نام پژوهشگر: بهنام اخباری

توانائی اختصاص توجه ضمن راه رفتن و انجام تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی در سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  عباس بیاتلو   بهنام اخباری

چکیده اهداف: اهداف این مطالعه مقایسه توانایی اختصاص توجه بر تکلیف اولیه و ثانویه شناختی یا حرکتی در سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن و مقایسه نیازهای توجهی بین سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن بودند. روش اجرا: در این مطالعه دو عاملی و سه عاملی مختلط آینده نگر 23 فرد از هر دو جنس ( میانگین سنی 72/30 ) با گزارش حداقل یک مرتبه زمین خوردن غیر مترقبه در سال گذشته، و 33 فرد از هر دو جنس بدون سابقه زمین خوردن (میانگین سنی 69/12) شرکت کردند. این مطالعه روی سالمندان ساکن آسایشگاه ها انجام شد. آزمون tug منفرد و همراه تکالیف ثانویه شناختی یا حرکتی انجام شد.در حالت اول در حالیکه سالمندان در تکلیف دوگانه به تکلیف اولیه توجه داشتند، زمان و تعداد قدمها در آزمون tug با دوربین فیلم برداری ثبت گردید. در حالت دوم زمانیکه سالمندان در تکلیف دوگانه به تکلیف ثانویه شناختی یا حرکتی توجه داشتند، سرعت انجام تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی ثبت گردید. یافته ها: تحلیل واریانس مختلط 2×2×2 (گروه با دو سطح، توانایی اختصاص توجه با دو سطح، و تکلیف ثانویه با دو سطح بر متغیر وابسته زمان آزمون tug ) نشانگر اثر خالص معنی دار گروه، توانایی اختصاص توجه، تکلیف ثانویه و اثر متقابل گروه در توانایی اختصاص توجه و توانایی اختصاص توجه در تکلیف ثانویه بود. تحلیل واریانس مختلط2×2 (گروه با دوسطح، توانایی اختصاص توجه با دو سطح بر متغیر وابسته سرعت انجام تکلیف ثانویه شناختی یا حرکتی ) تنها نشانگر اثر خالص معنی دار گروه بود. نتیجه: در تحقیق حاضر سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن توانایی اختصاص توجه به تکلیف اولیه را داشتند که در مقایسه دو گروه سالمندان بدون سابقه زمین خوردن توانایی اختصاص توجه بهتری نسبت به گروه سالمندان با سابقه زمین خوردن نشان دادند. همانطور که می دانید نداشتن توانایی اختصاص یکی از عوامل مهم در اختلال تعادل و زمین خوردن می باشد. همچنین تحقیق حاضر نشان داد که سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن توانایی اختصاص توجه به تکلیف ثانویه شناختی یا حرکتی را نداشتند. شاید بتوان چنین ادعا نمود که سالمندان به حفظ تعادل و راه رفتن بیشتر از انجام تکلیف ثانویه اهمیت می دهند. کلمات کلیدی: توانایی اختصاص توجه، آزمون tug، تکلیف دوگانه، تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی، سالمند

بررسی تکرارپذیری شاخصهای سیستم تعادلی بایودکس در ورزشکاران سالم و مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و سالم در شرایط اعمال تکلیف منفرد و دوگانه همراه با دستکاری اطلاعات بینایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  آذر نجف پور   مهیار صلواتی

چکیده هدف: هدف این مطالعه بررسی تکرارپذیری شاخص های سیستم تعادلی بایودکس در ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی و سالم را در شرایط اعمال تکلیف منفرد و دوگانه همراه با دستکاری اطلاعات بینایی بود. روش بررسی: در این مطالعه شاهدی- موردی 14 ورزشکار مبتلا به بی ثباتی عملکردی و 14 ورزشکار سالم به روش جور کردن با گروه سالم بر اساس سن جنس و شاخص توده بدنی و بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و با استفاده از سیستم تعادلی بایودکس مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور اندازه گیری شاخص ها ،آزمون شونده ها یکبار در سطح ثباتی 5 و یکبار در سطح ثباتی 7 ،همراه با آزمون شناختی استروپ و بدون آزمون استروپ مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی تکرارپذیری در طی دو جلسه و با فاصله زمانی 5-3 روز انجام شد.جهت تحلیل داده ها از آزمون تکرارپذیری، آزمون آنالیز واریانس چندطرفه استفاده گردید. یافته ها: تکرارپذیری درون جلسه ای و بین جلسه ای در گروه سالم از 32/0 تا 90/0 و 24/0 تا 90/0 بود و در گروه مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا 30/0 تا 90/0 و 18/0 تا 93/0 بود. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دادند که تکرارپذیری شاخص های سیستم تعادلی بایودکس در افراد مبتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی از جمله بی ثباتی عملکردی از سطح قابل قبولی برخوردار است.

بررسی مقایسه ای نیازهای توجهی کنترل الگوی تنفس در افراد با و بدون کمردرد غیر اختصاصی مزمن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  مجید روان بخش   بهنام اخباری

هدف: الگوی تنفس طبیعی برای تنظیم متابولیسم طبیعی بدن ضروری بوده و تحت تاثیر بار شناختی است. از آنجائی که شواهدی دال بر وجود اختلال الگوی تنفسی در بیماران مبتلا به کمردرد وجود دارد، هدف از این تحقیق مقایسه نیازهای توجهی کنترل الگوی تنفس در افراد با و بدون کمردرد غیر اختصاصی مزمن بود. روش بررسی: در این تحقیق دو عاملی مختلط 24 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (14 مرد و 10 زن) و 24 فرد سالم که از لحاظ سن، جنس، قد، وزن، شاخص توده بدنی و سطح تحرک و سختی شغلی با هم جور شده بودند، به روش نمونه گیری غیر احتمالی ساده انتخاب گردیدند. داده های اسپیرومتری شامل زمانهای دم، بازدم وزمان کل یک چرخه تنفسی ، حجم دم و حجم دقیقه ای، تعداد تنفس در دقیقه و نسبت زمان دم به زمان کل چرخه تنفس و داده های کپنوگرافی شامل میزان فشار دی اکسید کربن هوای بازدمی در سطح دهانی در دو وضعیت با و بدون تکلیف آزمون زمان واکنش دیداری به طور همزمان از کلیه آزمودنی ها اخذ گردید. همچنین در گروه بیماران مبتلا به کمردرد نمره دو پرسشنامه odi و rdq محاسبه شد. یافته ها: تأثیر متقابل سطح سلامتی (گروه) و بار شناختی بر متغیرهای وابسته تحقیق و نیز اثر اصلی سطح سلامتی بر پارامترهای اسپیرومتری و کپنومتری معنی دار نبود. با اینحال اثر اصلی بار شناختی بر پارامترهای یاد شده معنی دار بود. همچنین همبستگی متوسط معنی داری بین پارامترهای اسپیرومتری با کپنومتری مشاهده شد، در حالیکه بین پارامترهای اسپیرومتری و کپنومتری با نمرات پرسشنامه های odi و rdq همبستگی آماری معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: بار شناختی تأثیر بسزایی در تغییر الگو و بیوشیمی تنفس بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی و افراد سالم داشته و این تاثیر بین بیماران کمردردی و افراد سالم هیچ گونه تفاوتی نداشت. همچنین الگو و پیامد های متابولیکی تنفس هم در افراد سالم و هم در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی با هم ارتباط داشتند. کلید واژه ها: ، ،

بررسی مقایسه ای نیازهای توجهی کنترل پاسچر پویا در افراد سالم و متعاقب جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  شهرزاد محمدی راد   بهنام اخباری

اهداف: کاهش منابع توجهی در مبتلایان به کاهش یا اختلال اطلاعات حسی دیده شده است. هدف از این مطالعه مقایسه نیازهای توجهی کنترل پاسچرال در افرادی که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند و افراد سالم در شرایط اعمال تکلیف منفرد و دوگانه همراه با دستکاری اطلاعات بینایی بود.همچنین ارتباط سطح ناتوانی و تعادل در افرادی که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند و افراد سالم در شرایط آزمون مورد بررسی قرار گرفت. روش ها: 16 نفر که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند و 16 همتای سالم با نمونه گیری ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. مرحله اصلی این مطالعه از نوع سه عاملی مختلط و با الگوی تکلیف دو گانه بوده و از سیستم تعادلی بایودکس استفاده شد. شاخص های ثبات کلی، ثبات قدامی-خلفی و ثبات داخلی-خارجی در حالیکه داوطلبین 2 دشواری از تکلیف پاسچرال (شامل سطح ثباتی 6 و 8 از سیستم تعادلی بایودکس) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (با و بدون آزمون استروپ شنیداری ) را تجربه می کردند، اندازه گیری شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط 2*2*2 (2 گروه *2دشواری تکلیف پاسچرال *2 دشواری تکلیف شناختی )اثر متقابل سطح سلامتی، دشواری تکلیف پاسچرال و دشواری تکلیف شناختی را بر شاخصهای ثباتی کلی و قدامی-خلفی معنی دار نشان داد (05/0p<) .آزمونهای تعقیبی تحلیل واریانس مختلط 2*2 (2 گروه *2 دشواری تکلیف شناختی ) و آزمون t زوجی نشان داد که اثر متقابل سطح سلامتی با دشواری تکلیف شناختی تنها در سطح دشواری تکلیف پاسچرال چشم باز- سطح ثباتی 6 برای شاخص ثباتی کلی معنی دار شده بود (02/0= p) در مقایسه دو وضعیت با و بدون اجرای تکلیف شناختی، شاخص ثباتی کلی تنها در گروه بیمار و سطح دشواری تکلیف پاسچرال چشم باز- سطح ثباتی 6 معنی دار شده است (01/0= p). در نهایت با استفاده از آزمون آماری تحلیل همبستگی، به بررسی میزان ارتباط بین شاخصهای ثباتی کلی، قدامی- خلفی و طرفی (در شرایط مختلف دشواری تکلیف شناختی در دو وضعیت با و بدون انجام تکلیف شناختی) با نمرات خرده مقیاسهای پرسشنامه koos در افراد پس از جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو پرداخته شد. همچنین همبستگی متوسط معکوس معنی داری بین شاخص های ثبات کلی و قدامی-خلفی با نمره برخی خرده مقیاسهای پرسشنامه koos در افراد پس از جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو بدنبال انجام تکلیف شناختی تنها در دشوارترین سطح تکلیف پاسچرال (چشم بسته – سطح 6)وجود داشت. بحث: به نظر می رسد که جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو با افزایش نیازهای توجهی کنترل نیمه پویای پاسچرال همراه است. بنابراین تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی موثر در برنامه ورزشی افرادی که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند منظور گردد.

بررسی مقایسه نیازهای توجهی کنترل پاسچر پویا در افراد با و بدون کمردرد غیر اختصاصی مزمن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  شیوا شرافت   مهیار صلواتی

چکیده زمینه و هدف: شواهد متعددی تغییر در کنترل پاسچر بیماران مبتلا به کمردرد را نشان می دهند. با توجه به نقش عوامل شناختی در کنترل پاسچر هدف این مطالعه مقایسه اثر نیاز های توجهی در کنترل پاسچر پویا در افراد با و بدون کمردرد غیر اختصاصی مزمن بود. روشها و مواد: در این مطالعه سه عاملی مختلط، 15 بیمار مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن (13زن و 2 مرد) و 15 فرد سالم که از لحاظ سن، جنس، قد و وزن با هم جور شده بودند، به روش نمونه گیری غیر احتمالی ساده انتخاب گردیدند. آزمون های تعادلی پویا بر روی 3 سطح دشواری پاسچرال مختلف (سطح 5 ثباتی چشم باز، سطح 5 ثباتی چشم بسته و سطح 3 ثباتی چشم بسته) با استفاده از سیستم تعادلی بایودکس در دو حالت با و بدون تکلیف شناختی استروپ شنیداری از کلیه آزمودنی ها اجرا گردید. همچنین در گروه بیماران مبتلا به کمردرد نمره دو پرسشنامه odi و rdq محاسبه شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس سه طرفه مختلط و آزمون همبستگی استفاده شد. یافته ها: اثر متقابل سطح سلامتی و دشواری تکلیف شناختی در سطح 5 چشم بسته برای هر سه شاخص ثباتی قدامی خلفی، طرفی و کلی معنی دار بوده یعنی در بیماران با انجام تکلیف شناختی افزایش معنی داری در شاخص های ثباتی قدامی خلفی، طرفی و کلی دیده شد. در حالیکه چنین افزایشی در گروه سالم رخ نداد. و در سایر سطوح دشواری تکلیف پاسچرال غیر معنی دار شد. همچنین بین بعضی از شاخص های ثباتی با نمرات پرسشنامه های odi و rdq همبستگی مثبت متوسطی مشاهده شد. نتیجه گیری: اختلالات کنترل پاسچر در بیماران مبتلا به کمردرد غیر اختصاصی مزمن به شرایط مختلفی از جمله دشواری تکلیف پاسچرال و دشواری تکلیف شناختی بستگی دارد. بعلاوه توانایی کنترل پاسچر در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن می تواند عاملی در تعیین سطح ناتوانی بیمار باشد. کلید واژه: کمردرد، تکلیف دوگانه، پاسچر، آزمون استروپ شنیداری

بررسی واکنشهای تعادلی در مقابل اغتشاشات بیرونی پاسچرال در شرایط اعمال تکلیف دوگانه در ورزشکاران سالم با و متعاقب جراحی بازسازی لیگامان متقاطع قدامی زانو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1391
  فروغ فردوسی   بهنام اخباری

هدف: بازیابی تعادل متعاقب اغتشاشات خارجی نیازمند یکپارچگی حسی- حرکتی است. هدف از این مطالعه بررسی واکنشهای تعادلی در مقابل اغتشاشات بیرونی پاسچرال در شرایط اعمال تکلیف دوگانه در ورزشکاران متعاقب جراحی بازسازی لیگامان متقاطع قدامی زانو و سالم بود. همچنین ارتباط سطح ناتوانی و تعادل در افرادی که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند و افراد سالم در شرایط آزمون مورد بررسی قرار گرفت. روش: 25 نفر که تحت جراحی بازسازی رباط متقاطع قدامی زانو قرار گرفته اند و 21 همتای سالم با نمونه گیری ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. مرحله اصلی این مطالعه از نوع سه عاملی مختلط و با الگوی تکلیف دوگانه بوده و از سیستم تعادلی equitest استفاده شد. زمان عکس العمل، زمان واکنش و دامنه جابه جایی مرکز فشار، در حالیکه داوطلبین 2 شدت اغتشاش (متوسط و شدید) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (با و بدون آزمون استروپ شنیداری) را تجربه می کردند، اندازه گیری شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط 2*2*2 (2 گروه * 2 شدت اغتشاش * 2 دشواری تکلیف شناختی) اثر متقابل سطح سلامتی، شدت اغتشاش و دشواری تکلیف شناختی را بر زمان واکنش، زمان تأخیر و دامنه جابه جایی مرکز فشار غیر معنی دار (05/0p>) نشان داد. در حالیکه اثر خالص اندازه اغتشاش بر زمان واکنش ((p=0/009، زمان تأخیر((p=0/009 و دامنه جابه جایی مرکز فشار((p=0/009 معنی دار نشان داد. اثر اصلی سطح سلامتی بر زمان تأخیر((p=0/009 نیز معنی دار شد. نتایج آزمون t زوجی، افزایش دامنه جابه جایی مرکز فشار در گروه سالم را در پاسخ به اغتشاش بزرگ و اعمال تکلیف دوگانه، نشان داد (p=0/03). نتایج نشان داد که همبستگی معنی داری بین پارامترهای واکنش های تعادلی با نمره خرده مقیاس های پرسشنامه koos وجود ندارد. بحث: افزایش پاسخ های تعادلی در پاسخ به اغتشاشات بزرگ در هر دو گروه دیده شد. زمان تأخیر در بیماران با رباط متقاطع قدامی زانو بازسازی شده در مقایسه با افراد سالم کوتاه تز بود. همچنین بین دو گروه تفاوتی به لحاظ زمان واکنش نبود. کلمات کلیدی: جراحی بازسازی زباط متقاطع قدامی زانو، واکنش های تعادلی، توجه، تکلیف دوگانه، سیستم تعادلی neurocom smart equietest.

اعتبار آزمونهای تعادل ایستا و پویا، تکلیف دوگانه و عملکردی اندام تحتانی براساس سطح ناتوانی افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  مژده خرمی   مهیار صلواتی

چکیده زمینه: پیچ خوردگی خارجی مچ پا یک ضایعه ی بسیار شایع ورزشی است. برخی از ورزشکاران مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا دچار بی ثباتی عملکردی مچ پا می شوند. با وجود فراوانی مطالعات انجام شده بر روی افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا، هنوز یک آزمون مشخص در سطح فعالیتها و مشارکت برای تعیین سطح ناتوانی این ورزشکاران معرفی نشده است. هدف: اعتبار آزمونهای تعادل ایستا و پویا، تکلیف دوگانه و عملکردی اندام تحتانی براساس سطح ناتوانی افراد مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا. روش کار: از افراد انتخاب شده برای شرکت در این مطالعه، اطلاعات زمینه ای (سن، قد، وزن، سمت غالب، سمت مبتلا و نوع ورزش)، پرسشنامه faam و faos و آزمون های پرش تک، شش متر، سه تایی و متقاطع، آزمون تکلیف کنترل پاسچر بر روی یک پا ( بدون واسطه و با واسطه فوم و در دو حالت با و بدون تکلیف شناختی)، آزمون stroop (در حالت نشسته و ایستادن روی هر یک از دو پا) و آزمون فرود پس از توضیح، نمایش وانجام تمرینی آن توسط فرد، به صورت تصادفی گرفته شد. نتایج: با توجه به همبستگی بالا بین داده های این پژوهش، پیش از انجام آزمون رگرسیون چند گانه، ابتدا با آزمون تحلیل عاملی به دسته بندی داده ها پرداختیم. آزمون تحلیل عاملی 5 عامل از متغیر های مستقل این پژوهش استخراج نمود: متغیرهای تعادل ایستا، متغیرهای تعادل ایستا همراه با تکلیف دوگانه، متغیرهای آزمون فرود، متغیرهای آزمون های پرش و متغیرهای اجرای تکلیف شناختی. سپس این عوامل وارد آزمون رگرسیون چند گانه شدند. ارتباط معکوس معنی دار بین متغیرهای تعادل ایستا و تکلیف شناختی با خرده مقیاسهای پرسشنامه faam و خرده مقیاسهای فعالیت و کارهای روزانه، ورزش و تفریح و کیفیت زندگی پرسشنامه faos، ارتباط مستقیم معنی دار بین متغیرهای آزمون های پرش و فرود با خرده مقیاسهای با خرده مقیاسهای پرسشنامه faam و خرده مقیاسهای فعالیت و کارهای روزانه، ورزش و تفریح و کیفیت زندگی پرسشنامه faos وجود داشت. متغیرهای متغیرهای تعادل ایستا و اجرای تکلیف شناختی با هیچ یک از خرده مقیاسهای دو پرسشنامه ارتباط معنی دار نداشت. نتیجه گیری: آزمونهای عملکردی پویا می توانند به تعیین سطح توانایی ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا کمک کنند. واژگان کلیدی: تعادل، بی ثباتی عملکردی مچ پا، ناتوانی، آزمون عملکردی.

مقایسه اندازه عضلات ثباتی کمر و گردن در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی با و بدون گردن درد از نگاه اولتراسونوگرافی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  سوده زندی   مهیار صلواتی

چکیده فارسی مقدمه و هدف: شواهد اخیر نشان می دهند که کمردرد و گردن درد با اندازه عضلانی ارتباط دارند. همچنین برخی مطالعات و شواهد بالینی نشان داده اند که در بسیاری از موارد، کمردرد به همراه گردن درد دیده شده است. از طرفی تحلیل عضلانی و اختلال در فعالیت آن می تواند منجر به بی ثباتی و درد و اختلال عملکرد شود. بنابراین مطالعه حاضر با اهداف مقایسه اندازه عضلات گردن و کمر در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی با و بدون گردن درد و نیز بررسی ارتباط اندازه عضلات با پیامد های عملکردی نظیر ناتوانی و ترس از حرکت طراحی گردید. مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهدی، 15 فرد مبتلا به کمردرد همراه با گردن درد مزمن غیر اختصاصی و 15 فرد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی در محدوده سنی 20-57 سال شرکت داشتند. با استفاده از دستگاه اولتراسونوگرافی اندازه عضلات مولتی فیدوس گردنی و کمری، سمی اسپاینالیس کپیتیس، لونگوس کولی، عرضی شکمی، مایل داخلی و خارجی اندازه گیری گردید و با استفاده از نرم افزار مناسب آماری، اندازه عضلات مذکور بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: بین اندازه عضلات کمر و گردن در دو گروه کمردرد همراه با گردن درد و کمردرد تفاوت معناداری ملاحظه نشد (05/0p?) و مشخص شد که اندازه عضلات گردن در گروه کمردردی که از گردن درد هیچ شکایتی نداشتند مشابه اندازه این عضلات در گروه کمردرد همراه با گردن درد بود. همچنین همبستگی اندازه عضلات ناحیه کمر وگردن معنی دار نبود (05/0p?). در برخی موارد ارتباط متوسط معنی داری بین اندازه عضلات مورد مطالعه با شدت درد و نمره پرسشنامه های ناتوانی و ترس از حرکت دیده شد. بحث و نتیجه گیری: افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی نیز می توانند در معرض ابتلا به گردن درد باشند اما نه به همان نسبت افراد مبتلا به کمردرد همراه با گردن درد. علت این نتیجه گیری یافته های بدست آمده مبنی بر تشابه اندازه عضلات گردن در گروه کمردردی (که از گردن درد هیچ شکایتی نداشتند) با اندازه این عضلات در گروه کمردرد همراه با گردن درد بود. در مجموع این یافته ها ما را به این نتیجه گیری سوق داد که احتمالاً اندازه عضلات کمر و گردن در دو گروه به یک نسبت مشابه تغییر نداشته اند در نتیجه علی رغم عدم تفاوت معنی دار، رابطه همبستگی معنی داری هم یافت نشد. همچنین با توجه به اینکه در بررسی ارتباط اندازه عضلات با شدت درد و نمره پرسشنامه های ناتوانی و ترس از حرکت، در برخی موارد نتایج منطقی بصورت ارتباط معکوس ودر برخی موارد نیز نتایج غیرمنتظره به صورت ارتباط مستقیم یافت شد که اختصاصاً در رابطه با پرسشنامه های rm و tsk بود، مطالعه حاضر تأیید کننده این مطلب بود که علاوه بر اندازه عضلانی، عوامل بسیاری از جمله سن، جنس، محل و شدت علائم، عوامل جسمی و روحی- روانی همچون استرس، اضطراب، افسردگی و ترس و حتی عوامل اجتماعی-اقتصادی همچون شغل و سطح تحصیلات و عوامل محیطی نیز بر میزان درد، ناتوانی و ترس از حرکت تأثیرگذارند. مدل های رگرسیون چند گانه می توانند تصویر بهتری از ارتباط این عوامل در اختیار قرار دهند.

بررسی ارتباط عملکرد عصبی شناختی و توانایی عملکردی در ورزشکاران با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  نیلوفر محمدی ده رییس   مهیار صلواتی

هدف: بررسی ارتباط عملکرد عصبی شناختی و توانایی عملکردی ورزشکاران با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا روش بررسی: 20 ورزشکار با بی ثباتی عملکردی یکطرفه مچ پا و 20 ورزشکار سالم از نظر جنس، نوع و سابقه star excursion فعالیت ورزشی، سن، اندام غالب، قد و وزن جور شدند. توانایی عملکردی با آزمون های ارزیابی شد و عملکرد single hop و side hop ،square hop ،figure-of-8 hop ،balance test عصبی شناختی با آزمون عصبی شناختی کامپیوتری مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معنی داری بین عملکرد عصبی شناختی و توانایی عملکردی مشاهده شد. تفاوت معنی داری از نظر عملکرد عصبی شناختی بین دو گروه مشاهده شد. همچنین نقص عملکردی گروه مبتلا نسبت به گروه دیده شد. single hop شاهد و اندام مبتلا نسبت به اندام سالم در تمام آزمون های عملکردی به جز آزمون در گروه مبتلا نسبت به گروه سالم کمتر بود. علاوه sebt میزان فاصله لمس شده در جهات خارجی آزمون براین هنگام ایستادن روی اندام مبتلا نسبت به اندام سالم فاصله لمس شده در تمام جهات به جز جهات قدامی و خلفی داخلی کمتر بود. نتایج: عملکرد عصبی شناختی و توانایی عملکردی در میان والیبالیست ها و بسکتبالیست ها مرتبط بود. نقص عملکرد عصبی شناختی در گروه مبتلا ممکن است با اجرای ورزش های طراحی شده جهت تسریع پردازش اطلاعات بینایی اصلاح شود. آگاهی وضعیتی همزمان با اجرای الگوهای حرکتی پیچیده در ورزشکاران توضیحی بر یافته های این مطالعه است. کمی تأخیر در پردازش اطلاعات بینایی، توانایی پیش بینی نیروهای خارجی و تولید تنشن عضلانی مناسب جهت تأمین ثبات پویای مفصل را تحت تأثیر قرار می دهد.

بررسی تأثیر ارتعاش کل بدن بر قدرت عضلات فلکسور و اکستانسور زانو، آزمونهای تعادل ایستا و پویا و عملکرد اندام تحتانی در بیماران مبتلا به کندرومالاسی پاتلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  ضیاالدین صفوی فرخی   بهنام اخباری

هدف از این تحقیق بررسی تأثیر ارتعاش کل بدن بر گشتاور عضلات اکستنسور و فلکسور زانو، آزمون های تعادل ایستا وپویا، عملکرد اندام تحتانی و سطح ناتوانی افراد مبتلا به کندرومالاسی کشکک بوده است. در این مطالعه کارآزمایی بالینی،42 بیمار مبتلا به کندرومالاسی کشکک به طور تصادفی در دو گروه 1- درمان فیزیوتراپی رایج و2- درمان با ارتعاش کل بدن به همراه فیزیوتراپی رایج، تقسیم شدند. پس از چهار هفته مداخله، متغیرهای مطالعه شامل گشتاور عضلات فلکسور و اکستنسور زانو، حداکثر ارتفاع پرش عمودی، شاخص های تعادلی سیستم بایودکس، مقیاس vas و نمره پرسشنامه کوجالا قبل، بلافاصله بعد و یک ماه پس از اتمام دوره مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از افزایش معنادار در متغیرهای گشتاور عضلات اکستنسور زانو و حداکثر ارتفاع پرش عمودی بود.این در حالی است که تفاوت معنادار آماری بین دو گروه در سایر متغیرها شامل گشتاور عضلات فلکسور زانو، شاخص های تعادلی سیستم بایودکس، مقیاس vas و نمره پرسشنامه کوجالا، مشاهده نگردید. در حالی که هر دو روش درمانی مورد استفاده در این مطالعه باعث کاهش درد، کاهش سطح ناتوانی، بهبود تعادل، افزایش گشتاور عضلات فلکسور واکستنسور مفصل زانو و بهبود عملکرد اندام تحتانی می شود، افزودن روش ارتعاش کل بدن به درمان های رایج فیزیوتراپی در بیماران مبتلا به کندرومالاسی کشکک، در قدرت عضلات اکستنسور زانو وعملکرد اندام تحتانی، افزایش معناداری را نشان می دهد.

بررسی ارتباط بین یافته های تصویربرداری ام آر آی با نشانه ها و آزمون های بالینی، سطح ناتوانی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیرون زدگی دیسک کمر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1393
  کیمیا اسماعیلی   نورالدین کریمی

مقدمه: در بیماران مبتلا به دیسک کمر، علاوه بر روش های تصویر برداری ام آر آی، ابزارهای سنجش از قبیل پرسشنامه های درد، ناتوانی و نیز کیفیت زندگی برای ارزیابی پیامد مورد استفاده قرار می گیرند. اهداف: بررسی ارتباط بین یافته های تصویربرداری ام آر آی با نشانه ها و آزمون های بالینی، سطح ناتوانی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیرون زدگی دیسک کمر. بیماران و روش ها: 76 بیمار مبتلا به بیرون زدگی دیسک کمر ( سن: 45/72±9/41 ، وزن: 11/37±77/3، قد: 8/22±169/42، مدت ابتلا: 66/63±70/04) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابتدا یک مطالعه متدولوژیک برای سنجش تکرار پذیری در دفعات آزمون و نیز بین آزمونگران متغیر های مورد مطالعه انجام شد.سپس در تمامی بیماران موارد مربوط به تصاویر ام آر آی شامل میزان و سطح بیرون زدگی دیسک، درد با مقیاس دیداری آنالوگ، آزمون slr ، توانائی عملکردی با پرسشنامه های اوسوستری و کبک و نیز کیفیت زندگی با پرسشنامه sf36 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: براساس نتایج به دست آمده از آزمون kappa ، میزان توافق در دفعات آزمون و نیز بین آزمونگران به ترتیب برای متغیر سطح دیسک بیرون زده 87/0 و 80/0 ، متغیر میزان بیرون زدگی دیسک 81/0 و 76/0 ، متغیر تنگی کانال جانبی 81/0 و 75/0 ، متغیر دهیدریشن 81/0 و 72/0 ، متغیر سر خوردگی 88/0 و 81/0 ، متغیر درگیری لیگامان زرد 79/0 و 75/0 ، بود. میزان همبستگی بیرون زدگی دیسک کمر با درد(r=0/67)، آزمون slr (r=0/52) ، ناتوانی اوسوستری(r=0/75) ، ناتوانی کبک(r=0/77) و کیفیت زندگی (r=-0/87) بود. میزان همبستگی سطح بیرون زدگی دیسک کمر با درد(r=0/13)، آزمون slr (r=0/11) ، ناتوانی اوسوستری(r=-0/009) ، ناتوانی کبک(r=-0/003) و کیفیت زندگی (r=-0/05) بود. ضریب ? برای متغیر درد(? =0/21)، آزمون slr (? =0/04) ، ناتوانی اوسوستری(? =0/26) ، ناتوانی کبک(? =0/25) و کیفیت زندگی (? =-0/36) بود. نتیجه گیری: میزان بیرون زدگی دیسک کمر با درد، آزمون slr ، ناتوانی و کیفیت زندگی همبستگی معنی داری دارد در حالیکه سطح بیرون زدگی همبستگی معنی داری ندارد. کیفیت زندگی بیشترین عامل مرتبط با میزان بیرون زدگی دیسک کمر می باشد.

مقایسه آثار بالینی، عملکردی و سونوگرافیک دو روش سوزن خشک نقاط ماشه ای و فاشیا در افراد دارای نقاط ماشه ای میوفاشیـال عضله تراپزیوس فوقانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1394
  کامران عزتی   بهنام اخباری

هدف: مقایسه آثار بالینی، عملکردی و سونوگرافیک روش های درمانی کششی، سوزن خشک نقاط ماشه ای و سوزن خشک فاشیا در افراد مبتلا به سندروم درد میوفاشیال عضله تراپزیوس فوقانی.. بیماران و روش ها: 60 فرد مبتلا به سندروم درد میوفاشیال عضله تراپزیوس فوقانی( سن: 25/90±4/47 سال، وزن: 63/53±7/76 کیلوگرم، قد:166/55±5/65 سانتی متر، مدت ابتلا: 9/75±6/04 ماه) به صورت تصادفی در سه گروه درمانی قرار گرفتند؛گروه اول: تمرینات کششی، گروه دوم: سوزن خشک نقاط ماشه ای+ تمرینات کششی و گروه سوم: سوزن خشک فاشیا+ تمرینات کششی. بعد از انجام مطالعه متدولوژیک، درد با مقیاس دیداری آنالوگ، دامنه حرکتی با گونیومتری، ناتوانی با شاخض ناتوانی گردن، آستانه تحمل فشار با الگومتر فشاری، حداکثر ضخامت عضله و فاشیا با سونوگرافی و نسبت کرنش با سونوالاستوگرافی قبل و بعد از درمان و نیز دوره پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: براساس نتایج به دست آمده ، تکرارپذیری در دفعات آزمون و نیز بین آزمونگران متغیرهای کمی مورد مطالعه بالا تا خیلی بالا (70/0 تا 96/0) بود. تمامی متغیر های کیفی و کمی مورد بررسی قبل از درمان بین سه گروه، تفاوت آماری معنی داری نشان ندادند(p>0/05). بر اساس نتایج آزمون آنالیز واریانس، اثر متقابل گروه و زمان روی تغییرات متغیر های درد(p<0/001)، دامنه حرکتی خم شدن(p<0/001)، صاف شدن(p=0/004)، چرخش به سمت درگیر(p<0/001) و غیر درگیر(p<0/001)،خم شدن جانبی به سمت درگیر(p<0/001) و غیر درگیر گردن (p=0/02)، ناتوانی عملکردی (p<0/001)، آستانه تحمل فشار (p<0/001)، ضخامت فاشیا (p<0/001) و نسبت کرنش (p<0/001)معنی دار بود. اثر اصلی زمان، روی حداکثر ضخامت عضله افراد مبتلا به سندروم درد میوفاشیال معنی دار بود(= 0/01 p). میزان همبستگی متغیر های درد، دامنه حرکتی، ناتوانی و آستانه تحمل فشار با حداکثر ضخامت عضله متوسط(r= 0/11-0/32)، حداکثر ضخامت فاشیا ضعیف (r= 0/13-0/23) و با نسبت کرنش بالا (r= -0/23--0/71) بود. نتیجه گیری: هم سوزن خشک نقاط ماشه ای و هم سوزن خشک فاشیا در کوتاه مدت بهبودی قابل ملاحظه ای در مورد نشانه های بالینی و همچنین یافته های سونوگرافی ایجاد می کنند. ماندگاری اثرات ایجاد شده در گروه سوزن خشک فاشیا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود. نسبت کرنش عضله تراپزیوس فوقانی با درد، ناتوانی عملکردی و آستانه تحمل فشار همبستگی معنی داری دارد.

بررسی رابطه اندازه عضلات ثباتی گردن با اندازه عضلات ثباتی کمر در افراد با و بدون گردن درد مزمن غیر اختصاصی از نگاه اولتراسونوگرافی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1393
  مریم ابوطالبی   مهیار صلواتی

گردن درد، به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به یک اختلال شایع در جهان است. با توجه به اینکه عضلات یکی از سه رکن اصلی حفظ ثبات ستون فقرات بوده و در بسیاری از تحقیقات کاهش ابعاد و قدرت عضلات ثبات دهنده ستون فقرات کمر در افراد مبتلا به کمردرد و کاهش ابعاد و قدرت عضلات ثبات دهنده ستون فقرات گردن در افراد مبتلا به گردن درد بصورت جداگانه به اثبات رسیده، می توان یکی از علل اصلی ارتباط کمردرد و گردن درد را به ارتباط همین عضلات نسبت داد. بنابراین مطالعه حاضر با اهداف بررسی رابطه اندازه عضلات ثباتی گردن با اندازه عضلات ثباتی کمر در افراد با و بدون گردن درد مزمن غیر اختصاصی و نیز بررسی رابطه سطح ناتوانی و اندازه عضلات ثبات دهنده گردن و کمر طراحی گردید

بررسی واکنشهای تعادلی در مقابل اغتشاشات بیرونی پاسچر در شرایط تکلیف دوگانه در ورزشکاران با و بدون آسیب لیگامان متقاطع قدامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  جلال احدی   بهنام اخباری

هدف: کنترل تعادل در مقابل اغتشاشات پاسچرال از جمله مهم ترین نیاز های اساسی برای انجام فعالیت های روزمره است، که حفظ آن نیازمند اختصاص منابع توجهی است. با توجه به اختلال کنترل تعادل در افراد با آسیب لیگامان متقاطع قدامی و افزایش نیاز به منابع توجهی برای حفظ تعادل در آنها، هدف از این مطالعه بررسی واکنشهای تعادلی در مقابل اغتشاشات بیرونی پاسچر در شرایط تکلیف دوگانه در ورزشکاران با و بدون آسیب لیگامان متقاطع قدامی بود. روش بررسی: در این مطالع? سه عاملی مختلط اثر اصلی و متقابل سطح سلامت(گروه)، بار شناختی و شدت اغتشاش بر روی متغیرهای واکنشهای پاسچرال شامل زمان واکنش به اغتشاش، زمان تأخیر و دامن? پاسخ در 23 ورزشکار با آسیب لیگامان متقاطع قدامی و 19 ورزشکار سالم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: اثر متقابل شدت اغتشاش با بارشناختی و اثر اصلی گروه بر روی متغیر زمان واکنش معنی دار بود (05/0>p). اثر اصلی شدت اغتشاش بر روی هر سه متغیر واکنشهای پاسچرال معنی دار بود(05/0>p). نتبجه گیری: ورزشکاران با آسیب لیگامان متقاطع قدامی با وجود بی ثباتی در مواجهه با اغتشاشات ناگهانی پاسچرال، به کمک استراتژی های جبرانی و بسته به تطابقات بیومکانیکی می توانند تعادل خود را تقریباً مشابه افراد سالم بازیابی نمایند.

بررسی نیازهای توجهی راه رفتن در ورزشکاران با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  ارمغان محمودیان   بهنام اخباری

با توجه به میزان شیوع بالای بی ثباتی عملکردی مچ پا در میان ورزشکاران و نیاز این افراد برای انجام چند فعالیت به صورت همزمان در زمین مسابقه، هدف از این مطالعه مقایسه نیازهای توجهی کنترل راه رفتن ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و همتایان سالم می باشد. اهداف: هدف از مطالعه فوق بررسی مقایسه ای نیازهای توجهی برای کنترل راه رفتن در ورزشکاران با و بدون بی ثباتی عملکردی مچ پا است. روش بررسی: 16 ورزشکار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و 16 همتای سا لم با نمونه گیری ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. این مطالعه از نوع سه عاملی مختلط و با الگوی تکلیف دو گانه بوده و از سیستم آنالیز حرکت استفاده شد. زمان و طول گام، زمان طول و پهنای قدم زمانstance ، زمان swing و فرکانس قدم در حالیکه داوطلبین 2 دشواری از تکلیف راه رفتن (شامل راه رفتن روی دستگاه تردمیل با دو سرعت 2/1 و 3/6 کیلومتر در ساعت) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (شامل تحمیل صفر و شمارش معکوس ) را تجربه می کردند، اندازه گیری شد. نتایج: آزمون تحلیل واریانس مختلط 2*2*2 (2 گروه*2دشواری تکلیف راه رفتن*2 دشواری تکلیف شناختی) اثر متقابل گروه در وضعیت را بر طول گام معنی دار نشان داد. به نحوی که در مواجهه با تکلیف شناختی افزایش طول گام در بیماران در مقایسه با کاهش طول گام در گروه سالم دیده شد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که بی ثباتی عملکردی مچ پا با افزایش نیازهای توجهی کنترل راه رفتن همراه است. بنابراین تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی موثر در برنامه ورزشی مبتلایان به بی ثباتی عملکردی مچ پا منظور گردد.