نام پژوهشگر: ابوالفضل سجادی
داود نظری تلخابی ابوالفضل سجادی
قرآن کریم، به مثابه یک متن فاخر، از ساز وکارهای یک متن بهره ی فراوان جسته است. یکی از این سازوکارها تصویر پردازی است، که این شیوه بیشتر برای عینی نمودن و ملموس کردن مفاهیم ذهنی و انتزاعی به کار می آید. خداوند در قرآن کریم امور دینی و انتزاعی را با قرار دادن آن در بافتی با تصویرهای محسوس به ذهن، نزدیک می نماید. بی گمان یکی از راه های بیان مطالب بویژه در حوزه ی معنایی و امور فرامادی بهره گیری از عنصر تصویرگری است. تصویرپردازی قرآن هر چند از راه واژگان اتفاق می افتد ولی چنان زیبا و روشن در قالب واژگانی، مفاهیم بلند و فرامادی را به تصویر می کشد که گویی مخاطب، خود را در آن محیط احساس می کند و با چشم آن را می بیند. در این میان عالمان بلاغت در تفسیر تصویرهای قرآنی رویکردها و پیشنهادات مختلفی دارند؛ برداشت پیشینیان از تصویر، محدود به گونه های بلاغی و در عین حال جزئی بوده است و از بلاغت جمله، به بافت و متن فراتر نرفته است. ولی در بلاغت جدید بیشتر توجه به تصاویر از منظر کلی و با در نظر گرفتن کل جمله و بافت متن می باشد. زمخشری در تفسیر ارزشمند «کشاف» که ویژگی ممتاز آن رویکرد زیبایی شناختی به آیات قرآن است، از جمله عالمان قدیم بلاغی است که در عمل، دانش بلاغت را در قلمرو شناخت زیبایی و اعجاز قرآن که هدف اصلی این دانش می باشد، به کار گرفته است. او به تصاویر قرآن از منظر علم بیان و شاخه های آن یعنی: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نگریسته و به شرح تصاویر پرداخته است. در طرف مقابل سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن»، تنها کسی است که تصویر قرآنی را از جنبه ی هنری آن مورد بررسی قرار داده و اصطلاحاتی چون چارچوب و قالب، رنگ و سایه را مطرح کرده و تصاویر قرآن را از منظر کلی و با توجه به بافت متن مورد بررسی قرار داده است. لذا در این پژوهش سعی شده است به روش اسنادی تصاویر هنری قرآن را با توجه به بلاغت سنتی و بلاغت جدید مورد بررسی قرار دهیم تا با شناختی جامع و دقیق از تصاویر زیبای این کتاب آسمانی، زمینه بهره گیری و راهنمایی هر چه بیشتر از این منبع الهی فراهم گردد.
رحیم غریبی ابوالفضل سجادی
چکیده بررسی ویژگی¬های زبانی شعر میخائیل نعیمه، موضوع این کار پژوهشی است که با توجه به مکتب صورتگرایی یا فرمالیسم صورت گرفته است. زبان، بارزترین و مشهودترین عامل شناخت شاعر است. بدین معنی که زبان و چگونگی استفاده¬ی شاعر از آن، مهم¬ترین ویژگی سبکی اوست. بیشترین پژوهش¬ها در سبک¬شناسی به بازشناساییِ سبک¬های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلاقِ مؤلف اختصاص دارد. به همین دلیل، در مطالعات سبک¬شناسی کاربرد زبان در ادبیات بسیار مورد توجه قرار می¬گیرد. این پژوهش نخست با اشاره به اهمیت سبک در ادبیات و کارکردهای سبک¬شناسی در مطالعات ادبی، تمایز فرمالیستی میان زبان و ادبیات را مورد تردید قرار میدهد. و باور به امری مستقل و ذاتی به نام « زبان ادبی» را رد می¬کند و نشان می¬دهد که تفاوت کاربرد زبان در سخن ادبی و غیرادبی ناشی از نقشهایی است که زبان برعهده دارد؛ همین نقشها در سخن ادبی به برجستگی و شخصی¬سازی زبان و شکل¬گیری سبک شخصی می¬انجامد. از جمله شاعرانی که در ادب مهجر زبان شعری منحصر به فردی دارد؛ میخائیل نعیمه است. بیان ویژگی¬های زبانی، به خصوص فراهنجاری¬ها در حوزه زبانی و نقش برجسته آنها در شکل¬گیری عناصر شعر او از اهداف این پژوهش است. بسامد فراهنجاری¬ها در حوزه معنایی و ساختاری، از عوامل مؤثر در برجستگی زبان شعر نعیمه است. نعیمه سعی کرده شعر خود را با توجّه به دیدگاه-های نقدی¬اش بسراید؛ بنابراین در سطح صوتی و عروضی، خود را ملزم به رعایت اوزان و قوافی نمی¬کند و از روش معیار زبان فاصله می¬گیرد و ساختار شعر را فدای مضمون آن نمی¬کند؛ بنابراین تمرکز خود را بر معنا گذاشته و عناصر زبانی را برای انتقال بهتر معنا بکار می¬گیرد. از این جهت در این پژوهش سعی بر این بوده تا از زبانشناسی به عنوان دانش بررسی زبان بطور عام، و زبان شعر بطور خاص، برای انجام این مهم استفاده شود.این پژوهش بطور کلی تلاشی در جهت طبقه بندی زبانشناختی فراهنجاری¬های زبانی شعر میخائیل نعیمه در دیوان « همس الجفون»، است. واژگان کلیدی: میخائیل نعیمه ، سبک¬شناسی ، فراهنجاری معنایی ، فراهنجاری ساختاری ، فراهنجاری صوتی.
حوری فتاحی محمد جرفی
چکیده: رساله پیش رو به برسی سیمای زن،در برخی رمان های نجیب محفوظ یکی از برجسته ترین رمان نویسان ادبیات عربی می پردازد . نجیب محفوظ اولین کسی است که به درجه بالایی از پختگی در رمان عربی دست یافت .این پختگی باعث شد بسیاری از رمان هایش جایگاه جهانی پیدا کنند.نجیب محفوظ در داستان هایش سعی دارد،مسائل و مشکلات جامعه و مردم،بویژه طبقات متوسط و فقیر جامعه،سیاست،اجتماع،استعمار ستیزی و نگاه به زن و تاریخ گرایی را بیان کند. از زمانی که شکل جدید رمان به وجود آمد ،نویسندگان توجه بسیاری به زن و نقش او در جامعه داشتند . نجیب نیز از جمله نویسندگانی است که تغییر و تحولاتی را که در وضعیت اجتماعی زنان در جامعه به وجود می آمد در رمان های خود منعکس می سازد . او با مهارت تمام درگیری و کشمکش درونی زنان جامعه ی مصر ، در پای بندی به آداب و رسوم سنتی و یا هماهنگی و همراه شدن با مدنیت جدید را به تصویر می کشد. زنان رمان های نجیب محفوظ ، شخصیت هایی واقعی هستند که در جامعه مرد سالار مصر زندگی می کنند. زن در رمان های نجیب در قید و بند های سنتی جامعه دست و پا می زند و برای رهایی از این بحران، به انحراف کشیده می شود و سقوط می کند . زنان رمان های نویسنده یا مادر است ، یا معشوقه و یا روسپی ، و تنها مادر به خاطر فدارکاری و فدا کردن خود برای خانواده دارای احترام و منزلت است . اما محفوظ برای ترسیم دیگر زنان رمان هایش ، از جهان زن ، چهارچوبی برای بررسی قضایایی چند بعدی وام گرفت و آن را به گونه ای بد و توهین آور به کار بست ، پس او را زنی روسپی و هم چنین عاشق تصویر کرد. واژگان کلیدی: نجیب محفوظ ، رمان ، زن ، جامعه ی مصر
مجتبی رجایی حسن مقیاسی
رساله ای که در پیش رو دارید، به بررسی علل تقدیم و تاخیر در پانزده جزء اول قرآن کریم می پردازدو آنها را از لحاظ لغت و نحو و بلاغت بررسی و تحلیل می کند. قرآن کریم در قلّهی رفیع این هنر تقدیم وتاخیر قرار دارد؛ به طوری که هر کلمه را در جایگاه مناسب خود قرار داده است. تقدیم و تاخیر فقط به رعایت ساختار جمله توجه نکرده، بلکه علاوه بر آن تمام مسائل مربوط به آن را در نظر گرفته است، بر این اساس، این بررسی در قالب سه فصل تنظیم شده است. فصل اول: کلیات و تعاریف؛ فصل دوم: تقدیم و تاخیرهای لفظی و فصل سوم: تقدم و تاخیرهای نحوی - بلاغی. بررسی تقدیم و تاخیر در خلال این فصول نشان از آن دارد که تقدیم و تاخیر در قرآن از جایگاه والایی برخوردار است. به گونه ای که در بیشتر کتب بلاغی و نحوی و تفسیری به آن پرداخته شده است و هدف اصلی در این تقدیم ها، اهتمام و توجه به آنها می باشد. قرآن کریم در این زمینه در نهایت فصاحت و بلاغت می باشد و هر لفظی دقیقاً در جای خود قرار گرفته است. به گونه ای که اگر یک کلمه را جابجا کنیم، نظمآهنگ و زیبایی اسلوب کلام الهی خدشه دار می شود. زیرا الفاظ قرآن کریم از لحاظ لفظی و بلاغی و نحوی بسیار دقیق و منظم می باشند و در چینش آنها ترتیب عقلی و منطقی به کار رفته است و همین امر راز زیبایی قرآن است که باعث شده بر آثار ادبی تمام ادیبان و سخنوران برتری داشته باشد. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام گرفته است و از اکثر کتب تفسیری و بلاغی و ادبی در این زمینه استفاده شده است. به شکلی که به آیه مورد بحث در تمام این کتب پرداخته شده است.
فریبرز ظروفی ابوالفضل سجادی
در سالهای اخیر اهمیت و نقش وانادیم در آنزیمهای مختلف در گیاهان و ارگانیزم های حیوانی تا حدودی روشن شده و کمپلکس های این یون فلزی با لیگاندهای بیولوژیک طبیعی نظیر آمینواسیدها، برای روشن تر شدن نقش آن به شدت مورد توجه قرار گرفته و از نظر تعیین ثابت پایداری آنها در phهای مختلف و تشخیص جایگاه های تشکیل کمپلکس و تعیین ساختمان آنها مطالعات زیادی انجام شده و انجام می شود. در این کار تحقیقاتی ثابت پایداری کمپلکس های دی اکسو وانادیوم (v) با آسپارژین و آسپارتیک اسید در محدوده وسیعی از ph (10/5 تا 1/5) در قدرت یونی ثابت 0/15 مول بر لیتر سدیم پرکلرات و دمای ثابت 25 درجه سانتیگراد تعیین شده است . برای مطالعه کمپلکس های مورد نظر از روش اسپکتروفتومتری در ناحیه uv و در یک سیکل بسته استفاده شده است . در این سیستم، محلول از ظرف واکنش که الکترودهای ph متر در آن قرار دارند بوسیله یک پمپ به سل اسپکتروفتومتر و بالعکس جریان می یابد. به این ترتیب جذب و ph محلول به طور همزمان قابل اندازه گیری است . نمایش تغییرات جذب قرائت شده بر حسب ph دو جهش در مقدار جذب از خود نشان می دهد که نشانگر تشکیل دو گونه کمپلکس برای هر یک از دو لیگاند می باشد. در این راستا ثابت پروتونه شدن لیگاندها به روش تیتراسیون پتانسیومتری در شرایط مشابه از نظر قدرت یونی و دما نیز انجام گردیده است . با توجه به ثابت های پروتونه شدن، گونه های غالب هر لیگاند برای تشکیل کمپلکس مشخص شده اند. برای محاسبه ثابت پایداری از معادله کلی af(ph) با فرض پایداری بالای گونه های کمپلکس تشکیل شده استفادئه گردیده است ، که a نماینده مقدار جذب می باشد. به این منظور با نوشتن روابط ریاضی لازم و حل آنها ارتباط نهایی کمیت ها را با یکدیگر روشن نموده ایم. محاسبات نشان داده است که دی اکسو وانادیوم (v) با هر یک از لیگاندهای آسپارژین و آسپارتیک اسید دو گونه کمپلکس با نسبت مولی لیگاند به فلز 1:1 و 2:1 تشکیل می دهد و ثابت پایداری هر یک با توجه به برنامه کامپیوتری مناسب تعیین و در نهایت با یکدیگر مقایسه می شوند. ثابت های محاسبه شده در هر دو مورد عبارتند از 2/9x109 و 3/69x1014 برای کمپلکس های آسپارژین و 3/20x1011 و 1/25x109 برای کمپلکس های آسپارتیک اسید.