نام پژوهشگر: زهرا رهنورد
مهین سهرابی نصیرآبادی فاطمه کاتب
این رساله بارویکردی فرهنگی به جهانی شدن،درصدداست که نشان دهد«میراث فرهنگی معنوی»در فرایند«جهانی شدن فرهنگی»، طبق پارادایم«تلفیق وترکیب فرهنگ ها»می تواند امکان مهمی باشد برای تحقق«تنوع فرهنگی»،«زبان وآرمان مشترک»و«گفتگووتعامل فرهنگی» ؛بگونه ای که در«فرهنگ جهانی»،که پیامد جهانی شدن است،موثر وسهم آفرین باشد. در این راستا«آثار هنرهای دستی سنّتی ایران» که نوعی از میراث فرهنگی معنوی اند و به لحاظ بنیان های «سنّت» و «عرفان» و «تصوّف و فتوّت» صناعت شان مبتنی برحکمت است، بعنوان مطالعه موردی در نظرگرفته شده اند. رابطه و تناسب بین دو موضوع میراث فرهنگی معنوی و جهانی شدن از طریق محور قرار دادن بحث «جهانی بودن» و تأکید بر«هویّت انسانی» و گرایش فطری به «معنویت» برقرار شده است و بدینگونه در روند «معنا و معنویت گرایی» نقش گرانبها و غیرقابل تخمین میراث فرهنگی معنوی به عنوان یک منبع یا ابزار معرفی شده است. بنابراین ارکان اصلی بحث عبارتند از: موضوع «فرهنگ»، با رویکردهای فرهنگ محور، تعامل گرایانه، عام وخاص گرایانه و پارادایم پازلِ فرهنگی، نظریه نسبیّت گرایی فرهنگی؛ و همچنین «جهانی شدن فرهنگی» با پارادایم «تلفیق وترکیب فرهنگ ها» ـ به منظور حضور همه جوامع و فرهنگ ها در جریان تعامل جهانی و «وضعیت کانونی» یافتن آنها. بدنبال این مباحث موضوع «تنوع فرهنگی» و «تعامل فرهنگی» که راه به مسئله «دیالوگ» می برد، و اصلِ فهم یکدیگر و پذیرش و احترام به ارزش ها و معانی غیرخودی را تثبیت می سازد مطرح گردیده است. ازآنجا که این مسئله،وجود زبان و بیان مشترک و رعایت اخلاق را می طلبد،«میراث فرهنگی معنوی»، به مثابه منبعی ویژه برای اخذ معانی مشترک و اخلاقی،آرمانی و جهان روا در نظرگرفته شده اند، و از طریق برشمردن و مصداق آوری اصول و بنیان های «آثار هنردستی سنّتی ایرانی»،و بنیان های «سنّت» و «عرفان»، کسب نتایج مورد نظر میسّرگردیده است. روش تحقیق در این رساله روشی نظری است، که جهت گردآوری مطالب از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است و شیوه تنظیم اطلاعات به صورت توصیفی،تشریحی وتحلیلی می باشد. همچنین استدلال استقرایی و بعضاً قیاسی در خلال برخی مباحث بکار گرفته شده است.
فاطمه ریما اسلام مسلک زهرا رهنورد
هنر به ویژه مجسمه سازی، در نیمه ی دوم قرن بیستم دچار تحولات چشمگیری شده است. ظهور رنگ در مجسمه های این قرن اقدامی است مهم که خود ریشه در تحولات بنیادین مدرنیته و مدرنیسم دارد. انقلاب صنعتی و دسترسی به ابزار و مواد نوین، تحول در تفکرات فلسفی و تعاریف اولیه ی هنر که به ذهنیت گرایی و پالایش هنر از هر گونه سودمندی یا ارزش مبادله ای منجر می شود، طرح نظریه های مختلف علمی و توسعه ی فضاهای شهری و راه های ارتباطی، بخشی از این تحولات به شمار می آید. ذهنیت گرایی در قالب مجسمه های مدرن از مهم ترین دستاوردهای هنر قرن بیستم است و رنگ در توسعه ی این مهم نقشی بسیار حیاتی داشته است. مجسمه های قرن بیستم به ویژه در نیمه ی دوم که حاصل نگرش بلند پروازانه و هوشمندانه ی انسان این قرن است به مبارزه با مرزهای از پیش تعیین شده و منجمد هنر پیش از خود می پردازد. استفاده از رنگ در آثار حجمی بدعتی نو در مجسمه سازی قرن بیستم است و فراخوانی جهانی برای مخاطبان هنر معاصر. در ایران اما وجود پیشینه ی درخشانِ رنگ در هنرهای مختلف این سرزمین از جمله کاشیکاری های بی نظیر مساجد- که آنها را به احجامی منحصر به فرد در دنیا تبدیل کرده و چشم جهانیان را همواره به خود خیره ساخته است- در تلاقی با ورود مدرنیزم به هنر ایران، در شکل گیری مجسمه هایِ رنگی بی تأثیر نبود. از این رو کاربرد رنگ در مجسمه ساز ی معاصر ایران بیش از آن که در جهت تأثیر پذیری از هنر غربی صورت گیرد، در پایبندی به سنت هایش معنا می یابد.
زینب چاوشی حسن بلخاری قهی
خواهش دست یابی به نور وجودی و بررسی تجربه معنوی سالک در مراحل سیر و سلوک عارفانه او همواره موضوع مورد بحث اندیشمندان و حکمای ایرانی بوده است. در جهان صنعتی امروز، که جهان بحران معنویت و اخلاق است، معنویت و عرفان اسلامی با شریعتی روشن، زمینه ای جهت وصول انسان به کمال حقیقی و شکوفایی معرفت فطری او می شود. در این میان ضرورت تدوین و پژوهش در باب لطیفه های نور که در طی سیر مینوی سالک توسط وی رویت می شود، احساس می شود. لطیفه های نور در مبحث عرفانی به کالبدهای نورانی یا (پیامبران نور) به جز کالبد فیزیکی و جسمانی اطلاق می شود و از نظر تعداد نامعلوم و در هر منبع و از قول هر فیلسوفی تعداد خاصی به آن نسبت داده شده است. علاءالدوله سمنانی با مدنظر قراردادن هفت معنای باطنی قرآن و با استناد به هفت پیغمبر درونی و هفت مرتبت وجودی آن، کامل ترین اندام شناسی عرفانی را مطرح کرد که البته هر کدام از این اندام ها به توسط هاله های نورانی و رنگین نمایش و به توسط اندام درک تخیل، که همانا حس خیال نه از نوع توهم بلکه خیال فعال به تجسم و تصور رویت می شوند. روش تحقیق در این رساله به صورت تاریخی و توصیفی انجام شده است. بررسی آرای حکما و اندیشمندان ایرانی در رابطه با مراتب نور به ترتیب تقدم و تأخر تاریخی انجام شده است و مبانی حکمی لطیفه هفت گانه نور و پیامبران وجود در آراء علاءالدوله سمنانی و متناظرات آن در فصلی مجزا به صورت مبسوط بررسی شده است. در بخش پایانی این رساله سعی شده پس از بررسی نگاره هایی از پیامبران در کتاب هایی نظیر، معراج نامه ها و حبیب السیر به شیوه تطبیقی و تحلیلی در حوزه نظریه لطایف نور(پیامبران وجود) سمنانی، به این موضوع برسیم که نگارگر با تکیه به فلسفه عمیق خود و هم آمیزی مفاهیم مذهبی و عرفانی و با توسل به زیبایی شناسی حاکم بر نگارگری(مصور سازی عالم مثال) ،... تناظری را چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه در رنگ و نور ترکیب بندی و پوشش پیامبران و رنگِ لطیفه وجودی آن بزرگوران در این نگاره ها به کار برده است.
آزاده شیرمحمدی زهرا رهنورد
دوره حکومت صفویه که از جنبه های مختلف, فصل تازه ای را در تاریخ ایران رقم زده و تحولات سیاسی, اجتماعی و فرهنگی زیادی را به همراه داشت, در زمینه هنر و از جمله نقاشی کتاب هم موجد دگرگونی های زیادی بود. نقاشی این دوره برخلاف گذشته منحصر به مصورسازی کتاب, آن هم در راستای سلیقه و اهداف دربار نبود بلکه نقاشی ایرانی و هنرمند نقاش از نیمه دوم سده10هـ ق, قدم در راه استقلال از حمایت دربار, ادبیات و نظام سنتی کتابخانه _ کارگاه سلطنتی گذاشتند. این هنر در سده11هـ ق, در ادامه روندی که از پیش آغاز شده بود, با طرح مضامین تازه ای از زندگی عادی , دور شدن از مضامین پرشکوه درباری, حماسی و عرفانی گذشته و رواج نقاشی ها و طراحی های تک ورقی مستقل از کتاب و نقاشی های دیواری, به تدریج از سنت های پیشین خود.....
مینا محمدی وکیل منصور حسامی
چکیده تاریخ هنر در سیر تطور خود، منابع بی شماری را در جهت ارائه باورهای معنوی هنرمندان پیش روی ما گذاشته است. می توان به جرأت مهم ترین انگیزه خلق هنری را اعتقادات دینی دانست. اما هر دین بنا به اصول و آموزه های خود، رویکرد خاصی را در آفرینش هنر یایجاد نموده است. دو دین اسلام و مسیحیت به عنوان بزرگترین بسترهای خلق آثار هنری، هر یک کاربرد خاصی از هنر دینی را عرضه داشته اند. بررسی وجوه اشتراک و افتراق کاربرد هنر در ادیان مذکور، نکات مهمی را در باب تأثیر باورهای معنوی، آموزه های دینی و انگیزه های هنری در آن دو حوزه روشن می سازد. در پژوهش حاضر پس از بیان کلیاتی درباره هنر دینی، امر قدسی و ... اصول و موازین هر یک از این ادیان آسمانی درباره هنر به طور جداگانه طرح و بررسی شده است و در نهایت با مطالعه تطبیقی آن دوچگونگی و چرایی برخی شباهت ها و تفاوت ها در آنها بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. در مطالعه تطبیقی صورت گرفته مشخص می شود که بیان زیباشناختی و بصری در هنرهای اسلامی و مسیحی عمدتاً متفاوت است؛ بدین معنا که در هنرهای اسلامی تأکید بر عنصر تجرید بیش از عناصر ملموس و واقع نما می باشد ـ که این خود برخاسته از اعتقادات و آموزه های اسلامی مبنی بر عدم گرایش به شمایل نگاری بوده است. ـ و بالعکس در هنر مذهبی مسیحی آفرینش هنری بیشتر حالتی عینی (کانکریت) دارد. از سوی دیگر هر دو این ادیان با وجود تفاوت مذکور بیانی رمزآمیز را در خود نهفته دارند که شاید بتوان آن را بزرگترین وجه تشابه صوری در آثار این دو نظام مذهبی دانست. از سوی دیگرتفاوت در برتری وجوه قدسی و دینی نسبت به یکدیگر نیز در این دو گروه آثار هنری قابل بحث است. مسیر هنری در آیین مسیحیت عمدتاً مسیری دینی است تا قدسی. و هدف آن بیشتر آشنایی و آموزش انجیل و ارتقاء دستورات دینی است. (به بیان دیگر در هنر مسیحی وجه تعلیمی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.) اما در آیین اسلام این مسیر عمدتاً قدسی است یعنی وجه قدسی هنر اسلامی بر وجه دینی آن غلبه دارد و هدف غایی آن قرب الهی است. کاربردی بودن هنر اسلامی نیز بیشتر برای دستیابی به همین هدف بوده است. اهدافی چون نیایشی، پرستشی و عبادی بودن هنر نیز در هر دو این ادیان مشترکاً وجود دارد.به طور کلی هنرهای اسلامی و مسیحی (تا پیش از عصر مدرن) هر کدام با خصیصه هنر قدسی پیوستگی داشته و مبلغی از کیفیت وجود هستند. رساله حاضر کوشیده بخش کوچکی از وجوه اشتراک و افتراق این دو نظام هنری را طرح نماید.
آتوسا اعظم کثیری زهرا رهنورد
رساله حاصر مطالعه ای تحلیلی-تفسیری به شیوه ی نشانه شناسی ساخت گرا است بر، گزیده ای از نگاره های شاهنامه ی طهماسبی، شاهکار هنرمندان مکتب تبریز صفوی این مطالعه با تمرکز بر تصاویر پهلوانی و شخصیت پهلوان، به عنوان کنش گر اصلی روایات تصویری شاهنامه، تنظیم یافته است و بر مبنای دو پیش فرض قرار دارد، نخست متنیت تصویر، که کاربرد شیوه های تحلیل زبانی را در مورد نگاره ها ممکن و مجاز می سازد، دوم تفاوت میان نظام زبان تصویر با سایر نظام های زبانی، که کاربرد شیوه ای خاص و پویا را در تحلیل نمونه های تصویری ایجاب می کند، و در صدد اثبات فرضیات ذیل بر می آید ، هنرمند صفوی از سه گروه نشانه های مربوط به نظام اسطوره ای، فرهنگ زمان صفوی و ابداعات هنری فردی، بهره برداری نموده است: در نظام تصاویر شاهنامه، پهلوانان در تقابل با اضداد خود ولی در هماهنگی با کل متن تصویری قرار دارند. این رساله به مبانی علم نشانه شناسی و روش شناسی تحلیل ساخت گرایانه می پرداز سپس شاهنامه ی طهماسبی و زمینه های آن را به مثابه متن، مورد مطالعه قرار می دهد و در نهایت، پس از تدقیق درباره ی معناشناسی و نشانه شناسی پهلوانان در شاهنامه و نگاره های مربوط به آن اختصاصا به نشانه های پهلوانان در تصاویر شاهنامه ی طهماسبی می پردازد. در این تحلیل، برای سهولت در ارائه نتایج، پهلوانان به طبقات چهارگانه شامل جهان پهلوانان، شاه پهلوان، بانو پهلوانان و پهلوانان رقیب تقسیم شده و نمونه هایی برای هر طبقه مطرح می گرند. این مطالعه آشکار می سازد که میان دیدگاه حماسی اشعار شاهنامه درباره ی پهلوانان و منظر عرفانی نگارگران تبریز ، در تجسم نشانه های پهلوانی تفاوت هایی موجود است. در مجموع نتایج بدست آمده از ملاحظات نشانه شناختی، آشکار می سازد که نگارگر هر چند برای برجسته سازی و نشان دار ساختن عنصر پهلوان از قرارداد و تمهیدات صوری ( در لایه ی تجسمی نظام تصویر) بهر برده و در لایه ی معنایی ، او را در تقابل با ضد پهلوان نمودار ساخته در نهایت پهلوان را به صورت جزئی هماهنگ با جهانی واحد نمایش داده است. این دیدگاه از لحاظ معنایی با دیدگاه ثنوی جهان حماسه و به دیدگاه عرفانی نزدیک تر است. به طور کلی پهلوانان را در نگاره های شاهنامه ی طهماسبی می توان تجسم انسان کامل (حلیفه الله) شمرد، که جزئی و شمه ای از وحدت هستی را به نمایش می گذارد.
آناهیتا مقبلی زهرا رهنورد
چکیده ندارد.
لیلا نوحی طهرانی زهرا رهنورد
چکیده ندارد.
تاجبخش فناییان زهرا رهنورد
چکیده ندارد.
شیده فریبرزی عراقی زهرا رهنورد
چکیده ندارد.
عاطفه السادات سید موسوی زهرا رهنورد
چکیده ندارد.
فریناز فربود محمد خزائی
دوران انقلاب صنعتی اروپا در قرن هجدهم تنها حرکتی اروپایی و بخشی از جهش اروپا برای نوگرایی نیست؛ این انقلاب، سومین جهش بشر برای اعتلای سطح زندگی خود می باشد. انقلاب صنعتی به همراه دگرگونی فناوری به ابعاد مختلف زندگی بشر و از جمله فرهنگ بشری و هنر به عنوان اصلی ترین پیامد آن، شکل جدیدی بخشید. دوره قاجاریه در ایران مقارن با ظهور انقلاب صنعتی اروپا و این دوران آغاز تغییر و تحول صنعت، فرهنگ و جامعه ایرانی برای همگام شدن با بزرگ ترین تحول جهان معاصر خود یعنی انقلاب صنعتی محسوب می شود. رساله حاضر این دگرگونی در هنر و صنعت نساجی ایران دوران قاجار را مورد بررسی قرار داده و پژوهش پیرامون تغییر نقوش در این دوره را مورد سنجش قرار دهد. به این منظور ابتدا دوره های پیش از قاجار در تاریخ نساجی ایران مورد بررسی قرار گرفته تا نوعی خط سیر کلان منسوجات ایرانی تا دوره قاجار مشخص گردد. پس از آن سیر تاریخ اروپا و دگرگونی های آن موردتوجه قرار گرفته تا تأثیرات انقلاب صنعتی بر اندیشه و هنر این دوران مشخص گردد. در نهایت نیز بررسی قاجاریه از منظر سیاست، اقتصاد و تجارت و هنر و در نهایت بررسی نساجی از طریق مستندات تصویری و نمونه های عینی به جای مانده از آن دوران انجام گرفته و از طریق بررسی تطبیقی سعی شده تا ارتباط میان ایران و تحولات انقلاب صنعتی در این دوران مشخص گردد. در نهایت مشخص گردید برای مصارفی که پارچه بخشی از هویت ایرانی را معرفی می نماید، دوخت پارچه های ترمه و زری دارای نقوش ایرانی ادامه یافته و علیرغم تطور جزیی نقشمایه ها این رسته از منسوجات ایرانی در راستای سنت ایرانی تداوم یافته و خود پیشرفتی در زمینه ترکیب بندی در منسوجات ایرانی محسوب می شود.به واسطه عدم تناسب شرایط ایران با تحولات دوران صنعتی و عدم توان رقابت با کشورهای صنعتی در عرصه تولید منسوجات، در این دوره بخش مهمی از صنعت نساجی ایران که پارچه های متناسب با نیاز توده مردم را تولید می کرده، نابود شده و استفاده از پارچه های اروپایی وارداتی به الگوی مصرف ایرانی بدل می گردند. برخی از تولید کنندگان این دوره که غالباً از سوی علما نیز مورد حمایت قرار می گیرند؛ به منظور رقابت به الگوبرداری از طرح های اروپایی می پردازند.اما عدم توان آنها برای رقابت با کیفیت دستبافته های خود با تولیدات ماشینی اروپایی، موجب حذف آنها می گردد. انقلاب صنعتی به واسطه توان تولید خود مجموعه ای از پارچه های دارای نقش و نگارهای مورد توجه فرهنگ ایرانی و فرهنگ های وابسته را تولید و آنها را وارد بازار این کشورها می نماید. در همین دوره فرهنگ ایرانی از توان تولید دوخته دوزی برای افزودن نقوش ایرانی بر روی این لباس ها بهره می گیرد تا آنها را با زیبایی شناسی ایران هماهنگ سازد. در عرصه کاربرد منسوجات برای مصارف طراحی فضاهای داخلی، پیوسته از محصولات وارداتی اروپایی استفاده می شود و در این دوره به واسطه عدم توان تولید، هیچ تلاشی برای رقابت یا تقلید از این محصولات وارداتی صورت نمی گیرد.
میترا معنوی راد ابوالقاسم دادور
در این رساله کوشش شده با گردآوری و گزینش منابع مکتوب و همچنین نسخه های مهم و شاخص از دست نویس های "پهلوی"، "اوستایی" و "شکسته نستعلیق" به بررسی فرآیند خوشنویسی در این خطوط پرداخته شود. اهمیت موضوع از این جهت است که بسیاری از آثار مکتوب و مدون خطوط پهلوی و اوستایی در دوران ساسانی و آغاز دوران اسلامی در ایران از میان رفته و دست نویس های باقی مانده از این خطوط بسیار پراکنده است. به همین دلیل پژوهش در باب خوشنویسی متون آنها، بسیاری از ارزش های نهفته در ساختار این خطوط را برما روشن می سازد. فرض بر آنست تا با معرفی ویژگی های خطوط "پهلوی" ، "اوستایی" و "شکسته نستعلیق" و تطابق آنها با یکدیگر ، تعامل میان اصول و سبکهای خوشنویسی در دست نویس های گزینش شده مورد بررسی قرار بگیرد. در روند پژوهش از دو روش تاریخی- توصیفی و نشانه شناسی به منظور شناخت بن مایه های تاثیرگذار بر شکل گیری خطوط "پهلوی"و "اوستایی" در دوران پیش از اسلام و خط "شکسته نستعلیق" در دوران پس از ظهور اسلام در ایران بهره گرفته شده است. به این منظور منابع بیشماری مورد مطالعه قرار گرفته و ارزیابی پایایی و روایی به دو روش هم خوانی داخلی بین موارد مشترک در منابع مطالعه شده و روش مقایسه معیارهای حاکم بر ساختار هنر خوشنویسی، یعنی "اصول شناسی" و "سبک شناسی" در دست نویس های شاخص این خطوط بکار گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده بصورت کیفی است و از روش توصیفی در بخش های کمٌی استفاده شده است. انتخاب دست نویس های مورد تحلیل ، از میان تعداد بسیاری از آثار مربوط به این خطوط در موزه ها ، مراکز اسناد ، گنجینه های داخل و خارج کشور توسط پژوهشگر گردآوری شده است تا امکان مشاهده و تحلیل فراز و فرودهای موجود در خوشنویسی این دست نویس ها بصورت کاملا تخصصی فراهم گردد. نسخه های گزینش شده برای تعیین میزان مشابهت میان سبک های آنها ، پایایی و روایی مطلوبی را نشان داده است. برای طبقه بندی منسجم و جمع بندی مطالعات و تحلیل های انجام شده ، نتایج حاصل از بررسی ویژگی های بارز خوشنویسی در خطوط مورد نظر، در نتیجه گیری نهایی پایان نامه در قالب جدول ها و نمودارهای جداگانه ارائه گردیده است که داده های آن ، وجوه اشتراک و افتراق میان معیارهای اصولی و معیارهای سبکی در این خطوط را مورد شناسایی و تطبیق قرار داده است. بر طبق این جدول ها که براساس اصول آماری تهیه و تنظیم گردیده اند، می توان گفت که میزان استفاده از اصول مشترک خوشنویسی در سبک های شناسایی شده در دست نویس های "پهلوی"، "اوستایی" و "شکسته نستعلیق" بین 80% تا 84% می باشد. بنابراین خوشنویسی در این آثار را می بایست نتیجه تعامل مبانی حاکم بر خوشنویسی درخطوط ایران پیش از اسلام و مبانی خوشنویسی اسلامی در ایران بصورت توامان دانست. هم چنین در دست نویس های هر سه خط، همبستگی معنی دار (0/4 = r ) بین ویژگی های اصول شناسی و سبک شناسی بدست آمده که هر دو مورد به اثبات فرضیه های پژوهش معطوف می باشد.
فاطمه چاوشی نسب زهرا رهنورد
این پژوهش در پی آنست که به چند سوال اساسی ذیل پاسخ مناسب دهد: 1 - چگونه مذهب وارد نقاشی ایرانی شده است . 2 - تاثیرپذیری آثار نقاشی از مفاهیم مذهبی چگونه بوده است . 3 - بررسی ادوار تاریخی و تاثیر سبک های رایج این دوره ها برآثار نقاشی با مضمون مذهبی. 4 - محدودیتهای اسلام در مورد نقاشی و علل ممانعت از شمایل نگاری.
اشرف السادات مهیمنیان زهرا رهنورد
عشق یکی از جذابترین ویژگی های انسانی چه جایگاهی را در فرهنگ، ادبیات و هنر نقاشی ایران به خود اختصاص داده است؟ بر ای پاسخ به این سوال ضروری است عشق را بشناسیم، نظر متفکران را در این خصوص بدانیم و از برخورد هنرمندان وادی ادب و نگارگری با این مضمون آگاه شویم.عشق راز زندگی است. نیرویی که همه موجودات عالم را به حرکت وا میدارد و انسان را به تعالی و تکامل می رساند و دریافتن رستگاری و سعادت یاریش می نماید.سخنوران ایارن عشق را در قالب داستانهای عاشقانه زمینی با رمزها و تمثیلهایی به انسان یادآور شده اند، نقاشان با کمک عناصر بصری تصاویری از صحنه های عشقهای به ظاهر زمینی آفریده اند و به این ترتیب رسالت خود را به قدر همتشان به انجام رسانده اند.این پژوهش گفتار مفصلی است در شرح این مختصر.
زهرا حسین آبادی زهرا رهنورد
هدف اصلی این رساله ، شناخت نقش های قالی سنتی و اصیل سیستان به منظور معرفی و احیا هنر اصیلی که از تخیل مردم آن مایه گرفته، و بدیهی است که تخیل همواره قبل از تفکر بر روح انسان حاکم بوده است. به همین دلیل هنر سابقه ای بس طولانی و مرتبط با اعتقادات بشر در گذشته بسیار دور دارد.
نرگس نیک خواه قمصری زهرا رهنورد
هدف از انجام این پژوهش ، شناخت و معرفی گوشه ای مبهم و کاوش نشده از داستان انقلاب اسلامی ایران یعنی تبیین فرآیند روی آوردن زنان به مبارزات ضد استبدادی علیه رژیم حاکم می باشد. چرایی و چگونگی جذب عده کثیری از زنان در حوزه مخاطبین گفتمان انقلاب اسلامی و جداشدن آنها از قلمرو دو گفتمان دیگر سوال اصلی پژوهش است.
آناهیتا خطیبی زهرا رهنورد
اسطوره از جهت اعتباری که برای معتقدان خود دارد و از نظر در برداشتن تفکراتی در باره بینش آدمی نسبت به خویشتن و جهان وخدا ، حائز اهمیت است. اسطوره ها ، روایات تاریخی دروغین نیستند و در زیر این پوسته بیرونی، هسته ای نهفته است که ارتباط و جایگاه انسان را با جهان پیرامون او، تعریف و توجیه می نماید.
اعظم قویدل زهرا رهنورد
رساله حاضر پژوهشی است درباب نقوش سفالین دوره سلجوقی و در آن به بررسی نقاشیهای روی سفالینه های آن دوران خواهد پرداخت . این نقوش بیانگر باورها ، اعتقادات و نحوه زندگی اجتماعی مردم آن دوران و به لحاظ زیبایی شناسی از شاهکارهای هنر نقاشی در دوران اسلامی است . در این پژوهش علاوه بر بررسی تاریخ و اوضاع اجتماعی دوره سلجوقیان و نقش آنان در رشد و گسترش فرهنگ و هنر ایرانی ، نقوش ظروف سفالین این دوره معرفی و مورد بررسی قرار خواهد گرفت .