نام پژوهشگر: احمد فتاحی

برنامه ریزی استراتژیک صنعت سنگ ساختمانی با استفاده از آنالیز swot
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1389
  محمد مهدی طاهرنژاد   رضا خالوکاکایی

ایران از لحاظ تنوع رنگ، گوناگونی انواع سنگ، مقاومت و غیره از کشورهای دارنده ذخایر ارزشمند سنگ‏های ساختمانی جهان به محسوب می شود. براساس آمارهای موجود، ایران با دارا بودن حدود 7/1 میلیارد تن ذخیره قطعی در انواع سنگ‏های ساختمانی (گرانیت، مرمریت، تراورتن، مرمر، چینی) در ردیف ده کشور عمده دارای ذخایر غنی سنگ‏های تزئینی و نما به حساب می‏آید. با وجود این شرایط گران بها، تدوین استراتژی و سیاست گذاری های صحیح و مورد نیاز که می تواند نقش مفیدی در ارتقاء صنعت سنگ ایران داشته باشد، امری مهم و موثر به حساب می آید. در این پایان نامه برنامه ریزی استراتژیک صنعت سنگ ساختمانی ایران با استفاده از آنالیزswot انجام شده است. پس از شناسایی عوامل کلیدی موثر بر صنعت سنگ، با استفاده از نظر کارشناسان و فعالان بخش معدن و به ویژه صنعت سنگ ساختمانی، این عوامل بررسی و تحلیل شده اند. با تحلیل این عوامل و شناسایی میزان اهمیت و نوع اثر هر عامل بر صنعت سنگ، با استفاده از ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک (ماتریس های swot، efe، ife و ie)، موقعیت استراتژیک صنعت سنگ ساختمانی ایران شناسایی شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل ها و محاسبات وضعیت استراتژیک صنعت سنگ ساختمانی ایران در حالت تدافعی شناخته شد. لذا استراتژی های متناسب با حالت استراتژیک تدافعی با استفاده از ماتریس swot برای این صنعت پیشنهاد شدند. پس از تدوین، جذابیت استراتژی های طرح شده، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (ahp) مورد ارزیابی قرار گرفته بر اساس مقایسه زوجی اولویت بندی شده اند.

ارزیابی تاثیر اقتصادی –اجتماعی پروژه های آبیاری تحت فشار در استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1389
  زهرا مبین زاده یزدی   حسین ملکی نژاد

محدودیت منابع آب، ضرورت استفاده بهینه از آب در بخش کشاورزی را نشان می دهد. یکی از روش های استفاده بهینه از آب در بخش کشاورزی، بکارگیری روش های نوین آبیاری ازجمله سیستم های آبیاری تحت فشار می باشد. این تحقیق جهت ارزیابی اقتصادی و اجتماعی آبیاری تحت فشار در استان یزد می باشد. به این منظور تعداد 22 نمونه از کل طرح های استان یزد (به تفکیک هر شهرستان) انتخاب شدند و پرسشنامه هایی جهت به دست آوردن اطلاعات اقتصادی و اجتماعی طرح ها توسط مالکان مزارع پر شد. با استفاده از این اطلاعات ابتدا ارزیابی اجتماعی طرح ها انجام شد که با توجه به آن، موارد موثر بر پذیرش و عدم پذیرشسیستم های آبیاری تحت فشار مشخص گردیدند. در این میان مهمترین عوامل موثر بر پذیرش سیستم های آبیاری تحت فشار عبارت از: افزایش بازدهی محصولات پس از استفاده از سیستم، افزایش عملکرد در میزان محصولات، افزایش کیفیت محصول، افزایش مساحت مزرعه، کاهش نیروی کار، دانستن مزایای سیستم، تجربه خشکسالی در منطقه و کمبود روزافزون آب می باشد. مهمترین عوامل موثر بر عدم پذیرش عبارت است از مشکلاتی که در راه دریافت وام وجود دارد، کوتاه بودن زمان باز پرداخت وام، عدم ارائه آموزش به بهره برداران سیستم، کوچک بودن و پراکندگی اراضی. در مورد ارزیابی اقتصادی از سه شاخص نرخ بازده داخلی، ارزش حال خالص و نسبت منفعت به هزینه استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده ارزش حال خالص برای تمام طرح ها مثبت بود و نسبت منفعت به هزینه برای تمام طرح ها بیشتر از یک بود که این دو عامل بیانگر اقتصادی بودن اجرای سیستم های آبیاری تحت فشار در استان یزد می باشد و نرخ بازده داخلی برابر 8/43% برآورد شد که نسبتا خوب می باشد.

ارزیابی اثرات اقدامات انجام شده آبخیزداری روی رژیم جریان و رسوب (مطالعه موردی: بخشی از حوزه آبخیز زاینده رود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  منیژه اسکندری   محمد تقی دستورانی

بدون شک اجرای پروژه های آبخیزداری یکی از فعالیت های عمده و زیربنایی کشور می باشد که به مدیریت جامع منابع آب و خاک و پوشش گیاهی در راستای بهره برداری بهینه و حفظ سرمایه اصلی کمک می نماید. ارزیابی پروژه های آبخیزداری به منظور تجزیه و تحلیل عملکرد اقدامات و تدوین راهکارهای اساسی از ضروریات است. در این تحقیق ارزیابی کمی و کیفی اقدامات آبخیزداری در بخشی ازحوزه آبخیز زاینده رود با مساحت23020 هکتار صورت پذیرفته است. همچنین به مسائل مربوط به مشارکت افراد منطقه در طرح های آبخیزداری پرداخته شده است. به منظور ارزیابی کمی از آزمون رگرسیون خطی و همبستگی استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که با وجود افزایش10% مقدار بارندگی در دوره بعد از اجرا نسبت به قبل از اجرا، مقدار دبی جریان و دبی رسوب در دوره حین اجرا به ترتیب 30% و 35% و بعد از اجرا 60% و 91% نسبت به قبل از اجرا کاهش یافتند. ارزیابی کیفی در منطقه مورد مطالعه نیز از طریق پرسشنامه و استفاده از آزمون کای اسکوئر و همبستگی اسپیرمن انجام شد. ارزیابی کیفی اقدامات آبخیزداری از طریق پرسشنامه، نمایانگر افزایش متوسط بهره وری زمین، افزایش متوسط مقدار آب، کاهش زیاد رسوب و جریان های سیلابی، افزایش کم تا متوسط اشتغال و درآمد ساکنان، افزایش مهاجرت از بیرون به روستاهای حوزه، کاهش مهاجرت از روستاهای حوزه به بیرون می باشد. نتایج کاربرد آزمون کای اسکوئر نیز نشان می دهد اقدامات آبخیزداری انجام شده بر افزایش بهره-وری زمین، افزایش آب، کاهش رسوب و جریان های سیلابی، افزایش اشتغال و درآمد ساکنان، افزایش مهاجرت از بیرون به روستاهای حوزه، کاهش مهاجرت از روستاهای حوزه به بیرون موثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بین متغیرهای آگاهی نسبت به طرح ها، میزان رضایتمندی از طرح ها، شغل، میزان مشارکت خواستن از پاسخگویان با متغیر میزان مشارکت پاسخگویان در طرح های آبخیزداری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بطور کلی نتایج کاربرد روش های ارزیابی کمی و کیفی یکدیگر را تصدیق نموده و دلالت بر عملکرد مثبت اقدامات آبخیزداری در کنترل رواناب و رسوب در حوزه آبخیز مورد مطالعه دارند.

بررسی بهترین رهیافت آبخیزداری با هدف افزایش اشتغال با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) - مطالعه موردی حوزه آبخیز خانه زنیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  علی اصغر بذرافکن   محمدرضا اختصاصی

در این پژوهش بر خلاف دیدگاه تکراری بر مبحث آبخیزداری که آن را صرفاً علم مهار و کنترل سیلاب و رسوب می داند سعی شده است با نگرشی جدید بر مدیریت عرصه های حوزه های آبخیز همچون زراعت آبی، زراعت دیم، اراضی باغی و مرتعی راهکارها و رهیافتهای مناسب به منظور ارتقای سیستم های مدیریت منابع آب و در کنار آن افزایش نرخ اشتغال حاصل از آن تعریف گردد. در این تحقیق، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و روش شبکه ای تحلیل (anp) که دو مورد از مشهورترین و معتبرترین روشهای تصمیم گیری چند معیاره می باشد، به کار گرفته شده است. حوزه مورد مطالعه بخشی از حوزه آبخیز خانه زنیان استان فارس به نام پارسل دهنو قلندری می باشد. پس از تدوین و تکمیل پرسش نامه توسط خبرگان محلی و خبرگان دانشگاهی، آنالیز اولیه بر روی داده ها صورت گرفت سپس اعداد ماتریس وارد مدل های ahp و anp گردید. نتایج در روش تحلیل سلسله مراتبی بدین صورت بود که در مورد کاربری زراعت آبی رهیافت توسعه کشتهای گلخانه ای و توسعه روشهای کم آبخواه و در مورد کاربری زراعت دیم، رهیافتهای رعایت شخم عمود بر جهت شیب و تغییر الگوی کشت از غلات به سایر محصولات و در مورد کاربری اراضی باغی رهیافتهای بکارگیری روشهای کم آبیاری و تحت فشار و کشت گونه های مقاوم به سرما، شوری و خشکی و در مورد کاربری مرتعی، رهیافت استفاده از روشهای بیولوژیک (نهالکاری، کپه کاری، بوته کاری) به عنوان گزینه برتر انتخاب گردیده است. همچنین در تحلیل شبکه ای عناصر بر اساس موضوعیت در خوشه هایی مرتب گردیده و سپس خوشه ها، عناصر و گزینه ها نسبت به هم مقایسه گردید. بر این اساس در مورد کاربری زراعت آبی، رهیافت توسعه روشهای کم آبخواه و در مورد کاربری زراعت دیم، رهیافتهای رعایت شخم عمود بر جهت شیب و تغییر الگوی کشت از غلات به سایر محصولات و در مورد کاربری اراضی باغی، رهیافتهای بکارگیری روشهای کم آبیاری و تحت فشار و کشت گونه های مقاوم به سرما، شوری و خشکی و در مورد کاربری مرتعی، رهیافت استفاده از روشهای بیولوژیک (نهالکاری، کپه کاری، بوته کاری و....) به عنوان گزینه برتر انتخاب گردید. در نهایت با توجه به نزدیک بودن نتایج مدل ahp به نتایج صحت سنجی بولین، این روش به عنوان روشی قابل اعتماد در رابطه با مدیریت بهینه منابع آب و مدیریت حوزه با رویکرد توسعه اشتغال معرفی گردید.

اثر پارامترهای تزریق سوخت بر روی آلاینده های خروجی از یک موتور دیزلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران - دانشکده مهندسی خودرو 1382
  احمد فتاحی   محمدحسن شجاعی فرد

در طی انجام این پایان نامه ابتدا مدل سه بعدی هندسه محفظه احتراق موتور om 355 با استفاده از نرم افزار solidworks ساخته شد و به منظور شبکه بندی به نرم افزار icem cfd منتقل شد. در این نرم افزار پس از شبکه بندی فایل حاوی اطلاعات شبکه و شرایط مرزی هندسی با فرمت مورد قبول برای کد kiva ایجاد شد. برای راه اندازی kiva علاوه بر این فایل فایل دیگری حاوی اطلاعات شرایط مرزی شرایط عملکرد موتور مدلهای توربولانس واکنشهای شیمیایی و تعدادی پارامتر دیگر ایجاد شد. سپس برنامه اجرا شد و پس از چندین بار اجرا کالیبراسیون لازم انجام گرفت. و نتایج حاصل بر روی نرم افزارهای tecplot و excel مشاهده گردید. برای ارزیابی نتایج ماکزیمیم فشار داخل سیلندر و زاویه میل لنگ رخداد آن با نتایج تجربی مقایسه مطابقت خوبی در بین این دو نتایج مشاهده شد. بدلیل نداشتن منحنی فشار برای اطمینان بیشتر از صحت نتایج حاصل منحنی توان تجربی با منحنی توان حاصل از حل عددی مقایسه و در اینجا نیز هماهنگی خوبی بین این دو منحنی حاصل شد. به منظور ارزیابی آلاینده های nox و soot نتایج عددی با نتایج تجربی مقایسه شد.

بهینه سازی کاربری اراضی با برنامه ریزی خطی (مطالعه موردی: شهرستان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  رضوان اسدی   حسین ملکی نژاد

توسعه پایدار و استفاده بهینه از منابع طبیعی یکی از یافته های انسان در دهه اخیر است. برای دست یابی به این توسعه در بخش منابع طبیعی و کشاورزی، مدیریت صحیح و برنامه ریزی مناسب کاربری اراضی لازم است. تکنیک های فراوانی برای بهینه نمودن مسایل موجود در حوزه های آبخیز وجود دارد که یکی از این روشها استفاده از برنامه ریزی خطی (linear programming) است. شهرستان یزد در بخش مرکزی استان یزد با متوسط بارندگی45 تا50 میلی متر در سال واقع شده است در نتیجه کمبود منابع آب در این شهرستان امری مسلم و انکار ناپذیر است. هدف از این پژوهش، تعیین کاربری بهینه برای این منطقه، با توجه به شرایط برداشت فعلی آب و مقایسه آن با در لحاظ شرایط افت سفره در برداشت منابع می باشد. مصرف کنندگان اصلی آب شهرستان، بخشهای کشاورزی، فضای سبز، خانگی و صنایع هستند. بخش عمده ای از آب مورد نیاز این بخش ها را منابع زیر زمینی تشکیل می دهند. مساحت کاربری های کشاورزی، فضای سبز، مسکونی، صنعتی (واحد های مورد بررسی) در سال 90 به ترتیب 3/7212، 3/804، 3/3525 و 8/335 هکتار بوده است. مدل نویسی در محیط نرم افزار لیندو انجام گرفت. تابع هدف برای مساله به صورت مینیمم کردن میزان آب اختصاصی در واحد سطح هر کاربری تعریف گردید. محدودیت های مورد بررسی به دو دسته محدودیت های مربوط به مساحت کاربری ها و محدودیت های مربوط به آب مورد نیاز هر کاربری تقسیم و بهینه سازی برای چهار حالت انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مساحت های فعلی کاربری ها، با توجه به آب مصرفی در آنها بهینه نیستند. در صورتی که راندمان های فعلی برداشت آب در مقادیر آب تخصیصی به کاربری ها لحاظ گردد، مساحت بعضی از کاربری ها به خصوص بخش کشاورزی، برای رفع تنش آبی وارده بر گیاهان تا 40% کمتر و در صورتی که راندمان هدف مورد نظر باشد، مقادیر به دست آمده برای آنها تا 8% بیش از مساحت های موجود کاربری ها در شهرستان خواهد بود. همچنین با لحاظ افت سفره در مقادیر آب مصرفی کاربری ها، مساحت های به دست آمده، به مراتب کمتر از حالت اول و در بعضی موارد تقریبا به نصف مساحت موجود کاربری ها در شهرستان کاهش می یابند.

ارزیابی توان اکوتوریسم حوضه آبخیز حبله رود با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (ahp) با کمک gis و ارزشگذاری اقتصادی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  بهنام غفوری فرد   آناهیتا رشتیان

طبیعت¬گردی فعالیتی سودآور است که در سال¬های اخیر به خصوص در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال قرار گرفته است. با توجه به تقاضا و استقبال روز افزون مردم به تفرجگاه¬ها و مناطق تفریحی، تحلیل¬های اقتصادی و بررسی خواسته¬های مردم برای فرآهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم امری ضروری می¬باشد. در این مطالعه به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) به ارزیابی قابلیت تفرجی حوزه آبخیز حبله-رود پرداخته شده و ارزشگذاری اقتصادی و میزان تمایل به پرداخت بازدید کنندگان در منطقه گردشگری تنگه واشی (فیروزکوه) با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط انجام شده است. جهت برآورد ارزیابی توان اکوتوریسم تعداد 14 فاکتور انتخاب شد و توسط 9 متخصص وزن¬دهی شدند که بیشترین وزن¬ها به ترتیب به فاصله از رودخانه، درصد پوشش گیاهی و شیب اختصاص یافتند. نتایج ارزیابی قابلیت تفرجی در منطقه نشان داد که 15.8 درصد سطح حوزه دارای توان بالا، 14.3 درصد توان درجه متوسط، 15 درصد توان ضعیف و 54.9 درصد سطح منطقه بدون توان هستند. جهت برآورد ارزش تفرجی منطقه و میزان تمایل به پرداخت بازدید کنندگان تعداد 228 پرسشنامه به صورت تصادفی و رو در رو تکمیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده 94 درصد بازدیدکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده تفرجی از منطقه هستند. نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت نشان می¬دهد که متغیرهای درآمد، هزینه اختصاص یافته به تفریح، تحصیلات،و فصل بازدید از منطقه، بر پذیرش مبلغ پیشنهادی برای ارزش تفریحی منطقه اثر معنی¬داری داشته، در حالی که متغیرهای وضعیت تأهل، تعداد افراد خانوار، سوال نگرشی دوم و پیشنهاد مبلغ ارتباط منفی و معنی داری داشته است. میزان تمایل به پرداخت هر بازدیدکننده 14300 ریال و ارزش تفریحی کل منطقه معادل 28.6 میلیارد ریال در سال به دست آمد.

تعیین الگوی بهینه ی کشت در مناطق خشک با تاکید بر منابع آب (مطالعه موردی: شهرستان هرات)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - پژوهشکده مناطق خشک و بیابانی 1392
  الهه شیخعلیشاهی   حمید سودائی زاده

پرداخت یارانهها یکی از سیاستهای حمایتی دولت از بخشهای اجتماعی و اقتصادی است. برنامهریزان اقتصادی در تلاشاند تا متغیرهای موثر بر رشد بخش کشاورزی را مدلسازی کنند. هدف از این مطالعه، تاثیر هدفمندسازی یارانهها بر مصرف نهاده آب و تعیین الگوی کشت محصولات زراعی، در یکی از شهرستانهای استان یزد )هرات( است که با توجه به میزان منابع مورد نیاز در شرایط قبل و بعد از هدفمندسازی یارانهها، سود حاصل در بخش زراعت منطقه هرات تعیین شد و با استفاده از برنامهریزی خطی )نرم افزار لیندو( الگوی کشت بهینه محصولات زراعی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با تشکیل تابع سود در مورد 7 محصول زراعی عمده منطقه هرات، مقدار سود در هکتار، در هر دو دوره قبل و بعد از هدفمندسازی یارانهها محاسبه و سپس ترکیب کشت بهینه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اجرای سیاست هدفمندسازی یارانهها منجر به افزایش سود در هکتار در ترکیب کشت منطقه شده است..

تحول در مفهوم امنیت ملی و تأثیر آن بر برداشت ها و سیاست های امنیتی ایران 84-1368
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1388
  احمد فتاحی   حسین هرسیج

چکیده ندارد.