نام پژوهشگر: محمود علمی
محمود علمی سعید صحت
برند از جمله با ارزش ترین دارایی های یک شرکت محسوب می شود.توجه به مفاهیمی چون برند،مدیریت برند و ارزش ویژه برند سبب دستیابی به جایگاهی مناسب در ذهن مشتریان می گردد.برند ها می توانند ارزش و قدرتی در بازار، ورای آن چه که به وسیله ویژگی های ذاتی محصول ایجاد می شود را فراهم نمایند.یک برند قوی، با ارزش ویژه مثبت،مزایای متعددی چون،حاشیه سود بالاتر،فرصت های توسعه برند،ارتباطات اثر بخش و قوی تر،ترجیح و قصد خرید بالاتر مشتریان را به دنبال دارد.در واقع امروزه،ایجاد برند و مهم تر از آن حفظ و ارتقاء ارزش ویژه برند،یکی از روش های قدرتمند تمایز برای سازمان ها و بنگاه های مختلف اقتصادی محسوب می گردد. این تحقیق به دنبال بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر رفتار مشتریان در صنعت بیمه است.برای رسیدن به این هدف،از مدل دی چرناتونی و همکاران (2013) استفاده شده است.این تحقیق از نظر هدف،کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات،توصیفی و پیمایشی است که شامل مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه توزیع شده با 30 سوال در میان جامعه آماری تحقیق(مشتریان شرکت های بیمه آسیا،البرز،دانا،پارسیان و پاسارگاد در شهر تهران با حجم نمونه 394)می باشد.نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای spssوsmartpls نشان می دهد: ارزش ویژه برند اثر مثبت و معنا داری بر رفتار مشتریان در قالب تمام متغیر ها شامل تمایل به پرداخت قیمت بالاتر، نگرش به توسعه برند و تمایل به خرید دارد.با توجه به رتبه بندی متغیر های رفتاری مشتریان به لحاظ تاثیرپذیری از ارزش ویژه برند،بیشترین تاثیر ارزش ویژه برند به ترتیب بر تمایل به خرید،نگرش به توسعه برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر مشاهده شده است.همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند،کیفیت ادراک شده بر ارزش ویژه برند،تداعی برند بر وفاداری برند و آگاهی از برند بر کیفیت ادراک شده و تداعی برند می باشد. تاثیر تداعی برند بر ارزش ویژه برند و کیفیت ادراک شده بر وفاداری به برند در این تحقیق،مورد تایید قرار نگرفت.
لطف علی خانی محمود علمی
چکیده ندارد.
مهدی فتاحی مرنگلو محمود علمی
وندالیسم و یا به عبارتی گرایش به تخریب اموال عمومی و خصوصی و به صورت عمدی و بدون کسب منفعتی در جوامع جدید به عنوان مسئلة نوظهور مطرح شده است. در این تحقیق تلاش بر این بوده است تا علاوه بر سنجش میزان گرایش به رفتارهای وندالیستی در بین دانش آموزان مقطع متوسطة شهر ارومیه، متغیرهای تأثیرگذار بر گرایش به رفتارهای وندالیستی نیز تعیین گردد. بر این اساس پس از تدوین چارچوب نظری و ارائة مدل نظری مرکب از سه نظریة کنترل اجتماعی هیرشی، همنشینی افتراقی سادرلند و تئوری درون فهمی ماتزا، فرضیه های تحقیق تعیین گردید. با کاربرد روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه از یک نمونة 512 نفری دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطة شهر ارومیه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای غیر متناسب با حجم بهره جستیم. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان دادند بین عواملی همچون پیوستگی به خانواده، پیوستگی به اولیای مدرسه، انطباق با محیط مدرسه، پایبندی به نظم و انظباط مدرسه، شرکت در فعالیتهایی مانند درسی، هنری، تفریحی، مذهبی، اعتقاد به قواعد و مقررات مدرسه، مشاهدة رفتارهای وندالیستی، مشاهدة لوازم و تجهیزات تخریب شدة محیط اطراف، وفاداری به دوستان خرابکار، توجیه رفتار خرابکارانه، پایة تحصیلی، جنسیت و گرایش به رفتارهای وندالیستی دانش آموزان رابطة معنی داری وجود دارد. درحالیکه میزان گرایش به رفتارهای وندالیستی با توجه به وضعیت تحصیلی دانش آموزان متفاوت نیست. میزان گرایش نیز از حد متوسط رو به بالا نشان داد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره و تحلیل مسیر نشان دادند بیشترین میزان همبستگی با متغیر وابسته متعلق به متغیرهای توجیه رفتار خرابکارانه(31 %)، اعتقاد به قواعد و مقررات مدرسه(13 %)، وفاداری به دوستان خرابکار(11 %)، انطباق با محیط مدرسه(6 %) و پیوستگی به خانواده(4 %) می باشند. مدل تحلیلی این تحقیق توانست 6/45 درصد از تغییرات گرایش به وندالیسم را تبیین نماید.