نام پژوهشگر: مهرداد عنبریان

بررسی تاثیر یک برنامه اصلاحی منتخب بر بهبود عارضه کیفوسیس وکنترل تعادل ایستای دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرکبودراهنگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  وحید جمشیدی   مهرداد عنبریان

ناهنجاری کیفوسیس با ناهنجاری¬های عملکردی مختلف از جمله نارسایی¬های تعادلی همراه است با توجه به اینکه کایفوسیس به عنوان یکی از ناهنجاری¬های شایع شناخته شده است بررسی عملکرد تعادلی افراد مبتلا به این عارضه کمتر مورد توجه قرار گرفته است لذا تحقیق حاضر به بررسی تأثیر برنامه حرکات اصلاحی شش هفته¬ای بر بهبود کنترل پاسچر و اصلاح ناهنجاری کیفوسیس دانش آموزان پسر دوره¬ی ابتدایی شهر کبودرآهنگ پرداخته است. بدین منظور ازبین تعداد 139دانش آموز مبتلا به کیفوسیس تعداد 24 آزمودنی با میانگین سنی 8 سال و 8 ماه به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس در سه گروه مبتلا به کیفوز (کنترلی)، مبتلا به کیفوز تمرینی (که تمرینات اصلاحی را انجام می¬دادند) و گروه بدون عارضه کیفوسیس تقسیم بندی شدند. برای اندازه¬گیری زاویه کیفوسیس گروه¬ها از خط کش منعطف با امتیاز (0/78 r) و برای ارزیابی تعادل ایستا از تست روش رسیدن ((functional reach test استفاده شد، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پیش آزمون و پس آزمون گروه¬ها از آنالیز واریانس یک سویه و برای تعین تفاوت میان گروه¬ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و حداقل سطح معناداری برای این تحقیق 5%=p تعین شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای یک دوره تمرین اصلاحی- درمانی (حرکات کششی در عضلات کوتاه شده)، حرکات تقویتی (در عضلات کشیده شده)، حرکات جنبش پذیری (در شانه¬ها و ستون فقرات) در طول 6 هفته بر بهبود عارضه کیفوسیس تاثیر مثبتی داشت (p<0/05) در صورتی که اجرای تمرین اصلاحی– درمانی بر بهبود تعادل ایستای تاثیرمثبتی نداشت (p>0/05 ).

بررسی رابط? بین برخی ویژگیهای دموگرافیکی، وزن و چگونگی حمل کیف دانش آموزان با دردهای عضلانی _اسکلتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  رضا طاهری   مهرداد عنبریان

چکیده: فشار های مکرر وارده بر سیستم عضلانی _اسکلتی در حال رشد کودکان و نوجوانان به تغییر شکل های وضعیتی ستون فقرات و شانه منجر می شود . نحوه ی ایستادن و آهنگ راه رفتن آنان را تغییر می دهد ، ظرفیت تنفسی و هوازی کم و مصرف انرژی، ضربان قلب و فشار خون افزایش می یابد . گرچه دانش آموزان کمتر از این ناراحتی ها شکایت می کنند لیکن مجموعه عواملی از این دست، زمینه ساز ناراحتی های جدی و هزینه بر دوران بزرگسالی است. در دوران کودکی و نوجوانی بی شک حمل کیف مدرسه یکی از اساسی ترین عوامل ایجاد چنین فشار ها است. در یک دهه اخیر تحقیقاتی راجع به ارتباط میان حمل کیف سنگین و بروز چنین ناراحتی هایی انجام پذیرفته است، لیکن در ایران مطالعات در این زمینه بسیار اندک است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین برخی ویژگیهای دموگرافیکی،وزن و چگونگی حمل کیف دانش آموزان با دردهای عضلانی-اسکلتی می باشد. مواد و روش ها تعداد 307 دانش آموز 11 تا 13 ساله با میانگین سنی 3/12 سال از 7 مدرسه راهنمایی در مرکز و شمال تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. مقادیر آنتروپومتریک (وزن،قد و bmi) و وزن کیف دانش آموزان اندازه گیری شد. به کمک پرسش نامه استاندارد nordic manikin و دو پرسش نامه ی علمی دیگر،پرسش نامه ای طراحی شده و پس از بدست آوردن پایایی مناسب آن به روش آزمون-آزمون مجدد، توسط دانش آموزان تکمیل شد. با استفاده از روش های تجزیه و تحلیل آماری ارتباط بین دردهای عضلانی-اسکلتی با متغیرهایی نظیر وزن کیف، درصد وزن کیف به وزن بدن، bmi، نوع کیف،مدت زمان حمل کیف و نوع حمل آن بررسی شد. نتایج بیش از یک سوم دانش آموزان وزن کیفی بیش از 10% وزن بدن خود دارند که با توجه به استانداردهای مطروحه در تحقیقات علمی، بالاتر از حد بحرانی و خطرزاست.دانش آموزان بزرگتر به طور معنی داری بیشتر به دردهای عضلانی-اسکلتی مرتبط با حمل کیف دچارند.دردهای عضلانی-اسکلتی مرتبط با حمل کیف به طور کاملا معنی دار با وزن کیف در ارتباط است.مشخص گردید دانش آموزان در این سن کاملا به سنگینی کیف خود واقفند و از آن رنج می برند، گرچه در عمل نه خود و نه اولیاءشان در خرید کیف و استفاده از آن به عوامل مخل سلامتی توجه چندانی ندارند. ارتباط معنی داری میان وزن بدن و bmi با این دردها یافت نشد. نوع کیف، مدت زمان حمل آن و نوع وسیله حمل و نقل با دردهای عضلانی-اسکلتی به طور معنی داری در ارتباط بوده اند. در این مطالعه ارتباط معنی داری میان نوع حمل کیف و دردهای عضلانی-اسکلتی وجود نداشت. نتیجه گیری نهایی کل باری(کیف) که حمل می شود ، مدت زمان و تکرار حمل بار تماما بر روی سیستم عضلانی_اسکلتی تأثیر می گذارد و می تواند موجب بروز دردها و ناراحتی های عضلانی_اسکلتی گردد. وزن کیف عاملی تسهیل کننده در دردهای عضلانی-اسکلتی نوجوانان است. لذاست که اهمیت توجه به نوع کیف دانش آموزان، وزن و مدت زمان حمل آن ضروری می نماید. واژه های کلیدی: دردهای عضلانی- اسکلتی، درصد وزن کیف به وزن بدن، کوله پشتی، حمل بار.

بررسی اثر فوری توکفشیarch support بر جابجایی مرکز فشار پا و فعالیت عضلانی عضلات اندام تحتانی در افراد سالمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  حمزه صمیمی   مهرداد عنبریان

نتایج این مطالعه نشان داد که اثر تعامل وضعیت چشم با نوع پوشش پا بر جابجایی مرکز فشار پا (cop) معنا دار نبود بدین معنی که میانگین میزان جابجایی مرکز فشار پا در دو وضعیت چشم باز و چشم بسته و در وضعیت های پای برهنه، کفش معمولی و کفش با توکفشی یکسان بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد در وضعیت چشم بسته حالت های مختلف پوشش کف پا، جابجایی مرکز فشار پا (cop) بیشتر از وضعیت چشم باز بود. بین عامل پوشش و وضعیت چشم مشابه، نیز اختلاف معناداری برای جابجایی مرکز فشار پا (cop) وجود داشت، به این صورت که جابجایی مرکز فشار پا در وضعیت پای برهنه کمتر از وضعیت کفش و کفش با تو کفشی بود. و در وضعیت کفش نیز کمتر از کفش با توکفشی بود. و از طرفی بین فعالیت الکتریکی عضلات اندام تحتانی در حالت های مشخص شده در این مطالعه هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

اثر ارتوزهای نرم و نیمه سخت بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات انتخابی ساق طی راه رفتن در افراد دارای پای پرونیت و سوپینت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سعداله عزیزپور   مهرداد عنبریان

هدف از این تحقیق ارزیابی اثرات ارتوزهای نرم و نیمه سخت بر روی برخی پارامترهای semg عضلات ساق پا طی مراحل سکون و نوسان راه رفتن در چهار شرایط مختلف راه رفتن با پای برهنه، فقط با کفش، کفش با کفی نرم و کفش با کفی نیمه سخت در افراد با مشخصه پای پرونیت و سوپینت بود. روش تحقیق: تعداد 30 مرد سالم با استفاده از شاخص پاسچر پا(fpi)، در سه گروه ساختاری پا مشتمل بر پای نرمال، سوپینت و پرونیت تقسیم شدند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات ta، pl, sol, gm و gl مطابق با پروتکل seniam با فرکانس نمونه برداری 1000 hz جمع آوری شد. سه پارامتر emg شامل حداکثر دامنه میانگین، حداکثر دامنه rms و mpf برای هر عضله در مراحل سکون و نوسان راه رفتن محاسبه شد. آزمونهای آماری anova یک سویه و آنالیز واریانس با اندازه گیریهای تکراری با استفاده از نرم افزار spss ورژن 19 برای مقایسه پارامترهای به دست آمده در بین گروهها و شرایط آزمون به کار رفت. نتایج: این تحقیق نشان داد که برای عضله ta حداکثر دامنه میانگین روی مرحله سکون در گروه با پای پرونیت به طور معنی داری بیشتر از گروه نرمال و سوپینت بود. مقدار حداکثر دامنه rms نیز برای عضله ta روی مرحله سکون در گروه پرونیت نسبت به گروه سوپینت به طور معنی داری بیشتر بود. مقدار mpf طیف فرکانسی برای عضله ta در هر دو گروه با پای پرونیت و با پای سوپینت نسبت به گروه نرمال به طور معنی داری بیشتر بود. برای عضله pl حداکثر دامنه میانگین روی مرحله سکون در گروه با پای پرونیت به طور معنی داری کمتر از گروه نرمال بود. از طرفی در محاسبه اثرات ارتوزها نتایج ما نشان داد که هر دو نوع کفی طبی به کاررفته در این تحقیق هرچند که باعث تغییرات اندکی در میزان فعالیت عضلات شدند، اما هیچ تغییر معنی داری برای هیچکدام از پارامترهای مورد بررسی در هیچ یک از عضلات ایجاد نشد. نتیجه گیری نهایی: در زمینه بالینی برای بیماران دچار ناهنجاریهای پای پرونیت و سوپینت انواع مختلفی از ارتوزها تجویز می شود تا مشکلات بیومکانیکی را درمان و علائم را کاهش دهند. اگرچه ارتوزهای به کار رفته در این تحقیق هیچ تغییر معنی داری روی پارامترهای مورد بررسی ایجاد نکردند، تغییرپذیری پاسخ های افراد به ارتوزها بسیار متنوع بود که این باید در ساخت و طراحی کفی ها مورد توجه قرار بگیرد.

تاثیر تمرین تعادلی تخصصی ( بالانس روی دست ) بر کنترل پاسچر در وضعیت ایستاده، هنگام مواجهه با شتاب ناگهانی در مردان غیر ورزشکار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سید اسماعیل حسینی نژاد   مهرداد عنبریان

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین تعادلی تخصصی ( بالانس روی دست ) بر کنترل پاسچر در وضعیت ایستاده، هنگام مواجهه با شتاب ناگهانی در مردان غیر ورزشکار بود. تعداد 20 نفر آزمودنی از دانشجویان مرد غیر ورزشکار سالم به شکل در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا از آزمودنی ها تست سنجش تعادل ایستا هنگام مواجهه با شتاب ناگهانی در دو حالت چشم باز و چشم بسته و در چهار جهت جلو، عقب، داخلی و خارجی ( مجموعاً شش حالت) به عمل آمد. روش انجام تست به این شکل بود که آزمودنی ها روی دستگاه foot scan که روی یک صفحه ی چرخ دار که قادر به حرکت آزادانه در یک جهت بود قرار گرفتند . صفحه ی چرخ دار بوسیله طناب به وزنه ای که 10% وزن بدن آزمودنی بود متصل شد. با رهاسازی ناگهانی وزنه ها تعادل آزمودنی بر هم زده شد و تا بازیابی تعادل آزمودنی، اطلاعات مربوط به حرکت cop آزمودنی ثبت شد . سطح حرکت cop نشان دهنده میزان تعادل آزمودنی است (حرکت کمتر cop نشان دهنده تعادل بهتر است و بلعکس). برای ثبت فعالیت عضلانی و اینکه آزمودنی ها قبل از رهاسازی وزنه انقباضات اضافی نداشته باشند، اطلاعات emg عضلات نعلی، دوقلوی خارجی، درشت نئی قدامی، راست رانی، پهن داخلی، دو سر رانی، سرینی بزرگ، راست شکمی و راست کننده های ستون مهره ها ثبت شد. پس از انجام پیش آزمون، آزمودنی ها در یک دوره تمرینی سه ماهه و تا یادگیری کامل مهارت بالانس روی دست شرکت کردند. سپس در پس آزمون با تکرار تست های پیش آزمون و مقایسه نتایج به دست آمده، اثر انتقال مهارت تخصصی بر تعادل غیر اختصاصی بررسی شد. گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری t – test همبسته و مستقل و برای بررسی ارتباط بین متغیرها از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح اطمینان برابر 95 % فرض شد. نتایج کاهش معنادار در سطح حرکت cop را برای گروه آزمایشی، در پس آزمون نسبت به پیش آزمون نشان داد. فعالیت عضلانی گروه آزمایشی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری را نشان داد. نتایج گروه کنترل در هیچ یک از متغیرها اختلاف معناداری را در پیش آزمون و پس آزمون نشان نداد. نتایج به دست آمده تأثیر مثبت تمرین بالانس روی دست بر تعادل معمول افراد را نشان می دهد. تعادل آزمودنی ها پس از شرکت در تمرینات بهبود یافته و فعالیت عضلانی در اکثر عضلات کاهش معناداری را نشان می دهد. تمرینات بالانس روی دست به نحوی است که برای حفظ تعادل، اتکا فرد را به سیستم بینایی کاهش می دهد و در عوض سایر سیستم های درگیر نظیر سیستم دهلیزی و حسی – عمقی، دستگاه عصبی مرکزی و سیستم حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهد. در این تمرینات ثبات مورد نیاز در سر و گردن و ناحیه ی مرکزی تنه باعث بهبود گیرنده های عمقی گردن و تقویت عضلات ناحیه مرکزی تنه می شوند. با ثابت نگه داشتن سر از طریق ثبات دید می توان پاسچر را کنترل کرد. همچنین ثبات سر بوسیله سیستم دهلیزی و رفلکس عضلات گردن تامین می شود. مجموعه ی این عوامل در فردی که مهارت بالانس روی دست را تمرین کرده باعث می شود که در پاسچر ایستاده سر و بالا تنه را بهتر کنترل کند و استراتژی سر و تنه را برای کنترل پاسچر به شکل موثرتری به کار گیرد. نتایج پس آزمون نسبت به نتایج پیش آزمون نشان از هماهنگی های ایجاد شده در اثر تمرینات دارد. نتایج نشان می-دهد که الگوهای عضلانی مورد استفاده آزمودنی ها در پیش آزمون بسیار متفاوت بوده، در حالی که بعد از انجام تمرینات و در پس آزمون، آزمودنی ها از یک الگوی نسبتاً مشابه و بهینه استفاده کرده اند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که تمرینات تخصصی در بهبود تعادل معمول موثرند، و درصد بالایی از بهبود تعادل در ژیمناست ها و ورزشکاران سایر رشته ها مربوط به تمرینات تخصصی است.

تاثیر تغییر ارتفاع پاشنه پا بر تغییرات کینماتیکی و فعالیت الکترومایوگرافی برخی از عضلات در حین انجام حرکت اسکات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محمدجواد رضی   مهرداد عنبریان

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تغییر ارتفاع پاشنه پا بر تغییرات کینماتیکی و فعالیت الکترومایوگرافی برخی از عضلات در حین انجام حرکت اسکات می باشد.ده نفر مرد فعال (میانگین سن: 3±25 سال، قد: 5/3±5/176 سانتی متر و وزن: 23/7±5/78 کیلوگرم) که قادر به انجام صحیح حرکت اسکات بودند در این تحقیق شرکت کردند. برای ثبت متغیرهای کینماتیکی از سیستم آنالیز حرکتی با سه دوربین پر سرعت (فالکان 240 هرتز) استفاده شد. تعداد 8 مارکر بر روی نقاط مشخص شده آناتومیکی شامل قسمت خارجی متاتارس اول، قوزک خارجی پا، پاشنه پا، اپی کندیل خارجی ران، تروکانتر بزرگ استخوان ران، اولین استخوان خاجی ، مهره سوم کمری و مهره دوازدهم پشتی نصب شد. آزمودنیها، حرکت اسکات را در 4 وضعیت مختلف ارتفاع پاشنه شامل 0، 2، 3 و 5 سانتی متری با وزنه ای برابر 30 درصد یک تکرار بیشینه هر آزمودنی انجام دادند و همزمان فعالیت عضلات دوقلو داخلی، درشت نی قدامی، راست رانی، پهن داخلی، پهن خارجی، دو سر رانی، نزدیک کننده طویل و راست کننده ستون فقرات با استفاده از سیستم الکترو مایوگرافی me6000 ثبت شد. داده های خام الکترومایوگرافی با روشmvic نرمالایز شدند. برای تجزیه و تحلیل های آماری از آنالیز واریانس با اندازه های تکراری با سطح معنی داری 05/0?p استفاده شد، نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش ارتفاع پاشنه کاهش معناداری در فعالیت عضله درشت نئی قدامی رخ می دهد (013/0=p)، در حالی که میزان فعالیت سایر عضلات تفاوت معناداری مشاهده نشد. کاهش معنادار درهم انقباضی عمومی در ارتفاع 3 سانتی متری پاشنه مشاهده شد (02/0=p). در فاکتور هم انقباضی نیز تفاوت معنادار در مچ پا مشاهده شد (03/0=p) ولی در مفاصل دیگر این تغییرات معنادار نبود.تغییر زوایا درمفصل زانو و ران و کمر معنا دار نبود ولی در ارتفاع 3 سانتی متری در مچ پا این تغییرات معنادار بود(03/0=p). یافته های این تحقیق فرض کاهش معنادار در عضله درشت نئی قدامی را با افزایش ارتفاع پاشنه تایید کرد. دلیل این امر احتمالا این است که با افزایش ارتفاع پاشنه پا مرکزجرم به جلوی بدن منتقل می شود و در نتیجه فعالیت بیشتر این عضله موجب بر هم خوردن تعادل در حین انجام حرکت خواهد شد. به نظر می رسد سیستم عصبی مرکزی فعالیت این عضله را کاهش داده و اجازه می دهد که مرکز جرم در سطح اتکا قرار گرفته و از به هم خوردن تعادل در حین انجام حرکت جلوگیری به عمل آید. در مورد عدم تغییر در فعالیت عضلات دیگر، احتمالا این تغییرات به حدی نبوده است که طول بهینه عضلات دیگر را دستخوش تغییر کند. همچنین کاهش هم انقباضی عمومی در ارتفاع cm3 در مچ پا نشان دهنده کاهش فشار بر مفصل مچ در این حالت می باشد. نتایج این تحقیق ممکن است در توان بخشی و علم بدنسازی عضلات موثر باشد.

آثار فوری استفاده از یک نوع کفی arch support بر الگوی فعالیت الکتریکی عضلات منتخب هنگام راه رفتن در دانش آموزان با پای پرونیت و مقایسه برخی پارامترهای کف پایی آنها با همسالان نرمال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  حجت بیناباجی   مهرداد عنبریان

چکیده: این تحقیق با هدف بررسی آثار آنی استفاده از یک نوع کفی arch support بر روی فعالیت الکتریکی سطحی عضلات منتخب ساق پا و برخی پارامترهای فشار کف پایی هنگام راه رفتن در دانش آموزان با پای پرونیت در مقایسه با همسالان نرمال انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی است. 24 نفر دانش آموز پسر با میانگین سنی 59/0 ± 26/11 سال با استفاده روش های شاخص قوس و اختلاف ارتفاع ناویکولار در دو گروه 12 نفری شامل گروه مبتلا به کف پای صاف و گروه کنترل با قوس طبیعی جای گرفتند. فعالیت emg عضلات درشت نئی قدامی، نازک نئی طویل و گروه عضلات سه سر ساقی با استفاده از دستگاه بیو مانیتور me6000 و مطابق با پروتکل seniam جمع آوری شد. آزمودنی ها در سه وضعیت پابرهنه، با کفش و کفش به همراه کفی در یک مسیر 15 متری با سرعت خود انتخابی راه رفتند. میانگین دامنه rms در فاز استانس و زیر مراحل آن محاسبه شد. اطلاعات مربوط به پارامترهای کف پایی توسط دستگاه فوت اسکن (rsscan system) جمع آوری شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری برای مقایسه سطوح مختلف متغیر مستقل مانند راه رفتن در سه وضعیت پا برهنه ، با کفش و کفش به همراه کفی و از آزمون t-test مستقل برای بررسی اختلاف آماری بین دو گروه نرمال و مبتلا به کف پای صاف استفاده شد. این تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ی 18 انجام شد و سطح معنی داری در این پژوهش 05/0? p در نظر گرفته شد. یافته های این تحقیق نشان داد که فعالیت الکتریکی قسمت داخلی و خارجی عضله دوقلو طی مرحله loading response در افراد نرمال نسبت به افراد دارای کف پای صاف به طور معنی داری بیشتر است (0.001?p). همچنین فعالیت الکتریکی قسمت داخلی عضله دوقلو طی مرحله terminal stance در افراد نرمال نسبت به افراد دارای کف پای صاف به طور معنی داری کمتر بود (0.049=p). در فعالیت الکتریکی عضلات نعلی و نازک نئی طویل در فاز استانس و هیچ یک از زیر مراحل آن، بین دو گروه هنگام راه رفتن از لحاظ آماری اختلاف معنی داری یافت نشد (05/0<p). عضله درشت نئی قدامی در افراد مبتلا به کف پای صاف نسبت به افراد دارای قوس طبیعی هنگام راه رفتن، طی زیر مراحل loading response ، terminal stance ،preswing و کل فاز استانس، فعالیت الکترومایوگرافی کمتری را نشان داد. افراد مبتلا به کف پای صاف هنگام راه رفتن در وضعیت کفش به همراه کفی فقط طی زیر مرحله pre-swing نسبت به حالت پابرهنه افزایش معنی داری را در فعالیت الکتریکی عضله درشت نئی قدامی نشان دادند و در نهایت استفاده از کفی فعالیت الکتریکی عضلات سه سر ساقی را طی هیچ یک از زیر مراحل فاز استانس هنگام راه رفتن بطور معنی داری تغییر نداد. درصد تماس سه قسمت عقب، وسط و جلو پا با زمین در دو گروه بطور معنی داری متفاوت بود (01/0> p). همچنین ایمپالس وحداکثر فشار وارده در نواحی انگشت شست، انگشتان دوم تا پنجم، متاتارسال دوم و سوم، میان پا و قسمت داخلی پاشنه در افراد مبتلا به کف پای صاف بطور معنی داری بیشتر بود (05/0> p). نرخ بارگذاری نیز در متاتارسال اول و دوم در افراد مبتلا به کف پای صاف بطور معنی داری بیشتر بود (05/0> p). بعلاوه میزان تغییرات مرکز فشار بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد. با توجه به نتایج این تحقیق، می توان با ارائه یک برنامه تمرینی اصلاحی ، طراحی کفش های مناسب و یا استفاده از کفی های طبی متناسب با ساختار پای افراد مبتلا به کف پای صاف و به ویژه برای نوجوانان و کودکان، از شدت این عارضه کاست و از آسیب های ثانویه نظیر استرس فراکچر استخوان های کف پایی و ضعف عضلات و اختلالات وابسته به آن نظیر اسپاسم و فلج عضلانی جلوگیری کرد.

سنجش چگالی و نسبت چربی تام بدن بر پایه 2 مدل پیشگوی رگرسیون خطی و لگاریتمی در دختران 12 تا 16 سال شهرستان همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  زهرا صفایی شکیب   فرزاد ناظم

چکیده: در این مطالعه سنجش چگالی (bd) و نسبت چربی تام بدن(bf) بر پایه 2 مدل پیشگوی رگرسیون خطی و لگاریتمی در دختران 12 تا 16 سال شهرستان همدان صورت گرفت. مواد و روش ها: 270 دانش آموز دختر12-16 ساله در مقاطع راهنمائی و دبیرستان به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. شاخص های تن سنجی، نمایه توده بدن (bmi) و سطح بلوغ با توجه به سن دندانی ارزیابی شدند. برای ارزیابی چگالی و چربی بدن از شاخصهای تن سنجی چربی زیرپوستی، استفاده شد. سپس درصدهای چربی با استفاده از دو مدل لگاریتمی راهامان و دیورنبرگ و دو مدل خطی وستریت و اسلاتر بدست آمدند.80 آزمودنی به وسیله دستگاه بیوالکتریکال ایمپدانس(bia) به عنوان روش مرجع، اندازه گیری شدند. در تحلیل آماری داده ها از رگرسیون خطی و anova بدون مداخله بالیدگی و multivariate با مداخله بالیدگی استفاده گردید (p<0/05). یافته ها: متغیرهای آنتروپومتریکی وزن، bmi، ضخامت زیر جلدی و درصد چربی دختران بر اساس معادلات اسکین فولد هم سنگ با افزایش سن و سطح بالیدگی روند رو به افزایشی را داشت. طبق نتایج بدست آمده، معادلات درصد چربی به روشهای biaو راهامان در گروه سنی 12-16 سال، بالاترین همبستگی را نشان داد (see=2.09, r=0.88) . بعلاوه تفاوت میانگین ها نیز معنادار نبود (p=0.78). همچنین تفاوت معناداری بین میانگین های bf در معادلات دیورنبرگ، وستریت و اسلاتر نسبت به معادله شاخص (bia) وجود داشت(p<0.05) . اما این اختلاف بین دو معادله شاخص و راهامان معنادار نبود(p>0/05). همبستگی مثبت و معناداری بین درصد چربی چهار معادله پیشگو و bia در گروههای سنی بیولوژیکی نرمال بدست آمد (سن تقویمی= سن بیولوژیکی). اما بیشترین همبستگی به معادله راهامان در گروه های نرمال و دیررس اختصاص یافت. اما در گروه زودرس بیشترین همبستگی مربوط به معادله اسلاتر (r=1/000, see=0/18 , p=0/006) بدست آمد. در سنجش چگالی بدن، بیشترین ارتباط بین دو مدل خطی وستریت و لگاریتمی دیورنبرگ (r=0/99, see=0/004, r²=0/98) بدست آمد. و از جنبه سن بیولوژیک، بیشترین همبستگی وستریت و دیورنبرگ در گروه افراد نرمال و دیررس (r=0/99 ) بود. با ملاحظه رابطه معکوس میان چگالی و چربی بدن، bd دختران تا 15 سالگی بطورچشمگیر کاهش داشت اما از 15 تا 16 سالگی درصد چربی اندکی افزایش داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد معادله لگاریتمی راهامان از دقت برآورد بالاتری برخوردار است و می توان آن را جایگزین معادله اسلاتر نمود. این یافته ها بیانگر آنست که در تحقیقات علمی پیرامون ارزیابی ترکیب بدن در مقطع سنی12 تا 16 ساله ملاحظه سن بیولوژیکی دختران ضرورت دارد.

مقایسه کنترل پاسچر پس از اعمال آشفتگی ناگهانی در سطح اتکا در افراد مبتلا به زانوی پرانتزی با گروه کنترل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مریم پناه آبادی   مهرداد عنبریان

چکیده : هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل پاسچر پس از اعمال آشفتگی ناگهانی در سطح اتکا در افراد دارای زانوی پرانتزی در مقایسه با گروه کنترل بود. تعداد 16 نفر آزمودنی از دانش آموزان مقطع راهنمایی ناحیه 2 همدان به شکل در دسترس انتخاب و به تصادفی به دو گروه آزمایشی وکنترل تقسیم شدند. ابتدا از آزمودنی ها تست سنجش تعادل ایستا وتعادل هنگام مواجهه با شتاب ناگهانی در دو حالت چشم باز وچشم بسته ودر چهار جهت جلو-عقب-داخلی وخارجی (مجموعا شش حالت ) به عمل آمد. روش انجام تست به این شکل بود که آزمودنی روی دستگاه foot scanکه روی یک صفحه چرخ دار که قادر به حرکت آزادانه در یک جهت بود قرار گرفتند. صفحه چرخ دار بوسیله طناب به وزنه ای که 10%وزن آزمودنی ها بود متصل شد. بارها سازی ناگهانی وزنه ها تعادل آزمودنی ها بر هم زده شد و تا بازیابی تعادل آزمودنی،اطلاعات مربوط به حرکتcopآزمودنی ثبت شد. سطح حرکت cop نشان دهنده میزان تعادل آزمودنی است.(حرکت کمتر cop نشان دهنده تعادل بهتر است وبالعکس). برایتجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماریt-testمستقل با سطح معنا داری 05/0?p بود. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: مسافت وسطح جابجایی مرکز فشار یا copدر افراد با پایپرانتزی در مقایسه با گروه کنترل هنگام مواجهه با آشفتگی ناگهانی و در شرایط حفظ پاسچر ایستا بیشتر می باشد. درنتیجه،زانوی پرانتزی وعدم در راستا قرار گرفتن ساختار اندام تحتانی می تواند سبب کاهش قابلیت کنترل حفظ تعادل بدن در مواجهه با عوامل اغتشاش بیرونی اعمال شده بر پاسچر گردد، که این موضوع به عنوان یک ریسک فاکتور در سقوط افراد و برخورداری از ضعف در انجام فعالیتهای حرکتی روزانه محسوب می گردد. واژگان کلیدی :زانوی پرانتزی، کنترل پاسچر، آشفتگی ناگهانی.

تاثیر نوع کانون توجه بر عملکرد و فعالیت الکترومایو گرافی سطحی عضلات منتخب ورزشکاران تیراندازی با کمان "با تاکید بر آزمون فرضیه عمل محدود شده".
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  فهیمه نوریان   مهرداد عنبریان

هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر نوع کانون توجه بر عملکرد و فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات منتخب ورزشکاران تیر اندازی با کمان بود. بدین منظور 12 نفر(7 مرد و 5 زن) از تیر اندازان با میانگین سن 66/27 سال، میانگین وزن 15/68 کیلو گرم و میانگین قد 33/165 سانتی متر که به طور میانگین 2 سال تجربه تیر اندازی با کمان داشتند انتخاب شدند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط کنترل، دستورالعملهای درونی- شنیداری، درونی - دیداری، بیرونی - شنیداری و بیرونی - دیداری کانون توجه به تیر اندازی پرداختند، فعالیت الکترومایو گرافی سطحی عضلات باز کننده انگشتان، خم کننده سطحی انگشتان، دوسر بازویی، دلتوئید میانی، دلتوئید خلفی و پشتی بزرگ ثبت گردید و امتیازات هر مرحله محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد، دستورالعملهای مختلف کانون توجه بر عملکرد تیر اندازان تاثیر معناداری نداشته و عملکرد تیر اندازان زن و مرد در دستورالعملهای مختلف تفاوت معناداری نداشته است، جنسیت نیز تاثیر معناداری بر عملکرد نداشت. دستورالعملهای مختلف کانون توجه بر فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات باز کننده انگشتان، خم کننده سطحی انگشتان، دو سر بازویی، دلتوئید میانی و پشتی بزرگ تاثیر معناداری نداشت، اما بر فعالیت الکترومایوگرافی عضله دلتوئید خلفی موثر بوده و میانگین فعالیت الکترومایوگرافی این عضله با ارائه دستورالعمل درونی - شنیداری در مقایسه با شرایط کنترل، بیرونی - شنیداری و بیرونی - دیداری به طور معناداری کاهش یافته بود. فعالیت الکترومایوگرافی هیچ یک از عضلات در دستورالعملهای مختلف در زنان و مردان تفاوت معناداری نداشت، فعالیت الکترو مایوگرافی عضلات دوسر بازویی، دلتوئید خلفی و پشتی بزرگ به طور معناداری در زنان بیشتر از مردان بود. نتایج این تحقیق فرضیه عمل محدود شده را حمایت نمی کند.

اثر خستگی موضعی عضلات چهارسررانی بر میزان انحرافات cop و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین راه رفتن :مقایسه بین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  بهروز حاجیلو   مهرداد عنبریان

هدف این مطالعه، تعیین تأثیر خستگی موضعی عضلات چهار سر ران بر پارامترهای الکترومایوگرافی و انحرافات مرکز فشار پا در مرحله استانس راه رفتن بود. به این منظور، 12 نفر مرد ورزشکار (سن: 27/2±5/ 24 سال، وزن: 61/4±8/75 کیلوگرم، قد: 46/6±6/178 سانتی متر) و 12 نفر مرد غیر ورزشکار (سن: 68/1±2/23 سال، وزن: 56/6±6/73 کیلوگرم، قد: 51/5±7/176 سانتی متر) انتخاب شدند. برای ایجاد خستگی عضلات چهار سر ران از دستگاه leg extension با بار 50 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری، دوقلوی داخلی و درشت نئی قدامی و انحرافات مرکز فشار پا در فاز استانس راه رفتن قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی ثبت شد. روش آماری t همبسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج یافته ای این پژوهش نشان می دهد فعالیت عضلات مورد بررسی هر دو گروه در فاز استانس راه رفتن کاهش معنی داری یافته است (0.05>p). مقادیر میانه فرکانس عضلات چهار سر رانی هر دو گروه بعد از خستگی کاهش معنی داری از خود نشان داده است (0.05>p). بعد از خستگی مرکز فشار گروه ورزشکار جابه جایی معنی داری در فاز تماس راه رفتن داشته و به سمت خارج پا حرکت کرده است (p=0.002) و جابه جایی مرکز فشار گروه غیر ورزشکار بعد از خستگی در فاز پیشروی اتفاق افتاده و به سمت داخل پا حرکت نموده است (p=0.004). از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که خستگی عضلات چهار سر ران با کاهش فعالیت دیگر عضلات و به خصوص همسترینگ همراه است که می تواند سبب کاهش ثبات مفصل زانو در مرحله استانس راه رفتن و در نتیجه احتمال آسیب مفصل زانو شود. جابه جایی مرکز فشار پا نیز باعث تغییر الگوی حرکتی مفاصل پا شده و می تواند باعث کاهش جذب بارهای تماسی و همچنین کاهش نیروی پیشروی شود. در نهایت پیشنهاد می شود فعالیت جسمانی به عنوان یک فاکتور بیومکانیکی برای مطالعات راه رفتن مورد توجه واقع شود

اثر طولانی مدت استفاده از توکفشی بر تغییر پذیری الگوی فعالیت عضلات اندام تحتانی افراد دارای کف پای صاف حین راه رفتن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حامد اسماعیلی   مهرداد عنبریان

اختلالات پاسچرال پا، از جمله عوامل موثر در عملکرد طبیعی پا در حرکات و تکالیف مختلف و به ویژه راه رفتن هستند. در این بین، صافی کف پا یکی از شایع ترین ناهنجاری های پاسچرال کف پا است که به طور معمول با درد در ناحیه پا و کاهش عملکرد طبیعی پا همراه است. استفاده از وسایل اورتوتیکی و کفی های طبی، از روش های درمانی است که به فراوانی برای درمان صافی کف پا به کار برده شده است. کفی با کنترل حرکات پا و اصلاح راستایی پا، از بروز عوارض ثانویه این ناهنجاری جلوگیری به عمل می آورد. مطالعات بسیاری روی اثر کفی بر الگوی فعالیت عضلانی راه رفتن انجام شده است. اکثر این تحقیقات، آثار فوری و کوتاه مدت کفی را مورد بررسی قرار داده و کمتر به مکانیزم اثر طولانی مدت آن پرداخته اند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر طولانی مدت استفاده از کفی طبی بر تغییر پذیری الگوی فعالیت عضلات اندام تحتانی افراد دچار صافی کف پا حین راه رفتن می باشد. تعداد 45 نفر مرد از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سه گروه 15 نفری مشتمل بر: گروه تجربی دچار صافی کف پای منعطف، گروه کنترل دچار صافی کف پای منعطف و گروه پای طبیعی به عنوان گروه شاهد به صورت در دسترس انتخاب و تقسیم شدند. با توجه به نتیجه معاینات لازم توسط متخصص، برای گروه تجربی دچار صافی کف پا، کفی مناسب ساخته شد. با استفاده از الکترومیوگرافی سطحی، فعالیت الکتریکی عضلات درشت نئی قدامی، نازک نئی طویل، دوقلوی داخلی و نعلی آزمودنیهای هر سه گروه حین راه رفتن با فرکانس نمونه برداری 2000 هرتز جمع آوری شد. آزمودنی ها مسیر 14 متری آزمایش را در وضعیت پای برهنه 6 بار طی کردند. گروه تجربی صافی کف پا، علاوه بر پای برهنه مسیر را در وضعیت های با کفش و با کفش همراه با کفی ساخته شده طی کردند. پس از 6 ماه استفاده از کفی در گروه تجربی، آزمایشات مجدد برای گروهها تکرار شد. از فیلتر میان گذر 10 تا 450 هرتز برای تجزیه و تحلیل داده های الکترومیوگرافی استفاده شد. شاخص فعالیت عضلات نسبت به حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک (mvic) هر عضله بیان شد تا بر اساس درصدی از حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک مقایسه شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها وانجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار spss نسخه 18 استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.نتایج این مطالعه در پیش آزمون نشان داد که الگوی فعالیت عضلات در افراد دچار صافی کف پا نسبت به گروه شاهد، در فازهای مختلف استانس متفاوت است. میزان هم انقباضی در فازهای میداستانس و پروپالژن در افراد صافی کف پا نسبت به گروه شاهد بیش تر بود. کفی فعالیت عضله درشت نئی قدامی را در فازهای تماس پاشنه (001/0p=) با زمین و میداستانس کاهش داد (047/0p=). فعالیت عضله دوقلوی داخلی در فاز میداستانس نیز تمایلی برای کاهش از خود نشان داد (057/0p=). پس از 6 ماه استفاده از کفی، فعالیت عضلانی افراد گروه تجربی در پس آزمون با گروه شاهد تفاوت معناداری نداشت (05/0p>). هم چنین استفاده از کفی در طولانی مدت باعث افزایش میزان هم انقباضی در فاز تماس پاشنه با زمین شد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که کفی باعث تغییر الگوی فعالیت عضلات اندام تحتانی شده است. این تغییرات حاصل از سازگاری اولیه در طولانی مدت رفته رفته به الگوی جدید تبدیل شده است. با توجه به میزان هم انقباضی در پیش و پس آزمون، می توان نتیجه گرفت که استفاده از کفی نه تنها باعث ایجاد تغییرات آنی می شوند، بلکه در طولانی مدت باعث بروز تغییرات جبرانی در فعالیت عضلات می شوند.

جدا سازی متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی ورزشکاران مرد در شش رشته ورزشی فوتبال، والیبال، ژیمناستیک، اسکیت، کشتی و ورزش زورخانه ای باشگاه های شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مهدی سوری   مهرداد عنبریان

تاریخ تصویب: تاریخ دفاع: 28/6/1391 تعداد صفحات: 122 چکیده: امروزه شناسایی افراد مستعد، جهت ورود به ورزش های متناسب با استعدادآنها می تواند موجب توسعه ورزش قهرمانی شود. از این رو، در اجرای رشته های ورزشی تعیین ویژگی های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی بدن مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، جدا سازی متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی ورزشکاران مرد در شش رشته ورزشی فوتبال، والیبال، ژیمناستیک، اسکیت، کشتی و ورزش باستانی باشگاه های شهر همدان می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل کلیه بازیکنان حاضر در شش رشته فوتبال، والیبال، ژیمناستیک، اسکیت، کشتی و ورزش باستانی در باشگاه های شهر همدان با حداقل شش سال سابقه ورزشی بوده اند که به علت عدم دسترسی به همه ورزشکاران تنها تعداد 180 نفر، و به ازای هر رشته تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. جهت تعیین همگنی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد و برای نمایش داده هایی از قبیل سن، وزن و قد افراد نمونه از روش های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد، و جهت بررسی میزان معنی داری فرضیه ها از روش آماری (anova) و بمنظور مقایسه گروه ها و مقایسه میانگین متغیرها اندازه گیری شده در آزمون تعادل و مشخص کردن معنی داری بین گروه ها از (manova) با آزمون تعقیبی توکی بهره گرفته شد. برای کلیه محاسبات از نرم افزار spss نسخه 19 استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر متغیر های آنتروپومتریکی، تعادل ایستا و پویا، زاویه کیو، انعطاف عضلات پشت و کمربند شانه، گریپ دست، ساختار کف پا و ترکیب بدنی بین رشته های مختلف تفاوت معنادار وجود دارد؛ و تنها در مورد انعطاف عضله دوقلو نتایج معناداری یافت نشد. نتیجه نهایی به دست آمده این فرض را که ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از نظر متغیرهای آنتروپومتریکی با هم متفاوت هستند را تأیید نمود و مشخص شد که ورزشکاران مختلف، از نظر برخی از فاکتورهای آنتروپومتریکی با هم متفاوت هستند و این تفاوت ناشی از ماهیت رشته های ورزشی آنها می باشد. از نظر درصد چربی ژیمناست ها نسبت به بقیه رشته ها در وضعیت بهتری بودند. تعادل ایستا در ورزشکاران رشته ی ژیمناستیک نسبت به بقیه گروه ها بهتر بود. و درتعادل پویا فوتبالیست ها بهترین عملکرد را داشتند. زاویه q در ورزشکاران رشته ی فوتبال بیشتراز بقیه ورزشکاران دیگر بود. ازنظرانعطاف کمربند شانه والیبالیست ها بهترین عملکرد را داشتند. در انعطاف عضلات پشت بهترین عملکرد را کشتی گیران و ژیمناست ها داشتند. فاکتور گریپ دست کشتی گیران بهتر از بقیه گروه های حاضر بودند. واز لحاظ ساختار کف پا ورزشکاران رشته های مختلف باهم تفاوتی نداشتند. و در نهایت از نظر ساختاربدنی ژیمناست ها از بقیه گروه ها بهتر بودند

مقایسه دو روش متفاوت رکاب زدن روی شاخص خستگی عضلات اندام تحتانی در تیم دوچرخه سواری همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه م عبدی   مهرداد عنبریان

هدف این مطالعه، مقایسه دو روش متفاوت رکاب زدن از نظر به تأخیر انداختن خستگی در دوچرخه سواران تیم شهر همدان می باشد. برای این منظور، 8 مرد دوچرخه سوار عضو تیم با مشخصات (سن: 28/3 ± 75/27 سال، وزن: 6 ± 173 کیلوگرم، قد: 19/12 ± 12/72 سانتی متر) در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها در دو جلسه مجزا با فاصله ی یک هفته در آزمایشگاه حاضر شدند؛ در یک جلسه با روش فقط فشار(فشار در فاز فشار و استراحت در فاز استراحت) و با استفاده از کفش های بدون گوه و در جلسه دیگر با روش فشار-کشش(فشار در فاز فشار وکشش در فاز استراحت) و با استفاده از کفش قفل شونده رکاب زدند. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسر رانی، نیم وتری،دوقلوی خارجی، دوقلوی داخلی و درشت نئی قدامی ثبت شد. همچنین از الکتروگونیامتر برای مشخص کردن زوایای زانو در شروع هر فاز و به کمک آن جدا کردن فازهای رکاب زدن استفاده شد. روش آماری t همبسته برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین فعالیت عضلات در دو فاز فشار و استراحت در روش رکاب زنی فقط فشار اختلاف معناداری وجود دارد (000/0p = ) همچنین بین فعالیت عضلات در دو فاز فشارواستراحت در روش رکاب زنی فشار-کشش اختلاف معناداری وجود دارد(001/0p = ). نتایج نشان می دهد که در روش فشار-کشش اختلاف فعالیت عضلات در دو فاز نسبت به روش فقط فشار حدود 8% کاهش یافت و در نتیجه در روش فقط فشار فعالیت عضلات در چرخه رکاب زدن یکنواخت تر گردید. زمان رکاب زدن آزمودنی ها در روش فشار-کشش افزایش معناداری را نشان داد(018/0p = ). از درکنار یکدیگر قرار دادن نتایج این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که با استفاده از روش رکاب زنی فشار-کشش در دوچرخه سواری خستگی به تأخیر می افتد.

اثر خستگی بر قدرت و قعالیت الکتریکی عضلات چهارسررانی و دوقلوی داخلی مران بسکتبالیست آماتور و حرفه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رویا سقایی   مهرداد عنبریان

.خستگی عضلانی عبارت است از نقص در تولید حداکثر نیرویی که عضله می تواند تولید کند. ورزشکاران و بیماران مکرراً با مسئله ی خستگی مواجهند. خستگی عاملی است که باعث کاهش عملکرد عضله شده و عموماً در اثر حرکات تکراری یا انقباضات مداوم عضلانی ایجاد می شود. تغییرات در فرود پرش به علت خستگی اثری منفی روی کنترل عصبی عضلانی مفاصل زانو شده و -منجر به آسیب می شود .کنترل دینامیکی مفصل زانو در درجه اول جذب شوک توسط عضلات اکستنسورزانو)مخصوصاً چهار سر رانی)که آن را احاطه می کند صورت می گیرد. اگر ظرفیت اکستنسورها به علت خستگی کم شود منجر به آسیب استخوان غضروف و لیگامنتها می شود.. علی رغم اهمیت این موضوع تحقیقات محدودی در این زمینه علی الخصوص روی بسکتبالیست ها انجام شده است.عضله ی دوقلو را که به عنوان اکستنسور و نقش محافظتی در مفصل زانو ایجاد می کندو باز به دلیل مطالعات بسیار محدود روی این عضله در این پژوهش گنجانده ایم. در این تحقیق بر آن شدیم تا به بررسی اثر خستگی با دستگاه دینامومترایزوکینتیک بایودکس و پروتکل خستگی وینگیت که این دو از اعتبار و روایی بالابرخوردارمی باشند استفاده می کنیم. نمونه آماری این پژوهش شامل دو گروه می باشد که هر کدام از گروه ها شامل 8 نفر که یک گروه از افراد تیم ملی بسکتبال بزرگسال مردان و گروه دیگر از افراد غیر حرفه ای با حداکثر 4 سال سابقه بازی انتخاب می شوند .از دینامومتر بایودکس برای اندازه گیری گشتاور کانسنتریک عضله چهارسر و دوقلو استفاده شد.از دستگاه الکترومیوگرافی که مجهز به16 کانال و ما از 4 کانال مجزا برای 4 عضله اکستنسور و پهن داخلی،پهن خارجی،راست رانی و دوقلوی داخلی استفاده شد. مطالعات را بر روی دو پای افراد انجام دادیم. فرد روی صندلی دینامومتر قرار گرفته به طوری که مفصل ران در زاویه 30 درجه می باشد.آزمون در دامنه حرکتی از 20 درجه فلکشن زانو تااکستنشن کامل انجام می گیرد. از آزمون خستگی وینگیت بر روی دوچرخه کار سنج که اعتبار آن در تحقیقات گذشته به اثبات رسیده است، برای تعیین شاخص خستگی استفاده کردیم. تأثیر خستگی را با بررسی و مقایسه الگوی فعالیت عضلانی گشتاور عضلانی عضلات چهاسررانی و دوقلوی داخلی را در دو حالت پیش و پس از خستگی بررسی می کنیم. نرملایز کردن فعالیت الکتریکی(emg) به روشهای دینامیک دارای میزان اعتبار و حساسیت بیشتری می باشد به همین لحاظ mvicگرفته نشد. در این تحقیق از روش درصد تغییرات دامنه emg استفاده شد. در واقع گروه ها و افراد را با خودشان کنترل و با پری تستشان نرملایز کرده و بر اساس درصد میزان افزایش یا کاهش دامنه محاسبه و نتیجه گیری کرد. با استفاده از برنامه نرم افزاری spss نسخه 18و excelاطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری برابر باp=0/05 در نظر گرفته شد.گشتاور عضلات چهارسررانی و دو قلوی داخلی دو گروه در زمان باز شدن زانوی پای چپ نسبت به بعد از خستگی تفاوت معنا داری دیده شده.گشتاور عضلات چهارسررانی و دو قلوی داخلی گروه آماتور و حرفه ای در زمان باز شدن زانوی پای چپ در بعد از خستگی تفاوت معنا داری دیده شده است .گشتاور عضلات چهارسررانی و دو قلوی داخلی در زمان خم شدن زانوی پای چپ در گروه حرفه ای قبل از خستگی نسبت به بعد از خستگی کاهش معناداری داشته است. بنابر یافته های تحقیق نتیجه می گیریم خستگی بر قدرت عضلات چهارسررانی بازیکنان بسکتبالیت حرفه ای و آماتور تاثیرزیادی نداشت. بین گروه آماتور با حداکثر 4سال سابقه بازی و گروه حرفه ای با حداکثر12سال سابقه بازی تنهابین پای غیر غالب بعد از خستگی تفاوت معنی داری دیده شدودرصد فعالیت الکتریکی عضلات چهارسرانی و دوقلوی داخلی گروه حرفه ای نسبت به آماتور بعداز خستگی افزایش یافت ولی این تغییر معنی دار نبود.

مقایسه اثر استفاده طولانی مدت از ارتز حمایت کننده کشکک و اجرای تمرینات اختصاصی بر روی بهبود درد کشککی رانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه سالاری اسکر   مهرداد عنبریان

مقدمه: هدف مطالعه حاضر عبارت است از مقایسه اثر 8 هفته تمرینات اختصاصی عضله پهن داخلی با اثر 8 هفته استفاده از بریس حمایت کننده کشکک در زنان مبتلا به سندروم درد کشککی رانی در متغییرهای زیر طی فاز استانس راه رفتن: 1) میزان فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب 2) سطح مقطع دو عضله پهن داخلی و پهن خارجی 3) متغییرهای فشار کف پایی. روش تحقیق: نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 36 زن مبتلا به سندروم درد کشککی رانی بود. آزمودنی ها به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره قرار گرفتند. میانگین و انحراف استاندارد سن آزمودنی ها در سه گروه کنترل، گروه بریس و گروه تمرین به ترتیب برابر 1/2±0/24، 4/2±0/25 و 6/2±1/24 سال بود. برای ثبت فعالیت الکترومایوگرافی طی فاز استانس راه رفتن طی پیش و پس آزمون، الکترودها بر روی بخش خارجی عضله دوقلو، پهن داخلی، پهن خارجی، راست رانی، دوسررانی، نیم وتری، سرینی میانی و سرینی بزرگ بر اساس پروتکل اروپایی seniam نصب گردیدند. الکترود ground نیز بر روی بخش قدامی تیبیا قرار داده شد. برای نرمال سازی مقادیر rms ،2 تکرار 3 ثانیه ای mvic برای هر عضله به صورت تصادفی اجرا نمودند. طی پیش آزمون و پس آمون متغییرهای فشار کف پایی طی فاز استانس راه رفتن و همچنین سطح مقطع دو عضله پهن داخلی و خارجی (به وسیله سونوگرافی) نیز مورد سنجش قرار گرفت. پس از مرحله پیش آزمون، آزمودنی های گروه تمرینی خود را به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه (شامل 3 ست ده تکراری حرکت پرس پا با حداکثر آداکشن ران، باری معادل 40 درصد یک تکرار بیشینه) اجرا کردند. مقادیر یک تکرار بیشینه در هفته چهارم تمرین مورد اندازه گیری مجدد قرار گرفت و تمرینات هفته-های بعدی بر اساس مقادیر جدید یک تکرار بیشینه صورت گرفت. گروه بریس نیز به مدت 8 هفته از بریس استفاده نمودند، و تاکید شده بود که در تمام فعالیت های دارای تحمل وزن همچون راه رفتن از بریس استفاده نمایند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تست آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، آنالیز واریانس چند متغییره و تست تی همبسته استفاده شد. سطح معنادری در پژوهش حاضر برابر 05/0?p بود. نتایج: سطح مقطع دو عضله پهن داخلی و خارجی در گروه تمرین به طور معناداری افزایش و سطح مقطع عضله پهن داخلی به طور معناداری کاهش پیدا کرد. میزان فعالیت الکترومایوگرافی (rms همسان سازی شده) عضله پهن داخلی و خارجی بعد از دوره تمرینی کاهش و فعالیت عضله پهن داخلی در گروه بریس طی پس آزمون افزایش پیدا نمود (05/0?p). مقادیر copx تمایل به کاهش پرونیشن را در گروه تمرینی بعد از دوره تمرینی در طی راه رفتن نشان داد حال آنکه در گروه بریس هیچگونه اختلاف معناداری مشاهده نشد.

اثر خستگی عملکردی دوچرخه سوای بر میزان انحرافات cop و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین دویدن سه گانه کاران مبتدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مصطفی سپهریان   مهرداد عنبریان

هدف این مطالعه، تعیین تأثیر خستگی عملکردی دوچرخه سواری (17rpe>) بر پارامترهای الکترومایوگرافی و انحرافات مرکز فشار پا در حین دویدن سه گانه کاران مبتدی بود. به این منظور، 12 نفر مرد سه گانه کار مبتدی (سن: 14/2±76/23 سال، وزن: 54/2±45/78 کیلوگرم، قد: 32/2±82/179 سانتی متر و سابقه ورزشی: حداکثر 2 سال و حداقل 1 سال) انتخاب شدند. برای ایجاد خستگی عملکردی دوچرخه سواری از یک پروتکل دوازده مرحله ای استفاده شد. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسررانی، نیم وتری، دوقلوی داخلی و درشت نی قدامی و انحرافات مرکز فشار پا در فاز استانس دویدن قبل و بعد از اجرای پروتکل خستگی ثبت شد. روش آماری t همبسته و ویلکاکسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان از کاهش ها و افزایش-های معناداری در فعالیت عضلات منتخب بعد از پروتکل خستگی دوچرخه سواری در مراحل مختلف دویدن داشت. مرکز فشار در فازهای تماس پاشنه به زمین و میانی استانس بعد از خستگی دوچرخه سواری به سمت داخل سوق پیدا کرده بود. تغییرات ایجاد شده بعد از خستگی دوچرخه سواری می تواند باعث ایجاد آسیب و عدم ثبات در مفاصل زانو و مچ پا شود.

سنجش شاخص های کارایی عضلانی وانباشت لاکتات هنگام ارگومتری زیر بیشینه به دو روش رکاب زدن در دوچرخه سواران حرفه ای30- 20سال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه قلی پور   فرزاد ناظم

سابقه وهدف: شواهد پژوهشی در زمینه های فیزیولوژی ورزش، مبانی علم تمرین و بیومکانیک مهارتهای حرکتی می تواند مارا درروش هایی که ورزشکاران هوازی بتوانند عملکرد خود را کارآمد سازند کمک نماید. در این میان، بار کار و پدیده خستگی، کارایی ورزشکار را متأثر می سازد. در این مطالعه شاخص های کارایی مکانیکی وانباشت سطح لاکتات هنگام عملکرد دوچرخه سواران جاده به دو روش رکاب زنی ارزیابی می شود. مواد و روش ها: 9 عضو تیم دوچرخه سواری جاده با سابقه ورزشی 10-4 سال و دامنه سنی 30-20 سال داوطلبانه شرکت کردند. پروتکل ارگومتری در دو جلسه، نوبت اول با روش پدال زنی (فقط فشار) و در جلسه دوم با فاصله یک هفته به صورت (فشار ـ کشش) با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب و 60 دور در دقیقه اجرا گردید. کارایی مکانیکی خالص و ناخالص، شاخص های آمادگی هوازی و تغییرات غلظت لاکتات خون و خستگی ارادی (آنالوگ بصری واحساس درک فشار کار) در پایان هر دو شیوه رکاب زنی اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و پارامتریک t همبسته انجام گرفت. نتایج: تفاوت آماری معناداری از جنبه فیزیو-متابولیک ،کارایی عضلانی، شاخص آمادگی هوازی، شاخص خستگی به دو روش رکاب زنی فشار و فشار- کشش مشاهده نشد(p>0.05). نتیجه گیری: نقش هر دو روش پدال زنی در کارایی عضلات فعال پاها یکسان بوده و این امکان هست که پارامترهای بیومکانیک عضلات فعال در تغییر عملکرد پدال زنی نقش ایفا کنند.????

طراحی، روایی و پایایی سنجی مدل سازی استعدادیابی ورزشکاران کاراته کا مبتنی بر الگوریتم های هوش مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سید احسان نقیبی   مهرداد عنبریان

بیش از یک صد سال است که دانشمندان در تلاش هستند تا ویژگی های پیکری و ترکیب بدنی ورزشکاران نخبه را با هدف یافتن ارتباط این ویژگی ها با اجرای ورزشی توصیف کنند. آگاهی از ارتباط بین اجرای ورزشی با شکل، اندازه، نسبت ترکیب بدنی کمک موثری در دستیابی به ویژگی های پیکری بهینه در هر ورزش می کند. لازمه موفقیت در رشته های مختلف ورزشی، شناخت عوامل موثر بر قهرمانی است. عوامل چندی برای موفقیت در ورزش های مدرن امروزی وجود دارد. یکی از مفاهیم بسیار مهم در ورزش ها، فرایند شناسایی استعداد است.علیرغم اهمیت استعدادیابی و شناسایی افراد مستعد برای رشته های ورزشی، مستندات و مطالعات مرتبط با استعدادیابی در کاراته بسیار اندک است. این روش مدل سازی استعدادیابی قابل بروز رسانی می باشد و با تغییر ویژگی ها و شاخص های جامعه تغییر می کند. لذا با توجه به چنین برتری نسبت به روش های دیگر، محقق را بر آن داشته که یک چنین مدلی را بر اساس الگوریتم های هوش مصنوعی طراحی نماید و درصد طبقه بندی صحیح(روایی) و درصد حساسیت(پایایی) آن را به دست آوریم.هدف از انجام این تحقیق طراحی، روایی و پایایی سنجی مدل استعدادیابی ورزشکاران کاراته کا مبتنی بر الگوریتم های هوش مصنوعی است. آزمودنی ها به صورت نمونه گیری در دسترس به دو گروه کاراته کاهای نوجوان نخبه (19 نفر) و نوجوان غیر کاراته کا (20 نفر) تقسیم شدند. فاکتورهای اندازه گیری شامل متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی مبتنی بر پیشینه تحقیق بود. از روش های آمار توصیفی برای توصیف داده ها و رسم نمودارهای مختلف استفاده شد. از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد. برای کاهش حجم داده ها و تعیین مهم ترین متغیرهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی از روش آماری آنالیز مولفه های اصلی اطلاعات (pca) و سپس در بخش مدل سازی از الگوریتم شبکه های عصبی که دارای سه لایه ورودی (10 نرون)، میانی(7 نرون) و خروجی(2 نرون) بود، استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مهم ترین متغیرهای آنتروپومتریکی کاراته کاهای نوجوان نخبه چربی زیرپوستی سینه ای، قد، محیط سینه، whr، محیط مچ پا، چربی زیرپوستی سه سر بازویی، طول ظاهری پا، چربی زیرپوستی شکم و طول گستره دست ها و مهم ترین متغیرهای بیومکانیکی آن ها سرعت دویدن، توان عضلات پا، قدرت نسبی پنجه دست، تعادل ایستا، درازنشست، چابکی و قدرت مطلق پنجه دست می باشد. همچنین درصد طبقه بندی صحیح و حساسیت داده ها بالا و به ترتیب 87? و 85? بود. با توجه به یافته های این تحقیق می توان از این روش و مشخصه های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی خروجی از مدل هوشمند در کنار سایر روش ها برای استعدادیابی کاراته کاها استفاده کرد.

طراحی و ساخت مکانیزم های بهینه برای دستگاه های تمرین شنای کرال سینه در خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرتضی قاسمی   آذر آقایاری

تمرین شنا در حالت عادی ، مستلزم حضور شناگر در استخر شنا است که وقت گیر و پرهزینه است. همچنین انجام تمرینات بدنسازی در خشکی ، بهبود زیادی در کارآیی شناگران ایجاد می نماید ، ولی دستگاه های بدنسازی مخصوص شنای کرال سینه که تاکنون تنها توسط چند مخترع امریکایی و نیز شرکت vasa طراحی و ثبت اختراع شده ، کامل نبوده و دارای نواقصی هستند. در پایان نامه ها ، مقالات و اختراعات ایرانی نیز تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق ، تکمیل و بهینه نمودن برخی از مکانیزم های این دستگاه ها و ایجاد شرایط کامل شنا در خشکی و ساخت یک نمونه از دستگاه بهینه می باشد. در این تحقیق، ابتدا کلیه مکانیزم های دستگاه های تمرین شنای کرال سینه که در خارج از کشور ، ثبت اختراع یا طراحی شده بود، از لحاظ مکانیکی و بیومکانیکی بررسی شد و در چهار مکانیزم این دستگاه ها قابلیت ارتقاء و بهبود ، مشاهده شد که عبارتند از: 1- مکانیزم اعمال نیروی مقاوم به پاها حین بالا و پایین رفتن پاها 2- نحوه قرارگیری سینه و شکم بر روی دستگاه 3- نحوه اتصال مکانیزم اعمال نیروی مقاوم به پاها 4- بدنه و استراکچر دستگاه بگونه ای که سبک ، کم حجم و مقرون بصرفه باشد . سپس طراحی مکانیزم های بهینه با در نظر گرفتن محاسبات مهندسی مکانیک و توسط نرم افزار اتوکد صورت گرفت و چهار طرح بهینه برای آنها تهیه و سپس یک نمونه از مجموعه دستگاه بهینه شده ، ساخته شد. این دستگاه تشکیل شده از یک قاب از جنس پروفیل آهنی ، نگهدارنده های سینه و شکم در وسط دستگاه و نیز دو نگهدارنده پاها (ران ها) در انتهای دستگاه که از چرم مصنوعی دوخته شده است . همچنین دارای قطعات و مکانیزم هایی برای اعمال نیروی مقاوم به دستها و پاها در حین حرکات شنای کرال سینه می باشد. نحوه کارکرد دستگاه به اینصورت است که فرد درداخل دستگاه قرار گرفته و پاهای خود را درون نگهدارنده های ران پا قرارمی دهد و نیز سینه و شکم خود را بر روی نگهدارنده سینه در وسط دستگاه قرار داده و به حالت افقی ، معلق می شود. حال دو عدد کش نصب شده در جلو را با دستهای خود گرفته و سپس حرکات شنای کرال سینه را شبیه شنا در آب انجام می دهد . ران هر یک از پاها حین پایین آوردن، تحت نیروی مقاوم اصطکاکی و نیز حین بالا بردن ، تحت نیروی مقاوم الاستیکی قرار می گیرد و تحت این نیروها تقویت می شود. همچنین فرد می تواند همانند شنا ، بدن خود را حول محور طولی بدن بچرخاند. این طرح ظرف مدت 4 ماه طراحی و با امکانات داخلی یک نمونه از آن ساخته و ثبت اختراع نیز شده است .

تجزیه و تحلیل زاویه پشت پا طی سیکل راه رفتن و دویدن در افراد با پای طبیعی و چرخیده به خارج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  حسین فرزانه   سعید ایل بیگی

هدف از این تحقیق، تجزیه وتحلیل زاویه پشت پا طی سیکل راه رفتن و دویدن در افراد با پای طبیعی و پای چرخیده به خارج بود. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان پسر دانشگاه بیرجند که در سال تحصیلی 93 - 92 مشغول تحصیل بوده اند که از بین آن ها تعداد 60 نفر به صورت هدفمند بر اساس شاخص افتادگی استخوان ناوی انتخاب و سپس به طور تصادفی تعداد 15نفر با پای طبیعی و 15 نفر با پای چرخیده به خارج به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. پس از قرارگیری نشانگرها با استفاده از مدل نشانه گذاری نیگ (1986)، هر آزمودنی به مدت 8 دقیقه با سرعت 75/1 متر بر ثانیه و 8 دقیقه با سرعت 5/3 متر بر ثانیه، با استفاده از کفش ورزشی روی تردمیل به فعالیت راه رفتن و دویدن پرداخت. کلیه مراحل آزمون با استفاده از دو دوربین فیلم برداری با سرعت 50 هرتز در ثانیه ثبت و در دستگاه آنالیز حرکت دوبعدی تجزیه وتحلیل شدنتایج تحقیق حاکی از آن است که به طورکلی افراد با پای چرخیده به خارج طی مراحل ذکرشده هنگام راه رفتن و دویدن به ویژه هنگام دویدن، از الگوی غیرطبیعی برخوردار هستند و احتمال آسیب دیدگی این دسته از افراد در مرحله برخورد پاشنه با زمین بیشتر از دیگر مراحل به نظر می رسد.

اندازه گیری، مدل سازی و تحلیل تعادل انسان در صفحه ساجیتال در اثر اعمال اغتشاش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مهندسی 1386
  بهنام میری پورفرد   داود نادری

چکیده ندارد.

اندازه گیری، مدل سازی و تحلیل تعادل انسان در صفحه فرونتال در اثر اعمال اغتشاش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مهندسی 1386
  سعید داودآبادی فراهانی   محسن صادقی مهر

چکیده ندارد.

مقایسه تأثیر تمرین تصویر سازی ذهنی بر عملکرد تعادلی دانش آموزان دختر و پسر 15-10 سال شهر یاسوج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  حسین محمدی جامع   علی یلفانی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات تمرین هوازی بر روی تهویه ریوی نابینایان در رابطه با دفورمیتی های قفسه سینه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1371
  مهرداد عنبریان   امیراحمد مظفری

هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی روی تهویه ریوی افراد نابینا با در نظرگیری دفورمیتی های قفسه سینه، بویژه کیفوز میباشد. بدین منظور از بین نابینایان مجتمع نابینایان شهید ارشاد همدان، 18 آزمودنی در دامنه سنی 16 تا 21 سال (میانگین = 15ˆ18 سال)انتخاب و در گروه مساوی به شکلی تقسیم شدند که در گروه a افراد مبتلا به عارضه کیفوز (9 = n) و در گروه b، افراد طبیعی و فاقد عارضه مذکور قرارگرفتند(=9