نام پژوهشگر: حسن صدری
حسن صدری غلامرضا قربانی
برای مطالعه پاسخ گاوهای دوره انتقال به مکمل کروم و منبع غله جیره و همچنین بررسی بیان ژن فاکتورهای مرتبط با سیگنال انسولین در بافت چربی گاوهای شیری خشک و اوایل شیردهی سه آزمایش طراحی شد. در آزمایش اول و دوم (تکرار آزمایش اول)، 32 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش استفاده گردید. از جو (bbd) یا ذرت (cbd) به عنوان غله کنسانتره و از مکمل کروم ـ متیونین در دو سطح صفر و0/08 میلیگرم کروم به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی بدن استفاده گردید. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل 2 (سطح کروم) در 2 (منبع غله) طراحی شد. طول دوره آزمایشی از 28 روز قبل از تاریخ احتمالی زایش تا 28 روز بعد از زایش بود. مکمل کروم تأثیری روی ماده خشک مصرفی پیش از زایش یا ماده خشک مصرفی، وزن بدن، تعادل انرژی خالص و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در دوره پس از زایش نداشت. در دوره پیش از زایش ماده خشک مصرفی به صورت درصدی از وزن بدن با مکمل کروم تمایل به افزایش داشت (0/09 = p). با مکمل کروم تمایل به افزایش تولید شیر مشاهده شد (0/08 = p)، اما درصد پروتیین شیر کاهش یافت (0/05 = p). در طول دوره آزمایشی پارامترهای عملکردی تحت تأثیر جایگزینی دانه جو با ذرت قرار نگرفت. مکمل کروم ـ متیونین باعث افزایش ماده خشک مصرفی پیش از زایش (0/09 >p) و تمایل به افزایش ماده خشک مصرفی پس از زایش در bbd شد (0/10 = p). تغییر در ماده خشک مصرفی پیش از زایش با bbd مکمل شده با کروم کوچکتر بود، اما با cbd مکمل شده با کروم بدون تغییر باقی ماند. تمایل به کاهش بتاهیدروکسی بوتیرات (0/10 = p) و افزایش کلسترول پلاسما (0/12 = p) در روز زایش در گاوهای تغذیه شده با مکمل کروم مشاهده گردید. اما سایر متابولیتها و هورمونهای پلاسما تحت تأثیر مکمل کروم در روز زایش قرار نگرفتند. 21 روز بعد از زایش (روز 21+) غلظت گلوکاگون پلاسما در گاوهای تغذیه شده با مکمل کروم تمایل به افزایش داشت (0/10 = p)؛ اما سایر متابولیتها و هورمونهای پلاسما تحت تأثیر مکمل کروم در روز 21+ قرار نگرفتند. منبع غله جیره تأثیری روی متابولیتها و هورمونهای اندازهگیری شده در روز زایش نداشت. غلظت نیتروژن اورهای خون در روز 21+، در cbd مکمل شده با کروم کاهش و در bbd مکمل شده با کروم افزایش یافت (0/05 < p). براساس نتایج آزمایش اول و دوم، عملکرد گاوهای دوره انتقال تحت تأثیر منبع غله جیره نبود، درحالیکه تولید شیر بیشتر را با جیرههای مکمل شده با کروم ـ متیونین نشان دادند. این نتایج پیشنهاد میکند که اثرات مفید مکمل کروم برای بهبود مصرف خوراک طی دوره انتقال ممکن است بستگی به منبع غله جیره داشته باشد. تمایل به افزایش تولید شیر با مکمل کروم احتمالاً در بخشی به واسطة افزایش ترشح گلوکاگون بوده است. در آزمایش سوم، تغییرات در بیان ژن فاکتور نکروز دهندة تومور (tnfα)، ناقل گلوکز مستقل از انسولین (glut1)، ناقل گلوکز وابسته به انسولین (glut4)، گیرنده انسولین، سوبسترای گیرنده انسولین 1 و 2 (irs1-2)، زیر واحد تنظیمی (p85) و زیر واحد کاتالیتیک (p110) فسفاتیدیل اینوزیتول -3 کیناز در نمونههای بافت چربی زیر جلدی جمع آوری شده از 27 گاو شیری در 8 هفته قبل از زایش (هفته 8-)، یک روز بعد از زایش (روز 1+) و 5 هفته بعد از زایش (هفته 5+) مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین نمونهگیری از خون در طول دوره آزمایشی انجام گرفت. پارامترهای خونی الگوی مشابه آنچه که معمولاً در گاوهای شیری مشاهده میشود را نشان دادند. بیان ژن tnfα، که در دورة بعد از زایش در مقایسه با دوره قبل از زایش بالاتر بود و عدم تغییر غلظت tnfα پلاسما در دوره بعد از زایش ممکن است نشان دهندة نقش موضعی tnfα در عادت پذیری فیزیولوژیکی بافت چربی به سمت کاتابولیسم و کاهش حساسیت انسولینی باشد. بیان ژن glut1، قبل از زایش در مقایسه با بعد از زایش بالاتر بود که ممکن است نشان دهندة نقش این ناقل در صرفهجویی گلوکز برای عملکرد ارگانهای حیاتی بدن و یا حمایت از تولید شیر باشد. بیان ژن glut4 در روز 1+ در مقایسه با زمانهای دیگر نمونهبرداری پایین تر بود، که احتمالأ به عنوان بخشی از مکانیسم مؤثر در کاهش حساسیت انسولینی در آغاز شیردهی باشد. اختلاف معنیداری در بیان ژن irs1، irs2، p85 و نسبت p85/p110 در بین زمانهای نمونهبرداری مشاهده نشد، که این نتایج پیشنهاد میکند که تغییرات در بیان ژن این فاکتورها ممکن است به عنوان مکانیسم مؤثر در کاهش حساسیت انسولینی در بافت چربی گاوهای شیری حول و حوش زایش نباشند.
الهه یزدان خواه حسین دقیق کیا
.امروزه با افزایش جمعیت، مسأله تأمین غذا به عنوان مهمترین بحران در جهان شناخته شده است و نیاز بیشتر به منابع خوراکی، خصوصا منابع پروتئینی، انسان را بر آن داشته تا با افزایش تولیدات کشاورزی و حیوانی بر این مشکل مهم فایق آید. از راه های مهم افزایش تولید، بهبود وضعیت تغذیه ای و ترکیب ژنتیکی حیوانات اهلی است. در سال های اخیر به طور متوسط 75% از ارزش کل تولیدات کشاورزی را فرآورده های دامی تشکیل می دهد. این امر نشان می دهد که بخش اعظم تولیدات گیاهی از طریق دام ها تبدیل به محصولات مفید می شود. در بین حیوانات، نشخوارکنندگان اهلی به دلیل اینکه در مصرف مواد اولیه در رقابت با انسان نبوده و قادر به مصرف مواد خشبی و علوفه ای کم کیفیت هستند از مهم ترین مبدل های مواد خوراکی به مواد غذایی قابل مصرف برای انسان می باشند. در پرورش و نگه داری دام نیز موردی که بیش از هر چیز حائز اهمیت بوده و بیشترین سرمایه را به خود اختصاص می دهد، مسئله تغذیه دام می باشد و شاید بتوان به جرأت این موضوع را عنوان کرد که مهمترین عامل اقتصادی بودن پرورش دام تغذیه دام مناسب، با ارزان ترین قیمت و بالاترین بهره دهی در تولید می باشد. از این رو بشر در جستجوی روش های علمی و عملی در رابطه با پرورش و تغذیه است، که بتواند با حفظ سلامت دام و هزینه کمتر، تولید بیشتری را از دام ها داشته باشد. به خوبی مشخص گردیده است و در این بین منابع غذایی با منشاء حیوانی مسئله بارزی است. تولید دام و محصولات دامی با سرعت بیشتری نسبت به سرعت تولید سایر محصولات کشاورزی پیش می رود به طوری که پیش بینی شده است که در سال 2020 تولیدات دامی بیش از نصف کل محصولات کشاورزی را به خود اختصاص خواهد داد و این اتفاق به انقلاب دامی منجر خواهد شد (هنینگ، 2003). با توجه به این که ایران کشوری خشک و کم باران با متوسط بارندگی سالانه حدود 220 میلی متر که حدود 3/1 متوسط بارندگی، سالانه دنیا است و در آن تعداد سال های با بارندگی کافی محدود است و همچنین به دلیل عدم به کارگیری روش مناسب استفاده از بارندگی در یک سال با بارش کافی، عملکرد اکثر محصولات کشاورزی آن پایین تر از میانگین جهانی است، بنابراین ضرورت تهیه برنامه توسعه کشاورزی (زراعی و دامی) مناسب با وضعیت آب و هوایی کشور بر کسی پوشیده نیست (قورچی، 1374). اهمیت تغذیه مناسب و کافی نشخوارکنندگان از نظر کمی و کیفی، ایجاب می کند که ارزش غذایی هر یک از مواد خوراکی و محتویات مواد مغذی آنها طبق روش های صحیح و استاندارد تعیین گردد (قورچی، 1374). بنابراین با توجه به افزایش جمعیت انسانی و محدودیت منابع از قبیل آب و خاک جهت تأمین غذا و همچنین رقابت بین انسان و دام در مواد خوراکی، منطقی به نظر می رسد که جهت تأمین غذای دام، باید علاوه بر استفاده از ارقام پر محصول و استفاده از شیوه های علمی، از پسماند غذایی نیز در تهیه غذای دام بهره برد. اهمیت و لزوم بکارگیری پسماند غذایی در جیره غذایی دام از جنبه های مختلف و متعددی قابل بررسی و توجه می باشد از جمله اینکه: 1- با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت دامی و هزینه خوراک که سهم قابل توجهی از هزینه تولید را شامل می شود (60 درصد هزینه تولید)، می توان از پسماند غذایی به عنوان یک منبع ارزان قیمت و متنوع که به راحتی جایگزین مواد گران قیمت می گردند، استفاده کرد. 2- جلوگیری ازاتلاف پسماند ها و ایجاد ارزش افزوده بیشتر از پسماندها جهت بهینه سازی الگوی مصرف. 3- افزایش کمی وکیفی تولیدات دامی کشور با تولید و بکارگیری خوراک های جدید از جمله پسماند خوراکی با ارزش. 4- جلوگیری از اثراث نامطلوب دور ریزی و دفع پسماندها به محیط زیست با بکارگیری آنها در تولید خوراک دام. موجودات از طریق تغییر در بیان ژن با تغییرات محیطی سازگاری پیدا می کنند. فرآیند تغییر بیان ژن دقیقا مورد مطالعه قرار گرفته و غالبا شامل تنظیم رونویسی از ژن است. کنترل رونویسی نهایتا ناشی از تغییرات بر هم کنش پروتئین های خاص تنظیم کننده متصل شونده با مناطق مختلفی از dna در ژن کنترل شونده می باشد. این بر هم کنش می تواند اثری مثبت یا منفی بر رونویسی ایجاد نماید. کنترل رونویسی می تواند منجر به بیان ژن مختص بافت شود. تنظیم ژن تحت تأثیر هورمون ها فلزات سنگین و مواد شیمیایی قرار می گیرد. علاوه بر کنترل در سطح رونویسی بیان ژن را می توان از طریق ازدیاد ژن، بازآرایی ژن، تغییرات بعد از رونویسی، پایدارسازی rna، کنترل ترجمه، تغییر در پروتئین و پایدارسازی پروتئین، تنظیم کرد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بیان ژن آنزیم های کلیدی موثر در متابولیسم کربوهیدرات ها و پروتئین ها در کبد و همچنین تغییرات در متابولیت های خونی به منظور مشخص کردن تغییرات احتمالی در وضعیت متابولیکی دام ها در اثر استفاده از پسماند رستوران مورد بررسی قرار گرفت.
مروارید امانی حسن صدری
مقدمه: دیابت نوع 2 یک بیماری مزمن متابولیک است که شیوع آن در سراسر دنیا به طور فزاینده ای رو به افزایش می باشد. در حال حاضر 180 میلیون نفر در دنیا مبتلا به دیابت بوده و پیش بینی می شود این میزان تا سال 2030 به دو برابر برسد. اثرات بیماری دیابت در آسیب به عملکرد برخی ارگان ها مثل شبکیه چشم، کلیه و دستگاه قلبی- عروقی تا میزان زیادی شناخته شده است. سیستم تنفس به عنوان بافتی درگیر در آسیب های ناشی از دیابت از زمان ورود انسولین استنشاقی مورد توجه محققین قرار گرفته است. با این حال بررسی عملکرد سیستم تنفس در بیماران دیابتیک منجر به حصول نتایج متناقضی گردیده است. برخی از این بررسی ها اثرات بیماری دیابت را آسیب زننده بر سیستم تنفس، و برخی نیز اثرات دیابت را کاهش دهنده التهاب در سیستم تنفس دانسته اند. فرضیه: دیابت نوع 2 باعث تغییر ساختارهای بافتی در سیستم تنفسی می شود؛ فرضیه ما بر این بود که مکمل های کروم، روی و لوسین ممکن است موجب درمان بیماری دیابت نوع 2 و در نتیجه، جلوگیری و کاهش این تغییرات پاتولوژیک سیستم تنفسی شوند. روش کار: 77 قطعه موش صحرائی نر پس از 10 روز نگهداری جهت تطابق با محیط، به صورت تصادفی در 11 گروه زیر قرار داده شدند: گروه کنترل منفی، گروه دیابتیک، گروه دیابتیک درمان شده با گلی بنکلامید، گروه دیابتیک درمان شده با انسولین ایزوفان، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل لوسین، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل روی، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین و روی، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین و کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی روی و کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین، کروم و روی. حیوانات مورد مطالعه به غیر از گروه کنترل منفی به مدت 2 هفته با جیره حاوی چربی بالا (40% چربی، 41% کربوهیدرات، 18% پروتئین) تغذیه شدند، سپس بیماری دیابت تجربی، توسط استرپتوزوتوسین با دز پایین القا شد و بر اساس گروه بندی انجام شده، روزانه داروی گلی بنکلامید و مکمل ها در آب آشامیدنی حل شده، و به مدت 28 روز در اختیار حیوانات قرار گرفت. داروی انسولین ایزوفان نیز به میزان 2 واحد در روز زیرجلدی جهت درمان استفاده گردید. پس از اتمام مرحله تیمار، نای و لوب چپ دیافراگماتیک ریه جدا شده و در فرمالین بافر 10% تثبیت شدند. پس از طی مراحل آماده سازی از نمونه ها لام های میکروسکوپی تهیه گردید. سپس تغییرات ساختارهای بافتی سیستم تنفسی بررسی گردید. نتایج: در ریه موش های صحرائی دیابتیک افزایش ضخامت غشای پایه و دیواره آلوئول ها، ادم دور عروق، رسوب فیبرین، ازدیاد رشته های کلاژن، هیپرتروفی و هیپرپلازی ماهیچه صاف مجاری هوایی کوچک دیده شد. تعداد ماکروفاژهای آلوئولی هم افزایش قابل ملاحظه ای داشت. تجمع سلول های التهابی در اطراف رگ ها و مجاری هوایی، و در پارانشیم ریه دیده شد. همچنین هیپرتروفی و هیپرپلازی غدد زیر مخاطی در حیوانات دیابتیک دیده شد، که این دو منجر به افزایش reid index شده که نشان دهنده تغییرات بافتی به وجود آمده می باشد. قند خون ناشتا در حیوانات دیابتیک دریافت کننده مکمل های روی، لوسین و کروم کاهش معنی داری نسبت به حیوانات دیابتیک دیده شد. همچنین این مکمل ها، سلول های التهابی، ماکروفاژهای آلوئولی و التهاب پری وسکولار و پری برونشیال را نسبت به حیوانات دیابتیک کاهش دادند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این مطالعه، می توان نتیجه گرفت در بیماری دیابت نوع 2 تغییرات بافتی قابل ملاحظه ای رخ می دهد. یکی از عوامل ایجاد کننده این تغییرات، گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی است که به علت هیپرگلیسمی مزمن ایجاد می شود و حساسیت پروتئین های ریه و قفسه سینه را به پروتئولیز کاهش می دهد و از این طریق منجر به تجمع کلاژن می گردد. همچنین در بیماری دیابت افزایش فعال سازی nf-?b، که یک فاکتور رونویسی دخیل در بیان ژن های عوامل التهابی می باشد، اتفاق می افتد و به همین دلیل است که در این مطالعه افزایش سلول های التهابی و افزایش التهاب پری وسکولار و پری برونشیال دیده می شود. از سوی دیگر انسولین نیز سبب اثرات زیان باری در دستگاه تنفس، مانند افزایش پاسخ دهی مجاری هوایی به آلرژن ها، التهاب و افزایش انقباض ماهیچه های صاف مجاری هوایی می گردد. بنابراین می توان هیپرانسولینمی ناشی از دیابت نوع 2 را یکی دیگر از عوامل آسیب زننده به دستگاه تنفس به شمار آورد. این تغییرات با مکمل هایی نظیر لوسین، روی و کروم با اثری که در کنترل قند خون دارند، تا حدودی بهبود می یابند. روی با نقشی که در اپیتلیوم تنفسی به عنوان محافظ سلول ها در برابر سموم و واسطه های التهابی دارد، به طور مستقیم می تواند باعث بهبود التهاب ایجاد شده گردد. همچنین روی به عنوان یک عامل آنتی اکسیدان و ضد التهاب می تواند عوارض عروقی به وجود آمده را نیز کاهش دهد.
مهدی میرانی حسن صدری
مقدمه: دیابت نوع 2 یک بیماری مزمن متابولیک است که شیوع آن در سراسر دنیا به طور فزاینده ای رو به افزایش می باشد. در حال حاضر 180 میلیون نفر در دنیا مبتلا به دیابت بوده و پیش بینی می شود این میزان تا سال 2030 به دو برابر برسد. اثرات بیماری دیابت در آسیب به عملکرد برخی ارگان ها مثل شبکیه چشم، کلیه و دستگاه قلبی- عروقی تا میزان زیادی شناخته شده است. سیستم تنفس به عنوان بافتی درگیر در آسیب های ناشی از دیابت از زمان ورود انسولین استنشاقی مورد توجه محققین قرار گرفته است. با این حال بررسی عملکرد سیستم تنفس در بیماران دیابتیک منجر به حصول نتایج متناقضی گردیده است. برخی از این بررسی ها اثرات بیماری دیابت را آسیب زننده بر سیستم تنفس، و برخی نیز اثرات دیابت را کاهش دهنده التهاب در سیستم تنفس دانسته اند. فرضیه: دیابت نوع 2 باعث تغییر و افزایش استرس اکسیداتیو در سیستم تنفسی می شود؛ فرضیه ما بر این بود که استفاده از مکمل های کروم، روی و لوسین ممکن است موجب درمان بیماری دیابت نوع 2 و پیشگیری و درمان استرس اکسیداتیو سیستم تنفسی شود. روش کار: 77 قطعه موش صحرائی نر پس از 10 روز نگهداری جهت تطابق با محیط، به صورت تصادفی در 11 گروه زیر قرار داده شدند: گروه کنترل منفی، گروه دیابتیک، گروه دیابتیک درمان شده با گلی بنکلامید، گروه دیابتیک درمان شده با انسولین ایزوفان، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل لوسین، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل روی، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین و روی، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین و کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی روی و کروم، گروه دیابتیک دریافت کننده مکمل ترکیبی لوسین، کروم و روی. حیوانات مورد مطالعه به غیر از گروه کنترل منفی به مدت 2 هفته با جیره حاوی چربی بالا (40% چربی، 41% کربوهیدرات، 18% پروتئین) تغذیه شدند، سپس بیماری دیابت تجربی، توسط استرپتوزوتوسین با دز پایین القا شد و بر اساس گروه بندی انجام شده، روزانه داروی گلی بنکلامید و مکمل ها در آب آشامیدنی حل شده، و به مدت 28 روز در اختیار حیوانات قرار گرفت. داروی انسولین ایزوفان نیز به میزان 2 واحد در روز زیرجلدی جهت درمان استفاده گردید. پس از اتمام مرحله تیمار، حیوانات به روش یوتانازی (مرگ اخلاقی) کشته شدند و به منظور بررسی شاخص های استرس اکسیداتیو، جهت اندازه گیری tbars، frap و tp، از بافت ریه و لاواژ ریه نمونه برداری انجام شد. نتایج: در ریه موش های صحرایی که به طور تجربی به دیابت نوع 2 مبتلا شده اند، شاخص tbars افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کرد، که نشان دهنده افزایش استرس اکسیداتیو در آن هاست. همچنین در این حیوانات، شاخص frap کاهش فاحشی را نشان داد، که نشان از کاهش قدرت آنتی اکسیدانی در آنهاست. دریافت مکمل های روی، لوسین و کروم در موش های مبتلا به دیابت، حاکی از کاهش استرس اکسیداتیو (کاهش tbars) و افزایش قدرت آنتی اکسیدانی (افزایش frap) در ریه آن ها، نسبت به حیوانات دیابتیک بود. همچنین، پروتئین تام (tp) لاواژ ریه، به عنوان شاخصی از افزایش نفوذ پذیری عروق به علت آسیب استرس اکسیداتیو وارده به آن، در حیوانات دیابتیک افزایش معنی داری نسبت به حیوانات کنترل منفی نشان داد. بحث و نتیجه گیری: هیپرگلیسمی و هیپرلیپیدمی (به عنوان دو عارضه اصلی دیابت) سبب استرس اکسیداتیو در فرد مبتلا می شوند و استرس اکسیداتیو حاصل، به دلیل اثرات مخرب بر روی سلول های بتای پانکراس، خود سبب پیشرفت عوارض فوق می گردد. نتایج به دست آمده در این مطالعه، تایید می کند که در دیابت نوع ۲، قند خون ناشتا و نیز استرس اکسیداتیو بافت ریه، افزایش چشمگیری پیدا می کند. در نتیجه، مکمل هایی که سبب کاهش استرس اکسیداتیو ایجاد شده در این بیماری شوند، به بهبود عوارض و پیشرفت دیابت کمک می کنند. روی و کروم خاصیت آنتی اکسیدانی اثبات شده دارند و مستقیما در کاهش استرس اکسیداتیو نقش دارند. به علاوه، روی و کروم و لوسین اثرات مثبتی بر ترشح انسولین و گلوکز دارند و با بهبود عملکرد انسولین و گلوکز، سبب کاهش استرس اکسیداتیو می شوند. نتایج حاصل نشان دادند که این مکمل ها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم سبب کاهش استرس اکسیداتیو و نیز افزایش کنترل قند خون می شوند. در نتیجه، استفاده از مکل های روی، کروم و لوسین در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲، اثرات مثبت قابل توجهی بر مهار استرس اکسیداتیو دارند و می توانند سبب بهبود وضعیت کلی بیماران مبتلا شوند
حسن صدری رضا تهرانی
چکیده ندارد.