نام پژوهشگر: عیدی بازگیر
محمد رضا بیرانوند ناصر عالم زاده انصاری
به منظور بررسی تأثیر نوع بستر و غنی سازی آن بر کارآیی بیولوژیکی و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی قارچ دارویی شی تاکه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار طی سال 1388 در شهرستان خرم آباد لرستان اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل الف) نوع بستر در سه سطح (1- کاه و کلش نخود، 2- خاک اره و 3- کاه و کلش گندم) و ب) نوع غنی ساز در چهار سطح (1- باگاس نیشکر، 2- ملاس چغندر، 3- سبوس برنج و 4- شاهد بدون غنی ساز) بود. کارآیی بیولوژیکی قارچ دارویی شی تاکه روی بستر خاک اره به ترتیب 72 و 48 درصد بیش تر از کارآیی آن روی بستر کاه و کلش حبوبات و گندم بود. غنی ساز سبوس برنج در مقایسه با شاهد بدون غنی ساز سبب افزایش 56 درصد کارآیی بیولوژیکی قارچ شی تاکه گردید. غنی ساز های باگاس نیشکر و ملاس چغندر در مقایسه با شاهد بدون غنی ساز سبب افزایش معنی دار کارآیی بیولوژیکی قارچ دارویی شی تاکه نگردیدند. در بین بسترهای مورد مطالعه بیشترین درصد هیدرات کربن در اندام قارچ مربوط به بستر خاک اره به میزان 7/57 درصد بود. بالاترین سطح هیدرات کربن قارچ (3/63 درصد) به غنی ساز سبوس برنج مربوط بود که نسبت به شاهد بدون غنی ساز و همچنین نسبت به دو غنی ساز دیگر کاملاً معنی دار بود. تاثیر نوع بستر بر میزان چربی قارچ معنی دار نبود. بالاترین سطح چربی (3/3 درصد) به غنی ساز سبوس برنج مربوط بود. غنی ساز سبوس برنج نسبت به شاهد بدون غنی ساز و غنی سازهای ملاس چغندر و باگاس نیشکر به ترتیب، 65، 57 و 50 درصد موجب افزایش چربی قارچ گردید.
مسلم حسینی مصطفی درویش نیا
در این مطالعه اثرات ضد قارچی غلظت های مختلف سه اسانس گیاهی آویشن (thymus vulgaris)، نعناع فلفلی (mentha piperita)، و مرزه خوزستانی (satureja khuzestanica) و نیز دو قارچ¬کش مانکوزب و کاربندازیم بر بازدارندگی از رشد سه گونه قارچ بیماری¬زای گیاهی alternaria solani، botrytis cinerea و fusarium solani در محیط کشت pda و بافت میوه، در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. اسانس¬های مورد آزمایش تأثیر معنی داری در بازدارندگی از رشد قارچ¬ها نشان دادند. نتایج نشان داد که از میان سه قارچ مورد آزمایش، در محیط کشت و بافت میوه بیشترین بازدارندگی مربوط به قارچ fusarium solani بوده است. در محیط کشت از میان 15 سطح اسانس و قارچ¬کش مورد استفاده غلظت 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس مرزه خوزستانی سبب بیشترین میزان بازدارندگی از رشد شده بود اما در بافت میوه بیشترین مقدار بازدارندگی از رشد مربوط به غلظت 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس آویشن بود. در محیط کشت و بافت میوه غلظت 50 میکرولیتر بر لیتر اسانس نعناع فلفلی کمترین میزان بازدارندگی از رشد را دارا بود. نتایج این پژوهش نشان داد که از بین دو قارچ¬کش مورد مطالعه با نسبت 5/1 در هزار، قارچ¬کش کاربندازیم اثر مهارکنندگی بیشتری نسبت به مانکوزب داشته اما غلظت¬های 500 میکرولیتر بر لیتر و بالاتر هر سه اسانس گیاهی اثر مهارکنندگی بیشتری را نسبت به قارچ¬کش کاربندازیم دارا بود.نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در محیط کشت اثر غلظت 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس¬های آویشن، مرزه خوزستانی و نعناع فلفلی بر قارچ alternaria solani و اثر غلظت¬های 500 و 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس مرزه خوزستانی بر قارچ botryis cinerea و اثر غلظت¬های 500 و 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس مرزه خوزستانی و 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس آویشن بر قارچ fusarium solani باعث بازدارندگی کامل (100%) شده و در بافت میوه اثر غلظت 1000 میکرولیتر بر لیتر اسانس آویشن بر قارچ¬های botryis cinerea و fusarium solani بازدارندگی کامل را سبب شده است.
ثریا میرزاپور مصطفی درویش نیا
چکیده: در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل بیماری زردی و پژمردگی نخود و ارزیابی ارقام مقاوم نخود نسبت به این بیماری در سال زراعی 93-92 از مزارع نخود در مناطق مختلف استان لرستان نمونه برداری شد و در مجموع 79 جدایه قارچی بدست آمد. قارچ ها بر اساس مشخصات ریخت شناسی و با استفاده از کلیدهای معتبر و مقالات شناسایی شدند. در این تحقیق 11 گونه فوزاریوم و 2 گونه غیر فوزاریوم شناسایی شد که عبارتند از fusarium oxysporum، f. javanicum، f. solani، f. petroliphilum، f. foetens f. pallidoroseum، f. camptoceras، f. acutatum، redolens f.،f. sambucinum f.reticulatum ، alternaria alternate ،bipolaris sorokiniana گونه های f. redolens، f. foetens، f. acutatum و f. petroliphilum از لرستان و گونه های f. foetens، f. acutatum، petroliphilum f. برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. آزمون بیماریزایی جدایه های به دست آمده بر اساس اصول کخ انجام گردید بنابراین بر اساس اصول کخ، با توجه به علائم مشاهده شده بر روی گیاهان و جداسازی مجدد قارچ f. oxysporum. از قسمتهای آوندی این گیاهچه ها و با توجه به فراوانی زیاد 38/25 درصد این گونه نسبت به گونه های دیگر می توان f. oxysporum. schl. f. sp. ciceri (padw) matuo & k. sato را به عنوان عامل بیماری زردی و پژمردگی نخود گزارش کرد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. رقم ilc482 به عنوان شاهد حساس و رقم آرمان به عنوان شاهد مقاوم استفاده شد. مشاهدات بیماری در مرحله گیاهچه و گلدهی ثبت شد. در مرحله گیاهچه دو ژنوتیپ(flip03 -110c ، x98th75k1-83) بسیار مقاوم، سه رقم (آزاد، هاشم و بیونیج) و 7 ژنوتیپ (sar79j78k5-85،sar79j15k3-86 ،sar 79j15k3-86، sar79j87k1-85، sar79j38k8-85، sar79j61k1-86، sar79j18k1-86) مقاوم، دو ژنوتیپ (sar79j78k3-86 و flip98-55c) نیمه مقاوم و چهار رقم (آرمان، گریت، نخود سیاه، ilc482) حساس بودند. در حالیکه در مرحله گلدهی دو ژنوتیپ (flip03 -110c،x98th75k1-83 ) مقاوم، رقم آزاد نیمه مقاوم، رقم هاشم و دو ژنوتیپ (sar79j61k1-86، sar79j18k1-86) حساس، 5 رقم (آرمان، گریت، نخود سیاه، بیونیج، ilc482) و 7 ژنوتیپ (sar79j61k1-86، sar79j38k8-85، sar79j15k3-86، sar79j710k2-85، flip98-55c، sar79j78k5-85، sar79j78k3-86 بسیار حساس به بیماری بودند
مریم شاهی وند غلام خداکرمیان
بیماری شانکر آسیایی یکی از مهم ترین بیماری های مرکبات در دنیا و عامل این بیماری xanthomonas smithii subsp. citri در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک پاتوژن قرنطینه ای است. از آنجا که مهمترین شرط لازم برای مدیریت یک بیماری گیاهی پس از شناسایی، پی بردن به تنوع ژنتیکی آن است این تحقیق به منظور شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی استرین های زانتوموناس عامل شانکر باکتریایی مرکبات در استان های لرستان و ایلام بر اساس الگوی 16 srdna و آغازگرهای box و eric (rep-pcr) انجام گردید تا در مدیریت کنترل بیماری مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا از باغات مشکوک به آلودگی در استان های ایلام و لرستان نمونه برداری صورت گرفته و به آزمایشگاه منتقل و مجموعا سی جدایه باکتریایی جداسازی گردیدند که با انجام تست های فنوتیپی و استفاده از پرایمر های اختصاصی شانکر باکتریایی مرکبات بر اساس الگوی 16srdna، شانکر نوع a xanthomonas smithii subsp. citri تشخیص داده شد. یکی جدایه انتخاب و محصول pcr آن توالی یابی شد. توالی به دست آمده پس از همردیف سازی چند گانه با برنامه mega5 با سایر توالی های مربوط به این ناحیه موجود در بانک ژن (ncbi) مقایسه شد نتایج به دست آمده نشان داد که این جدایه در سطح 97% با xanthomonas citri subsp. citri از سایر نقاط دنیا شباهت داشته و از نظر تکاملی نزدیکترین رابطه را با توالی جدایه کرمان دارد. داده های حاصل از rep-pcr با استفاده از نرم افزار(ntsys-pc 2.02) numerical taxonomy and multivariate analysis system تجزیه و تحلیل شد و فاصله یا شباهت ژنتیکی بین افراد به صورت وجود یا عدم وجود باند در ژل مشخص شد. برای بررسی فاصله واقعی میان کلاسترها از روش (upgma) unweighted pair-group method using arithemtic average و ضریب تشابه جاکارد (j) استفاده گردید. با توجه به آنالیز rep-pcr جدایه ها در سطح 69% به 5 گروه تقسیم شدند. الگوی باند های تولید شده بین 4000-500 جفت باز بود و جدایه های استان لرستان تنوع بیشتری نشان دادند.
سوما نریمانی عیدی بازگیر
ایران یکی از کشورهای نفت خیز جهان است که هرساله مقادیر زیادی نفت از نقاط جنوبی استخراج نموده و در دیگر مناطق پالایش می کند. مرکز انتقال نفت شهدای تنگ فنی شهرستان پلدختر یکی از مراکز مهم انتقال نفت است که فرسودگی خطوط انتقالی سبب آلودگی خاک و آب این منطقه شده است. به دلیل پایداری بالای ترکیبات نفتی در محیط و اثرت زیانبار آن¬ها بر روی محیط زیست، تلاش برای پاکسازی و اصلاح ترکیبات نفتی در این منطقه امری ضروری می¬باشد. یکی از روش¬های تجزیه ترکیبات نفتی استفاده از فناوری زیست پالایی می¬باشد. این پژوهش به منظور جداسازی و شناسایی باکتری های بومی تجزیه کننده ترکیبات نفتی منطقه تنگ فنی شهرستان پلدختر صورت گرفت. نمونه برداری از خاک و آب مناطق آلوده انجام شد و پس از انتقال به آزمایشگاه روی محیط¬کشت¬های نوترینت آگار، نوترینت براث و 2xyt کشت گردیدند. بعد از خالص سازی، جدایه¬های باکتریایی براساس خصوصیات فنوتیپی- بیوشیمیایی و توالی¬یابی بخشی از ناحیه ژن 16s rdna به عنوان گونه-های pseudomonas aeruginosa، acinetobacter junii، acinetobacter baumannii، delftia tsuruhatensis، sphingobacterium multivorum، stenotrophomonas acidaminiphila و comamonas koreensis شناسایی گردیدند. همچنین جدایه¬های باکتریایی از نظر فاکتورهای تشکیل ساختارهای بیوفیلم باکتریایی، تولید سیدرفور، حرکت اسوارمینگ، توانایی انحلال فسفات و تولید ایندول استیک اسید مورد بررسی قرار گرفتند. حداقل غلظت بازدارندگی و کشندگی برای باکتری ها تعیین گردید. همچنین توانایی سه گونه p. aeruginosa، c. koreensis و a. junii در تجزیه ترکیبات نفتی با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc-ms) بررسی شد. باکتری p. aeruginosa بیشترین میزان تشکیل بیوفیلم، حرکت اسوارمینگ، تولید سیدروفور و تحمل نسبت به نفت را از خود نشان داد. همچنین بیشترین میزان تولید ایندول استیک اسید متعلق به گونه s. multivorum بود. دو گونه acinetobacter junii و acinetobacter baumannii بیشترین مقدار توانایی در انحلال فسفات از خود نشان دادند. در بررسی تجزیه ترکیبات نفتی گونه p. aeruginosa توانایی بیشتری را از خود نشان داد. در این تحقیق برای نخستین بار باکتری comamonas koreensis به عنوان تجزیه کننده نفت معرفی می شود.
یاسر مفاخری عیدی بازگیر
در طی ماههای مختلف سال 1391 تعداد 60 نمونه مرکب خاک از فراریشه گیاهان یونجه در مزارع استان کردستان جمعآوری شد. نماتدهای موجود با استفاده از سری الکهای خاکشویی و سانتریفیوژ استخراج و پس از کشتن و تثبیت شدن به گلیسیرین رسانده شد. سپس از نماتدها اسلایدهای میکروسکپی دائمی تهیه و با استفاده از میکروسکپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. نماتدهای ریشه گرهی (meloidogyne spp.) نیز بر روی گیاه گوجه فرنگی خالص سازی و تکثیر شده و شناسایی گونهها بر اساس ویژگیهای ریختشناسی و ریختسنجی لاروهای سن دو و برش عرضی انتهای بدن نماتد ماده انجام شد. در مجموع 28 گونه به شرح ذیل مورد شناسایی قرار گرفت: amplimerlinius globigerus, a. macrurus, aphelenchoides parabicaudatus, aphelenchus avenae,criconemoides informis, diphtherophora tenera, ditylenchus dipsaci, helicotylenchus digonicus, h. vulgaris, meloidogyne hapla, m. javanica, merlinius brevidens, m. microdorus, m. nanus, m. nothus, mesocriconema antipolitanum, m. curvatum, m. xenoplax, paratylenchus nawadus, pratylenchoides ritteri, pratylenchus crenatus, p. neglectus, p. pseudopratensis, p. thornei, scutylenchus rugosus, trophurus ussuriensis, tylenchorhynchus parvus, xiphinema pachtaicum and zygotylenchus guevarai. که در بین آنها گونههای d. tenera و p. nawadus برای اولینبار در ایران گزارش میشوند. دو گونه a. avenae و d. tenera عمدتا قارچخوار هستند. نماتدهای مارپیچی(helicotylenchus spp.) و نماتدهای مولد زخم ریشه (pratylenchus spp.) با 3/58 و 7/56 درصد بیشترین دامنه پراکنش را دارا بودند. انجام بررسیهای تکمیلی بر روی زیستشناسی و بیماریزایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع یونجه استان کردستان و به ویژه بر روی نماتدهای مهمی مانند نماتد ساقه یونجه (d. dipsaci)، نماتدهای ریشهگرهی(m. javanica و m. hapla) و نماتدهای مولد زخم ریشه(pratylenchus spp.) توصیه میشود.
فرزین رضایی مصطفی درویش نیا
قارچ فوزاریوم یکی از جنس های قارچی مهم بیماری زای گیاهی می باشد که گونه های آن هر ساله خسارت زیادی را به محصولات کشاورزی وارد می کنند. استفاده از ارقام مقاوم یکی از موثرترین روش-های کنترل بیماری های ناشی از این قارچ ها به حساب می آید، اما به منظور انتخاب و توسعه ارقام مقاوم، آگاهی از تنوع ژنتیکی جمعیت های این قارچ ها ضروری است. در این مطالعه 77 جدایه از فوزاریوم ها از نظر مورفولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند، که جدایه ها در 11 گونه طبقه بندی شدند. در این میان به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 18 جدایه از گونه های f.solani ، f. javanicum ، f. oxysporum و f.redolens که از گیاهان سویا، نخود، لوبیا، باقلا، یونجه، عدس و خیار جدا شده بودند، نواحی its مربوط به dna ریبوزومی (rdna) آن ها توسط آغازگرهای its1 و its4 با استفاده از روش pcr تکثیر شدند.
زهرا میرزایی پور عیدی بازگیر
چکیده شناسایی و تعیین پراکنش نماتدهای انگل گیاهی مزارع سیبزمینی استان لرستان به منظور شناسایی و تعیین پراکنش نماتدهای انگل گیاهی مزارع سیبزمینی در استان لرستان، طی سالهای 92 -93 تعداد 70 نمونه خاک همراء با ریشه از مناطق مختلف کشت سیبزمینی استان لرستان جمعآوری گردید. پس از استخراج و تهیه اسلایدهای میکروسکوپی دائم، با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به لنز دیجیتال بر اساس ویژگیهایریختشناسی وریخت سنجی و با استفاده از کلیدهای معتبر،گونه نماتدها مورد مطالعه قرار گرفته و شناسایی شدند، و درصد فراوانی آنها تعیین گردید. در این بررسی تعداد 28گونهی aphelenchoides graminis، aphelenchu savenae، boleodorus thylactus، ditylenchus medicaginis، d. dipsaci، d. myceliophagus، ectaphelenchoides sp.، filenchus andrassy، f. hamatus، scutylenchus rugosus، helicotylenchus digonicus، h. tunisiensis، h. vulgaris، irantylenchus vicinus، merlinius brevidens، m. nanus،m. microdorus ، mesocriconema sp.، neopsilenchus magnidens، paraphelenchus amblyurus، paratylenchus sp.، pratylenchoides ritteri، pratylenchus neglectus، p. thornei، psilenchus hilarulus، rotylenchuscypriensis، tylenchorhynchus dubius، zygotylenchus quevaria از 19 جنس در زیرراسته tylenchina شناسایی شد. که گونهی aphelenchoides graminis و نر گونههایfilenchus andrassy وp. neglectus اولین بار از ایران گزارش میشود و جمعیّت آنها همراء با جمعیّت نر و ماده گونه p. thornei توصیف میشود، همچنین مشخصات گونه ektaphelenchoides sp. شناسایی شده با هیچ کدام از گونههای موجود مطابقت نداشته و شناسایی مرفولوژیکی و مولکولی آن در حال بررسی بوده .نتایج این مطالعه نشان داد که گونههایpratylenchus neglectus، ditylenchus medicaginis وaphelenchus avenae به ترتیب با داشتن 57/78، 42/71 و 14/57 درصد، بیشترین میزان فراوانی را در بین مزارع مختلف سیبزمینی استان به خود اختصاص دادهاند. در این مطالعه تعداد گونههای شناسایی شده از شهرستانهای محل کشت سیبزمینی به ترتیب ازنا(17) گونه، خرمآباد(15) گونه، نورآباد(15) گونه، الیگودرز(13) گونه و الشتر(11) گونه میباشد همچنین نقشه پراکندگی این گونهها در مزارع کشت سیبزمینی استان مشخص شد.
رضا راغبی بهرام شریف نبی
تیره غلات (poaceae) گیاهان علفی یکساله ، اغلب دارای ریزوم یا استولون با برگ هایی متناوب، باریک و خطی در دو ردیف و دارای غلاف که ساقه را می پوشاند، هستند. غلات جز مهمترین گیاهان تامین کننده غذا در کره زمین که حدود 70% از غذای مردم را تامین می کند و شامل گیاهانی نظیر گندم، جو، برنج، چاودار، یولاف، ذرت، سورگوم و انواع ارزن ها می باشد. سالیانه عوامل بیماری زای گیاهی زیادی به غلات خسارت وارد می کنند که از نظر گسترش جغرافیایی، شدت خسارت، اندام های مورد حمله و گسترش آنها توسط عوامل محیطی متفاوت می باشند. سیاهک ها از مهمترین بیماری های قارچی غلات هستند که اغلب از نظر عوارض و خسارت اقتصادی که روی گیاهان میزبان تولید می کنند به این نام معروف شده اند، به طوری که در اثر رشد و تولید مثل قارچ در اندام های گیاهی یک توده اسپور تیره رنگ در محل آلودگی تولید می شود. اسپور ها درون جوش هایی به وجود می آیند که مجموعه ای از بافت میزبان، توده اسپور ها، یاخته ها و بافت های تغییر یافته ای از قارچ است. قارچ های مولد سیاهک متعلق به شاخه basidiomycota و رده ustilagilaginomycetes هستند که در سه زیر رده قرار داده شده اند. در این تحقیق نمونه برداری روی گرامینه های اهلی و وحشی مزارع و مراتع آلوده به سیاهک در استان مرکزی و لرستان انجام گردید و میزبان های آلوده به سیاهک در حد گونه شناسایی شدند. سپس ویژگی های ریخت شناسی و جوانه زنی تلیوسپور گونه ها با استفاده از کلید های موجود مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بررسی خصوصیات ریخت شناسی تلیوسپور با دو میکروسکوپ معمولی نوری و فلورسنت انجام گردید. با توجه به نوع میزبان، خصوصیات ریخت شناسی و جوانه زنی تلیوسپور هشت گونه از جنس ustilago، دو گونه از جنس sporisorium و دو گونه از جنس tilletia تشخیص داده شد. نتایج به دست آمده از بررسی خصوصیات ریخت شناسی به وسیله دو میکروسکوپ معمولی نوری و فلورسنت برای هر گونه نتایج یکسان داشت و تفاوتی مشاهده نشد. همچنین اندازه گیری تلیوسپورها نشانگر این بود که جنس ها از نظر اندازه متفاوت هستند به طوری که تلیوسپور جنس tilletia بزرگتر از جنس sporisorium و ustilago تشخیص داده شد. پس از استخراج dna ژنومی برای تکثیر جدایه های ustilago hordei (ar7)، ustilago nuda (lo43) و (lo42) tritici ustilago از جفت آغازگرهای5,4 its، rpb1 و – tubulin ? استفاده گردید. توالی جفت آغازگر5,4 its شامل نواحی its1 و its2 ، توالی کامل ژن 5.8s و قسمتی از توالی ژن 18s و 28s می باشد. درخت فیلوژنی مربوط به هر ژن برای سه جدایه به روشneighobor- joining با 1000 بار تکرار رسم شد. نتایج حاصل از توالی سه ژن its، rpb1 و - tubulin ? سه گونه ustilago hordei (ar7)، ustilago nuda (lo43) و (lo42) tritici ustilago نشان داد که از لحاظ ارتباط فیلوژنتیکی با هم متفاوت هستند،گرچه جدایه ustilago nuda (lo43) نسبت به (lo42) tritici ustilago باustilago hordei (ar7) رابطه نزدیک تری نشان داد. تفکیک گونه ustilago hordei (ar7) و ustilago nuda (lo43) بر روی جو با توجه به خصوصیات ریخت شناسی و علائم روی میزبان امکان پذیر بود ولی تفکیک گونه ustilago nuda (lo43) و (lo42) tritici ustilago بر روی گندم و جو با توجه به خصوصیات ریخت شناسی بسیار نزدیک به هم، عملا امکان پذیر نمی باشد. سه ژن its، rpb1 و -tubulin ? قادر به تفکیک گونه های ustilago گندم و جو بودند.
سمیرا نکیسایی عیدی بازگیر
در نیمه آبان ماه 1392 یک طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و یازده تیمار که شامل استفاده از قارچ trichoderma harzianum جداسازی شده از خاک رایزوسفر نخل رقم برحی، فولزایم، شیرخشک، پودرتالک، عصاره اُکالیپتوس، تریکودرمین تجاری، آرد جو و آرد گندم به صورت بذر مال بر روی بذور آلوده شده گندم رقم چمران به قارچ عامل سیاهک پنهان در مقایسه با شاهد آلوده و قارچکش تتراکونازول (از جمله سموم قارچکش توصیه شده برای کنترل بیماری) اجرا گردید. در پایان فصل پس از برداشت تجزیه آماری بر روی تعداد سنبله های آلوده، درصد آلودگی، تعداد سنبله های سالم، وزن خشک محصول، میزان محصول دانه در واحد سطح و صفات دیگر شامل ، طول بوته، طول خوشه، طول ساقه، ، وزن هزار دانه، صورت گرفت. نتایج تجزیه داده ها نشان داد که بین تیمار های مورد استفاده در آزمایش در سطح احتمال (01/0 >p ) اختلاف معنی دار وجود دارد. دسته بندی میانگین تیمار ها بر اساس آزمون چند دامنه دانکن (01/0p < ) انجام شد و تاثیر تیمارها بر اساس ترتیب نزولی میزان باز داری از بیماری بدین قرار بود: تتراکونازول 88 درصد، trichoderma harzianum 80 درصد، تریکودرمین تجاری و فولزایم 78 درصد، شیرخشک و عصاره اکالیپتوس هرکدام جداگانه 72 درصد، پودر تالک 70 درصد، آرد جو 68 درصد و آرد گندم 64 درصد در باز داری از بیماری موثر بودند. مقایسه میانگین های درصد آلودگی در گیاه نشان داد که بین تیمارهای شیر خشک و عصاره اکالیپتوس از نظر آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تیمار آرد گندم با 64 درصد کم ترین و تیمار تتراکونازول با 88 درصد بیشترین اثر را در کاهش درصد آلودگی نشان دادند. همچنین تاثیر تیمارها بر روی طول ساقه به ترتیب سیر نزولی در تتراکونازول با میانگین 01/63 سانتی متر (ab)، تریکودرما هارزیانوم 80/61 در گروه (abc)، تریکودرمین تجاری با میانگین 41/61 سانتی متر (abcd)، فولزایم با میانگین 18/61 سانتی متر (abcde)، شیر خشک با میانگین 10/61 سانتی متر در گروه (abcde)، عصاره اکالیپتوس با میانگین 44/59 سانتی متر (abcde)، پودر تالک با میانگین 78/58 سانتی متر (bcde)، آرد جو با میانگین 84/54 سانتی متر و آرد گندم با میانگین 96/53 سانتی متر در گروه (d) مشاهده گردید. بیشترین تعداد سنبله های سالم بعد از شاهد غیر آلوده که 240 عدد در متر مربع بود (a)، در تیمار تتراکونازول با میانگین 215 عدد در متر مربع (a) و کمترین در تیمار آرد گندم با میانگین تعداد 33/78 عدد در متر مربع (cd) مشاهده گردید. کلیه تیمارها از نظر وزن هزار دانه در یک گروه آماری قرار گرفتند بدین معنی است که بین تیمارها در این صفت اختلاف معنی داری وجود نداشت.