نام پژوهشگر: فرشته معتمدی

نقش ناحیه تگمنتال شکمی در شکل پذیری سیناپسی هیپوکامپ موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و - پژوهشکده علوم شناختی 1392
  الهام قنبریان   فرشته معتمدی

چکیده ندارد.

بررسی تغییرات امواج الکتروانسفالوگرام (eeg) در درد مزمن و تسکین درد توسط تجویز حاد و مزمن داروی ایمی پرامین در موش صحرایی نر (rat)
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی - دانشکده پزشکی 1380
  معصومه حاتم   هما شاردی مناهجی

چکیده ندارد.

بررسی اثر استرس شنا بر پاسخ آئورت سینه ای ایزوله موش صحرایی، به آگونیست های آلفا آدرنژیک و نقش احتمالی کوتیکواسترون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 1377
  منوچهر رمضانی   فرشته معتمدی

استرس عامل موثر در تغییرات رفتاری و اعمال فیزویولوژیک بدن می باشد. درخصوص اثر استرس بر سیستم های سروتونرژیک ، دوپامینرژیک و آدرنرژیک بدن بررسی های مختلفی بعمل آمده است . در این پژوهش با توجه به گزارشات ضد و نقیض در مورد اثر آگونیستعای آلفا آردنرژیک بر آئورت پرداخته شد و در این آزمایشات مشخص گردید که آگونیستهای a1 و a2 به ترتیب فنیل افرین و کلونیدین هر دو دارای یک اثر انقباضی بر آئورت سینه ای ایزوله می باشند و از مقایسه این اثرات نتیجه گرفته شده ضمن اینکه هر دو گیرنده های a1 و a2 در آئورت وجود ندارد اما انقباض ناشی از اثر آگونیستهای آدرنرژیک در این ناحیه بیشتر تحت کنترل گیرنده های a1 می باشد. در قمست دوم آزایشات اثر استرش شنا بر پاسخ آئورت سینه ای ایزوله به آگونیستهای آدرنرژیک بررسی گردید. بدین منطور موش های صحرایی در سه روز متوالی به ترتیب به مدت 5، 15 و 30 دقیقه در معرض استرس شنا در آب 28 درجه قرار گرفتند. آزمایشات ما نشان داد که استرس شنا موجب کاهش اثر انقباضی این آگونیست ها در آئورت ایزوله می گردد. با بررسی اصر استرس بر پاسخ آئورت ایزوله به فنیل افرین بعنوان آگونیست انتخابی گیرنده ای a1 در حضور یوهیمبین بعنوان آنتاگونیست گیرنده های a2 و همینطور اثر استرس بر پاسخ آئورت به کلونیدین بعنوان آگونیست انتخابی گیرنده های a2 در حضور پرازوسین بعنوان آنتاگونیست گیرنده های a1 نتیجه گرفته شد که استرس موجب کاهش حساسیت گیرنده های a1 و a2 به آگونیست های انتخابی آنها می گردد. میزان کاهش حساسیت در با افزایش غبظت فنیل افرین یک سیر نزولی را نشان می دهد اما کاهش حساسیت در گیرنده های a2 با افزایش غلضت کلونیدین افزایش یافته بود در نتیجه بنظر می رسد که در اثر استرس شنا کاهش حساسیت در گیرنده های a2 نسبت به آگونیست انتخابی آنها بیش از گیرنده های می باشد. در قسمت سوم آزمایشات با توجه به افزایش غلظت کوتیکواسترس پلاسما به دنبال انوع مختلف استرس به بررسی نقش احتمالی کورتیکواسترون در اثرات ناشی از اثرات ناشی از استرس بر پاسخ آئورت ایزوله به آگونیست های آلفا آدرنرژیک پرداخته شد و بدین منظور اتیدا غدد آدرنال یک گروه از موشها برداشته می شد و چهل و هست ساعت بعد موش ها را گروه از موش ها به ترتیب با موش های گروه شاهد و موش ها ی استرسی دارای غدد آدرنال مشاهده گردید که اثر انقباضی معنی داری را نشان نمی دهند اما این اثر در مقایسه با گروه استرسی دارای آدرنال افزایش چشمگیری داشته و اختلاف معنی داری را نشان می داد. براین اساس نتیجه گرفته شد که افزایش کورتیکواسترون پلاسما به دنبال استرس یکی از فاکتورهایی است که در کاهش حساسیت گیرنده های a1 و a2 نقش دارد. بطور کلی نتایج زیر از آزمایشات انجام شده گرفته می شود: 1 - در آئورت سینه ای موش صحرایی گیرنده هایی آدرنرژیکی a1 و a2 وجود دارند و آگونیستهای انتخابی این گیرنده ها دارای یک اثر انقباضی بر آئورت می باشند. 2 - استرس موجب کاهش پاسخ انقباضی آئورت به آگونیست های آلفا آدرنرژیک می گردد 3 - کورتیکواستروژن یکی از فاکتورهایی است که در کاهش پاسخ انقباضی آئورت ناشی از استرس به آگونیست های آدرنرژیک نقش دارد.

بررسی ارتباط خواب rem و حافظه و نفش کافئین در پنجره های خواب متناقض در موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 1377
  ابراهیم نبیی   فرشته معتمدی

نشان داده شده است که بین حافظه و خواب ارتباط وجود دارد و دوره های خاصی از خواب rem، که جهت پردازش حافظه ضروری می باشند و محرومیت خواب rem در این دوره ها (پنجره های خواب متناقض) منتهی به اختلال در حافظه می شود. در مورد تاخیر زمانی psw در بنی محقیقن اتفاق نظر وجود ندارد. همچنین طبیعیت نوروترانسمیترهای دخیل در حین این دوره ها شناخته نشده است . در مطالعه حاضر ما ابتدا ارتباط بین خواب و حافظه را با استفاده از ثبت الکتروفیزیولوژیک و محرومیت خواب بررسی نموده و نقش کافئین و مکانیسم احتمالی آن (مخصوصا نقش سیستم های آدنوزینی و کولینرژیک) را در پنجره خواب متناقض بررسی نمودیم. موشهای صحرایی نر نژاد n. m. r. i تحت آموزش فعال دو طرفه shuttle box _(یک جلسه 100 تریالی) قرار گرفتند. در سری اول آزمایشات (بخش الکتروفیزیولوژی) ثبت پلی گرافیک eeg سطوح پایه و 1-4 ساعت پس از آموزش انجام شد. نتایج این بخش از مطالعه نشان داد که میزان خواب rem در گروه حیواناتی که به مرز 70 درصد یادگیری رسیدند (l) افزایش معنی داری (p<0/01) در 1-4 ساعت پس از آموزش نسبت به سطوح پایه (قبل از آموزش) وجود دارد. این افزایش در گروه حیواناتی که به مرز 70 درصد یادگیری نرسیده بودند (nl)، مشاهده نگردید. در سری دوم آزمایشات پس از آموزش ، آندسته از حیواناتی که به مرز 70 درصد یادگیری رسیدند در دو دوره 1-4 وو 5-8 ساعت پس از آموزش توسط تکنیک سکوی آب از خواب rem محروم شدند. تنها حیوانات محروم در 1-4 ساعت پس از آموزش به صورت معنی دار (p<0/05) اختلال در حافظه را نشان دادند. در گروه محروم در 5-8 ساعت پس از آموزش اختلال در حافظه را نشان دادند. در گروه محروم در 5-8 ساعت پس از آموزش اختلال در حافظه مشاهده نگردید. بنابراین دوره 1-4 ساعت از آموزش به عنوان پنجره خواب متناقض در نظر گرفته شد چرا که خواب rem در این دوره افزایش و محرومیت اعمال شده در این دوره باعث اختلال در حافظه شد. در سری سوم آزمایشات کافئین (25mg/kg)، آدنوزین (50 mg/kg و 7)، فیزوستیگمین (0/1mg/kg) به عنوان آگونیست استیل کولین و اسکوپولامین (5mg/kg) به عنوان آنتاگونیست رستپوراستیل کولین بصورت درون صفاقی در حین پنچره خواب متناقض فوق الذکر گردیدند. تنها کافئین بصورت معنی دار (p<0.05) باعث افزایش حافظه شد. سایر داروها تغییر معنی داری درحافظه ایجاد ننمودند. وقتی کافئین همراه با محرومیت خواب rem در حین 1-4 ساعت پس از آموزش تزریق گردید، توانست حافظه را بهبود بخشیده و اثر محرومیت تنها را بپوشاند. با توجه به نتایج فوق چنین نتیجه گیری گردید که کافئین با اثرات جامع بر سیستم های درگیر در پردازش حافظه موجب تقویت حافظه می شود. و همچنین پردازش حافظه که در حین پنجره خواب متناقض رخ می دهد، و همچنین پردازش حافظه نمی تواند به یک سیستم نوروترانسمیتری نسبت داده شود.