نام پژوهشگر: کاظم پریور
جواد رسولی محمد نبییونی
طی مراحل اولیه رشد و نمو سیستم عصبی مرکزی سلولهای اپاندیمی مفروش کننده لوله عصبی csf را ترشح می نمایند. csf حاوی فاکتورهای رشد و نوروتروفیک متعددی می باشد که آنرا به عنوان عامل تنظیم کننده نوروژنز، تمایز سلولی و محیط خارج سلولی مطرح می سازد سلولهای pc12 بطور گسترده ای به عنوان مدل تمایز نورونی در شریاط in vitro استفاده می گردند که این سولها در پاسخ به gdnf,tgf,a,egf,bfgf,ngf به نورون های شبه سمپاتیک تمایز می یابند. cfs از ناحیه cistema magna در جنینهای rat مدل wistar ( بین روزهای 17 تا 20 )گرفته شد نمونه ها در 4000 rpm به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ و مایع رویی بلافاصله به دمای 80c منتقل شد. سلولهای pc12 در محیط romi-1640 همراه با fbs 10% پنی سیلین 100 mg/ml و co25% در دمای 37c کشت شدند csf [ جنینی e18 در مقایسه با سلولهای محیط کنترل افزایش یافت. در مطالعات قبلی نشان داده شده بود که فاکتورهای نوروتروفیک csf در نوروژنر تمایز نورونی رشد و نمو کلی مغز نقش مهمی ایفا می کنند. همچنین در کشت سول های کورتکس مغز در csf خالص خود csf در راستای مطالعات قبلی می باشد که نقش فاکتورهای نوروتروفیک csf را در تمایز نورونی آشکار می سازد به نظر می رسد که تمایز نورونی دودمان سلولهای pc12 ناشی از القای csf توسط ترکیبات آن به ویژه فاکتورهای رشد موجود در آن می باشد.
طیبه رمضانی فرزین محمد نبیونی
مقدمه هدف : سرطان خون مزمن،cml، نوعی ناهنجاری وابسته به تکثیرکلونال سلول های میلوئیدی است که با کروموزوم فیلادلفیا شناخته می شود.در cml سلول ها انکوپروتئین bcr-abl را بیان می کنند که اثر آن افزایش فعالیت کینازی در سلول است. رده سلولی k562 یکی از بهترین مدل ها درآزمایشات in vitro می باشد که می توانند با موادمتنوعی مانندhemin به اریتروئید متمایز شوند.زهر زنبور عسل ترکیبی از پپتیدهای مختلف، آنزیم ها،آمین های بیولوژیک فعال و ترکیبات غیر پپتیدی می باشد.بعلاوه رتینوئیک اسید نقش مهمی در تنظیم رشد و تمایز در انواع سلول های نرمال و سرطانی دارد، این ترکیب می تواند ازمسیرهای متفاوت تکثیر سلولی را مهار، تمایز و آپوپتوز را القاء کند . مواد وروش ها: در تحقیق حاضر اثر bv به تنهایی و بصورت ترکیب با atra برتمایز رده سلولی k562 به سمت دودمان اریتروئیدی مورد سنجش قرار گرفت. سلول های k562 با غلظت های مختلف bv در زمان های مختلف تیمار شدندو میزان سمیت bvبا سنجش mttبررسی شد. از سنجش کلونی برای ارزیابی توانایی bv بر مهار کلونی زایی در سلول های k562 استفاده شد و تغییرات مورفولوژیکی این رده سلولی در پی تیمار با زهر زنبور عسل با رنگ آمیزی رایت – گیمسا بررسی شد. تست بنزیدین برای امتحان اثرات زهر در القا تمایز این رده سلولی به سمت دودمان اریتروئید استفاده گردید. بحث ونتیجه گیری :در تحقیق حاضربا سنجش mtt نشان داده شد کهbvدر دوزهای بالا باعث مهار تکثیر و القاء آپوپتوز در رده سلول های لوکیمیایی k562 می شود و این ماده غلظت های?g/ml 5/5 تا 5/6 باعث مرگ %50 سلول ها در 24 ساعت و غلظت های بین?g/ml 5/3 تا 5/4 باعث مرگ 50%سلول ها در 48 ساعت می شود. نتایج بدست آمده از بررسی های مورفولوژیکی و تست بنزیدین نشان داد که غلظتهای کمتر(?g/ml 5/2 تا4 ) باعث تمایزاین سلول ها به سمت دودمان اریتروئیدی در96 ساعت می شود. داده های بدست آمده از سنجش کلونی ها نشان داد که غلظت ?g/ml1 از bvمنجر به مهار %50 کلونی زایی سلول های k562در 7 روز می شود. هم چنین ما نشان دادیم که هم افزایی bv وatra باعث افزایش تمایز در این رده سلولی می شود.. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که زهر بتواند در القا تمایز سلول های توموری به سمت سلول های دودمان اریتروئیدی موثر باشد
هانیه جلالی مسعود سلیمانی
فاکتور رشد عصبی به عنوان عضوی از خانواده نوروتروفینها نقش مهمی در حفظ و ترمیم انواع نورونها ایفا می کند. جهت غلبه بر موانع استفاده موضعی از این فاکتور بعنوان دارو، پیوند سلولهای حامل ژن این فاکتور به محل آسیب دیده می تواند روش مناسبی باشد. سلولهای بنیادی تنه ای نامحدود یا ussc بعنوان زیر گروهی از سلولهای بنیادی موجود در خون بند ناف ویژگیهای مناسبی جهت استفاده در ژن درمانی دارا می باشند و نتایج امیدبخشی از پیوند آنها در بیماریهای تخریبی سیستم عصبی کسب شده است. براساس پتانسیلهای قابل توجه این سلولها جهت استفاده در مباحث ژن درمانی، در تحقیق حاضر تولید رده سلولی ussc حامل ژن ngf که قادر به ترشح فاکتور ngf فعال و کارآمد باشد، مورد توجه قرار گرفت. سلولهای ussc از خون بند ناف جداسازی شده و در محیط کشت dmem کشت شدند. ژن ?ngf در وکتور لنتی ویروسی حاوی پروموتور ef? کلون شد و ویروس لنتی ویروسی بر اساس روش نسل سوم تولید ویروس تولید شد و روشهای elisa، real time pcr، mtt، هم کشتی و ایمونوسیتوشیمی جهت بررسی سلولهای ussc حامل ژن ngf مورد استفاده قرار گرفتند. انتقال ژن ?ngf و افزایش بیان این ژن در سلولهای ussc منجر به تولید رده سلولی شد که قادر به تولید میزان معنی داری پروتئین ngf بود. سلولهای ussc تولید کننده ngf دارای ماندگاری زیستی بالا و ویژگیهای مورفولوژیکی و ایمونولوژیکی قابل قبولی جهت پیوند به سیستم عصبی بودند. بیان طولانی مدت ژن ngf، ماندگاری زیستی بالا و بیان نشانگرهای عصبی اولیه، نتایجی بود که سلولهای ussc را گزینه ای مناسب جهت استفاده بعنوان حاملینی سلولی برای انتقال ژن ngf به نواحی آسیب دیده سیستم عصبی پیشنهاد می نماید.
سمیه امرایی فرد هما محسنی کوچصفهانی
چکیده هم اکنون داروهای گیاهی به طور گسترده درکشورهای در حال توسعه و پیشرفته مورد استفاده قرار می گیرد و مصرف آنها طبیعی و نسبتا امن در نظر گرفته می شود، مواد غذایی و خواص برخی از گیاهان می تواند روی فرایند بارداری تاثیر گذار باشد.برخی از این گیاهان در درمان بیماری ها استفاده می شوند اما ممکن است برخی از آن ها باعث ایجاد ناباروری شوند.گیاه گلپر با نام علمیheracleum persicumاز جمله این گیاهان است. این گیاه یکی از گیاهانی است که کم و بیش در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد اما اثرات ناباروری آن در مردان گزارش نشده است. این تحقیق به بررسی تأثیرات این گیاه بر روی بافت بیضه و روند اسپرماتوژنز پرداخته است. در این بررسی عصاره متانولی گیاه heracleum persicum با دوزهای mg/kg 2000 و500 مورد استفاده قرار گرفت. رت های نر به گروه های کنترل، شم و تجربی? با دوزmg/kg500وتجربی ? با دوز mg/k 2000 تقسیم شدند. در گروه شم، سالین به عنوان حلال عصاره تزریق شد. تزریق درون صفاقی عصاره به رت های نر روزانه در طی 28 روز صورت گرفت. خون حیوانات از بطن چپ قلب توسط سرنگ جهت سنجش هورمونی fsh ,lh و تستوسترون با کیت حیوانی توسط تکنیک elisa گرفته شد. بیضه های هر گروه نیز مورد بررسی های بافت شناسی قرار گرفت. آنالیز داده ها با نرم-افزار spss و با روش anova انجام شد. بررسی پارامترهای وزن بدن، وزن نسبی بیضه و اپیدیدیم، قطر و ضخامت لوله های اسپرم ساز و تعداد سلول های اسپرماتوژنیک اختلاف معنادار گروه تجربی دریافت کننده دوزmg/kg 2000 عصاره را نسبت به گروه کنترل و شم در این پارامتر ها نشان داد.کاهش معنادار در این پارامترها در گروه تجربی 2 نشان داده شد. در نهایت عصاره متانولی میوه گیاه گلپر اثرات تخریبی بر بیضه و اسپرماتوژنز در رت ها داشت. واژگان کلیدی: عصاره متانولی گلپر(heracleum persicum) ، اسپرماتوژنز، رت
سیامک یاری محمد نبیونی
در طی مراحل اولیه تکوین، پس از بسته شدن(انسداد) لوله عصبی، مایع آمنیوتی محبوس شده در لوله عصبی تحت عنوان مایع مغزی نخاعی((csf نامیده می شود. در ابتدا مایع مغزی نخاعی از طریق نورواپی تلیوم پوشاننده لوله عصبی ترشح می گردد و با پیشرفت فرایند تکوین لوله عصبی، اپی تلیوم شدیداً رگ دار شده ای تحت عنوان شبکه کوروئیدی شروع به ترشح بخش عمده ای از csf در طول حیات، می نماید. آنالیز پروتئومیکی csf پیشنهاد می کند که این مایع دارای شمار زیادی مورفوژن و سیتوکین می باشد که در زمان ومکان و در طی زندگی جنینی تغییر می کند.شواهد حاکی از آن است که مایع مغزی نخاعی جنینی(e-csf)، نقش مهمی را دز تکوین مغز جنین ایفا می کند. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات تکوینی مایع مغزی نخاعی جنینی روزهای مختلف بر روی تکثیر و تمایز سلول های پروژنیتور عصبی می باشد. در این مطالعه، csf از محل سیسترنا مگنای جنین رَت روزهای16، 17، 18، 19 و 20 و با استفاده از پیپت پاستورهای مویینه شده با حرارت و با بهره گرفتن از خاصیت مویینگی، جمع آوری شد. سلول های پروژنیتور عصبی در محیط کشت فاقد سرم، همراه با میتوژن-ها(egf و fgf-2 هر کدام 20ng/ml)، مکمل n2 به میزان 2 در صد و 1 در صد پنی سیلین استرپتومایسین، کشت داده شدند. کشت های سلولی در دمای c°37 و رطوبت اتمسفر و 5 در صد co2، انکوبه شدند. هر دو روز یک بار، محیط کشت تازه به همراه فاکتور های رشد به کشت های سلولی افزوده شد. آزمون mtt برای تعیین بقای سلولی و تکثیر سلول ها بکار گرفته شد. مطالعات بررسی تمایز سلول ها به روش ایمونوسیتوشیمیایی صورت پذیرفت. همچنین بیان ژن های تمایزی با استفاده از تکنیک rt-pcr نیز انجام گرفت. آنالیز های مورفومتریک بوسیله نرم افزار تحلیل تصاویر انجام گرفت. داده ها از لحاظ آماری به روش one-way anova، به همراه تست tukey’s post hoc صورت گرفت. داده ها به صورت میانگین±sem، نمایش داده شدند. و تفاوت های داده ها در (p<0.05,0.01, 0.001) معنی دار اعلام شدند. رشد و بقای سلول های پروژنیتور عصبی در کشت های تیمار شده با csf روزهای جنینی 16، 17 و 18 به شکل معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش پیدا کرد. همچنین کاهش معنی داری در در صد سلول های gfap+ در کشت های تیمار شده با csf روزهای 16، 17 و 18 مشاهده شد ولی هیچ تفاوتی در درصد سلول های gfap+ کشت های تیمارشده با csf روزهای 19 و 20، در مقایسه با گروه های کنترل، مشاهده نشد. همچنین csf روزهای جنینی 17 و 18 به شکل معنی داری باعث افزایش تعداد نوروسفیــرها، اندازه نوروسفیرها و القای مهاجرت سلولی می گردد. نتایج حاصل از این تحقیق پیشنهاد می کند که e-csf باعث تغییر قدرت تکثیر، تمایز و مهاجرت سلولهای پروزنیتور عصبی به روش وابسته به سن جنین، می گردد.
روح اله نوری نژاد محمد نبیونی
خلاصه تکوین جنینی یکی از حساس ترین مراحل زندگی یک جانور است . این مرحله به شدت تحت تأثیر عوامل داخلی و محیطی قرار می گیرد . با توجه به این که امروزه آفت کش های(سموم) کشاورزی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند ، تأثیرات تراتوژنیک این آفت کش ها بر مراحل تکوین جنینی یکی از چالش های بهداشتی پیش روی بشر است . در این تجربه اثرات تراتوژنیک ایمیداکلوپراید و پریکوسن1 به عنوان دو نمونه از آفت کش ها مورد استفاده در کشاورزی بر قدرت تولید مثلی رت نژاد ویستار ماده بررسی شده است. تعداد 50 سر رت ماده بالغ تحت شرایط استاندارد آزمایشگاهی نگهداری شده و پس از جفت گیری با رت های نر (منو گامی) و مشاهده ی پلاک واژنی ، از روز هفتم تا روزهای شانزده و بیستم حاملگی ( در دوره های 10 تا 14 روزه) مورد تزریق وریدی ایمیداکلوپراید(imidacloprid)،پریکوسن(precocene) وایمیداکلوپراید و پریکوسن به صورت توأم به مقدار mg/kg 10 (در هر روز) قرار گرفتند. با توجه به ضرورت های هرآزمایش از سنین مختلف جنین ها و نوزادان متولد شده جهت فعالیت های آزمایشگاهی همچون بررسی میزان بیان ژن dax1 با استفاده از تکنیک rt-pcr ،اندازه گیری میزان هورمون های استرادیول، پروژسترون ، تستوسترون ، fsh وlh ، اندازه گیری وزن و قطر تخمدان ها،اندازه گیری قطر و تعداد فولیکول های مختلف تخمدانی،اندازه گیری قطر لایه گرانولوزا فولیکول های مختلف ، بررسی مدت زمان انتظار برای جفت گیری و بررسی تعداد جنین های متولد شده در هر زایمان استفاده شده است. داده های به دست آمده در این تجربه نشان می دهد ، کاهش معنی داری در پارامترهای تولید مثلی در گروه های تیمارشده با گروه کنترل و شم مشاهده می شود.بنابراین می توان نتیجه گرفت که آفت کش های imi و pre1 توان باروری و تولید مثلی موش های ماده رت نژاد ویستار را کاهش می دهند.
لطیفه کریم زاده باردیی محمد نبیونی
سندرم تخمدان پلی کیستیک(pcos) اختلال سیستم تولیدمثلی و نارسایی اندوکرینی است که با رشد سریع اولیه ی فولیکولی و عدم انتخاب یک فولیکول غالب از ذخیره ی افزایش یافته ی فولیکولی، هایپراندروژنیسم، افزایش آنژیوژنز، جریان خون تخمدانی و متعاقبا عدم تخمک گذاری مزمن همراه است. این سندرم همچنین به عنوان یک بیماری التهابی با افزایش سطح سیتوکین ها و نیز افزایش crp سرم معرفی شده است. نظر به اثرات آنژیوژنیک سیکلواکسیژناز2 (cox-2) و نیز با توجه به اثرات مهاری زهر زنبور عسل(hbv) بر آنژیوژنز پاتولوژیک و بیماری های التهابی مانند آرتریت روماتویید، در این تحقیق تلاش گردید اثرات زهر زنبور عسل بر بیان cox-2 در لایه های مختلف فولیکول های تخمدانی بررسی گردد. بدین منظور تعدادی رت بالغ نژاد ویستار(wistar) که از نظر سیکل استروس دارای سه دوره سیکل منظم استروس بودند انتخاب شده و به دو گروه کنترل(cont) و گروه مبتلا به pcos القا شده با استرادیول ولرات(ev) تقسیم گردیدند. به گروه ev دو میلی گرم استرادیول ولرات(شرکت داروسازی ابوریحان) بصورت زیر پوستی وتک مرحله ای تزریق شد. پس ازگذشت 60 روز و اطمینان از القای سندرم در رت ها با استفاده از بررسی های هیستولوژیک، رت ها به عنوان گروه پلی کیستیک تیمار شده با زهر زنبور عسل(hbv) به مدت 10 روز متوالی تحت تزریق یک میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن حیوان، به صورت درون صفاقی قرار گرفتند(ev+ hbv). گروه شم از گروهev، حلال استرادیول یعنی روغن کنجد و گروه شم از گروه ev+hbv به همان میزان حلال hbv یعنی سالین دریافت کردند. پس از 10 روز موش ها را کشته و تخمدان ها به منظور مقایسه ی مورفولوژیکی و بافتی و بررسی ایمونولوژیک cox-2 برداشت گردیدند. گروه های شم در اولین سری آزمون به دلیل عدم تفاوت با گروه کنترل حذف گردید. داده های بدست آمده با تست پارامتریک one-way anova آنالیز شدند. نتایج نشان داد که ضخامت لایه ی گرانولوزا و غلاف فولیکولی، شمار و اندازه ی کیست ها در گروه ev+hbv کاهش معنا داری نسبت به گروه ev نشان داد. حضور جسم زرد در گروه ev+hbv و نیز کاهش میزان سرمی crp در این گروه نشان از اثرات درمانی hbv بر این سندرم داشت. علاوه بر مشاهدات هیستولوژیک و بررسی های هورمون های جنسی در سرم خون، این نتایج با کاهش بیان cox-2 در مکان های اختصاصی بیان cox-2 در تخمدان همخوانی داشت. زهر زنبور عسل دارای اثرات مهاری بر بیان cox-2 در تخمدان بوده و با کاهش بیان cox-2 سبب کاهش لایه های گرانولوزا و غلاف فولیکولی، کاهش علایم التهاب و تعدیل هورمون های جنسی می شود و با اعمال تخمک گذاری و تولید جسم زرد سبب بهبود موروفولوژیک، هیستولوژیک و متابولیک تخمدان های پلی کیستیک همراه با التهاب و سوق آن به سمت تخمدان های سالم و فعال می گردد.
زهرا صفایی نژاد محمد نبیونی
زهر زنبور ((bee venom=bv ترکیبی است که بصورت سنتی برای تسکین درد و درمان بیماری¬های التهابی مزمن مانند آرتریت روماتوئیدها مورد استفاده بوده است. مطالعات اخیر تأثیر بالقوه زهر زنبور را در درمان سرطان اثبات می¬کنند. ملیتین و فسفولیپازa2 دو جزء اصلی زهر زنبور می¬باشند که از بین این دو ملیتین بعنوان جز اصلی فعال زهر زنبور برای القاء آپوپتوز و دارا بودن اثرات ضد توموری شناخته شده است. از طرف دیگر یک مشکل اساسی که در مورد سیس پلاتین و مشتقات آن وجود دارد عوارض جانبی آنها بر روی کلیه¬ها است. این در صورتی است که این ترکیبات همچنان به عنوان عوامل ضد توموری کاربرد دارند. به علت تشابه شیمی فضایی پالادیوم به پلاتین، امروزه بسیاری از محققین در حال طراحی و ساخت کمپلکس¬های پالادیومی جدید و بررسی خواص ضد¬توموری آنها می¬باشند تا با دارا بودن بیشترین خاصیت ضد¬توموری دارای حداقل میزان سمیت باشند. لذا هدف از این پژوهش بررسی اثرات ضد¬توموری زهر زنبور عسل و کمپلکس پالادیوم بای پریدین دای تیو کربامات نیترات به صورت جداگانه و توأم بر روی رده سلولیmolt-4می-باشد. با این هدف سلولهای molt-4در محیطrpmi-1640 همراه با fbs10%،unit/ml100پنی سیلینوmg/ml100استرپتومایسین کشت شدند. در ادامه سلولها با زهر زنبور و کمپلکس پالادیوم به صورت جداگانه و توأم به مدت 24 و 48 ساعت تیمار شدند. پس از طی مدت زمان مورد نظر، آنالیز مورفولوژی سلولها با استفاده از میکروسکوپ معکوس،درصد بقاء سلولها توسط آزمون mttو نوع مرگ سلولی القاء شده توسط این ترکیبات توسط آنتی¬بادی انکسینv و به روش فلوسیتومتری مورد مطالعه قرار گرفت و سپس میزان بیان کاسپاز3 با استفاده از کیت کاسپاز3 به روش رنگ سنجی بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل ازتست mtt میزان cc50 زهر زنبور پس از طی 24 و 48 ساعت به ترتیب3/6 و?g/ml6/0 و میزان cc50 کمپلکس پالادیوم پس از طی 24 و48 ساعت به ترتیب 7/1و?m8/0 بود. آنالیز مورفولوژیکی و نتایج حاصل از آنتی بادی انکسین v نشان داد که مرگ القاء شده توسط زهر زنبور و کمپلکس پالادیوم اساساً از نوع آپوپتوز می¬باشد. مسیر آپوپتوتیک فعال شده با کمپلکس پالادیوم و ترکیب این کمپلکس با زهر زنبور وابسته به کاسپاز3 بود در صورتی که زهر زنبور در الگوی غیر وابسته به کاسپاز3 موجب القاء آپوپتوز گردید. بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه زهر زنبور و کمپلکس پالادیوم قادر به القاء آپوپتوز در یک الگوی وابسته به دوز و زمان در این سلولها می¬باشند و اثرات سیتوتوکسیک این ترکیبات در حضور یکدیگر تقویت می¬گردد. در پایان این گونه نتیجه گیری شد که زهر زنبور و کمپلکس پالادیوم دارای اثرات ضد¬توموری چشمگیری به صورت جداگانه و توأم می¬باشند و با انجام مطالعات بیشتر می¬توانند بعنوان ترکیبات ضد¬توموری کارآمدی مورد استفاده قرار گیرند.
محمد حسین محمدی مهدی آبادی حسنی محمد نبیونی
با توجه به اینکه اکثرفاکتورهای رشد نوروتروفیک موجود در csf جنینی مشابه فاکتورهای رشدی می باشد که تمایز نورونی را در سلول های بنیادی القا می کند ونظر به اینکه تمایز سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی تحت تاثیر فاکتورهای مختلف به سمت رده های عصبی مختلف می رود ، با یک فرضیه منطقی می توان انتظار داشت که سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی تحت تاثیر csf جنینی به سمت رده های عصبی تمایز یابند.
علیرضا صاحبی شاهم آبادی محمد نبیونی
مایع مغزی-نخاعی جنینی (e-csf) ازشبکه های کوروئید به داخل بطن های مغزی ترشح می-شود. این مایع منبعی از فاکتورهای رشد ترشحی است که می تواند محیطی مناسب را برای تکثیر و تمایز مغز در حال تکوین فراهم کند. سلول های بنیادی تاج عصبی اپیدرمی (epi-ncscs) سلول های بنیادی چندتوانی هستند که در منطقه ی بالج فولیکول مو بالغ واقع شده اند. در این مطالعه، تاثیر مایع مغزی-نخاعی جنینی بر روی تمایز سلول های بنیادی تاج عصبی اپیدرمی بررسی شد.
همایون صدرایی کاظم پریور
چکیده ندارد.
الهام حویزی کاظم پریور
چکیده ندارد.
صبریه امینی کاظم پریور
اترهای تاجی شکل یک گروه از ترکیبهائی هستند که توانایی ترکیب با یونهای فلزی و انتقال آنها را از جداره غشا دارا می باشند. به علت ویژگیهای یونوفوریک (یون خواهی)، کاربرد گسترده ای در پژوهشهای شیمی و بیولوژی دارند. اترهای تاجی شکل از نظر ساختاری دارای یک حفره هیدروفیلیک مرکزی هستند که به وسیله حلقه هیدروفوبیک خارجی احاطه می شوند. این ساختار ویژه در اترهای تاجی شکل آنها را قادر می سازد که ترکیب پایداری با یون فلزهای قلیایی و قلیایی خاکی تشکیل دهند.در این پژوهش یکی از مشتقهای اترهای تاجی شکل به نام (2,3,5,6 dibenzo-15, dimethyl -4- sulfuxo-12-crown -3)در شرایط مناسب در آزمایشگاه شیمی آلی دانشکده شیمی دانشگاه تربیت معلم تهیه شد. با توجه به ساختار این ترکیب، می توان آن را به عنوان یک عامل شلاته کننده یونها (به دام اندازنده یونها) به طور اختصاصی در نظر گرفت. از اینرو، بر آن شدیم که در محیط in vivo پدیده مذکور را بررسی کنیم.در این پژوهش از موشهای بالغ نژاد balb/c استفاده شده، پس از تعیین ld50 به میزان 90mg/kgb.w از سه دوز زیر کشنده 20, 40, 60 mg/kgb.w (subld50) از ماده مورد نظر به صورت درون صفاقی و به مدت یک هفته به موشها تزریق شد. هفت گروه مورد بررسی شامل گروه کنترل، شم 1 ،2، 3 و تجربی 1، 2، 3 بود. میزان یونهای ca+2, k+,na+ سرم خون سنجیده شد. بررسیهای آماری نشان داد که در دوز 60mg/kgb.w از ماده کراون اتر میزان سدیم سرم خون به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است.
رمضان خان بابایی کاظم پریور
کافور ترکیب ترپن کتون دو حلقه ای است که از برگ و پوست درخت کافور (cinamumum camphora) استخراج شده و بطور مصنوعی نیز سنتز می شود. مصرف کافور در درمان نارسایی قلبی و تنظیم بد جریان خون ناشی از فشار اسمزی پایین خون (hypotonic circulatory dysregulation) معمول است. همچنین کافور موجب افزایش گلوتاتیون شده که بدین ترتیب موجب فعال کردن آنزیم های تجزیه کننده مواد جهش زا و سرطانزا می شود. در شکور ما عوام معتقدند ((مصرف کافور موجب تضعیف قوای شهوانی می شود)) و مردم بعضی ممالک اعتقاد دارند ((کافور موجب تقویت غرائز جنسی می شود)) برای دستیابی به اثرات کافور بر اسپرماتوژنز و محورهای هورمونی هیپوفیز-گناد، هفت گروه هر گروه شامل پنج سر از موشهای سفید کوچک آزمایشگاهی (نژاد balb/c) انتخاب شدند. به گروه کنترل هیچ گونه تزریقی صورت نگرفت. به گروههای تجربی 1 و 2 و 3، کافور محلول در روغن کنجد بترتیب با دوزهای 50 و 100 ئ 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و به گروههای شم 1 و 2 و 3، حلال کافور (روغن کنجد) بترتیب با دوزهای 2 و 5/2 و 4 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت یک هفته هر روز یکبار بصورت درون صفاتی تزریق شد. یک هفته پس از آخرین تزریق موشها تشریح شدند و سنجش هورمونهای fsh و lh و تستوسترون سرم خون انجام گرفت. شمارش تعداد سلولهای اسپرماتوگونی، سلولهای اسپرماتوگونی در حال تقسیم میتوز، سلولهای اسپرماتوسیت اولیه، سلولهای اسپرماتوسیت اولیه در حال تقسیم میوز، سلولهای اسپرماتید، سلولهای اسپرماتوزوئید، سلولهای سرتولی و سلولهای لایدیگ انجام شد و ضخامت تونیکاآلبوژینا و قطر لوله های اسپرم ساز اندازه گیری شد. تزریق کافور با دوزهای 100 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موجب کاهش وزن حیوانات شد که علت آن کاهش مصرف غذا توسط آن بود. همچنین کافور با دوزهای 50 و 100 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و روغن کنجد (حلال کافور) با دوز 4 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موجب کاهش fsh سرم خون شد که علت آن شاید افزایش inhibin آزاد شده از سلولهای سرتولی باشد که موجب مهار ترشح fsh می شود. تزریق روغن کنجد با دوزهای 2 و 5/2 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موجب افزایش وزن حیوانات شد که علت آن افزایش مصرف غذا و تجمع چربی در بافتهای بدن است. تزریق روغن کنجد با دوز 4 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موجب کاهش قطر لوله های اسپرم ساز شد. کافور با دوزهای بکار گرفته شده اثری بر هورمونهای lh و تستوسترون سرم خون و تعداد سلولهای اسپرماتوگونی، سلولهای اسپرماتوگونی در حال تقسیم میتوز، سلول های اسپرماتوسیت اولیه، سلولهای اسپرماتوسیت اولیه در حال تقسیم میوز، سلول های اسپرماتوئید، سلولهای اسپرماتوزوئید، سلولهای لایدیگ و سلولهای سرتولی نداشت.
نسیم حیاتی رودباری کاظم پریور
مطالعات مورفولوژیکی و هیستولوژیکی نشان دهنده تغییرات معنی دار در تکوین جوانه های اندام حرکتی نمونه های تجربی درمقایسه بانمونه های شم و کنترل بود به طوری که رشد ونمو به موازات محورهای proximo-distal (p-d) و anterio-posterior (a-p) در اندام حرکتی جلویی و عقبی در نمونه های تجربی معنی دار بود و تعداد سلول های غضروفی ، سلولهای درحال تقسیم میتوز و گلبولهای قرمز خون نیز افزایش معنی داری را در نمونه های تجربی نسبت به نمونه های کنترل و شم از خود نشان دادند درحالی که سلولهای مزانشیمی به علت تمایز یافتن به سلول های غضروفی کاهش معنی داری را در نمونه های تجربی داشتند . از طرف دیگر تفاوت معنی داری در تعداد سلولهای دژنره شده در نمونه های تجربی نسبت به نمونه های کنترل و شم دیده نشد . این یافته ها نشان دهنده اثر تمایزی ورشد ونموی میدان الکترومغناطیسی به کاربرده شده بر روی رشد و نمو جوانه اندام حرکتی درشرایط کشت in vitro می باشد .