نام پژوهشگر: کورش شیرانی

تأثیرات چاله های حرارتی و برودتی بر زمین لغزش های استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  مژگان انتظاری نجف ابادی   عبدالله سیف

زمین لغزش به تنهایی بلیه طبیعی به شمار نمی آید بلکه این پدیده ناشی ازتبعات بلایای دیگر است، لذا شناخت آن نسبت به شناخت عوامل مربوط به بلایای دیگر متفاوت است. معمولا در مطالعه زمین لغزه ها عواملی مانند جنس اراضی، ریزش های جوی، تغییر شیب، زمین لرزه، فوران آتشفشان ها، نوسانات آب های زیرزمینی و علل انسانی در قالب مدل های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. اگر چه عوامل فوق می توانند سهم عمده ای در بروز این پدیده داشته باشند ولی شرط لازم وکافی برای تکوین چنین پدیده هایی زمینه تاریخی بستر اراضی است که فرایندهای شکل زای خاصی را تجربه کرده اند. درمورد توزیع و پراکندگی لغزش ها و علل وقوع آنها در استان اصفهان مطالعات جامعی انجام گرفته است. ولی در این پژوهش وقوع این پدیده از جنبه دیگری مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است رابطه اقلیم اختری و تأثیری که این پدیده در تحریک ناپایداری ها داشته است بر ملا شود به طوری که می توان نتیجه گرفت که توزیع این پدیده معطوف به رخدادهای اقلیمی از یک سو و فرایندهای شکل زای تاریخی از سوی دیگر است. بر اساس یکی از روش های پهنه بندی زمین ریختی- اقلیمی استان اصفهان را می توان، به دو ناحیه متفاوت برودتی و حرارتی طبقه بندی نمودکه هر یک از این نواحی دارای ویژگی های ژئومرفیک خاصی است وتاثیرات مستقیم وغیر مستقیم بر وقوع زمین لغزش ها دارند. به منظور بررسی این تاثیرات با استفاده از نرم افزار9.3 arc gis نقشه پراکندگی زمین لغزش های اصلی استان از یک سو و سیستم های شکل زا از سوی دیگر تهیه، و با تحلیل مکانی این دو مجموعه رابطه مجاورتی آنها با استفاده از روش های آماری – مکانی، ارزیابی شده است. نتایج این تحقیقات نشان داد که قسمت اصلی زمین لغزش های استان اصفهان درمرز ترمودینامیکی چاله های حرارتی و برودتی به وقوع پیوسته اند و تأثیر اقلیم اختری در وقوع این پدیده بیشتر از عوامل زمینی می باشد.

کاربرد gis در ارزیابی ژئوتکنیکی سدهای زیرزمینی و مکان یابی ( مطالعه موردی منطقه ماست بندی واقع در شمال شرق اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  عزت صفاری   رسول اجل لوییان

سدهای زیرزمینی سازه هایی هستند که جریان طبیعی آب های زیرزمینی را مسدود نموده و سبب ایجاد ذخایر آبی در زیر زمین می گردند. این سدها از فن آوری های سازگار با طبیعت بوده که در مدیریت منابع آب، بویژه جلوگیری از خروج بدون استفاده ی آبهای زیرزمینی قابل مصرف بسیار کار آمد می باشند. از مسائل مهم و قابل بررسی در مورد این سدها تعیین مناطق مستعد جهت احداث می باشد و عدم وجود مطالعات دقیق برای انتخاب محل احداث منجر به عدم کارایی بهینه سد زیرزمینی می گردد. در این تحقیق منطقه خشک و نیمه خشک اردستان واقع در شمال شرق اصفهان جهت تعیین مکان-های مناسب برای احداث سدهای زیرزمینی با توجه به بررسی معیارهای زمین شناسی مهندسی مطالعه گردیده است. بدین منظور ویژگی های زمین شناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی و هیدروژئولوژی منطقه مورد بررسی قرار گرفته و لایه های اطلاعاتی شامل شیب، سطح آب زیرزمینی، ضخامت آبرفت، نفوذپذیری پی سنگ و فاصله از گسل ها و آبراهه ها تهیه شده است. در نهایت با تلفیق این لایه های اطلاعاتی در محیط gis نقشه نهایی مکان های مناسب جهت احداث سد زیرزمینی در محدوده مورد مطالعه ارائه گردیده است. نتایج حاصله گزینه های مناسبی را در دامنه ها و مخروط افکنه های مجاور ارتفاعات واقع در قسمت های غربی و شمال شرقی برگه 100000/1 اردستان جهت احداث سد زیرزمینی معرفی می نماید. انجام بازدیدهای میدانی و در نظر گرفتن عوامل دیگری نظیر نیاز آبی منطقه، تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی در تصمیم گیری نهایی اهمیت زیادی دارد. گزینه ماست بندی واقع در 15 کیلومتری جنوب غرب اردستان یکی از مناطق پیشنهادی در نقشه نهایی می باشد که مطالعات فاز تکمیلی آن توسط مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی در حال انجام می باشد. لذا خصوصیات زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیکی آبرفت های مخزن این سد زیرزمینی با استفاده از نتایج حاصل از گمانه های اکتشافی، مشاهدات صحرایی، آزمون های برجا و مطالعات آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از آزمایشات نشان می دهد این آبرفت ها از نوع خاک دانه ای متراکم و غیر یکنواخت با خاصیت غیر خمیری می باشد. وضعیت ساختاری و بافت ذرات خاک نسبت به همدیگر و عدم وجود ریزدانه رس باعث افزایش تخلخل موثر در نهشته های موجود شده است. نتایج آزمون لوفران تاییدی بر این مطلب بوده و این رسوبات از نظر نفوذپذیری در رده ی خاک های با نفوذپذیری متوسط تا زیاد قرار می گیرند. بررسی پارامترهای مکانیکی نشان می دهد این رسوبات در رده متراکم تا بسیار متراکم با دانسیته نسبی بالا قرار می گیرند همچنین این خاک تقریبا فاقد چسبندگی بوده و اصطکاک بین دانه های خاک تنها پارامتر مقاومتی می باشد.

بررسی و انتخاب جایگاه مناسب جهت دفن مواد زائد جامد شهری در اطراف شهر هرات (افغانستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1390
  محمدآقا حسینی   همایون صفایی

توجه به محیط زیست و از آن جمله مواد زائد جامد مساله ای است که در سالهای اخیر مورد توجه خاص جهانیان قرار گرفته است. شهر هرات مرکز استان هرات بوده و دومین استان بزرگ افغانستان می باشد. این شهر در فاصله 116 کیلومتری مرز کشور ایران واقع شده است. جمعیت شهر هرات در حال حاضر حدود چهارصد هزار نفر می باشد که روزانه 350 تن زباله تولید می کنند. اغلب موارد، زباله های تولید شده در نزدیک شهر به صورت غیر اصولی پخش یا تلنبار و سوزانده می شود که چنین فرآیندی می تواند باعث ایجاد آلودگی های محیطی و بنابراین انتشار امراض مسری گردد. در این مطالعه با بهره گیری از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور مکان یابی محدوده های بهینه با حداقل اثرات سوء زیست محیطی برای دفن زباله های شهر هرات انجام شده است. به همین منظور، در مرحله اول، کلیه مشاهدات محیطی (اکولوژیکی و اقتصادی - اجتماعی) مربوط به محدوده شهر هرات به محیط های نرم افزاری وارد شده و پایگاه های اطلاعاتی ویژه دفن زباله های شهری (نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، ارتفاع، آبراهه، شیب، گسل ها، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی، قابلیت حفاری، نفوذپذیری، راه ها و مناطق مسکونی)تشکیل گردید. در مرحله دوم لایه های رقومی بر اساس استانداردهای موجود وزن دهی و طبقه بندی گردید. در مرحله سوم با هدف یافتن مکان های مناسب محل دفن، الگوریتم های مختلف تصمیم گیری چند معیاره مکانی نظیر تحلیل سلسله مراتبی ، ترکیب خطی وزن دار به ترتیب بر لایه های موجود اعمال شد. بررسی نتایج اولیه مبین این واقعیت است که مدل طراحی شده با روشahp ضمن انتخاب مکان دفن زباله ها در منطقه قابل قبول، سایر مناطق دیگری را نیز پیشنهاد می کند. محدوده نهایی دفن مواد زائد جامد توسط روش ahp در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مکان یابی شد. سایت انتخاب شده در شمال شرق شهر هرات در حاشیه جاده به سمت استان بادغیس واقع شده است. که 6000 هکتار مساحت داشته و توان پذیرش زباله به وزن سیصد و پنجاه تن در هر روز به مدت بیشتر از 20 سال را دارا می باشد.

بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی آبرفت های شهر کابل (افغانستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  محمدسالم حسینی   اکبر قاضی فرد

این پژوهش، خصوصیات زمین شناسی مهندسی آبرفت های شهر کابل را بررسی می نماید. شهر کابل به عنوان پایتخت و پر جمعیـت ترین شهر کشور افغانستان در بخش شرقی آن واقع شده است. به منظور بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیکی منطقه، تهیه نقشه های پهنه بندی امری ضروری محسوب می گردد. در ابتدای این پژوهش، تعداد 43 گزارش ژئوتکنیکی از شرکت های مختلف جمع آوری گردید و سپس با وارد نمودن داده های ژئوتکنیکی در نرم افزارmicrosoft access ، اولین بانک اطلاعات ژئوتکنیکی برای شهر کابل تولید شد. در مرحله بعدی، داده های مربوط به 43 گمانه از بانک اطلاعاتی استخراج شد و جهت تهیه نقشه های پهنه بندی به سیستم اطلاعات جغرافیایی (نرم افزار arcgis) وارد گردید. عمق گمانه های انتخاب شده از 3 تا 32 متر می باشند که اکثر این گمانه ها در نهشته های آبرفتی، از سال 2007 تا اوایل 2012 میلادی حفاری شده اند. به دلیل پراکندگی نامناسب گمانه ها در منطقه مورد مطالعه، روش میان یابی عکس فاصله با مرتبه چهارم جهت تولید نقشه های پهنه بندی استفاده گردید. این نقشه ها براساس خصوصیات مختلف ژئوتکنیکی از قبیل، نوع خاک، گسترش خاکهای چسبنده و غیرچسبنده، رطوبت نسبی، دانسیته خشک خاک، وزن مخصوص، شاخص خمیری، پارامترهای مقاومت برشی، عدد نفوذ استاندارد، قابلیت روانگرایی خاک و ظرفیت باربری مجاز خاک، برای اعماق 5/0 تا 2 متر، 2 تا 5 متر و 5 تا 9 متر ترسیم شده اند. نقشه های پهنه بندی براساس قابلیت روانگرایی و ظرفیت باربری برای اعماق 5/1 متری و 3 متری تولید گردیدند. مدل سه بعدی و مقاطع چینه شناسی منطقه کابل در محیط نرم افزار rockwork 15 ترسیم شدند. این مقاطع نمای کلی از وضعیت گسترش خاکهای درشت دانه و ریزدانه در منطقه را نمایش می دهند. خاکهای ریزدانه در اعماق سطحی توسعه پیدا نموده اند ولی خاکهای درشت دانه در عمق بیشتر از 6 متر و اکثرا در نواحی غربی و جنوبی منطقه مشاهده می شوند. از نظر میزان فعالیت، خاکهای ریزدانه منطقه مورد مطالعه غیر فعال محسوب می شوند. همچنین خاکهای ارگانیکی و خاکهایی با خواص خمیری بالا در این منطقه کمیاب می باشند. میزان مقاومت برشی خاکها در بخش غربی کابل بالاتر از مقاومت برشی خاکها در بخش شرقی می باشد. اعداد نفوذ استاندارد، دامنه متغیری از عدد 3 تا بیشتر از عدد 50 دارند. نقشه های پهنه بندی براساس عدد نفوذ استاندارد نشان می دهند که خاکهای قسمت غربی کابل خواص مقاومتی و تراکمی بالاتری نسبت به قسمت های شرقی دارند. قابلیت روانگرایی نهشته های کابل در رده های متوسط تا غیر روانگرا قرار می گیرد. براساس نقشه های ظرفیت باربری، قسمت غربی و جنوبی شهر کابل در مقایسه با قسمت های دیگر، دارای ظرفیت باربری مجاز بالاتری هستند. نقشه های پهنه بندی براساس قابلیت روانگرایی، نوع خاک، مقاومت برشی، عدد نفوذ استاندارد و ظرفیت باربری مجاز خاک، نشان می دهند که وضعیت ژئوتکنیکی قسمت غربی شهر کابل بهتر از دیگر بخش های شهر می باشد.

شناسایی, پایش و سنجش خطرپذیری زمین لغزش مبتنی بر تکنیک تصاویر ماهواره ای رادار (مطالعه موردی: ارتفاعات دنای زاگرس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  کورش شیرانی   عبداله سیف

رانش زمین نقش مهمی در تکامل لندفرم ها داشته و نشان دهنده یک خطر جدی در بسیاری از مناطق کوهستانی ایران است. فن آوری های سنجش از دور ابزاری ارزشمند برای شناسایی، پایش و تهیه نقشه ثبت زمین لغزش ها و متعاقباً شالوده اساسی برای ارزیابی خطر و ریسک زمین لغزش می باشند. دید همه جانبه تصاویر سنجش از دوری رادار آن را به ابزاری قدرتمند برای تهیه نقشه های پراکنش و ارزیابی خطر و ریسک زمین لغزش ها در فواصل زمانی مختلف تکرار-شونده تبدیل نموده است. سنجنده های با گشودگی ترکیبی (sar)، به منظور کاربردهای تداخل سنجی تفاضلی، فرصت جدیدی برای تهیه نقشه و پایش تغییر شکل های بطئی و کند و حتی سریع زمین نظیر زمین لغزش، بهنگام سازی نقشه-های ثبت یا پراکنش زمین لغزش, بازیابی سری های زمانی حرکات زمین لغزش و متعاقباً تهیه نقشه های خطر و ریسک فراهم آورده است. این پژوهش با هدف شناسایی, پایش و سنجش خطرپذیری لغزش در منطقه ارتفاعات دنای زاگرس به مختصات جغرافیایی ´12 °51 تا ´54 °51 شرقی و ´38 °30 تا ´12 °31 شمالی و وسعت 97/1700 کیلومتر مربع با استفاده از تکنیک سنجش از دوری تصاویر ماهواره ای راداری به اجراء در آمد. نقشه های پراکنش زمین لغزش در تمامی مطالعات مربوط به زمین لغزش از شناسایی، پایش، پهنه بندی حساسیت (susceptibility)، خطر (hazard)، ریسک(risk) و خصوصاً ارزیابی و تحلیل خطر و ریسک زمین لغزش، جزء لاینفک و بعنوان لایه مبنایی و مهم می-باشند. بدین منظور ابتدا با تکنیک های سنجش از دوری شامل عکس های هوایی, تصاویر ماهواره ای اپتیک (aster2001, etm+2002) و نهایتاً با تاکید بر روش تداخل سنجی تفاضلی رادار (dinsar) (asar, palsar و (ers بین سال های 1996 و 2003 تا 2011 نسبت به تهیه نقشه ثبت زمین لغزش ها (landslide inventory map),مدل رقومی ارتفاعی (dem) دقیق و عوامل موثر (conditioning factors) بر آن مشتمل بر 15 عامل در قالب 87 زیر رده پرداخته شد. بدین ترتیب بر اساس دو رویکرد بازدید زمینی و تداخل سنجی رادار, دو نقشه پراکنش یا ثبت زمین لغزش به ترتیب با مساحت های 78/135 و 60/141 کیلومتر مربع تهیه شد. به کمک این دو رویکرد و روش آماری دومتغیره وزن واقعه (weight of evidence) ابتدا نقشه حساسیت مطلوب تر در قالب مدل مشاهده ای و پیش بینی و سپس نقشه خطر و در نهایت خطرپذیری (ریسک) زمین لغزش تهیه گردید. نقشه های پهنه-بندی حساسیت زمین لغزش (landslide suscptibility zonation) حاصل از دو رویکرد تداخل سنجی و بازدید زمینی بر اساس شکستگی های طبیعی (natural breaks) منحنی فراوانی پیکسل ها به چهار کلاس خطر کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم بندی گردیدند. نتایج اعتبار سنجی نقشه حساسیت لغزش حاصل از هر دو رویکرد و داده-های آموزشی (70 درصد مناطق پراکنش لغزشی) و آزمایشی (30 درصد مناطق لغزشی) مقایسه گردیدند. سطح زیر منحنی (auc) شاخص های ویژگی عمل گر گیرنده (roc), منحنی توفیق (sr), نمودار نسبت فراوانی (fr) و شاخص سطح سلول هسته (scai) بیانگر مطلوبیت بهتر نقشه پهنه بندی حساسیت زمین لغزش حاصل از رویکرد تداخل سنجی رادار می باشند. نقشه پهنه بندی خطر لغزش (landslide hazard zonation) به کمک نقشه های دوره های زمانی پراکنش لغزش حاصل از تداخل سنجی رادار مشتمل بر احتمال وقوع (pe), زمانی (pt) و مکانی (ps) محاسبه گردید. سپس نقشه پهنه بندی آسیب پذیری (vulnerability zonation map) منطقه مورد مطالعه با توجه به اوزان نهایی و نقشه های مکانی اجزاء در معرض ریسک (elements at risk) مشتمل بر جمعیت, سازه و راه, منابع طبیعی و کشاورزی تهیه گردید. نهایتاً نقشه ریسک لغزش در منطقه مورد مطالعه بر اساس دو نقشه پهنه بندی خطر لغزش و آسیب پذیری بدست آمد. منطقه از نظر ریسک لغزش به چهار رده از ریسک بسیار بالا تا ریسک پایین تقسیم بندی گردید. در مجموع 2/0 درصد از مساحت منطقه در کلاس های ریسک بسیار بالا, 4/15 درصد در کلاس های ریسک بالا, 7/71 درصد در ریسک متوسط و6/12 درصد در کلاس پایین قرار می گیرد. از کل جمعیت 125084 نفری مناطق سکونت گاهی منطقه مورد مطالعه که بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 بدست آمده, 3/73 درصد جمعیت این منطقه در نواحی با خطر متوسط زمین لغزش, 2/26 درصد در نواحی کم خطر و تنها 5/0 درصد جمعیت سکونت گاهی در مناطق خطر زیاد و خیلی زیاد زندگی می کنند. از مطالب اشاره شده چنین می توان نتیجه گرفت که کاربرد تصاویر رادار در تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش نسبت به دیگر روش ها (بازدید زمینی در سطح گسترده, عکس های هوایی و تصاویر اپتیک) در عین دارا بودن سرعت بالا و مقرون به صرفه بودن از دقت خوبی برخوردار می باشند و همچنین می توان از آنها در ارزیابی خطر و ریسک با دقت بالا در مقیاس متوسط (منطقه ای) استفاده نمود. نهایتاً این پژوهش با ارائه زبان علمیِ مشترکِ استاندارد و مجموعه ای از تکنیک های معتبر و نو, منجر به جبران کمبود در زمینه آماده سازی و استفاده بهینه از انواع نقشه های زمین لغزش، مدل های پیش بینی خطر و ریسک زمین لغزش گردید.

مقایسه روشهای آماری و تجربی در پهنه بندی خطر زمین لغزش (مورد مطالعه: پیشکوه شهرستان فریدونشهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  زهرا خسروی اصل   عبدالله سیف

چکیده ندارد.