نام پژوهشگر: عباس المدرس
مژگان میرعباسی عباس المدرس
خاستگاه گیاه سورگوم bicolor) sorghum) نواحی نیمه گرمسیری است و اغلب به درجه حرارت پایین حساس است. در عرض های جغرافیایی بالا وقوع برودت به طور موثری روی رشد گیاه در اوایل بهار تاثیر گذار است و باعث کاهش میزان محصول می شود. با توجه به این که مصرف عمده سورگوم برای تامین علوفه است لیکن در تامین غذای بیش از 300 میلیون نفر از مردم جهان نیز مشارکت دارد به همین دلیل گیاه سورگوم برای این پژوهش انتخاب گردید. در این پژوهش اثر تنش برودت بر روی پانزده رقم سورگوم بر اساس شاخص های رشد و درصد جوانه زنی بررسی شد و بر اساس طول ساقه چه و ریشه چه و همچنین وزن خشک ساقه چه و ریشه چه و درصد جوانه زنی، رقم 1 و sofra از بین پانزده رقم به ترتیب به عنوان مقاوم ترین و حساس ترین رقم برای مطالعات بیشتر و بررسی میزان مقاومت به تنش برودت انتخاب شدند. در مرحله بعد، پس از جوانه زنی بذرهای ارقام مقاوم و حساس، گیاهان تا روز چهاردهم در شرایط 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و درجه حرارت 2±25 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس در معرض برودت های 1±4، 1±8 و 1±12 درجه سانتی گراد به مدت 12 ساعت در شرایط تاریکی در اتاقک رشد قرار گرفتند. وزن خشک، محتوای نسبی آب برگ و نشت الکترولیتی غشاء، تغییرات کلروفیل، پراکسیداسیون لیپید، هیدرات های کربن احیا و محلول و پرولین در طی دو مرحله (الف) پایان زمان تنش برودت و (ب) 7 روز پس از فرصت بازیابی بررسی شدند. نتایج حاصل نشان داد که برودت بر روی رشد هر دو رقم مورد مطالعه تاثیر گذار است. در پایان زمان تنش، محتوای نسبی آب برگ به دلیل کاهش پتانسیل تورگر کاهش یافت که با افزایش سطوح برودت معنی دار است همچنین با کاهش وزن تر اندام هوایی همبستگی مثبتی را نشان داد. این کاهش در رقم حساس sofra در مقایسه با رقم مقاوم (رقم 1) شدیدتر است. نشت الکترولیتی و پراکسیداسیون لیپید غشاء بعد از پایان زمان تنش برودت افزایش می یابد که این افزایش در رقم sofraدر مقایسه با رقم 1 شدیدتر و معنی دار است. برودت سبب شد که میزان اسمولیت ها از جمله پرولین، کربوهیدرات های محلول و احیا در برگ هر دو رقم افزایش معنی داری نسبت به شاهد یافته و روند این افزایش با روند افزایش شدت برودت در گیاه مطابقت دارد لیکن در رقم مقاوم به برودت این افزایش چشمگیرتر بود. البته مقدار هیدرات های کربن محلول و احیا در زمان پس از تنش برودت افزایش نشان داد در حالی که افزایش میزان پرولین در مرحله بازیابی گیاه بیشتر بود. این امر نشان دهنده آن است که گیاه برای جلوگیری از آثار ناشی از کاهش پتانسیل آب بر اثر افزایش سطح برودت اسمولیت ها را در برگ تجمع می دهد. پرولین علاوه بر کاهش آثار ناشی از کاهش پتانسیل آب و تطبیق اسمزی با جمع آوری رایکال های آزاد اکسیژن ناشی از تنش سبب تعدیل اثرات ناشی از تنش می گردد.رنگدانه های فتوسنتزی نظیر کلروفیل a، b و نیز کلروفیل کل در اثر افزایش برودت در رقم حساس کاهش معنی داری یافته و سبب می شود که میزان فتوسنتز و در نتیجه رشد و تجمع ماده خشک گیاه کاهش یابد. کاهش در وزن خشک می تواند به دلیل اختصاص یافتن کربوهیدرات های سنتز شده در اثر فتوسنتز جهت تطبیق اسمزی نیز باشد.با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که گیاه سورگوم گیاهی حساس نسبت به برودت بوده به همین دلیل وزن خشک گیاه نسبت به برودت کاهش می یابد. این گیاه سعی در ایجاد دسته ای از مکانیسم های تحمل به برودت از قبیل سنتز و تجمع اسمولیت ها را دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان عنوان نمود که کاهش آسیب های ناشی از برودت در زمان بازیابی به ژنوتیپ گیاه بستگی دارد.
ربابه حسنی حجت آبادی عباس المدرس
سورگوم شیرین(moench (l.) (sorghum bicolorیکی از گیاهان زراعی متعلق به خانواده گندمیان است و پنچمین غله بعد از گندم، ذرت، برنج و جو می باشد. این گیاه مقاوم به شوری و خشکی بوده و در مناطق گرم و خشک دنیا کشت می شود. سورگوم شیرین در اکثر خاک های شنی تا رسی دارای راندمان عملکرد بالایی از نظر تولید قند می باشد. این گیاه دارای مصارف صنعتی و غذایی متعددی از قبیل: غذای انسان، تغذیه دام و طیور، سوخت زیستی ، فیبر و کود می باشد. به علت استفاده های زیاد و مقاومت به شوری و خشکی، سورگوم شیرین را می توان در مناطق گرم و خشک کشور کشت نموده و منشاء تحولات اقصادی در این مناطق شد. هدف از این بررسی تعیین اثرات تنش خشکی بر بیوماس، پارامتر های رشد(ارتفاع و قطر)، درصد بریکس، حجم شربت و کربوهیدرات های ساقه(درصد ساکارز و قند احیاء) در دو رقم سورگوم شیرین می باشد. این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه اصفهان در سال 1387 انجام شد. چهار دوره آبیاری (7 ، 10، 14 و 21 روز یکبار)، دو رقم سورگوم شیرین (سفرا و کلر) و سه زمان برداشت(رسیدن فیزیولوژیکی، 30 روز و 60 روز پس از آن) به صورت کرتهای دوبار خورد شده در سه تکراز انجام شد. دوره های آبیاری به عنوان کرت اصلی، ارقام کرت فرعی و زمان برداشت کرت فرعی- فرعی بود. نتایج نشان داد که افزایش فاصله آبیاری بین 7 روز و 21 روز یکبار باعث کاهش ارتفاع، قطر، بیوماس، حجم شربت و درصد قند ساکارز و افزایش درصد قند احیاء گردید. بیشترین مقدار بیوماس، و درصد ساکارز در دوره های آبیاری هر 7 و 10 روز یکبار و بیشترین درصد قند احیاء در دوره های آبیاری 14 و 21 روز یکبار به دست آمد. بیشترین مقدار بیوماس ، حجم شربت و درصد ساکارز در زمان رسیدن فیزیولوژیکی و 30 روز پس از آن بود، درحالی که بیشترین درصد قند احیاء در 60 روز پس از رسیدن فیزیولوژیکی تولید شد براساس این آزمایش با توجه به تولید عملکرد مناسب دو رقم در دوره های آبیاری 7 و 10 روز یکبار و به منظور صرفه جویی در مصرف آب توصیه می شود که هر دو رقم سورگوم شیرین هر 10 روز یکبار آبیاری گردیده و گیاه از زمان رسیدن فیزیولوژیکی تا 30روز پس از آن برداشت شوند.
منصور ابراهیم زاده عباس المدرس
منظور بررسی اثر کود نیتروژنه و تراکم بوته بر صفات کمی و کیفی سورگوم شیرین، یک آزمایش به صورت اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه اصفهان واقع در روستای زغمار اجرا گردید. کود نیتروژنه در کرت های اصلی در چهار سطح صفر (شاهد)، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار (از منبع اوره با 46% ازت خالص) و تراکم بوته در کرت های فرعی در سه سطح 8، 12 و 16 سانتی متر فاصله بین بوته های روی ردیف (به ترتیب برابر 184، 118 و 89 هزار بوته در هکتار) بود.طبق نتایج تجزیه واریانس اثر متقابل نیتروژن? تراکم بوته بر کلروفیل برگ و ماده خشک نشان داد در ترکیب تیماری 200 کیلوگرم کود نیتروژنه در هر سطح فاصله بوته 8 تا 16 سانتی متر بیشترین مقدار هر یک از صفات فوق حاصل گردید. همچنین بین کلروفیل برگ و ماده خشک با درصد بریکس و درصد کل قند همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. اثر متقابل نیتروژن ? تراکم بوته بر درصد بریکس و درصد کل قند نشان داد که بیشترین و کمترین درصد بریکس و درصد کل قند به ترتیب از ترکیب 200 کیلوگرم کود نیتروژنه و فاصله بین دو بوته 16 سانتی متر (معادل 89 هزار بوته در هکتار و عدم کاربرد کود نیتروژنه (شاهد) و فاصله بین دو بوته 8 سانتی متر (معادل 184 هزار بوته در هکتار) به دست آمد. بین درصد بریکس و درصد کل قند همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. بنابراین به نظر می رسد ترکیب 200 کیلوگرم کود نیتروژنه (اوره) و فاصله 16 سانتی متر (89000 بوته در هکتار) در شرایط محیطی منطقه جهت سورگوم شیرین مناسب باشد. واژگان کلیدی: کود نیتروژن، تراکم بوته، صفات کمی و کیفی، سورگوم شیرین
مهناز عراقی زاده عباس المدرس
سورگوم شیرین متعلق به طایفه آندروپوگونه، زیر تیره پانیکوایده وخانواده گندمیان است و بعد از برنج، گندم، ذرت و جو بیشترین سطح کشت را در جهان دارا می باشد. این گیاه منبع اولیه غذایی مردم مناطق نیمه خشک آفریقا و آسیا است. سورگوم شیرین گیاهی مقاوم به شرایط گرم و خشک دنیا از جمله ایران است. ساقه این گیاه به علت تجمع انواع کربوهیدرات های غیرساختمانی اهمیت بالایی دارد. در این خصوص استفاده از عوامل و موادی که بتواند میزان بیوماس و قند رادر این گیاه افزایش دهد از نظر اقتصادی مهم است. هورمون ها از جمله عواملی هستند که می توانند روی رشد و نمو گیاهان اثر بگذارند. در گیاهان هورمون های متعددی وجود دارد، از جمله اتیلن که می تواند باعث رشد شود. این هورمون در دمای فیزیولوژیکی به صورت بخار وجود دارد که در شرایط هوای آزاد قابل استفاده نمی باشد. لذا از ماده شیمیایی به نام اتفون با نام علمی 2 کلرواتیل فسفونیک اسید که اتیلن رابه آرامی در گیاه آزاد می کند استفاده می شود. این ترکیب در محلول های آبی و بافت های گیاهی به صورت خود به خود تجزیه شده و اسید فسفوریک و اتیلن را آزاد می کند. گزارش شده است که اتوفن به مقدار 5/1 میلی مولار می تواند سرعت فتوسنتز را در خردل افزایش دهد . درسال 1989 متوجه شدند که این هورمون باعث به تعویق انداختن گلدهی و افزایش قند در نیشکر می شود. لذا هدف از این تحقیق به کار بردن غلظت های مختلف اتفون بر روی ارقام مختلف سورگوم شیرین در مراحل مختلف رشد است. این آزمایش در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه اصفهان واقع در زغمار( 26 کیلومتری جاده اصفهان- زیار) انجام گردید. طرح آزمایشی مورد استفاده طرح کرت های دو بار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. زمان های برداشت به کرت های اصلی و ارقام به کار رفته به کرت های فرعی و غلظت های مختلف اتوفن به کرت های فرعی فرعی اختصاص داده شدند. پنج غلظت مختلف اتوفن شامل: (کنترل)، ppm 200، ppm 400، ppm 600 وppm 800، دو رقم سورگوم شیرین شامل: کلر و سفرا و 3 زمان برداشت شامل زمان های : 8 برگی، غلاف و گلدهی بودند. روش کاشت به صورت جوی و پشته ای بود و هر کرت فرعی شامل کاشت پنج ردیف به فواصل 75 سانتیمتر و طول هشت متر بود. درزمین محل آزمایش 300 کیلوگرم در هکتار کود فسفات آمونیوم و 100 کیلوگرم در هکتارکود اوره پاشیده شده و به وسیله دیسک با خاک مخلوط گردید و زمین آبیاری گردید. سه روز بعد در محل داغ آب شیاری به عمق 5 سانتی متر حفر گردیده و بذور ارقام سورگوم شیرین مطابق نقشه طرح در محل شیارها ریخته شد. سپس 5-3 سانتی متر خاک بر روی بذور ریخته و آبیاری گردید. به منظور کنترل علف های هرز همراه با اولین آبیاری از علف کش آترازین به مقدار 5/1 کیلوگرم در هکتار استفاده شد. تعدادی از اندازه گیری ها در مزرعه ( طول ساقه، قطر ساقه، وزن، درصد بریکس) و تعدادی در آزمایشگاه ( مقدار قند احیا و درصد قند ساکارز) انجام شد. اندازه گیری قند احیا به روش lane and eynone و اندازه گیری قند های غیر احیا به روش پلاریمتری انجام گرفت. طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش: با افزایش غلظت هورمون، تاثیر معنی داری بر روی پارامتر های ارتفاع، قطر، بیوماس، درصد بریکس وحجم شربت مشاهده نشد اما مقدار قند احیاء و درصد ساکارز افزایش یافت. زمان هورمون پاشی بر روی پارامترهای ارتفاع، بیوماس، حجم شربت، قند احیاء و درصد ساکارز معنی دار بود و تمام پارامترهای فوق الذکر به جز درصد قند احیاء از مرحله هشت برگی تا گلدهی افزایش معنی داری را نشان دادند. ارتفاع، درصد بریکس و ساکارز در رقم کلر بیشتر از سفرا بوده ولی درصد قند احیاء، حجم شربت و بیوماس در رقم سفرا بیشتر از رقم کلر بود. با توجه به نتایج به دست آمده برای داشتن بیشترین درصد قند احیاء بهتر است رقم سفرا کاشته شود و غلظت ppm600 از اتوفن استفاده و در مرحله اول هورمون پاشی شود. و برای داشتن بیشترین درصد قند ساکارز بهتر است رقم کلر کاشته شود و غلظت ppm 800 از اتوفن استفاده و در مرحله سوم هورمون پاشی شود.
مجتبی گلی عباس المدرس
شکر یکی از مهمترین منابع تامین مواد غذایی و انرژی برای انسان است و ایران نیز با کمبود شکر مواجه است به طوری که سالانه چندین هزار تن شکر از خارج وارد کشور میشود. در نتیجه تحقیقات در زمینه تولید شکر از منابع بهینه و مناسب اقلیم ایران در راستای رفع نیاز کشور میتواند حائز اهمیت فراوانی باشد. با توجه به اقلیم گرم و خشک حاکم بر اکثر نقاط کشورمان ایران، مقایسه میان سه منبع عمده تولید قند یعنی نیشکر، چغندرقند و سورگوم شیرین نشان داده است که سورگوم شیرین، در مناطق گرمسیری میتواند جایگزین دو محصول دیگر گردد. طرح آماری به کار رفته در عملیات کشت در این تحقیق، طرح کرتهای دو بار خرد شده در قالب بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکراربود.کرتهای اصلی شامل سه فاصله بین ردیفهای کاشت(50، 60 و70 سانتیمتر) بوده و در هر کرت اصلی سه کرت فرعی(10، 15و20 سانتیمتر) و در هر کرت فرعی، دو کرت فرعی-فرعی(فرعی ثانویه) شامل دو رقم سورگوم شیرین(کلر و سفرا) وجود داشت. روش کاشت به صورت جوی و پشته بوده و بذرها طبق نقشه طرح، در محل داغ آب در شیارهایی به عمق 5 سانتیمترکاشته و آبیاری شدند. در آبیاری از شیوه مرسوم غرقابی استفاده شد. به منظور کنترل علفهای هرز، همراه با اولین آبیاری مقدار 5/1 کیلوگرم در هکتار علفکش آتروزین استفاده شد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن هستند که، در رابطه با متغیر اتانول، رقم سفرا با تأثیر معنی دار خود بیشترین میزان میانگین تولید اتانول (3359 لیتر در هکتار) را داشته است. در 4 متغیر قطر و ارتفاع ساقه، درصد قندهای احیا و درصد ساکارز اگرچه عامل رقم متفاوت به تنهایی موثر نبوده است، اما در اثر متقابل با عامل فاصله بین بوتهها اثر بخش ظاهر شده است. بدین ترتیب که در 2 متغیر قطر و ارتفاع ساقه، رقم سفرا در اثر متقابل با فاصله بین بوتههای 15 و 20 سانتیمتر، بیشترین میزان میانگین را ایجاد کرده است. در متغیر درصد قندهای احیا این رقم سفرا است که در اثر متقابل با فاصله بین بوته 10 سانتیمتر، بیشترین میانگین را دارد. در حالی که بیشترین میانگین ساکارز را در اثر متقابل بین رقم کلر و 15 سانتیمتر فاصله بین بوته میتوان مشاهده کرد. در رابطه با دو متغیر درصد قندکل و درصد ساکارز، فاصله بین بوتههای 15 سانتیمتر با اختلاف معنی داری ایجاد بیشترین میزان میانگین(درصد قندکل (83/12) و نیز درصد ساکارز (80/10)) را موجب شده است. سه متغیر وزن ساقه، بیوماس و حجم شربت در فاصله بین ردیف های 50 سانتیمتری بیشینه میزان میانگین خود را به دست آورده اند. به نحوی که بیشترین میزان میانگین وزن ساقه (91/40 تن در هکتار)، بیوماس (27/50 تن در هکتار) و حجم شربت (77/7817 لیتر در هکتار) بوده است. در رابطه با متغیر قندهای احیا فاصله بین ردیف 70 سانتیمتری اثربخشی معنی داریداشته است. اما نه در جهت افزایش میانگین قندهای احیا، بلکه در فاصله بین ردیف 70 سانتیمتر، میانگین درصد قندهای احیا به قدری پائین بود که باعث ایجاد اختلاف معنی دار با 2 فاصله دیگر شد (69/1 %). بیشترین میزان ساکارز، قندکل و اتانول در فاصله بین بوته 15 سانتیمتر ایجاد شده است. با توجه به اینکه بیشترین میزان در فاصله بین ردیف 50 سانتیمتر قرار میگیرد، و با نظر به اینکه بین اتانول و میزان قندکل و به تبع ساکارز، همبستگی وجود دارد، لذا فاصلههای کاشت 50 و 15 سانتی متر و رقم کلر بهعنوان فواصل و رقم بهینه برای استحصال بیشترین میزان قند و اتانول در این شرایط پیشنهاد میشود.
مریم یوسف زاده نجف آبادی عباس المدرس
به منظور بررسی تاثیر اتفون و کود نیتروژن روی صفات کمی و کیفی سورگوم شیرین رقم سوفرا، آزمایشی به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه اصفهان اجرا شد. آزمایش با 4 سطح کود نیتروژنه (0، 100، 200 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار) به عنوان عامل اصلی و 4 غلظت اتفون (0، 800، 1000 و 1200 پی پی ام) به عنوان عامل فرعی انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش مصرف کود نیتروژن (اوره) صفات مورفوفیزیولوژیکی (کلروفیل برگ، ارتفاع ساقه و قطر ساقه) و عملکرد دانه سورگوم شیرین افزایش یافتند ولی با افزایش غلظت اتفون صفات عملکرد دانه و شاخص برداشت کاهش یافتند. با افزایش مصرف هر یک از عوامل نیتروژن و اتفون، صفات کیفی (شامل حجم شربت، درصد بریکس، درصد قند کل، درصد ساکارز و بیو اتانول) و صفات کمی (شامل عملکرد بیولوژیک و عملکرد خشک ساقه) افزایش یافتند به طوری که بیشترین عملکرد بیولوژیک، عملکرد خشک ساقه، حجم شربت و بیو اتانول از تیمار n4 e4 (300 کیلوگرم در هکتار اوره و 1200 پی پی ام اتفون) و بیشترین قند کل، ساکارز و بریکس به ترتیب از تیمار های n4 e3، n3 e2 و n2 e3 حاصل گردید. همچنین با افزایش نیتروژن و کاهش اتفون، کمترین درصد قند های احیاء به دست آمد که باعث افزایش کیفیت شربت سورگوم شیرین می شود. جهت افزایش عملکرد بیولوژیک، عملکرد خشک ساقه، حجم شربت و میزان بیو اتانول سورگوم شیرین، تیمار n4 e4 (300 کیلوگرم در هکتار اوره و 1200 پی پی ام اتفون) و با توجه به اهداف کشاورزی پایدار مبنی بر کاهش مصرف کود های شیمیایی و آلودگی زیست محیطی و نیز مصرف اقتصادی کود های شیمیایی و بهبود کیفی شربت سورگوم شیرین (افزایش درصد قند کل، درصد ساکارز و درصد بریکس) تیمار n2 e3 (100 کیلوگرم در هکتار اوره و 1000 پی پی ام اتفون) در منطقه آزمایشی توصیه می گردد.
زهره بهشتیان عباس المدرس
با توجه به کمبود آب در کشوراز فاضلاب های تصفیه شده برای آبیاری استفاده میشود. فاضلاب تصفیه شده نه تنها منبع آبیاری بوده بلکه دارای عناصر غذائی است که باعث رشد گیاهان میشود. اما آبیاری با فاضلاب شهری علاوه بر احتمال آلودگی میکروبی امکان تجمع فلزات سنگین در خاک و گیاه را درپی دارد.جهت بررسی تاثیر آبیاری با فاضلاب شهری روی گیاه سورگوم شیرین تحقیقی در تصفیه خانه شرق اصفهان در سال 1390 انجام گرفت. در این تحقیق اثر سه کیفیت آب آبیاری شامل: آب شهری، فاضلاب تصفیه نشده و فاضلاب تصفیه شده در سه تکرار انجام شد. بعد از برداشت، بیوماس، ارتفاع گیاه و بریکس گیاه تعیین گردید. سپس دانه ها و برگها از ساقه جدا شدند. تعداد کلی فرم کل و کلی فرم مدفوعی خاک و قسمت های مختلف گیاه تعیین گردید. همچنین مقدارفلزات سنگین شامل: منگنز، آهن، نیکل، سرب، روی، مس و کادمیوم هر قسمت از گیاه تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیوماس گیاهان سورگوم شیرین آبیاری شده با فاضلاب تصفیه نشده و تصفیه شده اختلاف آماری نداشته و بطور متوسط 86 تن در هکتار بود. بیوماس گیاهان آبیاری شده با آب شهر بطور معنی داری کمتر از سایر تیمارها بوده و بطور متوسط 66 تن در هکتار بود. با اینکه کلی فرم کل در فاضلاب تصفیه نشده و تصفیه شده به ترتیب108×2/1 و 104×9/1 بود ولی هیچگونه کلی فرم مدفوعی در ساقه،دانه و برگ سورگوم شیرین مشاهده نشد. مقدار عناصر سنگین فوق در دانه ، ساقه و برگ گیاهان آبیاری شده با فاضلاب تصفیه نشده بطور معنی داری بیشتر از گیاهان آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده و آب شهر بود. بجز سرب و آهن، مقدار فلزات سنگین گیاهان آبیاری شده با فاضلاب تصفیه نشده کمتر از حد استاندارد بود. مقدار عناصر سرب و آهن در گیاهان بیشتر از حد استاندارد بود. آهن برای رشد گیاهان لازم بوده و مقدار زیاد سرب برای گیاه سورگوم مشگل زا نمی باشد. با توجه به نتایج بدست آمده با توجه باینکه گیاهان سورگوم شیرین آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده برای مصرف انسان و دام نبوده و از آن برای تولید اتانول استفاده میشود، لذا پیشنهاد میگردد سورگوم شیرین با آب فاضلاب تصفیه شده آبیاری گردد.
حمید محمدی عباس المدرس
به منظور بررسی اثر تراکم های گیاهی بر روی میزان بیومس و کربوهیدرات¬های سورگوم شیرین و همچنین میزان اتانول تولیدی در سال 1391 آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه اصفهان واقع در روستای زغمار انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت¬های یک بار خرد شده در قالب بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. کرت¬های اصلی شامل سه فاصله بین ردیف¬ها و کرت¬های فرعی شامل دو نوع کشت به صورت مستقیم و زیگزاگ بود. بررسی اثر تراکم گیاهی به صورت سه روش کشت شامل:1 – کشت زیگزاگ با فاصله 75 سانتیمتر بین ردیف¬ها 2- کشت مستقیم با فاصله 75 سانتیمتر بین ردیف¬ها 3- کشت مستقیم با فاصله 50 سانتیمتر بین ردیف¬ها صورت گرفت. خصوصیات مرفولوژیکی شامل ارتفاع ساقه و قطر ساقه و خصوصیات فیزیولوژیکی شامل وزن ساقه، بیومس، درصد بریکس، حجم شربت و میزان اتانول تولیدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین روشهای کشت از نظر صفات مورد بررسی اختلاف معناداری وجود نداشت. با این وجود روش کشت مستقیم با فاصله 75 سانتیمتر بین ردیف¬ها دارای بیشترین میانگین از نظر ارتفاع ساقه، وزن ساقه، بیومس، حجم شربت و میزان اتانول بود. از نظر قطر ساقه بیشترین میانگین مربوط به روش کشت مستقیم با فاصله 50 سانتیمتر بین ردیف¬ها و از نظر درصد بریکس بیشترین میانگین مر بوط به کشت زیگزاگ با فاصله 75 سانتیمتر بین ردیف¬ها بود. با بررسی اطلاعات حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت روش کشت مستقیم با فاصله 75 سانتیمتر بین ردیف¬ها یعنی کمترین تراکم بیشترین میزان اثر بخشی را بر روی اغلب متغیر ها داشته است. بنابر این، به نظر می رسد در شرایط خشک و کم آب، تراکم کمتر بازدهی بیشتری بر روی اکثر پارامتر های رشد و کربوهیدرات ها در سورگوم شیرین دارد.
فریبا هادیان عباس المدرس
چکیده ندارد.