (no) داخل corpus callosum (جسم پینه ای) مغز موش ویستار ماده بهره گرفته شد تا ضمن ایجاد یک مدل مناسب حیوانی ms تاثیر این فرایند بر یادگیری و تشکیل حافظه مورد بررسی قرار گیرد. در مختصات جسم پینه ای مطابق اطلس پاکسینوس به طور دو طرفه کانول گذاری صورت گرفت. پس از یک هفته احیا حیوانات سه تا پنج بار تحت تزریق پیش ساز نیتریک اکساید (l-arginine;50-200 ?g/rat) روزانه یک بار، قرار گرفتند. همچنین جهت بررسی بیشتر اثر نیتریک اکساید پیش تزریق مهارکننده ی آنزیم مولد آن (l-name;50-200 ?g/rat) قبل از تزریق ال-آرژینین (100 ?g/rat) در داخل جسم پینه ای انجام شد و طی تیمار، رفتار جستجوی محیط جدید (novelty seeking behavior) در حیوانات بررسی گردید. گروه های دیگری از حیوانات نیز پس از خاتمه تزریقات داخل مغزی، تحت آزمون اجتنابی غیر فعال با کمک دستگاه shuttle box قرار گرفتند و نیز شکل گیری حافظه با y-maze مورد مطالعه واقع شد. گروه های کنترل فقط سالین را داخل جسم دریافت کردند. در خاتمه مغز تمامی حیوانات جمع آوری شد و با استفاده از رنگ آمیزی هیستوپاتولوژی اختصاصی میلین (luxol fast blue) تحت بررسی های بافتی قرار گرفت. داده ها با روش های مناسب مورد بررسی و آنالیز آماری قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده آن است که 1) بیش تحریک سیستم مولد نیتریک اکساید موجب کاهش معنی دار تراکم میلین در جسم پینه ای حیوانات تحت آزمایش شد. همچنین قابلیت یادگیری حیوانات دریافت کننده ال-آرژینین کاهش یافت هر چند که این امر به طور معنی داری بر شکل گیری حافظه اثری نداشت. 2) پیش تزریق مهار کننده آنزیم نیتریک اکساید سینتاز مقدم بر تزریقات ال-آرژینین باعث توقف اثرات تخریبی بافتی و نواقص یادگیری گردید. در مجموع بیش فعالی آنزیم مولد نیتریک اکساید با استفاده از تزریق مستقیم پیش ساز نیتریک اکساید در نواحی غنی از میلین در مغز ضمن ایجاد آسیب میلینی مغز باعث بروز مشکلات یادگیری شد که بر این اساس روش حاضر می تواند برای ایجاد مدلی ارزان و مناسب به منظور مطالعه بر روی بیماری مولتیپل اسکلروز مورد پیشنهاد قرار گیرد.

اثرات مهار مسیر wnt در میزان بیان فاکتورهای رشد تغییر شکل دهنده ی بتا (tgf-b) در آستروسیت های تیمار شده با آنتاگونیست dkk1 ، wnt
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1390
  سینا بزرگمهر   آزیتا پروانه تفرشی

آستروسیت ها که عمده ترین سلول های غیر نورونی در مغز می باشند، در پشتیبانی و نگهداری نورون ها نقش دارند. دخالت مسیر پیام رسانی pi3k/akt در ترشح فاکتور محافظ عصبی tgf-? در آستروسیت ها، القا شده با استرادیول، گزارش شده است. در این پایان نامه احتمال شرکت مسیر پیام رسانی canonical wnt در تولید فاکتورهایی از خانواده ی tgf-? نظیر tgf-?و bmp-4 توسط آستروسیت ها بررسی گردید. آستروسیت های جداشده از کورتکس مغز با استرادیول، bio به عنوان مهارکننده ی اختصاصی گلیکوژن سنتاز کیناز-3 بتا (gsk-3?) و dkk1 به عنوان مهارکننده ی مسیر canonical wnt ، تیمار شدند. با استفاده از تکنیک های ایمونوسیتوشیمی، وسترن بلاتینگ و real-time pcr ، مشخص گردید که هر دو تیمار استرادیول و bio سبب ورود بتا-کاتنین به هسته و فسفوریلاسیون gsk-3? می گردد؛ با این تفاوت که bio سبب افزایش بیان tgf-?1 و tgf-?2 و نیز کاهش بیان bmp-4 می شود در حالی که پس از تیمار با استرادیول (حداقل در بازه ی زمانی 24 ساعت) این تغییرات بیان مشاهده نمی گردد. از آنجا که بیان tgf-?1 و tgf-?2 و bmp-4 پس از تیمار با dkk1 نیز تغییر چندانی نیافت، نقش مولکول gsk-3? و نه مسیر canonical wnt به تنهایی، به عنوان عامل کلیدی و مشترک میان دو مسیر wnt و pi3k در بیان tgf-?1 و tgf-?2 و مهار bmp-4 پیشنهاد می شود.

بررسی اثرات ضد التهابی بروملین بر تولید میانجی های التهابی در سلول های اولیه میکرگلیای موش صحرایی تیمار شده با لیپو پلی ساکارید در محیط کشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  ثریا عباسی حبشی   فرزانه صابونی

سلول های میکروگلیا، سلول های کلیدی ایمنی ذاتی سیستم عصبی مرکزی، علاوه بر حفاظت عصبی، دارای نقش مهمی نیز در دگرگونی های عصبی می باشند. فعالیت مزمن میکروگلیا، حیات نورونی را از طریق آزادسازی میانجی گر های نوروتوکسیک متعدد از جمله سیتوکین ها، کموکین ها و نیتریک اکساید (no) به خطر می اندازند. در نتیجه، تنظیم کننده های فعالیت میکروگلیا، به عنوان نماینده های درمانی، برای هدف قرار دادن تخریب عصبی از جمله بیماری آلزایمر و پارکینسون در نظر گرفته می شوند. بروملین، مخلوطی از سیستئین پروتئازها، مشتق از ساقه ی آناناس (ananas comosus)، دارای اثرات ضد التهابی و تنظیم کنندگی ایمنی می باشد. در این مطالعه، اثرات ضد التهابی بروملین بر سلول های اولیه میکروگلیای رت ملتهب شده با lps، بررسی شده است. سلول های میکروگلیای اولیه نوزاد رت، توسط شیک کردن، از فلاسک کشت مخلوط گلیا، جدا گشته و در محیط کشت dmem حاوی 10% از fbs کشت داده شدند. خلوص کشت ها توسط ایمونوسیتوشیمی با استفاده از آنتی بادی ox-42، بیش تر از 95% برآورد گردید. سلول ها با بروملین (1، 5، 10، 20، 30، 40 و 50 µg/ml) در محیط جدید حاوی 1% از fbs تیمار گردیده و پس از 1 ساعت با غلظت 1 µg/ml lps به مدت 48 ساعت ملتهب گردیدند. با استفاده از تست گریس و تکنیک های rt-pcr و وسترن بلات نشان داده شد که غلظت 30 ?g/ml بروملین به طور قابل توجهی تولید no را در میکروگلیای پرایمری رت تحریک شده توسط lps به صورت وابسته به غلظت کاهش داد. همچنین بروملین بیان inos و tnf-? را در سطح mrna کاهش داد که مرتبط با مهار بیان فاکتور نسخه برداری nf-?b در سطح بیان پروتئین بوده است. به علاوه، با استفاده از تست mtt، نشان داده شد که بروملین در هیچ یک از غلظت های مورد استفاده، سمیتی برای سلول ها نداشته است. در نتیجه، نتایج این پژوهش اثبات کرد که بروملین با کاهش عوامل التهابی می تواند نقش موثری در پیشگیری و درمان بیماری های التهاب عصبی داشته باشد.

اثر یک وهله ورزش مقاومتی در محیط گرم بر سطوح سرمی il-1 و il-1ra در مردان تمرین کرده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  وحید فرجی وفا   حمید آقا-علی نژاد

چکیده مقدمه: محیط گرم منبع مهم استرس فیزیولوژیک است که موجب اختلال در عملکرد بدن می شود. اجرا ورزش در این شرایط فشارهای فیزیولوژیکی بیشتری بر بدن وارد می کند. با وجود آماده سازی مطلوب، ورزش در شرایط محیطی نامناسب می تواند واکنش های استرسی و التهابی بیشتری نسبت به شرایط طبیعی ایجاد نماید. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ های التهابی و هورمونی به انجام یک جلسه فعالیت ورزش مقاومتی در دو محیط با دمای معمولی و گرم بود. مواد و روش ها: آزمودنی های پژوهش 6 دانشجوی پسر (2±27) بودند. برنامه تمرینی شامل 15 دقیقه گرم کردن، و سپس انجام حرکات اسکوات، پرس سینه، جلو پا، پشت پا، کشش زیربغل، دراز و نشست، پارویی و پروانه با %70 1-rm در 3 ست با 10 تکرار و 1 دقیقه استراحت بین ست ها و 1 دقیقه استراحت بین هر حرکت بود. ابتدا برنامه تمرین در محیطی با دمای طبیعی (20 درجه) و یک هفته بعد در یک محیط گرم (35 درجه) اجرا گردید. یک ساعت پیش، بلافاصله و یک ساعت پس از فعالیت ورزشی خونگیری به عمل آمد. دمای مرکزی بدن نیز در هر دو شرایط اندازه گیری شد. مقادیر il-1، il-1ra، تستوسترون و کورتیزول به روش الایزا اندازه گیری شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری با سطح معناداری 05/0 استفاده گردید. یافته ها: مقدار il-1 به علت حساسیت پایین کیت الایزا غیرقابل اندازه گیری بود. مقادیر il-1ra و تستوسترون تغییرات معناداری نشان ندادند؛ ولی مقدار کورتیزول در شرایط تمرین در محیط طبیعی افزایش معناداری نشان داد. نتیجه گیری: تمرین در شرایط محیطی گرم باعث تغییرات معنادار در وضعیت تعادل هورمون های آنابولیک و کاتابولیک نمی شود. و ورزشکاران اگر مجبور به تمرین در هوای گرم باشند، از این منظر بخصوص ضرری متوجه آنان نیست. هر چند عوامل استرس و التهابی دیگر را باید مدنظر قرار داد که در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته اند. در کل شرط احتیاط این است که فعالیت ورزشی تا حد امکان در محیطی با دمای طبیعی انجام بگیرد. واژگان کلیدی: تمرین مقاومتی، محیط گرم، il-1، il-1ra، تستوسترون، کورتیزول

بررسی تاثیر ترانسفروزوم حاوی هورمون رشد بر رشد و تقسیم فیبروبلاست های درمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1392
  مینو عظیمی   عبدالخالق دیزجی

چکیده فارسی مولکول های دارویی پروتئینی به طور معمول از طریق تزریق وارد بدن میشوند. تاکنون تلاش های متعددی برای دستیابی به روش های غیرتهاجمی جهت تجویز سیستمیک پپتیدها صورت گرفته است،یکی از مسیرهای رسیدن مولکول های دارویی به جریان سیستمیک بدن، جذب پوستی است، اما به دلیل ماهیت واکنش پذیر و تخریب پذیر پپتیدها و پروتئین ها و همچنین بزرگ بودن اندازه مولکولی آنها، طراحی حامل های دارویی مناسب جهت تجویز غیرتزریقی آنها با مشکلات فراوانی همراه بوده است.هورمون رشد پروتئینی با وزن مولکولی 22 کیلو دالتون میباشد، سطح ترشح این هورمون مانند سایر هورمون های بدن، با افزایش طول عمر کاهش میابد. یکی از تاثیرات کاهش هورمون رشد، کاهش سنتز پروتئین و در نتیجه، کاهش رشد مو و ناخن، کاهش سنتز کلاژن و پیری پوست میباشد. به علاوه هورمون رشد، از طریق راه اندازی مسیر سیگنالینگ سنتز پروتئین توسط igf-1 در بهبود زخم تاثیر گذار میباشد. در این مطالعه، از یک سیستم دارورسانی با استفاده از وزیکول های لیپیدی فوق العاده تغییرشکل پذیر(ترانسفرزوم) جهت تجویز سیستمیک از طریق پوست استفاده گردیده است. ترانسفروزوم ها به دلیل خصوصیت الاستومکانیکی فوق العاده خود، قادرند از منافذی بسیار کوچکتر از اندازه خودشان عبور کرده و داروی همراه خود را از پوست عبور دهند. با توجه به اینکه یکی از مهمترین سلول های پوست که در سنتز کلاژن و پیری پوست و همچنین در بهبودزخم تاثیرگذار است، سلول های فیبروبلاست میباشد، در این تحقیق غلظت های موثر هورمون رشد محصور در ترانسفرزوم بر روی رشد و تقسیم سلول های فیبروبلاست با استفاده از تست های mtt و brduتعیین شد، اثر غلظت های موثر هورمون بر روی بیان کلاژن iii از طریقreal-time pcr و بر بیان کلاژن i از طریق real-time pcr و وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که در غلظت های موثر هورمون رشد محصور در ترانسفرزوم، افزایش بیان ژن کلاژن i و کلاژن iii مشاهده میشود.

بررسی اثر فاکتور عصبی رشد بر سیستم اعصاب مرکزی موش سوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1381
  شاه صنم عباسی   آزیتا پروانه تفرشی

فاکتور رشد عصبی یا ‏‎ngf‎‏ اولین فاکتور شناخته شده از خانواده نوروتروفین می باشد . از اثرات اولیه مشاهده شده این فاکتور رشد و تکثیر و تمایز نورونهای مشتق شده از تاج عصبی ‏‎neural crest‎‏ و همچنین ازدیاد نورونهای سمپاتیکی در جنین موش می باشد. مطالعات نشان داده است که ‏‎ngf‎‏ علاوه بر تنظیم فعالیت و عملکرد نورونها ، دارای قدرت تداخل با سیستم ایمنی نیز می باشد. بدین ترتیب اختلال در میزان فعالیت و یا سنتز این فاکتور می تواند دراختلال عملکرد نورونها و سیستم ایمنی نقش داشته باشد.