نام پژوهشگر: کمال امیدوار

تحلیل خشکسالی اقلیمی و تأثیر آن بر آبگیری دریاچه سد امیرکبیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  مریم علی زاده نبوتی   غلامعلی مظفری

خشکسالی پدیده اقلیمی است و در واقع بخشی از اقلیم یک منطقه محسوب می شود. خشکسالی به عنوان پدیده ای خزنده شناخته شده است، زیرا اغلب، تاثیر آن در یک دوره زمانی مشخص و به کندی ظاهر می شود، به همین دلیل تعیین زمان شروع و خاتمه آن مشکل و در نتیجه برنامه ریزی جهت کاهش خسارت های ناشی از آن نیز پیچیده است. در این پژوهش وضعیت خشکسالی اقلیمی در سطح حوضه آبریز امیرکبیر که حدود33 درصد از منابع آب شرب تهران را تامین می کند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است برای انجام این تحقیق از آمار سالانه بارش چهار ایستگاه هواشناسی و تبخیر سنجی در مقطع زمانی 48-1347 تا86-1385 استفاده شد. در این پژوهش رابطه بین بارش پاییزه و زمستانه با فصل بهار با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون بررسی و روند خشکسالی در سطح چهار ایستگاه با کمک همبستگی منکندال و به منظور پیش بینی بارش فصلی از مدل های سری زمانی روش وینتر، تحلیل روند، تجزیه و میانگین روان استفاده به عمل آمده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد در تمام ایستگاه های هواشناسی روند افزایشی خشکسالی وجود دارد و تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین بارش پاییز و بهار همبستگی ضعیف و بین بارش های زمستانه با بهاره در ایستگاه های سیرا و شهرستانک همبستگی قوی و معناداری است.

بررسی طراحی مدارس نوساز شهر یزد در ارتباط با اقلیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  عبدالنبی زارع شاهی   کمال امیدوار

اجرای روش های مناسب در طراحی ساختمان که با اقلیم هماهنگی داشته باشد، همواره مورد نظر معماران ساختمان بوده است. طراحان با کمک اقلیم شناسان از حداکثر امکانات بالقوه آب و هوایی هر منطقه برای طراحی ساختمان استفاده کرده اند، به این امید که هماهنگی بین شرایط آب و هوایی با ساختمان موجب صرفه جویی در مصرف انرژی، سالم سازی محیط زیست و افزایش کیفیت آسایش ساکنین شود. این پژوهش به منظور بررسی میزان تطابق معماری مدارس نوساز شهر یزد با شاخص های اقلیمی انجام شده است. با استفاده از آمار 20 ساله (1365-1385) اقلیمی به بررسی عناصر مهم آب و هوایی چون دما، بارش، رطوبت، باد و تابش پرداخته شده و نوع اقلیم این شهر مشخص شده است. سپس با کمک شاخص های آسایش گیونی، ماهانی، اوانز، بیکر ، فشار عصبی، سوز باد، رطوبت- دما، ترجونگ و پن واردن، آسایش در شهر یزد تعیین شد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که حدود 55 درصد طول سال، هوای شهر یزد از لحاظ دمایی و رطوبتی خارج از محدوده آسایش قرار دارد. همچنین با استفاده از آمار10 ساله مدارس نوساز ساخته شده در شهر یزد(1375-1385) موجود در اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس استان( شناسنامه و پلان مدارس) به بررسی هماهنگی معماری مدارس نوساز این شهر با استانداردهای اقلیمی پرداخته شده و بر اساس یافته های این تحقیق مشخص شد که، جهت استقرار و نحوی قرارگیری ساختمان مدرسه (کشیدگی شرقی- غربی) با استانداردهای اقلیمی شهر یزد، هماهنگ است. وجود پنجره ها در نمای جنوبی و شمالی مدارس مورد مطالعه، باعث تهویه طبیعی بهتری در این مدارس فراهم نموده است. در زمینه سایبان و عمق استاندارد این سایبانها با شرایط اقلیمی این شهر متناسب نیست. میزان، نحوی قرارگیری و نوع پوشش گیاهی به کار رفته در محوطه مدارس نوساز، تناسبی با شرایط اقلیمی شهر یزد ندارد.

تحلیل همدیدی بارش های سنگین استان هرمزگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  راضیه مهرآفرین   احمد مزیدی

استان هرمزگان در جنوب ایران قرار گرفته و از نظر آب و هوایی به دلیل مجاورت با آب های آزاد خلیج فارس از رطوبت قابل ملاحظه ای برخوردار می باشد و به علت این گونه شرایط در فصول سرد سال دارای بارش های مناسب و اغلب سیل آسا است. در این پژوهش به بررسی الگوهای ایجاد کننده بارش های بیش از 30 میلی متر در منطقه پرداخته ایم. بر اساس معیار تعیین شده، در طول دوره آماری 1373- 1383، 9 دوره بارشی به عنوان بارش های فراگیر انتخاب شده است. همچنین روزهای با بارش شدید را بر اساس میزان بارندگی دریافتی و فراگیر بودن بارش از نظر تعداد ایستگاه های دارای بارش مشخص شده است. برای هر روز بارش شدید نقشه های هوا ی متوسط روزانه تهیه و تفسیر شد. پس از بررسی و مقایسه شرایط سینوپتیکی حاکم بر روی نقشه های بارش ها، برای بارش های منطقه سه الگو تشخیص داده شد. الگوی اول، زمانی است که در سطوح میانی جو، ناوه ای بر روی دریای سیاه و شمال غرب ایران مستقر شده؛ محور این ناوه شمالی – جنوبی و جهت حرکت به سمت شرق، و همراه با جریان های شدید غربی- شرقی و تا عرض 26 درجه شمالی کشیده می شود. الگوی نوع دوم، زمانی است که ناوه ای در جنوب غرب ایران بسته شده و در مناطق غربی دریای مدیترانه و خلیج گینه ناوه ای با قدرت زیاد تشکیل شده است. در میان این دو سیستم کم ارتفاع، سامانه پرارتفاعی بر فراز جو دریای سیاه واقع شده باشد. الگوی نوع سوم، زمانی که ناوه ای با جهت شمالی- جنوبی در جنوب ایران بسته شده باشد. در شمال این ناوه پشته ای وسیع در شمل سیبری مستقر شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بارش روزانه نشان می دهند که بارش های سنگین استان هرمزگان در فصول زمستان و پاییز اتفاق می افتد. نتایج حاصل از تحلیل نقشه های سینوپتیکی داده های جوی نشان می دهند که سامانه های سودانی و سامانه سودانی- مدیترانه ای مهم ترین الگوهای موجد بارش های سنگین در منطقه می باشند.

تحلیل و بررسی یخبندان های شدید حوضه زاینده رود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  اقدس اصلانی چقیورتی   کمال امیدوار

رویداد یخبندان که بر اثر افت درجه حرارت هوا تا نقطه ی انجماد و کمتر از آن به وقوع می پیوندد، یکی از پدیده های مخرب اقلیمی است که هر ساله به طور مستقیم یا غیر مستقیم خسارات زیادی به بخش های مختلف اقتصادی از جمله: حمل و نقل، صنعت، توریسم، عمران و به ویژه کشاورزی وارد می سازد. همچنین این پدیده بخش انرژی به خصوص توزیع آن را تحت تأثیر قرار می دهد؛ به طوری که در زمان وقوع یخبندان های شدید و فراگیر در کشورمان با کاهش فشار گاز، گرمایش منازل و مراکز اداری و آموزشی با مشکل مواجه می گردد. این پدیده علاوه بر خسارات مادی، خسارات جانی را نیز به دنبال دارد؛ به عنوان مثال طی روزهای 16 تا 21 دیماه 1386 که سرما و یخبندان شدیدی کل کشور را دربرگرفت؛ 126 نفر از هموطنانمان بر اثر تصادفات درون و برون شهری جان خود را از دست دادند. یخبندان بیشترین تأثیر را بر بخش کشاورزی می گذارد. با وقوع این پدیده محصولات حساس به سرما آسیب دیده و تولیدات کشاورزی با محدودیت و خسارت همراه می شوند. بنابراین اوّلین اقدام برای ارائه ی راهکارهای مناسب جهت کاهش خسارات ناشی از این پدیده، مطالعه و بررسی جنبه های مختلف آن از جمله: زمان شروع و خاتمه، شدّت، تداوم و طول دوره بدون یخبندان می باشد. حوضه زاینده رود به عنوان یکی از مناطق عمده ی تولید محصولات کشاورزی هر ساله شاهد وقوع یخبندان می باشد که خسارات زیادی را به بخش کشاورزی منطقه وارد می سازد. در این پژوهش، شدّت یخبندان های حوضه زاینده رود مورد بررسی قرار گرفته و نقشه ی پهنه بندی شدّت های تعیین شده نیز ترسیم شده است. همچنین روند آغاز و خاتمه ی یخبندان 4 ایستگاه هواشناسی حوضه زاینده رود به عنوان ایستگاه های شاخص مناطق اقلیمی مختلف نیز بررسی شده است. برای آگاهی از آخرین تاریخ وقوع دماهای حداقل موثر بر محصولات کشاورزی، 8 آستانه دمایی مشخص و آخرین تاریخ وقوع آن ها در سطوح احتمالی و دوره های بازگشت مختلف محاسبه و نقشه پهنه بندی احتمال 76 درصد ترسیم شده است. با مطالعه ی سینوپتیکی، عامل وقوع دو مورد از شدیدترین یخبندان حوضه زاینده رود نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این پایان نامه در 6 فصل تنظیم شده است: فصل اوّل: طرح تحقیق شامل بیان مسأله، فرضیات، اهداف، کاربرد و پیشینه ی تحقیق است. فصل دوّم: چارچوب مطالعاتی تحقیق که شامل تعریف انواع یخبندان و عوامل موثر در ایجاد آن است. همچنین در این فصل تعریفی برای اصطلاحات و واژگان موجود در بخش های مختلف به کار برده شده است. فصل سوّم: شامل معرفی منطقه ی مورد مطالعه از جمله موقعیت جغرافیایی، وضعیت توپوگرافی، خاک شناسی، اقلیم، منابع آب، ویژگی های جمعیتی و وضعیت کشاورزی می باشد. فصل چهارم: تحلیل آماری شدّت یخبندان های حوضه زاینده رود که شامل تفسیر آمار و روش های مورد استفاده در تحقیق می باشد. همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها در این فصل آورده شده است. فصل پنجم: تحلیل سینوپتیکی دو مورد از شدیدترین یخبندان حوضه زاینده رود طی دوره ی مورد مطالعه به منظور شناسایی عامل اصلی ایجاد آن ها می باشد. فصل ششم: آزمون فرضیات، نتیجه گیری و پیشنهادها

پهنه بندی اقلیمی استان کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  مرضیه شمس الدینی فرد   کمال امیدوار

شناخت ویژگی های طبیعی هر منطقه به ویژه آب و هوا می تواند در امر برنامه ریزی و آمایش سرزمین نقش عمده ای ایفا نماید و پهنه بندی اقلیمی (یعنی شناسایی پهنه ای که دارای آب و هوای یکسانی باشند) جهت دستیابی به توسعه همه جانبه و پایدار، در ابعاد زمانی- مکانی هر منطقه ضروری است. در این راستا به پهنه بندی اقلیمی استان کرمان با مساحت 181714 کیلومتر مربع با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی در یک دوره آماری (2008-1979) پرداختیم. بدین منظور ابتدا 36 متغیر اقلیمی که از اهمیت بیشتری در ارتباط با اقلیم استان برخوردار بودند، انتخاب شدند. متناسب با فواصل ایستگاه ها و تغییرات مکانی متغیرهای انتخابی، شبکه ای به ابعاد 15×15 کیلومتر بر روی استان گسترانده شد. با استفاده از روش کریجینگ مقادیر 36 متغیر برآورد گردید. به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده از روش تحلیل عاملی با چرخش واریماکس(عمودی) و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق وارد جهت پهنه بندی اقلیم استان استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد4 عامل اول 77/90 درصد پراش(واریانس) متغیرهای اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارتند از: دمای گرمایشی، بارش، رطوبت و باد که به ترتیب 98/38، 05/28، 33/18 و 47/5 درصد از تغییرات را نشان می دهند. از روش تحلیل خوشه ای با روش سلسله مراتبی وارد، 6 پهنه اقلیمی در استان شناسایی و براساس امتیازات عاملی نامگذاری شدند که این مناطق عبارتند از: نسبتاً خشک ومعتدل، نیمه خشک بسیار گرم، خشک و بادی، نیمه خشک و گرم ، فراخشک و بادی و نیمه مرطوب بسیارگرم.

تحلیل آماری و سینوپتیکی بارش های سنگین استان کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  پریسا شمس   کمال امیدوار

پدیده اقلیمی بارش های سنگین هر چند در ایران از فراوانی زیادی برخوردار نیست اما به دلیل تاثیر آن در سیل زایی اهمیت خاصی دارد. استان کرمان با تنوع اقلیمی قابل توجه، از جمله نواحی است که در کنار خشک سالی های شدید شاهد سیلاب های خسارات زا نیز بوده است. هدف از این تحقیق تعیین الگوهای سینوپتیکی موثر در ایجاد بارش های سنگین در استان کرمان است. دوره آماری مورد بررسی 1385 – 1371 شمسی (2007 -1993 میلادی) می باشد. روزهایی با بارش بیش از 30 میلی متر که به عنوان آستانه بارش های سنگین در نظر گرفته شده است؛ تفکیک گردیدند. نقشه های سینوپتیک سطوح مختلف جوی برای این روزها و نیز روزهای ما قبل بارش با استفاده از نرم افزار grads ترسیم گردیده اند. در سطح 500 هکتوپاسکال پس از تهیه نقشه میانگین سه الگوی موثر در ایجاد بارش سنگین شناسایی شد. الگوی اول الگویی است که شامل موج پیوسته ای است که از غرب مدیترانه آغاز می شود. در این حالت ناوه بسیار عمیقی با امتداد محور جنوب غربی-شمال شرقی بر فراز خاورمیانه تشکیل می شود. الگوی دوم حالتی است که بر فراز جنوب و شرق اروپا مرکز کم ارتفاع گسترده ای تشکیل شده است. بر فراز ایران نیز ناوه ی نسبتا عمیق با محور شمالی-جنوبی تشکیل شده است. الگوی سوم زمانی است که یک ناوه عمیق از شرق مدیترانه آغاز شده است و ایران و سایر کشورهای خاورمیانه را پوشش می دهد. پربندهای هم ارتفاع این ناوه هوای سرد عرض های بالا را به سمت جنوب سرازیر می کنند. نتیجه این که ترکیب هر یک از این الگوها با الگوهای کم فشار سودانی موجب بارش های سنگین منطقه می گردد. منبع اصلی رطوبت این بارش ها خلیج فارس و دریای عمان می باشد. پس از پهنه بندی بارش های سنگین، همواره مرکز استان که دربر گیرنده ارتفاعات اصلی منطقه است، از بارش بیش تری برخوردار بوده است. پس از آن جنوب و جنوب غرب استان بیش ترین بارش سنگین را دارا بوده اند. کم ترین میزان بارش سنگین در شرق و شمال شرق استان رخ داده است.

بررسی و تحلیل اقلیم شناختی آفت زنجره خرما در استان هرمزگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  اسماعیل زنگنه اینالو   داریوش مهرشاهی

چکیده زنجره یکی از آفات مهم درخت خرما است که هر ساله خسارات زیادی به نخلستان های کشور و استان هرمزگان وارد می کند. در مقایسه با کل خسارت های وارده به نخلستان ها، خسارت ناشی از زنجره خرما، دراستان هرمزگان 35 تا 40 درصد برآورد می شود. از آنجا که بیشتر آفات کشاورزی با شرایط اقلیمی ارتباط دارند، رابطه عناصر اقلیمی با آفت در یک دوره آماری از سال زراعی 81- 1380 تا 89-1388 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات آماری مربوط به آفت از سازمان جهاد کشاورزی و داده های اقلیمی(داده های روزانه دما، رطوبت نسبی، باد، بارش و ساعات آفتابی) از مرکز هواشناسی استان هرمزگان اخذ شد. سپس اقدام به تهیه جداول و رسم نمودارهای مربوطه گردید. از طریق آزمون t به معنی دار بودن تفاوت سطح مبارزه با آفت در شهرستان های مورد مطالعه (حاجی آباد و بندر عباس) اقدام و نتیجه گرفته شد که سطح مبارزه در شهرستان بندرعباس بیشتر بوده است. همچنین برای تعیین مقدار رابطه میزان سطح مبارزه در هر شهرستان با عناصر اقلیمی از رگرسیون چندگانه استفاده شد. در ادامه با توجه به اهمیت و نقش متغیرهای مستقل(عناصر اقلیمی) در پیشگویی سطح مبارزه با آفت که نمایه ای از میزان جمعیت آفت آن سال است از مقدار بتا استفاده شد. نتیجه کار نشان داد که رابطه بسیار بالایی بین عناصر اقلیمی و حالات طغیان و افت (حداقل وجود) آفت در دو شهرستان حاجی آباد و بندرعباس وجود دارد. به عنوان مثال، میزان بتای به دست آمده برای داده های شهرستان حاجی آباد در مورد سرعت باد 88 درصد، خشکسالی 77 درصد، رطوبت نسبی 60 درصد و ساعات آفتابی 41 درصد و در شهرستان بندرعباس، در مورد رطوبت نسبی 93 درصد و سرعت باد 71 درصد و ساعات آفتابی 45 درصد بوده است. همچنین توسط ضریب همبستگی پیرسون معناداری زمان ریزش آفت و عناصر اقلیمی بررسی شد و نتیجه گرفته شد که بین رطوبت نسبی، بارندگی و سرعت باد با زمان ریزش آفت رابطه معناداری وجود دارد. کلید واژه: درخت خرما، زنجره خرما، هواشناسی کشاورزی، حشره شناسی پزشکی، استان هرمزگان

بررسی و تحلیل توفان های گرد و غبار در جنوب و مرکز استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  زهرا امیدی   کمال امیدوار

چکیده توفان های گرد و خاک یکی از پدیده های رایج و بعضاً مخرب در مناطق خشک و بیابانی ایران و جهان هستند که می توانند اثرات زیادی را بر روی محیط زیست و زندگی بشر داشته باشند. استان فارس به علت موقعیت جغرافیایی آن و قرارگیری در عرض های پایین، از مسیرهای رطوبت کمتر بهره برده و نزدیکی آن به منابع عظیم تولید گرد و غبار یعنی بیابان های عربستان و عراق باعث شده تا همواره در معرض پدیده ی گرد و غبار قرار داشته باشد و در بعضی از اوقات سال دچار خسارت می شود. از این رو شناخت چگونگی پیدایش این گرد و غبارها می تواند جهت مقابله با کاهش اثرات زیانبار این پدیده درمنطقه مفید واقع شود. دراین تحقیق، داده های ساعتی شامل زمان و تاریخ دیده بانی، سمت و سرعت باد، وضعیت هوای حاضر و گذشته، دید افقی، بارش، دما و فشار ایستگاه های سینوپتیک جنوب و مرکز استان فارس (شیراز، لار، لامرد، داراب و فسا ) مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت و پس از استخراج کدهای مربوط به پدیده گرد و غبار ( کدهای 6 تا 9 و 30 تا 35 و 98) و تحلیل آماری داده های هواشناسی مرتبط با این پدیده با استفاده از نرم افزار spss، گلبادها و گل توفان های سالانه و ماهانه ایستگاه های سینوپتیک جنوب و مرکز استان فارس با استفاده از نرم افزار wrplot طی دوره آماری 2008-1992 ترسیم شد. همچنین پس از ترسیم نقشه-های امگا، چرخندگی، وزش رطوبتی، رودباد، نقشه های تراز دریا و سطوح 500 و800 هکتوپاسکال در نرم افزار grads و بررسی نقشه های هوای مربوط و تحلیل همدیدی آنها به پنج مورد از شدیدترین توفان های گرد و غبار رخداده در مناطق جنوب و مرکز استان فارس طی دوره آماری 2008-1992، نقش سیستم های جوی در ایجاد و گسترش آنها بررسی گردید. نتایج حاصل از مطالعات آماری در این تحقیق نشان می دهدکه، اکثر روزهای همراه با گرد و غبار در ایستگاه های جنوب و مرکز استان فارس در فصل بهار و تابستان اتفاق می افتد و در ایستگاه های مرکزی استان یعنی شیراز و فسا ماه اردیبهشت بیشترین فراوانی ماهانه را به خود اختصاص می دهد و در ایستگاه های جنوبی استان ( لار، لامرد و داراب ) بیشترین فراوانی ماهانه آنها مربوط به تیر ماه است. همچنین میانگین روزهای همراه با پدیده گرد و غبار در ایستگاه های لار 1/88 ، ایستگاه لامرد 39 ، داراب 54 ، فسا 3/30 و ایستگاه شیراز 1/56 روز درسال می باشد که ایستگاه لار بیشترین میانگین سالانه روزهای گرد و غبار را در بین ایستگاه های منتخب داشته است. به علاوه، با توجه به بررسی گل بادها و گل توفانهای سالانه و ماهانه هر پنج ایستگاه، مشخص شد که جهت بادغبار غالب با جهت باد غالب منطقه هم جهت بوده و اکثر رخداد پدیده گرد و غبار در ایستگاه ها مربوط به ساعت های بعدازطهر است. نتایج به دست آمده از مطالعات سینوپتیکی نشان می دهد که سامانه های اصلی ایجاد کننده گرد و غبار در ایستگاه های سینوپتیک جنوب و مرکز استان فارس از شرایط همدیدی زیر پیروی میکند: وجود مراکز کم فشار بر روی عربستان، عراق و شمال آفریقا در سطح دریا و به علت عدم رطوبت کافی این سامانه ها همچنین وزش باد های گرم و خشک شدید از روی بیابان های عراق و عربستان، موجب انتقال گرد و غبار به جو منطقه می شود. همراهی این سامانه های کم فشار با ناوه سطح 500 هکتوپاسکال و قرارگیری منطقه در جلوی ناوه به علت ناپایداری های شدید و وجود هوای خشک، گردو غبار بیابان های عربستان را به جو استان منتقل می کند همچنین قرارگیری این منطقه در جلوی پشته ای که با پایداری هوا همراه بوده است زمینه ماندگاری گردو غبار در جو منطقه را فراهم می کند. قرارگیری هسته های صعود مثبت با شاخص امگای منفی و مراکز چرخندگی مثبت با حرکت سیکلونی در تراز 850 هکتوپاسکال از مکانیسم های دیگر رخداد توفان های گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه است.

ارزیابی تغییر اقلیم آینده با استفاده از مدل های اقلیمی در استان های کرمان و یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  نسرین جوانشیری   کمال امیدوار

پیش بینی اقلیم آینده متکی بر مدل های عددی کامپیوتری هستند که به مدل های گردش عمومی (gcms) معروف می باشند و هدف آنها شبیه سازی سیستم اقلیم زمین است. به دلیل تفکیک کم، حذف و یا ساده سازی برخی پدیده های خرد مقیاس در مدل های گردش عمومی جو، آنها نمی توانند تقریب درستی از شرایط آب و هوایی ناحیه ی مورد مطالعه را ارائه دهند. لذا باید خروجی این مدل ها توسط مدل های دینامیکی منطقه ای و یا آماری ریزگردانی شوند. در این مطالعه داده های روزانه ی مدل های گردش عمومی hadcm3، ipcm4 و gfcm21 تحت سناریوهای a1b، a2 و b1 توسط مدل آماری lars-wg نسخه 5 در مقیاس ایستگاهی ریز مقیاس شدند. توانمندی مدل lars-wg در شبیه سازی اقلیم گذشته ایستگاه های استان های کرمان و یزد با کاربرد سناریوی حالت پایه و داده های دیده بانی مورد تایید قرار گرفت. سپس پارامترهای بارش، تابش، دمای کمینه و بیشینه دوره 2030-2011 در ایستگاه های منطقه مورد مطالعه مدلسازی شد. برای بررسی و لحاظ عدم قطعیت در مدلسازی، توانمندی و میزان دقت هر یک از مدل - سناریوها در مدلسازی بارش و دمای ایستگاه ها برای دوره مشاهداتی محاسبه گردید و وزن هر یک از مدل – سناریوها در خروجی آنها ادغام گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میزان بارش و دما در دهه 2020 نسبت به دوره ی آماری در همه ی ایستگاه های منطقه مورد مطالعه با افزایش روبرو خواهد بود در پارامتر بارش بیش ترین افزایش بارش در ایستگاه بافت به میزان 3/82 میلی متر معادل 34 درصد رخ خواهد داد و کمترین افزایش نیز در ایستگاه یزد به میزان 9/5 میلی متر معادل 10 درصد خواهد بود. هر چند بارش های تابستانه در ایستگاه های مورد مطالعه قابل ملاحظه نیستند، اما نتایج این تحقیق نشان دهنده ی افزایش بارش های تابستانه در منطقه است. نتایج حاصل از شبیه سازی دما در دوره ی آماری 2030-2011 نشان می دهد که بیش ترین افزایش دما در ایستگاه یزد به میزان 8/0 درجه سانتیگراد و کمترین افزایش نیز در ایستگاه رباط پشت بادام با 3/0 درجه سانتیگراد رخ خواهد داد. ایستگاه های کرمان، بم، شهربابک و سیرجان در دهه 2020 نسبت به دوره ی آماری 7/0 درجه سانتیگراد ، ایستگاه جیرفت 6/0 درجه سانتیگراد و ایستگاه های طبس، انار، کهنوج، بافت و رفسنجان 5/0 درجه سانتیگراد گرم تر خواهند شد.

پهنه بندی اقلیم کشاورزی کشت زعفران: شمال استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1391
  مریم مختاری   کمال امیدوار

چکیده زعفران، از خانواده زنبقیان و گرانبهاترین ادویه جهان است که کشت آن در بخشهای وسیعی ازخراسان معمول می باشد. با توجه به نیاز آبی کم و سود مناسب اقتصادی ،کشت آن در بخش های شمالی استان خراسان رضوی، بدون توجه به نیازهای اقلیمی این گیاه در حال گسترش است. این امر موجب کاهش کیفیت و بازده زعفران تولیدی و عدم استفاده صحیح از اراضی کشاورزی می شود. در این پژوهش ویژگی های گیاه شناسی و مراحل مختلف رشد گیاه زعفران با توجه به شرایط اقلیمی ایستگاههای شمال استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی شرایط اقلیمی، از آمار پارامترهای موثر در کشت زعفران در سطح ایستگاههای سینوپتیک استان طی دوره آماری (88-1373)،استفاده گردیده و داده های ناقص با استفاده از آزمون ران تست و همبستگی مورد باز سازی قرار گرفت. سپس مراحل رشد زعفران در مراحل سه گانه آن با توجه به اقلیم هر منطقه بررسی شد و آستانه های دمای مورد نظر، با استفاده از توزیع نرمال و نرم افزارspss محاسبه شد. درنهایت با استفاده از نرم افزار gis نقشه پهنه های مناسب برای کشت زعفران تهیه شد. نتایج نشان داد مرحله گلدهی زعفران در ایستگاههای مرتفع زودتر از سایر ایستگاهها اتفاق می افتد و نیاز آبی گیاه زعفران در مرحله ابتدایی رشد در هیچ کدام از ایستگاهها تأمین نمی شود. در مرحله رشد رویشی در صورت وقوع آستانه دمایی 18- درجه و کمتر عملکرد زعفران در سال زراعی بعد از آن به شدت کاهش می یابد. تداوم آستانه دمایی 40 درجه و بیشتر تا شهریورماه موجب تأخیر در گلدهی زعفران می شود. کلمات کلیدی: زعفران، اقلیم کشاورزی، پهنه بندی ، دما،یخبندان، شمال استان خراسان رضوی

بررسی روند میزان واحدهای گرمایی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1391
  مهدیه سامی   احمد مزیدی

مسأله تغییر اقلیم به عنوان یکی از شایع ترین مباحث علمی، در واقع مسأله تازه ای نیست. تغییرات اقلیمی غالبا چرخه ای و دوره ای هستند. نماد این تغییرات اقلیمی در تغییر مقادیر طولانی مدت پارامترهای هواشناسی می باشد. دما یکی از مهمترین متغیرهای هواشناسی موثر بر رشد و نمو موجودات زنده می باشد. برای کمی سازی اثر دما بر رشد و نمو گیاهان، عموماً از شاخص های درجه روز-رشد استفاده می شود. از این رو در این تحقیق هدف اندازه گیری میزان روند تغییرات درجه روز-رشد دماهای 5 و 10 درجه سانتی گراد در طول فصل رویشی در 30 ایستگاه سینوپتیک منتخب با 40 سال دوره آماری مشترک(1386-1346)، در سطح کشور و جهت مدیریت بلند مدت می باشد. در این تحقیق سعی بر آن شده است که به بررسی وجود یا عدم وجود روند میزان واحدهای گرمایی در طی فصل رشد در ایران پرداخته شود. از آزمون من-کندال برای بررسی وجود یا عدم وجود روند استفاده گردید.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در برخی از ایستگاه ها روند مثبت وجود داشته ولی معنی دار نمی باشند و در برخی نیز روند مشاهده نشد. اهمیت آماری این روندها به وسیله تست من-کندال ارزیابی شد، دو روند از طریق این آزمون به دست آمد(مثبت و بدون روند) که بیشتر ایستگاه ها روند مثبت را نشان دادند ولی هیچ یک از ایستگاه ها معنی دار نیستند. کلمات کلیدی: روند، واحدهای گرمایی، من-کندال، میانگین متحرک، ایران

مطالعه تأثیر نمایه های اقلیمی بر تغییرات دما و بارش فصول سرد سال در ایران مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1391
  مهدی جعفری ندوشن   کمال امیدوار

مطالعه عملکرد جریان های کلان مقیاس جوی در سطوح فوقانی جو به دلایل گوناگون برای هواشناسان و اقلیم شناسان مهم می باشد. یکی از این دلایل که می توان جنبه کاربردی هم به خود بگیرد این است که این گردشهای سیاره ای از طریق مکانیزم پیوند از دور در ایجاد ناهنجاری های کوتاه مدت اقلیمی در سطح زمین مشارکت دارند. پیوند از دور در واقع همبستگی های همزمان معنی دار بین نوسانات زمانی پارامترهای هواشناسی است که در نقاط وسیع و جدا از هم در سطح کره زمین اتفاق می افتد. هدف این تحقیق بررسی و مطالعه تأثیر نمایه های اقلیمی بر ناهنجاری های دما و بارش ایران مرکزی در فصل زمستان است. منظور از فصل زمستان در اینجا ماه های دسامبر تا مارس میلادی است که تقریبا مقارن با فصل زمستان در تقویم خورشیدی است. داده های مورد نیاز این پژوهش شامل داده های نمایه های اقلیمی که از پایگاه پیش بینی اقلیمی آمریکا(cpc) گرفته شد و داده های اقلیمی دمای کمینه، بیشینه و میانگین و بارش 10 ایستگاه در دوره آماری 1965 تا 2009 به مدت 44 سال می باشند. داده های این ایستگاه ها که دارای بالاترین و کامل ترین دوره آماری هستند و در محدوده جغرافیایی ایران مرکزی قرار دارند، از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. داده های دریافت شده در دو مقیاس زمانی روزانه و ماهانه جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. برای داده های روزانه ابتدا سال میانگین برای هر دو داده های نمایه های اقلیمی نوسان اطلس شمالی( nao) و نوسان قطبی( ao) و دما و بارش ایستگاه ها محاسبه گردید. سپس جهت بررسی وجود رابطه همبستگی از روش آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی داده ها در مقیاس روزانه نشان می دهد بالاترین همبستگی بین دمای ایستگاههای مورد مطالعه و نوسان اطلس شمالی و نوسان قطبی در فصل زمستان به ترتیب با تأخیر های یک و دو ماهه وجود دارد. در مقیاس زمانی ماهانه، ابتدا سری های زمانی فصل زمستان برای داده های اقلیمی و نمایه اقلیمی، همچنین بازه های زمانی تأخیردار در مورد داده های نمایه های اقلیمی محاسبه شد. برای پی بردن به وجود رابطه بین سری های زمانی دما و بارش ایستگاه ها و سری های زمانی نمایه های اقلیمی بصورت بدون تأخیر و تأخیردار از دو روش آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل چند متغیره استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون های همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ترکیبی از نمایه های نوسان قطبی و الگوی آرام غربی نقش عمده ای در ایجاد تغییرات دما در فصل زمستان در ایران مرکزی داشته و می تواند تا 38 درصد از تغییرات دمای ماهانه ایستگاه ها را در این منطقه تبین نمایند. همچنین نتیجه گیری شد که نوسان قطبی با دمای منطقه مورد مطالعه رابطه معکوس و الگوی آرام غربی با دما در این منطقه رابطه مستقیم دارد. از طرف دیگر مشخص شد که در فاز های منفی نوسان اطلس شمالی و الگوی آرام غربی، آرایش الگوهای فشار تراز سطح زمین به گونه ای است که منطقه ایران مرکزی تحت تأثیر سامانه پرفشار سیبری قرار می گیرد. این موضوع باعث ریزش هوای سرد سامانه مزبور شده و دمای این منطقه را کاهش دهد. این مطالعه نشان می دهد انسو و نمایه های مرتبط با آن اثر چندانی بر تغییرات دما در ایران مرکزی ندارند. در بررسی داده های بارش ایستگاه های ایران مرکزی و نمایه های اقلیمی هم در مقیاس روزانه و هم در مقیاس ماهانه رابطه قابل ملاحظه ای به دست نیامد.

the stady and analysis of rice agroclimatology in lenjan
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده جغرافیا 1392
  صفورا رجبی مورکانی   کمال امیدوار

the west of esfahan province, iran, is one of the most important agricultural areas throughout the country due to the climate variability and life-giving water of zayanderood river. rice is one of the major and economic crops in this area. the most important climatic elements in agricultural activities which should be considered include temperature, relative humidity, precipitation and wind. so it seems necessary to analyze climatic elements for appropriate planning of planting, reaping and harvesting timing of crops. forasmuch as rice is the most important daily meal and it has been grown in lenjan city for consecutive years and also according to government support of rice cultivation to reduce dependences, the expansion rice cultivation in this area would be useful for farmers and other related jobs. in this research, for more detailed study of climatic elements (include temperature, precipitation, wind and relative humidity) on rice yield, in addition to daily data of lenjan’s climatic elements, data collected from other 4 weather stations ( include esfahan, daran, natanz and najaf abad) during a period of 15 years( 1375- 1390) about different stages of rice cultivation are analyzed. then the correlation between climatic elements and rice yield has been analyzed in selected stations. ultimately after drawing the climatic maps, height levels and slope, final map of zoning appropriate areas from inappropriate ones for rice cultivation according to effective elements is drawn by means of gis. results of this research indicate that there is a completely appropriate area about 492 square kilometers which located in the central areas and in alluvial plains. minimal damage due to late spring frost and early fall frost occurred in this areas of land. primary roots, stems and rice clusters rise up rapidly, but it may be facing a shortage of precipitation to supply required water. the appropriate areas encompass the most part of the map which is about 738 square kilometers. the appropriate and completely appropriate areas encompass about 75 percent of total areas. 345 square kilometers of this area is poor or inappropriate for rice cultivation which located in altitude margin and close to the mountain and is composed of rocky and steep and non-agricultural land. climatic elements analyses indicate that in all selected stations, wind and temperature affect most of the appropriate and completely appropriate areas during different stages of rice growth, but precipitation rate in selected stations for all stages of rice cultivation does not provide required water and rice needs to be irrigated. furthermore relative humidity rate during different stages of rice cultivation in lenjan city is adequate and of other studied stations are sustainable. key words: rice, agro climatology, temperature, precipitation, relative humidity, wind and lenjan.

پیش بینی بارش روزانه با شبکه های عصبی مصنوعی در استان کرمان، (مطالعه موردی: کرمان، بافت، میانده جیرفت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده جغرافیا 1392
  معصومه نبوی زاده   کمال امیدوار

بارش یکی از پارامترهای مهم اقلیم شناسی و سایر علوم جوی که از اهمیت والایی در حیات بشر برخوردار است. در سال های اخیر ، سیل و خشکسالی خسارت های فراوانی را در بسیاری از مناطق جهان در پی داشته است. پیش بینی بارش در مدیریت و هشدار این معضلات نقش مهمی بر عهده دارد. با دلیل تأثیر متقابل پارامترهای مختلف هواشناسی در محاسبه بارش، آن را به سوی یک فرایند بسیار نامنظم و آشوبناک سوق داده است. امروزه شبکه های عصبی مصنوعی از جمله روش های نوین می باشد که برای تخمین و پیش بینی پارامترها با استفاده از ارتباط ذاتی بین داده ها توسعه یافته است و همچنین استفاده روزافزون از شبکه های عصبی مصنوعی، به عنوان مدل تجربی و کارآمد در علوم مختلف از جمله اقلیم شناسی و هواشناسی، نشان دهنده ضرورت ارزش بالای مطالعه این مدل هاست. هدف این پژوهش، پیش بینی بارش روزانه با استفاده از آمار روزانه هواشناسی ایستگاه های کرمان، بافت و میانده جیرفت، طی دوره مشترک آماری 23 ساله (2012-1989)، می باشد. در این راستا، شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون(چند لایه)،شبکه تابع پایه شعاعی و شبکه عصبی بازگشتی مورد آزمون قرار گرفتند. ترکیب های مختلف با پارامترهای کمینه دما، بیشینه دما، میانگین دما، رطوبت نسبی ، سرعت و جهت باد و میانگین فشار به عنوان ورودی های شبکه های عصبی مصنوعی و بارش روزانه به عنوان خروجی شبکه در نظر گرفته شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و 20 درصد بقیه برای تست به کار گرفته شده است. برای ارزیابی صحت و دقت شبکه های عصبی از دو شاخص میانگین مربعات خطا (mse) و ضریب همبستگی (r) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل خروجی و میزان میانگین مربعات خطای شبکه های عصبی توابع پایه شعاعی و برگشتی، نشان داد این مدل ها، از توانایی و دقت بیشتری نسبت به شبکه های عصبی پرسپترون برای پیش بینی بارش برخوردارند. تحلیل نتایج خروجی سه شبکه نشان داده است که با افزایش فاکتورهای موثر ورودی، شبکه دقت بالاتری را در پیش بینی ارائه می دهد .سپس با استفاده از زنجیره مارکوف میزان احتمال بارش های دو روزه نیز مشخص گردید و با توجه به میزان احتمال کسب شده برای هر ایستگاه، احتمال وقوع بارش نیز شبیه سازی شد.

بررسی تغییرات دمای سطح زمین شهر یزد طی سالهای 2000 تا 2010 با استفاده از تصاویر aster و ارتباط آن با کاربری اراضی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1392
  ساناز حسین بیگی   کمال امیدوار

تغییرات دمایی و تغییرات اقلیمی به علت افزایش شهر نشینی یکی از عامل های مهمی است که امروزه انسان با آن دست و پنجه نرم می کند. از این رو دما فاکتور مهمی در شهر ها به شمار میرود. منطقه تحقیق شده شهر یزد با وسعت 2479کیلومتر مربع می باشد. این شهر قدمت صدها سال شهرنشینی دارد و از تراکم جمعیتی نسبتا بالا و وسعت زیادی برخوردار است و همچنین تمرکز کارگاه ها و کارخانه ها در محدوده شهر و حاشیه شهر شرایط را برای تولید گرمای انسانی و آلوده سازی هوای شهر به وجود آورده است. همچنین در نتیجه مسدود شدن سطح شهر توسط آسفالت و گسترش ساختمان سازی، ساختار هیدرولوژیک شهر کاملا دگرگون شده است. برای تحلیل رابطه بین دما و کاربری اراضی از تصاویر سال 2000 و 2010 ماهواره ترا- سنجنده استر در تاریخ 20/5/2000و 22/5/2010 استفاده شده است. هدف از این پژوهش تاثیر دوگانه دما بر کاربری اراضی و بالعکس باشد و تغییرات دمایی که طی این ده سال(2000-2010)در شهر یزد رخ داده است. نتایج بررسی های به عمل آمده از طریق طبقه بندی تصاویر و استخراج اطلاعات آماری هر کلاس کاربری نشان می دهد که یزد طی سال های اخیر رشد نسبتا سریعی داشته و در نتیجه تغییرات قابل ملاحظه ای در کاربری اراضی و دما ایجاد شده است. گسترش فیزیکی شهر یزد از لحاظ نواحی ساختمانی و نواحی آسفالتی باعث افزایش5/7 درصد اراضی بدون پوشش گیاهی طی دوره 10ساله(2000-2010)شده است. همزمان با کاهش فضای سبز بر وسعت جزایر گرمایی افزوده شده است. همبستگی بین دو متغیر پوشش گیاهی و دما در سال 2000، 79/0- و در سال 2010، 92/0- به دست آمده است. نتایج بررسی ndvi و دمای سطح زمین نشان دهنده یک رابطه معکوس می باشد. رابطه منفی بین پوشش گیاهی و دما بیان کننده نقش تبخیر سطح در کاهش دماست.

تحلیل وضعیت نوسانات شبانه روزی و فصلی دما در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  صغری محمودی   غلامعلی مظفری

مطالعه ی وضعیت نوسانات دمای شبانه روزی و فصلی یکی از پارامترهای مهم در ارزیابی تغییر اقلیم و محیط زیست می باشد. این پارامتر از اختلاف دمای حداکثر و حداقل شبانه روزی محاسبه می شود. هدف از این پژوهش، تحلیل وضعیت نوسانات شبانه روزی و فصلی، آگاهی از نحوه تغییرات آن و شناخت روند و یا عدم وجود روند در 29 ایستگاه سینوپتیک کشور ایران است. برای انجام این پژوهش از داده ها و اطلاعات سازمان هوا شناسی کشور بصورت روزانه برای دوره آماری 49ساله (2009-1961) استفاده به عمل آمد. بازسازی نواقص آماری به وسیله روش خود همبستگی انجام شد، و جهت بررسی همگنی داده ها، از آزمون run-test استفاده گردید. تصادفی بودن و غیر تصادفی بودن داده ها به وسیله آزمون من-کندال آزمایش شد و سری های که با سطوح اآلفای 01/0و 05/0 دارای تغییر یا روند بودند شناسایی گردیدند. سپس با استفاده نرم افزار گرافیکی من- کندال نوع و زمان تغییرات مشخص شد. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر ایستگاه های مورد مطالعه دارای روند کاهشی بودند. به طوری که در مقیاس ماهانه 7/13 درصد از کلیه ی ایستگاه ها توسط آزمون من- کندال هیچ روند معنی داری برای dtr نشان ندادند 7/20 درصد ایستگاه ها دارای روند مثبت بودند، اما 5/65 درصد ایستگاه ها در اغلب ماه ها دارای روند منفی بودند. در مقیاس فصلی 1/24 درصد از ایستگاه ها فاقد روند معنی دار و 2/17 درصد ایستگاه ها دارای روند مثبت، و 2/55 درصد بقیه ایستگاه ها در بیشتر ماه ها دارای روند منفی بودند. بیشترین میزان معنا داری روند در سطح 99% در مقیاس ماهانه و فصلی در ایستگاه انزلی به ترتیب به مقدار 59/0- ، 64/0- رخ داده است. در صورتی که در سطح 95% بیشترین میزان معناداری در مقیاس ماهانه و فصلی به ترتیب به میزان 25/0، 41/0- به ایستگاه انزلی و زاهدان تعلق دارد.

تحلیل همدیدی و دینامیکی بارش های شدید جنوب غرب ایران با استفاده از مدل عددی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اسماعیل ایزدی قهفرخی   کمال امیدوار

جنوب غرب ایران از جمله مناطقی است که هر ساله شاهد بارش های شدید و سیل آسا می باشد که در برخی موارد این بارش ها سبب خسارت های مالی و جانی در این منطقه می شود. بررسی مکانیسم های تشکیل و الگوهای حرکتی سامانه هایی که سبب این بارش ها می شود یکی از مواردی است که می توان در پیش بینی و مدیریت این بارش ها بکار گرفته شود و از طرفی به کارگیری مدل های عددی به عنوان مدل های جدید می تواند پژوهش گران را در این مسیر کمک شایانی کند. در این پژوهش به بررسی همدیدی و دینامیکی بارش های شدید این منطقه در یک دوره 10 ساله (2000 تا 2009) با آستانه بارش بیش از 30 میلیمتر با استفاده از مدل اقلیمی مقیاس منطقه ای پرداخته شده است. بر اساس معیار تعیین شده 3 مورد از بارش های این منطقه که دارای شدت و فراگیری بیشتری بوده انتخاب شده و نقشه های همدیدی هر دوره بارشی به صورت روزانه رسم شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا برای هر دوره بارشی طرح واره های مختلف بارشی اجرا شده است و سپس با مقایسه با داده ایستگاهی و پهنه بندی شده مقدار اریبی داده ها به دست آورده شده و سپس طرح واره ای که کمترین اریبی را داشته انتخاب شده است. و سپس نقشه های همدیدی هر دوره بارشی به صورت روزانه رسم شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از نقشه ها نشان می دهد که در بارش های شدید این منطقه کم فشار های سودانی و مدیترانه ای، ناوه های های شکل گرفته در عرض های میانی جو، واچرخند دریای عرب و زبانه پرفشار سیبری سبب بارش های شدید در این منطقه می شود. منابع رطوبتی این بارش ها از دریای سرخ، دریای مدیترانه، دریای عرب و خلیج فارس می باشد. ارتفاعات زاگرس در این منطقه و برخورد زبانه های پرفشار و کم فشار در این منطقه به همراه شار رطوبتی که از منابع رطوبتی ذکر شده تغذیه می شود نیز سبب تشدید این بارش ها می شود.

ارزیابی پتانسیل انرژی خورشیدی در استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  زیبا آبسالان   کمال امیدوار

وابستگی شدید جوامع بشری به منابع انرژی جهت رفع احتیاجات صنعتی از یک سو، و آلودگی های زیست محیطی ناشی از احتراق سوخت های فسیلی موجب به وجود آمدن اختراعات و ابداعات گوناگون جهت دستیابی به منابع جدید انرژی گردیده است. از این رو شناخت، مطالعه، و به کارگیری روشهای نوین جهت استفاده از انرژی های تجدید پذیر، به عنوان یک ضرورت درآمده است. در این میان انرژی خورشیدی به عنوان یک منبع بی پایان تأمین انرژی رایگان، پاک و عاری از آثار مخرب زیست محیطی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اطلاع از داده های تابش خورشیدی می تواند نقش مهمی در برنامه ریزی ها و اجرای پروژه های مختلف ایفا کند. اما از آنجا که در تعداد معدودی از ایستگاه های هواشناسی داده های تابش خورشیدی ثبت می گردند، جهت برآورد آنها از روش های مختلفی مانند روابط تجربی و رگرسیونی، استفاده از فن سنجش از دور و شبکه های عصبی و میان یابی خطی استفاده می شود که از این میان معادلات تجربی کاربرد گسترده تری دارند. هدف این تحقیق ارزیابی پتانسیل انرژی تابشی خورشید در استان فارس جهت ایجاد تأسیسات خورشیدی است. برای این منظور داده های ساعت آفتابی 8 ایستگاه سینوپتیک (آباده، اقلید، بوانات، داراب، سپیدان، شیراز، فسا، کازرون، لار و نیریز) در دوره آماری 12 ساله (1392-1381)، و 2 ایستگاه (سپیدان و کازرون) به ترتیب 9 و 8 ساله از ادار? کل هواشناسی استان دریافت و با استفاده از معادله تجربی آنگستروم- پریسکات میزان انرژی تابشی خورشید در ایستگاههای مورد نظر محاسبه گردید. محاسبات در محیط excelو spss انجام شد و بر اساس نتایج، نقش? تابشی استان با استفاده از نرم افزار arc gisترسیم گردید. نتایج محاسبات نشان دهند? پتانسیل بالای استان فارس از نظر دریافت انرژی تابشی خورشیدی و روند افزایشی آن از غرب به شرق، و از شمال به جنوب بود. بطوریکه ایستگاه کازرون با متوسط روزانه 28/20 و سالان? 7435، و ایستگاه لار با متوسط روزانه 45/21 و سالان? 7862 مگاژول بر متر مربع به ترتیب کمترین و بیشترین میزان انرژی تابشی خورشید را دریافت کرده اند. همچنین نتایج محاسبه همبستگی تابش خورشیدی با دیگر پارامترهای اقلیمی نشان از همبستگی بالای تابش خورشیدی با ساعت آفتابی به میزان 88/0، در سطح معنی دار 95% داشت. بنابراین میزان ساعت آفتابی بیشترین نقش را در محاسبه میزان انرژی تابشی خورشید دارا می باشد.

تحلیل روند دما و بارش و تاثیر لکه های خورشیدی بر آنها در استان های چهارمحال و بختیاری و اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  راضیه نادری بنی   کمال امیدوار

دما و بارش دو پارامتر مهم در اقلیم شناسی هستند که از اهمیت فراوانی در زندگی انسان برخوردارند. بررسی روند تغییرات این دو پارامتر برای مشخص کردن روند کاهشی یا افزایشی در هر یک از آنها بسیار مهم و ضروری است، زیرا در اثر تغییر در روند هریک از آنها امکان ایجاد سیل و یا خشکسالی¬ها وجود دارد که خسارات جبران ناپذیری را در پی خواهند داشت. لکه های خورشیدی به عنوان یکی از مولفه¬های تاًثیر گذار بر سامانه¬ی ا¬قلیمی زمین در مقیاس¬های زمانی متفاوت است که در نهایت نوسانات و تغییرات اقلیمی را به دنبال دارد. در این پژوهش ابتدا به منظور بررسی روند پارامتر¬های دما و بارش در استان¬های چهارمحال¬و-بختیاری و اصفهان، داده¬های سالانه، فصلی و ماهانه مربوط به دما و بارش 11 ایستگاه سینوپتیک شهرکرد، بروجن، کوهرنگ، اصفهان، کاشان، داران، خوربیابانک برای دوره آماری 30 ساله¬ (2010- 1981) ¬و برای لردگان، شهرضا، نطنز و نائین برای دوره آماری 20 ساله¬¬ (2010- 1991)¬ تهیه شد و سپس با استفاده از آزمون من¬- کندال روند تغییرات آنها بررسی گردید. و در ادامه تاثیر لکه¬های خورشیدی را برتغییرات دما و بارش مورد بررسی قرار دادیم. به دلیل نیاز به داده¬های طولانی مدت برای انجام این کار تنها سه ایستگاه شهرکرد، اصفهان و کاشان که دارای آمار بلند مدت بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده¬های مربوط به لکه-های خورشیدی از سازمان ژئوفیزیک آمریکا برای دوره آماری50 ساله (2010- 1961) تهیه گردید. و داده¬های دما و بارش سه ایستگاه مذکور نیز برای دوره آماری 50 ساله انتخاب شد. جهت انجام این تحقیق از تجزیه و تحلیل آماری و تحلیل آنالیز موجک با بهره گیری از نرم افزار متلب استفاده شد. نتایج حاکی از روند معنی دار افزایش دما و کاهش بارش در دوره آماری 30 ساله و روند کاهشی در دما دربرخی از ایستگاه¬ها و کاهش بارش در اکثر ایستگاه¬ها در دوره آماری 20 ساله به ویژه در ایستگاه شهرضا است. و بر اساس تحلیل¬های صورت گرفته، مشاهده شد بین دما و فعالیت لکه¬های خورشیدی در برخی از ایستگاه¬ها رابطه معنی¬دار مستقیم وجود دارد ولی بین بارش و فعالیت لکه¬های خورشیدی رابطه معنادار دیده نشد. و با توجه به تحلیل آنالیز موجک سیکل 11 ساله در فعالیت لکه های خورشیدی مشاهده کردیم که اوج فعالیت¬ها درسیکل¬های دوم وسوم و حداقل آن در سیکل¬های اول و چهار وجود دارد.

پتانسیل سنجی سیلاب با استفاده از پارامترهای هیدروژئومورفولوژیکی در حوضه آبخیز رودخانه مارون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  کوثر متذکر   محمد شریفی

سیل یک پدیده طبیعی است که به عنوان یک واقعه اجتناب ناپذیر توسط جوامع بشری پذیرفته شده است. اما رویداد، اندازه و تکرار سیل ناشی از عوامل متعددی است که بسته به شرایط طبیعی و جغرافیایی هر منطقه تغییر می کند. حوضه آبخیز مارون در طول سال های مختلف شاهد سیلاب های نسبتا شدیدی بوده که معمولا خسارات زیادی را به بخش کشاورزی، مسکونی وارد نموده و حتی در بعضی موارد سبب تلفات جانی نیز شده است. یکی از روش های برآورد سیلاب در مناطق فاقد آمار استفاده از روش مدل سازی رگرسیونی می باشد. در این پژوهش دبی حداکثر لحظه ای زیر حوضه ها با روش استدلالی تعیین و پس از تهیه و اصلاح و بازسازی آمار دبی ها، دوره مشترک 10 ساله(1392-1383) انتخاب گردید. با کمک نرم افزار p10 و تحلیل فراوانی روی داده های دبی، لوگ نرمال به عنوان بهترین توزیع برای حوضه برگزیده شد. با استفاده از توزیع آماری برگزیده، دبی با دوره بازگشت های مختلف برآورد شد. در راستای بررسی پارامترهای مختلف هیدروژئومورفولوژیکی موثر بر سیلاب حوضه آبخیز رودخانه مارون 18 متغیر ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی حوضه تعیین و اندازه گیری شده است. سپس با استفاده از نرم افزارspss و رگرسیون چند متغیره مدل های هیدروژئومورفولوژیکی سیلاب حوضه در دوره بازگشت های مختلف تدوین گردید. معیارهای اصلی گزینش مدل ضریب تعیین، سطح معنی دار بودن و خطای استاندارد می باشند. از بین پارامترهای مختلف 10 متغیر مساحت، محیط، متوسط ارتفاع، زمان تمرکز، گرد شدگی، ضریب گراویلیوس، نسبت انشعاب، طول و عرض مستطیل ، متوسط طول جریان و مجموع طول آبراهه ها تاثیر شدیدتر و معناداری را با دبی سیلابی در مدل های هیدرژئومورفولوژیکی کل منطقه داشتند. برای تعیین مناطق همگن سیلاب و کاهش خطا در مدل سازی از روش تحلیل خوشه ای استفاده گردید. براساس تحلیل خوشه ای 4 منطقه همگن شناسایی شد. پارامترهای موثر در مدل های رگرسیونی این مناطق در قالب 6 عامل (مساحت، محیط، عرض مستطیل، طول حوضه و مجموع طول آبراهه و متوسط جریان طی شده) خلاصه، سپس این مناطق همگن با توجه به پارامترهای کمی و کیفی موثر بر سیل خیزی بررسی شدند. زیرحوضه های همگن 1 ( 1، 2، 3 ، 4، 7، 8، 9، 10،17،20) با سیل خیزی زیاد، زیرحوضه های همگن 2( 5، 6، 11، 14، 16) با سیل خیزی متوسط، زیرحوضه های همگن3( 12 ، 13، 15،19 ) سیل خیزی کم و زیرحوضه همگن 4( 18) با توجه به اینکه مساحت و محیط کمی دارد اما به گونه ای خروجی زیرحوضه های بالاتر بوده است، از نظر سیل خیزی بسیار حساس می باشد. در نهایت لایه های مورد نیاز و نقشه پهنه بندی سیل خیزی با استفاده از gis ترسیم شد.

پهنه بندی اقلیمی استان تهران با روش های آماری چندمتغیره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  وحید فلاحی زرندی   احمد مزیدی

پهنه بندی اقلیمی به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های تحقیقات اقلیمی، به شناسایی مکان های جغرافیایی مشابه و تفکیک مکانی آن ها از فضاهای ناهمگن می پردازد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تعیین مهم ترین عناصر اقلیمی موثر و در نهایت پهنه بندی اقلیمی استان تهران با مساحت 12981 کیلومترمربع برای یک دوره آماری 20 ساله (2012-1993) برای 14 ایستگاه استان است. این پژوهش کاربردی– توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی و آرشیو سازمان هواشناسی کشور می باشد. بدین منظور پایگاهی مرکب از 49 متغیر اقلیمی ایجاد و متناسب با تراکم ایستگاه ها و تغییرپذیری متغیرهای انتخابی، یک شبکه به ابعاد 10×10 کیلومتر بر روی استان گسترانده شد. ایستگاه های مورد استفاده شامل ایستگاه های همدید و اقلیم شناسی استان تهران می باشد. متناسب با اندازه شبکه، تعداد 125 نقطه اطلاعاتی به دست آمد. سپس با روش میانیابی کریجینگ مقادیر متغیرهای انتخابی در این نقاط مشخص و داده های نقطه ای به پهنه ای تبدیل شدند. به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده ها، از روش تحلیل عاملی با دوران واریماکس و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق "وارد" جهت پهنه بندی استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که 6 عامل به دست آمده از روش تحلیل عاملی، 2/93 درصد از پراش متغیرهای اولیه را به خود اختصاص می دهند. این عوامل عبارت اند¬ از: دما، بارش، رطوبت¬نسبی، ابرناکی، بادخیزی و غبارآلودگی که به ترتیب: 34/46، 84/18، 18/10، 83/7، 09/5، 96/4 درصد از تغییرات را نشان می دهند. از روش تحلیل خوشه ای با روش سلسله مراتبی "وارد" نیز 6 ناحیه اقلیمی معتدل و بارانی، نیمه خشک آفتابی، تندری گرم، بادی سرد، نیمه مرطوب گرم، غباری-تندری در استان شناسایی و بر اساس امتیازات عاملی نام گذاری شدند. ناحی? نیمه مرطوب گرم با مساحت 4692 کیلومترمربع بیش ترین درصد از منطقه را شامل می شود و کم ترین آن نیز با مساحت 424 کیلومترمربع به پهنه تندری گرم اختصاص دارد.

تحلیل آماری وسینوپتیکی سرمازدگی شدیدبهاره باغ های سیب درسمیرم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  محمد رضا نامداری   کمال امیدوار

شهرستان سمیرم یکی از مناطق حاصلخیز استان اصفهان است که عواملی از قبیل موقعیت جغرافیایی، داشتن خاک مناسب و همچنین غنی بودن نسبی سفره های زیر زمینی سبب رونق کشاورزی در این منطقه گردیده است. با توجه به اهمیت محصول سیب دراین شهرستان واز آنجایی که پدیده ی سرمازدگی به ویژه سرمازدگی دیررس بهاره به باغات سیب این شهرستان خسارت زیادی وارد می کند، بنابراین بررسی و تحلیل سرمازدگی محصولات باغی در این منطقه ضروری است و آگاهی از این پدیده و تاریخ های احتمالی وقوع آن به کشاورزان این منطقه در جلوگیری و کاهش خسارات ناشی از سرمازدگی کمک می کند. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. پهنه جغرافیایی مورد مطالعه شهر سمیرم می باشد. و محدوده مورد مطالعه شهرسمیرم (محصول باغی سیب) است وهدف از انجام این تحقیق، بررسی و تحلیل سرمازدگی محصول سیب شهر سمیرم است. به این منظور شدت سرمازدگی بهاره باغات سیب مورد بررسی قرار گرفت. جهت نیل به این موضوع از آمار حداقل دمای روزانه ایستگاه هواشناسی سمیرم طی دوره آماری 12 ساله(1392-1381)استفاده گردید.به منظور پهنه بندی شدت سرمازدگی بهاره باغات سیب تعداد روزهای دارای سرمازدگی هر ایستگاه در سه آستانه ضعیف(3 تا 1 درجه سلسیوس)، متوسط(1 تا 2- درجه سلسیوس) و شدید(کمتر از 2- درجه سلسیوس) برای باغات سیب به وسیله نرم افزار spss شمارش و پس از بررسی رابطه تعداد روزهای سرمازدگی با ارتفاع، نقشه های هر پهنه سرمازدگی در محیط arc gis ترسیم شد. همچنین به منظور شناخت تاریخ آغاز سرمازدگی بهاره سیب تاریخ های گذر آستانه های دمایی 1و 2- درجه سلسیوس که در مرحله گل دهی و برگدهی در رشد سیب تاثیر می گذارد انتخاب و تاریخ گذر آنها طی دوره آماری 12 ساله استخراج و نقشه های پهنه بندی آنها ترسیم گردید. جهت بررسی و تحلیل همدیدی سرمازدگی محصولات باغی شهر سمیرم نقشه های روزانه هوا در ساعت های صفر و 12 گرینویچ برای سطوح مختلف جو از جمله سطح زمین و ترازهای 500 و 850 هکتوپاسکال و امگای تراز 500 و 850 هکتوپاسکال ساعت صفر و نقشه های حداقل دمای سطح زمین روزهای اوج سرمازدگی و دو روز قبل از آن که داده های اولیه از سایت ncep/ncar استخراج و نقشه ها در نرم افزار grads ترسیم و استفاده شده است. سه مورد از شدیدترین سرمازدگی بهاره باغ های سیب منطقه مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی و تحلیل یک دوره آماری 12 ساله(1392-1381) در فصل بهار نتایج تحقیق نشان داد باغات سیب منطقه مورد مطالعه سرمازدگی ضعیف ، متوسط وشدید را تجربه می کنند. همچنین تاریخ گذر سه آستانه دمایی مهم برای باغات سیب،1- و2- درجه برای ایستگاه سمیرم و ایستگاه های مجاور منطقه تعیین شد که هر کدام به طور متوسط و با توجه به ایستگاه سمیرم بین 15فروردین تا 7 اردیبهشت اتفاق می افتد وکشاورزان بااطلاع از زمان وقوع و شدت آن در مناطق مختلف شهر سمیرم خسارات را کاهش و تولید محصول سیب را در شهرافزایش دهند.

تاثیرات فرآیندهای هیدروژئومورفولوژیک بر توسعه فیزیکی شهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسن افتخار   کمال امیدوار

شکل گیری هر یک از جوامع بشری بر روی یک بستر طبیعی صورت پذیرفته است و به مرور زمان توسعه یافته است. در این پژوهش به بررسی تاثیرات فرآیندهای هیدروژئومورفولوژیک برتوسعه فیزیکی شهر شیراز پرداخته شده تا مشاهده گردد این حوزه مدنی از زمان شکل گیری و توسعه خود چه تاثیراتی را از محل و بستر طبیعی خود گرفته، و چه اثراتی را برجای گذاشته است. در این تحقیق ابتدا به گردآوری عکس های هوایی شیراز در طی دهه های مختلف 1330، 1350، 1360 و1380، و نقشه های توپوگرافی 50000/1 و زمین شناسی 100000/1 و 250000/1 و داده های اقلیمی 30 ساله دما و بارش ایستگاه های سینوپتیک استان فارس و دیگر اطلاعات ژئومورفولوژیکی منطقه پرداختهشده است. سپس با استفاده از مجموعه نرم افزارهایی چون golden software و gisو voxlerو graphersپلات های مربوط به هر بخش از پژوهش با روش های محاسباتی متفاوت مربوط به هر بخش و با توجه به داده های در دسترس یکی پس از دیگری تجزیه و تحلیل شده است.از فرآیندهای شاخص هیدرولوژی، ضریب سیل خیزی و از شاخص های ژئومورفولوژی، مورفوتکتونیک مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از بررسی این دو پارامتر،به این نتیجه رسیدیمکه شهر شیراز تابع دینامیک هیدروژئومورفولوژی منطقه بوده، زیرا بر اساس تحلیل هادر مبحث سیل خیزی و مورفوتکتونیک، روشن شد که توسعه فیزیکی شهر شیراز تحت تسلط بخش هیدرولوژی با ضریب سیل خیزی حداکثری و روند مورفوتکتونیکی حداکثری، در منطقه مورد مطالعه بوده است. بنابراین می توان گفت که سیستم (حوضه مورد مطالعه) دارای پسخوراند مثبت و آنتروپی منفی است. توسعه شهر شیراز از هسته شکل گیری تا مراحل بعدی رشد خود دقیقا بر روی بخش حداکثری مورفوتکتونیکی قرار داشته، که بازه مورفوتکتونیکی آن مابین 5/ تا 55/ انتگرال ارتفاعی است.علاوه بر آنتوسعه حوزه مدنی شیراز کاملا تحت تاثیر شرایط کلیماتیکی حوضه شیراز نبوده و بیشتر جنبه انسانی از قبیل مهاجرت ها درآن دخیل بوده است. اما نباید فراموش نمود که شرایط کلیماتیک منطقه هیچ گونه نقشی در امر توسعه شهری نداشته است، بلکه این یک امر سایبرنتیک بوده که دارای شدت و ضعف است و به میزان محدودی بر توسعه فیزیکی شهر شیراز اثر داشته است. زیرا حوضه شیراز یک حوضه استاتیک نبوده، بلکه به صورت دینامیک هم بر حوضه های اطراف خود تاثیر گذارده و هم متقابلا تاثیر، پذیرفته است

پتانسیل سنجی افزایش بارش با استفاده از فناوری بارورسازی ابرها در استان لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسین کوشکی   کمال امیدوار

قرار گیری ایران در کمربند نیمه خشک و خشک دنیا و وقوع خشکسالی های پیاپی باعث وجود مشکل کم آبی در ایران شده است و بارورسازی ابرها یک روش نوین مقابله با مشکل کم آبی است.هدف از این پژوهش پتانسیل سنجی افزایش بارش با استفاده از فناوری بارورسازی ابرها در استان لرستان است .بدین منظور در پژوهش حاضر با استفاده از پارامترهای ابرناکی ،انواع ابر، بارش ،سمت و سرعت باد ،داده های جو بالا دریافت شده ازسایت ncep-ncar و با استفاده از نرم افزار های gis و grads و excel وmatlab به تجزیه و تحلیل و ترسیم نقشه های سینوپتیکی و نقشه های پهنه بندی و رسم نمودارهای لازم 11ایستگاه سینوپتیک و در دوره ی آماری 30ساله (2010-1980) پرداخته شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که سه نوع سامانه ی همدیدی منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد.الگوی اول همراه با قرار گیری کم فشار سودانی برروی شبه جزیره ی عربستان و دریای سرخ می باشد. الگوی نوع دوم سامانه های ترکیبی سودانی – مدیترانه ای می باشد.این دو الگو به سبب تغذیه خوب رطوبت و دما از خلیج فارس شرایط همدیدی و دینامیکی مناسب تری را برای اجرای پروژه های بارورسازی ابرها درمنطقه فراهم می کنند .الگوی نوع سوم سامانه ی ترکیبی کم فشار دریای سیاه و کم فشار دریای سرخ در منطقه می باشد، که این سامانه نیز اگر از لحاظ رطوبت خوب تغذیه شود شرایط مناسبی را برای اجرای پروژه های بارورسازی ابرها در منطقه دارا می باشند.عمده ی سامانه های بارانزا در ماه های سرد سال به ویژه از نوامبر تا آوریل وارد منطقه می شوند و ابرهای مستعد(ابرپایین و متوسط) و شرایط دیگری که برای انجام پروژه های بارورسازی ابرها لازم می باشد در این ماه ها بیشتر وجود دارد. باتوجه به اینکه جهت باد غالب درمنطقه جنوب و جنوب غربی و غربی می باشدو شیب های جنوبی و جنوب غربی و غربی و شمال غربی ارتفاعات منطقه محل ورود سامانه های بارشی به منطقه هستند و چرخندها با عبور از دامنه این ارتفاعات حرکت صعودی آنها تشدید شده و ناپایداری و بارش آنها افزایش می یابد بنابراین، دامنه های جنوبی و جنوب غربی و غربی و شمال غربی برای اجرای پروژه های بارورسازی ابرها مناسب تر هستند.

پیشبینی فراوانی وقوع گرماهای فرین با استفاده از روشهای شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون خطی در ایران مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سمانه دهقانی زاده   کمال امیدوار

رویدادهای اقلیمی فرین، پدیدههایی هستند که از نظر شدت و فراوانی کمیاب هستند. عمده فعالیت های انسانی براساس دما پایه گذاری شده و ارگانیسم و فعالیت های ذهنی و بدنی انسان و اغلب زیستمندان، نسبت به دماهای فرین به شدت حساس بوده و دچار مشکل می شود. گرماهای فرین از تظاهرات اصلی تغییرات اقلیمی جهان معاصر هستند که به لحاظ وقوع و صدمات جانی و مالی به بار آمده، بسیار حائز اهمیت می باشد. روزهای گرم از حالت های دمایی و رخداد آن ها یکی از حالت ها و پدیده های مهم اقلیمی به شمار می آید. در این تحقیق، منظور از گرمای فرین، دمای فرین می باشد. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش آن کمی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش پیش بینی فراوانی وقوع گرماهای فرین با استفاده از آمار روزانه هواشناسی ایستگاه های یزد، طبس، بافق، رباط پشت بادام، کرمان، کهنوج، شهربابک، بافت، اصفهان و کاشان طی دوره مشترک آماری 21 ساله (1372- 1392) می باشد. با استفاده از روشهای صدک 90 و میانگین، آستانه گرماهای فرین تعریف و براساس آن، فراوانی ماهانه گرمای فرین هر ایستگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی فراوانی فصلی هر ایستگاه نیز، آستانه براساس میانگین گیری بین آستانه های هر سه ماه، تعریف شد. برای ارائه مدل برتر پیش بینی فراوانی وقوع گرماهای فرین از دو روش رگرسیون خطی و روش غیرخطی شبکه عصبی بهره برده شد. در این تحقیق، تأثیر فراسنجهای بارش، رطوبت نسبی، سرعت باد، دمای حداقل و دمای میانگین بر روی دمای حداکثر، برای وقوع گرماهای فرین با استفاده از این دو روش بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی وقوع گرمای فرین در فصول بهار و پاییز حادث می شود. آزمون سه نوع شبکه های عصبی نشان داد که شعاعی و نارکس قادرند با دقت بالا و میزان خطای کمتری نسبت به شبکه های عصبی پرسپترون چندلایه به پیش بینی و شبیه سازی دماهای حداکثر بپردازند. مقایسه داده های پیش بینی شده و داده های واقعی نشان از توانایی شبکه عصبی توابع شعاعی نسبت به دو شبکه دیگر دارد. شبکه توابع شعاعی در ماه های اردیبهشت، تیر، مرداد، شهریور، مهر و آذر بالاترین کارایی و پایین ترین خطا را حاصل کردند. در ماه اسفند میزان کارایی رگرسیون نسبت به شبکه بالاتر می باشد اما به دلیل بیشتر بودن خطای آن نسبت به شبکه از تأثیرگذاری کارایی کاسته می شود، در نتیجه شبکه توابع شعاعی مناسب تر می باشد.

تحلیل خشکسالیهای اقلیمی بر میزان شوری منابع آب زیر زمینی دشت یزد – اردکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  مهدیه سلطانی گردفرامرزی   غلامعلی مظفری

خشکسالی¬ها یکی از تغییرات معمول اقلیمی می باشندکه بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک دنیا را با شدّتهای زیاد هر چند سال یک¬بار در بر می¬گیرد. در بسیاری از سال¬ها هم رخداد خشکسالی برای مدتی مشخص نیست از این¬ رو شناسائی خشکسالی، خود یافته ای ارزشمند برای مدیریت منابع آبی مناطقی چون ایران که بخش اعظم آنرا مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد محسوب خواهد ¬شد. از بین متغیرهای اقلیمی نیز بارش بعنوان مهمترین متغیر تعیین کننده در شرایط خشکسالی است. بارندگی مهمترین متغیری است که تغییرات آن به طور مستقیم در رطوبت خاک و جریان های سطحی ، تغییرات مخازن زیرزمینی آب و غیره منعکس می¬شود. ¬بنابراین سه چالش عمده جهانی شامل تغییر اقلیم، کاهش منابع آبی و بیابان¬زایی می¬باشد. روند تغییرات منابع آبی نشان می¬دهد که علاوه بر کاهش منابع آبی، نحوه بهره¬برداری از آن نیز در مناطق خشک و نیمه خشک طی سالیان متمادی به تدریج باعث کاهش کیفیت آب و خاک شده است. ایران بعد از سال 2000 وارد فهرست کشورهای دارای کسری آب شده و تا سال 2030 منابع آب تجدیدپذیری کمتر از آستانة 1500 متر مکعب برای هر نفر در سال خواهد داشت. در حال حاضر نیز بر اساس طبقه بندی انستیتوی بین المللی مدیریت آب و سازمان ملل متحد ایران دچار کم آبی شدید است. بر اساس نسبت بحرانی شدن (یعنی میزان برداشت به میزان دسترسی آب)، ایران دارای نسبت بحرانی بیشتر از 8/0 خواهد بود و در سال 2025 در گروه کشورهای دچار تنش آبی شدید قرار خواهد داشت. با توجه به این که منابع آب ایران هم اکنون نیز تحت محدودیّت شدید قرار دارد، تلاش¬های أخیر در راستای خودکفایی در تولید، باز هم فشار بیشتری را بر منابع آب وارد آورده ¬است. قطعاً با روند کنونی، منابع آب بخش کشاورزی دچار آسیب جدی خواهد شد، به طوریکه خشکسالی های أخیر باعث افت سطح و بدی کیفیت آب های زیرزمینی شده است. از راهکارهای مقابله با این بحران استفاده از منابع آب شور، مدیریت آبیاری، بهره¬وری آب، تغییر الگوی کشت و طبقه¬بندی اقلیمی کشاورزی می¬باشد(کیانی،1390،ص 24). این تحقیق در دشت ایران مرکزی (مرکز جغرافیایی کشور) در بزرگترین دشت استان، دشت یزد - اردکان انجام شده است. حوضه آبخیز یزد- اردکان از پر اهمیت ترین حوضه های استان از لحاظ وسعت، جمعیت می باشد و قطب صنعتی نیز محسوب می شود. در این پژوهش از داده های بارش و آنالیز آب زیرزمینی (پارامتر شوری) و از دو دورره بلند مدت بارش (سال 1346 تا 1391) برای 7 ایستگاه و دوره مشترک کوتاه¬مدت بارش و شوری (سال1375 تا 1391) برای 41 ایستگاه استفاده شده¬ و از 47 چاه گمانه بررسی به عمل آمده است. جهت تعیین خشکسالی ها در طی دو دوره، شاخص خشکسالی استاندارد شده بارش (spi) کوتاه مدت و بلند مدت به¬کار برده و از روش همبستگی من- کندال برای مشخص شدن سطح معنی¬داری هر یک از پارامتر ها (بارش و شوری آب زیرزمینی) و نیز برای ترسیم نقشه¬ها با استفاده از نرم افزار+gs بهترین مدل واریوگرامی با کمترین خطا انتخاب و با روش درون¬یابی کریجینگ و کوکریجینگ و روش عکس فاصله وزنی (idw) نقشه¬های خشکسالی و شوری آب-زیرزمینی ترسیم شدند. و همچنین با تفریق نقشه¬های شوری نقشه تغییرات شوری نیز تهیه شد. این پایان نامه با توجه به اهداف تحقیق در پنج فصل گردآوری شده است. فصل اول با عنوان طرح تحقیق به بیان مسئله، پیشینه تحقیق، اهمیّت، سوالات و فرضیه تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم به مبانی و مفاهیم نظری تحقیق اختصاص یافته که در آن ابتدا به معرفی خشکسالی، انواع و عوامل ایجاد شاخص¬های پایش آن و مفهوم شوری آب¬زیرزمینی، پرداخته و همچنین مفاهیم¬ روند، واریوگرام و زمین آمار مطرح شده¬ است. فصل سوم به بررسی ویژگی¬های طبیعی منطقه مورد مطالعه پرداخته که شامل: موقعیت جغرافیایی، وضعیت زمین شناسی، توپوگرافی، اقلیم (آب و هوا)، هیدرولوژی، منابع آب، خاک و پوشش گیاهی دشت یزد - اردکان می باشد. فصل چهارم روش¬های انجام شده مورد استفاده در این پژوهش که شامل محاسبه شاخص خشکسالی (spi)، محاسبه بهترین واریوگرام¬ها و انتخاب مدل ژئواستاتیکی برای ترسیم نقشه¬ها و روش¬های آماره و گرافیکی من - کندال می ¬باشد. فصل پنجم نیز شامل آزمون فرضیه ها، نتیجه گیری و پیشنهاد ها می¬باشد.

تحلیل و پهنه بندی مخاطره سیلاب با تأکید بر پارامتر های هیدروژئومورفولوژیکی در حوضه آبخیز رحیم آباد فسا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرجان بنا   کمال امیدوار

سیل یکی از انواع مخاطرات طبیعی ا¬ست که همه سا¬له خسارات زیان¬¬باری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود می آورد. برای¬ جلوگیری¬ از رخداد سیلاب، باید مناطقی را شناسایی¬کرد که ¬دارای¬ پتانسیل ¬بالایی در ایجاد این پدیده هستند و برای کاهش¬خطرات احتمالی، از سر منشأ تولید، وارد عمل شد که همانا حوضه¬های آبخیز هستند. در حوضه¬آبخیز رحیم¬آباد فسا نیز به دلیل¬سیل خیز بودن منطقه وخسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب که هر ساله اتفاق می¬افتد لازم است مناطق خطر¬پذیر را¬شناسایی¬کنیم، دراین پژوهش نیز برای پهنه بندی مخاطره سیل-خیزی (ارتفاع روا¬ناب، شماره منحنی، فاصله ¬از ¬آبراهه، شکل¬¬ حوضه، شیب¬ حوضه، شبکه زهکشی، سنگ شناسی، خاک، کاربری¬¬اراضی) را شناسایی و وزن هرکدام از معیارها، پس¬ از -تکمیل پرسشنامه¬ مقایسه¬ زوجی ¬از سوی¬ کارشناسان¬، به¬وسیله مدلahp¬ درقالب نرم¬¬افزار expert choice مشخص شده و وزن عوامل و پارامترها، محاسبه گردید. سپس لایه های اطلاعاتی این پارامترها با استفاده از نرم افزارهای 9.3 arc gis تهیه ¬وکلاس بندی شد. با در نظر گرفتن وزن های بدست آمده برای هر عامل و امتیاز هایی که به خود اختصاص دارند، نقشه نهایی بر اساس مدل فرایند سلسله مراتبی (ahp)، به 5 طبقه سیل خیزی بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد دسته بندی شد. نتایج حاصل نشان می¬دهدکه در قسمت جنوبی حوضه و همچنین قسمتی از پایین¬دست¬حوضه خطر وقوع سیل بسیارزیاد و در قسمت شمال حوضه کم و درنقطه خروجی حوضه بسیارکم است و زیرمعیار شماره منحنی با وزنی معادل 0/559 در رابطه با خطر وقوع سیلاب از بیشترین میزان تأثیر و اهمیت در این حوضه برخوردار است¬که ازمعیار هیدرولوژی مورد استفاده در پژوهش می¬باشد.

تحلیل روند بارش سنگین استان کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده جغرافیا 1393
  نجمه حسنی سعدی   غلامعلی مظفری

بارش پدیده¬ای حاصل از اندرکنش¬های پیچیده جو است. در میان رویدادهای اقلیمی، بارش از اهمیت ویژه¬ای برخوردار بوده و نسبت به دیگر پدیده¬ها از پیچیدگی رفتاری چشمگیرتری برخوردار است. بارندگی نیز به عنوان یکی از تغییر پذیرترین پارامترهای اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی به شمار می¬رود، که کمبود دراز مدت آن می¬تواند خشکسالی و ریزش شدید آن می¬تواند سیل را به وجود آورد. این پژوهش به منظور تحلیل روند بارش¬های حداکثری و روند تغییرات مقدار بارش¬های سنگین و احتمال وقوع و دوره بازگشت(پیش¬بینی زمان وقوع)، بارش-های سنگین صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از داده¬های "حداکثر بارندگی روزانه" در 8 ایستگاه سینوپتیک استان کرمان(کرمان، بم، کهنوج، بافت، سیرجان، شهربابک، رفسنجان و جیرفت) طی دوره آماری 40 ساله(1392-1353) و 20 ساله(1392-1373)، روند بارش¬های حداکثری در سری ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال مورد بررسی قرار گرفت. و به منظور تعیین روند تغییرات و پیش¬بینی بارش¬های سنگین روزهای با بارش سنگین بین 10 تا بیش از 30 میلی¬متر استخراج شد، و سپس این بارش¬ها به 2 گروه 30-10 میلی¬متر و بارش¬های بیش از 30 میلی¬متر طبقه¬بندی شد. نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه روند بارش¬های حداکثری با روند بارش¬های سنگین تطابق دارد و هر دو روند کاهشی دارند. روند بارش¬های سنگین بیش از 30 میلی¬متر در ایستگاه¬های کرمان، شهربابک و جیرفت دارای روند کاهشی، در ایستگاه¬های کهنوج و بافت، دارای روند افزایشی و در ایستگاه سیرجان، دارای روند افزایشی معنی¬دار در سطح احتمال 95% می¬باشد. و پیش¬بینی آن¬ها با استفاده از توزیع نرمال و روش ویبول، نشان داد که مقدار بارش¬های منطقه مورد مطالعه در حال کم شدن است.

بررسی و ساماندهی کالبدی - فضایی بافت قدیم شهر اصفهان، محله علیقلی آقا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1385
  بیتا امیرافضلی   علی شماعی

چکیده ندارد.

بررسی و تحلیل عوامل موثر در پیدایش و توسعه محدوده مسکونی غیر رسمی واقع در پل مدیریت تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1385
  پریسا تیرداد   رضا مستوفی الممالکی

چکیده ندارد.

برنامه ریزی توسعه پایدار در شهرهای مناطق خشک: شهر اردکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  سعیده مویدفر   محمدحسین سرایی

چکیده ندارد.

بررسی توانمندی ها و محدودیت های اقلیم – گردشگری استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  منیره میرحسینی   غلامعلی مظفری

چکیده ندارد.

برنامه ریزی فضائی توسعه پایدار شهر میبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  یحیی علیزاده شورکی   محمدحسین سرایی

چکیده ندارد.

پیش بینی رابطه بارش رواناب به روش شبکه عصبی مصنوعی (ann) در حوضه آبریز رودخانه اعظم هرات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  مهران اژدرپور   کمال امیدوار

چکیده ندارد.

بررسی امکان استفاده از نیروی باد در تولید انرژی و مکان یابی آن در استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1387
  مهدی دهقان طزرجانی   کمال امیدوار

چکیده ندارد.

تحلیلی بر روند تکوین و توسعه فیزیکی شهر میبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1387
  حسین عادل زاده   طهمورث بهروزی نیا

چکیده ندارد.

امکان سنجی باروری ابرها در ارتفاعات جنوبی کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  کمال امیدوار   هوشنگ قایمی

پژوهش حاضر با استفاده از داده های هواشناسی، نقشه های سینوپتیکی، داده های جو بالا و شناسایی موقعیت جغرافیائی و اقلیمی در ارتفاعات جنوبی کرمان انجام شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که سه نوع سیستم سینوپتیکی منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد. الگوی اول همراه با استقرار کم فشار سودانی بر روی شبه جزیره عربستان می باشد. الگوی نوع دوم سیستم های ترکیبی سودانی - مدیترانه ای هستند. این دو الگو به سبب تغذیه خوب رطوبت و دما از پهنه های آبی جنوب کشور، شرایط سینوپتیکی و ترمودینامیکی جوی مناسب تری را برای اجرای باروری ابرها در منطقه فراهم می کنند. الگوی نوع سوم سیستم های مدیترانه ای می باشند و چون از رطوبت و ناپایداری و بارش کمتری برخوردارند نقش عمده ای در پروژه های باروری ابرها نمی توانند داشته باشند. نتیجه اینکه منطقه مورد مطالعه پتانسیل مناسبی جهت اجرای عملیات باروری ابرها برای افزایش بارش دارد.