نام پژوهشگر: علی اصغر محکی
علی رحیمی مهدخت بروجردی علوی
این تحقیق به بررسی نقش مطبوعات در ارتقای احساس امنیت اجتماعی می پردازد. محقق در ابتدا بعد از بررسی تحقیقات پیشین و با علم به اینکه مطبوعات با توجه به کارکرد وجودی شان می توانند نقش موثری در ارتقای احساس امنیت داشتـه باشند، پژوهش خود را با بهره گیری از یکی از موثرترین نظریه های تاثیر رسانه ها بر جامعه یعنی نظریه برجسته سازی اجتماعی آغاز کرد. قبل از آغاز عملیات اجرایی تحقیق، با وجود پژوهشهای زیادی که در زمینه رفتار ارتباطی گزینشگران خبر صورت گرفته- از جمله تحقیق دیوید رایت، اسنایدر، شفه و... - و اثبات این نظر که گزینشگران مطالب روزنامه ها، در انتخاب مطالب در درجه اول تحت تاثیر تمایلات ، نگرشها و دیدگاههای شخصی خود هستند، محقق در گام اول خود بار دیگر این مسئله را به بوته آزمایش نهاد تا تاثیر تمایلات و تجربیات شخصی دبیران سرویس حوادث روزنامه های سراسری کشور را نیز در این خصوص ارزیابی کند. بر اساس پاسخهای به دست آمده از 23 دبیرسرویس صفحه حوادث روزنامه های سراسری، اصلی ترین معیار انتخاب اخبار از منظر آنها مبتنی بر تجارب شخصی و معیارها و ضوابطی است که آنها بر مبنای تخصص علمی خود به دست آورده اند که این نشان از آن دارد که فشار درون سازمانی و برون سازمانی نقش زیادی بر روند کار آنها نداشته و ارائه چارچوبی مشخص برای آنها می تواند در عمل به اجرا در آید. در ادامه پژوهشگر، بر اساس مطالعات نظری و تجارب شخصی محقق و گفتگو با دبیران سرویس حوادث و اساتید روزنامه نگاری 105 گویه را مبتنی بر 5 متغیر نحوه چینش مطالب، نحوه نوشتن تیتر، نوشتن لید، متن، عکس و طراحی و در اختیار پاسخگویان قرار دارد. در این مرحله از آنها خواسته شد تا نظر خود را در خصوص نقش محتوای این گویه ها بر احساس امنیت اجتماعی با پاسخ دارد/ ندارد اعلام کنند. بعد از تجزیه و تحلیل این گویه، پاسخگویان 87 گویه از 105 گویه را به عنوان مقوله هایی که می توانند در احساس امنیت اجتماعی تاثیر گذار باشند ،انتخاب کردند. در مرحله بعدی محقق 87 گویه را با استفاده از مقیاس لیکرت در پرسشنامه ای 5 درجه ای (از کاملا موافق تا کاملا مخالف) ترسیم و بار دیگر در اختیار پاسخگویان قرار داد. مقایسه نظرات دو گونه پاسخگو بر اساس نمرات استاندارد نشان داد که از میان 87 گویه، پاسخگویان با محتوای 77 گویه موافق و در مورد مضمون 10 گویه اختلاف نظر داشتند. گویه های مورد اختلاف بار دیگر در اختیار پاسخگویان قرار گرفت و ضمن مصاحبه های عمقی با پاسخگویان اکثریت، با دلیل و مدرک دلایل انتخاب این گویه ها در اختیار پاسخگویانی که در اقلیت بودند گذاشته شد اما این گروه حاضر به پذیرش دلایل گروه اکثریت در خصوص 10 گویه باقیمانده نشدند. لاجرم با توجه به پافشاری گروه اقلیت بر دیدگاه خود و عدم همکاری برخی پاسخگویان در چهارمین دوره ارتباط با آنها و محدودیت زمان تحقیق با تصویب تیم اجرایی، مرحله سوم تحقیق آغاز شد. بر پایه این مرحله موارد مورد اختلاف پاسخگویان به رای و داوری کارشناسان مرتبط با این حوزه یعنی جرم شناسان، جامعه شناسان و روانشناسان گذارده شد و با تجزیه و تحلیل داده های این مرحله چارچوب مورد نظر محقق طراحی شد. بر اساس چارچوب ترسیم شده، متن خبر مهمترین بخشی است که دبیران سرویس حوادث باید به نحوه نگارش آن دقت نمایند، بعد از آن عکس، لید و تیتر به ترتیب 3 متغیر دیگری هستند که از نظر متخصصان می تواند بر احساس امنیت اجتماعی تاثیر گذار باشد. همچنین بر مبنای دیدگاه متخصصان نحوه چینش مطالب تاثیر چندانی بر احساس امنیت اجتماعی ندارد.
مهرناز نصریه علی اصغر محکی
در تحقیق حاضر، از میان فیلمهای سینمایی ایران که از سال 1382 و تقریبا همزمان با ورود مواد مخدر صنعتی به کشور، تا سال 1392 ساخته شده اند، پنج فیلم سینمایی با موضوع مواد مخدر صنعتی انتخاب شده و با روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) ابداعی دکتر حسن بشیر، که صورت متکامل روش تحلیل گفتمان سه مرحله ای فرکلاف است مورد تحلیل قرار گرفتند. ضمن بررسی، محورهای گفتمانی و دالهای مرکزی هر فیلم به طور جداگانه استخراج و تحلیل؛ و معلوم شد فیلمهای سینمایی ایران، با وجود تفاوت در سبک و بیان و ساختار، محورهای گفتمانی مشترکی دارند. همه پنج فیلم سینمایی که در حوزه مواد مخدر صنعتی ساخته شده اند اعتیاد به این مواد را مصداق کج روی رفتاری برشمرده اند و هر یک به شیوه ای در صدد اقناع مخاطب برای اجتناب از مصرف و وابستگی به مخدرهای صنعتی برآمده اند. البته پس از بحث و بررسی، این نتیجه حاصل شد که سینمای ایران علیرغم دستیابی به گفتمانهای قابل قبول، از عهده تبیین گفتمان خود بر نیامده اند و هنوز فیلم سینمایی الگو و مثال زدنی در زمینه بیان و ارائه گفتمان خاص ساخته نشده است.
مژده کردی محمدجواد زاهدی
این پژوهش بر آن است که تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه (مانند وایبر، واتس آپ، تانگو، بی تاک و ...) بر هویت اجتماعی زنان ساکن شهر تهران را مورد بررسی قرار دهد. همزمان این فرض مورد سنجش قرار گرفته است که ماهیت این فناوری ها، در فضاهای کلان شهری همچون تهران می تواند باعث ایجاد دگرگونی هایی در هویت اجتماعی زنان شود. به واقع این فناوری ها در دگرگون ساختن محیط اجتماعی افراد، نوع مواجهه آنان با دیگران و همچنین انگاره های آنان از مقوله هایی که هویت اجتماعی را می سازند (مانند هویت جنسیتی، هویت خانوادگی، هویت ملی، هویت جهانی و هویت دینی) نقش آفرین هستند.