نام پژوهشگر: وحید جهانبخش
وحید جهانبخش ماهرخ فلاحتی رستگار
polymyxa betae keskin یکی از مهمترین ناقلین بیماریهای ویروسی خاکزاد چغندرقند است.این ناقل متعلق به سلسله protozoa و شاخه plasmodiophoromycota بوده و قادر است ،5 نوع بیماری ویروسی مختلف را به چغندرقند منتقل نماید که یکی از مهمترین آنها، بیماری ریشه ریشی یا رایزومانیا است که توسط ویروس) bnyvv beet necrotic yellow vein virus( ایجاد می شود. این بیماری ویروسی انتشارجهانی داشته و در استان های خراسان رضوی و شمالی خسارت زیادی را به کشاورزان وارد می کند. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و دامنه میزبانی p. betae در دو استان فوق ،از خاک 49 مزرعه در نقاط مختلف استان های ذکر شده، نمونه برداری انجام گردید.تعیین آلودگی نمونه ها به p. betae با دو روش میکروسکوپی (مشاهده میکروسکوپی سیستوسورها در ریشه گیاهچه های چغندرقند کاشته شده) و روش مولکولی nested pcr) و ( pcr انجام شد و نتایج بدست آمده وجود p.betae در خاک 45 مزرعه نشان داد. در بررسی دیگر با کشت 17 گونه گیاهی از علف های هرز غالب در گونه های انتخاب شده دامنه میزبانی این ناقل به کمک دو روش فوق بررسی شد و گونه های سلمه تره ) ( chenopodium album، تاج خروس وحشیamaranthus retroflexus) (، تاج خروس سبز (a.viridis)، خرفه (portulaca oleraceae) و پیچک صحرایی (convolvulus arvensis) به عنوان میزبان های این ناقل معرفی گردیدند. با کشت گیاهان میزبان در خاک آلوده ، ریشه های آلوده به سیستوسورهای p.betae از هریک از علف های هرز تهیه شد.سپس ریشه های آلوده به خاک سترون اضافه گردید و بذر چغندرقند رقم ic در آنها کاشته شد و به کمک مشاهدات میکروسکوپی، گونه های سلمه تره و پیچک صحرایی به عنوان میزبان های آلترناتیو این ناقل تعیین گردیدند. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی p.betae از منطقه ای شامل 18s rdna gene (partial) , its1 , 5.8s rdna gene , its2 , 28s rdna gene (partial) استفاده شد. منطقه فوق به روش pcr تکثیر شد. محصول pcr به کمک توالی یابی مستقیم و یا با استفاده از ناقل/t ptz57r همسانه سازی گردید و پلاسمید نوترکیب حاصل، توالی یابی و سپس 22 جدایه از نواحی مختلف استان های خراسان رضوی و شمالی انتخاب شدند.مقایسه توالی این جدایه ها با 4 جدایه از اروپا نشان داد که جدایه های خراسانی نسبت به یکدیگر دارای 97? تا 99? شباهت بودند و همچنین از 96? تا100? شباهت نسبت به جدایه های اروپایی ثبت شده در بانک ژن برخوردار بودند. فاصله درون گونه ایp.betae در استان خراسان از صفر تا 04/0 درصد متغیر است و فاصله بین جمعیت p.betae در استان خراسان با جدایه های p.betae از اروپا بین صفر تا 20/0 درصد بود . آنالیز فیلوژنتیکی با استفاده از روش neighbor joining در برنامه mega 5.10 نشان داد که جدایه های خراسانی و اروپایی در دو گروه مجزا از یکدیگر در درخت فیلوژنی قرار می گیرند. همچنین ژن 5.8s rrna بهتر از نواحی دیگر توانست جدایه های خراسانی را از یکدیگر تفکیک نماید. در این تحقیق از p.graminis به عنوان گروه خارجی استفاده شد.این مطالعه اولین گزارش از تنوع ژنتیکی p.betae در ایران می باشد.
سیده زینب قاضی مطلق علی تهرانی فر
آلودگی محیط کشت بافت، یکی از مشکلات رایج کشت بافت می باشد که باعث از بین رفتن تعدادی و یا گاهی تمام کشت ها می شود. در این تحقیق، به منظور حذف و یا کاهش آلودگی کشت بافت، آزمایشاتی بصورت جداگانه صورت گرفت. در مرحله اول به منظور تعیین بهترین ماده ضد قارچی و غلظت مناسب برای جلوگیری از جوانه زنی قارچ پنی سیلیوم، آزمون جوانه زنی اسپور قارچ روی محیط کشت ms همراه با ماده و غلظت مورد نظر صورت گرفت. نتایج نشان داد که بهترین اسانس برای کاهش جوانه زنی اسپور قارچ، اسانس دارچین با غلظت 50 و75 پی پی ام و ماده متیل پارابن و پروپیل پارابن با غلظت های 600 و 225 پی پی ام می باشد، که مانع جوانه زنی اسپور می شود. در مرحله دوم رشد هیف در رابطه با ماده و غلظت مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که در تیمارهای انتخابی جوانه زنی اسپور بهتر از رشد هیف کنترل می شود، بیشترین رشد هیف مربوط به اسانس دارچین و کمترین مربوط به تیمارهای متیل پارابن بود. در مرحله سوم گیاهان سیب رقم گالا و داودی رقم ایریدون در محیط کشت ms همراه با اسانس و پارابن هادر غلظت های مورد نظر کشت شد. نتایج نشان داد که در همه تیمارها با افزایش غلظت ازخصوصیات رشدی گیاه کاسته می شود. بهترین رشد گیاه سیب وداودی در اسانس دارچین مشاهده گردید. در مرحله چهارم، تاثیر پارابن ها یا اسانس به همراه اسپور قارچ پنی سیلیوم دیجیتاتوم بر رشد گیاه روی محیط کشت ms بررسی گردید. نتایج نشان داد که در تیمارهای متیل پارابن و پروپیل پارابن هرچند در غلظت های 600 و 225 پی پی ام کنترل جوانه زنی اسپور مناسب بود، برخلاف انتظار در محیط کشت آلودگی ظاهر گردید و باعث صدمه به گیاه نیز شد. به طور کلی بهترین تیمار اسانس دارچین با غلظت 50 و 75 پی پی ام معرفی گردید اگرچه در تمام موارد میزان رشد گیاه نسبت به شاهد کاهش نشان داد.
پریسا طاهری حسین آرویی
اسانس ها به عنوان ترکیباتی پیچیده در قسمت های مختلف گیاهان تولید شده و وظایف مختلفی را بر عهده دارند. امروزه پیامد های سوء استفاده از سموم مهلک شیمیایی در امر کنترل آفات و بیماری های گیاهی، توجه بیشتر مسئولین را به بهینه سازی روشهای کنترل ضایعات از طریق استفاده از نیروهای بالقوه موجود در طبیعت معطوف داشته است. یکی از روشهای نوین مبارزه با عوامل مذکور، استفاده از ترکیبات طبیعی از جمله اسانس های گیاهان دارویی می¬باشد. به منظور بررسی اثر تعدادی از اسانس های گیاهان دارویی و ادویه ای با غلظت های مختلف بر کنترل پوسیدگی نرم (rhizopus stolonifer) و کیفیت پس از برداشت میوه های هلو آزمایشی در دو حالت مستقل در شرایط درون شیشه ای و در شرایط طبیعی، بر روی میوه انجام شد. این آزمایش ها به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار صورت گرفت. تیمارهای آزمایش درون شیشه¬ای شامل 2 روش (مخلوط با محیط کشت و تدخینی) و اسانس 10 گیاه دارویی]میخک(syzygium aromaticum)، دارچین(cinnamomum zeylanicum)، زردچوبه(curcuma longa)، نعناع فلفلی(menth apiperita)، آویشن(thymus vulgaris)، مرزه(satureia hortensis)، اسطوخودوس(lavandula angustifolia)، زیره سبز(cuminum cyminum)، زیره سیاه(bunium persicum) و رازیانه(foeniculum vulgar)[ هر یک در 5 غلظت مختلف (0، 200، 400، 600 و 800 میکرولیتر بر لیتر) بودند. تیمارهای آزمایش در شرایط طبیعی روی میوه شامل اسانس 8 گیاه دارویی]میخک (syzygium aromaticum)، دارچین (cinnamomum zeylanicum)، نعناع فلفلی (mentha piperita)، آویشن (thymus vulgaris)، مرزه (satureia hortensis)، زیره سبز (cuminum cyminum)، زیره سیاه(bunium persicum) و رازیانه (foeniculum vulgar)[ در 5 غلظت ذکر شده با روش تدخینی بودند. صفات اندازه گیری شده در شرایط درون شیشه¬ای شامل قطر هاله رشد کلنی قارچ و درصد ممانعت از رشد قارچ و در شرایط طبیعی، صفات اندازه گیری شده شامل درصد مواد جامد محلول کل، اسیدیته قابل تیتراسیون، اسیدیته، شاخص طعم، درجه پوسیدگی، درصد کاهش وزن، میزان آنتوسیانین و میزان کربوهیدرات بود. نتایج بدست آمده نشان داد که در شرایط درون شیشه¬ای، در کنترل قارچ مذکور اسانس میخک قوی ترین اسانس ها بود به طوری که میزان رشد قطری قارچ در محیط کشت حاوی اسانس میخک 67/10 میلی متر ارزیابی شد و درصد بازدارندگی آن 80 درصد محاسبه گردید. بیش ترین میزان رشد قارچ مربوط به محیط کشت حاوی اسانس اسطوخودوس با 46/35 میلی متر و درصد بازدارندگی 22/35درصد بود. از میان روش های بکاربرده شده، روش تدخینی به دلیل اثر مهارکنندگی بیشتر در کنترل قارچ مذکور موثرتر ارزیابی گردید. اما در شریط طبیعی اسانس دارچین نسبت به سایر اسانس¬ها دارای اثرات بهتری در کنترل عامل بیماریزا و خصوصیات کیفی میوه بود. بنابراین، نتایج نشان داد که اسانس های مورد استفاده دارای اثرات قوی در کنترل پوسیدگی میوه هلو بود و سبب حفظ صفات کیفی و ماندگاری هلو در شرایط پس از برداشت شده اند.
فاطمه صفری اصل حمید روحانی
چکیده مرگ گیاهچه خیار در اثر گونه های پیتیوم از جمله بیماری های مهم این محصول به شمار می آید. در سال های اخیر توجه زیادی به کنترل بیولوژیک این بیماری با استفاده از فعالیت های بیولوژیک گردیده است. برای تهیه این فراورده ها نیاز به آنتاگونیستی فعال، محیط کشتی با ترکیب مناسب و فرمولاسیونی با دوام و موثر بر علیه بیماری می باشد. برای این منظور در سال زراعی 1386 تعداد 100نمونه خاک از منطقه ریزوسفر خیار در مناطق تنکابن و مشهد جمع آوری گردید. از این نمونه ها 270 استرین باسیلوس خالص سازی شد. پس از آزمایش های مقدماتی، 13 استرین که اثر آنتاگونیستی روی دو گونه pythium ultimum و p. aphanidermatum نشان دادند انتخاب شد. شناسایی استرین ها با استفاده از بررسی های مورفولوژیک، بیوشیمیایی، مقایسه نقوش الکتروفورزی پروتئین و تکنیک rep-pcr نشان داد که این استرین ها متعلق به 4 گونه b.subtilis، b. licheniformis، b. circulance و b.marinus می باشند.در میان 40 محیط کشت بررسی شده محیط کشت عصاره سیب زمینی همراه و بدون سولفات منگنز، بیشترین رشد (109×4/2) و فعالیت ضدقارچی را بطور توام به وجود آورد. در میان استرین ها نیز استرین b7، b8، b13 و b14 بیشترین قابلیت بیوکنترلی را نشان دادند. در میان فرمولاسیون های مختلف، فرمولاسیون های سبوس گندم، سبوس گندم-تالک-کمپوست، کمپوست و آلجینیت سدیم بیشترین بقاء را داشتند. این بقاء در دمای °c4 بیشتر از °c22 بوده است. ولی از نظر قابلیت بیوکنترلی در در گلخانه، فرمولاسیون های کمپوست، کمپوست-تالک و کمپوست-تالک-سبوس گندم به ترتیب نتایج بهتری را نشان دادند. در مجموع با توجه به بررسی فاکتورهای مختلف می توان تکثیر دو استرین b13 و b14 در محیط کشت سیب زمینی-سویا همراه و بدون سولفات منگنز و فرموله کردن آن به صورت کمپوست، کمپوست-تالک و کمپوست-تالک-سبوس گندم برای تولید انبوه و استفاده کاربردی از استرین های مزبور جهت کنترل بیولوژیک بیماری مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه در اثر دو گونه p. aphanidrmatum و p. ultimum توصیه گردد. کلید واژه ها : فرمولاسیون، کنترل بیولوژیک، مرگ گیاهچه خیار،محیط کشت ،bacillus spp
وحید جهانبخش ماهرخ فلاحتی رستگار
پوسیدگی طوقه و ریشه خربزه (بوته میری) یکی از مهمترین بیماریهای این گیاه محسوب می شود که همه ساله خسارت زیادی به کشاورزان وارد می سازد. برای تعیین و شناسائی عامل بیماری بوته میری خربزه در استان خراسان طی سالهای 1374-75 از مناطق عمده کشت خربزه در مراحل مختلف رشد گیاه نمونه برداری به عمل آمد. با کشت ساقه و ریشه گیاهان آلوده در محیط های کشت pda و cma، چندین گونه قارچ جداسازی گردید که بیماریزائی آنها براساس اصول کخ به سه روش : -1 کشت روی محیط ماسه - بذر گندم -2 مایه زنی سوسپانسیون اسپور به خاک استریل در پای گیاهان سالم و -3 روش فرو بردن ریشه گیاهان سالم در سوسپانسیون اسپور (root - dip) مورد بررسی قرار گرفت و سه گونه قارچ زیر به عنوان عوامل پوسیدگی ریشه و طوقه خربزه (بوته میری) از استان خراسان گراش می شود: -1 fusarium oxysporum schlecht. f. sp. melonis snyder & hansen. -2 phytophthora drechsleri turker. -3 pythium aphaniddermatum (edson) fitz. گونه های اول و سوم از کلیه مناطق کشت خربزه در استان خراسان جدا گردیده، و هر کونه دوم از مزارع خربزه شهرستان های مشهد، تربت حیدریه و تربت جام جداسازی شد. همچنین گونه اول (f. oxysporum) به عنوان مهمترین عامل بیماری بوته میری خربزه در استان خراسان معرفی می گردد. جداسازی مکررfusarium oxysporum f. sp. melonis از اندامهای هوائی گیاهان آلوده (ساقه، دم برگ و دم گل) نشان داد که عامل بیماری می تواند در داخل سیستم آوند چوبی گیاه حرکت نموده و اندامهای مختلف گیاه را آلوده سازد که یکی از شاخص ترین علائم بیماری ایجاد شده توسط این گونه پژمردگی یک طرفه گیاه می باشد. شدت آلودگی بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه خربزه در مناطق مختلف کاشت آن اندازه گیری شد و شهرستان سرخس با میانگین 20/64 درصد و شهرستان مشهد با میانگین 33/20 درصد به ترتیب کمترین و بیشتر مقدار آلودگی را دارا بودند. آزمایش اثبات بیماریزائی قارچ fusarium روی ماسه - بذر گندم نشان داد که f. oxysporum می تواند با حمله به گیاهچه خربزه قبل از خروج از خاک باعث مرگ گیاهچه و پوسیدگی بذر خربزه شود.