نام پژوهشگر: علی اصغر خدایاری
آذیتا سعیدی محمد حسین بصیری
در سال های اخیر، روش اختیارات حقیقی (roa) که روش پیشرفته ای از تحلیل جریان های نقدینگی تنزیل یافته (dcf) است بر اساس تئوری اختیارات مالی ارائه شده است. روش roa با در نظر گرفتن انعطاف مدیریتی و عدم قطعیت های موجود در پروژه ها می تواند بهترین و سودآورترین تصمیم را در هر مرحله از عمر پروژه تعیین کند. این در حالی است که در روش dcf، انعطاف مدیریتی و عدم قطعیت توام با پیشامد های آتی پروژه لحاظ نمی شود. این تحقیق ضمن مقایسه این دو تحلیل، نقش ارزش گزاری اختیارات حقیقی در تحلیل فنی و اقتصادی یک پروژه معدنی (کارخانه تیتان کهنوج) را مورد بررسی قرار می دهد. انعطاف تیم مدیریتی برای تغییر مسیر پروژه در قالب اختیارات تعطیلی، گسترش و کوچک سازی پروژه گنجانده شده است. در نقاط مختلف از عمر اختیارات، با به کارگیری درخت دوجمله ای، ارزش هر یک از این تصمیمات مدیریتی برآورده شده است. در زمان حال ارزش اختیار تعطیلی پروژه 9،185،413 دلار، اختیار توسعه پروژه فاقد ارزش و ارزش اختیار کوچک سازی پروژه 213،723،795 دلار تخمین زده شده است. نتایج آنالیز حساسیت حاکی از وجود یک رابطه مثبت بین عامل تغییر پذیری و عامل تنزیل با اختیار گسترش و تعطیلی است، این درحالی است که این عوامل یک رابطه عکس با اختیار کوچک سازی دارند. در استفاده از روش دیگر برای ارزش گزاری اختیارات از شبیه سازی مونت کارلو با مبنای کد نویسی در نرم افزار matlab استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، ارزش اختیارات تعطیلی، گسترش و کوچک سازی پروژه به ترتیب 18،241،730 ، 13،407و 219،909،955 دلار برآورده شده است. این ارزش های افزوده برای پروژه ای که با تحلیل dcf غیر اقتصادی و نزدیک به نقطه سر به سر است (ارزش خالص 1,695,397- دلار) می تواند قابل توجه باشد. این تحقیق می تواند بستری مناسب برای بحث در مورد اجرای تصمیمات مدیریتی و استفاده از روش اختیارات حقیقی در برون رفت از شرایط فعلی در پروژه هایی مشابه فرآهم نماید.
میترا بور علی اصغر خدایاری
عدم قطعیت حاکم بر محیط صنعت معدنکاری و خطرپذیری های ناشی از آن، مدیریت این حوزه را در ارزش گذاری پروژه ها با چالشی جدی مواجه می کند. رویکرد اختیارات حقیقی (roa)، عدم قطعیت و ریسک و همچنین انعطافپذیری مدیریتی را برای پاسخ به این عدم قطعیتها در ارزیابی لحاظ میکند. سالهاست که روش رایج در ارزشگذاری صنایع معدنی، روش سنتی جریان نقدینگی تنزیل یافته استاندارد (dcf) است، در حالی که قطعی بودن اطلاعات از فرضهای اولیه این روش بوده و این موضوع با عدم قطعیت موجود در پروژههای معدنی در تعارض است. این تحقیق ضمن مقایسه این روشها، نقش اختیارات حقیقی را درتحلیل یک صنایع معدنی( طرح فولاد میانه) مورد بررسی قرار میدهد. در روش جریان نقدینگی تنزیل یافته، ارزش خالص فعلی (npv) پروژه، منفی برآورد شده است. اما در تحلیل اختیارات حقیقی به دلیل در نظر گرفتن عدم قطعیت تحت عنوان عامل ناپایداری، تحلیل طرح واقعیتر میباشد. در روش اختیارات با در نظر گرفتن اختیار گسترش، انتظار، کوچکسازی و تعطیلی پروژه، ارزش انتظاری برای پروژه با ارزش تخمینی روش جریان نقدینگی متفاوت میباشد و در هر سال از عمر طرح بهترین و سودآورترین تصمیم گرفته شده است و ارزش افزودهای را برای هر یک از اختیارات در مقایسه با روش سنتی جریان نقدینگی به وجود میآورد. برای ارزشگذاری اختیارات در روش اختیارات حقیقی، از درخت دوجملهای و شبیهسازی مونت کارلو با کد نویسی در نرمافزار matlab استفاده شده است. که در هر دو روش نتایج نشان میدهد که هر کدام از اختیارات کوچکسازی، گسترش، انتظار و تعطیلی پروژه دارای ارزش افزودهای است که در شرایط اجرای طرح دارای توجیه اقتصادی میباشند.
فرزام صفاریان علی اصغر خدایاری
عیار حد و ظرفیت تولید دو متغیر موثر در طراحی و بررسی فنی اقتصادی معادن بوده که محاسبه و بهینه سازی آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. عیار حد، به عنوان هر عیاری که به هر دلیل خاص برای تفکیک دو نوع فعالیت بر روی مواد (مثل استخراج یا عدم استخراج، ارسال به کارخانه یا عدم ارسال به کارخانه، ...) مورد استفاده قرار می گیرد، تعریف شده است.
آرزو اکبری افخمی مهدی یاوری
چکیده ندارد.
عسل بیدارمغز علی اصغر خدایاری
چکیده ندارد.