نام پژوهشگر: طاهره فروتن
ندا کاظمی مقدم طاهره فروتن
یکی از انواع سلولهای بنیادی بالغ سلولهای بنیادی بدست آمده از بافت چربی می باشد. این سلولها در مقایسه با دیگر انواع سلولهای بنیادی بالغ پتانسیل بالاتری برای خودتجدیدی (self renewal) و همچنین متمایز شدن به انواع مختلفی از سلولها از جمله آدیپوسیت ها،میوسیت ها،استئوبلاست ها و کندروسیتها را از خود نشان می دهند. از سوی دیگر دوباره برنامه ریزی سلولهای مشتق از چربی از کارآمدی بیشتری نسبت به فیبروبلاست های انسان و موش (که بیشترین نوع سل لاین مورد استفاده برای تولید ips است.) نشان دادهاست. مطالعه دیگری نشان داده است که ساولهایips مشتق از چربی بیشتر از بقیه سلولهای خصوصیات و مورفولوژی های سلولهای بنیادی جنینی را نشان می دهند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم که میزان بیان این4 فاکتور رونویسی مهم oct4, c-myc, klf4و sox2 را در دو منبع ips و سلولهای بنیادی چربی مورد مقایسه قرار دهیم. سلول های بنیادی می توانند به عنوان سلول های "اولیه" تعریف شوند که توانایی تمایز به انواع مختلفی از بافتها را پس از القا دارند. این سلول ها می توانند عملکرد را به بافت آسیب دیده با القای رشد به بافت جدیدی که برای عملکرد از دست رفته تخصصی شده است بازگردانند. سلول های بنیادی پتانسیل ویژه و مهمی را در درمانهای طب رژنراتیو دارند ، توانایی بازگردانی عملکرد به بافت تخریب شده یک امتیاز بسیار ارزشمند به شمار می رود.هدف این درمانهای رژنراتیو می تواند بوسیله سلول های بنیادی به تحقق بپیوندد.برای کاربردی کردن این پدیده باید از جنبه های مختلفی نظیر خلوص، کافی و کارآمد بودن ، مقرون به صرفه بودن ، نیازمندی سلولی مورد بررسی قرار گیرد. سلول بنیادی درمانی (stem cell-therapy) با تمام این سدها روبرو شده است.فراوانی ، در دسترس بودن و خالص بودن ، کارآمد بودن و پیچیدگی تمایز از خصوصیات این سلول ها است که در جنبه درمانی این سلولها اثرگذار است. یکی از انواع سلولهای بنیادی که خصوصیات ویژه ای را به عنوان یک فاکتور خوب درمانی به خود اختصاص داده است سلولهای بنیادی مشتق از چربی می باشد که adsc نامیده می شوند.
سمیه سادات موسوی طاهره فروتن
از آنجاکه سلول های بنیادی مزانشیمی، سلول های مناسبی برای مهندسی بافت و کاربردهای پزشکی معرفی شده اند و با توجه به اثرات زیان آور و مفیدی که تاکنون برای اکسید روی عنوان شده است، ما در این تحقیق بر آن شدیم که اثر تمایزی اکسید روی را بر روند تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی موش mice به سلول های استئوبلاست مورد مطالعه قرار دهیم. سلول های بنیادی مزانشیمی موش mice در معرض دو مقدار متفاوت 30 و 60 میکروگرمی از نانوذرات اکسید روی با سایز ثابت 30 نانومتر قرار گرفتند. گروه کنترل فاقد نانوذرات اکسید روی بود. در روز 15 انکوباسیون برای هرکدام از نمونه ها جهت تعیین میزان تمایز به استخوان از آزمون آلیزارین قرمز و سنجش rt-pcr جهت کنترل بیان ژن های استئوکلسین، استئوپوینتین و آلکالین فسفاتاز استفاده شد.در گروه های حاوی نانوذرات اکسید روی با مقدار 30 میکروگرم، فعالیت آلیزارین قرمز و بیان ژن های آلکالین فسفاتاز، استئوکلسین و استئوپونتین به طور معنی داری بالاتر از گروه 60 میکروگرمی و کنترل بود. در گروه های حاوی نانوذرات اکسید روی با مقدار 60 میکروگرم، میزان فعالیت استئوژنز به مراتب کمتر از گروه های 30 میکروگرمی و کنترل بود.نتایج بررسی در محیط آزمایشگاهی نشان داد که وجود تفاوت معنادار بین بیان هر سه ژن مذکور در نمونه های 30 میکروگرمی در مقایسه با نمونه های 60 میکروگرمی، بیانگر این است که اثر دوز مصرفی نانوذرات اکسید روی بر روند تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به استخوان دارای یک حد آستانه می باشد. به این معنی که اگر میزان دوز مصرفی نانوذرات اکسید روی از یک حدی بالاتر رود، اثر توکسیک خواهند داشت و دوز کمتر از حد آستانه در قیاس با نمونه کنترل که هیچ نانویی دریافت نمی کند، اثر القایی را نشان نمی دهد.
لیلا دینی محمدزمان کسایی
هدف : در این مطالعه برای بررسی اثرات نانوذرات اکسیدآهن بر سلولهای بنیادی مزانشیمی موش از دو مقدار 30 و 60 میکروگرم نانوذرات اکسیدآهن استفاده شد. مواد و روش ها : در ابتدا سلول های مغز استخوان ، از استخوان فمور موش های mice گرفته شده و در فلاسک حاوی محیط کشت که مخلوطی از سه ماده dmem ، ماده مغزی fbs ، آنتی بیوتیک های پنی سیلین و استروپتومایسین می باشد قرار می دهیم و بعد از سه مرحله محیط کشت را تعویض می کنیم تا سلول های بنیادی مزانشیمی بدست آید که این سلول ها در کف پلیت ها تشکیل پلاک سلولی را می دهند و سپس نانوذرات اکسیدآهن را در دو مقدار 30 و 60 میکروگرم به صورت سوسپانسیون به پلیت های حاوی پلاک سلولی اضافه کرده و محیط کشت استخوانی هم به آن اضافه می کنیم گروه کنترل شامل سلول های بنیادی مزانشیمی در محیط کشت استخوانی وفاقد نانوذرات است. نتیجه گیری : بعد از 15 روز سلول ها بررسی شده و با استفاده از تکنیک rt-pcr بیان سه ژن استئوکلسین، استئوپونتین و آلکالین فسفاتاز تایید شد و با مشخص شدن رسوب های کلیسم در آزمون آلیزارین رد تمایز سلول-های بنیادی مزانشیمی به استئوبلاست ها به خوبی نمایان شد.
ساناز سینا آرش جاوری
سلول های بنیادی، سلول هایی هستند که دارای خاصیت خودنوزایی بوده و توان تمایز به انواع سلول ها را دارند. امروز بیشتر توجهات به سمت سلول های بنیادی بالغین معطوف شده است. یکی از کاربردهای سلول های بنیادی استفاده از آنها در سلول درمانی است. سلول های بنیادی مزانشیمی به دلیل دسترسی راحت و امکان به دست آوردن آنها از بافت های خود بیمار، منبع سلولی خوبی برای اهداف درمانی می باشند، ضمن اینکه مسائل جدی اخلاقی و تکنیکی نیز به همراه ندارند. از میان سلول های بنیادی مزانشیمی، مطالعات زیادی روی سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان معطوف شده است. اما به دست آوردن سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از فرد بیمار جهت استفاده در سلول درمانی دردناک است. سلول های بنیادی بافت چربی به دلیل شباهت هایی که با سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان دارند، در دهه اخیر توجه محققان را به خود جلب کرده اند. چندین مطالعه تمایز سلول های بنیادی بافت چربی به رده های نورونی و گلیال را نشان داده است. از طرف دیگر، محقیقین والپروئیک اسید را به عنوان یک عامل مناسب و بالقوه برای درمان بیماری های صرع و تشنج معرفی کرده اند. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر والپروئیک اسید بر تمایز سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی به نورون های دوپامینرژیک قرار دادیم.
پریا موتمن صالحی معصومه فخرطه
بررسی تاثیر عصاره سیتوپلاسمی سلول های بنیادی جنینی موش بر میزان بیان هفت مارکر مربوط به پرتوانی شامل oct4،sox2 ،nanog ، rex1،esg1 ، utf1 و lin28 در سلول های بنیادی بافت چربی
آیسان فرهادی بهرام محمد سلطانی
استفاده از لایه فیدر و سایتوکین ها سبب افزایش خود تجدیدی و مهار تمایز سلول های بنیادی خون ساز می شودلذا ما بران شدیم تا در حضور لایه فیدر تغییرات بیان ژن های p53 و c-myc و mirnas این ژن ها را بسنجیم . لذا با استفاده از تکنیک real-time pcr بیان ژن های p53 و c-myc و mir-22 ،mir-145،mir-34a و mir-33a را سنجیدیم. در حضور لایه فیدر بیان ژن ها و mirnas تغییراتی از خود نشان دادند.
محدثه توانای خشت مسجدی طاهره فروتن
امروزه فناوری نانو در زمره آخرین روش های تحقیق در زیست شناسی و پزشکی می باشد. نانو اکسید گرافن دارای شکل دو بعدی تشکیل شده از اتم های کربن با ساختار sp2 است که ساختاری شبیه به کندوی زنبور به خود گرفته اند. در بین بیماری ها سرطان نگرانی زیادی را به خود جلب کرده است. ما در این تحقیق دو رده از سلول های سرطانی saos-2 و b65 را مورد مطالعه قرار دادیم. هدف بررسی میزان تاثیر این ماده نانو بر نرخ بقاء و مرگ و میر و آپوپتوز دو رده از سلولهای سرطانی است.
شیما صنعی شرق طاهره فروتن
تولید ros که مشخصه مهم استرس اکسیداتیو در داخل سلول است، به نظر می رسد یکی از علل مهم سمیت در شرایط آزمایشگاهی برای گرافن اکساید باشد و این اختلال ممکن است غیرفعال سازی پروتئین داخل سلولی، پراکسیداسیون لیپیدی، اختلال در میتوکندری و در نهایت آپوپتوز یا نکروز را القا کند و با افزایش دوز گرافن، نرخ بقای سلول سرطانی cos-7 به گرافن اکساید کاهش می یابدکه این کاهش وابسته به دوز می باشد. گرافن در دوز µg/ml80 باعث القای سمیت، شروع روند آپوپتوز،کاهش نرخ بقای سلولی و افزایش مرگ و میر سلولی می شود. هم چنین گرافن اکساید سبب کاهش نرخ بقای سلول های سرطانی رده cos-7 در 2 دوز 40و 80 میکروگرم/میلی لیتر شد و در دوز 20میکروگرم/میلی لیتر بر نرخ بقای سلولی تاثیر نداشت.
فاطمه مولوی بهرام محمد سلطانی
سلول های بنیادی جنینی(hescs) ، سلول های بنیادی پرتوانی، با کاربردهای مهمی در پزشکی ترمیم ، مهندسی بافت و سلول درمانی هستند. برای استفاده از کاربردهای مهم این سلول ها باید حالت خود تجدیدی و تمایز نیافتگی شان حفظ شود . به این منظور محققین، از لایه تغذیه کننده فیبروبلاست جنینی موش(mef) برای این سلول ها، استفاده می کنند. ما در این تحقیق از سلول های بنیادی چربی(ascs) به عنوان لایه تغذیه کننده برای hescs استفاده کردیم و سپس بیان ژن های پرتوانی و چند microrna را در hescs بررسی کردیم.
طاهره فروتن احمد حسینی
چکیده ندارد.