نام پژوهشگر: محمداسماعیل ریاحی
فاطمه اسفندیاری اکبر علیوردی نیا
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت علیه زنان می باشد. روش تحقیق ، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که روایی آن (78/0) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه تأیید شده است. جامعه آماری تحقیق، متشکل از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بوده است. در مجموع 450 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، دیدگاه یادگیری اجتماعی بوده است. متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (نگرش نسبت به خشونت علیه زنان) بوده اند، شامل جامعه پذیر شدن با نقش های جنسیتی، تشویق و تنبیه متفاوت، مشاهده روابط خشونت آمیز، تجربه خشونت و تقلید از والد هم جنس بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، تمامی فرضیه های نه گانه تحقیق تأیید شدند. از میان پنج متغیر، متغیر تجربه خشونت (47/0) قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کننده (مستقیم) نگرش نسبت به خشونت علیه زنان می باشد. بعد از این به ترتیب متغیر های جامعه پذیری (23/0)، مشاهده خشونت (22/0)، الگوی پاداش و تنبیه (14/0) و تقلید (11/0) بیشترین تاثیر را بر روی نگرش نسبت به خشونت علیه زنان داشته اند.
مرجان حبیبی اکبر علیوردی نیا
خشونت علیه زنان، یکی از شایع ترین نوع جرایم خشونت آمیز، در جهان محسوب می شود، اگر چه دامنه دقیق خشونت علیه زنان در میان جوامع شناخته شده نیست. زنان از هر سطح اجتماعی و اقتصادی، حرفه ای، پس زمینه های قومی و فرهنگی که باشند، توسط مردان مورد خشونت قرار می گیرند. نگرش های اجتماعی نسبت به خشونت علیه زنان در 30 سال اخیرظاهر شدند و به عنوان متغیر مهم در رابطه با رفتار فرد عمل می کنند. لذا با توجه به اهمیت مساله ی حاضر و نحوه ی حضور و تاثیر آن در زندگی افراد، پژوهش حاضر می کوشد با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری که مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی می باشد، در سطح توصیف به شناسایی نوع نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان بپردازد و سپس به تبیین علل نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان به عنوان بخشی از جوانان جامعه بپردازد. روش پژوهش پیمایشی می باشد و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه ی خود اجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه ، کلیه ی دانشجویان پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92 – 91 بوده که تعداد کل آنها برابر با 3286 نفر است. از این تعداد ، 344 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر دانشکده مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج داده های توصیفی حاکی از این است که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان در سطح میانه می باشد. متغیرهای کیفیت هنجاری تصوری خانواده و تعاریف خنثی کننده دارای رابطه مثبت و معنی دار با نگرش نسبت به خشونت علیه زنان می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که از میان شش متغیر مستقل(کیفیت هنجاری تصوری خانواده، کیفیت هنجاری تصوری دوستان،تعاریف خنثی کننده، تقلید، بازدارندگی تصوری و عکس العمل تصوری)، متغیر تعاریف خنثی کننده، قوی ترین پیش بینی کننده ی نگرش نسبت به خشونت علیه زنان می باشد.
مهدی رحیمی راد محمداسماعیل ریاحی
یکی از وجوه و ابعاد سلامتی،سلامت روان است که کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامت فکر و روان را قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب عنوان می کنند و معتقدند سلامت روان،تنها نداشتن بیماری های روانی نیست بلکه توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربیات زندگی به صورت قابل انعطاف و معنی دار است.پژوهش حاضر به منظور تبیین نقش یکی از مهمترین عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت روان یعنی میزان دین داری و نوع جهت گیری دینی،انجام شده است.به علاوه،در این پژوهش رابطه متغیرهای استرس،حمایت اجتماعی و تعدد نقش ها با سلامت روان،مورد ارزیابی قرار می گیرد.این مطالعه به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته و نمونه آماری تحقیق شامل 400 نفر(200 نفر دانشجو و 200 نفر طلبه) شهر قم می باشند.این نمونه از جامعه آماری 56237 نفر دانشجویان و طلاب(سطح دو به بالاتر) شهر قم به روش تصادفی طبقه ای نامتناسب به دست آمده است.چهارچوب نظری مورد استفاده،تلفیقی از نظریات فرآیند استرس پیرلین و جهت گیری دینی آلپورت می باشد.متغیرهای مستقل تحقیق که در پی تبیین متغیر وابسته(سلامت روان) بوده اند،عبارتند از؛استرس،دین داری،حمایت اجتماعی،تعدد نقش ها،جهت گیری دین درونی و جهت گیری دینی بیرونی..همچنین در این تحقیق از نرم افزار spss برای توصیف و تحلیل داده ها و متغیرها استفاده شده است. نتایج توصیفی تحقیق بیانگر آن است که براساس مقیاس سلامت عمومی(ghq-28)،55.5 درصد از پاسخگویان سالم تشخیص داده شده اند(دانشجویان:45.0 درصد وطلاب:64.5).75.4 درصد پاسخگویان(66.3 درصد دانشجویان و 88.1 طلاب) دارای سطوح بالایی از دین داری هستند. علاوه براین 37.5 درصد از پاسخگویان خود را در معرض استرس و فشار احساس می کنند.تحلیل رگرسیونی داده ها حاکی از آن است که در بین کل پاسخگویان،به ترتیب متغیرهای استرس،دین داری،حمایت اجتماعی،جهت گیری دینی بیرونی،دانشجو و طلبه بودن و تعدد نقش ها بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته تحقیق(سلامت روان) داشته اند.از مهمترین نتایج تحقیق،می توان به تعدیل اثرات استرس به وجود آمده ناشی از قرار گرفتن در نقش های دانشجویی و طلبگی،توسط متغیرهای واسطی چون دین داری و حمایت اجتماعی اشاره کرد.
طاهره لطفی خاچکی محمداسماعیل ریاحی
ایجاد مزاحمت های خیابانی برای زنان، یکی از اشکال شایع خشونت علیه زنان در محیط خارج خانه است. این نوع از خشونت، می تواند پیامدهای منفی متعددی هم برای زنان قربانی (به شکل افزایش آسیب ها و اختلالات جسمی و روانی)، و هم برای جامعه (به شکل محروم شدن از فعالیت های اجتماعی زنان) به همراه داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان مزاحمت های خیابانی و به ویژه تحلیل اجتماعی واکنش زنان قربانی نسبت به این مزاحمت ها، صورت گرفته است. در پژوهش حاضر، از نظریه های فمنیستی رادیکال، جامعه پذیری جنسیتی و یادگیری اجتماعی، به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بین 362 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران، انجام شده است. متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته اصلی تحقیق (واکنش انفعالی نسبت به مزاحمت های خیابانی) بوده اند، عبارت اند از پذیرش ارزش های مردسالارانه، پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی، یادگیری اجتماعی واکنش های انفعالی،میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن و دینداری. نتایج توصیفی این تحقیق نشان می دهد 97.4 درصد از پاسخگویان، طی شش ماه گذشته، حداقل یک بار مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفته اند. همچنین بیش ترین نحوه واکنش نسبت به مزاحمت های خیابانی در میان پاسخگویان، به شکل "به راه خود ادامه دادن و وانمود به ندیدن کردن" با میزان 95.3 درصد است. نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که پذیرش ارزش های مردسالاری بالاترین اثر کل(0.231) (به صورت فزاینده) را بر متغیر واکنش انفعالی نسبت به مزاحمت های خیابانی داشته است. پس از آن متغیر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن با اثر کل (0/198)، بر متغیر وابسته اصلی این تحقیق تأثیر داشته است. از سوی دیگر، متغیر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی (0.215-) بر متغیر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن تأثیر منفی داشته است. همچنین، هیچ یک از متغیرهای پذیرش ارزش های مردسالاری و یادگیری اجتماعیِ واکنش های انفعالی، تأثیر معناداری بر متغیر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن نداشته اند.
نورمحمد سخاوتی فر احمد رضایی
چکیده ندارد.
محمدرضا بنی اسدی محمداسماعیل ریاحی
چکیده ندارد.
محمود فرهادی محلی اکبر علیوردی نیا
چکیده ندارد.