نام پژوهشگر: غلامعلی منتظر

طراحی مدل ارزیابی آمادگی یادگیری الکترونیکی در دانشگاههای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  بهناز داراب   غلامعلی منتظر

فنّاوری اطلاعات، تولید و تعاملات علمی را شکل دیگری بخشیده و بر چگونگی کسب و انتقال دانش در جامعه تأثیر زیادی داشته است. دانشگاهها و مراکز علمی به عنوان مراکز اصلی تولید و انتقال علم، بتدریج شکل دیگری را به خود خواهند گرفت. در این میان یکی از موضوعاتی که مدیران و مسوولان آموزش عالی باید به طور جدی به آن بیندیشند، ایجاد دانشگاه مجازی و تحقق یادگیری الکترونیکی در آن است. تحقق این امر مستلزم فراهم آمدن شرایطی از جنبه های مختلف است که از دید سیستمی به آن آمادگی الکترونیکی می گویند. بدیهی است برای تحقق یادگیری الکترونیکی لازم است ابعاد مختلف آمادگی چه به لحاظ زیر ساخت و چه به لحاظ حمایتی وسیاستی ، آمادگی منابع انسانی و آمادگی سازمانی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. لیکن باید اشاره کرد که یافتن مدلی مناسب برای ارزیابی آمادگی به شدت وابسته به اقتضائات زیست بومی و سازمان مورد بررسی است. از این رو ضروری است با تعیین ویژگیهای محیط مورد مطالعه مدل مناسبی را برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی بنا نهاد. در این تحقیق با ارزیابی مدلهای مختلف و با اتکا بر مطالعات تطبیقی و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات ملی و نیز نتایج نظرسنجی از خبرگان ، چهارچوب مفهومی جامعی متشکل از سه بُعد آمادگی شامل:« آمادگی سخت» ، «آمادگی نرم» ، «آمادگی نظارت ،هماهنگی و پشتیبانی » طراحی شد، علاوه بر این با تبیین ارکان مختلف هریک از این ابعاد در مجموع چهارده شاخص اصلی شامل: سیاست آموزشی، مدیریت، استاندارد، محتوا، قوانین ومقررات، منابع مالی، منابع انسانی، فرهنگ، امنیت، تجهیزات سخت افزاری، شبکه ارتباطی و بالاخره نظارت، هماهنگی، وپشتیبانی برای این ابعاد شناسایی شد. در طراحی این مدل، تأکید بر این نکته است که از دید صاحبنظران و خبرگان عرصهً آموزش عالی و یادگیری الکترونیکی که در فصل بعد به معرفی ایشان خواهیم پرداخت، حرکت به سمت تحقق دانشگاه مجازی مستلزم توجه همه جانبه به تمامی وجوه منشور پیشگفته است. در ادامه، با تعیین وزن هریک از شاخص ها و نشانگرهای مدل؛ میزان آمادگی الکترونیکی دانشگاه تربیت مدرّس برای ورود به عرص? یادگیری الکترونیکی سنجیده شده و توصیه هایی برای ارتقای سطح آمادگی و حضور توانمند در این عرصه ارائه شده است.

کنترل هوشمند چراغ‎ راهنمایی با استفاده از هستان نگار چندرسانه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  مریم کی ارسلان   غلامعلی منتظر

امروزه کنترل رایانه ای حمل ونقل شهری در سرتاسر دنیا به شکل امری معمول درآمده و دامنه آن از کنترل کننده های مجزّا برای تقاطعها تا سامانه های پوشش دهنده کل شبکه شهری گسترش یافته است و همگی آنها بر کنترل ترافیک و تشخیص وسیله نقلیه برای تنظیم مدت زمان چراغ سبز و فواصل زمانی بین دوره های چراغ ها در تقاطعهای مجاور برای واکنش به تغییرات جریان ترافیک، تکیه دارند. این تحقیق رویکرد رایانه ای جدیدی را برای کنترل هوشمند چراغهای راهنمایی تقاطعهای مجزا ارائه می کند. دو تفاوت عمده این تحقیق در مقایسه با روشهای هوشمند دیگری که به کنترل چراغ راهنمایی پرداخته اند نخست نوع داده های اولیه و دیگری رویکرد کنترلی آن است. استفاده از تصاویر به جای داده های شناسگرهای حلقه های القایی و مدلسازی دانش حوزه در قالب هستان نگار و به اشتراک گذاری و استفاده از آن به منظور کنترل چراغ راهنمایی مواردی هستند که با رویکردهای مشابه کنترل هوشمند چراغ راهنمایی تفاوت دارند. تشخیص ترافیک با استفاده از پردازش تصویر فواید متمایزی نسبت به فنّاوری مبتنی بر حلقه های القایی دارد. همچنین ایجاد هستان نگار کنترل چراغ راهنمایی و بکارگیری آن نه تنها دانش این حوزه را استخراج کرده، بلکه امکان به اشتراک گذاشتن آن و نیز باز استفاده آن را برای دیگران فراهم می کند، علاوه بر این، روش مذکور استقلال عمل در حوزه کنترل نرم افزاری ترافیک را نیز افزایش می دهد بدین معنا که سیستم های کنترلی مختلف با در اختیار داشتن هستان نگار می توانند متغیرها، پارامترها و قواعد خود را با افزودن یا کاستن قواعد هستان نگار توسعه دهند و بدین ترتیب توسعه سیستمهای کنترل هوشمند با پیچیدگی کمتری همراه خواهد بود. روش پیشنهادی با رویکرد کنترلی زمان ثابت در محیط متلب شبیه سازی، مقایسه و ارزیابی شده است. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که سیستم جدید در تمامی شرایط ارزیابی نتایج بهتری نسبت به سیستم زمان ثابت دارد.

طراحی مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی در شهرداری به کمک نظری? مجموعه های فازی (مورد کاوی: شهرداری تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده فنی مهندسی 1388
  سارا سادات تهامی   غلامعلی منتظر

امروزه سازمانها تلاش می کنند تا از فنّاوری اطلاعات برای خدمات رسانی بهتر به جامعه استفاده کنند. از آنجا که شهرداریها، بخش عمده ای از فعالیت سازمانها را در مدیریت شهر عهده دار هستند می توانند نقطه آغاز رسیدن به جامعه اطلاعاتی باشند. از این رو تشخیص موقعیت فعلی سازمان شهرداری مستلزم طراحی مدلی خاص برای اندازه گیری موقعیت آن در عرصه جامعه اطلاعاتی است که از دید سیستمی به آن آمادگی الکترونیکی شهرداری می گویند. برای تحقق آمادگی الکترونیکی شهرداری لازم است ابعاد مختلف آمادگی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. در این تحقیق با ارزیابی مدلهای مختلف و با اتکاء بر مطالعات تطبیقی و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات ملی و نیز نتایج نظرسنجی از خبرگان، چهارچوب مفهومی جامعی متشکل از سه بعد آمادگی شامل:"آمادگی سخت"، "آمادگی نرم" و "آمادگی نظارت، هماهنگی و پشتیبانی" طراحی شد، هر یک از این ابعاد در مجموع سیزده شاخص اصلی شامل: نظام سیاستگذاری، مدیریت، استاندارد، محتوا، قوانین ومقررات، منابع مالی، منابع انسانی، فرهنگ، امنیت، تجهیزات سخت افزاری، شبکه ارتباطی، نظارت و پشتیبانی را در بر می گیرند. نکته مهم در طراحی این مدل، تأکید بر این نکته است که از دید صاحبنظران و خبرگان عرصه شهرداری الکترونیکی ، حرکت به سمت تحقق شهرداری الکترونیکی مستلزم توجه همه جانبه به تمامی وجوه ابعاد فوق است. در انتهای این پژوهش ، به منظور تعیین وزن دقیق تر هر یک از شاخصها و نشانگرهای مدل، از روش فازی استفاده شد. در نهایت با تعیین وزن هر یک از شاخصها و نشانگرهای مدل با استفاده از روش فازی و تهیه معیاری کمی، نسبت به سنجش میزان آمادگی الکترونیکی شهرداری تهران برای ورود به عرصه جامعه اطلاعاتی اقدام شد.

بررسی رابطه احساس حضور با برخی ویژگی های روانشناختی جوانان در محیط های مجازی (جذب و غرق شدن، برآورد گذشت زمان، تعامل، فشارکار، انگیزه و تجربیات قبلی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  محمود پناهی شهری   علی فتحی آشتیانی

مقدمه: احساس حضور، به معنای احساس حاضر بودن فیزیکی در محیطی دیگر بواسطه یک ابزار ارتباطی است. جذب شدن، تمرکز توجه و درگیر شدن عمیق با موضوع توام با نفوذناپذیری در مقابل رویدادهایی است که معمولا در شرایط عادی توجه فرد را به خود جلب می کنند. غرق شدن در محیط مجازی همراه با جدا شدن از محیط فیزیکی اطراف است. در پژوهش جاری، وقتی آزمودنی در نقش مسافر است، مهاری بر موقعیت و تعاملی با آن ندارد؛ اما وقتی در نقش راننده است، بر محیط مجازی مهار و با آن تعامل دارد. فشار کار، هزینه و تلاشی است که فرد صرف می کند تا به سطح خاصی از عملکرد برسد. روش: تعداد 437 آزمودنی در این پژوهش شرکت کرده اند که بخش اصلی پژوهش روی 118 نفر داوطلب پسر از میان آنها به عنوان گروه آزمایش انجام شده است. آزمودنیها در یک بازی رایانه ای رانندگی، در 4 گونه شرایط آزمایشی شرکت کردند: رانندگی در گیم نت و در آزمایشگاه روی صفحه گسترده یک بار به عنوان مسافر و سه بار به عنوان راننده در شرایط ساده، دشوار و دلخواه. در مرحله ساده، عملکرد رانندگی و در همه شرایط زمان واقعی و برآورد شده حضور در محیط مجازی ثبت می شد. برای ارزیابی متغیرها از "پرسشنامه حضور ایگروپ ipq))"، "مقیاس جذب تلگن(tas) "، "پرسشنامه تمایلات غرق شدن (itq)"، "شاخص فشار تکلیف ناسا(nasa-tlx) " و یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای افزایش روایی و اعتبار، همه مقیاسها اندکی اصلاح شدند. یافته ها: گرایش به جذب و غرق شدن، فشارکار و انگیزه آزمودنیها در محیط مجازی رابطه مثبتی با تجربه حضور داشت. تجربه قبلی در محیطهای مجازی و عملکرد رابطه ای با حضور نداشت. رابطه حضور با برآورد گذشت زمان رابطه ای u شکل بود و تعامل با محیط مجازی موجب افزایش حضور در محیط مجازی شد. نتیجه گیری: جذب و غرق شدن حضور را تسهیل می کند. انگیزه و حضور در محیط مجازی بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. حضور در دنیای مجازی یا تصوری موجب افزایش برآورد گذشت زمان می شود و برای حضور حداقلی از فشارکار لازم است.

ارزیابی آمادگی یادگیری الکترونیکی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور ( موردکاوی پنج مرکز منتخب آموزش فنی و حرفه ای )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1389
  سیدعلی موسوی   غلامعلی منتظر

جهانی شدن و تغییرات سریع فنّاوری به ویژه فنّاوری اطلاعات، ابعاد مختلف زندگی بشر را به شدت تحت تأثیر قرار داده است، این تأثیر علاوه بر پویا ساختن محیط اقتصادی، تغییرات بنیادی در نظامهای آموزشی ایجاد کرده است و موجب ظهور یادگیری الکترونیکی شده است. در محیطهای یادگیری الکترونیکی، رویکرد آموزشی به صورت یادگیری مشارکتی، طراحی محتوای دوره ها به صورت یادگیرنده محور، نقش یاددهنده به صورت تسهیل کننده یادگیری، یادگیرنده دارای ویژگیهایی مانند خود نظمی و تعامل گروهی، و فرایندها و تعاملات آموزشی مستقل از زمان و مکان است از این رو این روش آموزشی برای یادگیری مادام العمر نیروهای شاغل مورد توجه ویژه است. از سوی دیگر در سالهای اخیر توجه به کیفیت و گسترش آموزشهای فنی و حرفه ای در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به منظور تربیت سرمایه های انسانی خلّاق و ماهر رشد چشمگیری دارد؛ از این رو نهادهای بین المللی همچون : سازمان بین المللی کار، سازمان یونسکو و بانک جهانی به منظور تأمین نیروی انسانی ماهر و روزامد برای رشد و توسعه کشورها بر «آموزش قبل از کار»، «آموزش ضمن کار» و «آموزش مادام العمر» افراد با هدف کسب شایستگیهای دانش، مهارت، نگرش و رفتار آنها تأکید دارند. در این تحقیق با اتکا بر مطالعات تطبیقی، تحلیل اطلاعات بدست آمده از مطالعات ملی و تحلیل نتایج نظر سنجی از خبرگان حوز? مهارت آموزی الکترونیکی، مدل بومی «ارزیابی آمادگی مهارت آموزی الکترونیکی» طراحی و تأیید گردید و اولویت و وزن هریک از ابعاد سه گان? مدل، شاخصهای پانزده گانه و زیرشاخصهای آنها و همچنین روابط بین آنها استخراج شد. بر اساس یافته های تحقیق و بر اساس نظر خبرگان و صاحبنظران از بین شاخصهای پانزده گان? مدل، «آمادگی مالی» دارای بیشترین اولویت و «آمادگی سیاستهای آموزشی» دارای کمترین اولویت بوده است. در گام بعدی با به کارگیری مدل نهایی «ارزیابی آمادگی مهارت آموزی الکترونیکی» و تعیین سنجه های مناسب، «میزان آمادگی مهارت آموزی الکترونیکی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور» با بررسی پنج مرکز منتخب آموزش فنی و حرفه ای اندازه گیری شده و از این رهگذر نقاط قوت و ضعف این سازمان برای ورود به عرص? مهارت آموزی الکترونیکی شناسایی گردید و راهکارهای مناسب برای بهبود نقاط ضعف شناسایی شده، ارائه شد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق در حال حاضر میانگین آمادگی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور برای ورود به عرص? آمادگی مهارت آموزی الکترونیکی 38 از صد می باشد که بیانگر عدم آمادگی مناسب برای ورود به این عرصه است.

تحلیل فضایی شبکه مدیریت روستایی و ارایه الگوی مناسب مبتنی بر it: مطالعه موردی شهرستان اردبیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  محسن آقایاری هیر   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

دولت الکترونیکی نیاز روزافزون جوامع بشری در اثر تحولات ناشی از عصر دانش است، تحولاتی که از آنها با عنوان "انقلاب اطلاعات و ارتباطات" یاد می شود. درحالی که پیاده سازی دولت الکترونیکی در روستاها بدلیل شرایط خاص فضایی آنها نسبت به شهرها از اهمیت بیشتری برخوردار است، متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به رغم وجود مباحث بسیار گسترده در ارتباط با دولت الکترونیکی، هنوز شاخصها و نشانگرهای مورد پذیرش به منظور ارزیابی تحقق دولت الکترونیکی به ندرت مورد توجه واقع می شود. همچنین خصایص شبکه مدیریت روستایی و چند و چون درهم کنش ذینفعان بر اساس الگوی مدیریتی مبتنی بر فناوری اطلاعات مسئله دیگری است که در این تحقیق رخنمون می یابد. این تحقیق کنکاشی در جهت دستیابی به پاسخی برای این چالشها است و لذا، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیکهای متعدد به منظور آزمون فرضیات در این تحقیق مورد توجه است. با عنایت به بررسی صورت گرفته مدلی جهت ارزیابی تحقق دولت الکترونیکی ارایه و عناصر مدل بر اساس نظر نخبگان دانشگاهی وزندهی شده است. سپس این مدل در سطح منطقه مورد مطالعه سنجش شده و با شاخصهای نظم، سلسله مراتب، پویایی و کارایی شبکه مدیریت روستایی در ارتباط گذاشته شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق ارتباط رگرسیونی مثبت میان تحقق دولت الکترونیکی و همگی شاخصهای مورد بررسی در خصوص شبکه مدیریت روستایی برقرار است.

ارزیابی کاربرد نظام پرونده مدیریت قضایی در فرآیند دادرسی کیفری ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  مهدی پورجبار ماسوله   محمد فرجیها

نظام مدیریت پرونده های قضایی به عنوان یکی از کاربردهای مهم فنّاوری اطلاعات و ارتباطات در محاکم شناخته می شود. از زمان پیدایش فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، تأثیر استفاده از این فنّاوری و ارزیابی کارایی آن، همواره مورد توجه بوده است. بنابراین در حوز? حقوق، چاره ای جز استفاده از آن برای سرعت بخشیدن و تسهیل امور افراد جامعه در محاکم قضایی وجود ندارد. اکثر کشورهای توسعه یافته ایجاد این برنامه را در ساختار قضایی خود در اولویت قرار داده اند. بر اساس مطالعات صورت گرفته در ایران بخشی از مشکلات موجود در نظام قضایی از این طریق قابل رفع می باشد. نظر به ساختار سنتی محاکم، استفاده از این برنامه با چالشهایی مانند شرایط سنّی بالا و عدم تمایل به فراگیری و کار با برنامه توسط کاربرانی که شفاف سازی اطلاعات را مغایر با اهداف خود می بینند روبه روست. کاربرد نظام مدیریت پرونده از جنبه های مختلفی قابل بررسی می باشد. سرعت، دقت، صحت ظرفیت و امنیت به عنوان شاخصهای تعیین کننده ای هستند که می توانند بر کیفیت فرایند دادرسی اثرگذار باشند در این راستا استفاده از امکاناتی مانند ارسال پیامک برای طرفین پرونده و استفاده از سامانه اینترنتی می تواند به کاهش مراجعه حضوری و رضایتمندی مراجعین منجر شود. اما عدم اطلاع دقیق و شفاف عموم مردم از این قابلیت ها نتوانسته اقبال آنان را به سیستم افزایش دهد. همچنین ارسال شکوائیه مکانیزه، دستیابی به هویت دقیق بزهکار در صورت اتصال به پایگاه داد? ثبت احوال، اطلاع از مواعد تشکیل دادگاه از طریق امکانات جانبی این برنامه، دسترسی سریع تر به عدالت کیفری را ممکن می سازد. سنجش و مدیریت خطر مجرمان از طریق صدور سجل قضایی مکانیزه و اطلاع از وضعیت متهم در سراسر کشور، دستیابی به معیارهای دقیق سنجش خطر در صورت تکمیل اطلاعات سجلی می تواند از طریق نظام مدیریت پرونده امکان پذیر گردد. در این راستا به رسمیت شناختن نظام مدیریت پرونده و نظارت دقیق و سلسله مراتبی بر عملکرد شعبات توسط مسئولان و استفاده از آمارها و اطلاعات موجود در برنامه بسیار ضروری و لازم به نظر می رسد.

شخصی سازی سامانه آموزشیار هوشمند در محیط یادگیری الکترونیکی به کمک شبکه بیز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  نفیسه صابری   غلامعلی منتظر

در عصر اطلاعات جهت گیری بسیاری از سیستمها به سمت شخصی سازی اطلاعات برای کاربر است. آموزش الکترونیکی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و یکی از ملزومات آن وجود مکانیزمی شخصی شده برای کمک به یادگیری موثر یادگیرنده است. از سوی دیگر سیستمهای یادگیری الکترونیکی در قیاس با آموزش سنتی دارای نقایصی جدّی هستند. به عنوان مثال می توان به فقدان تعامل موثر بین یادگیرنده و یاددهنده و عدم ارائه محتوای شخصی شده اشاره کرد. بنابراین محیط یادگیری الکترونیکی باید با در نظر داشتن نیاز اطلاعاتی و سطح توانمندی کاربران مختلف، شخصی سازی شده، رفتاریادگیرنده به طور منظم و دائمی پایش و با توجه به پسخورهای آنان، محیطی یادگیرنده محور طراحی شود. هدف از این تحقیق شبیه سازی آموزشیاری هوشمند است که بر فرایند یادگیری نظارت داشته و با تطبیق آزمون بر توانمندی یادگیرنده، موانع یادگیری را مانند یک سیستم توصیه گر به وی گوشزد کند. شایان ذکر اینکه ارائه این توصیه ها نیازمند شناخت کاملی از یادگیریِ یادگیرنده است که نظریه هایی مانند سبک یادگیری در این بین راه گشاست. حصول سبک یادگیری یادگیرندگان از طریق پرسشنامه های معمول با مشکلاتی همچون عدم قطعیت در پاسخ دهی همراه است که عدم قطعیت در ارزیابی را به دنبال دارد. جهت رفع این مشکل در مرحله اول از شبکه بیز به عنوان مدل یادگیرنده استفاده شده که پاسخ های یادگیرندگان همراه با نظرات خبرگان در آن اعمال می شود و در مرحله بعد برای افزایش دقت شخصی سازی، شبکه بیز به کمک نظریه فازی به صورت شبکه فازی- بیزی مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق آزمون ها به طور شخصی شده و با در نظر گرفتن توانایی یادگیرنده و بر اساس نظریه پرسش- پاسخ طراحی شده است. از طرفی با توجه به اهمیت پسخورهای یادگیرندگان در اینگونه سامانه ها که تأثیر به سزایی نیز در ارائه توصیه های شخصی شده دارند، در این بخش نیز از مزایای نظریه فازی برای بهینه سازی ارزیابی یادگیرندگان بهره برده ایم و به بیان دیگر سطح هوشمندی اینگونه سامانه ها را افزایش داده ایم. پس از اجرای این سامانه یادگیرنده محور بر روی جامعه آماری مورد نظر، به علت شناخت دقیق روش های یادگیری یادگیرنده توسط شبکه بیز فازی و همچنین ارائه دروس و ارزیابی شخصی شده آنان توسط نظریه پرسش و پاسخ فازی و ارائه توصیه های مناسب در زمان مناسب و مبتنی بر پسخورهای آنان، شاهد رضایت و موفقیت تحصیلی یادگیریندگان بودیم؛ به طوری که هم سطح توانمندی و هم انگیزه و نگرش آنان نسبت به درس مورد نظر و به طور کلی ارائه دروس در محیط یادگیری الکترونیکی، رشد مطلوبی داشته است. همچنین زمان لازم برای یادگیری موثر و دفعات مراجعه به یاددهنده نیز کاهش داشته که این موارد از اهداف نظام آموزش الکترونیکی است.

توسع? مدل پرامیتی به کمک نظری? فازی شهودی و به کارگیری آن در بهبود کیفیت وبگاههای دانشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1389
  آیدا اسدی صومعه   غلامعلی منتظر

بررسی روشهای گسترش آموزش عالی در دو ده? گذشته و نتایج حاصل نشان میدهد که رفع معضل تأ مین آموزش عالی برای متقاضیان آن نیاز به راهکارهای متفاوتی دارد. آموزش الکترونیکی و وب بنیاد یکی از این راهکارها است که امروزه مورد توجه زیادی قرار گرفته است. آموزش الکترونیکی، یادگیری سریع و گسترده را میسر میسازد و همچنین همگام با بهبود کیفیت آموزش و ارائه تنوع، دستیابی به آموزش برای همه و شرکت همگان در فرایند یادگیری را فراهم می سازد. بهبود کیفیت وبگاههای آموزشی براساس نیاز و معیارهای کاربران تأثیر زیادی در جذب دانشجویان و شخصیسازی خواهد داشت و ایده اصلی این پژوهش را شکل میدهد. بدین منظور، اقلام محتوایی وبگاههای دانشگاههای مجازی براساس خصیصه های ساختاری این وبگاهها رتبه بندی والگویی برای آغازه آنها ارائه خواهد شد که این رتبهبندی خود یک مسئل? تصمیمگیری است. پرامیتی، یکی از روشهای غیررتبهای در مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره است که به دلیل انعطاف پذیری و سهولت کاربرد برای ارزیابی گزینه ها در این پژوهش انتخاب شده است. از سوی دیگر، با توجه به عدم قطعیت ذهن انسان، حل مسائل تصمیمگیری با داده های قطعی بی معنی است. در این پایاننامه، مجموعه های فازی شهودی با دو درج? عدم قطعیت برای توسع? مدل پرامیتی استفاده شده است. با توجه به نکات فوق، هدف از این پایاننامه انتخاب اقلام محتوایی آغازه وبگاههای دانشگاه مجازی است . برای این منظور ابتدا مفاهیم آموزش الکترونیکی و فنّاوریه ای کاربردی در آن، محتوا و ساختار وبگاهها و فهرستی از اقلام محتوایی و خصیصههای کیفی وبگاههای دانشگاههای مجازی ارائه خواهد شد. سپس با توجه به اینکه ماهیت مسئله از نوع تصمیمگیری است، مجموعههای فازی شهودی برای رویارویی با عدم قطعیت حاکم بر مسئله تشریح خواهد شد. پس از آن مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره معرفی و مدل پرامیتی فازی شهودی به عنوان رویکرد حل مسئله این پژوهش توسعه داده خواهد شد . در نهایت الگویی برای این آغازه وبگاهها ارائه خواهد شد. الگوی حاصل، آغازه وبگاه دانشگاه مجازی اختیاری است که بخشهای مختلف آن با توجه به اقلام محتوایی انتخاب شده و خصیصه های ساختاری تعیین شده برای وبگاههای آموزشی طراحی شده است. الگوی پیشنهادی توسط خبرگان ایجادکننده و کاربران وبگاههای دانشگاه مجازی ارزیابی شد. ارزیابی با توجه به خصیصه های ساختاری انجام شد و 98 درصد رضایت خبرگان را با توجه به هم? معیارها جلب کرد .این الگو میتواند مبنایی برای طراحی وبگاههای آموزشی قرار گیرد.

پیاده سازی سامانه آموزشیار عاطفی به کمک روش های هوشمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1390
  حسام خوش نیت   غلامعلی منتظر

در عصر اطلاعات جهت گیری بسیاری از سامانه ها به سمت شخصی سازی اطلاعات برای کاربر است. آموزش الکترونیکی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و یکی از ملزومات آن وجود سازوکاری شخصی شده برای کمک به یادگیری موثر یادگیرنده است. از سوی دیگر سامانه های یادگیری الکترونیکی در قیاس با آموزش حضوری دارای نقایصی جدّی هستند. به عنوان مثال می توان به فقدان تعامل احساسی موثر بین یادگیرنده و یاددهنده و عدم ارائه محتوای شخصی شده اشاره کرد. نبود تعامل احساسی در این سامانه ها موجب شده نتوانند در حد یاددهنده ی انسانی اثر بخش باشند. در سال های اخیر بازشناسی احساس به عنوان روش جدیدی برای تعامل انسان با رایانه مورد توجه و موضوع پژوهش های زیادی بوده است. هدف از این پژوهش طراحی و شبیه سازی آموزشیاری عاطفی است که در کنار برقراری تعامل احساسی سازنده با یادگیرنده، بر فرایند یادگیری نظارت داشته و با تطبیق آزمون با توانمندی یادگیرنده، توصیه هایی سازگار با ویژگی های شخصیتی وی برای رفع مشکلات وی پیشنهاد می شود. ارائه این توصیه ها نیازمند شناخت کاملی از یادگیریِ یادگیرنده است که نظریاتی مانند سبک یادگیری در این بین راه گشاست. حصول سبک یادگیری یادگیرندگان از طریق پرسشنامه های معمول با مشکلاتی همچون عدم قطعیت در پاسخ دهی همراه است که عدم قطعیت در ارزیابی را به دنبال دارد. به منظور رفع این مشکل، در این پایان نامه از خوشه بندی یادگیرندگان با درنظر گرفتن مشخصه های رفتاری مرتبط با سبک یادگیری به کمک شبکه ی عصبی نظریه ی تشدید تطبیقی(art) استفاده شده است همچنین در این سامانه از الگوریتم جدیدی برای بازشناسی حالت احساسی چهره استفاده شده که با بهره گیری از شبکه ی عصبی تابع پایه ی شعاعی (rbf)، دقت بالاتری در دسته بندی حالت چهره نتیجه داده است. پس از اجرای این سامانه یادگیرنده محور بر روی جامعه آماری مورد نظر، به دلیل برقراری تعامل احساسی با یادگیرنده، درنظر گرفتن سطح توانایی یادگیرنده در ابراز بازخورد احساسی، ارائه ی درس پار ها و توصیه های متناسب با سبک یادگیری وی، آزمون گیری شخصی شده بر اساس نظریه ی پرسش-پاسخ، ارائه توصیه های مناسب در زمان مناسب و مبتنی بر بازخورد های آنان، شاهد رضایت و موفقیت تحصیلی یادگیرندگان بودیم؛ به طوری که هم سطح توانمندی و هم انگیزه و نگرش آنان نسبت به درس مورد نظر و به طور کلی ارائه ی دروس در محیط یادگیری الکترونیکی، رشد مطلوبی داشته است.

یادگیری هوشمند هستان نگار برای بسط پرسمان در جستجوی معنایی (مورد پژوهی:کتابخانه دیجیتالی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1390
  مریم حورعلی   غلامعلی منتظر

در سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای طراحی روشهای یادگیری و خودکار سازی فرایند ساخت هستان نگار در جهان انجام شده است. هستان نگارها در زمینه های زیادی نظیر وب معنایی، جویشگرها، تجارت الکترونیکی، پردازش زبان طبیعی، مهندسی دانش، استخراج و بازیابی اطلاعات، طراحی دادگان، سامانه های چند کارگزاره و کتابخانه های دیجیتال و غیره کاربرد دارند. مشکل عمده در ساختن هستان نگارها، اکتساب دانش و زمانبر بودن ساخت آنها برای کاربردهای مختلف است. بنابراین ساخت خودکار هستان نگار راه حل مناسبی برای چیره شدن بر این مشکلات است. در دو دهه اخیر فعالیت های زیادی در زمینه یادگیری هستان نگار انجام شده و روش ها، ابزارها و سامانه های مختلفی نیز ارائه شده که از روشها و الگوریتم های رشته های مختلفی مانند پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشینی، اکتساب دانش، استخراج اطلاعات ، پردازش نمادین و احتمالاتی بهره می گیرند. سامانه های پیشنهاد شده در بسیاری از شاخصها، خصیصه ها و روشهای یادگیری از سایر سامانه های متمایز هستند. در این رساله روش نوینی برای یادگیری هوشمند هستان نگار در تمام سطوح یادگیری ارائه شده که می توان از آن در کاربردها و حوزه های مختلف استفاده کرد. در این روش نیازی به وجود هستان نگارهای عمومی یا تخصصی اولیه و واژگان معنایی از پیش تعریف شده نبوده و پایگاه دانش اولیه آن تنها شامل مجموعه ای از متون ورودی است. سامانه یادگیرنده پیشنهادی با شروع از متون ورودی و با استفاده از رهیافت پیشنهادی در این رساله قادر خواهد بود هستان نگار حوزه های مختلف را استخراج کند. در این روش از ترکیبی از روشهای زبانی، آماری، مبتنی بر الگو و روشهای یادگیری ماشین بر اساس روش c-value، شبکه عصبی نظریه تشدید وفقی و شبکه بیز استفاده شده است. از طرفی به منظور مواجهه با عدم قطعیت داده ها و غنی سازی هستان نگار قطعی، با استفاده از ترکیب شبکه عصبی و نظریه فازی روش نوینی برای استخراج هستان نگار فازی پیشنهاد شده است. از این روش در استخراج هستان نگارهای قطعی و فازی حوزه فنّاوری اطلاعات استفاده شده است. هستان نگارهای استخراج شده به منظور جستجوی معنایی اسناد کتابخانه محلی (که در آن اسناد مرتبط با حوزه فنّاوری اطلاعات قرار داده شده) بر اساس رویکرد بسط پرسمان به کار برده شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی هستان نگار فازی بیانگر دقت بالاتر حدود 0.07 و نتایج حاصل از پیاده سازی هستان نگار قطعی بیانگر دقت بالاتر حدود 0.05 نسبت به روشهای مبتنی بر کلید واژه است. همچنین میانگین دقت مفاهیم هستان نگار فازی حدود 0.09 و میانگین دقت مفاهیم هستان نگار قطعی حدود 0.06 نسبت به میانگین دقت مفاهیم سایر روشهای مشابه بهبود داشته است.

طراحی مدلی برای اندازه گیری آمادگی الکترونیکی گمرک ایران؛ مورد پژوهی: گمرک بوشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1390
  علی زارع زاده   غلامعلی منتظر

مدلهای مختلف آمادگی الکترونیکی در دنیا و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات فوق مدل مفهومی حاصل آمده و با تحلیل نتایج حاصل از نظرسنجی از خبرگان، چهارچوب مفهومی جامعی شامل سه بعد «آمادگی سخت»، «آمادگی نرم»، «آمادگی نظارت، هماهنگی و پشتیبانی» طراحی شده است. علاوه بر این با تبیین ارکان مختلف هر یک از ابعاد، در مجموع سیزده شاخص اصلی شامل مدیریت، استاندارد، برنامه های کاربردی، قوانین و مقررات، منابع مالی، منابع انسانی، فرهنگ، سیاست، امنیت، تجهیزات سخت افزاری، شبکه ارتباطی، سازمان های همجوار و سرانجام نظارت، هماهنگی و پشتیبانی برای این ابعاد سه گانه شناسایی شده است. شایان ذکر است حرکت به سمت گمرک الکترونیکی نیازمند توجه همه جانبه به تمامی وجوه منشور طراحی شده است پس از برازش مدل با تعیین وزن هر یک از شاخص ها و نشانگرهای مدل میزان آمادگی الکترونیکی گمرک ایران (گمرک بوشهر) سنجیده شده است و توصیه هایی برای ارتقای سطح آمادگی گمرک ایران ارائه شده است

رتبه بندی اعتباری مشتریان بانک با بکارگیری شبکه عصبی (مطالعه موردی بانک اقتصاد نوین)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده صنایع 1388
  رویا هزار   حمیدرضا اسکندری

روش های سنتی تصمیم گیری در مورد اعطای اعتبار به متقاضیان وام، همانند آنچه که اکنون در کشور ما انجام می گیرد بر پایه قضاوت شخصی در مورد خطر بازپرداخت استوار است. با این وجود، فشارهای اقتصادی ناشی از افزایش تقاضا برای شکل های مختلف اعتبار، در کنار رقابت های گسترده و تلاش موسسات مالی و بانک ها برای پایین آوردن درصد عدم بازپرداخت موجب افزایش به کارگیری روش های آماری در زمینه اعطای اعتبار شده است. رتبه بندی اعتباری به منظور پیش بینی احتمال کوتاهی در بازپرداخت و یا عدم بازپرداخت و یا معادل آن برای طبقه بندی متقاضیان اعتبار به دو گروه ریسک خوب و ریسک بد مورد استفاده قرار می گیرد. مدل های رتبه بندی اعتباری، یکی از مهم ترین و اساسی ترین سیستم های تصمیم گیری هستند که بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز موسسات اعتبار دهنده در مدیریت اعتبار را فراهم می کنند. هدف مدل های رتبه بندی اعتباری، پیش بینی احتمال عدم بازپرداخت اعتبار از سوی مشتری و یا طبقه بندی متقاضیان اعتبار است. از جمله مزایای این روش می توان به صرفه جویی در زمان، صرفه جویی در هزینه، حذف قضاوت های شخصی و افزایش دقت در ارزیابی متقاضیان وام اشاره کرد. روش های آماری مختلفی از جمله آنالیز ممیزی، رگرسیون خطی و لجستیک، روش های هموار سازی ناپارامتری و شبکه های عصبی در زمینه رتبه بندی اعتباری مورد استفاده قرار گرفته اند. در این میان، شبکه های عصبی به دلیل انعطاف پذیری بالاتر، در سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. در این مقاله یک مدل شبکه عصبی ترکیبی برای طبقه بندی متقاضیان دریافت وام با کمک الگوریتم som و mlp شده است.

شخصی سازی محیط یادگیری الکترونیکی به کمک شناسایی احساس یادگیرنده به روش موجک هوشمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی صنایع 1391
  کامران نوریانفر   غلامعلی منتظر

یکی از مهمترین گرایش ها در طراحی و ایجاد سامانه های آموزشیار هوشمند، فراهم کردن محیط یادگیری شخصی شده برای یادگیرندگان است. بسیاری از محققان بر این باورند که حالات احساسی یادگیرنده تأثیر به سزایی بر میزان یادگیری افراد دارد. بنابراین اگر سامانه های آموزشیار هوشمند بتوانند حالات احساسی یادگیرنده را شناسایی کنند، می توانند اثر بخشی فرایند یادگیری را بهبود دهند. همچنین اگر سامانه های آموزشیار هوشمند بتوانند توانایی یادگیرنده را تعیین و از آن برای ارائ? درس پارها و آزمون ها به یادگیرنده استفاده کنند، می توانند فرایند یادگیری را بهبود دهند. هدف نهایی از انجام این تحقیق، طراحی سامان? آموزشیار هوشمندی است که بتواند محیط یادگیری شخصی شده-ای را برای یادگیرندگان با در نظر گرفتن دو عامل حالات احساسی و توانایی یادگیرنده ایجاد کند. تغییر حالت چهره جزء بارزترین واکنش های احساسی هر فرد محسوب می شود. بنابراین در این تحقیق از تغییر حالات چهره برای تشخیص حالات احساسی یادگیرندگان استفاده شده است. اما روش های ارائه شده برای شناسایی حالات احساسی چهره دارای کاستی هایی است و همین امر باعث شد تا در این تحقیق روشی نو بر مبنای موجک و روش های هوشمند به منظور افزایش دقت شناسایی حالات احساسی چهره ارائه گردید که علاوه بر دقت بالای آن در شناسایی حالات احساسی چهره (تا 9/92%)، از سرعت بالایی نیز برخوردار است که کاربرد آن را در محیط های برخط مقدور می سازد. علاوه بر این در این پایان نامه برای تعیین توانایی یادگیرنده از «نظری? پرسش و پاسخ» استفاده شده است و سامان? پیشنهادی براساس توانایی یادگیرنده، درس پارهای با سطح سختی مناسب و آزمون های شخصی شده را به یادگیرندگان ارائه می دهد، سپس مدلی از سامان? آموزشیار هوشمند که بتواند از دو عامل حالات احساسی و توانایی یادگیرندگان برای ارائ? آموزش شخصی شده استفاده کند، پیشنهاد شده است. برای اعتبار سنجی مدل پیشنهادی، این سامانه در محیط واقعی پیاده سازی شده و نتایج نشان می دهد که سامان? پیشنهادی توانسته بود «موفقیت تحصیلی» و «رضایت یادگیرندگان» را فراهم کند.

طراحی چارچوب معماری اطلاعاتی برای به کارگیری شبکه های اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی 1391
  مهرابعلی گلشنی روستا   غلامعلی منتظر

با توجه به افزایش سریع کاربرد شبکه های اجتماعی در زمینه های گوناگون از جمله آموزش، امروزه مدیریت آن به یک مبحث راهبردی تبدیل شده است. معماری سازمانی، با توصیفی کل نگر و جامع از کارکردهای فنّاوری اطلاعات در سازمان ها سعی می کند که پیچیدگی استفاده از انواع فنّاوری ها را کاهش داده و موجب بازدهی بیشتر آنها در راستای نیل به اهداف سازمانی شود. از آنجا که به کارگیری شبکه های اجتماعی در حوزه آموزش در اکثر کشورهای جهان هنوز مراحل مقدماتی خود را سپری می کند، بنابراین چارچوب و مدل استانداردی برای این منظور وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر این است که با ارائه چارچوب معماری مناسب، زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی در آموزش عالی ایران فراهم شود. برای رسیدن به این چارچوب، پژوهش حاضر چهار گام را در بر می گیرد. در گام نخست به بررسی انواع قابلیتها و کاربردهای شبکه های اجتماعی در آموزش می پردازد. در گام دوم انواع چارچوبهای معماری سازمانی مرجع به منظور انتخاب مناسب ترین چارچوب معماری برای پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار می گیرد. در گام سوم مدل اولی? چارچوب معماری مفهومی بر پای? چارچوب معماری سازمانی مرجع انتخاب شده، طراحی می شود. در گام بعدی، عناصر چارچوب ارائه شده از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی خبرگان قرار می گیرد. سپس با استفاده از روشها و آزمون های آماری، نظریات ارائه شده از طرف خبرگان تجزیه و تحلیل شده و چارچوب معماری اطلاعاتی نهایی برای استفاده از شبکه های اجتماعی برای آموزش عالی ایران تدوین می گردد. حُسن اصلی چارچوب حاصل آن است که مبتنی بر نیازها و اقتضائات آموزش عالی کشور طراحی شده و با توجه به عدم حضور شبکه های اجتماعی در آموزش (درحال حاضر)، می تواند درک وپیاده سازی مناسبی را برای آن ارائه کند.

تعیین الگوی بهینه کشت با استفاده از رویکرد چندهدفه فازی برای شهرستان شیروان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی صنایع 1391
  سکینه گل محمدی دوین   پرستو محمدی

ناپایداری طبیعت و ماهیت متغیر و غیر قابل پیش بینی پدیده ها و حوادث طبیعی شرایط ویژه ای را برای بخش کشاورزی ایجاد می کند که باعث شده فعالیت کشاورزی با عدم قطعیت مواجه شود. هدف از این پژوهش تعیین الگوی بهینه کشت شهرستان شیروان در شرایط عدم قطعیت است. به این منظور از روش برنامه ریزی آرمانی فازی استفاده شده است. دوره مورد بررسی سال های زراعی 86-85 تا 89-88 است. در این پژوهش، آرمان های لحاظ شده عبارتند از: زمین زراعی، سود، هزینه های تولید، تولید محصولات و آب مصرفی. مقادیر مورد انتظار این آرمان ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان به دست آمده است. برای تعیین الگو پس از جمع آوری اطلاعات از منطقه مورد مطالعه، نتایج با استفاده از بسته نرم افزاری lingo به دست آمده است. در پایان نتایج به دست آمده از الگوی برنامه ریزی آرمانی فازی با الگوی برنامه ریزی آرمانی قطعی و الگوی فعلی منطقه مقایسه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، الگوی برنامه ریزی آرمانی فازی نسبت به الگوی قطعی به الگوی فعلی منطقه نزدیک تر است. در این الگو جز آرمان آب مصرفی، دیگر آرمان ها تا حد زیادی برآورده می شوند. الگوی برنامه ریزی آرمانی فازی نسبت به الگوی برنامه ریزی آرمانی قطعی درصد بیشتری از آرمان ها را پوشش می دهد. در هر دو الگوی آرمانی فازی و آرمانی قطعی ذرت علوفه ای از الگو حذف می شود. الگوی آرمانی فازی به دلیل تنوع کشت دارای ریسک کمتری است و کشاورزان الگوهای با ریسک کمتر را بیشتر می پذیرند.

ارزیابی آمادگی تحقق بانکداری الکترونیکی در کشور عراق(مورد پژوهی : بانک ملی عراق)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  علی العبودی   غلامعلی منتظر

توسعه فنّاوری های ارتباطی و اطلاعاتی آثار مثبتی در عرصه های مختلف علمی، اجتماعی و اقتصادی جوامع گذاشته است. در این بین توسعه روز افزون اینترنت در کشورهای مختلف، بستری مناسب و مساعد برای برقراری مراودات تجاری و اقتصادی فراهم کرد. و با توجه به تحولات عظیم صورت گرفته در ساختارهای اقتصادی و نظام های مالی نقش بانک ها به عنوان ارگان های تأثیرگذار در اقتصاد بیش از پیش پر رنگ تر و مهم تر شده است و بنابر این می طلبد که بانک ها نیز همگام با تحولات خود سر منشأ تحولات جدیدتری باشند. به همین دلیل ارائه شیوه های نوین خدمات بانکداری با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی گوناگون مورد توجه مدیران تمامی بانک های کشور می باشد. که این شیوه نوین را بانکداری الکترونیکی نامیده اند. بانکداری الکترونیکی باعث شده تا بانک ها از قید زمان و مکان آزاد شده و خدمات خود را شبانه روزی در اختیار مشتریان خود قرار دهند. عوامل مختلفی از جمله آمادگی فرهنگی، امنیت، انسانی، مدیریت، قانونی، سخت افزاری، نرم افزاری، شبکه ای و سیاستی بر آمادگی برای ایجاد بانکداری الکترونیکی تأثیر می گذارند. با توجه به اینکه در کشور عراق خدمات بانکداری الکترونیکی ارائه نمی شود. بر آن شدیم آمادگی کشور عراق را برای ایجاد ساختار بانکداری الکترونیکی مورد ارزیابی قرار دهیم. در این تحقیق با ارزیابی مدل های مختلف و با اتکا بر مطالعات تطبیقی و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات انجام شده، چهارچوبی متشکل از 9 متغیر در زمینه آمادگی بانکداری الکترونیکی طراحی شد که شامل متغیرهای: فرهنگی، امنیت، انسانی، مدیریت، قانونی، سخت افزار، نرم افزار، شبکه و سیاستی می باشد. در طراحی این مدل میزان آمادگی بانکداری الکترونیکی در کشور عراق ارزیابی شده است و در ادامه، با تعیین وزن هر یک از شاخص ها و نشانگرهای مدل؛ میزان آمادگی بانکداری الکترونیکی در کشور عراق برای ورود به عرص? بانکداری الکترونیکی سنجیده شده و توصیه هایی برای ارتقای سطح آمادگی و حضور توانمند در این عرصه ارائه شده است.

طراحی سیستم طبقه بند چندگانه برای شناسایی الگوهای بویایی در بینی الکترونیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  محمد علی باقری   غلامعلی منتظر

درحالی که برای گنجاندن حسّ بینایی و شنوایی در تحقّق مفهوم واقعیت مجازی و شبکه های برخط تلاش زیادی شده، حسّ بویایی، تشخیص و انتقال برخط بو کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بینی الکترونیکی، به عنوان مهمترین ابزار مصنوعی شناسایی بو، نقشی کلیدی در تحقّق این هدف دارد. طبقه بندی نمونه های بویایی براساس سیگنالهای خروجی حسگرهای گاز، مرسوم ترین مسئله در حوزه شناسایی بو است. نتایج پژوهشهای مختلف در حوزه بینی الکترونیکی نشان می دهد تعداد زیاد ویژگی ها و وجود ویژ گی های زائد از مهمترین مشکلات شناسایی بو هستند. منشأ ویژگی های زائد در بینی الکترونیکی، گزینش چندگانه آرایه حسگرهای شیمیایی است که تأثیر قابل توجهی در کارایی طبقه بندی دارد. مهمترین رویکرد برای حل این مشکل، انتخاب زیرمجموعه ویژگی است. زیرمجموعه ویژگی به عنوان ورودی مرحله طبقه بندی استفاده می شود. از نگاه بازشناسی الگو، طبقه بندی نمونه های گاز با تعداد بیشتر از دو طبقه، طبقه بندی چندطبقه ای محسوب می شود. راهکاری کارا برای حل این مسائل، تجزیه آنها به مجموعه ای از مسائل دو طبقه ای و حل هر مسئله دوطبقه ای با طبقه بندی دودویی و درنهایت ادغام شورای طبقه بندها است. این راهکار که دودویی سازی طبقه نامیده می شود، کارایی بالایی در بسیاری از مسائل مختلف نشان می دهد. در پژوهشهای حوزه بینی الکترونیکی، یک زیرمجموعه ویژگی انتخاب شده و به عنوان ورودی مرحله طبقه بندی استفاده می شود. ازاین رو، زمانی که راهکار دودویی سازی طبقه برای طبقه بندی مسئله ای چندطبقه ای به کار گرفته شود، زیرمجموعه ویژگی انتخاب شده برای تمایز تمام مسائل دوطبقه ای یکسان است. هر چند این رویه ویژگی هایی به دست می دهد که به طور میانگین کارایی خوبی برای حل مسائل طبقه بندی دودویی دارد، اما لزوماً این ویژگی ها، ویژگی های بهینه برای حل تمام مسائل طبقه بندی دودویی نیستند. در این رساله، با واکاوی فرایند انتخاب ویژگی در مسائل طبقه بندی چندطبقه ای، روشی جدید برای طبقه بندی نمونه های گاز پیشنهاد و ارزیابی شده است. در روش پیشنهادی، به جای ایجاد هر طبقه بند دودویی با تمام ویژگی های موجود و یا با استفاده از یک مجموعه ویژگی ثابتِ از پیش انتخاب شده، هر طبقه بند با استفاده از ویژگی هایی ایجاد می شود که بیشترین کارایی را برای تمایز نمونه های دو فراطبقه مرتبط داشته باشد. طبقه بندهای دودویی که بدین صورت انتخاب می شوند، صحّت طبقه بندی بیشتری خواهند داشت و درنهایت، ادغام این طبقه بندها، صحّت نهایی بهتری را به دست می دهد. مقایسه نتایج روش پیشنهادی با سایر روشها، کارایی روش پیشنهادی را در طبقه بندی الگوهای بویایی رساله نشان می دهد. در ادامه با تعمیم رویکرد پیشنهادی، قابلیت آن برای حل مسائل طبقه بندی عمومی ارزیابی شده است. در این مرحله، روشهای پیشنهادی با تعداد زیادی مجموعه داده تراز ارزیابی شده و با استفاده از آزمونهای آماری با روشهای مرسوم دودویی سازی طبقه مقایسه شده است. تحلیل نتایج آماری، برتری روشهای پیشنهادی را در مقایسه با روشهای مرسوم دودویی سازی طبقه نشان می دهد.

تطبیق پذیری سامان? آموزشیار الکترونیکی با توانمندی یادگیرندگان به کمک نظری? بازی های هوشمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  نجمه رستگار رامشه   غلامعلی منتظر

هدف از اجرای این تحقیق، طراحی و پیاده سازی سامان? آموزشیار هوشمندی است که بتواند با توجه به نیازها و توانایی یادگیرنده توالی شخصی شده ای از درس پارها را به وی ارائه کند. در فصل دوم پایان نامه ابتدا یادگیری الکترونیکی را تعریف و مزایا و معایب آن بررسی شد. در ادام? فصل به توضیح دو سامان? سامان? مدیریت یادگیری (سامد) و سامان? مدیریت محتوای یادگیری (سامم) پرداخته شده است. پس از آن سامانه های آموزشیار هوشمند تعریف شده است. در انتهای فصل نیز نظری? پرسش و پاسخ به عنوان یکی از ابزار پرکاربرد برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی به تفضیل توضیح داده شد. در فصل سوم ضمن مرور کوتاهی بر نظری? بازی، مفاهیم موجود در این نظریه مانند: تعادل نش، انواع راهبرد ها، بازی ها و شکل های متفاوت بازی ارائه شد. سپس به کاربردهای این نظریه در زمینه های گوناگون اشاره شد. همچنین در این فصل به معرفی بازی های فازی و رویکردهای ارائه شده در زمینه بازی های فازی پرداخته شده است. مفهوم کلیدی در سامانه های آموزشیار هوشمند، توانایی وفق دادن راهبردهای آموزشی متناسب با ویژگی های هر یادگیرنده یا همان ارائ? مطالب درسی به صورت شخصی شده برای هر یادگیرنده است. سامانه آموزشیار پیشنهادی در این پایان نامه از جمله سامانه هایی است که در ارائه درس به یادگیرنده، توانایی یادگیرنده را در نظر گرفت. این سامانه از چهار واحد کلی (مدل یادگیرنده، مدل یاددهنده، پایگاه دانش و رابط کاربری) که دارای دو کارگزار، چهار پیمانه و سه پایگاه داده است، تشکیل شده است. واحد یادگیرنده دارای دو پیمان? سنجش توانایی و پیمانه سنجش عایدی بازیِ طراحی شده در محیط یادگیری الکترونیکی است. وظیف? پیمان? سنجش توانایی یادگیرنده، سنجش توانایی یادگیرنده و وظیف? محاسب? عایدی بازی به کمک موتورهای استنتاج فازی است. واحد یاددهنده شامل دو پیمانه و دو کارگزار است. پیمانه مدیریت در س پار که وظیفه این پیمانه، فراهم کردن رابط کاربری برای یاددهنده است تا به راحتی بتواند در س پارها را اضافه و ویرایش کند، کارگزار ارائ? در س پار که این کارگزار مبتنی بر سنجش شخصی شده یادگیرنده توسط پیمانه سنجش توانمندی و دسترسی به سابقه یادگیرنده، در س پار مناسب را به یادگیرنده، توصیه می کند، پیمانه طراحی آزمون با وظیف? طراحی آزمون هایی در سطوح مختلف توانایی و کارگزار برگزاری آزمون که وظیفه این بخش، آزمون یادگیرنده است. رابط کاربری که مسوول ارتباط با یادگیرنده است. پایگاه دانش که مسوول نگهداری اطلاعات و دانش مورد نیاز برای تمام واحدهای دیگر سامانه است. در ادامه روش ابتکاری برای ارائ? توالی شخصی شد? درس پارها تشریح گردید. در این پایان نامه محیط یادگیری الکترونیکی به شکل بازی مدل شد. در ابتدای جلس? اول (مرحل? اول بازی) توانایی یادگیرنده در حد متوسط تخمین زده شد و با توجه به آن سطح توانمندی و عایدی هایی که از قبل مشخص شده اند، درس پار مناسب به وی ارائه می شود. پس از ارائ? درس پار، پس آزمونی مبتنی بر نظری? پرسش و پاسخ از یادگیرنده گرفته می شود تا راهبرد یادگیرنده یا همان سطح توانایی وی و عایدی واقعی بازی مشخص می شود. با توجه به راهبرد منتخب یادگیرنده، یاددهنده در مرحل? بعد برای بهبود عایدی، راهبردی (درس پار) مناسب را انتخاب می کند. هدف از طراحی سامان? آموزشیار هوشمند در این تحقیق افزایش رضایت و موفقیت تحصیلی یادگیرندگان است، در فصل پنجم دربار? نحو? پیاده سازی و نتایج حاصل از آن بررسی شد. 70 نفر یادگیرنده به منظور بررسی تآثیر به کارگیری نظری? بازی ها برای مدل کردن محیط یادگیری الکترونیکی به سه دسته مجزا تقسیم بندی شدند. برای بررسی میزان دست یابی اهداف این تحقیق، از نمره های نهایی و بازخوردهای حاصل از پرسشنامه یادگیرندگان استفاده شد. بررسی آماری نمر? یادگیرندگان در سه گروه نشان می دهد، استفاده از نظری? بازی ها باعث بهبود موفقیت تحصیلی یادگیرندگان شده است.

گروه بندی هوشمند یادگیرندگان در محیط یادگیری الکترونیکی (مورد پژوهی دانشجویان آموزش الکترونیکی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1392
  محمد صادق رضایی تزنگی   غلامعلی منتظر

سامانه های یادگیری تطبیقی و مشارکتی سامانه هایی هستند که به کمک فنّاوری اطلاعات سعی در بهبود فضای یادگیری دارند. از مهمترین مسائل مطرح در طراحی این سامانه ها «گروه بندی یادگیرندگان» است که نقشی اساسی در موفقیت آن ها در بهبود فضای آموزش دارد. «گروه بندی یادگیرندگان» به مفهوم تفکیک یادگیرندگان در گروه های یادگیری برای تطبیق آموزش به آن ها و یا ایجاد گروه های مشارکتی به منظور تعامل میان یادگیرندگان در راستای اهداف آموزشی بوده و از دو گام «شناسایی ابعاد گروه بندی»، و «طراحی روش گروه بندی» تشکیل شده است. در گام نخست شاخصه های شخصیتی و رفتاری موثر یادگیرندگان در گروه بندی، توصیف شده و در گام بعد روش گروه بندی مناسب برای تفکیک یادگیرندگان طراحی می شود. در این پژوهش، شاخصه های مختلف گروه بندی یادگیرندگان، مورد بررسی قرار گرفته و پس از طبقه بندی و مقایسه ی آن ها، شاخصه های موجود در مدل «سبک یادگیری فلدر-سیلورمن» برای استفاده در گروه بندی خودکار یادگیرندگان پیشنهاد شده است. در این پژوهش روشی جدید برای گروه بندی یادگیرندگان در قالب یک سامانه ی گروه بندی یادگیرندگان ارائه شده که دارای قابلیت شناسایی خودکار ساختار گروه های یادگیرندگان، طبقه بندی یادگیرندگان درگروه های شناسایی شده و تشخیص خودکار انقضای گروه های یادگیرندگان و شناسایی مجدد ساختار آن هاست. به منظور شناسایی ساختار گروه ها، روش جدیدی با عنوان «روش خوشه بندی پیوندی فازی» طراحی شده است. برای افزایش کارایی و دقت خوشه بندی، نسخه ی بهبود یافته ای از شبکه ی عصبی اسنپ ـ دریفت، به منظور شناسایی ساختار گروه ها به کار گرفته شده است. نتایج ارزیابی تجربی روش شناسایی پیشنهادی بر اساس دو شاخص « دیبویس – بولدین » و « خلوص و تجمع» نشان می دهد، که این روش عملکرد بهتری نسبت به سایر روش های خوشه بندی در شناسایی گروه ها داشته است. در نهایت سامانه ی پیشنهادی گروه بندی در یک سامانه ی یادگیری تطبیقی مورد ارزیابی قرار گرفته و اثربخشی اجزای آن بر رضایت پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که رویکرد پیشنهادی شناسایی گروه ها و طبقه بندی یادگیرندگان در گروه های شناسایی شده بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان اثربخش بوده است.

طراحی سیستم تصمیم یار هوشمند برای تشخیص بیماری از تصاویر ماموگرافی به کمک نظریه بیز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی صنایع 1387
  نیما دولت نیا   مجید امین نیری

ماموگرافی آزمایش تصویری بسیار حیاتی ای در مورد سرطان سینه شمرده می شود، چراکه تشخیص زودهنگام آن موثرترین عامل در کاهش نرخ مرگ و میر ناشی از این بیماری است. تفسیر تصاویر حاصل از ماموگرافی و اتخاذ تشخیص درست، کاری بس دشوار و بحث برانگیز است. میزان درستی تشخیص ماموگرافی با توجه به تجربه کاری رادیولوژیستی که تصویر را تفسیر می کند، متغیر است و در نتیجه تفاوت قابل ملاحظه ای در سطح کارایی این آزمایش می تواند به وجود آید. رادیولوژیست هایی که تصاویر ماموگرافی را مورد بررسی قرار می دهند، می بایستی عدم قطعیت حاصله از انبوه یافته ها را در ارزیابی و تشخیص خود اعمال نمایند. ما معتقدیم بسیاری از این اختلافات در سطح کارایی تشخیص ماموگرافی ناشی از ارزیابی متفاوت ذهنی رادیولوژیست ها در بررسی و اعمال همین عدم قطعیت ها است. ما برای مدل سازی روابط احتمالی میان سرطان سینه، یافته های ماموگرافی و فاکتورهای ریسک بیمار، از شبکه بیز استفاده می کنیم. ارزیابی هایی بر روی تعدادی از بیماران بیمارستان امام خمینی که تایید بیوپسی آنها برای تشخیص موجود بوده است انجام داده ایم. مدل ارایه شده برای روشن کردن تصمیم درباره لزوم بیوپسی ناهنجاریهای دیده شده در ماموگرافی مفید به نظر می رسد و همچنین می تواند به رادیولوژیست برای ارتباط دادن بین یافته های امراض بافتی و ناهنجاری های ماموگرافی مشاهده شده کمک کند و کارایی کلی تفسیر در ماموگرافی را بالا ببرد.

بهینه سازی انتخاب درس پار در محیط یادگیری الکترونیکی به کمک الگوریتم بهینه سازی گروه ذرّات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  وحید فتحی   غلامعلی منتظر

در عصر اطلاعات جهت گیری بسیاری از سامانه ها به سمت شخصی سازی اطلاعات برای کاربر است. یادگیری الکترونیکی نیز از این قاعده مستثنا نیست و یکی از ملزومات آن وجود مکانیزمی شخصی شده برای کمک به یادگیری موثر یادگیرنده است. از سوی دیگر سامانه های یادگیری الکترونیکی در قیاس با آموزش سنتی دارای نقایصی جدّی هستند. به عنوان مثال می توان به فقدان تعامل موثر بین یادگیرنده و یاددهنده و عدم ارائه محتوای شخصی شده اشاره کرد. بنابراین محیط یادگیری الکترونیکی باید با در نظر داشتن نیاز اطلاعاتی و سطح توانمندی کاربران مختلف، شخصی سازی شده و محیطی یادگیرنده محور طراحی شود. هدف از این تحقیق طراحی آموزشیاری هوشمند است که ابعاد سبک یادگیری و توانایی یادگیرنده را استخراج کرده و به بهینه سازی توالی درس پارهای ارائه شده بر مبنای آن ها می پردازد. بدین منظور سبک یادگیری یادگیرندگان از طریق پرسشنامه ی فلدر و سولومون شناسایی شده است و آزمون ها با در نظر گرفتن توانایی یادگیرنده و بر اساس نظریه ی پرسش- پاسخ شخصی سازی شده اند. پس از استخراج ابعاد سبک یادگیری و توانایی یادگیرنده، روشی بهینه برای توالی درس پارهای ارائه شده به هر یک از یادگیرندگان ارائه می شود که مبنای این بهینه سازی الگوریتم بهینه سازی گروه ذرّات است. روش پیشنهادی با الگوریتم ژنتیک مقایسه شد که نتایج حاصل گواه بر دقت و پایایی بیشتر نتایج روش پیشنهادی هستند. به منظور ارزیابی سامانه ی پیشنهادی، نرم افزار میکروسافت ورد در سه حالت با استفاده از الگوریتم بهینه سازی گروه ذرّات، الگوریتم ژنتیک و بدون استفاده از سامانه ی پیشنهادی برای آموزش به مخاطبان برگزیده شد. تحلیل آماری نتایج حاصل، موفقیت و رضایت تحصیلی یادگیرندگان را در حالت کاربرد آموزشیار بهینه نشان می دهد.

شناسایی هوشمند خودروی در حال حرکت به کمک سامانه های فازی توسعه یافته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  محمد شایسته فر   غلامعلی منتظر

درسال های اخیر سامانه های هوشمند نظارت بر ترافیک بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته و در برخی کشورها برای مشاهده ی وضعیت ترافیک و استخراج اطلاعات ترافیکی پیاده سازی شده اند. با وجود تلاش های بسیاری که برای پیاده سازی موفق این سامانه ها صورت گرفته، دست یابی به سامانه ای بی درنگ و کامل که قابلیت استفاده در شرایط ترافیکی و محیطی مختلف را داشته باشد هم چنان مسئله ا ی جدّی و جذاب برای تحقیق است. در پژوهش جاری سامانه ای هوشمند متشکل از زیرسامانه های «تشخیص»، «ردیابی» و «دسته بندی» خودروها معرفی شده است که در آن در مرحله ی تشخیص از رویکرد مدل سازی پس زمینه به کمک الگوریتم فیلتر میانه ی تقریبی استفاده شده است.

طراحی مدلی برای ارتقای آمادگیِ دولت الکترونیکی در حوزه سلامت ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  مهدی عباسی   غلامعلی منتظر

دولت الکترونیکی یکی از پدیده های مهمِ حاصل از به کارگیری فنّاوری اطلاعات است که پیاده سازی آن تحولی بس عمیق در نحو? زندگی، اداره و رهبری کشورها داشته و ترکیبی از فنّاوری اطلاعات و شبک? وب است که هدف آن، ارائه مستقیم خدمات به شهروندان، کارکنانِ دولت، بخش های تجاری و سایر بخش های دولت است؛ هر چند که دولت الکترونیکی می تواند یک گام اساسی برای دولت ها باشد ولی چالش برانگیز نیز هست. چرا که اگر دولت ها نتوانند خدمات الکترونیکی را به صورت یکنواخت و قابل دسترس در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند، ایجاد دولت الکترونیکی منجر به شکاف طبقاتی بیشتر در جامعه و در نهایت نارضایتی مردم و افزایش مشکلات خواهد شد. از این رو موفقیت در ایجاد دولت الکترونیکی در گرو بررسی وضعیت و برنامه های سایر کشورها، برنامه ریزی دقیق و ایجاد افقی روشن برای نسل های بعدی است. در این تحقیق با ارزیابی مدل های مختلف و با اتکا بر مطالعات تطبیقی و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات ملّی و نیز نتایج نظرسنجی از خبرگان، چارچوب مفهومیِ جامعی متشکل از سه بُعد آمادگی شامل: «آمادگی سخت»، «آمادگی نرم»، «آمادگی نظارت و ارزیابی» طراحی شد، علاوه بر این با تبیین ارکان مختلف هریک از این ابعاد در مجموع چهارده شاخص اصلی شامل: «آمادگی نظام مدیریتی»، «آمادگی امنیت»، «آمادگی شبکه ارتباطی»، «آمادگی قوانین و مقررات»، «آمادگی استاندارد»، «آمادگی نظارت و ارزیابی»، «آمادگی فرهنگ»، «آمادگی محتوا»، «آمادگی کارکنان دولت»، «آمادگی تجهیزات»، «آمادگی منابع مالی»، «آمادگی سیاست»، «آمادگی نرم افزارهای رایانه ای» و «آمادگی شهروندان» برای این ابعاد شناسایی شد. در طراحی این مدل، تأکید بر این نکته است که از دید صاحب نظران و خبرگان حوز? دولت الکترونیکی، آمادگیِ دولت الکترونیکی مستلزم توجه همه جانبه به تمامی وجوه منشور پیش گفته است. در ادامه، با تعیین وزن هریک از شاخص ها و نشانگرهای مدل، میزان آمادگی الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در دولت الکترونیکی، سنجیده شده و توصیه هایی برای ارتقای سطح آمادگی و حضور توانمند در این عرصه ارائه شده است.

تحلیل روند پژوهش و نوآوری در حوزه نرم رایانش با استفاده از روش های هوشمند تحلیل شبکه های اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  سینا رضاقلی زاده   غلامعلی منتظر

رشد روزافزون اطلاعات تولید شده در جریان های مختلف اطلاعاتی چه در حوزه های عمومی چون فضای وب و چه در حوزه های تخصصی چون اطلاعات مربوط به پژوهش و نوآوری استفاده از فنّاوری اطلاعات را به عنوان ابزار پایش و تحلیل نه تنها مفید بلکه لازم ساخته است. در این میان جریان اطلاعاتی مرتبط با پژوهش و نوآوری اهمیت به سزایی دارد. پایش و تحلیل این جریان از سال های دور مورد توجّه اندیشمندان بوده است. همچنین اهمیت این موضوع در دنیای نوین با توجّه به رشد ابعاد مختلف آن و رقابت حوزه های مختلف در جذب منابع و سرمایه ها چندین برابر شده است. از این جهت تلاش های بسیاری برای سنجش درون دادها و برون دادهای این حوزه، یعنی پژوهش و نوآوری، صورت گرفته است. بخشی از این تلاش ها مربوط به تحلیل روند برون دادهای این حوزه است که در گذشته عمدتاً به وسیله خبرگان و مرور زمینه های مختلف واقع در این حوزه انجام می شد. در اینجا منظور از برون دادها مقالات و اختراعات حاصل از فعالیت های علمی و فنّاوری است. همان طور که بیان شد با توجّه به ابعاد در حال گسترش این جریان اطلاعاتی، تحلیل روند آن تنها با تکیه بر خبرگان امکان پذیر نیست. از این رو روش هایی مبتنی بر داده کاوی و استنادکاوی برای یاری خبرگان به کار گرفته شده اند. این تحقیق نیز سعی دارد روشی برای تحلیل روند زمینه های مختلف در حوزه پژوهش و نوآوری توسعه دهد. البته به طور مشخص زمینه نرم رایانش به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق پژوهش گران و مخترعان به عنوان سرچشمه ایده و نوآوری مورد توجّه قرار گرفته اند. رویکرد این تحقیق در مدل سازی و تحلیل روند حوزه مورد بررسی تحلیل شبکه این پژوهش گران و همچنین مخترعان است. در واقع روش مورد استفاده تحلیل شبکه اجتماعی است. این روش ابزارهای قدرتمندی برای تحلیل و توجیه تحمیلات ساختاری بر اعضای اجتماع فراهم می کند. به بیان دیگر فرض شده است الگوی نوآوری نویسندگان و مخترعان از الگوی نوآوری همسایگان آنها قابل استنباط است. بر این اساس چارچوبی گام به گام برای تحلیل زمینه مورد بررسی متشکل از فضای پژوهش و همچنین فضای نوآوری معرفی شده است. این چارچوب با تعریف حدود زمینه و مرزبندی آن آغاز می شود. روش مورد استفاده به منظور شناسایی زمینه نظری? فازی روشی مشابه دسته بندی بیزی است. در گام بعدی شبکه نویسندگان و همچنین مخترعان از ارجاعات زمینه استخراج می شود. با شناسایی اجتماعات این شبکه ها روند موضوعات مطرح در آنها پیگیری شده است. به منظور شناسایی اجتماعات از روشی به نام نیومن برای خوشه بندی ساختاری استفاده شد. در نهایت با استفاده از شبکه ای یادگیرنده سعی شده تحوّل اجتماعات شناسایی شده در آینده پیش بینی شود. این رویکرد مشابه آن چیزی است که در استنادکاوی مورد استفاده قرار می گیرد.

طراحی روش آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی و تاثیر آن در یادگیری ساختن گرایانه دانشجویان
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  لیلا چراغ ملائی   غلامرضا صرامی

هدف پژوهش حاضر طراحی روش آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی و بررسی تاثیر آن بر یادگیری ساختن گرایانه دانشجویان است. به منظور دست یابی به این هدف، ارائه ی مدل مفهومی طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی (idmsn ) و به دنبال آن طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی به منظور برطرف ساختن برخی نقدهای وارد بر رویکرد ساختن گرایی (نظیر عملیاتی ساختن مشارکت و تعامل کلاسی، برطرف ساختن مسایل اجرایی و عینی کردن مفهوم تولید دانش) مورد بررسی و توجه قرار گرفت. روش پژوهش ، روش آمیخته و در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول، مدل و طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه اجتماعی ارائه و توسط متخصصین حوزه ی طراحی و تکنولوژی آموزشی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مدل توسط متخصصین و خبرگان حوزه ی طراحی آموزشی نشان داد که مدل idmsn، دارای ثبات درونی،روشن، هماهنگ با اصول ساختن گرایانه ، ساده، سودمند، جامع و بهینه است اما با توجه به زیرساخت های کنونی، قابلیت اجرا در آموزش عالی ایران را ندارد. همچنین طبق نظر متخصصین و خبرگان حوزه ی طراحی آموزشی، طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی که در این پژوهش طراحی و مورد استفاده قرار گرفته است، به میزان قابل توجهی، امکان یادگیری فعال، امکان یادگیری تعاملی و مشارکتی ، امکان مباحثه با همکلاسی ها، امکان درک و پذیرش نظر سایرین را فراهم می کند. همچنین این طراحی آموزشی به میزان زیادی تعمق و تفکر درباره ی تجارب را تشویق و ترغیب کرده و دانشجویان را به سمت ساخت دانش سوق می دهد و به ویژه از شکل گیری دانش به واسطه توافقات اجتماعی حمایت می کند. استاد در این طراحی آموزشی به میزان زیادی نقش تسهیل کننده و راهنما را ایفا می کند و ارزشیابی در آن به میزان زیادی مستمر بوده و درک و فهم را بازنمایی می کند و در نهایت تکالیف مطرح شده در آن به میزان زیادی شبیه شرایط دنیای واقعی است. در مرحله دوم، مدل و طراحی آموزشی اصلاح شده در نمونه ی کوچکی اجرا و تاثیر آن بر متغیرهای رویکرد یادگیری دانشجویان، تولید دانش توسط دانشجویان و ادراک دانشجویان از محیط یادگیری بررسی شد. نتایج حاصل از این مرحله از پژوهش نشان داد که دانشجویانی که با روش آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مورد آموزش قرار گرفتند، در تولید دانش به طور فعال درگیر شده اند. علاوه بر محتوای آموزشی تولید شده توسط دانشجویان، متغیرهای رویکرد یادگیری و ادراک دانشجویان از محیط یادگیری نیز مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی این فرضیه ها از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده گشت و پس از بررسی داده های به دست آمده ، نتایج حاصل با استفاده از آزمون t نمرات اختلافی و در برخی موارد با آزمون ناپارامتریک u من ویتنی تحلیل و بررسی شدند. نتایج نشان داد که رویکرد یادگیری در دانشجویانی که با روش آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مورد آموزش قرار گرفتند، تفاوت چندانی با رویکرد یادگیری در دانشجویان گروه کنترل ندارد. اگرچه پس از شرکت در دوره ی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی، میزان انگیزه ی سطحی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل به طور معناداری کمتر شده بود ، اما در سایر زیرمجموعه های متغیر رویکرد یادگیری، نظیر انگیزه ی عمقی ، راهبرد عمقی ، راهبرد سطحی، انگیزه ی موفقیت مدار، راهبرد موفقیت مدار تفاوت معناداری میان گروه کنترل و آزمایش مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان دادند که ادراک دانشجویان از محیط یادگیری که با استفاده از مدل طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی طراحی شده است، تا حدودی محیط یادگیری ساختن گراست. به عبارتی متغیرهای ارتباط فردی، تعامل کلاسی، هدایت و رهبری و حمایت در کلاسی که تحت آموزش مبتنی بر شبکه های اجتماعی قرار گرفته بودند از گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود اما تفاوت معناداری در متغیرهای تفکر تاملی و همدلی مشاهده نشد. در نهایت مشخص شد که از مدل و طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی می توان به منظور ساخت محیط یادگیری ساختن گرایانه و پاسخگویی به برخی نقدهای وارد بر رویکرد ساختن گرایی استفاده کرد.

شناسایی تأثیر فنّاوری اطلاعات بر آموزش عالی با رویکرد آینده پژوهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1392
  نگار فلاحتی   غلامعلی منتظر

امروزه آموزش عالی نقش مهمی در تولید دانش و درونی کردن هنجارها دارد. آموزش عالی با تربیت نیروی متخصص، انجام تحقیقات، نوآوری و خلاقیت برای حل مسائل و انتقال دانش علمی و فنّاوری به کشور نقش مهمی در جامعه دارد. از سوی دیگر تغییرات حوزه فنّاوری اطلاعات بر تمامی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی بشر اثر گذار است و آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین نظام های اجتماعی به دلیل نقش مهمی که در خلق و اشاعه دانش دارد، از حوزه هایی است که به شدت تحت تأثیر فنّاوری اطلاعات قرار گرفته است. آنچه بررسی این موضوع را بسیار جدی تر از قبل نشان می دهد تأثیر جدی و بلامنازع فنّاوری نه فقط به عنوان ابزاری کمک آموزشی بلکه به عنوان پیشران تغییرات در آموزش عالی و حتی دگرگون ساز نظریه های آموزشی در محیط های دانشگاهی است. پدید آمدن شیوه های جدید مانند « یادگیری الکترونیکی»، «یادگیری سیّار» و« یادگیری اجتماعی» و کاربرد مظاهر فنّاوری اطلاعات مانند رسانه های اجتماعی مجازی، رایانش ابری، وتأثیر عمیق آنها بر درک ما از آموزش، از جمله نکاتی است که بررسی نقش فنّاوری اطلاعات را در آینده آموزش عالی بسیار موجّه جلوه می-دهد. باتوجه به نکات فوق در این پژوهش هدف آن است که براساس روش های آینده پژوهی، نقش وکارکردهای فنّاوری اطلاعات در آموزش عالی ایران در افق زمانی 1404 خورشیدی شناسایی و مورد بحث قرار گیرد. بدین منظور با بررسی اسناد آینده پژوهانه، مهم ترین پیشران های فنّاوری های نو درجهان مورد بررسی قرار گرفته و سپس با توجه به مقتضیات آموزش عالی ایران وبا توجه به نظر صاحب نظران(از طریق پرسش نامه)، مهم ترین فنّاوری های شکل دهنده آموزش عالی ایران در افق چشم انداز شناسایی می شود. این عوامل سناریوهای بدیل آموزش و پژوهش کشور را شکل می دهند و ابزار مناسبی برای سیاستگذاران نظام علم و فنّاوری کشور درجهت طراحی نظام مطلوب آموزشی در افق سال 1404 است.

شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد اعتماد در شبکه های اجتماعی الکترونیکی به کمک نظریه فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  غلامعلی منتظر

رشد و گسترش شبکه های اجتماعی، راه ارتباطی اصلی در بین افراد است امّا آنچه زیر بنای و بنیان این ارتباطات را شکل می دهد، اعتماد است. از طرفی با گسترش شبکه های اجتماعی در محیط الکترونیکی و ازآنجاکه این محیط نسبت به محیط بیرونی کمتر ملموس است و نقاط تاریک آن بیشتر است، مفهوم اعتماد نمود بیشتری پیداکرده است. این پژوهش سعی در رتبه بندی عوامل اثرگذار بر اعتماد کاربران بر شبکه های اجتماعی الکترونیکی دارد تا بدین وسیله ارائه دهندگان این شبکه ها بتوانند اعتماد کاربران را نسبت به این شبکه ها با رعایت و توجه به این عوامل جلب و افزایش دهند. در این پژوهش پس از بررسی مفاهیم پایه اعتماد و شبک? اجتماعی، به بررسی و استخراج عوامل اثرگذار بر اعتماد کاربران از تحقیقات انجام شده پرداخته شده است و به منظور رتبه بندی این عوامل، به دلیل این که مسئله، مسئل? تصمیم گیری چند معیاره بوده و همچنین بعضی از عوامل شناسایی شده با ابهام و عدم قطعیت روبرو هستند، مدل الکتر? فازی انتخاب شده است. با اجرای مدل بر روی داده های جمع آوری شده توسط پرسش نامه مشاهده شد که پس از «دسترس پذیری»، «ویژگی های وبگاه» و «ویژگی های فنّاورانه» از اولویت بالاتری نسبت به سایر ویژگی ها برخوردار هستند. به منظور اعتبارسنجی روش الکتر? فازی،مقایس? رتبه بندی حاصل از روش الکتر? فازی با رتبه بندی حاصل از روش تاپسیس فازی (به عنوان روش پایه ای پرکاربرد با منطق ریاضی قوی)، اعتبار روش الکتر? فازی را با میانگین بهبود رتب? 4 برای هر گزینه و با ضریب همبستگی اسپیرمن 0/867نشان می دهد. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت انجام گرفته در تغییر وزن معیارها نشان دهند? عدم تأثیر ابهام و عدم قطعیت موجود در ورودی های مسئله بر خروجی روش الکتر? فازی است. در بررسی رابط? ویژگی های جمعیت شناختی پرسش شوندگان با حیطه های عوامل اثرگذار بر اعتماد کاربران مشخص شد که ویژگی سن با هیچ یک از دسته عوامل اثرگذار بر اعتماد رابطه نداشته و زنان بیش از مردان و افراد مجرد بیش از افراد متاهل در اثر ویژگی های فردی و اجتماعی بر شبکه های اجتماعی اعتماد می کنند، همچنین سطح تحصیلات تنها با ویژگی های فنّاورانه و ویژگی های فردی و اجتماعی رابطه دارد. در نهایت به بررسی اولویت حیطه های عوامل بر اساس نوع شبک? اجتماعی پرداخته شده است.

طراحی سامانه ای برای شخصی سازی محیط یادگیری الکترونیکی بر مبنای ویژگی های فردی و نشانه های رفتاری یادگیرنده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  فاطمه قربانی   غلامعلی منتظر

شخصی سازی یکی از نیازمندی های سامانه های یادگیری الکترونیکی است. هدف شخصی سازی ارائه راهبردهای شخصی شده متناسب با ویژگی های یادگیرنده است. شخصی سازی محیط یادگیری الکترونیکی با استفاده از سامانه های آموزشیاری هوشمند (ساهو) انجام می شود. اصلی ترین بخش سامان? آموزشیاری هوشمند، «مدل یادگیرنده» است که شامل اطلاعات سامانه از یادگیرنده است و انتخاب راهبرد آموزشی با توجه اطلاعات این بخش انجام می شود. در این رساله سامان? آموزشیاری هوشمندی طراحی شده است که مدل یادگیرند? آن شامل ویژگی های شخصیت، سبک یادگیری و جهت گیری هدف است. این ویژگی ها به صورت خودکار و با طراحی سامانه های فازی بر مبنای رفتارهای یادگیرنده شناسایی شده اند. پس از شناسایی این ویژگی ها، راهبردهای آموزشی متناسب با آنها ارائه شده و راهبردهای شناسایی شده، در یک سامان? یادگیری الکترونیکی و در محیط واقعی پیاده سازی شده و اثرگذاری آن در بهبود عملکرد یادگیرندگان و میزان پذیرش سامانه از سوی یادگیرندگان ارزیابی شده است.

کاربرد روش های هوشمند در جایابی خاک چال ها بر پایه معیارهای زمین شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1393
  احسان مختاری   ماشاء الله خامه چیان

یکی از مهمترین مشکلات جهان امروز افزایش روز افزون تولید پسماند های فعالیت های بشری است. واژه مدیریت مواد پسماند به مدیریت کلیه فرایندهایی گفته می شود که منجر به تولید، انبار، بازیافت، حمل و دفن و دور ریزی پسماند می گردد. دفن پسماند فرآیندی است که در آن کلیه پسماند های جامد غیر قابل بازیافت در جایگاه ویژه ای دفن می شوند. جایابی جایگاه های مناسب خاک چال یکی از مهمترین بخش های فرایند دفن پسماند است. امروزه روش های مختلفی جهت جایابی خاک چالها به کار برده می شود. این روش ها را در یک دید فراگیر می توان به دو گروه بخش بندی نمود. گروهی از این روش ها در مقیاس ناحیه ای انجام می پذیرد و هدف از انجام آن گزینش چندین جایگاه مناسب در یک محدوده گسترده جغرافیایی همچون استان است. در گروه دیگر هدف از فرایند جایابی گزینش یک جایگاه از میان چند جایگاه مشخص است. این مرحله معمولاً مرحله گزینش نامیده می شوند. یکی از مهمترین روش های مرحله سرندسازی روش های شبکه های عصبی و روش های فازی هستند. آمیزه ای از روش های بر پایه هوش مصنوعی و روش های فازی که امروزه در زمینه های مختلف علوم گسترش فراوان یافته است، می تواند در جایابی خاک چال ها بسیار مفید واقع شود. در این پژوهش برای جایابی خاک چال ها از روش های هوشمند مختلف شامل بکارگیری مدل فازی، استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی و روش دورگه عصبی – فازی که به آن مدل anfis گفته می شود، بهره گیری شد و نتایج حاصل از این روش ها با روش متداول وزن دهی تجمعی ساده مورد مقایسه قرار گرفت. در این راستا با بکارگیری داده های موجود از استان لرستان به کمک روش پیشنهادی و معیارهای فراهم آمده فرآیند جایابی خاک چال ها انجام پذیرد. یکی از اهداف این پژوهش بررسی تأثیر پارامترهای مختلف بر روی فرایند جایابی است که این مهم با استفاده از روش تئوری مجموعه های سخت مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر روش های هوشمند به کار رفته در مقایسه با روش وزن دهی تجمعی ساده نتایج نزدیک تری به شرایط واقعی به دست می دهند که در این میان نتایج حاصل از مدل شبکه عصبی مصنوعی با شرایط واقعی سنجیده شده طی مطالعات میدانی، بیشترین همخوانی را دارد.

ارائه روشی چهار مرحله ای برای پیش بینی مشاغل مورد نیاز ایران در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1394
  فائزه سادات موسوی میاندهی   سید سپهر قاضی نوری

در سال های اخیرصنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از عوامل بازار کار در کنار پنج عامل سرمایه، نیروی کار، مواد اولیه، مدیریت و ماشین آلات در سرمایه گذاری های توسعه ای در اقتصاد مورد توجه قرار گرفته به گونه ای که آن را نه تنها به عنوان ابزار توسعه، بلکه به عنوان محور توسعه قلمداد می کنند. امروزه فناوری اطلاعات در همه ی بخش های اقتصاد رسوخ کرده است و حتی مهم ترین منبع سازمان،منابع انسانی، نیز از این تاثیر بی نصیب نمانده است. اهمیت نیروی انسانی در عصر حاضر بر کسی پوشیده نیست. با توجه به رشد جوامع از نظر نوع اطلاعات رد و بدل شده و دانش افراد، نیاز به نیروی انسانی مهارت دیده برای تحلیل این اطلاعات و ایجاد مشاغل مربوط به آنها احساس می شود. هدف از این تحقیق پیش بینی نیروی انسانی مورد نیاز کشور در عناوین شغلی و رشته های تحصیلی منتخب تحقیق برای سالهای 1394-1400 در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات(فاوا) می باشد.

طراحی و پیاده سازی کارگزار هوشمند توصیه به مشتری در سامانه های تجارت الکترونیکی با استفاده از نظریه فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1385
  مهدی فسنقری   غلامعلی منتظر

چکیده ندارد.

تعیین عوامل موفقیت ایجاد و توسعه پارکهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ict) در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1385
  سعید ذهبیون   غلامعلی منتظر

چکیده ندارد.

طراحی و پیاده سازی سیستم تصمیم یار هوشمند برای تشخیص بیماری از تصاویر ماموگرافی به کمک نظریه مجموعه های نادقیق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1386
  مهدی کشاورز مطلق   غلامعلی منتظر

چکیده ندارد.

ارائه یک مدل آمادگی نشر الکترونیکی در شرکتهای انتشاراتی ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  سامرند طوفانی   غلامعلی منتظر

چکیده ندارد.

ارائه یک مدل آمادگی نشر الکترونیکی در شرکتهای انتشاراتی ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  سامرند طوفانی   آسا والستروم

تحولات اخیر در حوزه it شکل و قالب سنتی نشر را دگرگون کرده است.ابزارهای it شیوه های جدید کار در این حوزه را ایجاد کرده اند که تا چند سال قبل غیر ممکن به نظر می آمد.هدف نشر الکترونیکی تولید،نگهداری و توزیع داده های الکترونیکی از طریق کامپیوترها و شبکه های اطلاعاتی می باشد. هدف از ارزیابیهای آمادگی الکترونیکی تلاش برای مقایسه و تشویق در جهت پیشرفت می باشد. ابزارهای آمادگی مختلفی ایجاد وتوسط گروه ها و کشورهای مختلفی بکار گرفته شده اند..با این وجود ،مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی خاص صنعت نشر الکترونیکی به طور مناسب و سیستماتیک ایجاد نشده است. بسیاری از مدل های موجود مبنای کار خود را بر اساس فاکتورهای اصلی در مقیاس کشوری قرار داده اند و از شناخت و کشف فاکتورهای اصلی در شرکتها و بنگاههای تجاری کوچک در عرصه های مختلف غافل شده اند.این کار به نوعی اولین کار تحقیقی در جهت شناخت شاخصهای اصلی در جهت آمادگی نشر الکترونیکی در شرکتهای انتشاراتی بر اساس مدل های قبلی در سطح کلان (کشوری) می باشد.هدف کار ،در ابتدای امر ایجاد یک مدل نشر الکترونیکی و سپس ارزیابی میزان آمادگی نشر الکترونیکی شرکتهای انتشاراتی بر اساس مدل یافت شده می باشد. در نتیجه،بعد از کشف یک مدل مناسب توسط تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار spss 15 نیاز به تایید مدل و شناخت میزان درستی و دقت مدل میباشد.این مهم توسط تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار lisrel 8.5 انجام شده و نتیجه کار به طور کامل در قسمت آنالیز داده ها به نمایش گذاشته می شود.در ادامه کار تلاش میشود که وضعیت شاخصهای موجود در هر فاکتور و در انتها فاکتورهای کشف وتایید شده مدل یافت شده که 6 فاکتور به نامهای زیر ساختهای فنی،اقتصادی و مالی،اجتماعی،مدیریت، منابع انسانی،قوانین میباشند را در شرکتهای انتشاراتی بررسی کنیم و در نهایت وضعیت کلی نشر الکترونیکی در شرکتهای انتشاراتی ایرانی را آنایز و تحلیل نماییم.در کنار آن تلاش میشود که تمایل و کشش به سوی نشر الکترونیکی را در میان دانشجویان دانشگاههای ایرانی بررسی کنیم.در نتیجه پرسشنامه ای بر اساس شاخصهای اجتماعی طرح ریزی شده و در دو دانشگاه بزرگ کشور یعنی تربیت مدرس و تهران توزیع میشود.همچنین سعی میشود قوانین مورد نیاز و کشف شده در نشر الکترونیکی را تحت عنوان فاکتور قانون گذاری در پرشنامه ای جمع کرده و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متصدی امر نشر الکترونیکی ارسال نماییم تا مشخص شود آیا این قوانین آیا تاکنون پیاده شده اند یا خیر.در انتها بر اساس یافته ها،پیشنهاداتی را درجهت پیشرفت نشر الکترونیکی و برداشتن موانع موجود در سر راه آن ارائه نماییم.

تشخیص رفتارهای مشکوک مشتریان در بانکداری الکترونیکی با استفاده از نظریه فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  لیلا ساروخانی   غلامعلی منتظر

با گسترش فنّاوری اطلاعات، حجم مبادلات تجارت الکترونیکی در جهان روز به روز در حال افزایش است. یکی از ابزارهای ضروری برای تحقق و گسترش تجارت الکترونیکی، وجود سیستم بانکداری الکترونیکی است که همگام با سیستم های مالی و پولی جهان، عملیات و فعالیتهای مربوط به تجارت الکترونیکی را تسهیل می کند. در حقیقت پیاده سازی تجارت الکترونیکی، نیازمند تحقق بانکداری الکترونیکی است. اما یکی از مهم ترین موانع برای استفاده از بانکداری اینترنتی عدم امنیت تراکنشها و برخی سواستفاده هاست لذا جلوگیری از نفوذ غیرمجاز و تشخیص تقلب از مسائل مهم در موسسات مالی وبانکهاست. دراین پایان نامه نیز یک سیستم خبره برای تشخیص و شناسایی رفتارهای مشکوک و غیرمعمول کاربران در سیستم بانکداری اینترنتی طراحی و پیاده سازی شده است. از آنجا که رفتار کاربران مختلف همراه با ابهام و عدم قطعیت است این سیستم بر اساس منطق فازی طراحی شده تا رفتار کاربران را با دقت بیشتری شناسایی کرده و رفتارهای مشکوک با شدت مختلف را دسته بندی کند. در این سیستم برای تصریح در انتخاب متغیرهای ورودی سیستم از روش دلفی فازی استفاده شده است. و همچنین سیستم طراحی شده با استفاده از داده های واقعی سامان? بانکداری اینترنتی بانک ملت آزمایش شده و نتایج آن توسط خبرگان امر مورد ارزیابی قرار گرفته که نتایج حاصل از آن در این پایان نامه آمده است.

شناسایی الگوهای رفتار جویش اطلاعات کاربران دانشگاهی ایران در اینترنت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1387
  منا محبی عدل   غلامعلی منتظر

هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای رفتاری کاربران اینترنت در دانشگاههای ایران است. از این رو رفتار کاربران از هنگام انتخاب ابزار کاوش، فرموله سازی پرسمان جستجو، بررسی و بازدید از نتایج ارائه شده توسط موتور کاوش، فرموله بندی مجدد پرسمان جستجو، انواع حرکت ها، راهبرد ها و الگوهای رفتاری کاربران در هنگام کاوش در وب و نیز عوامل موثر در میزان موفقیت جستجو و رضایت کاربران از نتایج حاصل، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور پس از مطالعه و بررسی تحقیقات مشابه در سایر نقاط جهان، مهمترین متغیرها و عوامل تاًثیرگزار در موفقیت جستجو و حصول رضایت کاربران شناسایی شده و بر اساس این متغیرها، پرسشنامه ای شامل هفت بخش و 90 پرسش تخصصی در زمینهً رفتار جستجوی اطلاعات کاربران در وب طراحی و توزیع شده است. جامعهً نمونه بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده از میان دانشجویان و استادان هشت دانشگاه معتبر ایران (تهران و شهرستانها) در مقاطع و رشته های مختلف تحصیلی برگزیده شده است. در نهایت 793 پاسخنامه مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق عبارتند از: میزان آشنایی با ابزارها و خدمات مختلف کاوش در وب، انتخاب ابزارهای مناسب کاوش، آشنایی کافی با روش های فرمولبندی پرسش جستجو، طرح پرسش های مناسب و واضح، صرف وقت و توجه کافی و معیارهای صحیح در انتخاب پیوندهای مرتبط با موضوع جستجو. نتایج نشان می دهد بین متغیرهای یادشده با متغیر میزان تجربه کاری و تجربه جستجو در اینترنت، و موفقیت و رضایت کاربران از جستجو در اینترنت رابطه معنا داری وجود دارد. بر اساس یافته های این تحقیق، کاربران ایرانی با انواع مختلف موتورهای کاوش در وب آشنایی کمی دارند و در اغلب موارد تنها از موتورهای جستجوی عمومی نظیر یاهو و گوگل برای جستجو استفاده می کنند. حدود 30% از کاربران ایرانی با انواع سرویس ها و ابزارهای ارائه شده توسط موتورهای کاوش آشنا هستند و از اغلب سرویس ها و امکانات ارائه شده توسط دو موتور یاهو و گوگل استفاده می کنند اما سایر کاربران اغلب تنها از سرویس email، yahoo! messenger و یا communityهای ارائه شده توسط این دو موتور جستجو بهره می برند. بیش از نیمی از کاربران ایرانی بسیار کم و محدود و حدود 20% از آنها خیلی زیاد از انواع سرویس های خبری محلی و بین المللی موجود در اینترنت استفاده می کنند. همچنین میزان استفاده از پایگاههای علمی تخصصی موجود در وب توسط کاربران ایرانی کم و محدود است و به طور متوسط حدود 30% از کاربران دانشگاهی ایران از این پایگاههای علمی استفاده می نمایند. در زمینه طرح پرسش برای جستجو در وب، روش اغلب کابران ایرانی استفاده از یک یا دو کلمه اصلی برای طرح پرسش است وکمتر از نیمی از کاربران ایرانی از عملگرهای بولی در طرح پرسش خود استفاده می کنند. البته حدود 30% از کاربران پرسش هایی با سه کلمه یا بیشتر مطرح می کنند و از عملگرهای جستجو نیزبه طور گسترده در طرح این پرسش ها بهره می گیرند. محتوای اطلاعات مورد جستجو توسط کاربران ایرانی در وب اغلب اطلاعات علمی و تخصصی است. در مرحله بعد آنها در جستجوی اخبار و اطلاعات روز هستند و یا برای تفریح و سرگرمی به وب مراجعه می کنند. هدف تعداد محدودی از کاربران نیز یافتن اطلاعات تجاری و خرید است. کاربران اغلب پرسش خود را به زبان انگلیسی مطرح می کنند و به طور محدودتری از زبان فارسی برای طرح پرسش استفاده می کنند. البته مساله زبان جستجو به محتوای اطلاعاتی مورد جستجو و سطح دانش انگلیسی کاربران نیز بستگی دارد. میزان اعتبار اطلاعات موجود در وب برای کاربران بسیار مهم است. اغلب کاربران پس از بازیابی ناموفق اطلاعات چند مرتبه با کلیدواژه های مختلف و گهگاه در موتورهای کاوش متفاوت پرسش خود را مجددا طرح می کنند. کاربران ایرانی اغلب تنها از صفحات اول و دوم نتایج بازیابی شده بازدید می نمایند و در مواردی بازدید کننده صفحات سوم به بعد نیز هستند. حدود 30% از کاربران هرگز به بازدید صفحات سوم به بعد نمی پردازند. کاربران ایرانی هر بار به طور متوسط بین 10 تا 50 دقیقه برای جستجوی اطلاعات در وب وقت صرف می کنند. بیش از نیمی از کاربران از روشهای جستجوی خود در وب رضایت دارند و به طور متوسط فرآیند جستجو در وب را پیچیده می دانند. میزان اعمال تغییرات در طرح مجدد پرسش جستجو پس از بازیابی ناموفق اطلاعات، در مورد تعداد کمی از کاربران به صورت محدود و در مورد حدود نیمی از کاربران به میزان زیادی اتفاق می افتد. بیشتر این تغییرات از نوع تغییرات محتوایی (خاص کردن یا عمومی کردن پرسش جستجو) و در مرحله بعد اصلاح خطاهای املایی و در نهایت اعمال تغییرات شکلی (استفاده از عملگرهای بولی) است. راهبرد های طرح پرسش جستجوی کاربران در شرایط مختلف، متفاوت به نظر می رسد و تعداد قابل توجهی از کاربران به طور متوسط همه راهبرد های طرح پرسش جستجو را به کار می گیرند. این راهبردها عبارتند از: با تمام تفاسیر بالا بین 20 تا 30 درصد کاربران دانشگاهی ایران استفاده کنندگان حرفه ای از اطلاعات دنیای وب می باشند و با اغلب سرویس ها و امکانات موجود در اینترنت آشنا هستند و از آنها بهره می برند. سایر کابران دانشگاهی ایران به صورت موردی یا تفننی از وب استفاده می کنند و بیتشرین استفاده آنها از اینترنت برای جستجوی اطلاعات یا اخبار خاص و یا استفاده از سرویس پست الکترونیکی و ایجاد ارتباطات در وب می باشد.

ارزیابی مخاطره بیماری کرونر قلب بر اساس همجوشی اطلاعات نشانگرهای پزشکی با استفاده از نظریه گواه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  وحید خطیبی   غلامعلی منتظر

بیماری کرونر قلب بیماری مزمنی است که در آن سرخرگهای کرونر قلب که مسوول انتقال خون اکسیژن دار به قلب هستند، تنگ می شوند و قادر نیستند به اندازه طبیعی، خون قلب را تغذیه کنند. یکی از بهترین راههای مواجه با این بیماری، پیشگیری از رخداد آن است که بدین منظور می توان از ارزیابی مخاطره این بیماری به وسیله عوامل و نشانگرهای پزشکی آن بهره جست. نکته شایان توجّه اینکه علاوه بر ابهام در هریک از نشانگرهای پزشکی این بیماری، آنها با قطعیّت بر مخاطره این بیماری دلالت نمی کنند. هدف از این پایان نامه، ارائه روشهای جدید برای ارزیابی مخاطره بیماری کرونر قلب با بهره گیری از توانمندیهای دو نظریه گواه دمپستر-شیفر و مجموعه های فازی برای رویارویی با ابهام و عدم قطعیّت در تشخیص این بیماری است. همچنین در این پژوهش با همجوشی اطلاعات نشانگرهای پزشکی مخاطره این بیماری از مطالعه های قلب مختلف، روش جدید دیگری برای ارزیابی مخاطره بیماری کرونر قلب ارائه شده است که شیوه نوینی در تحلیل اطلاعات بیماری کرونر قلب محسوب می شود. بدین منظور ابتدا به بررسی نشانگرهای پزشکی موثر در مخاطره این بیماری و تعیین نشانگرهای اصلی آن می پردازیم. سپس به دلیل وجود ابهام در نشانگرهای این بیماری، از مجموعه های فازی برای ابهام زدایی و ارایه تعریفی دقیق از آنها بهره می بریم. آنگاه با استفاده از مطالعه قلب فرامینگ هام، مجموعه قواعد فازی برای تعیین میزان مخاطره بیماری کرونر قلب بنا به نشانگرهای آن تعیین می گردد. در مرحله بعد با طراحی موتور استنتاج هایبرید مبتنی بر گواه و بهره برداری از مجموعه قواعد استخراج شده، گواه های به دست آمده با یکدیگر ترکیب می شوند و میزان ارزیابی مخاطره بیماری کرونر قلب نتیجه می شود. همچنین با بهره برداری از مطالعه قلب دیگری به نام procam و استخراج مجموعه قواعد فازی جدیدی برای میزان مخاطره این بیماری، نتایج به دست آمده از مجموعه های قواعد فرامینگ هام و procam با استفاده از قواعد ترکیب گواه همجوشی شده اند. در نهایت روشهای پیشنهادی بر اطلاعات بیماران قلبی دو مرکز قلب از کشورهای مجارستان و ایالات متحده مورد آزمون، نتایج به دست آمده از آنها با تشخیص پزشکی متخصصان قلب مقایسه و میزان شناسایی درست مخاطره بیماری کرونر قلب آنها گزارش خواهد شد.

طراحی کنترلگرد و وضعیتی برای سیستمهای نامطمئن به روش ساختار متغیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  غلامعلی منتظر   حمیدرضا مومنی

در این رساله، هدف آن بوده که برای سیستمی در حالت کلی غیر خطی از مرتبه n، تک ورودی - تک خروجی و توام با قطعیت ، کنترلگری دووضعیتی (رله ای) چنان طرح شود که هم پایداری مقاوم عملکرد مقاوم مطلوب برآورده شود. بدین منظور در فصل اول به بررسی سیستمهای کنترل دووضعیتی، کاربردها، مسائل مرتبط با آن و نیز انگیزه طرح و حل مساله پرداخته شده است . در فصل دوم نیز روش حل (کنترل ساختار متغیر) مورد بحث قرار گرفته و بر نکات مهم آن تاکید شده است . در واقع این دو فصل، حکم مقدمات و پیش نیازهای بحث اصلی دارند. در فصل سوم چند روش مختلف مبتنی بر کنترل ساختار متغیر برای حل مساله ای خاص به خدمت گرفته شده و نکات ضعیف و قوت هر یک از آنها تشریح شده، با تبیین واژه نگاریهای جدید در حیطه کنترل مقاوم، به کمک اثبات چند قضیه و به دست آوردن جدولهای مهمی، راهکار نوی برای طراحی کنترلگر دووضعیتی مقاوم در حالت عمومی بیان و شرط عملکردگذاری سیستم کاربردی از زوایای مختلف مورد توجه قرار گرفته است .