نام پژوهشگر: علی درویش زاده
علی درویش زاده مجید محمدی
در سالهای اخیر مبحث جداساز لرزه ای به طور خاص در طراحی لرزه ای ساختمان ها مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از این کار جداسازی سازه از زمین بجای استفاده از روشهای مرسوم مقاوم سازی می باشد. تجهیزاتی که در ایزوله کردن پایه ی ساختمان مورد استفاده قرار می گیرند دارای دو مشخصه ی مهم می باشند : - انعطاف پذیری افقی - قابلیت جذب انرژی در این تحقیق در ابتدا به معرفی انواع جداگر های لرزه ای خواهیم پرداخت و به طور خاص به بررسی پی لغزشی خالص و معادلات حاکم بر آن و همچنین تازه ترین تحقیقاتی در زمینه اثر مولفه قائم بر روی سازه دارای پی لغزشی پرداخته می شود. در انتها به کمک رابطه تازه ای که برای ضریب اصطکاک بدست امده که در آن ضریب اصطکاک تابعی از ارتعاش قائم، دامنه آن و سرعت لغزشی می باشد و با انطباق ارتعاش قائم و دامنه آن به حرکات قائم زمین به بررسی اثر ضریب اصطکاک متغیر و مولفه قائم زلزله بر روی پاسخ سازه دارای پی لغزشی خواهیم پرداخت. نتایج نشان می دهد در نظرگیری ضریب اصطکاک متغیر و همچنین اثر مولفه قائم زلزله به شدت می تواند بر روی لغزش و شتاب بلوک تأثیرگذار باشد. متغیر بودن ضریب اصطکاک در بیشتر موارد باعث افزایش لغزش می شود ولی شتاب وارد شده بر سازه را کاهش می دهد.
جواد قانعی اردکانی علی درویش زاده
توده های گرانیتوئیدی غرب یزد به سن الیگو- میوسن در بخش مرکزی کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر واقع شده است. این توده ها در سنگ های آهکی کرتاسه سازند تفت و سنگ های آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده و عموماً دارای بافت گرانولار و گاهی بافت پورفیروئیدی، گرانوفیری، گرافیکی، پرتیتی، میرمکیتی و آنتی راپاکیوی می باشند. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی توده های یزد، ترکیبی از آلکالی¬فلدسپار گرانیت تا تونالیت داشته و به نوع گرانیت های i دمای بالا (کوردیلرایی)، acg، vag، post-colg و hss تعلق دارند. نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی غنی شدگی عناصر lree،lile و تهی شدگی و آنومالی منفی عناصر hree و hsfe را نشان می دهند که شاخص ماگماهای کالکوآلکالن فرورانش در حاشیه فعال قاره ای (acm) است و ماگما از یک پوسته اقیانوسی فرورانده شده (نئوتتیس) و گوه گوشته تحول یافته روی آن منشاء گرفته و در قاعده پوسته تحت تأثیر فرآیند ذوب پوسته¬ای و متعاقب آن فرآیند تبلور تفریقی، هضم و آغشتگی (afc) حاصل شده است. طبق مطالعات میکروسکوپی و آنالیز الکترون مایکروپروب، اکثر آمفیبول¬های گرانیتوئیدهای یزد از نوع منیزیو- هورنبلند هستند که از کانی مافیک غالب در شناخت گرانیت¬های نوع i می¬باشند. بر اساس روش¬های مختلف تعیین فشار و دما مناسب برای آمفیبول¬ها، بیوتیت¬ها و فلدسپارها ، توده-های گرانیتوئیدی یزد در دمایی بین 530 تا 890 درجه سانتی¬گراد، گستره فشاری بین 5/0 تا 3/4 کیلوبار و در عمق 3 تا 40/5 کیلومتر سطح زمین تشکیل شده¬اند. و مقدار فوگاسیته اکسیژن بین 7/10- تا (bars) 13/14- محاسبه گردیده است. برای تعیین ماهیت ماگما و محیط تکتونیکی از کانی¬های بیوتیت و آمفیبول استفاده شده که با توجه به ترکیب این کانی¬ها، به¬ویژه آمفیبول، ماهیت ماگما از نوع کالک آلکالن، دارای فوگاسیته اکسیژن نسبتاً بالا در زمان تبلور و محیط تشکیل آن حاشیه قاره ای فعال می باشد. نفوذ توده¬های گرانیتوئیدهای غرب یزد در سنگ میزبان آهکی کرتاسه (سارندتفت) سبب اسکارن سازی در منطقه با مجموعه کانیایی گارنت + پیروکسن + ترمولیت- اکیتنولیت + اپیدوت + کلریت + کوارتز + کلسیت شده است. مطالعه همیافتی کانی ها نشان می دهد که همیافت گارنت-پیروکسن با بیشترین فراوانی، پایه کانیایی اسکارن را شکل داده و گارنت و پیروکسن از دیدگاه بافتی ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. مطالعه دقیق روابط پاراژنتیکی کانی¬های اسکارن به¬وضوح مراحل مختلف را در تکوین سامانه اسکارن نشان می دهد، به¬طوری که دو مرحله بنیادی در زایش کانی¬ها تشخیص داده شده است، لذا می توان اسکارن منطقه را یک اسکارن چندزایی در نظر گرفت. شیمی کانی¬ها، گارنت را متمایل به قطب گروسولار و پیروکسن را از نوع اوژیت نشان می دهد و اوج دگرگونی، شکل گیری پیروکسن در گامه پیشرونده اسکارن را باعث شده و به¬ دنبال آن تشکیل گارنت اتفاق افتاده است. وجود منطقه بندی در گارنت ها، جانشینی دوره ای al-fe+3 موجود در سیال را حین تشکیل این کانی نشان می دهد. حاکم شدن شرایط اکسیدان در طی تبلور سیال، سبب ناپایداری پیروکسن (پایین بودن فوگاسیته اکسیژن ) و رشد گارنت های آندرادیت در سامانه اسکارنی در t?550 درجه سانتی گراد شده است.
محمدحسن بازوبندی علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه این رساله مجموعه دگرگونی سلطان آباد می باشد که در حد فاصل شهرستانهای سبزوار و نیشابور ، از قلمرو استان خراسان واقع شده است . مجموعه دگرگونی مذکور در واقع دگرگونی قاعده افیولیت ملانژ سبزوار می باشد که به صورت نواری بطول تقریبی 20 کیلومتر و عرض تقریبی 3 کیلومتر در حد شمالشرق مجموعه افیولیت ملانژ سبزوار رخنمون دارد و قسمت عمده پروتولیت مجموعه دگرگونی را سنگهای بازیک و فوق بازیک تشکیل داده اند. مجموعه مورد پژوهش چند فاز دگرگونی را پشت سر گذاشته است که بترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : 1 - دگرسانی: این فرآیند در مجموعه های افیولیت ملانژ پدیده ای رایج و معمول می باشد. 2 - فاز m1 : این فاز اولین مرحله از دگرگونی ناحیه ای می باشد . با شیستوزیته و جهت یابی کانیهای: مسکوویت ، فنژیت ، کلریت ، گلوکوفان، تره مولیت ، اکتینولیت ، همراه می باشد. 3 - فاز m2 : این فاز که با اپیدوات زایی و زوئیزیت زایی شناخته می شود فاقد شیستوزیته می باشد. و کانیهای اپیدوت و زوئیزیت شیستوزیته کانیهای فاز m1 را قطع می کنند. 4 - فاز m3 : این فاز با رشد پروفیروبلاستهای آلبیت مشخص می گردد. بطوریکه پروفیروبلاستهای آلبیت ، کانیهای از قبل موجود را به صورت بافت پوئی کیلوبلاستیک در بر گرفته است . 5 - فاز m4 : این فاز که از نوع حرارتی است منحصر به اطراف توده های نفوذی می باشد . کانیهای : گارنت ، آلکالی فلدسپار، هورنبلند و کردیریت در این دگرگونی بوجود آمده اند. 6 - فاز m5 : این فاز پس از نفوذ توده ها و فاز m4 بر منطقه اعمال شده است باعث دگرگونی رگه های بازیک واقع در بین گرانیتها و همچنین خود گرانیتهای میزبان شده است . با توجه به شواهد صحرایی و میکروسکوپی ، جایگاه تکتونیکی منطقه ، در یک زون فرورانش واقع شده است و جهت فرورانش ، از جنوب غرب به سمت شمال شرق می باشد.
عبدالکریم حافظ علی درویش زاده
رخنمونهای افیولیت ها و ملانژهای افیولیتی بطور گسترده در ایران پخش شده و در طول برخی از گسلهای سراسری چون : زاگرس ،بشاگرد، درونه، نهبندان، میامی، نیریز، دهشیر- بافت بصورت زونهای کم عرض قابل مشاهده اند عمده ترین واحدهای سنگی مجموعه های مزبور بشرح زیر می باشد: الف - پریدوتیت های بافابریک تکتونیکی : این سنگها شامل مجموعه سنگهای چون ها رزبورژیت ، دونیت ورلیت لرزولیت پیروکسینیت و سرپانتیت با منشاء گوشته تهی شده اقیانوسی اند. پدیده لیناسیون ناشی از حرکات کنوکسیونی گوشته در پریدوتیت ها قابل مشاهده بوده و از نظر ژئوشیمی اکثرا" در قلمر تولئی ایتی و بعضا" در قلمر کالکوالکالن قرار می گیرند. ب - کومولاها: کانی های تشکیل دهنده این گونه سنگها از تجمع و ته نشینی در یک اطاق ماگمایی بوجود آمده و شامل سنگهایی چون پیروکسینیت و گابرو با منشاء تفریق و تبلور از مایع مذاب بازالتی که در اثر ذوب بخشی پوسته اقیانوسی پدید آمده اند، می باشد. سنگهای مزبور اکثرا" در قلمر تولئی ایتی و بعضا" در قلمر کالکوالکالن قرار می گیرند. ج - مجموعه یا بازهای صفحه ای : این سنگها در اثر تزریق بعدی ماگما در امتداد زون اکستانسیون پدید آمده و اکثرا" در قلمر کالکوالکالن قرار می گیرند. د - سنگهای لوکوکراتیک : این سنگها با ترکیب متغیر ازتونالیت تا گرانیت مشاهده شده و نظر به داشتن k کمتر از سنگهای لوکوکراتیک قاره ای دارای اختصاصات بازالت اقیانوسی اند. این سنگها با منشاء تفریق و تبلور از مایع مذاب بازالتی پوسته اقیانوسی بوده و اکثرا" در قلمر کالکوالکالن قرار می گیرند. ه - سنگهای خروجی : این مجموعه سنگها بصورت گدازه های بالشی زیر دریایی، گدازه های بازالتی با ترکیب اسپیلیتی و سنگهای پیروکلاستیک گزارش شده و عمدتا آلتراسیون نسبتا" شدیدی را متحمل کردیده اند. آنهائی که کمتر تحت تاثیر آلتراسیون قرار گرفته اند در قلمر تولئی ایت و آنهائیکه شدیدا" التره شده اند در قلمرو کالکوالکالن قرار می گیرند. و - سنگهای رسوبی : آهکهای رادیولاریتی و پلاژیک های میان لایه ای عمده ترین واحدسنگهای رسوبی افیولیت ها و ملانژهای افیلولیتی ایران را تشکیل می دهند با توجه به اینکه در ملانژهای افیولیتی، سنگهای رسوبی آبهای کم عمق و فلیش ها نیز دور از انتظار نیست . ز - سنگهای دگرگونی : این سنگها شامل : شیست آبی، شیست سبز و بعضا" آمفیبولیت ها می باشند. برطبق ارتباطات ساختمانی و تحقیقات پتروگرافی سنگهای افیولیتی و ملانژافیولیتی ایران میتوان پشته های میان اقیانوسی و هم چنین حوضه های کناری را در نظر گرفت . در اثر جایگزینی مکانیکی و تحت تاثیر حرکات تکونیکی دارای نشانه هایی از پلی متامورفیسم می باشند. زونهای افیولیتی و ملانژهای افیلولیتی ایران از نظر پتانسیل معدنی نیز در خور توجه بوده و وجود معادن کرومیت ،منزیت ، تالک ، گچ، سنگهای ساختمانی و بعضا" کانسارهای گروه پلاتین و عناصر کمیاب در خیلی از گزاشها مشاهده می گردد.
علی نعمت پور علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه در شرق و شمال شرق بروجرد واقع شده است . این منطقه بخش کوچکی از زون سنندج-سیرجان محسوب می شود و دارای مجموعه سنگ شناسی متنوعی از سنگهای گرانیتوئیدی و دایک های اسیدی و بازیک و سنگهای دگرگونی می باشد. توده های گرانیتوئیدی غالبا به صورت کشیده و طویل و به موازات شیستوزیته غالب در سنگهای دگرگونی با روند شمال غرب - جنوب شرقی دیده می شوند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها عمدتا متشکل از مونزوگرانیت ، گرانودیوریت و تونالیت است و یک فولیاسیون ناشی از جهت یافتگی کانیها در آنها دیده می شود. در منطقه سه نوع دگرگونی اتفاق افتاده است . دگرگونی ناحیه ای پهنه وسیعی از منطقه را در بر می گیرد و شامل اسلیت و فیلیت می باشد. این دگرگونی از درجه پایین رخساره شیست سبز (زون کلریت) است . با تزریق توده های عظیم گرانیتوئیدی یک دگرگونی مجاورتی حاصل شده است که تا حد رخساره پیروکسن هورنفلس پیش رفته است . به علت تراوش حجم عظیمی از سیالات مشتق از توده های نفوذی در حال سرد شدن، در مناطق با شرایط مساعد دگرگونی قهقرایی ایجاد شده است . دو سری دایک اسیدی در منطقه وجود دارد. یک سری فقط در درون سنگهای دگرگونی دیده می شوند که احتمالا از ذوب سنگهای میزبان خود به وجود آمده اند و سری دیگر فقط در سنگهای گرانیتوئیدی دیده می شوند که محصول تفریق نهایی ماگمای گرانیتوئیدی می باشند. دایک های بازویک با روندهای شمال شرق - جنوب غربی (عکس روند زاگرس) سنگهای موجود در منطقه را قطع می کنند و به نظر می رسد جوابترین فعالیت ماگمایی در منطقه باشند که در طی یک فاز ماگمایی مجزا به وجود آمده اند. حداقل سه فاز اصلی دگر شکلی منطقه را تحت تاثیر قرار داده است بطوری که سه فابریک صفحه ای s3, s2, s1 حاصل شده است . دگر شکلی دوم (d2) دگر شکلی غالب در منطقه است و شواهد صحرایی و آزمایشگاهی نشان می دهد که توده های گرانیتوئیدی همزمان با این دگرشکلی نفوذ کرده اند. با توجه به نمودارهای پتروژنتیکی، اکثر توده های نفوذی ماهیت پرآلومین دارند و در محدوده کالکوآلکالن قرار می گیرند و بیشتر ویژگیهای نوع s را نشان می دهند. از نظر جایگاه تکتونیکی، توده های گرانیتوئیدی از نوع برخوردی هستند و بیشتر آنها همزمان با برخورد تشکیل شده اند و تعداد کمی از آنها نیز به سمت محدوده پایانی کوهزایی گرایش دارند.
جواد قانعی اردکانی علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه در استان یزد در جنوبغرب شهرستان اردکان و در محدوده بین عرض های جغرافیایی 25 و 32 و 10 و 32 شمالی و طول های 55 و 53 - 40 و 53 شرقی واقع شده است . این منطقه بخشی کوچکی از زون آتشفشانی ارومیه - دختر و ایران مرکزی میباشد. از نظر زمین شناسی ساختمانی شامل دوسری گسلهای اصلی . فرعی است که گسلهای اصلی با روند شمالغرب - جنوب شرق بموازات گسل دهشیر - بافت و گسلهای فرعی عمود بر گسلهای اصلی است . در این منطقه دوسری دایکهای اسیدی و بازیک بموازات یکدیگر ذر سنگهای منطقه نفوذ کرده که این دایکها از روند گسلهای قرعی منطقه تبعیت می کنند. سنگهای دگرگونی منطقه شامل سنگهای دگرگونی ناحیه ای، مجاورتی و دینامیکی است که سنگهای دگرگونی ناحیه ای قدیمی در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده و شامل اسلیت و کوارتزاسلیت است . سنگهای دگرگونی مجاورتی شامل مرمرهای ترمولیت داروکردیریت هورنفلس شیست (شیست لکه دار) بود که دارای گسترش کم و در حد رخساره هورنبلندهورنفلس دگرگون شده اند. سنگهای دگرگونی دینامیکی شامل متاریولیت ، گرانیتهای میلونیتی شده و میلونیت است که این سنگها در یک زون برشی ساده و در امتداد گسلهای راستگرد بوجود آمدند. گسترده ترین سنگهای آذرین منطقه، سنگهای آتشفشانی متعلق به ادوسن است و شامل سنگهای آنذریت ، تراکیت ، داسیت ، ریوداسیت و سنگهای پیروکلاسیک وابسته میباشند. این سنگها را به زون برخورد قاره ای مرتبط بوده که عمدتا شامل آنذریت کوهزایی اسیدی با پتاسیم بالا هستند. سنگهای گرانیتی منطقه به سن میوسن میانی دارای ترکیب گرانودیریت ، مونزوگرانیت و سیینوگرانیت است که از نظر پتروگرافی واجد بافتهای گرانوفیری، گرافیکی، برخی بافت پرفیروئید و همچنین درجه دگرگونی مجاورتی ضعیف که حاکی از نیمه همق بودن توده میباشد و وجود پرتیت دلالت بر شرایط فشار بخار آب پایین و دمای تشکیل آنها در حدود 770 درجه سانتیگراد است . این گرانیتها از نظر خاستگاه تکنوماگمایی از نوع i کردیلرایی و در زون فرورانش حاشیه فعال قاره ای و پس از برخورد تشکیل سنگهای گرانیتی منطقه است . بطور کلی از نظر ژئوشیمیایی سنگهای منطقه از متا تا پرآلومین و از سریهای ماگمایی کالکوآلکالن پتاسیم بالا میباشند و با توجه به روند تغییرات عناصر کمیاب و اصلی در نمودارهای هارکروعنکبوتی سنگهای گرانیتی را میتوان به عنوان ریشه های سنگهای آتشفشانی در نظر گرفت و مدل ژئودینامیکی پیشنهادی منطقه را منطبق بر مدل آند مرکزی دانست که در این فصل فرایند تولید ماگما در اثر پدیده چند منشاءای و چند مرحله ای صورت می گیرد.
علی کنعانیان علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه در جنوب ایران، در محل برخورد سه زون ساختاری بلوک لوت، سنندج سیرجان و زون مکران واقع است. پیکره اصلی مجموعه افیولیتی کهنوج یک ردیف پیوسته از سنگ های پوسته اقیانوسی است که از قاعده به سمت بالا شامل گابروهای لایه ای، گابروهای توده ای، زون تحولی گابرو+دایک، دایک های ورقه ای، زون تحولی دایک+گدازه، گدازه های بالشی زیر دریایی و بالاخره آهک های پلاژیک می باشد. گابروهای لایه ای از لحاظ سنگ شناسی عمدتا از ملانرکتولیت، لوکوترکتولیت، گابرونوریت، آنورتوزیت گابرو و اولیوین گابرو تشکیل شده اند و به مقدار ناچیز حاوی بین لایه های از سنگ های اولترا بازیک می باشند. در مجموعه افیولیتی کهنوج اثری از سنگ های اولترامافیک تهی شده گوشته دیده نمی شود. بنابراین با توجه به روابط سنی و ژئوشیمیایی می توان نتیجه گرفت که پیکره اصلی مجموعه افیولیتی کهنوج در اواخر ژوراسیک بالا-اوایل کرتاسه زیرین در یک حوضه کششی حاشیه ای (پشت قوس) در حد واسط بین بلوک لوت و بلوک قاره ای باجگان تشکیل و سپس به دنبال تداوم فروزرانش نئوتتیس به زیر بلوک باجگان، با ماگماتیسم اسیدی حاصل از فرورانش منقوش گردیده است.
علیرضا ولی زاده علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه در جنوب و جنوب شرقی شهرستان همدان و شمال شرق توده باتولیتی الوند واقع شده است و سنگهای دگرگون شده ای را شامل می شود که خود قسمتی از زون دگرگونه سنندج - سیرجان هستند. پرتولیت این سنگها پلیت های عادی بوده اند که دگرگونی ناحیه ای آنها را به اسلیت، فیلیت و انواع شیست تبدیل کرده است و سپس قسمتی از آنها تحت تاثیر توده نفوذی گرانتیوئید الوند به هورنفلس تبدیل شده اند. زونهای قابل تفکیک در دگرگونی ناحیه ای شامل؛ زون کلریت، زون بیوتیت، زون گارنت، زون آندالوزیت و زون استارولیت است. همچنین دگرگونی مجاورتی نیز قابل تفکیک به شش زون اصلی است که عبارتند از: زون بیوتیت - گارنت، زون آندالوزیت - فیبرولیت، زون استارولیت - سیلیمانیت، زون کردیریت - پتاسیم فلدسپار، زون استارولیت - کلریت - کردیریت و زون استارولیت - کیانیت. مسیر تغییرات فشار - دمای (p-t) سنگهای دگرگونی ناحیه ای روی شبکه پتروژنتیکی در نهایت به بیشینه دمایی نزدیک به 600 درجه سانتی گراد می رسد و حداکثر فشار در این بیشینه دمایی به 5/3 تا 4 کیلو بار رسیده است.
آناهیتا منصوری جوزانی علی درویش زاده
منطقه آب ترش در بین راه قزوین به لوشان و در 60 کیلومتری غرب قزوین، در زون ساختاری البرز غربی قرار دراد. بیشترین بیرون زدگیهای این ناحیه از سنگهای آتشفشانی و پیروکلاستیک های وابسته متعلق به سنوزوئیک پیشین (ائوسن-الیگوسن) تشکیل شده و رسوبات آبرفتی پلیوکواترنر در دره های بین ارتفاعات و نیز دشت کوهین مشاهده می گردند. اگر چه آنلز و همکاران (1975) در چهارگوش قزوین-رشت، توالی فوران های آتشفشانی را به سه مرحله توفهای آندزیتی و اسیدی به سن ائوسن، گدازه های بازیک به سن الیگوسن و گدازه های آندزیتی شیشه ای به سن الیگوسن تقسیم نموده اند ولی در منطقه مورد مطالعه بیرون زدگیهای فورانی آتشفشانی فاز 3 آنچنان وسیع است که به صورت پوششی فازهای قدیم تر را از نظر پنهان نموده است. مطالعات عکس های هوایی و شواهد صحرایی و همچنین آنالیز رخساره های آتشفشانی همگی حاکی از یک گودال ولکانو-تکتونیکی بیضوی به ابعاد تقریبی 6*10 کیلومتر در این منطقه می باشد. حاشیه این فرورفتگی را ارتفاعاتی متشکل از سنگهای آذر آواری و گدازه های حدواسط تشکیل می دهند که با توجه به بیرون زدگی ایگنیمبریت و همچنین وجود نهشته های ریزشی فراوان در داخل و اطراف این فرورفتگی آن را یک کالدرای ریزشی به حاسب می آوریم. بررسیها حاکی از آن است که سنگهای آتشفشانی منطقه متناوبا در طی دو مرحله فوران نموده اند. یعنی فورانهای شدیدا انفجاری که موجب تشکیل پیروکلاستیک های ریزشی شده و فورانهای تقریبا افوزیف که در طی آن گدازه های آتشفشانی همانند تراکی آندزیت و آندزیت بازالتی ایجاد گردیده اند. نمودارهای ژئوشمیایی، فرایند تفریق از آندزیت بازالتی به سنگهای اسیدی را به خوبی نشان می دهند. همچنین شواهد کانی شناسی و پتروگرافی نیز این نتایج را تایید می نمایند. نمودارهای مختلف تعیین سری ماگمایی نشانگر آن است که ماگمای منطقه در زمان پالئوژن از نوع کالکوآلکالن پتاستیک است که در ارتباط با الگوی فرورانش می باشد. دگرسانی گرمابی آخرین حادثه ماگمایی تاخیری، سنگهای درونگیر آتشفشانی را تحت تاثیر قرارداده و باعث ایجاد زونهای دگرسانی مختلف (سیلیسی، آرژیلیک پیشرفته) و در نتیجه نهشته های غیرفلزی (سیلیس، آلونیت، کائولن و سایر خاکهای صنعتی) گردیده است. این نوع دگرسانی از نوع اسید سولفات ناشی از واکنش شیمیایی سیالات گرمابی با سنگهای درونگیر می باشد.